خانواده برتر

احکام از طرف شارع بیان شده و علم چیزیست که انسان  به اون میرسه .
شارع خالق ماست و به همه چی احاطه داره و علمش تمام و کمال هست ولی علم بشری هست و یه وقت یه چیزی میگه یه وقت میگه نه اون حرف من درست نبود این درسته
حالا ببین اولویت با کدومه

از نظر علم خودارضایی مضرات زیادی داره باعث ضعف حافظه ، لرزش دست ، ضعفیف شدن چشم و..... میشه (می تونید تحقیق کنید)
از نظر دین خودارضایی حرامه


از نظر علم رابطه مقعدی باعث بی اختیاری و عوارضی مثل شقاق میشه و..
از نظر دین رابطه مقعدی مکروهه اگه خانوم ناراضی باشن حرامه


میبینید که علم مخالف دین اسلام نیست
علم پزشکی هرگز خودارضایی و رابطه مقعدی رو بی ضرر ندونسته
اسلام یه دین کاملا علمیه و هیچ منافاتی با علم نداره
و کاملا با علم هم سوء هست
حتی علم ثابت کرده خوردنی های حرام مضراتی برای بدن دارن ولی خوردنی های حلال طهور و پاکیزه هستن و مضرات حرام ها رو ندارن
مثال میزنم مشروبات الکی روی مغز و مخصوصا قسمت مخچه تاثیرات جبران ناپذیری وارد میکنن دین اسلام هم حرام اعلامش کرده

ببین پیشرفت علم تدریجی هست و البته ناقص یعنی علم نسبت به اینده همیشه ناقصه و هر روز هم داره چیزهای جدیدی کشف میشه که باز خود اونا هم ممکنه تحت تاثیر پیشرفتهای اینده زیر سوال برن یا کاملتر بشن ولی دین یه راهه که وقی باورش کردی وتوش قدم گذاشتی دیگه خیالت راحته چون میدونی منبع دستوراتش انسانهای جایزالخطا نیستن بلکه خود خداست که علمش بینهایته و هیچ اشتباه و خطایی تو ذات مقدسش راه نداره مثلا بارها شده که دانشمندها یه چیزی گفتن که مدتی بعد اشتباه بودنش اثبات شده

خب معلومه که دین

در واقع علم صحیح و دین حرفشون یکی هست. و چیز جدایی نیست.خیلی از دانشمندان چیزایی رو کشف میکنن که سال ها قبل در قرآن بیان شده.اگر هم تناقضی بین این دو دیده شد مسلما باید حرف خدا که همه علم ها نزد اون هست رو قبول کنیم.علم انسان محدود و علم خدا نامحدود هست.درمورد این دو مسیله که گفتین، درباره رابطه مقعدی چون ضرر اون بیشتر از سودش هست مکروه اعلام شده و از دید پزشکی گفته میشه که بهتره انجام نشه اما اگر انجام میدین ماهی یک بار یا دو ماه یک بار که تقریبا همون مفهوم مکروه رو داره.

هر چیزی که باعث آسیب به جسم و روح بشه انجام دادنش اشتباهه پس بیخیال هر دو مورد.

با سلام .

دین : طلا برای مردان حرامه

سلام همیشه اولویت بادین است علمی که هرروز دستخوش تغییر وتحول است در کنار دین قرار ندهید هیچ وقت عقل محدود را باعقل بی نهایت مقایسه نکنید بله همین علم است که قبلا می گفت خود ارضایی مشکل وعوارض داره حالا میگه نه تنها عوارض نداره بلکه برای بدن لازم است علم است که می گفته همجنس گرایی بیماری است حالا نه تنها بیمای نمیداند بلکه ان را مفید می دانداما به فرگل خانم اگر چیزی ضررش بیشتر از فایده اش باشد شرع ان را حرام اعلام می کند نه مکروه

شرع وقتی چیزی رو حرام میدونه که فقط ضرر داره وفایده اصلا نداره.وقتی مکروه میدونه که ضررش بیشتر از فایده اش باشه.

