خانواده برتر

راستش تجربه به من نشون داده که بیشتر وقتها هرکجا مردی سیریش خانمی میشه دقیقا خود اون خانم مقصره (مورد استثنا هم هست البته. ولی خیلی کم. یک در هزار). راستش رو بخواین بیشتر خانمها و دخترها با حرکات و رفتار و برخورد خودشون آقایون رو میکشونن دنبال خودشون. الان به ویژه دوره زمونه ای نیست که یکی بخواد خیلی ناز کسی رو بکشه و هی سیریش بشه. قدیم بله بود. کمم نبود. ولی حالا دیگه کمتر پیش میاد این چیزی که شما گفتید مگر اینکه خود دختر حریم خودش رو باز کنه. نمیگم آگاهانه. گاهی هم پیش میاد که دختری ناآگاهانه طوری رفتار میکنه که طرف سیریش و مزاحم بشه و دست بردار نباشه.ولی بازم راستش هر چقدر فکر میکنم میبینم توی این زمونه بازم کمه دختری که بخوایم بگیم نادانه مگر اینکه خودش رو به نفهمی زده باشه فقط.

برای هر دختری ممکنه پیش بیاد. چند بار آقایی گیر بده و پیله کنه ولی همون چند باره اگر کارت درست باشه و بلد باشی چجوری رفتار کنی طرف (اونی که به عنوان مزاحم میدونیش. نه اونی که خودتم دوستش داری) دمش رو بذاره روی کولش و برای همیشه بره. 

من خودم چند سال پیش یه آقایی خیلی خیلی پیله کرده بود بهم. توی محیط کارم. از هر دری وارد شد نتونست به من نزدیک شه. چون بلد بودم چجوری رفتار کنم. اونقدر سرد و یخ و فارغ از جنسیت برخورد کردم که الان دیگ منو میبینه کاملا براش عادی شده. اون آدمی که ما رو مترسک سر دیوار کرده بود بعد مدتی از فکر و خیال من برای همیشه افتاد. به خاطر ازدواجم نبود. قبل ازدواجمم بود که دیگه بی خیالم شد. دلیلشم رفتار سرد و فارغ از جنسیتی بود که توی محیط کار داشتم.

نتیجه میگیریم: چاره ی کار فقط برخورد فارغ از جنسیت هست. اگر میخواید آزادانه به کارتون توی اجتماع برسید خانمها یاد بگیرید که فارغ از جنسیت برخورد کنید. برای آقایون فامیل و همسایه و بازار و محله و محیط کار و دانشگاه عشوه نیاید. با چشمهاتون با صداتون با حرکات تون اونها رو دنبال خودتون نکشونید. متأسفانه ولی چیزی که توی جامعه میبینیم الان خیلی خانمها بدشون نمیاد از این کار. شماها فقط برای یک نفر میتونید این کارها رو انجام بدید. اونم کسی که همه جوره از نظر عقلی و اجتماعی و خانوادگی و رفتاری پسندیدیدش و اون هم شما رو پسندیده و به معنای واقعی قصد ازدواج دارید. غیر از این حالت دیگه هر کی گفت فلانی مزاحممه باید بگرده ببینه خودش کجای کارش عیب و اشکاله. تمام شد و  رفت.

هیچی فقط بی تفاوتی تامااااااام 

اصلا که نه چنین موضوعی اتفاق افتاده..

هرگزبه خودم اجازه نمیدم که به کسی که ناخواسته ازمن خوشش اومده ومن بدلش نشستم و اون خواسته نظرموجلب کنه وموفق نشده(به علت یکطرفه بودن احساسش) بگم سیریش.... اون سیریش نیست بلکه یک بداقبال بخت برگشته هست که درگیرحس یکطرفه شده وبرای بدست اوردن شخص مورد علاقش خودشو ب اب واتش زده. در واقع یک بدشانس وبداقباله.

عشق دیگران به مامربوط نیست اما زیبنده است که به عنوان یک انسان که خودش هم ممکنه یک روز یک طرفه عاشق بشه، اونهاوعشقشون رو درک کنیم و با الفاظ نامناسب اعم از سریش خطابشون نکنیم. 

چون اگربه جای اونها کسی بود ک خودمون عاشقشیم دیگه ن تنها سریش بهشون نمیگفتیم بلکه غش وضعف وتشنج هم براشون میکردیم. علاوه براین اونها عشق وعلاقشون رو در طبقی خالصانه میخوان تقدیم کنن که این متاثر کننده است و دست کم اینجوری خطاب نشن بهتره

همیشه به این فکرکنید ک جای اون بخت برگشته اگرعشقتون میبود چقد قند تودلتون اب میشد، لذا اونها واقعا بدشانس هستن ولاغیر

جهت اینکه برای دوستان بیشتر هم جا بیفته و برای خود سؤال کننده خط به خط پرسش ایشون رو پاسخ میدم که همه چیز دستشون بیاد دیگه.


چه تجربیات از افرد سیریش دارید؟
داشتیم. زیادم داشتیم. شدیدترین موردش همونی بود که توی نظر قبلم نوشتم. ولی دست برداشت و رفت پی کارش.
یه موردم دیدم طرف همکارم بود سنشم بالا بود. اون موقع که من 27 سالم بود اون 39 سالش بود. خیلی به سر و صورتش می مالید. از سر کار که برمیگشتیم حتی توی تاکسی کرم میزد. موقع رفتن توی آژانس بازم کرم و رژ میزد. یک لحظه بی آرایش غلیظ واینمیستاد. با راننده ها بگو بخند میکرد اونم خنده های سبک. منم میخندیدم. هنوزم میخندم. ولی سبک نمیخندم. میفهمم کی میخندم کجا میخندم. کجا چیکار میکنم. راستش اونم میفهمید. ولی به نظرم خودش رو به نفهمی میزد. خلاصه یک مرد متأهل حدود یک سال براش مزاحمت ایجاد میکرد. طوری که یک روز دعوای شدیدی بین شوهرش و اون مرد مزاحم توی خیابون محل کارمون اتفاق افتاد. خوب من معتقدم اون خانم خودش مقصر بود. بلد بود چجوری رفتار کنه خوبم بلد بود ولی نمیخواست درست رفتار کنه. اون اینطوری عادت کرده بود. الان وضع خیلی از خانمهامون همینه. با اینکه خوشبختانه مستقل شدن و وارد اجتماع و محیط های کاری شدن و من به عنوان یک زن هموطن خوشحالم از این که همجنسهام حضور دارند در همه عرصه ها ولی متأسفانه در بیشتر موارد حدود 70 درصد از همجنسهای خودم رو تأیید نمیکنم. اینجور مشکلهایی برای اون 70 درصد پیش میاد معمولا.

