خانواده برتر

من که پنجاه درصد خیلی دوست دارم بچه ای مثل خودم داشته باشم و پنجاه درصد واقعا میترسم بچه ام مثل خودم باشه.

سلام

اره از خدامه یه پسر مثه خودم داشته باشم.. حتی قیافه شم مثه خودم باشه.. عاشقش میشم..

اگه یه دخترم مثه خودم داشته باشم اونم خیلی خوبه ولی چون خیلی خوشگل میشه زود براش خاستگار میاد و از اینش خوشم نمیاد......

اره خیلی دوس دارم بچم مثل خودم باشه از همه لحاظ 

سلام

دلم میخواست از نظر مهربونی و خوش قلبی به خودم بره

اما از نظر کم صبری اصلاااااا😂

بعضی وقتا خودم حوصلم از دست خودم سر میره از بس کم صبر و زود جوشم

انقدر که الکی جیغ جیغ میکنم دور و وریام خندشون میگیره 😓

از نظر محبت داشتن به خانواده واحترام به بزرگتراره دوست دارم مثل خودم باشه ولی کلی بخوام بگم نه 

بله صد البته

INTJ ام دوست دارم بچه م/هام  XNTX باشند 

ان شاءالله ک همین میشه

نه

نه اصلا دوست ندارم بچه‌م مثل خودم باشه....

نه بهتر از خودم باید باشه 

حتی فکر به اینکه دختری یا کلا بچه ای داشته باشم که ذره ای بخواد شبیه من باشه مشمئزم می‌کنه.حس چندش خاصی بهم دست میده یه انسان شبیه خودم بخواد جلو چشمم رژه بره.توان نگاه کردن به یکی عین خودم رو ندارم.البته من فرزند بدی برای پدر و مادرم نیستم کاری ندارم آزاری ندارم بی احترامی خاصی نمیکنم حرف خاصی ندارم  و اگه اون ها هم کاری نداشته باشن هیچ اذیت خاصی ندارم صرفا چون خودم رو قبول ندارم و این قبول نداشتن منطقیه نه از سر تواضع های حال به هم زن یا عدم اعتماد به نفس دوست ندارم مثل من باشه وگرنه که مطلقا فرزند بدی محسوب نمیشم به هیچ عنوان و همینه که بدم میاد مثل من باشه.من پوچم.پوچ بودن سخته‌.و فکر به اینکه انسانی به دنیا بیارم مثل خودم که جلو چشمم رژه بره و اونم پوچ باشه و دائما این پوچی رو به یادم بیاره خیلی حس تلخیه.

اگه قرار بود بچه ای باشه  اون بچه نه تنها نباید مثل من میشد  در کنار اینکه مثل من نبود کنارش باید بچه ی بدی می‌بود.من بچه ای می‌خوام که بد باشه.گرگ باشه منفعل نباشه جسور و زیاده خواه باشه  و توان تغییر و تحول داشته باشه.از بچه ی بی آزار از بچه ی قانع از بچه ی مهربون و کلا از انسان پاستوریزه و بی تاثیر و کم قدرت خوشم نمیاد.اون باید مستقل باشه از همون بچگی.باید بدون من دووم بیاره.باید واقعیت ها  رو بدونه تو همون بچگی.و باید هدف خودش رو مشخص کنه تو همون بچگی.از بچه ای که  بازی کنه سوسول و مودب باشه ندونه به چی علاقه داره و استعداد خودش رو نشناسه  بخواد به من متکی باشه بخواد از مسائل مسخره بترسه و لطیف باشه خوشم نمیاد.از انسان مطیع خوشم نمیاد.باید سرکش و بی پروا باشه باید مطیع هیچ کس نباشه حتی من.باید آزاد باشه.صاحب نظر باشه.باید بال پرواز داشته باشه و باید هر روز بالاتر بپره و نذاره کسی اون بال رو ازش بگیره

.خلاصه اینکه بچه ای اگه قرار بود داشته باشم اول نباید مثل من باشه دوم نباید انسان پاستوریزه یا مطیع باشه. مشکلی ندارم به هیچ جایی نرسه حتی  انسان موفقی نشه اما نباید مثل من باشه و نباید حتی ذره ای غیر مستقل و بچه مثبت باشه اگه قراره من خوشم بیاد ازش.

سلام

اگه یه دختر به خوبی خودم داشتم، هزاران بار خدارو شکر میکردم!!!! 

فکر کنم، برای پدر و مادرم، تا حالا بچه بدی نبودم، اکثر اوقات، وقتی چشمشون به من می افته، از زبونشون دعا می‌شنوم...

خودمم، در کل، اگه بعضی جزئیات رو فاکتور بگیرم، چیزی که هستم رو دوست دارم، چه ویژگی های رفتاری، چه استعدادها و چه ویژگی های ظاهری.

من دوست دارم

واقعا هرچی فکر میکنم نه بچه شری بودم و نه اذیت کردم و نه شب ها بخوام توی خیابون پلاس باشم 

درس خون بودبم از بچگی و حرص میخوردم برای درس و البته بی پولی مون ._.

به خانواده ام بخاطر اینکه پول نداشتم گوشی بخرم و یا تا امسال گوشی دست دوم خواهر و برادرم به من برسه نق نزدم و آسمون را به زمین بیارم که من گوشی ندارم و ....

ی زن مثل خودم و ی بچه مثل خودم نصیبم بشه که از خدام هست

اصلا اصل انسانیت و عدالت از نظرم اینه آدم طوری زندگی کنه که با افرادی مثل خودش مشکلی نداشته باشه .(کارهایی که کرده و یا کارهایی که میکنه ) حالا چه زن آدم باشه و چه بچه 

جواب سوالتون هم اینه صد در صد بله 

چرا که نه 

بله حالا اشکال نداره با همه ضعف هام فک نکنم بچه بدی بشه!فقط زیادی خودشو ندید میگیره .

 قربونش برم مثل من رودربایستی نداشته باشه اعتماد به نفسش بیشتر باشه و یکم بیشتر بره دنبال علایقش  و آرامشش، ی کمی خودخواه و حاضر جواب هم  بشه خوبه نه در حد بی ادبی البته.

