خانواده برتر

خود من سه سال کنکور دادم تا پزشکی تهران  قبول شدم منم از بچگی ارزوم پزشکی بود توی منطقه سه بودم  برو توکل کن به خدا دوباره شروع کن به خوندن خود من به همه ی فامیل میگفتم میرم دانشگاه ازاد تا اینکه قبول شدم به همه گفتم انصراف دادم و حالا میخوام  پزشکی قبول شدم  اگه خواستی دوباره پشت کنکور بمونی  به کسی نگو چون ازت توقع دارن.

موفق باشی

دیگه خیلی مثبت نگری ، مثبت نگری خوبه ولی حدش منطقی باش

انشالله درست میشم

منم یادمه تقریبن شرایط تورو داشتم میگفتم پزشکی قبول میشم ولی زیستو منفی زدم اونم بد منفی ولی رتبم خوب بود ولی الان خداروشکر میکنم که اصلن نشد چون رشته ای که الان میخونم علاقه دارم

راستی منم کارنامه جعلی دادم فقط زیستمو کم گذاشتم تو کارنامه جعلی بقیه رو زیادتر رتبم عالی شد کسی هم مفهمید بعدشم پرسیدن گفتم واسه زیستم اینطور شد! تاحالا کسی حتی مادر و پدرو برادر و بقیه نفهمیدن !!!

البته خاطره ای بیش نبود از دوران جاهلیت  

رتبه ی خوب اوردن،نشانه ی خوشبختی و به سعادت رسیدن نیست!،خیلی از آدما هستن که با این که در رشته خوبی در یک دانشگاه عالی تحصیل میکنن ولی در آخر به جایی نمیرسن!!و چه زیادترن آدمایی که تو دانشگاه های بزرگی نبودن و در رشته تاپی درس نخوندن اما تو همون رشته که تحصیل کردن واسه خودشون کسی شدن و بیشتر از سایرین به موفقیت رسیدن،دعا کنید هر رشته و هردانشگاهی که قبول میشید براتون خیر باشه...

بیخال بابا خواهر زاده من بیچاره سه بار برای پزشکی خوند اخر پرستار شد

گاهی نمی شود که نمی شود

دختری میتونی دوباره تلاش کنی خواهر زاذه من پسر بود

ببین خوب به حرفام گوش کن اخه من دقیقا مورد تورو تجربه کردم  ومنم متاسفانه متوسل به دروغ شدم واین واقعا برام خیلی سنگین بود ومدام با خودم کلنجار میرفتم. اگر بار دومت بود بنظر من جا داره یه بار دیگم برا سومین بار تلاش کنی البته با تلاش واقعی یعنی بری پیش یه مشاور حتما هم یه ازمون شرکت کنی قشنگ با برنامه ریزی پیش بری نه اینکه اولش خوب بری جلو بعد ول کنی ... ببین من یکی رو میشناسم که اولین بار 14000 اورد بار دوم واقعا تلاش کرد 1200 شد الان داره پزشکی میخونه اما کسی رو هم میشناسم که بار اول 13000شد باردم 7000  همه چی بستگی به خودت داره اگر بخودت اعتماد نداریو احتمال میدی جابزنی انتخاب رشته کن وبرو ... اگر بارسومی بود کنکور دادی یا بیشتر بنظر من انتخاب رشته کن جون اگر واقعا میخواستی تا تهش بری بارای قبل میرفتی اینطوری خودت ضربه میخوری.. اما در کل بعنوان کسیکه پشت کنکور بودنو تجربه کردم اصلا نمیپسندمش تو  

اگه واقعا و از ته دل شغل شریف پزشکی را دوست داری و صرفا برای کلاسشو اینا نیست و اگه دختری بازم پشت کنکور بمون و بخون

من چون خودم با دانش اموزا سرکار دارم همیشه دیدم این بچه ها که پزشکی قبول میشن و رتبه های زیر هزار میارن خیلی درس میخونند و خیل ی هم باهوش هستند یعنی علاوه بر تلاش یک هوش نسبی هم دارن.