افرادی که یک دفعه شما در معرض عشق یک طرفه آنها قرار می گیرید. توی دانشگاه، توی فامیل یا دوستان یا آشنایان یا همکاران تون، توی محل کار شماره شخصی شما رو پیدا می کنن و مدتی وقت و بی وقت به شما زنگ می زنن و شما توی معذورات مجبوریت جواب بدید.

آخه کی گفته توی معذوریت قرار میگیرید. اصلا معذوریتی نیست. نه خانم محترم. خیلی راحت بردارید بگید به قبر پدرت خندیدی که بار دوم مزاحم من بشی. غیر مستقیم یعنی چی آخه. مستقیم به طرف بگید و محکم برخورد کنید. اگر دفعه بعد حتی دلش خواست دستش رو ببره روی گوشیش و شماره شما رو بگیره من دو تا دست خودمو میبرم از مچ براتون. من الان که حساسیت سنی اون دوره خیلی جوونیم رو (حدود 20 تا 34) رو رد کردم و اون حالات رو ندارم و تجربه هام از اجتماع بیشتر شده وقتی دقت میکنم میبینم فلان دختر خودش گوشی رو برمیداره صدا رو نازک میکنه با یک حالتی میگه لطف کنید دیگه به من زنگ نزنید. خوب معلومه که طرف توی دلش قیلی ویلی میره دیگه. بعدم برمیگرده میگه پسر فلانی مزاحممه عاشق چشم و ابروم شده ولکنم نیست. نه خیر اصلا از این خبرها نیست. جوری که من آقایون رو شناختم اصلا نه زیبایی دختر براشون اهمیتی داره نه اندام فوق العاده زیباش نه حتی صدای نازک یا غیر نازکش نه شغلش نه اعتبارش. واللا چیزی که من از آقایون دستگیرم شده دلشون برای عشوه ها و با دست پس زدن و با پا پیش کشیدنهای دخترها میره. این عین حقیقته هر کی بدش میاد بیاد. من هم زیبا بودم و هستم خدا رو شکر. هم صدای نازکی داشتم که نمیتونستم کاریش کنم هم شغل خوبی هم کلی زر و زیور به خودم آویزون میکردم همیشه اما هیچ وقت یادم نمیاد مزاحمهای خیلی زیادی داشته باشم. یک مورد بود و چند مورد دیگه که برای اون همه امتیاز که یک دختر موقع مجردیش داشته به نظرم چیز چشمگیری نبود. اطرافیانم با یک سوم شرایط من پنج برابر من مزاحم و سیریش داشتن. خوب مدیریت رفتاره پس که مهمه و عرض کردم اینم ناخواسته نیست. کاملا خواسته بعضیها اون کارها رو انجام میدن و آقایون رو دنبال خودشون میکشونن.

و هر چه غیرمستقیم رفتار کردید طرف متوجه نشده و ول کن نبوده، خواستگارهایی که قصد آشنایی دارن امّا طرف بی خیال نمی شه و برخلاف میل شما سیریش شده و روتون نمی شد یا نمی دونستید باید چه کنید. 

ببین دختر خوب. پاسخت همینجاست. غیر مستقیم و روم نشده و اینها همش حرفه. مطمئن باش. چرا یک دختر عاقل و بالغ ندونه باید چیکار کنه. این یعنی چی. یا تجربه تون از اجتماع و انسانها کمه که این پرسش براتون پیش اومده یا دیگه باید برای درمان کمرویی فکری کنید. به فکر آبرو و احساسات خودت باش. کمرویی یعنی چی.

یک سایه سنگین حضور گویی مزاحم روح و روان شما شده، گاهی بحث آبرو میاد وسط مخصوصاً برای خانم ها که مساله رو دو چندان پیچیده می کند، چگونه این بحران رو مدیریت کردید. آدم در این لحظات خیلی مجبوره با احتیاط رفتار کنه تا شخصیت طرف خدای ناکرده آسیب نرسانیم و خودمان هم آسیب نبینیم امّا تا کی می توانیم این محترمانه رفتار کردن را ادامه دهیم.

تجربیات شما با این افراد برای بقیه می تونه راهگشا باشه. صرفا می خوام اینجا انتقال تجربیات کنید . اصلاً مرز اینکه کسی آدم سیریش تلقی بشه با کسی که عاشق با پشتکار معرفه بشه که داره برای هدفش می جنگه کجاست. آیا عشق دیگران بما مربوطه یا حریم خصوصی ما هم مهم است و کسی نبایم بی اجازه سرش رو بندازه پایین بیاد توش و ما چگونه باید از حریم خصوصی خود مواظب کنیم بدون اینکه به دیگران آسیب رسانده باشیم؟

لطفاً اول تجربیات تون و بگید  بعد نظرات تون رو.


نه نگران نباشید. شخصیت طرف آسیب نمیبینه. خیلی مستقیم برخورد کنید و محکم و منطقی. با دست پس نزنید و با پا پیش نکشید. اینه که شخصیت طرف و روحیه اش رو داغون میکنه. مستقیم و محکم و منطقی باشید طرف آسیب نمیبینه خیالتون راحت. شما فکر خودتون و خانواده خودتون باشید که این وسط آسیبی نبینید. انقدر قتل ناموسی توی ایران زیاد بوده و زیاد هست که بهتره به جای شخصیت طرف شما اول فکر شخصیت خودتون و خانواده تون باشید.

این پشتکار برای به دست آوردن طرف هم همش الکیه. مرد درست اصلا به خودش اجازه نمیده سیریش بشه. آدمی که دوستت داره سیریش نمیشه و زنگ نمیزنه بهت. از راهش میاد. راه درستش. این رو کسی بهت میگه که نزدیک به 35 سالشه و کلی تجربه کوچک و بزرگ داره و الان هم توی محیط اجتماعیه و بین مردها داره راحت کار میکنه. کسی که خودش این مسیر رو طی کرده. این جاده رو رفته. دیده. ندیده نمیگه بهت اینا رو.

سلام.

عشق واژه مقدسی هست و هر کسی لیاقت اون رو نداره. منظورم عشق واقعی هست نه عشق های خیابونی و عشق صورت طرف و .... طرف.

