خانواده برتر

ریحان هستم23 ساله از ایران

اول باید دومادو ببینم که مطمئن بشم از کره ی مریخ نیومده!

همچین آدم آسون گیری من به عمرم ندیدم.

سلام  نظرات متفاوته ولی من به شخصه چون از طرف خانواده ساپورت میشم و در اینده نزدیک هم یه شغل خوب دارم(منظورم اینه که نیاز مالی ندارم) حتی با 5 تا سکه هم مشکلی ندارم .

چون مهریه واسه تامین مالی خانوم در صورت خدایی نکرده طلاق یا فوت همسره حالا اگه طرفم حسن نیتشو با دادن این همه  اختیارات به من ثابت کنه خوب مسلما منم بایداینکارو بکنم دیگه.

پس به نظر من 5تا سکه به نیت 5تن در صورت داشتن اختیارات بالا منطقیه در ضمن من20سالمه.                                                                                    یاحق   

جواب سوال رو ندادم!

جواب من منفیه

اما نه بخاطر مهریه کم ،بدبین هم نیستم اما شرایط  مشکوکه!

یا طرف ی کاسه ای زیر نیم کاسشه یا هنوز به بلوغ کامل فکری نرسیده

بله این شرایطیه که من حتما می خوام. (طلاق ، حضانت ، شغل تحصیل و  ... )
 مرحله بعد شناخت و رسیدن به تفاهم و درک و محبت متقابله.

من طرفم رو که بشناسم اگه فرشته هم باشه، این حقوق رو واسه فرهنگ سازی می خوام.

چون بنظرم قانون فعلی چیز غلط و غیر انسانی ایه.

بنظرم این خانم ها هم که میبینید، میگن بدون اینها با مهریه 14 تا حاضرم ازدواج کنم و دم از عشق و ... میزنن، احساساتی برخورد می کنن. دو روز دیگه که ازدواج کردن و با شوهرشون رفتن زیر یه سقف و با واقعیت های زندگی مواجه شدن نظرشون عوض می شه.

زندگی بالا پایین زیاد داره، مردا هم هرچقدر اخلاق داشته باشن، تو زندگی منافعشونو در نظر می گیرن.

وقتی هم کار به دعوا و دادگاه برسه، بعضی از یه بچه 5 ساله هم لجباز تر می شن و کلی از حقوق خانم ها رو پایمال می کنن.
نمونش یکی از کاربرای اینجا، و پاسخ هاشون در مورد ...


اما همه اینها برای فرهنگ سازی و داشتن حقوق مساوی برای روز مبادا (طلاق، دعوا و ...)ست.  و بنظرم باید باشه

اما بعدش برای زندگی کردن و داشتن یه زندگی شیرین، مسائل دیگه رو باید در نظر بگیریم که تو دین و عرف بهش می گن هم کفو بودن.

این هم کفو بودن، یه بعد از بحث روانشناسی شو می تونید تو کتاب قصه های عشق پیدا کنید.

حالا قصه عشق چیه؟

قصه عشق یعنی باید ببینید طرفتون تو زندگی دنبال چی هست و دنبال چی بوده.

خانمی که علاقه زیادی به درس خوندن و ادامه تحصیل داره، با آقایی که با تحصیل خانم ها مشکل داره یا مخالفه نباید ازدواج کنه، و بالعکس . چون حتما به مشکل و دعوا بر می خورن. اگر هم خانم بدلایل حقوقی و ... کوتاه بیاد، همیشه این مساله تو دلش می مونه و این دلخوری اونو نسبت به شوهرش سرد و بی اعتماد می کنه. میگه اگه دوسم داشت به علایقم احترام می ذاشت، خانم سرد بشه آقا به مشکل می خوره و زنجیره وار مشکل ادامه پیدا می کنه.

چون قصه عشق چیزیه که تو ذات آدماست و با قانون و زور و محدودیت نمی شه حذفش کرد.

آقایی که عاشق مهمونی دادن و مهمونی رفتنه باید با یه خانم خوش معاشرت ازدواج کنه تا دو روز دیگه همین مساله براشون معزل نشه!

من یه مثال می زنم، تو دوستان ما یه آقایی هست که عاشق کتابه! ولی درست بر عکس خانمش از هر چی کتابه بدش میاد و خیلی وقتا شده کتاب ها رو اشتباهی انداخته سطل آشغال.