فک نکنم بتونه البته اگه من تربیتش کنم که احتمالا شبیه خودم بشه.  حالا نتونست هم اشکال نداره لااقل فقط به خودش ظلم کرده نه دیگران 😬(الان باز زیبای سابق و.. میان میگن به ما ظلم کردی  😀😁)

ممنونم از پدر و مادر عزیز و مهربان و فهیمم برای همه زحمات و صبوری هاشون. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

من نظرم شبیه آناهیده تا حد زیادی 

ولی در کل نه

چون حوصله سروکله زدن با یکی عین خودمو ندارم

به اندازه کافی خودم مشغله دارم

من همیشه از اطرافیانم بخاطر اینکه منو تحمل میکنند تشکر میکنم

چرا که نه

افتخار خانواده ام  با حداقل  هزینه واذیت خخخخخ

من همون بچه مردم هستم که ملت میزنن ت. سر بچه هاشون خخخ

اصلا شبیه من نباشه اعصابم خورد میشه!!! 

جدا از شوخی  وبی ربط به والذین

امیدوارم برخی اشتباهات زندگی  منو  در خصوص یکسری موارذنداشته باشه

تجربه منو تجربه نکنه 

ولی متاسفانه هیچکس ایده آل نیست نه والدین نه بچه 

پس سخت نگیرم

  در ضمن ا ز این دختر زبر زرنگا باشه  عین من ساده نباشه. 

باسلام 

با خوندن این پست حس کردم انگار نویسنده اش من بودم!! چقدر شباهت!!

درمورد سوالی که پرسیده شد همینقدر بگم که یکی از بچه های زبانزد فامیل منم و به وفور ازشون شنیدم که دوست داشتن بچه ی خوب و سر به راهی مثل من داشته باشند البته تعریف از خود نباشه.

حقیقتا فکر که میکنم میبینم درمقایسه با بچه ها و دخترای امروزی هیچوقت نه از نظر پوشاک و رخت و لباس به پدرمادرم فشار آوردم و اصراری ازاین بابت کردم و نه خرید سایر موارد الکترونیکی مثل گوشی هوشمند فلان مدلی،کامیوتر و لپ تاب(حتی بااینکه یه برهه ای اززمان نیاز مبرمی به بپ تاب داشتم!) و سایر موارد رفاهی که دیگران برای فرزندشون تهیه میکنن(البته تو پرانتز بگم که به ندرت وقتی خانواده خیلی عصبیم میکنن این مواردو به زبون میارم،خداببخشه) اما غیر ازاین موارد نادر هیچوقت نه دوست دارم با حرفها و رفتارم ناراحتشون کنم و نه با درخواست هایی که شاید توانایی برآورده کردنش رو برام نداشته باشن .

درپایان امااین نکته مهمم بگم که همیشه باید از خدا طلب فرزندان خوب و صالح کرد نه اینکه بگیم فرزندانی مثل خودمون ...چـون شاید ما هم ضعف هایی داشته باشیم که به چشم خودمون نیاد اما درحقیقت ویژگی منفی و ناپسندی انگاشته بشه . 

اگه از لحاظ قیافه میگین که شاید شد 

ولی اخلاق و نمیدونم ولی دوست دارم 

منم مثل خودم باشه یه دختر مهربون و صاف و ساده که توی دلش هیچی نیست 

😊

شیطون ام که باشه عالیه 😂😂

قشنگ هروز من و خودش تیم تشکیل میدیم واسه اذیت کردن باباش😁😗

میشه گفت من همیشه نسبت به بچه داشتن احساس دوگانه ای داشتم و یکی از دلایل حس دوگانه من ناشناخته بودن بچه دار شدن هست. من رابطه م با بچه ها بد نبوده و همیشه سعی کردم بهشون محبت بکنم و مادر و بچه زیاد دیدم چه تو فامیل چه آشنا چه فیلم چه مستند و چه هر چی. میتونم تصور کنم یه بچه تو خونه زندگی میکنه چه حسی داره ولی حس اینکه آدم خودش بچه داشته باشه برام قابل تصور نیست.وقتی می شنوم کسانی میگن بهترین لحظه زندگیم دیدن نوزادم بود یا دیدن مادرانی که به اجبار با بدترین مردها زندگی میکنن تا از بچه شون جدا نشن و... با خودم میگم چه محبت عجیبی پشت اون بچه وجود داره محبته یا حس مسئولیت پذیری؟برای من تصور سخت نیست ولی این یه قلم رو نمیتونم تصور کنم و این به این معنی نیست که محبت والدینی نداشتم ولی به این نتیجه رسیدم بعضی چیزها فقط باید تجربه بشن. من از بچه دار شدن میترسم چون نمیدونم چه محبت بزرگی قرار نسبت به اون بچه داشته باشم و این محبت چی به سر من میاره 

ولی حالا اگر بچه ای وجود داشته باشه، من هم بدی هایی نسبت به هم سن و سالانم در دوره های مختلف داشتم ولی میتونم بگم در کل بچه بدی نبودم اما نظر اناهید هم جالب بود.

یک بخش مهم از شخصیت بچه رو تربیت دوران کودکی تشکیل میده که مسببش مستقیما والدین هستن مثلا کسی که خودش ادم کنترل گریه نباید انتظار داشته باشه یه بچه مصمم و قاطع داشته باشه برای همین قبل از بچه دار شدن بهتره که پدر مادر اول خودشونو بشناسن و اصلاح کنن. 

مهم ترین ویژگی ای که میخوام در بچه م باشه اینه که شاد زندگی کنه 

دوست دارم بچه ام مثل خودم یا بیشتر از خودم برای زندگیش تلاش کنه.

ن به هیچ وجه ....چون فرزند خوبی نیستم 

سلام...

دوست دارم اگه قرار بر بچه دار شدن باشه:

پسرم هوش و استعداد و سماجت برای رسیدن به هدفش رو از من به ارث ببره😆

خداروشکر پسر خوبی بودم و فکر کنم هنوزم هستم. به خاطر غرور و اعتماد به نفس زیادی که برای خودم داشتم سمت خیلی از کارای بیهوده و پوچ نرفتم. احترام بزرگتر رو نگه داشتم. مایه افتخار خانوادم بودم. به واجبات دینیم عمل کردم. در کنار علم آموزی و تحصیلم ورزش هم کردم. در کل پسر خوبی ام😁

اگه پسری داشته باشم خیلی هم خوبه این خصوصیات من رو داشته باشه.