مسئله شما دو حالت داره:

1-شما چه کاری انجام دادید که طرف علاقه مند به شما شده. کسی که چند ماه به قول شما سیرش شده؛ حتما علاقه داره. شما چرا به صورت مستقیم، نمیگین من به شما علاقه ای ندارم به این دلیل و اون دلیل تا این کار به این همه مدت و درازا نکشه.

2-مرز عشق و سیریش شدن همین جواب دادن های شما به طرف هست. همین جواب دادن شما باعث امیدوار شدن طرف میشه. 

اگر جوابتون نه هست، بهش بگین نه. اگر واقعا مطمئن هستید.

به این فکر کنید که ما زنها و دخترها هم بارها از نوجوونی تا حالا عاشق شدیم و حس خوبی به مرد یا مردهایی داشتیم/ به نظرتون اگر ما هم میخواستیم مثل اونها سیریش بشیم و پیله کنیم به یک مرد خاص بهمون چی میگفتن؟ چی خطابمون میکردن؟ اصلا یک زن میتونه پیله کنه به یک مرد؟ در درجه اول آبروش پیش اطرافیان خودش میره و در درجه دوم مردها .... کاره میدوننش. پس این سیریش شدن اگر چیز خوبی نیست نباید برای همه باشه. چه زن و چه مرد.

اصلا نباید برای عاشق بی منطق دل سوخت. ضمن اینکه خیلی از مردهای جامعه خوبند و خیلیها هم بدند. قرار نیست همه مردها رو از بعد انسانی ببینیم. همین مردهای به اصطلاح مزاحم عاشق که دختر ساده دل فکر میکنه خیلی عاشق شون شده رو شب تنهایی برید بیرون یا یک جایی باهاتون تنها بشه ببینید چه بلاهایی که سرتون نیاره.

اون شخصی که میگم توی مجردیهام توی محیط کارم به من پیله کرده بود و بزرگترین مزاحم دوران زندگیم به حساب میاد و تا حدودی مربوط به دوره ای از عمرم میشه که تجربه هام نسبت به الانم از جامعه کم بود اگر دستش به من میرسید قطعا بلا سرم میاورد. به نظرتون آدم باید برای اینجور افراد دل بسوزونه؟؟؟؟؟؟ نتیجه ش چیه جز ضرر به خودتون.

اون آدم هنوز که هنوزه توی اون محیطه و هنوز که هنوزه عاشق پیشه با همه خانمها رفتار میکنه و آوازه چشم ناپاکیش همه جا پیچیده. به من جرأت نزدیک شدن نداره. جز احترام و سر خم کردن هم کار دیگه ای در مقابل من نمیکنه. چون به موقع به خودم اومدم و سر جام نشوندمش. من هم تا حدودی رودروایسی رو داشتم راستش ولی فهمیدم که برای راحتی و آزاد کار کردنم در اجتماع و رسیدن به هدفهام باید رفتارم رو فارغ از رودربایستی و کمرویی و اینجور چیزها کنم و محکمتر باشم.

ببخشید که طولانی شد ولی باید اینها رو مینوشتم تا خانمها بدونند که در نود درصد موردها خودشونن که مهم هستند.

هیچ کس حق نداره به بهانه عشق مایه آزار کسی بشه 

عاشق واقعی از آزار و مزاحمت معشوق خودداری میکنه 

عشق رو با خودخواهی و هوس یکی نباید کرد 

برای مدعیان دروغین عشق 

که ایجاد مزاحمت و آزار میکنن واژه سیریش واژه کاملا درست و به حقی ست 

سیریش نباشیم 

برا اینکه بحث تاپیک منحرف نشه تو این تاپیک صرفا میخام انتقال تجربه کنید تجربیاتی که دیدید یا شنیدید یا داشتید رو به اشتراک بزارید همین !  اصلا نمیخام بحث و فلسفی بشه و نظرات بره بسمت شعار و جانبداریهای عجیب و غریب . خاهشا هرکس تجربه خودش و بزاره. ادب و شخصیت ایجاب میکنه کسی  حق نداره اضحار نظر کنه راجب تجربه کسی !!!  از الان میگم اگه پسری یا دختری خطاب قرار میگیره منظور فقط اون آقاست ابدا منظور کل پسرها نیست یا کل دخترها . پس لطفا همه باهم در فضایی آرام و محترمانه اجازه بدیم دیگران در ابراز تجربیاتشون آزاد باشن و راحت .

---

دوستان منظورم افرادی است که واقعا مزاحم روح و روان آدم شدن است گاهی افرادی سواستفاده کن هم داریم و پرو بیشتر منظورم اونهاست که میگم سریش .  لطفا تجربیاتی اگه دارید فقط بزارید و بگید چی شد و چگونه تمومش کردین یعنی مدیرتش کردید.     اونهایی که هم واقعا دچار عشق یک طرفه شدن هم اسمشون نمی زاریم سریش که خدای ناکرده بی حرمتی نشه  هر اسمی که خودتون دوست داشتید بزارید

مطمئنن مزاحمت یعنی تجاوز به حریم خصوصی، اون موقع آسیب نرساندن به شخصیت اون طرف و یا مراعات کردن عشقش اصلاً معنی نمیده

من اگه باعث مزاحمت بشه برخورد تند اما بدون بکار بردن کلماتی با بار معنایی توهین آمیز میکنم اما اگه اینم جواب نده نه تنها بهش میگم بدو گمشو و شدیداً تند حرف میزنم بلکه تهدید به پیگیری قانونی هم میکنم

حتی با اینکه مرد هستم😐

بهرحال کم ندیدم دختر/پسر با این مزاحمت ها مشکلات جدی براشون پیش اومده و از یک حدی به بعد این مزاحمت ها شوخی بردار نیست و باید جدی گرفته بشه

باز تاکید میکنم تاپیک فقط انتقال تجربه است ولاغیر . اگه تجربه هست بگید . صرفا فقط گفتن تجربه !!!! . تاپیک نه در مورد عشق است نه فلسفه نه درس اخلاق . یک جور میخام فقط خاطراتی از مزاحمت و سریش بودن دارید اگه دارید بگید . مخصوصا بانوان چون بیشتر آنها در معرضن . لطفا آقایون فضا رو برا خانمها بزارید راحتم که می دونم اونقدر باشخصیت هستید چنین می کنید . ابدا منظور بانوان کل جامعه آقایون نخواهد بود !!!!!!!!!

