بسم الله الرحمن الرحیم

اگر خاطر شریفتان باشد بحث در همین موضوع بود که از ویژگی‌های منحصر به فرد حضرت همین مسأله‌ی عدالت و گستردگی عدالت در زمان ایشان است. این صفتی که امام زمان(ع) را معمولاً همه با این صفت می‌شناسند. برجسته‌ترین ویژگی حضرت همین بحث عدل حضرت است که مظهر آن عدل الهی خداوند متعال است و در قیامت ظهور پیدا می‌کند یک مرحله و یک جلوه از آن در زمان امام زمان(ع) تجلی می‌کند.

در روایات ما هم شاید بیشترین چیزی که بر آن تأکید شده است، همین ویژگی عدالت گستری حضرت است. ما همه می‌دانیم که این مسأله منجی و موعود جزء معتقدات همه ادیان و مذاهب است.

همه آنها آن منجی را به عنوان عدالت گستر می‌شناسند، یعنی ویژگی‌های دیگر آنجا خیلی مطرح نیست. معمولاً آن دیدی که یهودی‌ها و مسیحی‌ها و تمام ادیان و مذاهبی که الآن هست، نسبت به آن منجی و موعود دارند، و حتی بعضی از کسانی که دین و مذهبی هم ندارند ولی عقایدشان تأثیریافته از ادیان ابراهیمی است. آنها آن منجی را به عنوان عدالت گستر می‌شناسند. چون یک نیاز فطری است که حس می‌کنند در دنیا تأمین نشده و امکان ندارد که خداوند متعال فقط و فقط عالم را برای وحشی‌گری و درنده خویی و بدی‌ها خلق کرده باشد. دوره‌ای هم خواهد که دوره‌ی انسانیت است. دوره ظهور عدالت است. این ویژگی حضرت خیلی برجسته است.

در بعضی از روایات است که امام زمان (ع) این حکومت دولت و عدلش آخرین دولت‌ها و حکومت‌ها است. حکمت این تأخیر دولت امام زمان و آخرین بودنش این است که همه گروه‌ها و اصناف و احزابی که ادعایی دارند، بیایند حکومت کنند و بفهمند که عاجز هستند.

بدانند که عدالت گسترده را یک کس دیگری که ولی الهی است از طرف او باید بیاید و جلوی او زانو بزنند. امام صادق(ع) فرمود: «مَا یَکُونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّى لَا یَبْقَى صِنْفٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا قَدْ وُلُّوا عَلَى النَّاسِ» (بحارالانوار/ج52/ص244) این فرج و حکومت اهل‌بیت و دولت مهدی (ع) رخ نمی‌دهد، این ظهور رخ نمی‌دهد مگر اینکه هیچ گروه و صنفی از بین مردم نباشد، الا اینکه بیایند و حکومت را بدست بگیرند. همه اقسام و اصناف مردم در طول تاریخ حکومت را بدست بگیرند،«حَتَّى لَا یَقُولَ قَائِلٌ إِنَّا لَوْ وُلِّینَا لَعَدَلْنَا» تا اینکه مبادا اگر زمانی شود که حکومت ما بیاید، و دولت مهدی (ع) گسترش پیدا کند، دیگران هم ادعا داشته باشند، ما هم می‌توانستیم این کار را بکنیم. نه، همه تسلیم باشند. همه بدانند که عاجز هستند. «ثُمَّ یَقُومُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ الْعَدْلِ» بعد از اینکه این دوره گذشت و همه به عجزی رسیدند و تسلیم بودند و در مقابل یک قدیس و منجی که از طرف خداوند متعال بیاید، زانو زدند آنوقت این دولت عدالت گستر خواهد آمد.

یک نکته‌ای عرض کنم اینکه در این روایت است که گسترش عدالت کار کسی جز او نیست. و دولت او آخرین دولت‌ها است که همه بدانند عاجز هستند، این به این معنا نیست که توصیه شده حالا که اینگونه است پس بی‌خودی دست به عدالت نزنیم. ما گمان نکنیم یا صد یا هیچ! و دیگر هیچ تلاشی نکنیم. ولو شما بتوانی بیست درصد یکجایی عدالت برقرار کنی، باید تلاش کنی. آن عدالت مطلق و کامل کار حضرت است.