فقط دو چیز رو نمیخوام مثل من باشه... بداخلاقی و لجبازی

اگه دختر هم داشته باشم فرقی نمیکنه دوست دارم اونم مثل خودم باشه. مغرور و باهوش😁

یکم هم مثل من پشت پرده شیطونی کنه و در کل زبر و زرنگ باشه😂

و در هر صورت ان شاء الله عاقبت به خیر بشن

آرزوی هر پدری عاقبت به خیری بچه هاشه

ولی انصافا پدر خوبی میشم 😆

      سلام ببخشید آقای    Ata MST

شما آقا هستین؟؟؟😳😳

من فکر کردم شما خانم هستین 😐🤦‍♀️

خوب شد خودتون اینجا گفتین 😬

بله خانم ماه تی تی

آقا هستم😁

نه خواهش میکنم مشکلی نیست

ببخشید دیگه تو صفحه آقا رضا میخواستم جوابتون بدم 😐🤦‍♀️

خوب شد جواب ندادم اخیییش 

بازم شرمنده 😂🙏

وای وای فکر کن جوابتون میدادم

یه سوتی گنده من با خانم ها یه کم بیشتر راحت تر هستم 

خداروشکر 

سلام

چرا که نه 

بچه من بیشتر شبیه پدرش ه . نمی دونم چه حکمتی ه که دختربچه ها بیشتر شبیه پدرشون و خواهر پدرشون می شن و پسر بچه ها بیشتر شبیه مادر و خانواده مادر می شن .

از جهت قد و اندام و  استعداد و هوش و پشتکار و سختکوشی سماجت در رسیدن به اهداف و تواضع و فروتنی در مقابل پدر و مادر و دعای خیر برای اونها شاد و بازیگوش بودن و روحیه خوب ، دوست دارم شبیه پدرش بشه

از جهت قیافه و  صورت و قهر کردن و لج کردن و سازگاری با بچه های دیگه و اجتماعی بودن و برونگرایی و قناعت و ساختن با امکانات کم دوست دارم شبیه من باشه 

راستش من برا پدر و مادرم بچه بدی نبودم واقعا..وقتی میبینم دخترای اطرافم چکارایی ک نمیکنن ،اگ ی ماه لباس نو نخرن،اگه تو تولد دوستشون بخان لباس تکراری بپوشن قیامت ب پا میکنن،اگ مامان باباش بگن با فلانی نگرد یا فلان جا نرو قشنگ جدوآبادشونو جلو چششون میارن✌

ولی من نه اهل کارای خاک برسریم نه با کسی فرار کنم(😐)نه با کسی بگیرنم نه بزور تو خونه نگهم دارن😐واقعا میتونم بگم تو کل فامیلمون برای پدرمادرم کم خرج ترین و قانع ترین دختر بودم که اکثر زنای فامیل حتی جلو خودمون میگفتن کاش دخترمام مث دختر شما بود...چون میدیدن با اینکه سطح خونوادمون ب اونا نمیرسه ولی بازم دخترای اونا انتظاراتشون خیلی زیاده...ولی بازم مامان من دخترای اونا رو بزرگ میکنه پیش من ..😏

اما اینکه دوس دارم بچم مث خودم باشه یانه:دوس ندارم مث من احترام بیش از اندازه بذاره و قانع باشه چون باعث میشه زخم بخوره از این کارش...یادبگیره از حقش دفاع کنه حتی اگ من نادونی کردم خواستم زور بگم بهش برا حقش بجنگه کاریکه خودم نکردم هیچوقت و اکثرا باهام بد تا کردن بخاطر اینکه فک میکردم باید احترام بذارم ولی خودم ضرر کردم..حتما بهش یادمیدم پدر و مادر صاحب اون نیستن ک بهش زور بگن و اگ دید داریم بیش از اندازه تو زندگیش دخالت میکنیم هشدار بده ک اون ی ادمه ک اختیار داره و حق انتخاب

از نظر ویژگی ب خودم بره ولی سعی کنه خودشو بیشتر رشد بده.‌الگوش ادمای بزرگی باشه ن اینکه ب کم اکتفا کنه..از نظر ظاهری دوس ندارم ن ب خونواده من بره ن خونواده باباش😐😐اگ من بهتر بودم ب من اگ باباش بهتر بود ب اون بره😁ولی حتما باهاش رفیق میشم و نمیذارم سفره دلشو پیش غریبه ها باز کنه بچم🥺🥺حس میکنم ی مامان پایه خل و چل میشم واقعا😂😂

آها یچیز دیگم اینکه از نظر چارچوب و نحوه زندگی مث خودم باشه خوشم نمیاد بی چارچوب و محدوده هرکاری خواست بکنه..ولی قطعا ن با زور بلکه راه درستو با کمک کردن بهش یادش میدم✋😊

انشاءلله همه عاقبت بخیر بشیم

چه تکونی بده به این دنیا اگر شبیه خودم باشه و منم باباش باشم

نویسنده جان چقدر شبیهیم

به جز اون قسمت نگران شدن

آره چرا که نه ، به نظر من یکی از مزیت های اینکه فرزندان شبیه والدینشون میشن اینه که پدر و مادر یک بار اون راه رو رفتن و تجربه هاشون رو می تونن در اختیار بچه هاشون بذارن

و اگه پدر یا مادر نقطه ضعفش رو برطرف نکرده باشه هم باز بچه می تونه ببینه یاد بگیره و اشتباهات والدینش رو تکرار نکنه

یکی از فانتزیام همینه اصلا

خودت تا حالا چطوری دنیا رو تکون دادی گل پسر؟

از تمام لحاظ ها نه ولی بیشتر اخلاق و شخصیتش به ویژه سخت کوشیش حتما 

 دوست ندارم مثل خودم باشه

سلام. میشه بگید چرا ؟ 

نه دلم نمیخواد بچم مثل خودم باشه خیلی شر و شیطون و بازیگوش بودم پیرشون کردم 

دوست دارم فکرش مثل من باشه اما عملش مثل من نباشه

نمیدونم

یعنی منظورت اینه که خود ارضایی کنه و کل روز رو فقط به بدن زن ها فکر کنه و حتی به خاله های خودش هم نظر داشته باشه و یه آشغال به تمام معنا باشه که اینقدر ریا کاره که همه فکر می کنن یار امام زمانه ولی در خفا، ابلیس باشه و وسواس فکری داشته باشه و عقلش به آلتش متصل باشه و در دروغگویی استاد باشه و با تمام این موارد خودش فکر کنه که آدم خوبیه؟

نه من اصلا دوست ندارم بچم مثل خودم باشه(البته فکر کنم دیگه نازا هستم).