ظاهرشون خیلی خانواده موفقی نشون میده، اما من خودم که چند بار باهاشون صحبت کردم متوجه شدم آقا بخاطر همین مساله بارها به طلاق فک کرده، و تو زندگی آرامش نداره، این خانم و آقا دو تا بچه دارن. خانم هم بخاطر یه سری مسائل پیش اومده حاضر نیست دوباره بچه بیاره در حالیکه آقا دلش بچه می خواد.

به اینها می گن قصه عشق!

روانشناسی می گه قصه های عشق خودتون و  طرف مقابلتون رو بشناسید و در صورت همخوان بودن با هم ازدواج کنید. اینجوری علاوه بر کشش جنسی که بهم دارید چون تو بقیه ابعاد زندگی هم پشت همو دارید و مقابل هم نیستید روز به روز عشق و محبت بینتون بیشتر می شه و زندگی تون مستحکم تر!

حتما عروسی بگیرید

روانشناسان هم تا اندازه‌ای با یافته‌های محققان موافقند.

سال‌هاست که مشاوران خانواده می‌گویند نگرفتن عروسی می‌تواند احتمال طلاق گرفتن یا با مشکل مواجه شدن زوج‌ها را بیشتر کند و به عنوان یک پیش آگهی منفی، نامزدها را از گرفتن چنین تصمیمی باز می‌دارد. مشاوران خانواده می‌گویند عروسی نگرفتن مساوی طلاق گرفتن نیست اما می‌تواند خطر به سراشیبی افتادن زندگی زوج‌ها را بیشتر کند.

پژوهشگران هم در این مورد با روانشناسان موافقند. در گزارش پروژه ملی ازدواج ایالات‌متحده آمده است که برگزار شدن مراسم ازدواج بر رضایت زوج‌ها از زندگی مشترک‌شان تاثیر مستقیم می‌گذارد. به نوشته بی‌بی‌سی، زوج‌هایی که چنین جشنی را برگزار کرده‌اند، کیفیت زندگی‌شان بالاتر بوده و احساس خوشبختی بیشتری می‌کردند.
محققان می‌گویند شاید این مراسم به نحوی سمبلیک نشان می‌دهد که عروس و داماد گزینه‌های دیگر را کنار گذاشته‌اند و انتخاب خود را کرده‌اند و این مراسم به پی‌ریزی پایه‌های این تعهد، جنبه‌ای رسمی می‌دهد یا شاید هم برگزار کردن چنین جشنی نشان می‌دهد

مرسی از درایت کابوی تنها... خواستگارم اینطوری بگه مطمئناً از درب خونه پرت میشه بیرون چون احتمالاً ریگی به کفشش هست.

منتها بنده تحصیل کردم- کارمو دارم- حضانت که قانونی نیست و البته وقتی پدرشو قبول ندارم بچه رو می خوام چکار پس اینم نمیخوام بذار وبال گردن خودش باشه- حق طلاق هم که منطقی نیست از همون اول بخوایم ازین تفکرات داشته باشیم... وقتی قبول کردم زنش بشم ینی همه جوره قبولش دارم... مهریه هم در خاندانم از هزار به بالا بوده و همه هم بعد ازدواج اگه همسرای خوب داشتن بهشون بخشیدن...منتها من به مهریه زیاد اعتقادی ندارم اما علیرغم اینکه مذهبی هم هستم تعداد کم رو هم بهیچ عنوان نمی پذیرم... حداقل 313+1 که تازه همینشم کلی مخالف دارم تو خونه ولی ... قابل قبول میشه براشون اگر خودم بگم.

و من الله توفیق

به آبانی ... :-)

ولی خداوکیلی با مهریه دو رقمی شدیداً مخالفم!ینی ارزش و اعتبار یه دختره دسته گل 14 سکه س؟

خیلی از دخترا فقط ارزشی که پسر با مهریه دادن بهشون میده و می خوان نه سکه هارو... کما اینکه اگه حساب کنیم یه خانم که 14 سکه مهریه ش هست بخواد طلاق بگیره حداکثر 14 میلیون؟؟؟؟؟؟؟چکار میتونه با 14 تومن بکنه؟!خانمی که دیگه هیچ پشتوانه ای نداره...