به آقا عباس:مرسی از تذکرتون

ببین خواهرشراب وقمار حرام  است قران فرموده منافعی دران است ولی ضررش بیشتر است پس درحرام هم فایده است ولی چون ضررش به مراتب بیشتر است حرام است پس روی این موضوع تامل فرمایید

فرگل جان اتفاقا همین مورد رو ما داشتیم به استادمون میگفتیم میدونین چی گفتن. ایشون گفتن اگر اینطوریه پس باید طلاسازها که همشون مرد هستند و هرروز هم با طلا سروکار دارن  همشون عقیم باشن.
علم داره توجیه میکنه نمیتونه به عمق مساله پی ببره عزیز حالا حالاها مونده بفهمه که چرا طلا برای مرد حرام هست

به عقلت مراجعه کن ببین قبول میکنه یا رد
خیلی از احکام هایه دین ما متاسفانه امروزه به خاطر مصلحت شخصی عده ای در گذشته و حال تعیین شده

سلام
اونایی که اومدن ثابت کردن طلا برای مرد ضرر داره ولی برای زن نه حتما افکار مذهبی مثل شما داشتن که معمولا نتیجه کارهاشون نشات گرفته از همین افکاره. اگه دلایلی که گفتین مال داشمندانی هست که مقید به دین اسلام نیستن لطفا منبع رو بفرمایین ما هم مطالعه کنیم.
در ضمن اولویت با دین هست چون همه ما پیرو دین اسلامیم و خواسته و یا نا خواسته باید تابع باشیم. و چک و چونه تو دین نداریم.تو دین تکلیف همه چی معلومه و اونجاههایی هم که معلوم نیست نگفته خودتون فکر کنین و راه حلی انتخاب کنیین گفته از متخصصش بپرسین که همون مراجع هستن.
به بوی یاس :
اتفاقا استاد شما درست گفته چون یکی از روشهای حل مساله استفاده از برهان خلف است اگه شما بتونی چند مورد بیاری که آقا باشه و با طلا سرکار داشته باشه و تا حالا ضرری براش ایجاد نکرده باشه می تونین از نظر منطق و ریاضی  مساله حرام بودن برای مرد رو نفی کنی.
مگه زمان پیامبر و امامان خودشون و بقیه مردم سکه های طلا تو جیبشون حمل نمی کردن چرا پس نگفتن حمل کردن حرامه ؟ ولی گفتن استفاده از طلا بعنوان زیورآلات حرامه؟
موید باشید.

در برابر دین خدا ، علم کیلویی چند؟

روایت داریم که علم 72 قسمته و تا ظهور امام ، بشر فقط به دو قسمت آن میرسه.

و دینی که پیامبر برای ما آورده تا آخر دنیا جواب گوی همه ی نیازهای انسان هست.

فقط خدا کنه هممون تا ظهور زنده باشیم تا با چشمهای خودمان ببینیم که امام با دین خدا

چه بهشتی برای همه مخلوقات جهان درست میکنه .

اونوقته که علم تازه به دین میرسه حالا که علم به جایی نرسیده و خیلی خیلی جا داره.

علیکم السلام
اقا ارمین مطلب منو اشتباه متوجه شدین من با بیان دین مشکلی ندارم اگر از اول نظرات رو خونده باشین متوجه میشین در مورد مقایسه این دوتا چه نظری دارم.
منظور من این بود که اون چیزی که علم بیان میکنه همه واقعیت نیست بلکه حرام بودن هر چیزی یه حکمت و دلیلی داره که شاید ما اصلا بهش نرسیم.و دلیل اصلیش رو فقط معصوم میداند و بس.
در ضمن بعضی از ما مسلمونا قران رو رو طاقچه میگذاریم و وقتی هم صدای قران میاد زودی میپرسیم کی مرده ولی غربیها از قران و علمش استفاده میکنن

بدن انسان خیلی پیچیده تر از یه مساله ریاضی و یا هندسه هست که  یه موضوع رو با برهان خلف بشه ردش کرد.به عنوان مثال میگن که قرار گرفتن در معرض پرتو X باعث ایجاد جهش و ایجاد سرطان میشه.حالا اگه یه نفر رو پیدا کردیم که تو این شرایط بوده و این موارد روش اتفاق نیفتاده ینی اینکه کلا این حرف اشتباه هست چون یه مورد برخلاف اون پیدا کردیم؟ نمیشه این حرفو زد که چون طلا فروش های شهر ما عقیم نشدن پس کلا این نظریه منتفی میشه.ضمن اینکه تماس طولانی مدت طلا با پوست باعث بروز این عوارض میشه.(البته من که خودم مثل خیلی های دیگه تحقیق نکردم که با قطعیت حرف بزنم و این دلایل رو جایی مطالعه کردم.)

