خانواده برتر

سلام داداش این قضیه ها امری استثنا است وربطی هم به دوست پسری یا ازدواج سنتی نداردمن مواردی می شناسم که با ازدواج سنتی ازدواج اسان داشتن ومهریه پایین .پس یک مصداق را عمومیت نمی توان داد. 

تنها تنها تنها  و  بازهم  تنها دلیلی  که  من  یکم  به  این  دوستی های  دختر  و پسر   گاهی  یکم  حسودی   میکنم   همینه  !!     اگه   به  ازدواج   ختم  بشه   دوتا   خوبی   داره   هم  طرف و  اخلاقش  تا  حدودی  اومده  دستت  هم  بیشتر  راه  میان  ولی  جلوی  غریبه  سفت  میان  که  شل  نخورن !!   حقم  دارن  .

یکی از مزیت های ازدواج عاشقانه همین می باشد برادر هر چقدم تبلیغ منفی شود

برای این که تو سنتی نظر زن عموی پسر خاله جاری دختر دایی همسایه  مادر شوهر نوه عموی پدر برادر شوهر ناتنی بقالی سر کوچه هم مهمه
خدا بگم چیکار کنه این ازدواج سنتی اعصاب خورد کنو

سلام. به نظر من این مقایسه از اساس اشتباست یعنی میخواین بگین کسانی که قبل از ازدواج با هم رابطه دوستی داشتن ازدواجشون آسونه؟؟؟!!شما فقط با دیدن زندگی یکی از دوستاتون به این نتیجه رسیدید؟!!!بهتره بگیم بعضی از دختر پسرا سر اینکه زندگیشونو بدون تجملات و به سادگی شروع کنن قبل از ازدواج به تفاهم میرسن و خیلی ها هم نمیتونن با این سادگی کنار بیان و به مشکل برمیخورن!!!

شاید به خاطر این باشه که تو دوستی به هم علاقمند میشن و به خاطر همون علاقه گذشت و فداکاریه بیشتری میکنن ولی تو ازدواج سنتی چون تو دیدار اول اشنایی و علاقه ای نیست دختر و پسر رو مواضع و خواسته هاشون پافشاری میکنن و کوتاه هم نمیان تو دوستی انعطاف بیشتری وجود داره ولی ازدواج سنتی بیشترش حسابگری و منفعت طلبیه  دوست خود من واسش خواستگار اومد پسره هم خونه زندگی داشت هم همونی بود که دوستم میخواست هم از نظر اخلاقی هم از نظر قیافه اولش دوستم ذوق کرده بود ولی اخرش ردش کرد به خاطر اینکه پسره گفته بود من دوست ندارم زنم کار کنه! دوست منم ردش کرد به دوستم میگم اخه مگه تو معاون اول رئیس جمهور بودی که به خاطر کار نکردن خواستگارتو رد کردی؟دو ساله درست تموم شده کار گیرت نیومده مدیرعامل شرکت که نبودی ولی گوش نمیده تو خونه نشسته همه ی خواستگاراشم داره رد میکنه در عوض من امسال پنج نفر از دوستام با دوست پسراشون ازدواج کردن ساده هم ازدواج کردن!

نمیشه همه رو نسخه پیچید گفت ازدواج با دوست دختر اسون تره ولی خب یکم حقو میدم بهت چون به نظرم کسایی که باهم دوستن دوس دارن هرچه زودتربهم برسن دخترخانوم یکم کوتاه میاد تو مجلس گرفتن و خرجای اضافه دوطرف دوس ندارن هیچی مانعشون بشه واسه همین سریع و راحت پیش میره ولی تو ازدواج سنتی چون اولش زیاد عشق آنچنانی نیس دوطرف اگه ببینن اون یکی کوتاه نمیادو مثلا فلان خرجو قبول نمیکنه یا فلان مجلسو نمیخواد بگیره یا میخواد خیلیییییی ساده مجلس بگیره خب حالا یا خانواده دختریا عروس برمیگرده میگه شمارو به خیرو مارو به سلامت اصلا نخواستیم مگه دختریا پسرقحطه میریم یه جا دیگه خواستگاری یا دختره پیش خودش میگه مگه پسرقحطه میشینم تا یکی دیگه بیاد چون دلبستگی بینشون نیس که کوتاه بیان واسه همین اخرشم کنسل میشه.