برای من این چیزا که گفتم واقعیته و مطمئنم علیرغم اینکه پسرهای خوب هم زیادهستن منتها شناختنشون کار خیلی سختیه... و تقریبا نشدنی قبل از ازدواج... خواهر بیچاره من الان داره چوب ازدواج ساده رو داره می خوره... ما خانواده مذهبی هستیم... و خواهر من یکی از پاکترین و بساز ترین دخترهای این جامعه .... داماد وقتی آمد خواستگاری هیچ چیز نداشت ... حتی کت شلوار دامادیشو خودش واسش گرفت ... برگزاری مراسم آبرومندانه و ... جهیزیه کامل با اینکه اصلاً تو شهر ما پانزده سال پیش رسم نبود که دختر بیشتر از ظروف چیزی به خونه همسر ببره...پدرم بهش گفت من هیچی ازت نمی خوام  فقط قدر دخترمو بدون... جونمو سپردم دستت تو ازین به بعد پسرمی... احترامی که هیچکس بهش نذاشته بود رو بهش گذاشتن و دختر دسته گلشونو دادن دستش... الان پانزده ساله که خواهر من داره چوب این ساده گیری ها رو می خوره... زندگیش از جهنم بدتره.. خودم بارها شنیدم که به خواهرم گفته اگه تو خوب بودی که اینقد راحت بمن نمیدادت...خواهرم هیچی بخانوادم نگفت تا سه سال قبل...  متاسفانه پدرم قلبش از دست این دامادمون داغون شد ... هیچ کاری هم نمیتونه بکنه با دو بچه... کارشم که بخاطر بچه هاش ول کرد الان مونده همینطوری که کی خدا دلش برحم بیاد و گره زندگیشو باز کنه...لازم به ذکر است که فقط این خواهرم تو خانواده از همه مهریه اش کمتر بود.. 200 سکه که اونم نمیخواد.پدر من فقط بخاطر اینکه فکر می کرد دامادمون مرد خداشناسیه دخترشو داد اما بعد معلوم شد که همین آقای مومن هزار جور مشکل اخلاقی ناشایست داره... برای ما مث یک لکه ننگ شده چه کنیم که خواهرم دل از بچه هاش نمیکنه.

اینکه گفتم ارزش چون بعضی مردها ارزش خانم رو در همین میدونن... که به عینه دیدم.

اما کی مهریه رو همون اول میده!برادر آبانی من دختر اگه بدونم کسی مه انتخابم کرده و انتخابش کردم تمام داراییشو اول زندگی بمن بده ... نه تنها هیچی ازش نمیپذیرم بلکه خیلی هم ساده می گیرم.حضرت علی رو با مردهای الان مقایسه می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟یا علی(ع) چون تویی این نظر کجا بیند؟؟؟؟؟؟؟:-(

حتی مومن ترین پسرانمون هم مهریه رو قرضی قبول دارن و نقد پرداخت نمیشه.امام علی تمام داراییش رو گذاشت جلوی پیامبر برای مهریه و انصاف پیامبر فقط سپر ایشونو کافی دونست... همون همون موقع برد فروخت و تحویل داد اینطور صداقتش رو اثبات کرد...

من خیلی ناراحتم که همه فقط بلدیم از امامهامون تعریف کنیم اما هیچکدوم حاضر نیستیم عمل کنیم.حضرت علی برای حضرت فاطمه که حامله بودن و انار میخواستن چه کارها که نکردن  اما یه مرد مث داماد ما وقتی فهمید زنش موقع فارغ شدنشه تو شهر غریب تنهاش گذاشت و رفت شطرنج بازی ...تو یه استان دیگه... خدایا خودت حق هرچی زن مظلومه رو از هرچی مرد ظالمه بگیر...پناه میبریم به تو از شر شیطان و دروغ و ریا

خواهرم طوری حرف نزنید آدم با خودش فکر کنه گناه کار ترین پادم روی زمینه.

و من الله توفیق

عزیزم به نظر من قوی کردن خانم ها یعنی این:


1-  مهمترین مساله و ضربه ای که خانمها می خورن از احساس پاک و مهربون بودنشون...

مهربون بودن زیادی...

عزیزم  باید خانم ها یاد بگیرن که مهربونیشون رو نثار هر کسی نکنن... خیلی سخته... من خودم هم گاهی از دست خودم لجم می گیره که چرا نمی تونم سنگدل باشم...

اما خانم ها باید بدونن که با مهربونی و گذشت زیاد مساله ای رو حل نمی کنن بلکه فقط مساله رو بدتر می کنن و باعث می شن بصورت حل نشده سال ها و سال ها باقی می مونه و بدتر میشه.

