خانواده برتر

خب شما میتونی با ی مرد جوانتری صیغه کنی .

ایشونو ک دیگه نمیشه درمان و جوان کرد

رفتی صیغه کردیه با یکی که اینهمه ازت بزرگتره 

انتظار دادی همه چی هم اکی باشه

خب خودت خواستی دیگه نق هم نزن.

ایییییییییییییییسسسسسسسس

ایشون با این سن شاید بتونه پشتوانه ملی خوبی براتون باشن ولی توقع داشتن قوای جنسی مثل یه مرد سی چهل ساله اشتباهه.

تا بیاد دوتا حرکت کنه مهره های کمرش قفل میکنن

بیاد وایسه زانوش درد میگیره

بیاد بخوابه نفسش میگیره

دیگه رحم کن بهش

مرد شصت ساله هم مگه داربم 

مگه میشه

سلام ،بنده یکی از کاربرای سایت هستم تو یه پست که فکر کنم جناب آقای نجفی تأیید نکردن مطلبی در مورد کسانی که مطلقه هستند و خودشون تمایل به رابطه منطقی و حلال تو چارچوب شرع و قانون دارند  فرستادم و درخواست خودم و شهرم رو نوشتم  که بماند جزئیاتش ،

قبل از اینکه جواب شما رو بدم کاش نوشته بودید که چه مبلغی رو به عنوان نفقه به شما میدن و آیا فرد جوانی با این مبلغ نبود که با شما محرم و همدم بشه؟ و یا خود شما ذهنیتتون نسبت به جوونها برای محرمیت مثبت نبوده؟؟ 

اینو لطفآ بگید که دلیل این انتخابتون چی بوده ؟؟ 

بنده تجربه مشابه رو داشتم البته مثبت و بسیار متین که در ادامه بعداز پاسخم عرض میکنم ،

ولی خب به نظرم برخلاف نظر دوستان که علت مشکل رو بالا بودن سن معرفی کردن ،، یه رابطه خوب بیشتر از انرژی جسمانی (که شاید بدلیل بالا بودن سن و خستگی کم بشه) که مهم هم هست به شرایط مهم تری وابسته هست ، میپرسید چه شرایطی ؟؟

خب عرض میکنم به هر حال فکر نمیکنم انرژی جنسی تابع سن باشه اما تو سن بالا خستگی بسیار باعث افت کیفیت رابطه میشه وقتی شریک جنسی خانم سن پایین داشته باشه ،، چون بیشتر تحرک فیزیکی عمل بردوش مرد هست پس خستگی این حرکات باعث افت نعوذ و یا تمایل به ارگاسم یک طرفه(مرد) میشه پس چه باید کرد برفرض چنین حالتی که بنده در مورد شما هنوز علت عدم رضایتتون رو دقیق نمیدونم (یعنی طول زمان رابطه کم هست یا پیش نوازی کم و یا صفر هست و یا خود نعوذ مشکل سازه یا کم یا دیر هست) پس بر فرض بالا که گفتم بهتر هست با پیش نوازی و بدون هیجان ابتدا شرایط روحی شما رو مد نظر بگیرن بعد که با آرامش و گفتگو کمی که رابطه گرم شد به معاشقه باید پرداخت البته اگر دوست دارید و سپس به پیش نوازی با زبان و دست و بیان ونوازش بپردازند و مرحله آخر دخول باشه البته مشکل شما دوست محترم مشکل زوج های جوان هم میباشد کم و بیش .

پس مهارتهارو باید پذیرفت. شاید طرف مقابل شما واقعآ بلد نیست یا نیاز شما رو نمیدونه (دوستانه و محترمانه تو خلوتتون بهش بگید و ازش بخواید و بدون استرس ) و یا شاید طرف شما خودخواه باشه که علی رغم آگاهی و داشتن مهارت تنها بخاطر خستگی حاضر به گذاشتن زمان رابطه منطقی نیست ،،بنده به نظرم دلیل مشکل شما خستگی طرف مقابل باشه لطفآ اینرو اگر اینجا اومدید بگید ، در صورتی که مشکل خستگی نباشه و عدم مثلآ نعوذ یا انزال زود آقا دلیل باشه بهتر هست به مقدار مناسب و کم و بصورت دوز افزایشی و صعودی تو هر رابطه نسبت به رابطه قبل از مواد بی حسی مثل اسپری یا ژل لیدوکائین استفاده کنید . بهر حال صحبت  تو این باب زیاد هست امید که مثمر ثمر بوده باشه. 

و اما تجربه بنده اگر دوستان گارد احساسات تهاجم وارانه درمقابلم نگیرند و محکوم احساسات نشم نه محکوم عقل 

بنده یه جوون 30ساله هستم که بسیار متدین هستم و مواظب اعمال و رفتارم متاسفانه شرایط ازدواج رو واقعآ و اصلآ ندارم در حال حاضر و اگر حمل بر خود ستایی نباشه و تعریف .. بخاطر چهره نسبی و بدن نسبی که دارم بسیار در معرض گناه با جنس مخالف بودم که چراغ سبز به سمت بنده داده میشد ، واقعآ تو مقطعی بریده بودم و حتی خودارضایی هم نداشتم و بخاطر عقایدم حاضر به انجام روابط غیرمعقول نشدم و بسیار دعا کردم تا خدا از راه اخلاقی و صحیح بنده رو با شخصی که او هم شرایط منو داره آشنا کنه که این اتفاق افتاد و بنده طی آشنایی با خانمی که سه سال از نظر سنی از بنده بزرگتر بود بصورت محرمیت وارد رابطه شدم و اونجا بود که دیدم در یک رابطه عاطفی و جنسی و غیره مهارت فیزیکی و مهارت عاطفی و قدرت مدیریت رابطه که بیشتر بر عهده مرد هست و سایر موارد هستند که با هم باعث ایجاد رضایت و آرامش در دو طرف میشه .فقط به همین بسنده کنم که در ارتباطم جوری رفتار کردم که شریک بنده همیشه از احساس رضایت لبریز بود و علی رغم موانعی که برای من به عنوان شرط محرمیت قرار داده بود که یکی از اون ها یک بار رابطه فقط در هفته بود بعد از اولین رابطه ها ،بنا به درخواست خود اون فرد گاهی به چن بار در هفته میرسید. و ایشون این اطمینان رو از طرف من داشتند که واقعآ 50درصد بنده به نحو احسن حله و حتی بیشتر . و اینکه بنده تابع گناه نیستم و تنها ترسم از خداوند کریم هست و هیچ وقت حاضر به فریب دختران مردم نشدم گرچه بسیار بسیار شرایط مساعد گناه و آتش کشیدن به احساسات پاک دختران برام پیش اومد که به لطف و مدد خدا از ترس خودش به آغوش خودش پناه بردم . و خود خدا هم کفایت کرد بنده رو . 

از آقای نجفی عزیز درخواست تأیید نظرم رو دارم ، مچکرم . 

یا حق .

با یکی دیگه وارد رابطه بشین!!!

اینهمه جوون تنها! ساپورت مالی هم میکنن 

گیر دادی به این پیر مرد بنده ی خدا ؟! 

مایی که امکان ازدواج نداریم..  ولی در عوضش خوشتیپیم... سرشاریم از انرژی و میل جنسی... 

تازه هم خودتون لذت میبرید هم ما..... ثوابشم بیشتره تا اینکه برید با یکی 30 سال بزرگتر از خودتون.

مطمئن باشید ایشون از سر خوشی و شکم سیری نمیره این کارو بکنه..

خیلی تند رفتید به نظرم.

اقلا کمک نمی کنید نیش کنایه هم نزنید بهش بنده خدا.

زنبور درشت بی مروت را گوی...باری چو عسل نمیدهی دگر نیش مزن.(سعدی)

که به طرق مختلف برای خواهراتون و دوستانتون مزاحمت ابجاد میکرد

خب اینکه شما ازش جدا شدی بسیار کار خوبی بود.