من یه آشغال روانی معتاد به س ک س هستم و در عین حال بازیگر خوبی هم هستم(خیلی ریاکارم).من یزید دومم که همه حرمت هارو شکستم و کیلومتر ها از اون ها عبور کردم و راه برگشتی واسه خودم نذاشتم.

من یه حیوان به تمام معنا هستم(حتی پست تر).

من یه گ و ه بزرگ زدم به زندگی خودم.مطمعن باشین بد تر از من نیستید .راستشو بخواین می خواستم گناهانمو بنویسم ولی ترسیدم کسی از من یاد بگیره و گناهش گردن من باشه.

جای من توی موتور خونه جهنمه.

راستشو بخواین دوست ندارم هیچکس شبیه من باشه.هیچکس.واقعا میگم.

خوشبحال شما آدم خوبا.حداقل یه ذره آبرو پیش خدا دارین .من همونم ندارم.

ترجیح میدم فرزندم خوب خودش باشه نه خوب من

نه دوست ندارم مثل خودم باشه خیلی خجالتیم  و آروم هستم 

دوست دارم پرور و شلوغ باشه 

برادرم چرا اینقدر ناامیدی فکر نکن همه اینجا عابد و زاهدن 

همه گناه دارن همه اشتباه دارن 

همین که متوجه شدی داری راهتو اشتباه میری همین که برات وجدان مونده همین که ناراحتی 

یعنی اینقدرا هم بد نیستی 

چرا خودتو ملامت می کنی 

نمی خوام بهت امید الکی بدم بگم هیچی نشده اتفاقا خیلی چیزا شده حتما پا روی خیلی چیزا گذاشتی به خیلی چیزا کند زدی ولی میگم هنوز همه چی تموم نشده 

فقط الان خودت به خودت میتونی کمک کنی این خود ارضایی پدرتو درآورده می‌دونم 

زدی به سیم آخر اما بدون مثل تو زیادن اما اینقدر ناله نمی کنند 

همین که هی به خودتو میگی من نمی توانم اگه هنوز به خدا اعتقاد داری بدون وسوسه شیطانه یعنی تو رو از رحمت خدا ناامید کنه 

برو سمت خدا نمیگم نماز بخونه فقط باهاش حرف بزن بذار تا بفهمی تنها نیستی یکیو داری 

کم کم هم ورزش کن می‌دونم یه پسر سخته بخواد خودشو نگه داره ولی شدنیه نمیگم خودارضایی یهو بذار کنار کمترش کن یه گروههای هستن برای ترک خودارضایی تو نت برگردی پیدا می کنی عضو شو خیلی کمکت میکنن 

این اعتیاد کمتر کنی یا ترکش کنی اون حالتهای زشتی که تو سرت میاد مطمئن باش کمتر میشه 

الان چون اعتیاد داری بهش دهنتو گرفته اجازه فکر کردن بهت نمیده یعنی اگه دهنتو به چند قسمت تقسیم بکنی که قسمت برای عزیزه جنسیه 

تو اینقدر اینو برزگش کردی چون اعتیاد داشتی بهش 

سایر قسمت ها رو هم گرفته یعنی بقیه کارکردهای مغز تو مختل کرده 

حتما پیش یه روانشناس برو ریشه اعتیاد به خودارضایی 

واسوس و اضطرابه که باعث افسردگی هم خواهد شد 

شاید باید یه دوره ای باید دارو بگیری . 

فقط بهت میگم تو میتونی هرکاری بکنی به شرطی که خودت بخوای می‌دونم سخته 

خیلی سخته باید کمک بگیری 

ولی از خودت و خدا نامید نباش 

تو بخواه خدا کمکت می کنه 

به خسته 

همه بلدن ادای آدم های خوب در بیارن 

اینکه اومدی اینجا خودت آدم پست و یه حیوون نشون میدی کار خوبی نمیکنی :/

حیوون ام با حیووونی ش باز حرمت داره 

خیلی از آدم های دور برم هستن که نماز میخونن 

ولی در باطن یه آدم کثیف و خیانتکار ان 

جلوی دیگران اسم خدارو به زبون میارن حرف از حق و نا حق میزنن ولی در باطن از پشت به مردم خنجر میزنن 

باور کن الان همه فقط بع فکر خودشون هستن 

فساد زیاد شده تو جامعه

طرف دیدی؟؟؟؟ شراب میخوره کار های خلاف انجام میده با زن نامحرم رابطه داره 

ولی همین کسی که میگم قربون امام حسین برم نزدیک محرم امم است

میره لباس سیاه میپوشه جلوی جمع ادای آدم های مذهبی رو در میاره:/

بعد میگه من به ائمه وفادارم امام حسین گفته هدف ش  امر به معروف و نهی از منکر میره به بقیع تذکر میده 

توبه کن تو میتونی خودت تغییر بدی چرا جلوی این همه آدم خودت کوچیک میکنی؟؟؟؟

این حرفا زدی که چی؟؟؟ الان بقیه اینارو میخونن کلی حرف پشتت میزنن 

همین که خودت به اشتباه خودت پی بردی خیلیه!!!!!

بعضی ها هستن برعکس خودت آن کار کثیف نمیکنن که هیچ به اون کار هایی که کردن افتخار ام میکنن 

پس لطفا دیگه اینطوری نگو 

آناهید درست میگه، منم از بچه حساس و نازنازی و وابسته که بدون من و پدرش نتونه دوام بیاره، خوشم نمیاد.

به خسته

اقای خسته میدونین خدا ناراحت میشه وقتی گناهی میکنین و اعتراف میکنین بهش؟اونم پیش بنده هاش؟درسته اینجا مجازیه ولی شما هم بنده خدا هستین وخدا خوشش نمیاد اینجوری از خودتون بد میگین جلو بنده هاش..

خدا از اعمال همه ما آگاهه""""

ینی همه ماها ک اینجاییم بیگناه و معصومیم؟نه خیر انسان ممکن الخطاست و فقط ائمه و پیامبران الهی بودن ک ن گناهی میکردن ن خطایی میکردن...

همین ناامیدی ک شیطون تو وجود ماها بوجود میاره باعث میشه انقد ناامید بشیم و از خودمون بد بگیم...طرف خیلی راحت داره میگرده قبح گناهو ک میشکنه هیچ ..بقیه روهم دعوت میکنه ب اون کار اگرم کسی بگه چرا لهش میکنه...من انقد دیدم طرف افتخارمیکنه با محارمش رابطه داره،افتخار میکنه مشروب میخوره و دائم الخمره،افتخار میکنه زناکاره و .........

