خانواده برتر

نمیشه که نخندید.:)))))))))

هر چی دوست دارید بگید.من که تجربه ندارم ایشالا بزودی قسمتم بشه یادتون میدم البته با حفظ شئونات اسلامی!:))

اگه نازنازی بودن:

جیگرمی ،نفسی

اگه داش مشتی بودن:

سالارمی ،سروری

نه ولش کن،اینا خیلی بی حاله:))

حالا بذار ایشون ی خرده نازتو بکشه بعد شما هم یاد می گیرید. مردا مثل ما خیلی سمعی نیستن.همین که به خودت برسی از صد تا حرف عاشقونه بهتره.

به خودت برس،مثل یک پرنسس بگو من بهت افتخار می کنم.البته وقتی قابل افتخار کردن بودن!

بهش بگو جیگرتو خام خام بخورم یا بپزمش اول؟

خخخخخخخخخخخخ

وقتی یه چیزی ازت خواست مثلا ازت خواست یه لیوان آب براش بیاری یا امثال این بگو چشم سرورم یا چشم تاج سرم

از الفاظی مثل زندگیم نفسم عسلم عشقم جیگرم زیاد استفاده کن

ته اس ام اسات بنویس بووووووووووس

موفق باشی

یااااااسِِِ با احــــــــســـاسَََََم

چشم وچراااااااااااغِِِِِ دلــمممممم

روشنی ِِِِ قَلبــــــــــــَــــــــــــممم

صـــــــفاااااااااااااااااااای سینـــــــــــه م

قراااااااااارِِِِِ دلـــــــــــــــــمممممم

قَـــــــــــللللللبِ قشنگــــــــــمممممم

________________

سلام،عزیزه،قد شلالم، چشم کالم،،،،،داخل آبادی میگرده،ای خدا چقدر این دلبر فهلیانی،بی خیاله،،،، بردارم،و خون،دل،گلم،ازت بنویسم،،،اگر بخام ترک کنم دلبر فهلیانی،خدا،زیر خاک بپوسم،،،،اگر دنیا، بشه گل، من به جزء گل فهلیانی،خدا،گل دیگه ای نمی بینم،،،،،خدا پا نمیگذارم، باغچه،کسی،گلش،بچینم،،،، خدا چهره،ات غمگین،نگیر دلم خونه،،،،خدا این دلم و داغ دلبر فهلیانی،شب  و روز مجنونه،،،،،اون دو تا چشمات،چاقو،به دست خدا دلم پاره کرد،،،،خدا داغ دل دو تا زانو،ام ،خم،کرد،،،،زین کنید اسب خوشی،تا بروم،پیشش،امشب،،، نفسش،شنیدمه، نمیروم،،    امشب و خواب،،،،منو قد شلال نابود میکنه،،،گل چشم کال ها میکوشه،،،، خودم،میدانم،اخرش،گل فهلیایی، می‌کوشم ،،،،گل فهلیانی،عاشق،کسی دیگه،شده،،،،زنگ ازش میزنم،خدا جواب،منوچ خان نمیده،،،،هر چی دعا کردم،چیزی،برام نکرد،،،گل فهلیانی،که من جانم،براش میدادم،رفت،و دیگه نگاهم،نکرد،کافر،،،،،خدایا اخرش،اسیرم،کردی،،،،و داغ،چشم های،دلبر،فهلیانی،  بی چاره،ام،کردی،،،

سلام ،،،های،دلبر،دلبر،دلبر،،،، دلبر شب تاریک،،،،خدا چه به روزم اورد،  یار قد باریک،،،،،،چه خوشه،مال بار کنه،دلبر فهلیانی،را نبینم،،،،بروم سر ،مال،گل فهلیانی،تنها بشینم،،،وای،ابرو،کمان  چشم شکاری،،،،وای،خبر و این گوشه،دلم،گل دیگه نداری،،،،میخام بگم از درد،هایم،مگو که درد نداری،  درمان درد من پیش شمایه،تو هم بی خیالی،،،،،میخام بگم و،غم هایم، مگو که غم نداری،،،،،درمان غم هایم،پیش،شمایه،،تو هم بی خیالی،  کاکا برنو،را بردار بیا که فهلیانی،ها را دیدمه،،،،دلبر فهلیانی، سفید شلال را داخل کوه دیدمه،،،،از روزی ازت دور شدم، از این زندگی سیر شدم،،،دلبر فهلیانی تو لج بازی نکن،،،زیر بار غم پیر شدمه،،،،،یا الله،یا الله، کردم تا دلبر،فهلیانی،را پیدا کردم،،،،،یا الله،یا الله،داره،دلبر فهلیانی،ماشاءالله  داره،،،،،، من بچه شیراز عاشق تفنگ ام،،، عاشق دلبر فهلیانی هر روز و جنگم،،،،چشمات برنو به دست تیر زده داخل قلبم،،،، به خدا،نمی توانم تلافی کنم از درد،،،،خودم دیروز گل را دیدم داخل فهلیان،،،،نگاه کردم به هیکلش،زانو بریدم،،،،وای،،قربان، اون خدا بروم عزیز قد شلالم،،، وای دور،و،دور،نگاهم،نکن،،، وای،بیا  و نزدیکم،،،خدا منوچ خان قدرت میدانه،،،،خدا بالشت زیر سرش،بوی گل میداد،،،،خدا حرف های سردش سوز دلم میداد،،،،