ولی اشتباهت میدونی کجاست؟؟

اشتباهت اینکه زمانی که صیغه کردی همش فکر پول بودی 

و به سن زیاد پیرمرد تکیه کردی 

چیه حالا بعد یه مدت که یخچالت پر شد 

حالا فکر جنسی و ارضا شدن و خود ارضایی به سرت زد

وجدانی نمی دونستی پیرمرد نمیتونه اون کارهایی رو که تو میخوای برات انجام بده

دوما زنان تا دوران قائدگی تمام بشه تقریبا فک کنم تا سن 50سال 

همیشه عادت ماهیانه رو دارن و این عادت هم همش با بی حوصلگی و خشم و عصبانیت 

و کلافگی همراهه 

نگو اینا رو نمی دونستی

خب هم پول رو میخوای هم روابط جنسی بهتر بود شخص مناسبتری رو انتخاب کنی.

در ضمن زندگی گذشته شما درسته تمام شده و ضربات سخت روحی بهتون وارد شده

ولی خب دیگه الان توی جریان و مقطع جدیدی از زندگیت هستید..

من همیشه ارزو می کنم که هیچ زن و شوهری طلاق نگیرن 

میدونی چرا 

چون مزه لذت بخش روابط جنسی رو میکشن و بعدش جدا میشن

حالا یا ازدواج مجدد می کنند یا صیغه می کنند 

صیغه هم اکثرا از روی ناچاری و نداستن پول و حرف مردم صورت می گیره و چون مدتش هم کوتاه است طرف زیاد وسواس بخرج نمیده.

الان اینده شما اینه 

این اقا باهاتون اختلاف سنی داره 

پول بده میده ولی از لحاظ جنسی ارضات نمیکنه.

خب چقد دیگه میخوای و میتونی توی این صیغه باشی 

مثلا شش ماه 

خب بعدش میخای بری دنبال یه مرد دیگه 

خیلی خوشبین باشی سالی یه مرد

ایا این درسته؟؟ کاری ندارم به شرعی بودنش

ایا شما وسیله لذت دیگران شدیه؟؟

نکن اینکارهارو 

کلافگی و بی حوصلگی و پرخاش کردن هم اینقد 

رفتار خارج از کنترلی نیست که بخای از دستش پناه ببری به مردهای دیگه.

چکار باید بکنی؟؟

مطمئنا اعتقاداتت ضعیفه 

قویشون کن توکلت به خدا باشه ابنطوری صبرت هم بیشتر میشه

و دنبال یه مرد جوان باش که بتونه شوهرت باشه و شوهرت بمونه.

بخدا خوب نیست هرچند سال بخای با یکی باشی

حالا از سر لجاجت لا شوهر اول و یا هر چیز دیگه به خودت و زندگیت اتیش نزن.

نمیخام برات روضه بخونم.

ولی لقمه حرام باعث شد که شمر و ... سر امام حسین ع رو ببرن و اصلا ناراحت نشن

بنظرم من تمام مشکلات اینطوری از انجام کارهای ناثوابه کارهایی که لقمه حرام باعثشون میشه.

اگه دختری بخاطر وسیله قید مادرشو بزنه و بره مطمئن باش لقمه حرام خورده و بهتره بره پیش پدرش و...

من خودم مجردم  

مخالف سرسخت صیغه و ..

خیلی دلم میخاد همه خانمها ازدواج های دائم داشته باشن و مورد بهره کشی اقایون قرار نگیرن ولی تا زمانی که خودتون میخایید در ازای پول و در ازای لذت بردن جنسی با کسی صیغه بشین کار از دست ما اقایون برنمیاد.

من کاری به اقایون هرزه ندارم.

انشالله اون روز پیش بیاد

خواهشا شما به فکر یه زندگی دائمی باش...

خدا رو هم فراموش نکن...

از محبتش

از خیال آسودت

از کمکاش

بعد بگو بهتر میشد اگه تو این زمینه هم بهم کمک میکردی

من هم با جوان تنها موافقم   از مدیر سایت درخواست دارم که یک بخشی رو در نظر بگیرن برا پسران مجرد  و خانمهایی که شرایط ازدواج موقت رو دارن و ازدواج دائم براشون میسر نیست البته با رعایت شئون اسلامی .

با این شرایطی که تو جامعه ما ایجاد شده به لحاظ اجتماعی هر کسی بتونه کاری انجام بده برا جوونا تو همون چهارچوبی که شرع اجازه داده و توصیه کرده واقعاً کار بزرگی انجام داده  و ماجور خواهد بود انشااله   امیدوارم که مدیر محترم سایت تایید بفرمایند .

به دوستانی که نظر میدین و تیکه می اندازین؟
خواهشا حرمت کسی که میاد سوالی می پرسه رو نگه دارین. قرار نیست یه خانمی رو به خاطر یه عمل حلال ، سرزنش کنیم. چرا ما خیلی راحت به هم میریزیم؟ چرا بد قضاوت می کنیم؟
چرا هر جایی که خلاف میل مون هست ، بد میشیم. بابا شما وقتی خواستید عقد کنید ، تو شروط ضمن عقد تون بگید ، صیغه حرام و مساوی باطلاق/ اگه شوهرتون خواست صیغه کنه برید تقاضای طلاق بدید اما خواهشا با دیگران ، بد حرف نزنیم.
اون هم کسی که خودش هزارتا بدبختی کشیده.

اگه دور وبر شما کسی نیست که طلاق گرفته باشه ، دور من هست. از محارم من هست کسی که طلاق گرفته و می بینم رفتار مردم باهاش چه جوریه

یکی از اقوام نزدیک ما یه خانمی هست حدودا 40 ساله. 5 سال پیش شوهرش مرحوم شد. این خانم 5 تا بچه داره. تا الان هم پاک زندگی کرده. یکی از اقوام همین خانم که مردیست با زن و بچه و حدودا 70 سالشونه و وضع مالیش هم خوبه ، میاد از خانمه خواستگاری میکنه. یکی از پسرهای این آقا متوجه میشن که باباشون می خواد تجدید فراش کنه.
شبانه میره در خونه خانمه ، میاردش تو کوچه. یه هفت تیر میذاره رو سرش ، بهش می گه این هفت تیر، رو سرت گذاشتم ولی ماشه رو نمی چکونم. اگه زن بابام شدی ، حتما میام و ماشه رو می چکونم. این خانم با وضع بد اقتصادی 5 ساله می سازه.

آیا حق این خانم هست که تهدید به مرگ بشه؟ چرا؟
آیا یه مرد مجرد  یا زن طلاق گرفته میاد سرپرستی 5 تا بچه رو بر عهده بگیره؟
 اگه آری کجا بوده که تو این 5 سال نیومده؟
آیا این خانم حق نداره تا آخر عمر ، رابطه عاطفی و جنسی با کسی برقرار کنه؟
آیا میشه 5 تا بچه رو تو این دوره زمونه ، بی سرپرست بزرگ کرد؟
آیا پسر مرد خواستگار ، حق داره که بره این خانم رو تهدید به مرگ کنه؟

دوستان چرا اینقدر قوانین الهی رو به هم می ریزیم؟ چرا باید فقط از ظن خودمون قضاوت کنیم؟ اگه این خانم سوال کننده محرم ما یا شما بود ، اگه این خانمی که من توضیح دادم ، محرم ما و شما بود دوست داشتیم چه کمکی بهش کنیم؟
دوست داشتیم اینجوری لته پارش کنیم؟
شما باید نگران رابطه های جنسی حرام جامعه باشید یا نه رابطه حلالی که خدا هم قرار داده رو باید به تیر و ترکش بکشونیم؟

این خانم اگه شوهرش غیرت داشت که طلاقش نمیداد. اگه شوهرش می خواست مردی و مردانگی براش کنه که نمیومد تو رابطه با خانمش ، از زنان و دختران دیگه حرف بزنه

به خانم گرامی سوال کننده:
شما به دل نگیرید ، موضوعاتی مثل صیغه و ازدواج مجدد ، به خاطر اینکه تو این سایت باعث جنگ و مناظره شده ، بچه های اینجا ذهنیت خوبی ندارن. اما خدا کنم هیچ وقت هیچ زنی مطلقه نشه و بی شوهر . چون متاسفانه باید تو این جامعه ما بی سرپرست و بدبخت بمونه.