چرا انقد ناامید؟میدونین خدا همیشه مشتاق بنده هاشه...اون خودش از همه کارای ما خبر داره...چرا ب جای اینکه انقد خودتونو سرزنش کنین نمیرین سمت خدا تا خودش کمکتون کنه؟مطمئن باشین اون بالاسری از همه ب ما مشتاق تره...

مگه ما چقد زندگی میکنیم؟زندگی ی فرصته نباید از دستش بدیم..باید هر روز برا بهترشدنمون تلاش کنیم چون نمیدونیم تا کی فرصت داریم...بنظرمن استارتشو بزنین هرچی زودتر برین آغوش خدا😇😇😇

انشاءلله همگی عاقبت بخیر بشیم 

هر کار اشتباهی کردی میتونی ازش برگردی

اگه واقعا به سکس اعتیاد داری حتما برو مشاوره. این یه اختلاله و با کمک روانشناس و اگه نیاز باشه دارو قطعا بهتر میشی

در ضمن هر ادمی یه سری خطاها داره. فقط شما نیستی که خطا کردی. در ضمن فکر نکن اینکه جلوی دیگران به گناهت اعتراف نمیکنی یعنی آدم بدی هستی. دین مارو از ریختن آبرو نهی کرده حتی اگه آبروی خودمون باشه

یه مشاور خیلی خوب پیدا کن و ذهنتو از این وسواس فکری که نسبت به این موضوع پیدا کردی نجات بده. کم کم همه چی درست میشه

در ضمن اگه ساعات بیکاریت زیاده خودش میتونه عاملش باشه. یه کاری کن از صبح تا شبت طبق برنامه بره جلو. اولش سخته ولی عادت میکنی. کلی از گرفتاری‌های آدمی از این وقتهای بیهوده و تلف شده است

مثلا بدونی این ساعت تا این ساعتو ورزش میکنی یا کتاب میخونی یا... 

برای زمانت برنامه بریز. پیش مشاورم برو

گلبرگ و ....

فکر کنم اگه خسته میگفت یه آدم کشتم میگفتید من انقد دیدم طرف 5 نفرو کشته امیدوار باش! این راه امیدوار کردنه ؟ 😨😨

خسته

آقا یا خانم خسته کاراتون خیلی غلطه ولی راه برگشت بازه ایراد شما خساست و اراده نداشتنه . اراده کنید و پول خرج کنید برید مشاور تا یه عمر آسایش داشته باشید و چهره مثبت و امام زمانی که دیگران از شما دارند به واقعیت درونی تون نزدیک بشه. 

امام علی : خوبی و بدی افراد از دید مردم پوشیده نمی ماند

خدا رو شکر کنید تا الآن کسی نفهمیده و به روی خودتون نیارید و با اراده و خرج کردن این اعتیاد و بیماری درمان کنید . انقد دیدم طرف حادترین شکل اعتیادو درمان کرده و زندگیش سامان گرفته

هیچ بچه ای نمیتونه بدون پدر مادرش دووم بیاره و این دلیل بر نازنازو بودن نیست 

اینکه از بچگی کیف و وسایلتون خراب میشد خودتون درستش میکردید و خواسته های بیشمار نداشتید نشون میده در عین عاطفی بودن شخصیت محکم و صبوری دارید 

تضاد جالبیه 

اینکه برخی تصور میکنن افراد عاطفی وابسته و نازنازو هستن و نمیتونن رو پای خودشون وایسن تصور غلطیه 

وابسته بودن و لوس بودن 

ربطی به عاطفی بودن نداره هر بچه ای با هر نوع شخصیتی میتونه در اثر تربیت غلط لوس و وابسته و دست و پا چلفتی بار بیاد و نتونه خودشو جمع کنه 

منم شخصیتم خیلی مشابه شماست و بله خیلی دوست دارم شخصیت بچم به خودم شبیه بشه در عین مهربان و کم توقع بودن تونستم آدم موفقی برای جامعم بشم یه مدتم که تنها زندگی میکردم در شهر دیگه هم کار میکردم هم درس میخوندم 

اگ میشه اسمتون رو عوض کنید دوستان اشتباه میگیرن

خب اونان همینو گفتن ..دقیقا راه حل شما چ فرقی با بقیه داشت؟همه همینو گفتن دیگه

حالا با ادبیات متفاوت تر😄😄

خدا نکنه 👇

من اصلا دوست ندارم بچه دار بشم 

نمیخواهم مثل من باشه خصوصا اگه دختر باشه من یه عاشق احمق بودم پای مردی موندم و پا به پاش زندگی ساختم ماشینم فروختم تا خونه بخره  سرکار رفتم تا آخر ماه شرمنده نشه‌ 

با این از یه خانواده نسبتا مرفه بودم بهش سخت نگرفتم گذشت کردم . اما چی شد دستمزد داد 

با بهترین روش . 

یه نصحیت به همه دخترا دارم گول دلتون را نخورید تا میتونید حسابگر باشید از هیچی نگذارید 

زنی که خرج نداره ارج نداره. 

تو عاشقی زن و دختر بازنده ن.

سلام

به ناشناس

روی صحبت م فقط به شما نیست و همین الان بگم که شاید برداشت من اشتباه و یا تجربه شخصی باشه اما

باید مواظب تغییرات آقایون بعد ازدواج حتی بهترین و موجه ترین ش هم بود .

اصولا وقتی یک زن در زندگی مشترک به خاطر عشق ش بیش از حد فداکاری کنه بیش از حد کم خرج و وظیفه گرا باشه بیش از حد از مرد زندگی تشکر کنه کم کم اون مرد تغییر می کنه اینقدر کم کم تغییر می کنه که خانم با وجود سایر مشکلات زندگی و بچه و ...اگر دقت نکنه متوجه تغییرش نمی شه کم کم اون حس تامین کنندگی مرد کم می شه طلبکار می شه به خاطر رسیدگی خوب خانم عاشقش خوش تیپ و خوش پوش و اجتماعی و  با اعتماد نفس می شه به خاطر فداکاری و ازخودگذشتگی و کم خرجی خانم عاشقش از منظر اقتصادی رشد می کنه اونوقت خانم خونه رو که دایم داره بشور و بساب و بچه داری و دوتا چهار تا می کنه تا خرج کمتر شه نادیده می گیره عیب ها ی خانم به چشم ش می آد و کم کم بزرگ ش می کنه با دیگران مقایسه ش می کنه همه چی وظیفه خانم می شه آزار زبانی منت گذاشتن و دعوا و بحث کردن باعث می شه که زندگی خوشی و هیجان اولیه رو نداشته باشه و  اینجوری هاست که آتیش عشق و عاشقی اول ازدواج کم کم خاموش می شه .