اولاً این 2 مورد تناقضی بین علم و دین نیست. و چون ما تعریف فعل واجب و حرام و مستحب و ... رو بد متوجه شدیم؛ باعث بوجود اومدن تناقض شده.
در واقع تعریف فعل واجب چیه؟ فعل واجب فعلی هست که باید انجام داد و در صورت ترکش عقاب اخروی منتظر ماست. و در صورت انجام ثواب اخروی.
فعل حرام چیه؟ فعلی که نباید انجامش داد و در صورت انجام عقاب اخروی منتظر ما هست.

حالا:
شرع: استمناء یا همون خودارضائی حرام هست یعنی نباید انجامش داد و در صورت انجام عقاب اخروی منتظر ما هست.
عل: استمناء اگر خیلی زیاد نباشه اشکالی نداره.

حالا کسی از دوستان بین این 2 جمله تناقضی می بینه؟؟!! واقعاً هیچ تناقضی وجود نداره. شرع گفته فلان فعل که اگه زیاد انجام نشه و بصورت اعتیاد در نیاد؛ ضرری نداره رو حرام اعلام کرده.

اما از کجا تصور تناقض بوجود اومده؟ از اونجاییکه ما فکر می کنیم هر چیزی حرام هست باید یک ضرر محسوس ملموس تجربی برای همگی افراد داشته باشه. خب در این حالت میگیم خب اگه استمناء ضرری نداره، یا لااقل اگه زیاد انجام نشه ضرری نداره؛ پس چرا حرامه؟
خب مشکل اون تصور هست که باید اصلاح بشه. یعنی باید بدونیم هر چیزی حرام بود لروماً یک ضرر محسوس ملموس برای همه نداره؛ بلکه اصل حرمت مربوط میشه به عقاب اخروی ماجرا.

خدا خیلی چیزا رو حرام کرده که در ظاهر امر هیچ ضرری برای ما نداره. برخی چیزا رو هم واجب کرده که ظاهراً هیچ فایده ای برای ما نداره.(لطفاً به قید ظاهراً توجه بفرمائید). البته این مطلب قطعی هست که هر واجبی بخاطر یک مصلحتی واجب شده و هر حرامی بخاطر یک مفسده ای حرام شده. اما اون مصلحت و مفسده لزوماً یک مصلحت و مفسده ملموس محسوسی که برای همه به تجربه قابل بیان و اثبات باشه نداره.
بلکه چه بسا یک مصلحت و مفسده ای باشه که فرضاً اثرش روی نوه آدم هویدا بشه. یا ...

ثانیاً اما به نحو کلی اگر دیدم یه جایی بین حرف دین و حرف علم تضاد وجود داشت(البته به شرطی که واقعاً تضاد باشه نه اینکه ما تصور کرده باشیم تضاد هست؛ اما در واقع تضادی نباشه مثل همین مطلب استمناء)
اول باید دید آیا اون حرف دین یک حرف قطعی هست یا نه؟ که این امر به عهده بررسی سندی و رجالی روایات هست.
دوم باید ببینیم آیا اون حرف علم یک حرف قطعی و مسلم در علم هست یا نه حرفی هست که نظریه هست و ممکنه 10 سال بعد ابطال باشه.
سوم باید دید اگر صدور اون حرف مربوط به دین قطعی هست؛ ما منظور دین رو هم درست فهمیدیم یا نه؟ فرض بگیرید شما یه روایت رو بخونید که توش اومده باشه زمین مرکز عالم هست. خب باید دید اینجا ما حرف دین رو درست فهمیدیم یا نه؟ ممکنه منظور اون آیه یا روایت یه چیز دیگه بوده.
چهارم اگه واقعاً حرف دین هم به لحاظ صدورش هم به لحاظ فهم معنی قعطی بود و اون نظریه علمی هم قطعی و مسلم بود تازه باید به فکر رفع تعارض بیفتیم که باید چی کار بکنیم. که شاید همچین موردی یک در هزار هم پیش نیاد.

دین ارجهیت داره و البته خیلی چیزا ها هنوز ثابت نشده 

به پاسخ دهنده به پست بنده:
پس الان که دین وجود دارد و عقل قابل اتکا نیست ریشه این همه مشکلات و مسائل و فقر فحشا به خاطر چیست؟

نگید کافرم!! خدا بهتر میدونه....