شما بهتره خیلی راحت باهاشون حرف بزنید. بهشون بگید مشکل تون کجاست و دلیلی نداره وقتی از لحاظ مالی شما رو تامین می کنن ، به خاطر این مسئله که قابل حل هست برید و عقدتون رو باطل کنید. ازش بخواهید و خیلی بی رودربایستی بهش بگید که هر کاری می خواهید براتون انجام بدن.

شک ندارم یه عده ای الان تحت اسامی ناشناس میان و حرمت منو میشکنن ، اما واقعا هرکسی بی انصافی کرد در حق من ، واگذارش می کنم به حضرت ابوالفضل(ع). هر کسی از این بزرگوار حساب نمیره بسم الله.

اگه ما هنر داریم بریم این همه فسادی که به صورت حرام ، ریشه خانواده ها رو سوزندن ، جمع کنیم. بریم این همه دختر و پسری که اعتماد از همه سلب کرده رو درست کنیم ،  نه یه بنده خدایی که حاضر شده .... الله اکبر از ما ها

سلام ،صحبت هاتون رو خوندم بنده واقعآ متأسف شدم از اینکه دوستان تواین وبلاگ چنین عقاید و قضاوت هایی دارن بنده از طرف خودم عذر خواهی میکنم و باید این مطلب رو هم به همه دوستان بگم که جدایی و طلاق بار روحی و فشار روحی سنگینی داره و درک وضعیت طرفین بسیار دشوار هست پس همیشه سنگ صبور هم باشیم حتی اگر اشتباه از قضاوت ما نیست چون کسی ضمانت نکرده که ما هم بشدت و به بدترین شکل روزی قضاوت نشیم پس پناه به خدا باید برد 

اما خدمت خواهر خوبم عرض میکنم که 

امیدتون رو از دست ندید و دیگه به شوهر سابق    خودتون فکر نکنید اگه از دست کسی ناراحتید خیلی خیلی براش دعا کنید ، و اینم بگم که درک کردن نعمتی هست که خدا به هر کسی نداده ، نگران اخلاق و منش و صحبتهای بی اساس دیگران نباشید ، اگر اون شخص(شریک جنسی و عاطفی شما ) آدم مومن و با اخلاقی هست و تمکن مالی و حمایتش از شما خوبه باهاش خوش رفتار باشید و بهش ضعفشو نگید مستقیم.. و مطمئن باشید اون سعه صدر و اخلاق در هر کسی پیدا نمیشه ، نیازای اصلی ما آدما کاملآ طبیعی هستند و بجا ،پس آشفتگی رو که وسوسه شیطان هست رها کنید شاید همین افکار و بهرحال جدایی و عدم پذیرفتن شرایط فعلی و همین احساس شکست باعث تاسف و ناراحتی شما باشه که اگه اینطور هست ،باید بگم کاملآ در اشتباهید شما جوان هستید و با کمی درایت و نکته بینی میتونید در آینده شرایط خیلی خوبی انشاءالله داشته باشید . بهر حال همسر سابق شما اخلاق هایی داشته که تحملش نه برای شما بلکه هر زن دیگه ای آسون نبوده و شاید خیر و صلاح شما از طرف خدا در دوری از ایشون بوده ،پس دلتو بسپار به پروردگار و بشدت از این افکار دور شو که همگی این احساس گناه کردن ها احساس شکست ها و غم و ناراحتی ها کار شیطان هست ،مطمئن باش اون دنبال فرصتهایی هست که انسانها به دوراهی هایی مثل شما میرسند تا اونجا رحمت خدا رو در نظر بنده کم رنگ نشون بده و با این افکار حس تنهایی و شکست و دوری از خدا رو إلقاء کنه ،، برای بنده هم پیش اومده و عاقبت کار با توکل خوب بوده. پس بجد به سمت خدا پناه ببر و نگران نباش ،چون کار رو سپردی بخدا و هر وقتم نگران شدی بگو من سپردم به تو و تو کافی هستی و بس و ذکر یا فتاح بگو و ذکر اسماء خدا بگو و خوشبین باش تا دعات به هدف استجابت بشینه در کنار اینا خودتم پاشو هر کاری که فکر میکنی درسته (از یه لبخند کوچولو برا محارم بگیر تا کارای بزرگتر) با توکل به خدا انجام بده و بدون بسیار افراد با محبت و با خدا هستند هنوز و به ظاهر جامعه نگاه نکن .پس توکل باشوق به خدا کن تا ببینی خدا چطور دستتو میگیره 

اما برای اون مشکل که گفتید در مورد رابطه 

دو حالت وجود داره یکی اینکه شما کلآ سرد مزاج هستید و دیگری اینکه بخاطر مشکلات و فشار روحی عملکرد جنسی شما تحت تأثیر واقع شده (سرد مزاج شدید)،، 

برای مورد اول باید با تغذیه و کسب مهارتای مناسبه  برانگیختگیه  جنسیه  خودتون عمل کنید یعنی چی؟؟ یعنی اینکه تو رابطه به طرف مقابل کمک کنید تا روی قسمت های حساس و مورد نظر شما فیکس کنه حالا هر جا که باشه دوم اینکه رابطه رو به فضای شاد بکشید کمی تنوع و شیطنت باعث برانگیختن مرد میشه که جوابشو خودتون میگیرید سوم اینکه سعی کنید منفعل زیاد نباشید و شما هم در طول زمان رابطه حرکات ملایم داشته باشید البته جوری که باعث از بین رفتن آرامش رابطه نشه 

بهترین کاری که به ذهنم میرسه این هست که بصورت جدی و بدور از حیا ، مشکل رو به اون شخص بگید و ازش بخواید که تو راستای لذت دوطرفه پیش بره ،، طول زمان رابطه رو با کمی مدیریت بالا ببرید ،سعی کنید قبل رابطه شکم نه پر و نه خالی باشه ،قبل رابطه به شریک خودتون بگید برای جلوگیری از خستگی چن لیوان آب بخوره البته حداقل 30دقه قبل رابطه ،، شما حتمآ حتمآ عرق رازیانه هر شب یک استکان قبل خواب با یه قاشق چایخوری عسل یا بدون عسل بخور ،، البته قرص رازیانه هم تو عطاری ها هست خیلی برا شادابی و تنظیم سطح هورمون ها و شادابی جسمی و جنسی مفید هست ،

بیشتر زمان رابطه باید به نوازش و معاشقه سپری بشه اینو مدیریت کنید حتی اگه طرف شما تمایل نداشت شما خودتون مسیر رابطه رو تا اونجا که باعث نارضایتی نشه به سمت معاشقه و لمس کردن ببرید 

رابطه دهانی واژن رو اصلآ از شریک خودتون نخواید در عوض رابطه دهانی رو در قسمت بالا تنه ازش بخواید و خودتون هم شوق نشان بدید ، 

اینو بدونید که دخول آخرین قسمت رابطه هست پس باید شما با معاشقه به نزدیک ارگاسم برسید اونزمان عمل مقاربت انجام بشه ،، 

فضای رابطه رو لذت بخش کنید و حرف های سرد کننده اصلآ نزنید و از طرف مقابل تعریف کنید . 