خدا امام راحل را رحمت کند می‌گفت: پر کردن عدالت کار ما نیست. اگر می‌توانستیم وظیفه داشتیم ولی در عین حال باید محیا کنیم. به هر حال حضرت یار می‌خواهد. حضرت کسانی را می‌خواهد که تجربه داشته باشند و مجرب باشند. شما وظیفه داری که در هر منطقه‌ای که بتوانی عدالت برقرار کنی. نمی‌شود از سهم خودمان کوتاهی کنیم به بهانه‌ی اینکه ما نمی‌توانیم عدالت را گسترش بدهیم.

مقام معظم رهبری یک تشبیه خیلی زیبایی داشتند. ایشان می‌فرمودند: شما فرض کنید در یک شب تاریک به امید اینکه فردا خورشید می‌خواهد بیاید همه‌جا را روشن کند، می‌توانید الآن در تاریکی بنشینید؟ ولو در یک چاهی بیافتید. این عاقلانه نیست. شما به اندازه خودت و دور و اطراف خودت چراغی روشن کن و استفاده کن.بله تو نمی‌توانی خورشید را بیاوری، خورشید کار کس دیگری است و او روز را می‌آورد. اما به اندازه یک چراغ که می‌توانی روشن کنی. این وظیفه ساقط نمی‌شود.

اینکه امام زمان (ع) عدالت گسترده‌ای را خواهند آورد و به تعبیر روایات «یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» (بحارالانوار/ج36/ص315) زمین را از عدالت پر می‌کند. حضرت ابزارهایی برای اینکار دارد. یک زمینه‌ها و بسترهایی آماده است برای اینکه حضرت بتواند این عدالت را گسترش بدهد. انبیاء و اولیای سابق و معصومین در گذشته هم بودند.

ویژگی‌های کمی نداشتند. یازده امام قبلی اینطور نبوده که به عنوان مثال از جهت خصوصیات فردی کمتر از امام زمان داشته باشند. منتهی چه خصوصیات و ابزارهایی برای امام زمان فراهم می‌شود، که می‌تواند اینچنین عدالت را گسترش بدهد. چه شرایط و زمینه‌هایی برای او فراهم می‌شود که می‌تواند اینچنین همه‌جا را از عدالت پر کند. این یک سؤال است.

جوابش این است که گسترش عدالت چند وسیله و ابزار می‌خواهد. یکی از ابزار و وسیله‌هایش حاکم عادل است. اینکه وجود مقدس حضرت فوق عدالت را دارد. او عصمت دارد و خطا در کارش نیست. نه علمی که دارد علم اشتباهی است. نه عملش، عمل خطایی است. هیچ ظلم و نقطه سیاهی در زندگی‌اش نیست.

دومین چیزی که برای گسترش عدالت در یک جامعه ولو جامعه جهانی نیاز هست، قوانین عادلانه است. آن قوانینی که ما به واسطه‌ی او بخواهیم آن جامعه را اداره کنیم. نباید اشتباه باشد. نباید در قوانین ظلم باشد. قوانینی که حضرت آنها را دستور کار خودش قرار می‌دهد، از قرآن هست و سنت صحیح رسول خدا که پیش اهل‌بیت و امام زمان (ع) است که هیچ اشتباهی هم در آن نیست.

ان هم با تفسیر و تأویلی که خود امام زمان از قرآن دارد. اشرافی که خود امام زمان به زوایا و جزئیات قرآن دارد. طبیعتاً چیزی نیست که از علوم قرآن خارج باشد و عترت که پیش امام زمان نباشد. همه در اختیار اوست. ما می‌دانیم در طول زمان که الآن ما در آن هستیم، قرآن و سنت دچار بد فهمی‌ها و سوء برداشت‌ها، دچار به فراموشی سپردن‌ها، پشت گوش انداختن‌ها، ولی حضرت می‌آید اینها را احیا می‌کند و به اصل خودش برمی‌گرداند.