به فرشته آبی 

دقیقا نظرت درسته عزیزم 

من بیش از حد فداکاری کردم 

اون هم منی که تو خونه پدری توی رفاه بودم تو خونه شوهر خیلی بهم سخت گذشت کم کم لطف من شد وظیفه 

جای طلبکار و بدهکار عوض شد 

دخترا مرد ایرانی خیلی کن ظرفیته ‌‌لیاقت میخواد قدر زن فداکار و باگذشت .

اینجا که کسی منو نمیشناسه من دختر آرزوی ها خیلیا بودم 

به راحتی میتونستم با پسرای هم سطح خودم ازدواج کنم 

ولی گول دلمو خوردم راحت گرفتم با مهریه کم بدون کوچکترین توقعی 

حالا بعد چند سال زندگی مشترک دستمزدم گرفتم 

از یه پسر دانشجوی مفلس 

یه آقای مدیر ساختم .

الان فقط پشیمونی گیرم اومد 

دخترا با هم سطح خودتون ازدواج کنید از من به شما نصیحت  

شوهرت یه قدم برداشت براش یه قدم بردار نه بیشتر 

به نام خدا و سلام. امکان نداره از ته قلب بخواید تغییر کنید و نکنید شما یزید هم باشید اگر با تمام وجود از خداوند مهربان بخواید کمکتون کنه میکنه و مسیرو بهتون نشون میده البته خوب بحث جبران هم هست که راه‌هاشو خداوند گفته و بحثش از خود توبه جداست .

باید با خودتون روراست باشید اگر با تمام وجود بخواهید برگردید از گناه، حتما زمینش فراهم میشه.

ما گاهی وقتا سرخدا رو هم میخوایم شیره بمالیم به زبان اظهار نفرت میکنیم از گناه ولی در دل خوشمون میاد  ولی خدا به ته دلمون کار داره. با خدا صادق باشیم. مهم این نیست چقدر شکست بخوریم مهم اینه در نفرت از گناهمون صادق باشیم (هر چند توبه اگه توبه باشه و همیشگی باشه نفرت همیشگی و دوری از گناه،،برای همیشه ایجاد میکنه)

میدونم ترک هر گناهی خیلی سخته ولی اگر با تمام وجود از امام زمان علیه السلام کمک بخواید کمکتون میکنه چون اگر طبق ولایت تکوینی به این معتقد باشید که امام حی و حاضره و قدرت دخالت در وجود و قلب و روح شما رو داره حتما بهش متوسل میشید و سریعا صداتونو میشنوه و دخالت میکنه در امیالتون. کافیه ازش بخواید(از صمیم قلب نه الکی مطمئنم هر کسی میفهمه کی حقیقیه نفرت از گناهش کی الکی)

فقط بحث گناهان فرق داره وگرنه هرکسی با ی گناه مشکل داره من یادمه خیلی ی مدت گرفتار غیبت بودم و فکر میکردم رهایی ازش غیر ممکنه چون هر چه رعایت میکردم باز ی نفر می اومد و نمیتونستم جلوی غیبتشو بگیرم ی سال روز شهادت یکی از ائمه بود ی لحظه از دلم گذشت   از امام کمک بخوام چون به شدت احساس عجز میکردم . بهشون گفتم میدونی چقدر عذاب میکشم میشه کمکم کنی  و خدا میدونه که بحث به اون مشقت اصلا سختیش برام ریخت  و  اراده ام محکم شد در مورد غیبت

در مورد گناه شما

ببینید من بحث عکس و فیلموو  متن بد و این چیزا رو نمیگم چون کسی که اینا را ببینه یا بخونه معلومه قصد عوض شدن نداره کاملا دروغ میگه  میخوام تغییر کنم! مثل این میمونه یکی بگه من یکی دو جرعه زهر مار میخورم هیچیم نمیشه  خوب این کاملا داره خودشو گول میزنه

ولی  اگر  دیدن یا خوندن چیز بد رو نادیده بگیریم ، گناهان ج  از فکر شروع میشه و تجسم. فکر ناخوداگاه تو ذهن ممکنه بیاد اگه همون ثانیه اول ذهنو منحرف کنید و خودتون علاقه به ادامه دادنش نداشته باشید(این همون بحث گول زدن خوده)  میتونید ذهنتونو در 10 ثانیه منحرف کنید به ی موضوع دیگه.

شک نکنید فکرتونو منحرف کنید  حس بدتون میپره و اونقدر قوی میشه ذهنتون و ارادتون قوی میشه و چنان احساس اررشمند بودن بهتون دست میده که اصلا ناخوداگاه فکرتون سمت اون چیزا نمیره(گفتم که بدون فیلم و عکس ناجور، فقط اگر موضوع فکر ناجور باشه)

فقط از امام زمان و نماز دم زدن چاره کار نیست فضای فکرتون و قلبتون باید پاک باشه.

اونقدر باید کار مثبت انجام بدید محبت کنید به خانواده مردم همسایه ها همکارا کودکان سالمندان،و مدام مشغول فعالیت مفید باشید ورزش کنید کار خیر انجام بدید هر کار خیری،  با لذت و اشتیاق قران بسیار تلاوت کنید و نماز بخونید که فضای فکر و قلبتون واقعا الهی و پاک بشه.

حتما حتما روزی لااقل ی نیم جز قران بخونید با معنی و تفکر و یادداشت نکات هر ایه همراه با تفسیر. من بهتون قول میدم چنان از فاز افکار بد بیرون میاد که خودتونم باورتون نمیشه، باید باور کنید قران شفا هست.. بعد ی مدت دفترتونو می‌بینید چقدر نکات به درد بخور قرانی دارید،  انس شدید به قران پیدا کردید و اصلا فازتون  ی چیز دیگس. من چون به نظر میاد مذهبی باشید توصیه های مذهبی میکنم. بعد قران  نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه و بازم یادداشت نکات

ببینید ذهن شما مسموم و کثیف شده تا ذهنتون با چیزای مثبت و پاک شستشو داده نشده رها شدن از مسمومیت غیر ممکنه. نمیشه لجن تو ذهن و قلب ریخت و گلتب برداشت کرد!