ولی من خودم به شخصه با ازدواج های سنتی موافقم خودمم اگه خدا بخواد قصد دارم سنتی ازدواج کنم دعاکنید دیگه واسم:)

سلام اقا من یه سوال دارم این پسرای خوب کجاهستن والا برا ما هرکی اومد یه سازی برامون زد یکی بیرون میخواست مارو ببینه یکی فوق لیسانس نمیخواست وووو... بخدا یه وقتا فکر میکنم شاید من تو جهنم هستم و این کاربرای اینجا تو بهشت. حالا میرسیم به شما دوست گرامی یه چیزی که از قدیم رایج بود اینه که دختری که دوست میشه یجورایی ارزش و شان خودشو میاره پایین و خانواده اش مجبور میشن هرجور شده موافقت کنن. ولی ایا بعدها هم زندگیشون خوبه فک میکنی مرد بد دل نمیشه که این قبل من باکسی نبود بهم دیگه شک نمیکنن. منم با یه سری خواستگاری های سنتی یه سری رسم و رسوماتش مشکل دارم ولی در کل ترجیح میدم به دوستی.

خوب شما فقط دوست خودتانا دید...و معیار سنجشتون شده همون یه نفر

تعمیم و مقایسه ات بجا نیست 

سلام...خب تفاوت ازدواج سنتی با مدرن همینه دیگه...خودت تفاوتاشو گفتی....اما به نظرم چیزی که تو ازدواج سنتی هست و توی مدرن نیست همین عقلانیت و از روی منطق تصمیم گرفتنه چون وابستگی وجود نداره و قراره رو پایه های منطق چیده بشه و بعد علایق به وجود بیاد که اینجور علایق معمولا نه همیشه دیرتر سرد میشه..و نمونه عملیش پدر مادرای اکثرمون هست که سنتی بودن و با وجود سیو چند سال همچنان پابرجاست اما در حالت مدرن معمولا دو طرف خانواده ها تو عمل انجام شده قرار میگیرن هر دو قبول میکنن چون خودشون انتخاب کردن و به قول آذری های عزیز بودیکی وار!!! ....ولی خب معایبش رو هم گفتید و بیشتر براساس داشته ها بحث میشه حالا نه فقط مالی رو همه چیز بحث میشه.....من هم قبولش دارم هم ندارم به قول فرنگی ها نظرم سو سو هست!!!
 راجع به مهریه که خب کم لطفی دو طرف هست که بهم میخوره...به نظرم اگه پسر قابل اعتماد و زندگی دوست هست( پسر تو اینجور ازدواج ها سلامتش مهمتر و اعتماد کردن بهش مهمتره) اگه مثلا معیارش 114 سکه هست و حرفش حرفه نه شعار و به نظره پدر مادر دختر میتونه دخترو خوشبخت کنه خب چرا جلوش سنگ میندازن که ما رسممون فلان قدره و شمام باید قبول کنید!!! و به نظرم دو طرف تو اینجور مواقع  باید دودوتا چارتا کنن و بسنجن که اگه با این موضوع سبک چه دختر جه پسر این مورد رو که مناسب هست رو از دست بدیم خب چی بعدش بدست میاریم...عزت خوذمون رو بدست میاریم؟ لجاجت خودمون رو اثبات میکنیم؟ یا نه یه آدمی که میتونیم باهاش کنار بیایم رو از دست میدیم حالا چه دختر چه پسر! که متاسفانه خانواده دختر تو شرایط جوی جامعه ما متضرر هستن و این انتخاب شوندگی شانس های بعدی رو کاهش میده..پس با توجه به شرایط دو طرف تصمیم بگیریم...خوشبخت باشید

خب شمام جایی برید  خواستگاری که هم خود دختره هم خانوادش مادیات براشون اولویت اول نباشه...نگید نیست ، هست، نمونه ی آشنا همین موردی که خودتون گفتید...یا مرتضی علی

سلام
به نظر بنده یک سری سنت هایی که داریم خوب و موافق عقل و شرع هست و یک سری هم بد و دست و پا گیر و آزاردهنده و حتی مخالف شرع.
حالا اتفاقی که در واقعیت جامعه میفته معمولا اینه که یا یک خانواده به سنت ها پایبند هستند که با همه خوب و بدش با هم عمل می کنند و البته در بین قضایا ممکنه اغراض شخصیشون رو هم دخیل کنند یا نکنند.
از طرف دیگه هم یک سری خانواده ها از سنت ها دورترند و خودشون رو کمتر پایبند به سنت ها چه خوبش و چه بدش و حتی احکام الهی می دونن و بیشتر هرکاری که دلشون می خواد و راحت تر هستند میکنن که البته واضحه خیلی از رسوم حکمت هایی پشتشونه و راحت ترین کار خیلی اوقات کار غلطیه.
به هر حال به نظر میرسه خانواده شما از دسته اول و خانواده دوستتون از دسته دوم هستند.
اما روش درست هیچ کدوم از روش های بالا نیست. بنظرم پایبندی مطلق به شرع، عقلانیت و رفتار دلسوزانه راه صحیحه.