در دعای ندبه تعبیراتی هست «أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِیعَةِ أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الْکِتَابِ وَ حُدُودِهِ» (بحارالانوار/ج99/ص106) در این تعبیرات می‌گوییم: کجاست آن کسی که خدا او را ذخیره کرده است برای اینکه واجبات و مستحبات و احکام را تازه کند. نه اینکه احکام جدیدی است، این احکام گاهی مواقع مرده بوده و عمل به آن نمی‌شده است. کجاست کسی که خدا او را انتخاب کرده برای انکه شریعت و آئین و دین را احیا کند. کجاست کسی که خدا برای احیای قرآن و دستورات قرآن آرزوی او را داریم و خدا او را محیا کرده است. بنابراین قوانین هم یک قوانین عادلانه‌ای است.

سومین چیزی که برای گسترش عدالت جز ابزارها و بسترها هست، کارگزاران و دولتمردان عادل است. این بسیار مهم است. امام زمان(ع) تنها نیستند. دولتمردان و مجریانی دارند که در سر تا سر دنیا با همه گستردگی‌اش بروند و حکومت را بدست بگیرند و قانون را اجرا کنند. این دولتمردان کسانی هستند که ائمه قبل که احیاناً مشکلی داشتند، یک جهتش این بوده که اینها را نداشتند. یار نداشتند. آنها هم عصمت داشتند، این شرط اول است. هم قرآن و سنت را داشتند.

ولی کارگزارانی که عادل باشند و یاران همراه را نداشتند. به اندازه لازم یار نداشتند. امیرالمؤمنین (ع) هم در تاریخ نامش با عدالت اجین است. در نهج‌البلاغه حضرت پر است از نامه‌هایی که حضرت به عنوان گلایه و توبیخ به کارگزارانش نوشته است. ابن عباس در بصره، ریخت و پاش‌هایی کرده بود. حضرت به شدت او را توبیخ کرد.

عثمان بن حنیف که یکی از کارگزاران حضرت بود، یک مهمانی اشرافی رفته بود. کمیل با آن همه عظمت و خوبی ولی در عین حال یک سستی و کوتاهی کرده بود. کارگزاران امیرالمؤمنین فرشته نبودند. یکی پدر ابن زیاد بود که استاندار فارس بود. فارس در ایران استان بسیار وسیعی بود. یک مدتی بود زیاده بن ابیه پدر ابن زیاد استاندار آنجا بود. حضرت او را به خاطر خطاها و خیانت‌هایش توبیخ کرد. منذر بن جارود حاکم استخر، منطقه‌ای در فارس بود. حضرت توبیخش کرد. شریح قاضی را که یک خانه اشرافی برای خود خریده بود، حضرت توبیخ کرد.

معروف هست که سوده همدانیه زنی بود بسیار با تقوا و شجاع که در جنگ صفین از طرفداران امیرالمؤمنین بود و با شعرهای حماسی که می‌خواند، سربازان امیرالمؤمنین را به جنگیدن تشویق می‌کرد. امیرالمؤمنین به شهادت رسید. دوران حکومت معاویه بود. سوده همدانیه از منطقه خودشان برای شکایت از یکی از مأموران معاویه به شام رفت. معاویه ترتیب اثر نداد و اعتنایی نکرد.

سوده گفت: خاطره‌ای از علی برایت بگویم. یکی از مأمورین مالیاتی علی خطایی کرد. من به کوفه آمدم برای اینکه علی را ببینم. در مسجد نماز می‌خواند. نماز را سریع تمام کرد. با مهربانی به من گفت: کاری داری؟ گفتم: یکی از کارگزاران شما به مردم ظلم کرده است. علی به پهنای صورت گریه کرد و به سمت آسمان رو کرد و گفت:«اللَّهُمَّ أَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَیَّ وَ عَلَیْهِمْ وَ أَنِّی لَمْ آمُرْهُمْ بِظُلْم‏» (بحارالنوار/ج41/ص119) خدا تو شاهد هستی من کسی را برای ظلم به بندگانت نفرستادم. بعد همانجا یک چیزی را نوشت و به دست من داد و گفت: برو این را به حاکم منطقه خودت بده.

به محض اینکه به دستش رسید، این فرد را برکنار کن. فرق تو با علی این است! علی اگر یکی از کارگزارانش را می‌دید اهمیت میداد و با ظلم برخورد می‌کرد. یک چنین کسانی دور حضرت امیر بودند. این اواخر گاهی مواقع حضرت اظهار خستگی می‌کرد که اینها یار نیستند، بار هستند. بلکه خار جلوی پای من هستند. گاهی می‌گفتند: من می‌خواهم به واسطه شما کار انجام بدهم. مثل کسی هستم که وقتی در دستش خاری رفته است، می‌خواهد با یک خار دیگر آن را دربیاورد، آن هم در دستش می‌رود و درد مضاعف می‌شود. شما درد مضاعف من هستید.