سلام،بی،وفا،دلبر،چی،با،  دلم،کردی،،،،،شکستی،  عهد،توی،راه،ولم،کردی،،، من،تو،را،می خواستم،یار،  روز،تنگم،باشی،،،،،،،    روزهای،پیری،کنار،دستم، باشی،،،،،،دل،و،تو،بستم،  بسکه،عاشقت،بودم،،،،،  هر طرفی،رفتی،من،      روبه رو،تو بودم،،،،،،  من، تو،را،می خواستم،سایه،،، سرم،باشی،،،،،،، بین، این،،همه،دخترها،تو،دلبرم، باشی،،،،،، گل،بیا،برگرد،   دستت،بزار،توی،دستم،،،،،،  برای،دل،پر ،شورم،    چشمان،پر،خرسم،اشکم،،،، دلبر،وقتی،پیشم،رفتی،    گفتی،دوستت،دارم،،،،، چه، کسی،زده،گولت،که از،من، بیزاری،،،،،،،امام،رضا، هیچی،برای،دلم،نکردی،،،، دلبر،منو،نصیب،چه،کسی، کردی،،یار،جونی،هر،جایی، هستی،یادت،بخیر،،،،،،، 

سلام یار من اسیرت میشوم؟ رفیق ایلت میشوم؟صدا بزن تا بیام بلبل باغچه ات میشوم؟جا و دلم ندادی پا سر عشقم نهادی برای من عزیز یارم هر جایی که پا گذاشتی؟رنگ من  زرد زرد آفتاب اصلا نخورده؟    آخه که سرد سرده؟میوه باغ دلت چه کسی خورده؟آخه گل بردن؟     آخه جانم بردن؟بعداز گل سر جای دلبر  منو واسپردن؟اون آدمی انداخت داغ جدایی بین من وتو؟آتش بگیره خدا بمیره و بی وفایی؟پس من چهکار کردم بد کاری کردم دل و تو بستم؟  دیدی تو چهکار کردی بد کاری کردی با من ازدواج نکردی؟       من چهطوری طاقت کنم دردجدایی؟  تو چه داغی نهادی سر دلم دلبر  فهلیانی ناز نازی ندارم؟

هنوزم شعر میگین؟؟ یه مدت شعر دونتون لبریز بود هی فوران میکرد...

با کلید این دست هایت راز این دلم باز میکنی!غم ها را میدی بیرون عشقو پس انداز میکنی!چه پریشانم میکنی تا زلف ها را باز میکنی! مثل رد برق بهاری دلم آتیش میزنی!شوق عشقت عزیزم تا حالا توی جانمه!بی وفایی بی حساب و غم هایت مهمانمه!زیر دوتا ابرو هایت دوباره آتیش روشن شده!  همه ی دنیا دیگه میداند چه با این دلم شده!ای طبیب  درد هایم باز دوباره نا خوشم!دور میایی زود میروی!درد دوری ات میکشم!مگه من برات بیگانه ام!کم سیاست ازم بده!قول قرص محکمی تا قیامت ازم بده!دامن عشقو بگیر تا هر جایی که میرود!بین راه بهاش بحث نکن!گوش عاشق ناشنوایه!کشته و مرده اون هیکلتم!فکری برای حالم بکن!و اون ستاره چشمات نگاه اقبالم بکن!تو گل بابونه ای نازنین بو خوشم

خدایا مگه عزیزم دل نداره!  که هر طوری میخامش فایده نداره!من تا که چشم هایم زیر اشک بو!بیا تا نیمه شب ها برام زودتر بشه!   پرستوی بهاری پرواز کرده!  دنبالش رفتمه منزل و منزل!چه بی رحم هسته پرستوی غزل خوان!      دنبالش آخر میروم زیر این زمین! 

سلام

دوستان عشقم روز اول بهم گفت یه قول بهم بده

گفتم چشم چه قولی بدم

گفت حرف اول و آخر رو من بزنم همیشه

با خنده گفتم نشد دیگهههههه گفت عشقم

بهانه ی زندگیم.دلیل آرامشم.دار و ندارم.بعد از خدا تو رو میپرستمت و ...

گفتم خب خب خب فدای اون زبون شیرینت بشم حرفتو بزن گفت حرف اخر رو من میخام بزنم

و در آخر میخام بگم چشم

هرچی عشقم بگه من میگم چشششششم

و اینجوری حرف آخر حرف آقامونه

الانم عاشقمه دیوونه وااااارررر

منم دیوانه وار میپرستمش