اصلا ربطی به آسون بودن ازدواج با دوس دختر نیس،به نظرم مربوط به کم توقع بودن 

چه بسا آدمایی که با پورشه و بی ام وه تصادف کردن و مردن و چه بسا آدم هایی که تو تصادف های بدتر با پراید یک خراش بر نداشتن. ولی آیا عاقلانه است که بگیم پراید از بی ام وه ایمنی بیشتری داره؟ مثالم مفهومه؟
راستی اگه ما تو دانشگاه از یه دختر خوشمون بیاد بعد بریم از همسر دوستمون شماره مادر دختره رو بگیریم بعد بریم خواستگاری ملت میگن ازدواج شون سنتی نبوده و دوست دختر دوست پسر بودن؟  ای بابا...:-(

سلام

ایجاد آشفتگی فرهنگی توسط مسئولین باعث بروز این مشکلات شده و به دین و مذهب هم هیچ ربطی نداره .

من خودم اصلا ازدواج معرفی(سنتی) رو قبول ندارم وقتی هم این موارد برام پیش میاد فقط برای کسب تجربه قبول میکنم بیان.

می دونی چرا؟!

همینه دیگه همه که مث هم نیستن شما هم سعی کن بجای قیاس بی جا به این فک کنین که شما هم میتونین فرد مورد نظرتون رو پیدا کنید فقط به چیزی که میخواین فک کنین شاید دفعه ی قبل هم از همین موضوع میترسیدین که اینجوری شد وقتی انقد به یه چیز منفی فک کنین اتفاق میفته همونطور که به هر چیز مثبت انقد فک کنین اتفاق خواهد افتاد شما فقط یه نمونه دیدین و دارین نتیجه گیری میکنین ینی واقعا فک میکنن این سادگی فقط چون دوست بودن تو زندگیشون هست؟ این است روش مقایسه ی دو شرایط؟ ضمن اینکه شما هنوز باقی زندگیشونو ندیدین و دارین حسرت میخورین شاید پس فردا سر همین سادگی بحثشون شد(البته خدا نکنه) مگه نیستن دخترایی که بعدا هی غر میزنن که برام عروسی نگرفتی برام جواهر نخریدی چرا ما هم فلان جا مجلس نداشتیم؟ لااقل مورد شما تکلیفش با خودش معلوم بوده گفته نه و در اصل شما نجات یافتی گرمی متوجه نیستی به این فک کنین که اگر بله رو میگفتن و بعدا هی سرکوفت میزدن بهتر بود یا اینجوری که از اول همه چیزو گفتن؟ دیگه الان خانواده ها دارن وضعیت رو میبینن زیاد سخت نمیگیرن اونایی هم که کلاس میذارن هنوز اوضاع دستشون نیومده بعدا میفهمن چه ضرری کردن و دخترشونو بدبخت کردن حرف زیاده شما فعلا رو همینا فک کنین ان شاءالله نتیجه بگیرین

سلام تعریف دوست دختر با آشنایی به قصد ازدواج فرق داره.کار دوست شما آشنایی بوده نه دوستی.

ممنون از همه کسایی که زحمت کشیدین و نظرتون رو گفتین.

یه عده از دوستان هم گفتن الان خوشن بعدها سر اینکه مجلس نگرفتن یا طلا نخریدن یا مسایل دیگه به مشکل بخورن و حتی به جدایی بکشه .

مگه پسرا هم بهم حسودییییییییی می کنن!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟(^…^

جانا سخن از زیان ما می گویی......

هر چند که به قول دوستان حرفتون قابل تعمیم نیست، ولی به نظر من کلیت قضیه یه جورایی درست هست. به نظر من  توی دوستی پسر و دختر (البته به شر اینکه همه چی خوب و خوش پیش بره)، یه وابستگی شدید پیش میاد، خصوصا در دخترها. به همین خاطر هم دختر کمتر سنگ جلو پای پسر میندازه، حتی اگه خانوداش مخالفت باشن، با نظر اونها هم مخالفت میکنه. چون یه وابستگی شدید شکل گرفته و اصولا دختر نمیتونه به کسی دیگه فکر کنه...
و یک واقعیت دردناک دیگه هم اینکه، متاسفانه متاسفانه و متاسفانه خیلی از خانواده های ایرانی که ادعای مذهبی بودن می کنند، در واقع مذهبی نیستند بلکه سنتی هستند... خوب معمولا دختر این جور خانواده ها دنبال دوستی و این برنامه ها هم نمیرن (یا نمی تونن برن). وقتی هم خواستگار میاد براشون، چون پایبند سنت های چرت و پرت هستند و چون خیال میکنن با سخت گیری ارزش دخترشون میره بالا، تا می تونن سخت می گیرن. اینا واقعیت جامعه ماست، حالا هر کی هم میخاد بهش بربخوره بربخوره...
تو رو خدا توی عبارت های بعضی از همین دوستان که جواب دادن دقت کنید، متوجه حرفم میشید. مثلا یکی از دوستان گفته "از قدیم رایج بود اینه که دختری که دوست میشه یجورایی ارزش و شان خودشو میاره پایین و خانواده اش مجبور میشن هرجور شده موافقت کنن." انگار که ارزش و شان خانوده به سخت گیری و دست بالا گرفتن هست.
من نمی دونم دخترهای مذهبی و پاک جامعهمون کی می خوان سنت های غلط خانواده ها و جامعه رو کنار بذارن. کی میخوان به چیزی که واقعا میدونن درسته عمل کنن... افسوس