قبل رابطه شربت گلاب و عسل بخورید 

گاهی بدون رابطه عمل کنید و از طرف خودتون بخواید که شما رو ماساژ بده (اینکار باعث آرامش عمیقی در دوطرف میشه ) اگر احساس نیاز کردید معاشقه و رابطه هم داشته باشید 

برا ماساژ از روغن گل بنفشه استفاده کنید و اگر بتونید برا مدت کوتاهی شریکتون رو ماساژ بدید مطمئن باشید این کارشما رو فراموش نمیکنه و برای شما سنگ تمام میزاره (تو روایتی خوندم که پیامبر مهربانی و رحمت  حضرت محمد صلواة الله علیه و آله فرمودن هر کسی بدن مومنی رو مورد ماساژ قرار بده و برای این کار از روغن گل بنفشه استفاده کنه بهشت در انتظار او هست ، برا خودم علت حدیث عجیب بود ماساژ و بهشت ؟؟ اما چون به حکمت پیغمبر شکی وارد نیست بعد کمی تحقیق متوجه شدم که روغن گل بنفشه و ماساژ بدن با اون باعث جذب سموم از سطح پوست میشه یعنی شما بدن یک فرد مومن رو به سلامتی و عبادت خدا نزدیک کردی پس خدا پاداشی طبق فرمایش پیامبر علیه سلام الله و علی اولاده ، به شما میده ،در کل جدا از بحث دینی حتمآ ماساژ بگیرید و بدید بسیار باعث آرامش فکر و جسم شما و طرف شما میشه ،، 

همه چیز رابطه جنسی نیست احساس لذت و ارگاسم از یک رابطه عاطفی شکل میگیره که مخصوصآ در خانم ها بنا به عمق رابطه معنوی و عاطفی لذت جنسی متغیر هست ، بدون وابسته شدن از خوبی های طرف مقابل لذت ببرید اگر اخلاق هست که دره کم یابیست و یا اگر غیرت و تعصب به شماست و یا هر چیز دیگری اینطوری احساس لذت بیشتری در ارتباطاتتون میبرید .

در نهایت بگم که تنها چیزیکه انسان حق داره براش ناراحت باشه گناه کردن هست کسی که بدنبال هر رابطه و گناهی نرفته با توجه به اینکه بستر کار مهیا بوده و کسی که بخاطر خدا صبر کرده و پا رو امیال نفسانی خودش گذاشته دلش همیشه شاد هست ،و کاراش و مشکلاتش حتی شدة بحرانی بودند تو لحظه آخر حل شده ،، مرحوم آیت الله بهجت خطاب به کسانی که پرسیده بودند یک نسخه جهت سلوک الی الله معرفی کنند ، فرموده بودند که : 

فقط گناه نکنید همین,,, به بهترین جایگاه ها میرسید .

امیدوارم که خداوند برای شما بهترین مقدراتشو از مادیات و معنویات قرار بده ، و در مسیر پیشرفت و انسانیت و رشد به اوج برسید  ما رو هم دعا کنید التماس دعا 

یا حق خدا نگهدار .

شما چه فکری راجع به ماهایی که به دلایلی مطلقه شدیم میکنید . حسابی عشق وحالتو بکنی وبعد مثل یه اشغال بندازیش دورو بری دنبال یکی دیگه اره؟

ما هم دلمون میخواد یه ازدواج دایم داشته باشیم با یه مرد واقعی نه با هوس بازایی مثل شما که فقط هدفشون تخلیه جنسیه

من خودم طلاق گرفتم جوونم وخوشگل حاضرم تنهایی بکشم ولی بازیچه دست این پسر واون پسر نشم حاضرم فشار جنسی رو تحمل کنم ولی پسرای مثل تو دستشون بهم نخوره

اگر پسرای خوشتیپ وپر انرژی که ازش گفتی مرد واقعی باشه میره همون زن مطلقه رو به همسری میگیره تازه ثوابشم بیشتره نه اینکه هرروز با انواع زن مطلقه بگرده واخر سر وقتی تصمیم به ازدواج دایم گرفت بره یه دختر باکره افتاب مهتاب ندیده بگیره

درضمن صیغه شدن برای شمامرداخیلی لذت بخشه نه برا خانوما .چون خانوما اخرش دلبسته میشن ولی پسرا اخرش میزارن میرن واین زنه که دوباره اسیب میخوره

معذرت میخام شرمنده 

ولی من اینده اینجور زندگی کردن رو بهت گفتم 

من از خدامه یه زندگی دائمی داشته باشی 

اگه من بی انصافم باشه قبوله.

ولی صبرت رو بیشتر کن اینقد زود تصمیم نگیر 

من به اون لقمه حلال هم اعتقاد دارم 

خودم بچه بودم تا پای جونم پای پدر مادرم ایستادم و می ایستم

حتی به قیمت بیمار شدنم تمام شد برام.

مادر و پدرم هم کلی باهم اختلاف و ناسازگاری داشتن و...

شما مادری اگه بچه ات خوبه پس چرا میای الکی پشت سرش حرف میزنی 

شما پدر مادرها باید جوری بچه هاتون رو تربیت کنید که برای دیگران الگو باشن.

مطمئن باش با کمی صبر به زندگی بهتری میرسی و منم با همین زبون تندم نگرانت هستم وگرنه که بیکار نیستم بیام پستهای شما رو بخونم و کلی بنویسم براتون.

ببخشید بازم اگه رک صحبت کردم 

و دیگه حرفی نمیزنم و برات ارزوی خوشبختی دارم 

امیدوارم به چیزی که میخای برسی.

در حالت کلی وقتی یه خانوم صیغه یه مرد میشه هیچ وقت به ارامش نمیرسه چون موقته

به خانم گرامی سوال کننده:

ببیند  ، الان من بگم کار اشتباهی کردید ، چه مشکلی از شما حل می کنه. این آقا که دیگه نمیاد سراغ شما. اما از اینکه این مرد اینقدر وحشتناکه که دنبال خواهرای شما بودن ، دنبال زنهای دیگه بوده واقعا بهتون حق میدم. ببنید شما باید از طریق دادگاه ، درخواست بدید که هفته ای یک یا دو روز برید دخترتون رو ببنید. این حق طبیعی شماست. واقعا درک تون می کنم. غیر ممکنه که دادگاه به درخواست شما رسیدگی نکنه

تحت هر شرایطی ، بعد از طلاق، برای مرد راحت تر و برای زن سخت تر خواهد بود. این کاملا طبیعی هست. اما چد سوال دارم اگه راحت هستید جواب بدید.
1. آیا نمیشد به شوهرتون بگید برن صیغه کنند یا ازدواج مجدد ؟ ببخشید حرف سختی هست اما می گم شاید به خاطر بچه هاتون می موندید کمتر اذیت میشیدید؟

2. شوهرتون حصانت پسرتون رو به شما داده؟ برای همیشه یا مدت مشخصی؟
3.پسرتون ایراد خواهرش نمی گیره که بره پیشش؟
4. شاغل هستید یا نه خانه دار؟ اگه خانه دار هستید نمی تونید یه شغلی پیدا کنید تا از لحاظ مالی تامین بشید.
5. چون شما یه بچه دارید و جوون هستید ، بدون شک شانس ازدواج مجدد و دائمی دارید. پس خواهشا به ازدواج موقت دل خوش نکن و سعی کن تحمل کن تا می تونی

6. احیانا ، احیانا شوهرتون آدمی هست که برای عوض کردن بچه ها ایراد نگیره. مثلا پسرت چند روزی بره پیش باباش و دخترتون بیاد پیش شما و بالاعکس
7. خانواده شما ، اقوام شما و بقیه چه دیدگاهی نسبت به شوهر قبلی شما داشتن؟
8. خواهش میکنم با بچه های اینجا مناظره تند نکنید. هم خودتون اذیت می شید و هم بچه ها تند حرف می زنن.
خدا کمک تون کنه انشاالله