در زمان حضرت ولی‌عصر(ع) دیگر چنین اتفاقی نمی‌افتد. دولت امام زمان یک مطلب استثنایی دارد که در هیچ دولتی در طول تاریخ نیست. حضرت قبل از آمدن آن دولت یارانش را تربیت می‌کند. دیگر تمام این امتحان‌ها پس داده شده است. آن 313 نفر که نخبه‌های عالم هستند، نخبه‌های تاریخ هستند و فوق عدالت هستند، کسانی مثل سلمان و مالک اشتر، این افراد هستند. کسانی هستند که حضرت آنها را تربیت می‌کند. اینها کارگزار هستند. کسانی که امام صادق(ع) در وصفشان می‌فرماید: اینها آنچنان اهل عبادت و زهد هستند که زاهدان شب و شیران روز هستند. کسانی که قلب و دلشان به قدری در محبت ما محکم است که تطمیع نمی‌شوند. اینطور نیست که دنیا آنها را عوض کند. مثل پاره‌های آهن است و دلهای استوار و محکمی دارند. توان هرکدامشان به اندازه چهل مرد است و شل و ول نیستند. کاری و پر تلاش هستند. راحت طلب نیستند.

امیرالمؤمنین(ع) در وصف یاران حضرت ولی‌ عصر(ع) فرمود: «لم یسبقهم سابق و لم یحلقهم لاحق‏» (نهج‌الحق/ص257) نه از پیشینیان کسی به گرد آنها می‌رسد و نه از آیندگان کسی به آنها می‌رسد.

در زمان خودمان شما امام راحل عظیم‌الشأن را در نظر بگیرید. این مرد با عظمتی که ذره‌ای قبل از حکومت و بعد از حکومت عوض نشد بلکه بر زهد و پارسایی و سادگی‌اش افزوده شد که چیزی عوض نشد. نه عبادتش کم شد. نه مهربانی‌اش کم شد. در زمان جنگ شاید خیلی از مؤمنین یادشان هست، آن زمانی که موشک باران بود، جماران یکی از جاهایی بود که منطقه اصلی بود که از همه جا پر خطرتر بود. خیلی به امام سفارش می‌کردند که شما در پناهگاه بروید. ایشان فرمود: هر زمان همه مردم پناهگاه داشتند، من هم می‌روم.

یاران ولی‌عصر(ع) با وجود اینکه اینچنین یارانی هستند، کارگزاران و دولتمردان حضرت هستند، با این وجود ابتدای قیام و شروع نهضت امام زمان (ع) چه بیعت و عهدی از آنها می‌گیرد. از این 313 نفر بیعتی می‌گیرد. نکند به مسلمانی دشنام بدهید. حتک حرمت یک حریمی را نداشته باشید. هیچ حریمی را بی‌احترامی نکنید. هجوم به منزلی نبرید. کسی را به ناحق نزنید. زندگی اشرافی درست نکنید. برای خودتان گنج ذخیره نکنید. پول روی پول نگذارید. خوراکی‌های مورد نیاز مردم را احتکار نکنید. مال ایتام را نخورید. لباس‌های فاخر و اشرافی نپوشید. زندگی‌تان ساده باشد. حضرت به اینها عادت داده که صورت روی خاک بگذارید. حضرت در آخر می‌فرمایند: من هم همین کارها را می‌کنم. من هم با شما عهد می‌بندم که اینگونه باشم. همه آنها به کم قانع هستند. از زندگی به حد کفاف بلکه کمتر قانع هستند. حضرت این بیعت را از یاران می‌گیرد و این یاران اهل خیانت نیستند. این یاران عهد می‌بندند.