اینقدر مثال نقض برای حرف شما هست که نگوووو
شما دو تا دوستتون اینجوری ازدواج کردن دلیل نمیشه ما 100 مثال برعکسشو دیدیم.
دوست منم با دوست پسرش ازدواج کرد هیچی هم نگرفت نه طلا نه یه جشن درست حسابی..خیلیم عشقولانه بودن ..5 ساله عقدند هنوز پسر نتونسته یه کار مشخص داشته باشه و برن سر خونه زندگیشون. فکر کردی به  من چی میگه؟ میگه خوشبختم با دوست پسرم ساده عقد کردیم خونه پدر مادرامونیم هنوز؟؟ نه میگه :پوستم کنده شد..

ببخشید آقای نجفی میشه درمورد جوابی که به خانم بانو دادید توضیح بدید.

کم کم دارم به این نتیجه میرسم برای اینکه بتونم زودتر ازدواج کنم بهتره برم یه دوست پسر خوب بگیرم !!!

ولی خب یه مقدار عقایدم داره مانع میشه که بهش فکر نکنم .
از اون طرفم خواستگار هایی که سنتی تشریف میارن یکی درسش مونده یکی سربازیش مونده یکی اون دوتا رو تموم کرده
کار حسابی هنوز پیدا نکرده اونی هم که .... خلاصه همشون یه ایرادی دارن از طرفی علاقه خاصی هم بهشون ندارم که
بگم مهم نیست که مثلا ایراد هارو داره.

پس دوراه میمونه یا باید انقدر صبر کنم تا نسبتا بترشم شاید بالاخره یکی بیاد که همه چی با هم داشته باشه البته این احتمال. هم هست که شاید همچین کسی هیچوقت نیاد یا دوست پسری بگیرم که دوستش داشته باشم یعنی حداقل اون علاقه شدید بینمون وجود داشته باشه. از اون طرف توی یکی از پستای همین چند روزه خوندم که دو نفر از طریق دوستی با هم ازدواج کردن و به همدیگه به شدت علاقمند هستن ولی اختلاف دارن و میخوان جدا شن.
واقعا الان تکلیف جوونا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟

من  اگه  یه دختر  محجبه  پیدا  کنم  که   با  شرایط  فوق  حاضرشه  ازدواج  کنه  همین  الان  باهاش  میریم  محضر  !!!!    یعنی  یه  ثانیه هم  درنگ نمیکنم . !!  

من اصلا از این رابطه های دوستی خوشم نمیاد
اگر هم با کسی دوست بشوم که نمیشوم
هرگز حاضر نیستم باهاش ازدواج کنم
یک پسر توی عمرش یک دفعه میره خواستگاری
ولی هزار دفعه ممکنه توی خیابون به دخترها شماره بدهد
اصلا هم فکر نکنید که اینهایی که از طریق دوستی باهم ازدواج میکنند
زندگی خوبی دارند
نه علاقه ای دارند و نه زندگی خوبی
فقط تظاهر میکنند
بهتر ماها به جای یک طرفه قضاوت کردن
سری به امار طلاق کسانی که باهم دوست بودن بزنیم
و همین طوری سری به مشاوران
اونها بیشتر ماها را راهنمایی میکنند

من با همسرم دوست بودم.و فقط,یک عقد داشتیم که پدرم گرفت البته لباس و سفره عقد و ...داشتم.عروسی نگرفتم و شش ماه بعد از عقدم بدون هیچ مراسمی رفتم خونه همسرم میدونید چرا چون دوستش داشتم و شناخت کافی ازش داشتم و هدفمون رو خرید خونه گذاشته بودیم. که خداروشکر بهش رسیدیم.من در مورد خودم دارم میگم اگه ازدواج سنتی بود قبول نمیکردم اصلا. من همسرم رو میشناختم سه سال با هم بودیم و میدونستم برای کی دارم گذشت میکنم.من حتی موقع خرید سرویس عروسی همش این مد نظرم بود که چیزی بردارم که موقع فروش,ضررش,کمتر باشه.چون موقع خرید خونه به جز حلقه ام همه رو فروختم. اینجا جو سایت انگار دور از جامعه است.در ضمن برام عجیبه خانوم ها و اقایون مجردی که این همه حرف از خودداری و پاکی و ...میزنن و دوستی ها و اشنایی های,قبل از ازدواج رو گناه الود بعد اینجا در مورد خصوصی تزین مسایل با هم بحث و گفتگو  میکنن به نظر شما واقعا این کار در چارچوب حیا و عفتی که ادعاش رو دارین هست؟

ببخشید رک می گم چون توی دوستی پسر و دختر عاشق معشوق اند توی هپروت اند فقط می خوان بهم برسن هر دو طرف کوتاه می یان تا وصلت بیانجامد که بیشتری ها هم از همین ساده گرفتن هایی که بر پایه عقل نبوده و خیلی احساسی بوده بعدها به مشکل خوردن ....