جناب نجفی سلام
لطفاً کامنت منو تو یه پست قرار بدید.
جهت یاآوری دوباره کامنتم رو اینجا می نویسم:
در باب سوال یکی از دوستان در مورد اولیت علم یا دین
اولاً این 2 مورد تناقضی بین علم و دین نیست. و چون ما تعریف فعل واجب و حرام و مستحب و ... رو بد متوجه شدیم؛ باعث بوجود اومدن تناقض شده.
در واقع تعریف فعل واجب چیه؟ فعل واجب فعلی هست که باید انجام داد و در صورت ترکش عقاب اخروی منتظر ماست. و در صورت انجام ثواب اخروی.
فعل حرام چیه؟ فعلی که نباید انجامش داد و در صورت انجام عقاب اخروی منتظر ما هست.

حالا:
شرع: استمناء یا همون خودارضائی حرام هست یعنی نباید انجامش داد و در صورت انجام عقاب اخروی منتظر ما هست.
عل: استمناء اگر خیلی زیاد نباشه اشکالی نداره.

حالا کسی از دوستان بین این 2 جمله تناقضی می بینه؟؟!! واقعاً هیچ تناقضی وجود نداره. شرع گفته فلان فعل که اگه زیاد انجام نشه و بصورت اعتیاد در نیاد؛ ضرری نداره رو حرام اعلام کرده.

اما از کجا تصور تناقض بوجود اومده؟ از اونجاییکه ما فکر می کنیم هر چیزی حرام هست باید یک ضرر محسوس ملموس تجربی برای همگی افراد داشته باشه. خب در این حالت میگیم خب اگه استمناء ضرری نداره، یا لااقل اگه زیاد انجام نشه ضرری نداره؛ پس چرا حرامه؟
خب مشکل اون تصور هست که باید اصلاح بشه. یعنی باید بدونیم هر چیزی حرام بود لروماً یک ضرر محسوس ملموس برای همه نداره؛ بلکه اصل حرمت مربوط میشه به عقاب اخروی ماجرا.

خدا خیلی چیزا رو حرام کرده که در ظاهر امر هیچ ضرری برای ما نداره. برخی چیزا رو هم واجب کرده که ظاهراً هیچ فایده ای برای ما نداره.(لطفاً به قید ظاهراً توجه بفرمائید). البته این مطلب قطعی هست که هر واجبی بخاطر یک مصلحتی واجب شده و هر حرامی بخاطر یک مفسده ای حرام شده. اما اون مصلحت و مفسده لزوماً یک مصلحت و مفسده ملموس محسوسی که برای همه به تجربه قابل بیان و اثبات باشه نداره.
بلکه چه بسا یک مصلحت و مفسده ای باشه که فرضاً اثرش روی نوه آدم هویدا بشه. یا ...

ثانیاً اما به نحو کلی اگر دیدم یه جایی بین حرف دین و حرف علم تضاد وجود داشت(البته به شرطی که واقعاً تضاد باشه نه اینکه ما تصور کرده باشیم تضاد هست؛ اما در واقع تضادی نباشه مثل همین مطلب استمناء)
اول باید دید آیا اون حرف دین یک حرف قطعی هست یا نه؟ که این امر به عهده بررسی سندی و رجالی روایات هست.
دوم باید ببینیم آیا اون حرف علم یک حرف قطعی و مسلم در علم هست یا نه حرفی هست که نظریه هست و ممکنه 10 سال بعد ابطال باشه.
سوم باید دید اگر صدور اون حرف مربوط به دین قطعی هست؛ ما منظور دین رو هم درست فهمیدیم یا نه؟ فرض بگیرید شما یه روایت رو بخونید که توش اومده باشه زمین مرکز عالم هست. خب باید دید اینجا ما حرف دین رو درست فهمیدیم یا نه؟ ممکنه منظور اون آیه یا روایت یه چیز دیگه بوده.
چهارم اگه واقعاً حرف دین هم به لحاظ صدورش هم به لحاظ فهم معنی قعطی بود و اون نظریه علمی هم قطعی و مسلم بود تازه باید به فکر رفع تعارض بیفتیم که باید چی کار بکنیم. که شاید همچین موردی یک در هزار هم پیش نیاد.

لایک به کامنت داداش خوبم محمدطاها. درست و منطقی.

"من"گرامی دین وجود دارد ولی ایا عمل میشود ؟ دین نظر نیست که فقط در موردش حرف زده بشه باید دین باید عملی بشه همین فقر به نظر شما اگر به دین عمل میشد و مردم خمس و زکاتشون رو میدادن فقیر باز هم بود؟ یا همین فحشا همون کسی که انجام میده نمیدونه زنا حرامه؟ ولی باز انجام میده اکثر ماها بالا منبر برو خوبی هستیم ولی در عمل کدومون به دین عمل میکنیم؟؟