این اوصاف روایات ما است و قطعاً توقعی نیست که ما این شکلی باشیم. ولی شباهت‌ها به یاران حضرت، به آن سمت حرکت کردن، زندگی‌های اشرافی و ریخت و پاش نداشتن، ساده زندگی کردن و احترام گذاشتن به حقوق دیگران. من نمی‌توانم صبح به صبح با امام زمانم عهد ببندم، صبح‌های جمعه هم دعای ندبه بروم. بعد وقتی در جامعه و بازار و خانه و خیابان آمدم، ظلم هم کنم و دشمنام هم بدهم. این خیانت به عهد است.

مرحوم شیخ حسن علی تهرانی که رحمت خدا بر او باد. ایشان زمان میرزای شیرازی زندگی می‌کرد. جد مادری آیت الله مروارید که در مشهد بودند. آیت الله حاج شیخ حسن تهرانی یک مرتبه یکی از رفقایشان مریض شد، مریضی بسیار سخت که حصبه گرفته بود. او را رو به قبله کرده بودند و خیلی حالشان وخیم بود. ایشان برای عیادت رفت. از اطرافیان مریض پرسید: حالش چطور است؟ گفتند: حالش خیلی بد است. طب روده دارد. و دکتر گفته اگر عرق شدیدی بکند، شاید طب قطع شود. اما ما هر چه روی او لحاف و پتو می‌اندازیم عرق نمی‌کند. آقا فرمودند: چیزی نیست. یک چایی درست کنید بخوریم، این هم عرق می‌کند و خوب می‌شود. تا رفتند چای درست کردند و آوردند، یک ربع طول کشید.

در همین حین این مریض شدت عرقش زیادتر می‌شد. طوری که دیگر وقتی ایشان استکان را در نلبکی گذاشت و چای را خورد، مریض نشست. مرده زنده شد. همه تعجب کردند! ایشان یک مقدار با این مریض احوالپرسی کرد و دعایش کرد و رفت. دو نفر رفتند و گفتند: آقا چه شد شما چطور به این محکمی از آن اول گفتید: تا یک چای درست کنید، بخوریم این هم خوب می‌شود؟ گفتند: من از زمانی که این لباس را پوشیدم به امام زمانم خیانت نکردم. روی عهد با او ایستادم. می‌دانستم اگر حرفی بزنم، آقا پشت من است. می‌دانستم آقا حرف مرا زمین نمی‌زند. اینها پیمان شکن نیستند و اهل عهد هستند.

چقدر حافظ زیبا گفت:

هرگزم مهر تو از لوح دل و جان نرود *** هرگز از خاطرم آن سرو خرامان نرود

در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند *** تا ابد سرنکشد و از سر پیمان نرود

اینها سرشان می‌رود ولی پیمانشان نمی‌رود. آنوقت حضرت اینها را می‌فرستد. بعد هم که فرستاد می‌فرماید: وظیفه‌ات در دستت است. ببین چیست و به همان شیوه عمل کن. هرجا هم نفهمیدی، در آن نگاه کن. بعد ما خواهیم گفت که رابطه‌ای که هر فردی از مؤمنین در زمان ولی‌عصر با امام زمان دارد رابطه‌ای است که در این عالم هیچ‌کسی جز شما و امام زمان نیست.

به راحتی ارتباط برقرار می‌کند، چه برسد به کارگزارانش. مؤمنین معمولی اهل کشف و شهود می‌شوند، چه برسد به کارگزاران حضرت. راحت با حضرت ارتباط برقرار می‌کنند. این ارتباط راحت معجزه نیست، نه بحث رشد است. انسان فقط این چشم و گوش حیوانی را ندارد. چشم و گوش دیگری هم دارد. این ابزار، ابزار عدالت گستری است. حاکم عادل، قوانین عادلانه و کارگزاران عادل و شیوه حکومتی و نظارت حضرت بر آنها. در روایت هست که حضرت نسبت به کارگزارانش با قاطعیت برخورد می‌کند. تعارف ندارد. در عین اینکه با درماندگان و مردم معمولی خیلی مهربان است، اما نسبت به کارگزارانش محکم و قاطع است. پیش شرط تمام اینها یک کلمه است. آمادگی مردم برای عدالت پیش شرط است. خود مردم باید عدالتخواه باشند که حضرت تشریف بیاورند و فرض بر این است که مردم تا آن زمان عدالت خواه شدند.