بسم الله

بله آقای نجفی، اشتباه بزرگشون این هست که دنبال مادیات هستن. اما این هم اشتباه بزرگیه که از اول دنبال عشق باشن... قبل ازدواج وقت عشق نیست در اصل، وقت عقله.

اصلی ترین اشتباه ما آدما اینه که زندگیمون رو بر پایه عقل سلیم بنا نمی کنیم، و نمی فهمیم بهترین هدف از ازدواج باید نزدیک شدن به خدا باشه...
اینجاست که زندگی فوق العاده زیبا می شه.

به سوال کننده:
بخش کوچیکی رو دیدید...
بنده و همسرم کاملا سنتی ازدواج کردیم، بعد از حدود سه هفته از آشناییمون عقد کردیم، مهریه 14 سکه+سه دنگ از خونه ای که اگه بعدا خونه ای بخرم
الان هم واقعا راضی هستیم، روز به روز می بینیم که چقدر عشق و محبت بینمون زیاد می شه... جوری که با روزهای اول قابل قیاس نیست.

مقایسه  درستی نیست که!

من کلا بابت کامنتات الان قاط زدم شدید

شاید ربطی به پست نداشته باشه ولی خوندنش خالی از لطف نیست
پسرهایی که نمیخواهند ازدواج کنند

آقاى حسین:

پسر داییم با ی دختر دوست شد قرار بود عروسی نگیرن ، اما بعد عقد گفت من عروسی نگرفتم جاش بریم عمره ، دختره مال این حرفا نبود بره مکه نه نماز میخوندنه حجاب داشت همیشم ارایش ، شاخمون در اومده بود بعد هم که اومد گفت دختر خالت عروسی گرفته جلو فامیل نمی خوای عروسی بگیری ، عروسیشم گرفت !!!!!!!!!!!!

سلام

آقا افشین.مثه این خانم بت علاقمند شده. روت غیرت داره خخخخخخخخ

مردم  چه  شانس هایی  دارناااا

چه ربطی به دوست دختر داشت این الان؟!!!
واقعا تاسف آوره ببین دخترای ما چجوری تحلیل میکنن...!!!
پیر شدم تو این وبلاگ...عمرم به هدر رفت...

وای وای وای این اولین باره که شنیدم دوستی ب ی ازدواج ساده ختم شده
تو خوابگاه ما که دخترایی که با پسرا دوست بودن سر قیمت کادوشون هم با هم بحث میکردن
خخخخ حتی یادمه می رفتن کادوی طرف رو قیمت می کردن خخ
و هر چقدر که پول دار تر بود و بیشتر خرج می کرد بیشتر دوسش داشتن وبیشتر دربارش ب ازدواج فکر می کردن
من عشق و گذشتی ندیدم
در ضمن من از دوستی خوشم نمیاد

 .منظورم از نامزدی دوست دختر بود . که الان تقریبا دوساله با همیم .فقط یک صیغه محرمیت خوندیم. اونجام که گفتم  چند روزی با یکیم .فقط در حد یک دوستی ساده بود در محل کار که شکر خدا به جاهای باریک نکشید . . ولی نامزدم که دوساله باهاش هستم خانواده من و اون میدونن . من اول با پدر مادرش اشنا شدم بعد با دخترشون به نسبت شناختی که به من دارن بهم اعتماد کردن . گذاشتن با هم باشین .

والا من ودوستام دانشجوی دکتری هستیم و اوضاع مالی خانواده هامون هم نسبتا خوبه و تا حدودی مذهبی
ولی تا ب حال نشده کسی رو ب خاطر اینکه توانایی مالیش کمه رد کنیم
و واقعا ب این معتقدم که برتری ادما ب تقواشونه البته تقوای واااااقعی
این کم توقعی مالی هم برای کسایی هست که زندگی شفافی داشته باشن و از نظر اخلاقی مورد قبول.
چون مواردی هست که ۳۴ سال سن دارن ونه تحصیلات خاصی و نه سرمایه ای و هیچی
و هر چی میپرسی تو این چند سال چی کار می کردی که پیشرفت نداشتی چیزی واسه گفتن ندارن
پس خانواده دختر هم تو این موارد نمی تونه کنار بیاد و کاملا هم طبیعیه