2- باید یاد بگیریم که جلوی این عرف مسخره که طلاق گرفتن رو بد می دونه و خیلی از زنها رو بدبخت کرده بایستیم... باید مردم بفهمند که برخی از زندگی های مشترک، ادامه پیدا کردنشون به ضرر جامعه است.

3- باید یاد بگیریم که پدر بد نبودنش خیلی بهتره از بودنشه (مرز خوب و بد هم باید روشن بشه)... اینکه میگن پدر هر چقدر هم بد باید سایش بالاسر زن و بچه باشه اشتباه محضه...

من چند تا کامنت در مورد روانشناسی ارتباط مادر و پدر و فرزند گذاشتم اگه اونها رو بخونید و دنبال اون مباحث و مباحث مشابهش باشید می فهمید بسیاری از مردهایی که چنین اخلاق های غیر انسانی دارن و سنگدلن، رفتارشون طبیعی نیست و احتمال بسیار زیاد به ناهنجاری های روان مبتلا هستند...


برخی از ناهنجاری های روان آنقدر درمانشون طولانیه (با فرض پذیرفتن خود شخص که اکثر اوقات خود شخص انکار می کنه که بیماره و حاضر به درمان نیست) که عملا غیر قابل درمان نامیده میشه...

بخصوص در سن بالا عملا غیر قابل درمانه...

و تعدادی از این بیماری های روان هم مسری هستند یعنی احتمال مبتلا شدن خود زن زیاد و و در فرزندان قطعی هست.

یعنی با جدا نشدن از چنین مردهایی شما دارید بیماری رو به شخص دیگری منتقل می کنید و خودتون هم در خطرید.

4- همممون برای تغییر دادن قانون و عرف فعلی تلاش کنیم برای گرفتن حق طلاق و حضانت تلاش کنیم....

هر چند این اقایون میگن این به نفعه مرده... اما منی که هنوز مادر نشدم هم در چنین شرایطی ترجیح می دم بچم دست خودم باشه. مرد نمی تونه بچه تربیت کنه. من حاضرم سختی هاشون به جون بخرم و بچمو خودم بزرگ کنم.

اونها نفع رو در ازدواج مجدد و خوش گذرونی و مسائل این دنیا می دونن...

مردا هیچ وقت لذت و معنای مادر بودن رو نمی فهمن... چیزی که خدا بخاطرش بهمون وعده بهشت رو داده... حتی به شهید هم خدا این وعده رو نداده.

5- باید یاد بگیریم پسرهامونو طوری تربیت کنیم که مثل بسیاری از پسرهای امروزی اینقدر خودخواه نباشن، اینقدر بی تعهد نباشن... اغلب پسرا از پدرشون الگو می گیرن... اگر فرزند پسر دارید با زندگی با یه مرد ناشایست، دارید یه مرد دیگه عین همسرتون تحویل جامعه می دید.

و دخترها مونو قوی و مستقل بار بیاریم

بچه ها نگاه نمیکنن پدر و مادر چی بهشون دستور می دن چی بهشون میگن... بچه ها از رفتار پدر مادر الگو میگیرن و اونو تقلید می کنن.

6- مطالعه مطالعه مطالعه، تحقیق تحقیق تحقیق

7- تلاش برای احقاق حقوقمون، تلاش تلاش تلاش، دست بر ندارید.

8- یاد بگیریم خانم ها همه پشت هم باشیم...مقابل هم دیگه قرار نگیریم و هوای همو داشته باشیم. باید اتحاد داشته باشیم.

9- تو همین وبلاگ خیلی از پسرا مدام به خانم ها توهین می کنن... بهشون اجازه ندید با خیال راحت این کارو بکنن، با جواب، تهدید، طعنه هرچیزی زشت و غیر مقبول بودن اون رو نشون بدید.

10 - یاد بگیریم دغدغه ازدواج نداشته باشیم... ازدواج با پسرای بی اخلاق خیلی تاوان سنگینی داره... تو این جامعه پسر خوب خیلی کمه... پس همه ازدواج ها خوب در نمیاد...

9- استقلال اقتصادی مونو هیچ وقت از دست ندیم... اگه نتونیم نیازهای اولیمونو خودمون برطرف کنیم و وابسته مرد بشیم... از این دست اتفاق ها برای جامعه خانم ها زیاد میفته.

اما قبل ازدواج هم خیلی کارها میشه انجام داد:

خوشبختانه الان علم روانشناسی پیشرفت زیادی کرده...یعنی شما اگر قبل ازدواج برید پیش مشاور، خیلی مسائل رو براتون چک میکنن...