سعی کن خودت رو پیدا کن. معلومه هنوز بعد از دو سال و نیم ، خوب خوب نتونستی خودت رو جمع و جور کنی. بالاخره این اتفاق افتاده . شما هم مقصر نیستی. اما الان بهترین کار اینه که خودت رو پیدا کنی. سعی کن کلاس های آموزشی ، ورزشی ، آشپزی یه چیزی بری حتی هنری تا کمی سر گرم بشی. سعی کن تو اجتماع باش تا کمی از گوشه گیری و انزوا در بیایی و اینقدر خودت رو در گیر مشکلات نکنی


به اون دوستی که می گن کار پسره خواستگار درست بوده. به نظر شما 5 سال وقت کافی نیست تا یه مرد بدون زن بیاد سراغ این خانم؟ 5 سال اون هم با خرج و مخارج 5 بچه؟؟
سعی کنید احساسی قضاوت نکنید خواهشا

من میگم از صیغه متنفرم ولی نگفتم صیغه نکنید 

حرفم اینه کاش ای کاش با صبر بیشتر کیس بهتری رو انتخاب میکردی 

و جوان باشه و همپات همه جا بیاد 

حالا هم که خودت تصمیمت رو گرفتی خب یا با صحبت حلش کن و یا تحمل کن.

صبرت باید زیاد باشه 

نباید با بی صبری از این شاخه به اون شاخه بپری بخدا یه آن دیدی شاخه زیر پات شکست

از اینکه طلاق گرفتیه به خودت و تصمیمت شک نکن.

کار خوبی کردی ولی خب جدایی از دخترم هم برات سخته میدونم ولی خدا جای حق نشسته حتما این دوری به صلاحه.

انشالله دخترت زودتر بیاد پیشت.

در مورد شوهر اولتون واقعا مرد نبود نمی دونم چطور انتخابش کردید ولی خب دیگه 

فکرشو نکنید. فاز زتدگیتون عوض شده 

از لحاظ زندگی خواهشا به عقب برنگرد چون برتر میشی بهتر نمیشی 

جوان به عقب بر نمی گرده.

شاید بگی تمام حرفهام شعاره و...

ولی خدایی این اعتقاداته منه.

برات صبر و خوشبختی ارزو دارم.

بازم ببخشید از زبون تندم.

یادتون باشه نمیشه حلال خدارا حرام کرد....

موقعی که دختران مجرد هنوزازدواج نکردن..مسلم واس یه خانم مطلقه ازدواج با یه جوون سخته ..

خواهرمن یک مرد 58ساله رابطه ی دهانی فک نکنم قبول داشته باشه آخه این رابطه الان مد شده...

من درمورد خودارضایی چیز زیادی نمیدونم اما میدونم حرامه واینکه واس جسم وروح روان خوب نیس ..عوارض بدی هم داره...سعی کن خودارضایی بزاری کنار...

شما با شوهرتون صحبت کنید اینکه احساس نیاز میکنی حداقل هفته ی یک بار نیاز شمارو رفع کنه...

درضمن بنظرم واس این قضیه پیش مشاوره یا دکتر برین تا از طریق دارو میل جنسیش بره بالا...

گذشته رو بریز دور...به فکر آینده باش ..زندگیت بساز..

خیلیا هستن با مردای 30سال ازدواج کردن اما سردمزاج هستن ماهی یکبار اونم بادرخواست خانمش رابط برقرار میکنه...

موفق باشی

سلام و عرض ادب و احترام 

امیدوارم که شاد و خرم باشید حتی اگر روزگار بر وفق مراد نباشه ،خانم سؤال کننده محترم اینو بدونید که تمام ما انسانها همیشه با مشکلاتی چه در زندگی خانوادگی و اجتماع و چه شخصی روبرو هستیم و خدا رو شاهد میگیرم که همین مشکلات درون خودشون حکمت هایی دارند که به مخیله ما هم خطور نمیکنه و خیر انسان از شکم همین مشکلات زائیده میشه ،، 

انسان خیلی پیچیدس همیشه کمال گرا هست که البته هم صفت خوب و هم بدی هست،، خوب هست اگر تو مسیر علم و رشد اخلاق و رشد انسانیت و در مسیر بلوغ فکر و کمال باشه ،از اون طرف بد هست اگر به سمت اضافات و دنیا پرستی بره ، خود ما اگر عمیق به خودمون فکر کنیم گاهی با خودمون میگیم که بر فرض مثال اگر من 1میلیارد یا مثلآ 500میلیون پول الان داشتم دیگه چیزی از خدا نمیخواستم ،

البته این خواسته ما اگر به عمقش بریم و فرض بفرماید که اون آرزو برآورده شده و الآن تصور کنیم که به اون رسیدیم ، بسرعت عادی و کسل کننده خواهد شد 

من به همگی قول میدم ظرف مدت کوتاهی بدنبال آرزوی بزرگتر و پله بعد میریم و میخوام عرض کنم که سیری ناپذیر بودن نفس برا هر شخص عاقلی مسجل و مشخص هست، برا همین هست که بزرگان ما تو کمترین نعمات مادی بیشترین رضایتمندی رو از خودشون داشتن ، چون سطح توقعاتشون در مورد اول فقط بالا بوده یعنی کمالگرایی که به رشد فکر منتهی بوده وسادگی داشتند به ظاهر اما درونشون جز لذت و آرامش نبوده .

مولا علی علیه سلام جایی فرمودند که بزرگترین بی نیازی قناعت هست ،

یا قناعت گنجیست که پایانی ندارد و ....

منظورم از حرفهای بالا میدونی چی بود خواهرم ؟؟ منظورم این هست که هیچ وقت غم نداشته ها و یا چیزهایی که قبلآ بوده و الان نیست رو نخور 

بهر حال اتفاقی که افتاده بنده نمیگم سخت نیست یا نمیگم درست و یا غلط بوده ،، 

اما شما تصور بفرماید که گذشته ها گذشت و دیگه ارزش واقعآ نداره و اگر از من جواب بخواید میگم که جدایی شما بنا به دلایلی بوده که خود شما بهتر میدونیدشون ،یک لحظه تصور کنید که چه اخلاق و رفتارهایی رو باید تحمل میکردید و الان اختیار با خود شماست ،، به نظرم شما مرتکب هیچ اشتباهی نشدید ،مهم لحظه حال هست و نه گذشته 

لبخند بزنید و بدونید که اگر دیگران شما رو مذمت میکنند و شوهر سابق شما رو تعریف،، این یا از سر دلسوزی جاهلانه هست (چون اونها با ریز مشکلات شما آشنا نبودن  پس چرا سرزنس میکنند؟ واقعآ من این رفتارها و صحبتهای بدون نفع  رو درک نمیکنم ) و یا شاید این صحبت ها از سر نداشتن آگاهی و درک صحیح هست ،نصیحت و صحبت بعضی افراد بدلیل نداشتن آگاهی اون شخص و یا سواد کافی یا فرهنگ اجتماعی و کلی مطلب دیگه به هیچ دلیل قابل قبول نیست ،من نمیتونم درک کنم که گاهی افراد چرا این حرف ها رو میزنند 

اگر دلسوزی هست که بدتر داری نمک بزخم میپاشی 

اگر مثلآ کمک فکری هست که فقط برگشت به گذشته هست و غیر قابل قبول 

اگر هم از روی نادانی و بخل هست که خدا بهترین قاضی و هدایت کنندس 

پس از این به بعد به حرف کسی از اطرافیان که لب به مزمت شما و یاد آوری گذشته میکنن گوش نده و یادتون باشه که بی احترامی هم نکنید بهر حال بیشتر این صحبت ها از سر دلسوزی هست اما بدون تعقل و فکر 