برای مثال :   من خودم پسری بمدت 1 ماه در دانشگاه چنان سریش شده بوده که جانم به لبم رسیده بود زنگ می زد کلی حرف می زد قطع میکردم باز مزاحم میشد بحثشم ازدواج بود ولی می دونستم هدفی دیگه داره برعکس همکلاسیهای آقا دیگه داشتم چنان باشخصیت بودن که نگو .   این آقا پسر بعدا مشخص شد من یکی از پروژهای مخ زنیش بودم  من کمی خجالتی بودم همینم کار دستم داد . اول تو رودربایستی قبول کردم حرف بزنیم البته فرد محترمی رو واسطه کردن من تو رودربایستی اون استاد گیر افتادم . ایشون چنان نقش بازی می کردن حتی پسرها گولشو میخوردن کسی باور نمی کرد چنین آدمی باشه . یه روز 2 شب زنگ زد کل خانوادم بیدار شدن از خجالت آب شدم با یه خط ناشناس بود . باور کنید هرچی محترمانه رفتارکردم مسعله من بدتر شد تا با تهدید و کمک اون واسطه نجات پیدا کردم .  چنان ابراز علاقه می کرد  چنان پسرخاله شده بود که تعجب می کردم  هی میگفتم جناب محترم من قصد ازدواج ندارم  هی میگفت عجله نکن و....

تجربه دیگه  :   چقدر ما داشتیم  طرف چنان پرو بود و سریش دختر مردم رو تو جایی گیر می انداخت و دختر بدبخت مجبور می شد بدتر نشه نامه یا هدیه پسر رو قبول کنه که شر اون مزاجم کم بشه  و نجات پیدا کنه بعد طرف رفته همه جا پرکرده من با فلانی دوستم نامه بهش دادم هدیه دادمش . و آبرو اون دختر معصوم بی پناه بالا پایین بشه .  یه مورد بود طرف به اسم خواستگاری اومده بود جلو بعد مدتی کش دادن الکی موضوع  پیام خصوصی داده بود به مادر دختر . خواستن برن شکایت کنن ترسیدن کسی بفهمه مردم قضاوتشون کنن چون تو شهر کوچک بودن خبرها می پیچید مجبور شدن برا آبروشون کوتاه بیان اما اون مزاحم و هم بی جواب نزاشتن البته

فکر کنم بسیار مورد داریم به اسم خواستگار مزاحم دختران مردم شدن . منظورم پسران خوب و با شخصیت ابدا نیست

سلام 

منم به نوعی دچارشم نمی دونم چرااماشده جزء روتین زندگیم..همیشه همه جاهست نمی دونم چی براش جالبه من نه تیپ خاصی می زنم نه خبری ازچراغ سبزیه نه هیچی دیگه..چندسالی شده چی بگم بهش واقعامشکل منم هستش ولی خوب بی تفاوتم نسبت بهش می گم خسنه میشه میره،اهمیت ندیم بهتره چون وقتی توجهی نبینه میره...ولی بار روانی زیادی برای طرف داره این سریش بازی یارو هههههه هرجابری اونم هست..

خحالت کشیدن و رودروایسی تو اینجور موارد درست نیست اگه شما قاطعانه جواب ندی طرف هنوز کورسویی امید تو دلش برای بدست اوردن شما باقی میمونه

من نمیگم نه رو بکوب تو صورتش ولی باید جوری جواب بدی که خودش بفهمه اصرار بی فایدس و شما قصد اشنایی ندارین اما اگه بازم تکرار کنه و دست برنداره این دیگه میشه اذیت و ازار 

خصوصا اقایون اینجورین و فکر میکنن بزور میتونن طرف و راضی کنن 

سلام 

به هر حال وقتی می بینم یک نفر خانم اومده و با من خوش برخورده و میخواد ارتباط بگیره، سعی میکنم ناامیدش نکنم ولی اگه بخواد توی زندگی و کارهای روزمره من کنجکاوی کنه واقعا تحمل نخواهم کرد و به نحوی بهش می فهمونم که دست از سرم برداره

من از آدم‌های کنجکاو خیلی بدم میاد

اگر هم مرد باشه که دیگه نحوه برخورد خاص خودش رو داره 

اگر خواستگار باشه که دیگه طبق اصول رفتار خواهم کرد

اگر مادر خواستگار باشه مثل همین چند وقت پیش که جواب رد داده بودم و اونا رفتن دورهاشونو زدن و دوباره بعد یک ماه به ما زنگ زدن و دوباره اصرار کردن، در عین احترام بهشون توضیح میدم که قطعا مواردی بهتر از من پیدا خواهید کرد و...

سلام

به نظرم یه سمت ماجرا خودمون هستیم، وقتی جوابمون منفیه، دلیلی نداره رو دروایسی داشته باشیم، یا غیر مستقیم نظرمون رو بگیم، 

وقتی ما جواب منفی مون، صریح و در عین حال محترمانه باشه و جوری نباشه که کوچکترین امیدواری به طرف مقابل بده، فکر نمی کنم، اون شخص هم بخواد رو خواسته ش پافشاری کنه و خودش رو کوچیک کنه. 

در مورد کسی هم که برخلاف میل شما مدام تماس میگیرن، دلیلی نداره با دروایسی رفتار کنید، چرا باید جواب تماس یا پیام یه مزاحم هر چند آشنا و همکار رو بدین، باید بگین که دوست ندارین بهتون زنگ بزنه، اگه توجه نکرد بلاک کنید. 

در مورد مرز عشق و مزاحمت پرسیدین،

به نظر شما عشق و علاقه یه طرفه معنی داره؟ 

وقتی علاقه ای از سمت یکی از طرفین وجود نداره، به نظرتون پشتکار مزاحمت محسوب نمیشه؟ 

این  کاملا قابل درکه که گاهی بعضی افراد، دست خودشون نیست، ممکنه دچار یه علاقه یه طرفه بشن، 

اما بیشتر از حداکثر دوبار مطرح کردن وجواب منفی شنیدن، به نظر من مزاحمت محسوب میشه. 

فرمودین آیا عشق دیگران به ما مربوطه؟ 

درصورتی که در ایجاد این عشق خودمون نقش نداشته باشیم و آگاهانه به صورت نامحسوس سیگنال هایی نفرستاده باشیم، نه به ما مربوط نمیشه، 

محترمانه رفتار کردن و درک طرف مقابل هم محدودیت هایی باید داشته باشه، وقتی طرف قابل شما رو درک نمی کنه، به خواسته تون احترام نمی ذاره دلیلی نداره، شما درکش کنید. 