آقای شریعتی: صفحه 113 مصحف شریف قرار روزانه امروز ماست. آیات 32 تا 36 سوره مبارکه مائده در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود. باز می‌گردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

«مِنْ أَجْلِ ذَالِکَ کَتَبْنَا عَلىَ‏ بَنىِ إِسرَْ ءِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِْ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فىِ الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَ لَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَالِکَ فىِ الْأَرْضِ لَمُسرِْفُونَ(32) إِنَّمَا جَزَ ؤُاْ الَّذِینَ یحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ  ذَالِکَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْیَا  وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ(33) إِلَّا الَّذِینَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَیهِْمْ  فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(34) یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُواْ فىِ سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(35) إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْ أَنَّ لَهُم مَّا فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُواْ بِهِ مِنْ عَذَابِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ  وَ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(36)»

ترجمه آیات:

«از این رو بر بنى اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کس دیگر را نه به قصاص قتل کسى یا ارتکاب فسادى بر روى زمین بکشد، چنان است که همه مردم را کشته باشد. و هر کس که به او حیات بخشد چون کسى است که همه مردم را حیات بخشیده باشد. و به تحقیق پیامبران ما همراه با دلایل روشن بر آنها مبعوث شدند، باز هم بسیارى از آنها هم چنان بر روى زمین از حد خویش تجاوز مى‏کردند. (32) جزاى کسانى که با خدا و پیامبرش جنگ مى‏کنند و در زمین به فساد مى‏کوشند، آن است که کشته شوند، یا بردار گردند یا دستها و پاهایشان یکى از چپ و یکى از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. اینها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابى بزرگ گرفتار آیند. (33) مگر کسانى که پیش از آنکه شما بر آنها دست یابید توبه کنند. پس بدانید که خدا آمرزنده و مهربان است. (34) اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از خدا بترسید و به او تقرب جویید و در راهش جهاد کنید. باشد که رستگار گردید. (35) آنان که کافر شده‏اند اگر همه آنچه در روى زمین است و همانند آن متعلق به آنها باشد و بخواهند خود را با آن از عذاب روز قیامت باز خرند، از ایشان پذیرفته نیاید و به عذاب دردآور گرفتار آیند. (36)»

آقای شریعتی: انشاءالله زندگی همه ما منور به نور قرآن و منور به نور امام عصر(عج) باشد. اشاره قرآنی امروز را حاج آقای عالی بفرمایند.

حاج آقای عالی: اولین آیه‌ی صفحه 113 جمله‌ی بسیار شناخته شده‌ای است و یک اصل بزرگی را مطرح می‌کند.  خداوند متعال می‌فرماید: «مَن قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِْ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فىِ الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» اگر کسی یک شخصی را بی‌گناه و به ناحق بکشد، یک زمان هست که به حق می‌کشند، مثل اینکه از باب قصاص است. یا از باب آنکه آن فرد مفسد فی الارض است. اما یک زمان یک کسی عمداً دیگری را به ناحق می‌کشد. خدا می‌فرماید: گویی بشریت را کشته است. «فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا» گویی همه مردم را کشته است. از آن طرف هم اگر کسی یک نفر را احیا کند، «فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» این نکته بسیار مهمی است که شرافت و ارزش یک انسان در پیشگاه خدا به منزله انسانیت است. این تشبیهی که می‌گوید: اگر یک نفر را کشت، گویی بشریت را کشته است، یعنی ارزش یک نفر ارزش انسانیت است. فکر نکنیم چون یک نفر است خیلی مهم نیست. آنوقت دقت کنید که کشتن هم کشتن جسم است، ممکن است کسی، کسی را بکشد. گویی این بشریت را کشته است. سقط جنین‌ها هم شامل این می‌شود. به خصوص از زمانی که روح در جنین دمیده شده است، چهار ماهگی دیگر یک انسان کامل است. اگر این جنین را سقط کنند، این مشغول همین آیه می‌شود. چه جسم کسی را بکشند، چه روح او را بکشند. روح را گمراه می‌کنند. روح را فاسد کردن و از یک حیات به سمت مرگ ببرد. گویی همه را کشته است. نقطه مقابل این است که اگر کسی، کسی را احیا کند، شغل‌های بسیار شریفی است که احیاگر هستند. آنهایی که پرستار و امدادگر و آتش نشان هستند. یا جسم را احیا کند، یا روح کسی را احیا کند، آن کسی که استاد و معلم است و به سمت هدایت می‌برد، اینها بسیار شرافت دارند گویی بشریت را زنده کردند.

