سلام

من دختری محجبه و چادریم من ۴٫۵ ماه پیش با یه اقایی اشنا شدم که ده سال ازم بزرگتر بودن و مدرکشون کاردانی بود من ۲۴ سالمه ایشون کارمند بودن و خیلللللی زیاد به من ابراز علاقه می کردن و من بهشون جواب منفی دادم .

وقتی ابراز علاقه های زیادشون رو دیدم با مادرم در میون گذاشتم و شدیدن مخالفت کرد من فقط یه بار ایشون رو دیدم و ایشون چون شماره بنده رو پیدا کرده بود بهم پیام میداد خیلی اصرار کرد که با خانوادم صحبت کنن اما خانوادم گفت اصلا اجازه نمیدن ایشون همش بهم میگفت که فوق العاده دوسم داره و مطمئن هست که من نمی تونم جز اون با کسی ازدوج کنم چون اونه که منو دوس داره اولا اصلا اهمیتی نمیدادم چون خانوادم مخالف بودن .

خلاصه این اقا قبول کرد که با هم خداحافظی کنیم و گفت که تا اخر عمرم دوست خواهم داشت یه مدت که گذشت خیلی بی تابی کردم و دلم براشون تنگ شد اونقدر که من که تا اونوقت معدلم ۱۷ بود معدلم ۱۴ شد و دو تا از درسام رو افتادم خیلی دلم واسش تنگ شده زیاااد من با هیچ پسری جز ایشون حرفم نزده بود .

الانم برام خواستگار اومده ولی چون هنوز نتونستم اونو فراموش کنم اجازه خواستگاری به کسه دیگه ای نمی دم با اینه خواستگار جدیدم دندانپزشک و به ظاهر خیلی مناسب است ولی حس میکنم دیگه نمی تونم کسیو دوست داشته باشم .

مدت هاست علائم افسردگی رو دارم و دائم گریه می کنم حتی نتونستم شمارش رو از تو گوشیم حذف کنم اسمش رو میشنوم گریه میکنم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم .

لطفا راهنماییم کنید به نظرتون اگه بهش زنگ بزنم بده؟ اخه من بعد از اینکه ازشون خداحافظی کردم فهمیدم چقدر دوسش دارم .


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)