من چندین جا تو همین وبلاگ درمورشون مطلب گذاشتم.

حتی برای خود شما هم مفیده...

مثلا بهتون یاد میدن چطور قاطعیت داشته باشید. چطور نظر و حرفتون رو قاطعانه و با اعتماد به نفس بزنید.

قاطعیت خیلی مهمه. خیلی خیلی مهمه...

خیلی مراقب آدمهایی که سبک دلبستگی نا سالم دارن باشید... برخی ازدواج ها با افراد دارای سبک ناسالم، احتمال طلاق عاطفی یا قانونی در اون نزدیک به صده...

خیلی مراقب آدمهایی که نیاز غالبشون با شما فرق می کنه باشید...

خیلی باید مراقب باشید که با مرد خسیس ازدواج نکنید... خساست یکی از خصوصیاتی هست که روان شناس ها تا بحال هیچ درمانی براش پیدا نکردن. حسادت قابل درمانه برخی دیگه از بیماری ها هم قابل درمانه اما خساست نه.

مردهایی که پدرشون دست بزن داشته به احتمال بسیار بالا دست بزن دارند.

مردهایی که پدرشون مرد سالاره به احتمال بسیار زیاد مرد سالار خواهند بود.

با کسانی ازدواج کنید که قصه های عشقشون با شما همخوانی داشته باشه درغیر این صورت به مشکلات زیادی برخورد می کنید و یه عمر با حسرت زندگی خواهید کرد.

هر کدوم از مسائل بالا خیلی جای بحث و بررسی دارند.

عزیزم حتما حتما مطالب روانشناسی بخون و با خودت و دنیای اطرافت بیشتر آشنا شو. اینطوری حتی اگر نتونی درمانی برای برخی مسائل پیدا کنی خیلی زود می تونی تشخیص شون بدی و قبل اینکه دیر  بشه اقدامی انجام بدی.

با سلام .من ی سوال دارم که خیلی ذهنمو مشغول کرده.

راستش تازگیا دارم توی اطرافم چیزائی می بینم که بسیار ناراحت می شم.

مثلا می بینم خانم و آقا با هم میرن دندونپزشکی ولی آقا حاضر نیست پول بیشتری خرج خانمش کنه و اصرار می کنه که دندونتو بکش.در صورتی که اون دندون با روکش و .... درست میشه منتها هزینه ی بیشتری میخواد.

یا وقتی ی زن میانسال مریض میشه شوهرش دوست نداره ببرش دکتر و پول خرجش کنه.در صورتی که اون خانم توی خونه کلی زحمت کشیده و بخاطر اون همه کار به این روز افتاده.

یا اصلا دست برقضا مریض شده! خب کی باید جورشو بکشه.نمیشه که بقال سرکوچه زن مردمو ببره دکتر.

می دونم همه ی مردا اینطوری نیستن. ولی چرا بعضیا حاضر نیستن پول خرج دوا و درمون همسرشون بکنن در صورتی که برای خورد و خوراک راحت تر پول خرج می کنن؟

حضانت بچه ها دیگه چیه؟یعنی از الان برای بعد طلاق هم نقشه کشیدی؟؟

ما الان حرف بزنیم یک اقای متشخص میاد اینجا میگه خانمها جک نگید مگه دست خود شماست مهریه تعیین کنی دسته باباته اخه و کلی حرف که دخترا پولکی هستند و دنبال مادیات.ولی محضه اطلاع من مهریمو خودم تعیین میکنم چون قرار به من داده بشه نه به خانوادم.مهریه ست شیربها که نیست...

طبق آمارها نیمی از افراد چه مرد و چه زن بعد از ازدواج از انتخاب خودشان پشیمان میشوند.

خب اگر شخصی که پشیمان شده مرد باشد باید علاوه بر مهریه و نفقه و نیمی از اموالش این برچسب را که فردی که بوده که همسرش را طلاق داده را هم به دوش بکشد و به آسانی ازدواج دوم نخواهد داشت.

ولی اگر شخص پشیمان شده زن باشد تنها چیزی که از دست داده بکارتش هست و علاوه بر بهره مندی از اموال مرد می تواند دست به انواع ازدواج و زندگی بعد از طلاق بزند.

بنابراین دادن حق طلاق به زنان خیانت بزرگی به جامعه محسوب میشود و به ضرر خود آن ها هم هست چون بنیان خانواده متزلزل میشود.