وقتی کسی داره با رفتارهاش بهتون آسیب میزنه، چرا باید شما نگران آسیب دیدن اون شخص باشین؟

یکی از عصبی ترین و حرصی ترین کاربرایی هستی که میشناسم نشده کامنت بذاری و تمام تقصیرا رو گردن هم جنسان خودت نندازی معلومه حسادت زنانه در وجودت خیلی شدیده 

زورت میگیره بقیه خانما بهشون توجه بشه چون تو جذابیت پایینی داری واسه همینم ادعا میکنی همه صداشونو نازک کردن و عشوه اومدن و .... 

چطور تو یه تاپیک دیگه گفتی صدات نازک نیست الان میگی صدام نازکه 

نه صدات نازکه و نه جذابیت خاصی داری همینه که از بقیه زنا متنفری و عین یه حسووود ادعا میکنی از قصد کاری میکنن تا پسرا مزاحمشون بشن 

به دختر فامیل 

خانم مگه شما خدایی یا علم غیب داری یا ذهن خوانی میکنی 

که به خودت اجازه قضاوت میدی و همه رو از دم متهم میکنی میگی عمدا عشوه میان 

خداترسی هم خوب چیزیه والا 

کاش مزاحمت ها در حد تلفن و پیامک باشه 

وقتی گوشی طرف هک بشه و تهدید بشه به پخش عکس و مطالب شخصی 

یا مثلا بیاد تهدید کنه میاد دم در خونتون و به بابات میگم که این شرایط برای دختری که پدر با ابرو و حساسی داره خیلی سختتره 

یا یه زمانی مد شده بود اسید میپاشیدن 😱

خدا رو شکر اعدام گذاشتن کم شد من انقد بچه بودم میترسیدم  کلی قربانی داشتن خانمهای جوانی که زیبایی و بیناییشون رو از دست دادن روحشون نابود شد

یا یکی رو شنیدم اقا اخلاق بدی داشت جدا شدن دختر کوچیکشون پیش خانم بود پسر بزرگشون پیش پدر خانم پیش پدر و مادر زندگی میکرد ابرومندانه میرفت میومد و شاغل بود 

یه بار عصر از سرکار برگشتنی وقتی میخاست درو وا کنه بره تو مردک روانی چاقو زده بود خانمرو خدا نجاتش داد 

یا تجاوز هست که دیگه حیفه به طرف حیوون گف 

چه قدر دلم میسوزه برای دخترایی که عشق یه طرفه دیدن از پدر تهدید دیدن تنشون لرزید پدر و برادرش نفهمه و پسره ابروشو برد خانواده از خونه انداختنش بیرون😢

 خدایا خودت همه رو از شر ادمهای بد دور نگه دار

کاش شعور این رو هم دخترا هم پسرا داشه باشن که از یکی خوشت اومد ابراز کردی طرف گف نه ادم باشی بکشی کنار قرار نیس هرکیو خاستی اونم بخاد تورو کاش کینه ای و خودخواه نباشیم

یه مورد بود اقا رفته خواستگاری خانم گفته نه به دلم ننشسته اقا هی زنگ میزده میرفته محل کار خانم که تو داغونم کردی غرورم خورد شد و فلان خانم میگف هم عذاب وجدان گرفتم هم ابروم پیش همکارام رفته

نمیدونم این غرور فضایی مردها از کجا میاد که من دس رو هر کی گذاشتم باید مال من بشه 

یه مطلب جالبی بود میگف 

وقتی دست رد به سینه یک مرد میزنی، غالبا تا زمانی که نگی یا نفهمه متاهلی یا دوست پسر داری ول نمیکنه، و این معنیش اینکه اکثر مردها  به حضور یه مرد دیگه تو زندگیتون احترام میزارن، نه به حق انتخاب شما!

کاملا حقه چون زن رو ناموس مرد میدونن نه انسان با حق انتخاب و اراده

به نظرم کاملا محترمانه اما قاطعانه جواب بدید. فرد مقابلم وقتی متوجه میشه تصمیمتون قطعیه دیگه ادامه نمیده

اگه غیر مستقیم عمل کنید ممکنه فکر کنه به قول پسرا شما دارین ناز میکنین

من با صفت سیریش موافق نیستم 

کلمه جالبی نیست 

عشق مقدسه حتی اگه از رو خودخواهی هم باشه بازم این کلمه یه خورده سنگینه چه دختر چه پسر فرق نمی کنه 

من یه تجربه دارم: یه خواستگار داشتم خیلی  پیگییییییر بود خیلییییی

من به هر زبانی که میشد بهش گفتم  که قصد ازدواج باهاش رو ندارم

به واسطه گفته ام فایده نداشت  

در واقع یه جلسه ملاقات تو کافی شاپ داشتیم 

هر چی اون خوشش اومده بود من اصلا و ابدا به دلم نشسته بود 

خلاصه پیگیییییر بود تا دیگه به نقطه بلاک شدن رسید 

یه روز از یه خط ثابت بهم زنگ زدن 

مادرش بود 🤦‍♀️🤦‍♀️

منم کلا نقطه ضعف ام مامان ها هستن 

خیلی سخت بهشون نه میگم مخصوصا اون مظلوم ها 

بنده خدا زنگ زده بود میگفت دل پسر من پیش شما مونده فقط بگو چرا نمیخوایش 

هر شرطی بزاری قبول ه و فلان 🙁😟

خدا نصیب نکنه نمیدونین چه حس 

وحشتناکی داشتم 

حس میکردم گیر افتادم هم دلم می سوخت هم واقعا نپسندیده بودم خدا شاهده هیچ ناز و عشوه ای هم در کار نبود 

نمیدونستم چیکار کنم 

هر بهانه چرت که به ذهنتون برسه اون موقع گفتم که فقط مادره رو قانع کنم 

که پسر شما مشکلی نداره مشکل از منه :/

بماند که یه سال بعدش مادرش دوباره زنگ زد 

من یه بهانه دیگه آوردم 

از اونجایی که دروغگو کم حافظه میشه 😅😂

مچم رو گرفت گفت تو  اون موقع که گفتی فلان 

خلاصه این دفعه هم ضایع شدم هم دوباره حس گناه داشتم 

اونجا بود که واقعا دیگه از این همه اصرار درمونده شده بودم خیلی داشتم  اذیت میشدم 

بماند که همچنان ایشون در بلاک به سر میبرم 😑😑

به سوال کننده 

ببخشید بابت این که، اولش متوجه نشدم ، منظورتون فقط تجربه و خاطره ست، نه نظر.