سوال کننده منم اگــــــــــه روزی از یکی خوشم بیاد و طرف بهم ثابت کنه که ادمه ، سطح توقعم رو نسبت به ازدواج سنتی خیلی پایین میارم ! مشکل اینجاست که از کسی خوشم نمیاد  :):)))  کسی که بخواد سنتی و از طریق خونواده و یا مثلا واسطه پاپیش بزاره ، یه سری از ویژگی ها رو باید داشته باشه ...(مثلا کسی که سربازی نرفته رو قبول نمیکنم  ولی اگه خودم غیر از حالت سنتی با یکی صحبت کنم شاید با سربازی نرفتن طرف مشکلی نداشته باشم و باهاش کنار بیام... اینی که گفتم  فقط یه مثال بود تا متوجه منظورم بشید...شما دیگه خودت به بقیه موارد تعمیم بده ...

با ازدواج سنتی مخالف نیستم ولی هر نوع ارتباط و شناخت بین دختر و پسر برای ازدواج رو هم بد نمیدونم !! ... البته این رابطه ایی که مدنظرمه  ماده و تبصره هاش زیاده و منظورم دوستی ها و بچه بازی هایی که در عرف مرسومه نیست !!  البته اینم بگم که هر دختر و پسری نمیتونند این ارتباط رو داشته باشند !  ...یه سری از دخترها خیلی احساسیند و نمیتونند اوضاع رو سبک سنگین کنند و از همون اول و خیلی زود دلبسته میشند !و پسرها هم همینطور و نمیتونند ایراد طرف رو ببیند و اوایل رابطه زود کوتاه میاند و فقط میخواند خوب و مهربون باشن .نه چیز دیگه ایی !!! در واقع بلد نیستند با سیاست عیبهای طرفشون رو درست کنند !! جدیدا یکی از دوستام برای شناخت و ازدواج با پسری در ارتباطه که به شخصه از زیرکی وسیاست اون پسر خیلی خوشم اومده ! با اینکه هر دوطرفشون خیلی مذهبی نیستند ولی نمازش رو میخونه... پسره چنان با سیاست و محترمانه عمل کرد که الان دوستم که گاهی توو خوندن نمازاش تنبل بود نماز صبح بیدار میشه و همدیگه رو نوبتی برای نماز صبح بیدار میکنند ...کاملا احساس میکنم که اون پسر خیلی زیرکانه داره بعضی از عیبهای دوستم رو به مرور درست میکنه و من این کارش رو تحسین میکنم خیلی !!
به نظرم  رکن مهم در این نوع ارتباط هم باید با عقلانیت باشه !!یعنی به فرض اگه مثلا کسی پسری پیشنهاد بهم داد و منم بدم نمیومد از طرف ، با عقل خودم طرف رو بالا پایین کنم و ببینم شرایط کلیش چطوره که شرایطش چیه و به درد زندگی میخوره یا نه ! اگه دیدم که میشه روش حساب کرد اونوقت به احساس خودم یه کم پرو بال بدم !! اگه از همون اول از کسی خوشمون بیاد ولی شرایطش هیچ جوره عقلانی نباشه و بهمون نخوره اصلا درست نیست به صرف احساس وارد یه رابطه ی بی سر و ته شد ...

سلام

ببخشید یادم رفت نکته مرتبط با این پست رو بگم

مزیت های ازدواج با دوستی و آشنایی بیشتر از ازدواج سنتیه. ولی باید هر دو طرف جنبه داشته باشن و رویایی فکر نکنن، از دوستی بیشتر برای شناخت استفاده کنند نه فقظ خوشگذرونی و بچه بازی، سعی هم کنند خودشون رو تا زمان نامزدی کنترل کنند. فقط حتما خانواده ها یه نظارت دورادوری داشته باشن، مخصوصا مادرها.. می تونن خوب راهنمایی کنن بچه هاشون رو. 

بستگی به دخترش داره البته، اما منم موافقم که ازدواج های با دوستی خیلی آسون تره چون واقعا با درک طرفین و عشق دو طرفس. به شرط اینکه خانواده ها هم همکاری کنند.

یه راه سومی هم هست. اول عاشق بشین بعد به طور غیرمستقیم دل دختر خانمو ببرید(نه با دوستی ها). یه جوری به دختر خانم بفهمونید عاشقشید. حالا برید خواستگاری و ازدواج سنتی. خیلی هم شیرین تره.(:
آقایون به این راه فکر کنن.
حالا عاشق دارین میشید مواظب خودتون باشید که دارید عاشق کی میشیدا!

