چند روز پیش داشتم با یکی از دوستان که در برخی دبیرستانهای پسرانه تدریس میکند صحبت میکردم میگفت معضل امروز جامعه ما زن شدن پسران هست.
از آرایش کردن پسران و اخلاق دخترانه پیدا کردن و وابستگی شدید عاطفی و ...ایشون میگفت مثلاً مورد داشتیم فقط به این دلیل که لباساش با هم ست نبوده نیومده مدرسه. زیرابرو برداشتن، لباس های تنگ و فاق کوتاه و لطف پوشیدن که خیلی رایج هست. حتی میگفت مواردی استفاده از لوازی آرایشی نیز دیده شده.
با عرض معذرت میگفت برخی هایشان فقط کم مانده بیایند بگویند بیا ترتیب ما را بده خیلی های دیگر هم میگفت اینقدر روحیات دخترونه دارند که اگر کمی اصرار کنی حاضرند بدهند با عرض معذرت.
ایشان میگفت سرجمع خاصتاً در برخی مناطق مانند شمال شهر تهران اگر مفسده مدارس پسرانه بیشتر از دخترانه نباشد؛ کمتر نیست.
حال به نظر شما چرا اینطوری میشود؟چون صرف نظر از بحث شرع و دین بحث ژنتیک و فیزیولوژیک و مسائل روانی قضیه نیز حساب بکنیم خب مرد به مسائلی تمایل دارد و زن به مسائل دیگر. مرد مثلاً در مسأله جنسی تمایل به فاعلیت دارد نه مفعولیت. مرد تمایل به زورگویی و خشن بودن و زمخت بودن دارد نه تمایل به نرمی و لطیفی و ... .چرا این تمایلات عوض میشود؟
البته اگر افراد اندک و استثنائی اینطور بودند کما اینکه در تمامی زمانها و مکانها افراد استثنائی هستند میتوان گفت خب این استثنائات اختلال ژنتیکی دارند مثلاً اختلال هورمونی دارند و ... .
اما وقتی این مطلب رایج میشود دیگر نمیتوان گفت همگی یک اختلالی دارد. حال دلیل رایج شدن این امر خاصتاً در شمال شهر تهران چیست؟
" محمد علوی "
از آرایش کردن پسران و اخلاق دخترانه پیدا کردن و وابستگی شدید عاطفی و ...ایشون میگفت مثلاً مورد داشتیم فقط به این دلیل که لباساش با هم ست نبوده نیومده مدرسه. زیرابرو برداشتن، لباس های تنگ و فاق کوتاه و لطف پوشیدن که خیلی رایج هست. حتی میگفت مواردی استفاده از لوازی آرایشی نیز دیده شده.
با عرض معذرت میگفت برخی هایشان فقط کم مانده بیایند بگویند بیا ترتیب ما را بده خیلی های دیگر هم میگفت اینقدر روحیات دخترونه دارند که اگر کمی اصرار کنی حاضرند بدهند با عرض معذرت.
ایشان میگفت سرجمع خاصتاً در برخی مناطق مانند شمال شهر تهران اگر مفسده مدارس پسرانه بیشتر از دخترانه نباشد؛ کمتر نیست.
حال به نظر شما چرا اینطوری میشود؟چون صرف نظر از بحث شرع و دین بحث ژنتیک و فیزیولوژیک و مسائل روانی قضیه نیز حساب بکنیم خب مرد به مسائلی تمایل دارد و زن به مسائل دیگر. مرد مثلاً در مسأله جنسی تمایل به فاعلیت دارد نه مفعولیت. مرد تمایل به زورگویی و خشن بودن و زمخت بودن دارد نه تمایل به نرمی و لطیفی و ... .چرا این تمایلات عوض میشود؟
البته اگر افراد اندک و استثنائی اینطور بودند کما اینکه در تمامی زمانها و مکانها افراد استثنائی هستند میتوان گفت خب این استثنائات اختلال ژنتیکی دارند مثلاً اختلال هورمونی دارند و ... .
اما وقتی این مطلب رایج میشود دیگر نمیتوان گفت همگی یک اختلالی دارد. حال دلیل رایج شدن این امر خاصتاً در شمال شهر تهران چیست؟
" محمد علوی "
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۲۲۲۹ بازدید توسط ۱۷۴۷ نفر
- جمعه ۸ خرداد ۹۴ - ۲۲:۲۷