ای کاش کسی که به معیارامون نزدیک باشه سریش بشه

من مشکلی ندارم باهاش حتما آشنا میشم

ولی اگه از اول نپسندیده باشمش و حسی نباشه سریش بشه تبدیل میشه به تنفر 

من کم محلی میکنم و اگه از یه حد به رد بشه بلاک 

بله دقیقا منظورم فقط گفتن تجربه است نه نظر . تجربه ای دارید بگید

خیلی حس بدیه

بدونی کسی بهت علاقه مند شده و اون کسی نیست که تو بخوای

من معمولا اینجور وقتا کاری میکنم که طرفم نتونه حرفش را بزنه چون معمولا این افراد دنبال یه فرصت هستند تا صحبت کنن و اگه حرف بزنه من خبلی خیلی ناراحت میشم که دلشو را بشکنم یا بگم به درد هم نمیخوریم برای همین کاری میکنم که موقعیت بیان اون احساس براش پیش نیاد احتمالا اینطوری خودش کم کم متوجه میشه که حسش درست نبوده

دوران لیسانس با یکی از همکلاسی ها همینکارو کردم 😔

جایی که بود نرفتم

تنها باهاش صحبت نکردم

شمارمو بهش ندادم و...

فکر میکنم راحت تر کنار اومد تا اینکه بیان میکرد و رابطه همکلاسی بودنمون هم به هم میخورد.

خلاصه شرایط سختیه انشاالله دل هرکسی پیش کسی گیر کنه که اونم همین حسو بهش داشته باشه.

برای خودمم عشق یک طرفه پیش اومده و میدونم چقدر سخته اما طرف مقابلمو درک کردم و قبول کردم همونطور که من اون اقارو نپسندیدم این ادمم میتونه منو دوست نداشته باشه و در عشق هیچ اجباری نیست.

ولی لطفا دیگه عنوان سیریش را نیارید/: 

سلام ‌.خودمم چند سال اینجور بودم و به یکی از فامیلامون خیلی علاقه داشتم .اما الان فهمیدم که اصلا ارزش نداره شخصیت یک مرد زیر سوال بره

سیریش ترین دسته پسران پسرای مهرماهین
مگه میشه ازشون خلاص شد
فقطم حس و علاقه خودشون مهمه واسشون به زمین و زمان چنگ میزنن که بپذیریشون یا تورابطه نگهت دارن
خیلی سخته خوتو از بندشون جداکنی
خلاصه من هرچی میگفتم من هیچ حسی بهت ندارمو فلان طرف نمیفهمید درواقع نمیخواست بفهمه
غرورم که هیچ
با سیاست و منطقای داغون هزارو یک دلیل میچینند که راضیت کنن
یعنی فقط اراده فولادی میخوای اینارو جداشون کنی...به معنی واقعی کلمه آویزونن
در نهایت منم از سیاستم استفاده کردم و بازی ای چیدم که فریب خورد و خود واقعی و خودخواهشو نشون داد و بعد ازاون همه ی درای ارتباطیو بستم و دیگه تمام!!!

بزارین ما پسراهم بگیم از سریش بودن شما دخترا😄

اقا یکی از دخترا فامیل منو دوست داشت هر چند وقت یکبار پیام میداد بیا حداقل همو ببینیم باهم جرف بزنیم شاید نظرت برگشت منم چون به چشم خواهر میدیدمش اصلا قبول نمیکردم. 

لطفا مراعات کنین مگه خودتون پدر و برادر ندارین.اییییییشش🤣

بزرگوارانی که معنی جمله ها رو نمیفهمن و قصد بنده رو از نظرم متوجه نمیشن لطف کنن من رو خطاب نکنن که بیشتر از این خودشون سبک نشن. با تشکر و احترام

متأسفانه یک جامعه وقتی دچار معضل میشه نیمی از اون همین خانمها و زنان هستن که گناه ویرانی جامعه به گردن اونها هم هست. زنان جامعه ی امروز با همه ی پیشرفتی که در اونها میبینیم و توی نظرهای قبلم هم نوشتم که از این پیشرفت خوشحالم ولی با همه این پیشرفتها از نظر اخلاقی و روابط متأسفانه راه رو درست انتخاب نکردن. حالا اگر شما میخوای غیر از این رو تأکید کنی که هست بفرما روی نظر خودت وایسا. ولی چیزی که ما میبینیم و روانشناسها میگن و جامعه شناسها مینویسن عین حقیقته.

در ضمن خانم کوچولو سن بنده حدود 35 هست و به لطف خدا دو سال داره میگذره که متأهلم و یک خانم متأهل به زندگیش پایبنده و نیازی به توجه دیگران نداره. از سن ماها حسادت گذشته خانم کوچولو. من وصف حال جامعه ی امروز رو نوشتم و گفتم بیشتر زنان و دختران جامعه امروز اینطور هستن و همه شون رو نگفتم. اگر سواد داشته باشی نوشتم 70 درصد دچار این مشکلها میشن. خوبه به درصد هم نوشتم ولی باز هم متوجه عرضم نشدی.

چند روز پیش توی اداره بودم که دختر خانم جوونی اومد حدود 23 24 یا 25 ساله نشون میداد. ما توی شرکت وابسته آگهی استخدام زده بودیم اون دختر خانمم از مراجعانی بود که اومده بود برای استخدام. من نه نظری میدم و نه ازم در این مورد نظر میخوان. رییس بخشمون که یه آقای جوون هست و معاونشم خانمش هست مربوط به این کارن. دختر بیچاره اومده بود التماس میکرد من به این شغل نیاز دارم و واقعا لیاقت این کار رو دارم ولی خانم .... همسر رییسمون شوهرش رو کشوند کنار گفت حق نداری دختر استخدام کنی. تو قول دادی گفتی تو آگهی فقط آقایون جذب میشن این از کجا اومده؟ واقعا هم توی آگهیمون فقط استخدام برای آقایون منتشر شده بود. راستش یک لحظه دلم سوخت با خودم گفتم اگر خانمهامون توی هر جایگاهی که بودن درست برخورد میکردن و اون هفتاد درصدی که فازغ از جنسیت برخورد نمیکنن مثل اون سی درصد دیگه که ضرری برای اجتماع ندارن بودن الان اون دختر بیگناه از کاری که خودشم حس میکرد لایق ترین برای اون کاره محروم نمیشد.