خانواده دختر خبر دارن که با دخترشون صیغه محرمیت خوندین؟

به آقا افشین:

وقتی کامنتتو خوندم واقعا داغ کردم ( با همه ی خون سردیم و بیخیالیم )

به به افشین و خوده افشین
خواهر جان خودت رو ناراحت نکن از این ادمهای بی مزه زیاد پیدا میشه که همه چیو بهم ربط بدن.
به افشین
ماشالله با یکی نامزد کردی و زیر سر گذاشتی و با یکی هم قصد دوستی داشتی اونم ساده که نشد بابا باریکلا شما دیگه کی هستی .

شوخی بود . کامت اول که نوشتم دوساله نامزدم یکی از دوستام اینکار رو کرده اینو نوشتم یک خورده روحیه بدم به سوال کننده .به خدا من هنوز دستم به صورت عمد به یک دختر نخورده .الان با این که موقعیت ازدواج دارم کار و ماشین و خونه دارم .به مادرم سپردم برام زن پیدا کنه .چند مورد پیدا کرد ولی اکثرا چون نماز نمیخوندن قیدشون رو زدم .ترجیح میدم زن ایندم چادری باشه و مقید باشه .سواد و وضع مالی خانوادش برام اصلا مهم نیست چون اینا رو خودم دارم .ببخشید که ناراحتتون کردم .اون خانمم که تو محیط کار چند وقتی باهاش یک دوستی معمولی داشتم . به لطف خدا به جایی نرسید .کلا فکر میکنم چون بی پدر بزرگ شدم خدا هوای منو خیلی داره .باز هم معذرت  که باعث ناراحتییتون شدم.

آسونه چون ادم تو ازدواج سنتی چرتکه میندازه....ازدواج با این خوبه

سلام تقریبا تو شهرمام  اینجوریه

چه ربطی به نوع ازدواج داره؟؟!!

تناقض زیاد دارین! گوش دوستتون و بپیچونین تا یاد بگیره جای شما کامنت نذاره!

ربطی نداره ازدواج سنتی باشه یا خیابونی . منم بعضی خرجای عروسی رو غیر ضروری می دونم ، اگه همسر آیندم بگه نمی تونم عروسی بگیرم منم بیخیالش میشم ، طلا ندیده هم نیستیم که کمر پسر مردمو بشکنیم تا واسمون طلا بخره ، به همین قدی که بابامون واسمون خریده قانعیم ، ولی سکه باید114 تا باشه وگرنه با اولین دعوا کارمون به جدایی می کشه

آقا افشین من از دست شمت ناراحت نشدم اتفاقا شما باید ناراحت باشین که

شما یه بار گفتی دوست داری کسی رو که هنوز  نمیدونی کیه وقتی ازدواج کردی خیلی بهش محبت کنی.بالاخره میشناسی شریک آینده زندگیتو یا نه؟؟

هنوز شریک زندگیم رو پیداش نکردم .اخه مگه میشه تو این دوره زمونه یک دختر خوب پیدا کرد . سپردم مادرم پیدا کنه اون تایید کنه کافیه.گفتم مادرم. دلم برای مادرم تنگ شده الان 7 ماهی هست ندیدمش .مادرم دستت رو میبوسم .فدات شم. دوستت دارم

اینجا فضای مجازیه اون خانم یک شوخی کرد شما به دل نگیرید.  تو این دنیا هیچ چیز ارزش ناراحت شدن رو نداره.

بیخیاله این آقا افشین بشین دیگه......

سلام آقای نجفی
در جواب "بانو" که گفته بودن:

((می دونی چرا؟!

چون تو ازدواج سنتی اون علاقه ای که باید باشه نیست.

و دختر هم هیچ اصراری به ازدواج نداره...برای همین دلش رو با چیزای دیگه خوش می کنه مثل طلا کادو لباس و...

اما تو اردواج دوستانه و عاشقانه فقط هدف و دلخوشی به هم رسیدنه .مادیات هم تو حاشیه است.))

گفته بودید "اشتباه بزرگشون همینه!"

اشتباه کیا؟؟؟

به نظرم حرفشون خیلی قشنگه!

"مگه میشه تو این زمونه دختر خوب پیدا کرد"

میشه یکی به من بگه این رابطه های دوستی کجایش عشق و عاشقیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه بابا
چرا اینقدر بعضی ها ساده اند
معلومه که همش هوسه (دیگه بهتر بیش از این بحث باز نکنم)
این را میشه از امار طلاق کسانی که باهم دیگر دوست بودند
و افسردگی کسانی که قبلا با جنس مخالف دوست بوند میشه  فهمید
دخترها هم اینقدر خوشایند به این دوستی ها نباشند
چون این دوستی ها فقط به دخترها ضربه میزنه
لااقل توی خواستگاری میشه فهمید نظر پسر ازدواجه
ولی توی این روابط دوستی نظر پسر ازدواج نیست