گذشته خوب یابد گذشته و فراموش باید بشه ،امید به آینده داشته باش از الانتون لذت ببرید ،امید به خدا داشته باشید ،تو پیام قبل گفتم که شرایط روحی شما باعث نشه که تصور کنید که تنها هستید ،، باور بفرماید که اینها فقط و فقط و فقط از وسایس شیطان رجیم هست شک نکنید ،و به سمت خدا با آگاهی و توجه برید بزودی خیر و برکت عظیم خدا شما رو احاطه میکنه فقط دست از آشفتگی بکشید 

اگر اهل عبادت هستید که چة خوب اگر نه ، پاشید و به سمت خدا برید و فقط واجبات رو هر جور که راحتید و به ساده ترین شکل ممکن  انجام بدید ،بخدا قسم که حداقل چیزی که نصیب شما میشه حس آرامش هست باقی برکات بماند که واقعآ مجال ذکرشون نیست ،، و هرگز نا امید نشید چون گاهی با وجود عبادت و غیره انسان عجول دائم بدنبال فرج و گشایش هست بجای خیر و صلاح،،، و شیطان هم وسوسه هاشو شروع میکنه که مثلآ این همه دعا و عبادت پس کو؟؟؟ فقط به خدا اعتماد کن و محال ممکن هست خداوند جواب اعتماد بنده رو نده ،اصلآ در دستگاه عظمت الهی بی توجهی به بنده وجود نداره به قول سعدی رحمة الله علیه ،  

ای کریمی که از خزانه غیب 

گبر و ترسا وظیفه خور داری 

دوستان راکی کنی محروم 

تو که با دشمن چنین نظر داری 

مثلآ خود من زندگی پر فراض و نشیبی رو تا الآن که 30ساله هستم داشتم 

تو کودکی و در 9سالگی خانوادمو از دست دادم و شرایط واقعآ سختی رو تجربه کردم و چه مشکلاتی که نکشیدم و حتی به جایی رسیدم که گویی مرگ رو بوضوح تجربه کردم ولی با تمام حوادث و مشکلات همیشه دلم با خدا بود و بماند توضیحش مفصل هست الانم مشکلاتی دارم ولی الان دیگه مثل قبل نیست و خدا رو شکر به ثبات کلی رسیدم ، برای همین هست که چیزی رو که بشما عرض میکنم خودم هم به نوعی دیگه تجربه کردم ، 

به نظرم از اونجایی که یکی از  مهمترین چیزها در زندگی مشترک استقلال مالی هست و شرایط اقتصادی به نوعی تعیین کنندس ،شما فعلآ با توجه به اینکه اون آقا از اخلاق خوبی برخوردار هست و بهر حال به پختگی و کمال رسیده و همینکه شرایط شما براش قابل فهم هست و شما رو حمایت مالی و عاطفی  میکنه ،شما هم ایشون رو ترک نکنید و جوری رفتار کنید که ایشون هم از با شما بودن رضایت داشته باشن چه تو بحث عاطفی و چه سایر بحث ها ،مثلآ رعایت کلی اون بنده خدا و اینکه اون بنده خدا شاید درگیر زندگی اولشم باشه و اینم بگم ابراز وابستگی زن ها به مرد ها تو این شرایط به نفع زن نیست ،شما جوری رفتار کنید که نه زیاد دور بشید و نه زیاد وابسته که بشدت هر دو مضر رابطه هست تو بلند مدت ،و مهارت رابطه با همسر خودتون رو دریابید تا بیشتر شیفته شما بشه 

برای دلتنگی که نسبت به دختر خودتون دارید به توصیه دوستان گوش کنید و از طریق دادگاه روز هایی رو برای نگهداری و یا دیدن دخترتون در اختیار بگیرید ،جلو دختر و پسرتون هرگز از گذشته و سابقه پدرشون بد نگید چون هم ارزشی نداره هم بشدت آسیب زنندس 

شما دیگه به رابطه با همسرتون بر نمیگردید پس باید تجدید نظر در خودتون و روحیتون بکنید و بجای نشان دادن ضعف خوشحال باشید که بهر حال از یک سری ناراحتی های مهم خلاص شدید ،این خوشحالی رو بصورت تغییر بیارید تو زندگیتون و شاد شروع کنید و بدونید که فرصت بسیاری در آینده با توجه به سن و سال شما در انتظار شماس فقط باید اگر اشتباهی و یا نقصی در گذشته داشتید(منظورم هر اشتباهی هست چه ظاهر چه باطن ) در صدد رفعش بیاید چون همه اشتباه داشتیم و باز هم داریم اما اشتباهات باید باعث رشد و کسب تجربه بشن ، 

برای ازدواج دائم جاهایی وجود داره که انسان بره و به افراد مجرب و مقید واقعی شرایطشو بگه و درخواست کنه که بعنوان واسطه خیر عمل کنند ، باید شرایط خودتون رو بگید و منتظر باشید و البته تعداد مرد هایی که مطلقه یا مثلآ همسر فوت شده دارند و حتی جوون های لایق که بدنبال ازدواج دائم هستند بسیار زیاد هست که اونها هم شاید به همین واسطه محترم عاقل و مقید مراجعه کردند اونجا اگر شایستگی شما رو دریابند به محض شناختن به سمت شما میان ،فقط تو روابط احتمالی آینده بشدت مواظب باشید تا صداقت مردی براتون روشن نشده هرگز بهش اعتماد نکنید و هرگز داشته های عاطفی و منطقی خودتون رو بهش ابراز نکنید ، به هیچ وقت مردها دوستدار روابط عقلانی و زنان باهوش میشند 

میتونید از افراد با شخصیت و کسانی که واقعآ بزرگ محل و یا مسجد هستند و افراد خدا ترس و عاقلی هستند کمک بگیرید ،به پیش اونها برید و شرایط خودتون رو بگید و بگید که بدنبال کسی هستید که سرپناه بچه ها باشه و فقط بدنبال ازدواج دائم هستید اگر اونها اخلاق شما رو که محترم هستید تأیید کنند حتمآ معرف خوبی برای کیسهای احتمالی هستند .

یه چیز دیگه هم بگم که اگر احساس این روزاتون خیلی بد هست و خلقیاتتون زیاد تغییر کرده جوری که مثلآ با مشاوره و صحبت نگرانیتون برطرف نمیشه بصورت کامل ،،، پس حتمآ توصیه دوستانه میکنم که پیش روانکاو برید و داستان کلی رو از ابتدا تا الان رو بگید ، باید قبول کرد که فشار روحی و عصبی ناشی از طلاق بسسسیار سنگین و در عین حال گذرا هست ،درسته مدت زیادی گذشته اما همین تصورات و تفکرات و کم حوصلگی شما نشون میده که شاید شاید هنوز پذیرش این موضوع برای شما غیر قابل قبول و سخت هست ،پس یه مراجعه داشته باشید هیچ ضرری که نداره اتفاقآ با صحبت و یادگیری یه سری تکنیک خاص از این بحران خارج میشید ،حتمآ این کار رو بخاطر خودتون و بچه ها انجام بدید ،

امیدوارم که تونسته باشم حداقل کمی شما رو متقاعد کرده باشم که هیچ اشتباهی نکردید و اینکه گذشته با همه تلخیش تمام شده و شما میتونید خالق آینده زیبایی باشید ،قرآن رو فراموش نکنید حتمآ با معنی و توجه هر چند کم بخونید هم آرامش میگیرید هم قرآن جواب دهنده و گره گشای پاسخ و مشکل شما هست و بدونید و یقین داشته باشید که مشکل شما و بی نهایت بدتر از اون در برابر خواست و عظمت خدا و قرآن که کلام خداست هیچ هست پس شروع کنید و با توکل و انرژی شروع کنید انشاءالله گشایش و فرج نزدیک هست بحق محمد و آل محمد ،الهی آمین ،

به خدا میسپارمتون

در پناه حق باشید. خدانگهدار.