ای کاش زنان ما جایگاه خودشون رو بهتر میشناختن و ای کاش کاربرای اینجا متوجه منظور ما میشدن. دیگه کم فهمی دیگران از گناه ما نیست. چه کنیم؟

سلام

یک مورد عاشق و دل خسته ی الکی ما شده بود(بچه بودیم هااا ولی همش میگف این زنه منه و ول نمیکردفقط۴سال ازمن بزرگترهستند)

یک شب تویک مکان تفریحی به بهانه تاب بازی من ایشون گفتن اگه خاستگاریت بیام زنم میشی گفتم نه😶

گفت من میخامت به من میدنت

ماهم گفتیم بهش خب که چی من که نمیخام

هیچی دیگه ایشون الان زن دارن..ماهم که اینجاییم ولی خیلی اذیت شدم بعدچندسال ول کرد رفت..ایشون عصبی بودن و تحمل هیچ چیزیو اگه برخلاف میلشون میبود نداشتن برای همین خیلی اذیت شدم

اصرار کردن یکی دو بار اون هم محترمانه بد نیست ولی اره سیریش بودن بحثش جداست.

یکسال پیش خواستگاری داشتم که اصرار های خودش و خانوادش تبدیل شده بود به مزاحمت حتی میترسیدم سرکارم برم.مامان و بابام مراعات میکردن چیزی نمیگفتن،تا اینکه برادرم تماس گرفت باهاش گفت دوستانه تمومش کن وگرنه مجبور میشم طور دیگه ای برخورد کنم.چند روز هم طفلکی برادرم میومد منو میبرد خونه که اقا مزاحم نشه.

حسادت زنانه به تاهل و تجرد نیست 

برای خودم پیش اومده که پسری سعی کرده توجهم رو جلب کنه فلان زن متاهل از حسادت و فشار برافروخته شده و دقیقا عین تو رفته گفته اینا به عمد کاری میکنن دلبری کنن در حالیکه هر رفتاری کردم رفتار عادی خودم بوده 

اون از حسودی سوخته بود 

هفتاد درصدی هم که گفتی از سر بی انصافی و کینه ت از زنا بود 

وگرنه مگه تو آمار گرفتی؟

نه خدا هستی نه تو مغز و فکر دیگران هستی که بخوای حکم صادر کنی فلانی عمدا عشوه اومده یا نیومده 

با توجه به اکثر کامنتات میگم یه فکری به حال این ویژگیت بکن

آقایون مگه عقل ندارن مگه آدم نیستن که بخوان به خاطر خانما منحرف بشن 

عادت کردید مقصر گند کاریای آقایونو خانما جلوه بدید؟

اتفاقا همین حرفتونم تحت تاثیر حسادت زنانه ست 

برای خودم پیش اومده که پسری سعی کرده توجهم رو جلب کنه فلان زن متاهل از حسادت و فشار برافروخته شده و دقیقا عین تو رفته گفته اینا به عمد کاری میکنن دلبری کنن در حالیکه هر رفتاری کردم رفتار عادی خودم بوده 

اون بالاییه که پررنگش کردم عین پیام خودتونه. متأسفم اگر میدونستم یکی اینجا هست که دلش از جای دیگه ای شکسته مراعات حال اون رو هم میکردم. بنده خدا من از کجا بدونم یه خانم شوهرداری (که احتمالا بزرگتری از خانواده اون پسر بوده) شما رو نخواسته برای اون مرد در آستانه ازدواج خانواده ش؟ اون حسادت نکرده عزیز. یک چیزی دیده از برادرش و طرز تفکر اشتباهش راجب شما. من خودم بارها دلسوزانه نذاشتم پسرهای فامیل(نزدیکها) به خاطر تشخیص اشتباه با زنها یا دخترهایی که باهاشون تناسب ندارن ازدواج کنن. چه بسا اون خانم دیده اصلا اون پسر لیاقت شما رو نداره نخواسته اون وصلت صورت بگیره و قصد و غرض بدی با شما نداشته. چرا از دیده خیر نمی بینی؟ از قضا خودم از خانمهایی هستم که در فامیل نزدیک محاله کسی خواستگاری بره و با من مشورت نکنه. منظورم خواهرزاده و برادرزاده و برادرشوهر و اینهاست. من هم به چشم یک بزرگتر دلسوزانه باهاشون صحبت کردم و تا جایی که شده منصرف شون کردم. این اصلا ربطی به حسادت زنانه نداره خواهر گلم. متأسفانه تجربه بد شما از اون زن و نوع برخوردی که باهاتون داشته و سنگی که جلو پاتون انداخته باعث شده که نظرهای من رو توی این پست هم به دیده حسادت زنانه من بذارید. در حالی که هر خواننده فهیم و بی غرضی متوجه میشه که من نوعی منظورم از اون پیامها چی بوده. 

من عرضم اون نیست و متهم کردن زنها نیست. عرض من جامعه ایه که امروز به این روز افتاده. میتونید از نگاه یک جامعه شناس به فرض برید وارد نی نی سایت بشید و وضع و حال خانمهای امروز جامعه رو بخونید و با دغدغه هاشون آشنا بشید بلکه کمی دست تون بیاد حرف من چیه. همینجوری از پشت اون صفحه کلید که نمیشه کیلویی نظر داد. 
در آخر من حسود از صمیم قلبم برای همه زنان ایران آرزو میکنم روزی برسه که ارزش و اندازه خودشون رو بهتر و بیشتر از امروز بشناسن. اگر این حسادته و این دیدگاه موشکافانه به جامعه رو حسادت میبینید دیگه حرفی ندارم و خوشحال میشم از اینکه حسود باشم. در هر صورت تفاوت نوع نگاه کی مثل من تا یکی مثل شما از زمین تا آسمونه و اصلا ادامه ی صحبت بین امثال من و شما اشتباهه. به همین خاطر من با کمال میل قبول میکنم که حسودم و از اینکه من رو حسود فرض کردید اصلا ناراحت نشدم و ذره ای ناراحتی به دل خودم راه ندادم و نمیدم. مهم حقیقته که هر جا باشم حقیقت رو میگم. زن و مرد هم برای من هیچ تفاوتی ندارن. از نگاه انسانی به جامعه نگاه میکنم. مگر میدون جنگ بین مذکر و مؤنثه که بخوام به نفع یا ضرر همجنسهام بنویسم یا ننویسم.خیلی کامنتها هم بوده طرف همجنسهای خودم رو گرفتم. بسته به موضوع. بسته به زمینه ی پست. حالا اینکه به کسی خوش نیاد و ما رو متهم به هر چیزی میخواد بکنه اهمیتی نداره. خوش باشید. 