هر چقدر ی گناه بزرگتر باشه شما ازش صرف نظر کنی حال خوبی که بعدش بهتون دست میده بیشتره. شما هر گناهی انجام دادید به جای اعتراف اینجا برید در خانه خدا  خدواند خودش گفته همه گناهانو میبخشه. اگر نیاز به مجازات شدن هم باشه اون مجازاتو بکشید ولی حال دلتون خوب میشه وبا خدا صادق باشید اگر قصد تغییر داشته باشید محاله خدا کمکتون نکنه.

من بارها امتحان کردم میخوام ی عادتیو ترک بدم به فرض تنبلیو و واقعا قصد واقعی تغییر دارم   اصلا تمام اون چند روز تمام ذرات عالم انگار میخوان پیامی در اون مورد به من بدن. ی دوست میبینم ی نکته بهم میگه بدون اینکه بپرسم. تلوزیونو باز میکنم در اون مورد میگه. ی عابری تو خیابون گذری ی نکته میگه من میشنوم  فضای مجازی ی نکته ناخوداگاه می بینم  حتی می بینید ی نکته خودم وسط ی کار بی ربط یادم میاد. و چنان زیر و زرنگ میشم که خودمم باورم نمیشه چون قصدم جدی بوده و از تنبلی متنفر شدم(تنبلی مثال بود) و میفهمم چون قصدم جدی بوده برای اون کار و تغییر، خدا هم کمکم کرده اما در ی مورد دیگه ممکنه الکی بگم بدم میاد از فلان گناه ولی ته قلبم هنوز قصد تغییر نداشته باشم و به مرحله نفرت نرسیده باشم بعد هی تکرارش میکنم حتی اگر از دیگرانم پیامی دریافت کنم خوب نمیشنومش!!قلبم درک نمیکنه اون پیامو! قلبتون باید پذیرا باشه و پاک

اینم بگم فک نکنید همه فکر میکنن یار امام زمانید یا ادم خوبی هستید. نه گناهان بو دارند شکل دارن  انرژی دارن. شما بو و رنگ و قیافه و انرژیتون و لحن کلامتون و گفتارتون تغییر میکنه در اثر گناهان. ممکنه بعضیا تشخیص ندن ولی اکثرا میفهمن ادم ی مرگیش هست...عین همین ماجرا رو من از ی خاله ای شنیدم که از نگاه بد خواهرزادش می‌نالید(بدون اقدام عملی) فقط نگاه بدشو متوجه شده بود و گریه میکرد پیش من چکار کنم.من یادم میاد همیشه از نگاه اون ادم در میرفتم و بسیار حال بدی بهم دست میداد گهگاه که میدیدمش با اینکه ظاهرا خیلی دیندار بود. پس فکر نکنید گناهاتونو هیچکی متوجه نمیشه  اگر خیلی ادامه بدید خدا ابروتونو میبره.. اینا امتحانه ناامید نشید من ی جای دیگم گفتم تو همین سایت. شما روحتون و مغزتون رییس بدنتونه میتونید تمام افکار بدتونو در کنترل بگیرید و اجازه ندید پیشروی هیچ فکر بدی رو در هیچ زمینه ای(نه فقط مشکل شما) و دم در ورودی ذهن خلع سلاحش کنید بی قدرت و اثر میشه میره خودش. سخته ولی شدنیه  اوایلش ضعیفید کم کم قوی میشید. کم کم مبارزه با افکار منفی براتون لذت بخش میشه. درسته سختیشو هم داره ولی چون مبارزه قدرتمندتون میکنه لذت هم می‌برید و متوجه میشید خیلی ضعیفه اون افکاری که ازشون گله می‌کردید .. خودتون از اسارت این فکر که نمیتونید رها کنید چون اسیر همیشه شکست خوردس. این از ابزار شیطانه این حس ضعف و شکست و ناتوانی. در ضمن حتما برید مشاوره پیش روانشناس   و همزمان دکتر یا طب سنتی برای کنترل امیال. گاهی حتی تغذیه هم اثر داره   هرچند که همه چی تحت کنترل فکره بازم میگم

امیدوارم امام زمان علیه السلام کمکتون کنه. ما هم دعا میکنیم براتون  و از همه میخوام وقتی کسی از مشکلش میگه حداقل ی صلوات به نیت حل مشکلش براش بفرستن

حرفاتون راهنمای منه، ببخشید فضولی نباشه چی شده ؟ 

من خیلی می‌شنوم و میخونم که خیلی از خانمهای متاهل از مهربونی و گذشت کردن پشیمونند.. 

خانم فرشته آبی و بقیه خانمهای متاهل لطفا بگید واقعا همینطوره؟

چون من متنفرم از با حساب و کتاب زندگی کردن با کسی که دوستش دارم. حتی اگه این حساب و کتاب توی محبت کردن باشه. مفهومی که از خانواده توی ذهنمه جاییه که دو طرف هر کاری از دستشون برمیاد برای هم انجام بدن و اصلا به این مسائل فکر نکنند

آخه مثلا وقتی طرف مقابل از لحاظ مالی تو مضیقه است مگه میشه ازش توقع مالی هم داشت؟

یعنی این روش از نظر شما اشتباهه؟ 

سلام. با خانم فرشته ابی موافقم و نه تنها در مورد همسر ها بلکه در مورد همه مردم هست.

خیلی عادت زشتی هست که بعضی از مردم  همدیگه را پله ترقی می‌پندارند و محبتی که از سر لطف بهشون داری را وظیفه، حماقت، یا بی ارزش نگاه میکنن..و پیشرفتشونو که کردن فکر کنن لیاقت خودشون بوده!

اینطور افرادی فقط به ی نفر ظلم نمیکنن بلکه دیدگاه ی جامعه رو به هم می‌ریزن چرا که بذر بی اعتمادی میکارن و این ی جریان و چرخه ی معیوب میشه. بی اعتمادی عده ی زیادی، و بی اعتمادی ریشه خیلی از نامهربانی هاست

و چقدر چقدر چقدر شریفن انسانهایی که هر چه بیشتر محبت میکنی بهشون، بیشتر قدر میدونن و ظرفیتشون بسیاره.

و خوبی کردن بقیه را به خاطر ارزش خودشون نمیدونن.

خیلی سخته در حالی که این دیدگاه بد سواستفاده و قدر ندانستن وجود داره متاسفانه و بسیار شایع هست قدر ندانستن ، انسانها دیدگاه مثبتشونو حفظ کنن و باز هم محبت کنن و بدبین نشن.