آقای شریعتی: قسط و عدل با هم فرق دارند؟

حاج آقای عالی: معمولاً وقتی این دو جدای از هم می‌آید، یعنی قسط به تنهایی و عدل به تنهایی در جایی بیایند، هم معنا هستند. اما اگر کنار هم بیایند قاعدتاً یک فرقی با هم دارند. عدل ظاهراً اشاره به عدل فردی است که حضرت عدالت را به صورت فردی گسترش می‌دهد یعنی فرد را عادل می‌کند. قسط عدالت اجتماعی است.

آقای شریعتی: وقتی در زمان حضرت این قسط و عدل فراگیر می‌شود، در سؤال‌ها آمده بود که چگونه می‌شود در آن زمان علی رغم اینکه عدل فراگیر است، باز کسی هست که حضرت را به شهادت می‌رساند؟

حاج آقای عالی: درست است که حضرت همه جا عدالت را گسترش می‌دهند. در جامعه یعنی حکومت عادلانه است و هیچ‌کسی نمی‌تواند ظلم کند. هیچ کسی نمی‌تواند ظلم گسترده‌ای داشته باشد. اما راجع به تک تک افراد حضرت به زور کسی را مؤمن نمی‌کند. بله شرایط را برای خوب شدن فراهم می‌کند. کسی در بیرون نمی‌تواند به کسی ظلم کند. اما آلودگی‌های درون خودش هم باید اجباراً از بین برود؟ نه! درست است که آلودگی‌ها، بداخلاقی‌ها، گناهان در زمان حضرت نسبت به تک تک افراد میل به صفر می‌کند اما صفر نمی‌شود و همه معصوم نمی‌شوند.


از این جهت ممکن است فردی هم باشد که یک شقاوت درونی داشته باشد، آنوقت یکجا بروز بدهد. آنجا که بروز بدهد همان مسأله شهادت حضرت پیش می‌آید که به دست یک شقی اتفاق می‌افتد. آن ظلم گسترده اجتماعی که کسی بتواند به مردم ظلم کند، منتفی است. حاکمیت ظالم منتفی است. افراد هم نوعاً عادل می‌شوند، یا به عدالت میل می‌کنند اما اجباری نیست.از این جهت می‌تواند کسی شقاوت‌ها و آلودگی‌های پنهان داشته باشد، آنوقت یکجا این را بروز بدهد.

آقای شریعتی: در تعابیر آمده که قسط و عدل فراگیر می‌شود و همه جا را پر می‌کند. این تعابیر بلند و عمیقی است.  این یعنی چه؟

حاج آقای عالی: این نکته بسیار مهمی است. اکثر روایتی که ما در این زمینه بحث عدل حضرت داریم، پر کردن عدالت است. صرفاً تحقق عدالت نیست. «یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» مملو می‌کند. در بعضی روایات هست همینطور که سرما و گرما وارد خانه‌ها می‌شود، عدالت حضرت هم اینطور وارد همه‌جا می‌شود. این نشان دهنده این است که عدالت حضرت نه فقط در صحنه‌ی جغرافیای زمین گسترش دارد و جهانی است. بلکه عمق هم دارد. یعنی همه ابعاد و عرصه‌های زندگی را می‌گیرد. هم فردی است، هم اجتماعی است.

امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 174 نهج‌البلاغه ظلم را که نقطه مقابل عدل است، سه قسم کرده است. اتفاقاً قبل از آمدن امام زمان(ع) ظلم فراگیر شده بوده است. آنوقت حضرت که می‌آید آن سه قسم ظلم را تبدیل به عدل می‌کند. اگر ما این سه قسم ظلم را بشناسیم، نقطه مقابلش اقسام عدل است که متوجه می‌شویم. امیرالمؤمنین فرمودند: یک ظلمی هست که خدا نمی‌بخشد و آن شرک است که در قرآن دارد «إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِه‏» (نساء/48) خدا شرک را نمی‌بخشد. البته این شرکی که خدا نمی‌بخشد، یعنی کسی که مشرک است و از دنیا برود. و الا اگر کسی مشرک بود و توبه کرد، او را می‌بخشد. ولی اگر کسی مشرکانه از دنیا برود، این یک ظلم است. «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ» (لقمان/13) ظلم به خدا یک نوع ظلم است. ظلمی که بخشیده نمی‌شود، ظلم به خداست.