برای خودم پیش اومده که پسری سعی کرده توجهم رو جلب کنه فلان زن متاهل از حسادت و فشار برافروخته شده و دقیقا عین تو رفته گفته اینا به عمد کاری میکنن دلبری کنن در حالیکه هر رفتاری کردم رفتار عادی خودم بوده 

اون بالاییه که پررنگش کردم عین پیام خودتونه. متأسفم اگر میدونستم یکی اینجا هست که دلش از جای دیگه ای شکسته مراعات حال اون رو هم میکردم. بنده خدا من از کجا بدونم یه خانم شوهرداری (که احتمالا بزرگتری از خانواده اون پسر بوده) شما رو نخواسته برای اون مرد در آستانه ازدواج خانواده ش؟ اون حسادت نکرده عزیز. یک چیزی دیده از برادرش و طرز تفکر اشتباهش راجب شما. من خودم بارها دلسوزانه نذاشتم پسرهای فامیل(نزدیکها) به خاطر تشخیص اشتباه با زنها یا دخترهایی که باهاشون تناسب ندارن ازدواج کنن. چه بسا اون خانم دیده اصلا اون پسر لیاقت شما رو نداره نخواسته اون وصلت صورت بگیره و قصد و غرض بدی با شما نداشته. چرا از دیده خیر نمی بینی؟ از قضا خودم از خانمهایی هستم که در فامیل نزدیک محاله کسی خواستگاری بره و با من مشورت نکنه. منظورم خواهرزاده و برادرزاده و برادرشوهر و اینهاست. من هم به چشم یک بزرگتر دلسوزانه باهاشون صحبت کردم و تا جایی که شده منصرف شون کردم. این اصلا ربطی به حسادت زنانه نداره خواهر گلم. متأسفانه تجربه بد شما از اون زن و نوع برخوردی که باهاتون داشته و سنگی که جلو پاتون انداخته باعث شده که نظرهای من رو توی این پست هم به دیده حسادت زنانه من بذارید. در حالی که هر خواننده فهیم و بی غرضی متوجه میشه که من نوعی منظورم از اون پیامها چی بوده. 

من عرضم اون نیست و متهم کردن زنها نیست. عرض من جامعه ایه که امروز به این روز افتاده. میتونید از نگاه یک جامعه شناس به فرض برید وارد نی نی سایت بشید و وضع و حال خانمهای امروز جامعه رو بخونید و با دغدغه هاشون آشنا بشید بلکه کمی دست تون بیاد حرف من چیه. همینجوری از پشت اون صفحه کلید که نمیشه کیلویی نظر داد. 
در آخر من حسود از صمیم قلبم برای همه زنان ایران آرزو میکنم روزی برسه که ارزش و اندازه خودشون رو بهتر و بیشتر از امروز بشناسن. اگر این حسادته و این دیدگاه موشکافانه به جامعه رو حسادت میبینید دیگه حرفی ندارم و خوشحال میشم از اینکه حسود باشم. در هر صورت تفاوت نوع نگاه کی مثل من تا یکی مثل شما از زمین تا آسمونه و اصلا ادامه ی صحبت بین امثال من و شما اشتباهه. به همین خاطر من با کمال میل قبول میکنم که حسودم و از اینکه من رو حسود فرض کردید اصلا ناراحت نشدم و ذره ای ناراحتی به دل خودم راه ندادم و نمیدم. مهم حقیقته که هر جا باشم حقیقت رو میگم. زن و مرد هم برای من هیچ تفاوتی ندارن. از نگاه انسانی به جامعه نگاه میکنم. مگر میدون جنگ بین مذکر و مؤنثه که بخوام به نفع یا ضرر همجنسهام بنویسم یا ننویسم.خیلی کامنتها هم بوده طرف همجنسهای خودم رو گرفتم. بسته به موضوع. بسته به زمینه ی پست. حالا اینکه به کسی خوش نیاد و ما رو متهم به هر چیزی میخواد بکنه اهمیتی نداره. خوش باشید. 

 اون مدل زنها بعضیهاشونم هستن که آدمهای نادانی هستن و به زور میخوان انتخاب پسرشون رو اجازه ندن که منجر به ازدواج با طرف بشه. از هر دختری توی این مملکت بپرسید از هزارتاش 800 تاش توی زندگیش به مخالفت مادر یارو برخورده و این موضوعیه که توی ایران برای کمتر کسی پیش نیومده. این موضوع ربطی به نظر من نداشت خواهر محترم. اونها زنهای امر به معروف و نهی از منکری بینشون زیاد پیدا میشه که توی اتوبوس میخوان گیس دخترها و خانمها رو بکشن. من خودم توی خیابون مورد پیش اومده چند سال پیش یک زنیکه گیر داده بود میگفت چرا روسریت کوتاهه و رژ پررنگ زدی و اینطوری پسرهای ما رو منحرف میکنید. ما جوون داریم و از این حرفها. البته روی حساب بزرگتری کوچکتری و اینکه آدمهای نسلهای قبله سرم رو انداختم پایین و باهاش دهن به دهن نشدم و خودمو به اون راه زدم. من معتقدم بی احترامی به بزرگترها برکت رو از جامعه میبره(حالا این بماند).

خوب حالا که چی. این موضوع که فلان زنهای نسلهای قبل دخترهای امروز رو نمیفهمن به نظرهای من توی این پست چه ارتباطی داشت اصلا؟

کلا تاپیک من منحرف شد

و کسی اصلا درست و حسابی دقت نکرد من چه پاسخی می خواستم

لطفا سوالات و دقیق بخونید بد نیست بخدا

به سوال کننده 

 تجربه قابل ذکری در این مورد ندارم، خوشبختانه. 

چقدر شما قضاوت میکنید 

اصلا قضیه ازدواج نبود و اصلا محیط فامیلی نبود و اصلا اون خانم هیچ نسبتی با اون آقا نداشتن اصلا بی خیال 

به سوال کننده

تجربه هاشونو گفتن دیگه. هر کی هر چی داشت گفت. 

به دختر فامیل

باشه فهمیدیم شما از زنهای امر به معروف کن و نهی از منکر کن هستید

به به دختر فامیل

بی خیال باشید هنوز اینتجور افرادو نشناختید؟ اینا به هر واسطه ای قصد تخریب زنهای ایرانی رو دارند چون خودشون نمیتونند خوشتیپ باشند باید همه رو به فحاشی و تهمت بگیرند تا آروم بشن. براتون اهمیتی نداشته باشه به حال خودشون بذاریدشون اینقد بددهنی میکنن تا خسته بشند. زندگی شما بیشتر از دهن به دهن شدن با امثال اینها ارزش داره .