من یک دانش اموز میشناسم پشت کنکوری  که بعد 4سال پزشکی قبول شد و الان هم خانم دکتر شده اونم از روستای مامانبزرگم اینا و فقط هم با خوندن کتاب اون موقع من هنوز دانشگاه نرفته بودم الانم تخصص قلبشو گرفته خیلی خیلی زحمت و البته زجر کشید

انشاا... موفق باشی

سلام وقتی متنتون رو خوندم دیدم یه شبیه به خودم پیدا کردم بزار منم قصه خودم رو بگم از اول بچگی همه وقتی ازم میپرسیدن میخوای چی کاره بشی میگفتم دکتر چون عاشقش بودم درس خوان بودم از همان اول اول سه سال آخر دبیرستان انرژی منفی منو دربر گرفته بود نمیدونستم چم شده فقط به خودی خود گریه ام میگرفت حسابی تواین سه سال افت کردم ولی باز هم رشتم و هدفم رو دوست داشتم سال اول کنکور ۵ رقمی اوردم به همه گفتم فقط پزشکی واقعا دوست داشتم تصمیم گرفتم این یه سال رو جوری بخونم که به پزشکی برسم حتی ترازم به ۶۰۰۰ هم رسیده بود اماخیانت مادرم همه چی رو به هم زد کارم فقط گریه و التماس بود انگار جادو شده بود زجه و التماس های منو نمیدید ان قدر گریه کرده بودم وخدا رو صدا میزدم که کارم به گاهی به جنون کشیده شده بود خدا اون مرد خیر نده به برادر بزرگم موضوع رو گفتم گوشیرو از دست مامان گرفت اما بازم دست بردار نبود من با شک و تردید و کراقب بودن مامان که دست به گوشی نبره درس خوندم سال دوم بازهم همون رتبه با همون تراز الان امیدی ندارم با خودم میگم برادرام و خواهرم میرن سر خونه زنگیشون پدرم سنش بالاس نهایت ۱۰ سال کنارمه مادرم هم با اون سابقش معلومه منو تنها میزاره کارام گره اندر گره شدن نمیتونم ازدواج بکنم نمیتونم درس بخونم چون همش ترس از دست دادن مادرم و زنگیم و آرزو هام رو دارم افسرده شدم امیدی ندارم به همه شک دارم برادر بزرگم رفته بود پیش یه جادوگر گفته بود اقبالمن بستس دست به هر چی بزنم گره پشت گره ای کاش نمیرفت پر از  انرژی منفی ام ناراحتم دیدی از تو بدتر هم هست ها کاملش رو نگفتم از تو مو هام موهای سفید پیدا شده تو این یه سال پیر پیر شدم دورغ نمیگم 

چقد شبیه من .منم دقیقا همینجوری برای پزشکی خوندم و تلاش کردم ولی رتبم خیلی بیشتر شد پیرا پزشکی ملی هم نمیتونستم برم ولی به همه که منتظرن بودن پزشکی قبول شم .گفتم شش هزار اوردم .همه گفتن برووو منم خب به دروغم ادامه دادم با خودم گفتم بمونم پشت کنکور حداقل پیرا میارم اگه پزشکی نیاوردم ولی سال دومم هیچی نمیتونستم برم بعد فرض کنین خانواده که فکر میکنن سال اول شش هزار شدم همش میگن کاش میرفتی و فلان .الانم پشت کتکورم و مطمعنم که امسال قبول میشم دیگه کارایی که سال دومم کردم و کنار میزارم هرچند سال دومم که پشت کنکور موندم افسردگی شدید گرفتم تو اتاقمم مدام گریه میکردم وکسی از حال و روزم خبر نداشت شاید اگه راستشو بهشون میگفتم حالم بهتر میشد ولی هرچی بود تموم شد .شانس من گیر کنکورای سخت افتادم 99و1400. مطمعنم و امیدوارم امسال پزشکی شهری که میخوام قبولم

یعنی الان داری پزشکی میخونی؟!

امیدوارم که به هدفت رسیده باشی