رفتارش ازبچگی باپسرم خوب نبود وخیلی راحت تنبیهش میکرد مینداختش توانباری اما دخترمو بیشتر دوست داشت واسه همین پسرم نمیره پیشش.حتی الان که پیش من زندگی میکنه حتی بهش سلامم شاید نکنه حتیى واسه عید یاتولدشم نبوسیدتش. حضانت جفتشون رسما با باباشونه و اصراری نداره پسرم بره پیشش ولی دخترمو نمیده بهم حتی یه ساعت اضافه ترم نمیزاره پیشم بمونهمنم وقتی میبینم دخترم اونجا راحته وبهونه مهمونی ومسافرت نمیاد نمیخوام اذیتش کنم و مجبورش کنم به کاری فقط میخوام خوشحال باشه

دارم درسم میخونم تا بتونم جایی مشغول بشم

خانوادم نمیدونستن یعنی میترسیدیم منو خواهرام بگیم ابرو ریزی شه ولی الان دیگه نظر خوبی بهش ندارن.

من دوس ندارم باکسی بحث کنم ولی دلم شکست مشکل یه نفرو اینجور به مسخره گرفتنو با طعنه و کنایه جواب دادن

به دوستانی که تو چندتا کامنت قبلی کمی تند حرف زدن.
جون مامان باباهاتون ، یا درک کنید سوال کننده رو ، یا اگه نمی تونید درک کنید و بهم میریزید ، خواهشا نظر ندید.

این خانم اینقدر عاقل و بالغ و فهیم هستند که نتونسنتد ، یا نشده ، یا به هر دلیل دیگه امکانش نبوده که بتونن ازدواج دائم داشته باشن ،  با نشده که با یه جوون ازدواج موقت کنن. بدون شک اگه میشد که ازدواج دائمی داشته باشن و یا با یه فرد جوونتر صیغه بشن ، اینکار رو می کردن. هرچند معلوم نبود که اگه با یه مرد جوون یا با یه پسر مجرد هم ازدواج موقت می کردن ، باز ما حرف و حدیث داشتیم براشون.

پس خواهشا اگه می تونیم خودمون رو جای سوال کننده قرار بدیدم ، باید می نشستیم به حال ایشون زار زار گریه می کردیم نه اینکه تیکه پارش می کردیم.

در مرحله بعد خود بنده سر سختانه مخالف صیغه هستم. هرچند حلال خداست اما به هیچ وجه به کسی توصیه نمی کنم صیغه کنه. نه به زنش و نه به مردش. هر کسی شک داره بره نظرات من رو در پست های صیغه بخونه اما با اینکه مخالف سر سختانه این کارم خصوصا برای زن ، چون چیزی خاصی عایدش نمیشه ، اما به عنوان یه فرد متاهل ، به عنوان یه کسی که دور و برم و از اقوامم و حتی محارمم ، مطلقه شدن ، این خانم و مشابه ایشون رو درک می کنم. حتی اگه هم درک نکنم ، به هیچ عنوان به خودم حق نمیدم که به سوال کسی یا عمل کسی توهین کنم. خصوصا وقتی که این عمل مورد رضایت خدا باشه من اجازه توهین ندارم.

شاید یکی بگه بله سامان شما هم مثل بقیه ، از همه حلال خدا فقط داری از صیغه حمایت می کنی؟ یا ازدواج مجدد ،  باید خیلی واضح بگم من هیچ کدام از دستورات دین خدا رو زیر پا نمیذارم. نمازم می خونم. روزه هام همش گرفتم . اهل دعا و قران و نیایش هستم ، تا حالا دنبال ناموس مردم نبودم و نیستم و انشاالله نخواهم بود ،  اعمال مستحب هم تا جایی که بتونم انجام میدم. سعی کردم یه لقمه حرام هم وارد زندگی ام نکنم ، به فقرا کمک می کنم. فکر کنم شوهر وبابای خوبی باشم برای خانواده ام. احترام خانواده بابام و اقوامم میذارم. هیچ وقت به همکارام بدی نکردم ، در حالیکه سمت خاصی هم دارم.

نسبت به هیچ فردی بد بین نیستم جز قاتلین اهل بیت و دشمنان خدا. خلاصه تو تمام مسایل دینم سعی کردم پایبند باشم. اینکه گفتم واسه این نیست که بگین ، این سامان  بنده خدا واسه چی تعریف از خودش می کنه ، اصلا و ابدا . فقط خواستم بگم ، موی تن من سیخ میشه وقتی می بینم یه دختری بین 4 تا پسر قرار گرفته ، دارن باهاش حال می کنن ، اما دوستان ما میان اینجا و هر چی دلشون می خواد بار یه خانمی می کنن که از زندگی چیزی واسه اش نمونده و دست به دامن صیغه شده.

درک کنید جون خودتون اینجور افردا رو . بدونید اصلا این کار راحتی نیست که بخواهی صیغه کسی بشی اون هم با این تفاوت سن ،  اما از بد حادثه ، اینجا به پناه آمده اند

مجردان عزیز خصوصا دختر خانم ها ، بهتون حق میدم که شما به عنوان یه دختر از صیغه نگران باشید اما خدا خودش شاهد هست که صیغه 100 ها هزار بار از روابط آزادی که مردها یا پسرها با زنان یا دختران، برقرار می کنن بهتره.

چرا شما ها دغدغه و نگران روابط آزادی که امروزه تو جامعه ما زیاد شده نیستید اما نگران صیغه هستید؟
چرا اردواج سفید داره زیاد میشه اما ما ، صیغه رو پس زدیم

یکی از آشناهای ما اومد از یکی از استان های کناری ما یه زن دوم گرفت. حالا یا صیغه یا ازدواج مجدد. هر وقت میرفت اون استان ، میرفت پیش اون خانمه. یه زندگی مستقل با هم داشتن تو اون استان. حتی دوستان نزدیک ما هم رفته بودن خونه شون ، میهمانی

خانم اولش فهمید با برادر خانمش ، یه الم شنگه و کولی بازی و آبرو ریزی که باید طلاقش بدی. خانم اولش بهش گفته بود شما با هر زنی می خوای بری برو اما رسمی نه. به عبارتی گفته بود برو روابط آزاد برقرار کن اما زن رسمی نگیر. برو فاحشه گری

یه مدت پیش از دوستان شنیدم که فلانی با زن و دخترهای زیادی می پلکه و ور میره. همون چیزی که خانم اولش خواسته بود. من به گناهش کاری ندارم ، به عاقبت این کار زشت هم کاری ندارم ، حساب این دنیا و اون دنیاش هم با خدا و کاری ندارم ،  اما فقط از لحاظ سلامت و بهداشت هم در نظر بگیریم ، ایشون با یه زن رسمی دوم یا صیغه ارتباط جنسی برقرار می کرد ، بهتر بود یا با هر زن و دختر فاحشه؟ کدوم ؟

چرا ما اینجوری دین و دنیای خودمون و شوهرمون رو ویران می کنیم؟ چرا اگه قراره حتی به اشتباه هم بریم ، یه راهی نمی ریم که کم اشتباه تر باشه

بله برای همه دخترهای مجرد سخته که نگران شوهر آینده شون باشن اما خدای ناکرده ، خدای ناکرده ، اگه یه دختری ازدواج کرد ، بعد از چندسال زندگی سرنوشتش به طلاق انجامید ، یعنی اون خانم مطلقه یکی از همین ماها بودیم ، اون وقت کدوم کار بهتره؟ بی شوهری تا آخر عمر؟ یا صیغه ؟

برفرض که سالها طول کشید که ما بتونیم فرد مناسبی رو پیدا کنیم ، که طول هم میکشه. شما خودتون می بینید که به هر دلیلی جوونهای ما دیر ازدواج می کنن ، اگه هم شانسی واسه ازدواج باشه ، بیشتر حق دختران مجرد هست تا زنان مطلقه.
به عبارتی اگه یه دختر مجرد داشته باشیم با یه زن مطلقه بچه دار ، بدون شک شانس دختر مجرد واسه ازدواج خیلی خیلی بیشتره ، تو این وضعیت فکر می کنید یه زن مطلقه نیاز نداره.
 آیا زنی که سالها طعم روابط جنسی رو چشیده ، از لحاظ عاطفی هم به مشکل برخورده ، حاضره اگه شوهر مناسب گیرش نیومد ، تا اخر عمر بشینه بدون شوهر؟
اگه حاضریم برای خودمون تضمین می کنیم برای همه زنان مطلقه یا بدون شوهر اطراف مون هم می تونیم همین نسخه رو بپیچیم؟

مجردین گرامی بدونید و بدونیم که اگه پسری یا دختری حتی خود ارضایی هم بکنه تو دوران مجردی ، اما وقتی ازدواج کرد و رابطه با همسرش برقرار نمود و به هر دلیلی مثل طلاق یا هر اتفاق دیگه مدتی از رابطه جنسی اش بگذره دچار مشکل میشه.

