سلام دوستان
من پسری ۱۸ ساله ام که دیگه فکر میکنم کم کم دارم به پایان زندگیم نزدیک میشم . من حدود ۴ سال پیش به بیماری خونی دچار شدم و در حال حاضر هم دارم دارو شیمی درمانی میگیرم ،سال قبل قطع درمان شدم ولی بیماریم بعد از چند ماه برگشت کرد .

خیلی دلم گرفته ،حتی از خدا هم گله دارم آخه من گناهم چیه که باید اینقدر عذاب بکشم،وقتی هم سن وسالای خودمو میبینم که اینقدر شادن،اینقدر دنبال گردشن،میتونن ورزش کنن،و هزارتا مورد دیگه ولی من هیچی هیچ. من قبل از مریضیم خیلی آدم شادی بودم می گشتم ورزش میکردم ولی حالا با یه آدم فلج هیچ فرقی ندارم.در بین اقواممون من همیشه از نظر قیافه ای سرتر از بقیه بودم ولی حالا خجالت می کشم حتی بقیه نگام کنن،بخاطر اینکه همه موهام ریختن و حدود پانزده کیلو وزنم کم شده.حال حوصله هیچ کسی رو ندارم .بدنم درد میکنه شبا خواب ندارم .الان قدر سلامتی رو خیلی میدونم

من دنبال دلداری نیستم چون میفمم همتون فقط مثل پدرو مادرم الکی میخواهین بهم روحیه بدین، فقط یه سوال دارم لطفا راستشو بگین.

شده یه نفر سرطان داشته باشه خوب بشه؟ سابقه داشته؟ جان هر کی دوست دارین راستشو بگین


مرتبط:

می خوام بدبین نباشم به خودم و آینده ام

چطوری میتونم امیدوار باشم؟

نا امیدی نتیجه امیدوار بودن به غیر خداست

من چی کار کنم که یه کم به آینده امیدوار بشم؟

تجربه های امیدوار کننده در زندگی

امیدوارم بتونم راهم رو پیدا کنم

مشکل ناامیدی و کمبود اعتماد بنفس دارم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)