قسم دوم ظلم، ظلمی است که بخشیده می‌شود و خیلی خدا او را دنبال نمی‌کند. ظلم شخص به خودش است. گناهان شخصی که جایی پایش لغزیده و زمین خورده است. اشتباهی بوده و از دست او در رفته است.

سومین قسم ظلم، ظلمی است که از آن بازخواست می‌شود. ظلمی که به هر حال دنبال آن را می‌گیرند و آن ظلم، ظلم مردم به همدیگر است. یعنی حضرت سه نوع ظلم را اینجا مطرح کردند. یک ظلم در رابطه با خداست، شرک است. یک ظلم در رابطه با خود ما است، گناهان شخصی است. یک ظلم در رابطه با دیگران است. آن حق دیگران را ضایع کردن است. حضرت ولی‌عصر(ع) وقتی می‌آید، این سه رابطه را اصلاح می‌کند و به عدالت تبدیل می‌کند. یعنی رابطه ما انسان‌ها با خدا، دیگر شرک نیست. در دعای ندبه می‌خوانیم «أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاق‏» تمام بناهای شرک و نفاق، تمام زیربناها و بناها، چه بناهای ساختمانی، چه افکار شرک آلود، همه از بین می‌رود.

قسم دوم ظلم شخص به خودش است. این را هم حضرت کاری می‌کند که با تربیت که شخص عادل شود. شخص خودش به اعتدال برسد و این کجی‌های درونش که حجاب شده است. همین‌ها مانع شده است، به تعبیر دیگر ضرت کلید ما را دارد و ما را باز می‌کند. که آن استعدادها شکوفا شود. انسان بی‌نهایت است. الآن در صندوقچه‌ای گیر کرده و کوچک شده است. حضرت می‌آید آن را باز می‌کند. آن صندوقچه‌ای که ما را کوچک کرده است، هوا و هوس‌های ما است.

سومین عدالتی که حضرت می‌آورد، رابطه انسان‌ها با دیگران است و آن عدالت اجتماعی است. پس حضرت هم عدالت فردی، هم عدالت اجتماعی و هم عدالت در افکار و عقاید همه اینها را اصلاح می‌کند.

آقای شریعتی: انشاءالله بهترین‌ها نصیب شما شود. دعا می‌کنم که خدایا چنان کن که وقت ظهور حضرت توان برخاستن داشته باشیم و آنقدر زمین‌گیر دنیا نباشیم. والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین.

" مباحث یادی از امام زمان عج الله - حجت الاسلام عالی - برنامه سمت خدا - http://samtekhoda.tv3.ir "


مرتبط با بررسی عدالت گستری امام عصر عج :

بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (1)

بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (3)

بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (4)


مباحث مربوط به امام زمان (عج):

آیا در بین یاران خاص امام زمان علیه السلام، خانم‌ها هم هستند ؟

یادی از امام زمان عج الله (1)

توضیح ویژگی زنده بودن امام زمان عج الله

دلایل زنده بودن امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (1)

توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (2)

توضیح در مورد ویژگی غایب بودن امام زمان (ع)

دلایل غیبت امام زمان علیه السلام

راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت - (1)

راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت (2)

رابطه‌ی امام حسین ( علیه السلام ) و امام عصر ( علیه‌السلام )

بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (1)

نقش امام عصر در تقدیر انسانها

وظایف فردی منتظران در عصر غیبت امام زمان عج الله

در محضر امام زمان عج الله بی ادبی نکنیم

وظایف منتظران – ادب زمان و مکان (1)

تجدید عهد روزانه با امام زمان علیه السلام (1)

چرا امام زمان عج الله به داد فقیران و گرفتاران نمی رسد ؟!

تبعیت از جانشینان امام زمان عج الله (1)

علائم ظهور و وظیفه منتظران (1)


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مباحث یادی از امام زمان (عج) (۴۶ مطلب مشابه)