ببخشید من اینقدر بی پرده حرف می زنم ، برای یه زن یا مردی که متاهل بوده و به هر دلیلی نتونه یه مدت (حتی یک هفته) رابطه برقرار کنه به مراتب سخت تر از دوران مجردی است. جدای از لذت کار ، سیستم بدن ، جوری خودش رو عادت می ده که شما نیاز داری مثل زمان متاهلی ، رابطه برقرار کنی. اگه نشه ، داغون میشی. کمر درد می گیری ، اعصابت به هم می ریزه ، فشار بر سیستم های خاص بدن میاد.

پس اگه مجردید ، ببخشید اما مجبور شدم بی پرده حرف بزنم تا بدونیم و بتونیم درک کنیم که یه زن مطلقه یا یا مرد مطلقه ، چه حال و  روزی دارن. بازهم معذرت از همه دوستانی که می خونن و ممکنه هیچی نگن و برن. ببخشید واقعا

---

به خانم گرامی سوال کننده.

بهترین کار به گفته دوستان ، استقلال مالی هست. سرگرم کنید خودتون رو به یه شغل منطقی با هزینه کم.

من خیلی از مشاغل مخصوص خانم ها، سر در نمیارم اما یکی از خانم های همکارمون ، یه مدت رفت فنی و حرفه ای دوره آرایشگری زنانه دید. شوهرش میگه هنوز 6 ماه نگذشته ، در آمدش از دو و نیم میلیون هم بالا زده. ممکنه کار سختی باشه براتون ، اما حقیقتا حتی بخواهی خیلی خیل هم انصاف به خرج بدی ، اوایلش تا جا بیفتی ممکنه ماهی 1 میلیون باشه اما من قول میدم بهتون که سر یکساله برسه به دو یا سه میلیون. حتی اگه تو یه شهر کوچیک هم باشید. حتی اگه تو یه روستا هم باشید و کار شما مورد قبول باشه ، مثل توپ صدا میزنه و از روستاهای اطراف هم میان.

کافیه اوایلش یه کمی نرخ رو پاییین تر بگیری. مثل اگه اصلاح خالی صورت ، 10 هزار هست شما ببندید مثلا 7 یا 8 هزار. کلا قیمت ها رو اوایل کمتر از بقیه جاها ببند تا کم کم مشتری پیدا کردی ، اون وقت مثل بقیه.

نه شغل سختیه ، نه وسایل زیادی می خواد . فقط پول یه رهن مغازه داشته باشی کافیه. هرچند ادامه تحصیل هم خوبه اما به نظر من ، الان الان ، درآمد برای شما مهمتر از هر چیزی دیگه هست. شما وضع مالیت خوب بشه ، می تونی شوهر قبلی ات هم بخری ، می تونی بچه هات بیاری یش خودت و زیر بال و پر خودت. بذار شوهرت هم بره حال خودش کنه.

 وضعت خوب بشه ، با دوتا گوشی و تبلت واسه بچه هات ، دوتا النگو و انگشتر واسه دخترت ، حتی یه هدیه واسه شوهرت ، ملتی رو می تونی بخری. اون خانم شوهر قبلی ات از خداش هم باشه که شما دخترت رو ازش بگیری.

فقط بهتون بگم اگه می خوای زودتر شوهر گیرت بیاد ، نباید هم زمان ، هر دو بچه رو پیش خودت نگه داری. چون خواستگارها خصوصا واسه ازدواج دوم ، بودن دو بچه کنار هم کمی براشون سخت هست. اما بچسب به یه شغل مناسب خصوصا آرایشگری حتی اگه این شغل رو اصلا دوست نداشته باشی اما به خاطر پولش برو و مقدماتش آماده کن. نگران خستگی یا کمر درد و زانو دردش هم نباش. یه شاگرد می گیری وردست خودت کمکی و شما فقط کارهای خاص انجام بده.

البته سعی کن گواهینامه ات هم بگیر. فعلا خانم هایی که رانندگی شون خوبه ، مورد توجه ملت اند. خصوصا یه پراید هاش بک بگیر و حالش رو ببر. پس گواهینامه هم جزء کارهات باشه. وقتی وضعت خوب شد ، ماشین هم می گیری

در هر صورت بابت طلاقت غصه نخور و به گفته بعضی دوستان مثل مریم سادات و جوان تنها ، آینده بچسب. ببخشید ها فکر کن شوهر قبلی ات دور از جونش مرده . حالا می خوای زندگی ات رو سرو سامان بدی. چه می کنی؟
خدا پشت و پناه شما و همه بی پناهان

به خانم گرامی سوال کننده :

سلامت باشید. انشالله خدا کمک تون کنه. هیچ وقت ، هیچ وقت ، اینجایی که شما هستید آخر دنیا نیست. طلاق بدتر از شما هم داریم و داشتیم. پس سعی کن محکم و استوار باش ، سعی کن امیدت رو از دست نده ، به حرف هیچکس هم گوش نکن. همونهایی که شما رو سرزنش می کنن ، حتی حاضر نیستند یک لحظه با شوهر قبلی شما زندگی کنن ، پس ضرورتی نداره خود خوری کنی و نگران حرف مردم باشی.

به ساحل خانم :

بله من قبول دارم ، خیلی از مسایل ، سرجای خودش نیست. حیفه واقعا ، یه جامعه خوب و پر انرژی ، اینجوری در گیر باشن. مجردش ، یه جوری میناله ، متاهلش یه جوری دیگه ، مطلقه اش دیگه بدتر. انشالله ، هر چیزی سرجای خودش قرار بگیره

واقعا حالم بد شد. بهتر بود خودتون میرفتید سر کار تا به خاطر پول با کسی که سن باباتون رو داره ازدواج کنید. واقعا چه جوری روتون میشه ؟ ببخشید اون آقاهه خودش زن نداره ؟ امیدوارم که پاتو تو زندگی یکی دیگه نذاشته باشی. چون دیدم جواب بعضی کامنتا رو دادی، کامنت گذاشتم. خواهش میکنم جوابمو بده . شاید من اشتباه فک میکنم. ولی فعلا نظرم اینه که گفتم. سوال کننده خواهشا جواب بده. 

زن های مطلقه همیشه تهدیدی هستن برا زندگی های سالم. اگه اون آقا زن نداره تو رو به عنوان زن دائم می گرفت همین که گفتی به خاطر حرف مردم صیغه ات کرده نشون میده که خودش احتمالا زن داره درسته ؟ اگه زن داره بی نهایت متأسفم که خودتو آویزون زندگی یکی دیگه کردی. ولی اگه زن نداره چرا رسمی نکنه و پنهانی باشه ؟ 

واقعا شما انتظار داری یه مرد 60 ساله بتونه زن 30 ساله رو ارضا کنه ؟ 

ممنون میشم جواب حرفامو بدی.