بیشتر سختگیری ها برمیگرده ب بزرگترا چرا چون اونا اگه بخوان ساده بگیرن بچه ها حرفی نمیزنن نمیدونم چرا اینقد ازدواج ها سخت شده و چشم و هم چشمی

خوشبختانه هنوز تو فامیل ما اینجوری نیس
ما تو فامیلمون همه جور ازدواجی داشتیم مثلا دختری بوده پولدار همه میگفتن حتما یکی رو میگیره هم سطح خودش ولی پسری رو قبول کرده که شاید تنها سرمایش 30میلیون بوده چرا چون هدفش چیزی غیر پول بوده الانم خوشبختن مراسمشون هم ساده بوده
بر عکسش هم داشتیم
پسرداییم با دوس دخترش ازدواج کرد ی عروسی ساده و خوشبختن
اون یکی پسرداییم ازدواج سنتی داشتن و عروسی ساده وخوشبختن
پس هیچ ربطی ب سنتی بودن و غیر سنتی بودن نداره نگرش و طرز فکرباید عوض بشه
چرا توقعات پایین نمیارید یعنی حالا چون ازدواج سنتیه و علاقه نیس بتید سخت گرفت ؟؟؟؟؟؟
خب ی چند وقت در حضور خانواده ها در ارتباط باشید تا علاقه ب جود بیاد

اولا...از یک قضیه جزیی یک قضیه کلی رو برداشت نمی کنند.

ثانیا:این همه ازدواج با دوست...نتیجه نداده

ثلاثا:این همه که نامردی کردند...
و...

شماها کجای ایران زندگی می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟

بنظر من چون دخترا توی ازدواج سنتی خیلی می ترسن و چون از علاقه ی طرف مقابل نسبت به خودشون و آینده ای که در انتظارشونه مطمئن نیستن، با مهریه و .... میخوان محکم کاری کنن یا شایدمم با این چیزا میخوان بفهمن پسر چقدر دوستشون داره...

البته شاید ازدواج با دوست دختر آسون باشه ،
ولی
ازدواج با دوست پسر آسون نیست!!!!!!!!!!!!!!

با نارنجی صد در صد موافقم.دیگه اینکه من ترجیح میدم اول خودم با یه نفر اشنا بشم و باهاش نشست و برخواست کنم(البته بدون اینکه احساسی عمل کنم و به جای شناخت درست زرتی عاشق شم)بعدش اگه دیدم واقعا از طرف خوشم میاد پاشو به خواستگاری و خوانوادم باز میکنم چون با این پدر بد دل و بی منطقی که من دارم میدونم ازدواج سنتی هیچ فایده ای برام نداره چون پدرم انتظار داره به محض اینکه از خواستگار خوشم اومد  باهاش عقد کنم در صورتیکه من میخوام اول شناخت پیدا کنم بد عقد کنم تازه اگه تو خواستگاریه سنتی اجازه ی نشست و برخواستم بده میخواد صیغه محرمیت واسمون بخونه که من خوشم نمیاد چون صیغه که میخونی بدتر طرف مقابل رو جسور و پرتوقع میکنی و دیگه اینکه صیغه که میخونی خود به خود اشناها و فامیل دختر رو مال همون پسر میدونن و اگه به تفاهم نرسی و نامزدید بهم بخوره هزارتا حرف پشت سر ادم میزنن! با پدری که من دارم فقط و فقط باید با اطلاع مادرم اگه از کسی خوشم اومد یه سالی باهاش دوست باشم اگه خوشم اومد باهاش ازدواج کنم اگرم خوشم نیومد هرکی میره سی خودش.

زهرا جون میشه بپرسم کجایی هستی
مشهدی نیستی!
اخه برام خیلی قابل درکی عجیب میفهممت

براتون زیاد نوشتم اما پاک شد متاسفانه...به نظر توصیه های خوبی بود حتی برای خودم ...به قول گفتنی تجربه به از دانش است...
فقط بگم با توجه به تجربیاتم توصیه اکید میکنم سمت اینجور روابط و دوستی ها حتی به قصد ازدواج نروید....با قاطعیت درین مورد به پدرتون ایدتون رو بگید امیدوارم درست بشه...موفق و خوشبخت باشید

خوش ب حالت تو حداقل مادرت داری من جفتشون اینجورین من چیکار کنم؟

به لیلا 

اولا اینکه من ازدواج سنتی کردم و خیییییییییییییییییییییییلی آسون گرفتم
دوما این که تو تو زندگی اونا نیستی . مردم به شوهر من حسودی می کنن که یه همچین زنی گرفته ولی نمی دونن چقدر سر همین مسال تنش داریم با هم

ببخشید زهرا جون نبودم چندروزی کامنتتو ندیدم گروهتون چیه کجاست اگه تو باشی میام :)))

به لیلا