من بشخصه بارها ضربه خوردم از افراد بی لیاقت ، بدبین نشدم به محبت کردن و احترام گذاشتن و کمک به ترقی دیگران، ولی این قدرندانی ها وسواستفاده ها باعث ترسم شده از نزدیک شدن به خیلی ها، با اینکه به شدت اجتماعی، احساسی و رفاقتی هستم و روابط اجتماعی  رو دوس دارم مدام باید کنترل کنم خودمو که افراط نکنم در محبت و احترام که دردسر نشه تا بدبین نشم  به انسانیت.

. من اگه روز قیامت  بخوام شکایت کنم حتما از کسانی که با سواستفاده و قدرندانستن، این ترسو در من به وجود آوردن شکایت میکنم! ی ترسی که قدرت عمل و آزادی رفتارو میگیره و مدام باید به خودت نهیب بزنی کافیه بس کن محبتو

. خدا کمکون کنه خوبی کردن هامون وابسته به واکنش افراد نشه  و خداوند ظرفیت و درک انسانها رو بالا ببره قدردانی از محبتو یاد بگیرن.

ی دوستی دارم سالهاس ی محبت هایی میکنه که شرمندت میکنه حتی لقمه میگیره تو دهانت میگذاره و من همیشه از خدا میخوام که منو تا همیشه قدردانش قرار بده نه به خاطر خودم بلکه به خاطر اینکه او از خوبی کردن به نوع بشر پشیمون نشه

. خیلی سخته اعتماد شکسته بشه، به نظرم به کل بشریت ظلم میشه چرا که جریانی از محبت متوقف میشه به خاطر ترس از سواستفاده

به اناهید

حرفهایی که میزنی غیر ممکنه و خود اصلیت رو نشون نمیده. تو خودت به شدت عاطفی هستی.

تو خودت از بابات توجه و محبت می خواستی تا جایی که برات عقده شده بود و در صفحه اعترافات به شیطنت ها گفتی. حالا میای میگی بچه جسور، بی پروا و مستقل، حساس نباشه و این اراجیف ؟  انقدر ادا در نیار. و این رو هم بدون بچه متاثر از والدینشه و چه بخوای چه نخوای توی اناهید الگوی رفتاری بچت میشی چه پسرت و چه دخترت. یکی میشه مثل خودت. غیرممکنه که ازت الگو نگیره. محاله که یکی مثل خودت نشه. یه کپی دقیق مثل خودت میشه. جلو چشمات شب و روز رژه میره. تو میشی عامل تحقیرش. یه عقده ای مثل خودت میشه. شخصیت بچه ها میانگین 5 نفر افرادی هست که باهاشون در تعامل هستند و مادر هم کسیه که تاثیرات عمیق تری روی بچش میزاره حتی از پدر هم بیشتر.

پس چه بخوای چه نخوای یک اناهید دیگه در قالب پسر یا دختر تحویل جامعه میدی تا به مردم کمک کنه.

سلام

به دکتر مون عزیز .

فکر می کنم کامنت من نیاز داره با یه سری جزییات تکمیل بشه و باز هم تاکید می کنم اینها نظرات و تجربه شخصی من از دیدن زندگی های دوست و آشنا و غریبه و فامیل ه و می تونه اشتباه باشه .

اکثر زوجین نمی گم همه در ابتدای زندگی مشترک در زندگی های معمولی با پایه های نسبتا صحیح با یه حداقل های مادی شروع می کنند و دوست دارند به مرور زمان با هم پیشرفت کنند اصولا موتور محرکه و بنزین سوخت رسان موفقیت و آرامش روحی و انگیزه مرد برای تلاش ، نحوه مدیریت مادی و غیرمادی  و رفتار زن در خونه هست به خصوص شاغلین .

مثلا خود من از یه جایی به بعد گفتم خوب دیگه اوضاع مالی به اون حدی که می خوام رسیده ایشون به ثبات رسیده و شروع کردم کمک مالی م رو به ایشون به طور تدریجی کم و کم کردم ولی حمایت های دیگه همچنان برقرار بود و کاملا دوطرفه .

اگرم کم و کاستی به خصوص در مسایل غیرمادی بود یاد گرفتیم که با گفتگو و درخواست صریح و صحیج با لحن آروم از هم بخواهیم که رفع بشه .

ولی این یاد گرفتن زمان می برد صبر و حوصله می خواست ما هم هرکدوم یک " من" بودیم سالها یک " من " بودیم و با اون " من " زندگی کار و تحصیل و خرید و فروش کرده بودیم نمی شد یک شبه " ما " بشیم اول باید " نیم من " می شدیم بعد " ما " . ولی بالاخره " ما " شدیم .

ستونهای معبد یا مساجد بزرگ رو دیدید نزدیک هم هستند ولی بینشون فاصله و حریم هم هست درختان تنومند و قوی زیر سایه هم رشد نمی کنند کنار هم رشد می کنند اگر زیر سایه هم باشند به یکی شون نور نمی رسه و از بین می ره نور و اکسیژن فراوون می خواد اگه نباشه درخت خفه می شه می پوسه یک شبه هم تناور نشدند یک شبه هم خشک نمی شن اکسیژن و نور زندگی مشترک عشق ه .

وگرنه آدم حس می کنه داره خفه می شه توی تله گیر افتاده نه راه پس داره نه راه پیش . همه چیز دوطرفه است اگر نیست یه جای کار ایراد داره .

الان زندگی ما دو هفته کاملا معمولی بدون حرف و حدیث و دعوا یک هفته بسیار عاشقانه و رومانتیک و رویایی و یک هفته هم بین این دو تا هست نه معمولی و نه رومانتیک ه .

اینجوری تونستیم اولا اون جذابیت های فیزیکی رو مثل اول ازدواج مون حفظ کنیم و ثانیا به علاقمندی ها و حریم ها و رشد و پیشرفت خودمون احترام بذاریم و در عین حال هر موقع که بخواهیم طرف مقابل برای هرگونه مشورت و همفکری و دردل و همدلی در دسترس هست بدون اینکه مزاحم یا آویزون هم باشیم .

خانم فرشته آبی عزیز ممنونم که برام نوشتین 

اگر یه زمانی خودتون خواستین لطفا یه کم در مورد نحوه مدیریت مالی زندگی هم وقتی خانم خودش شاغله بنویسید. این سیستم نصف نصفی که الان خیلی ها مخصوصا آقایون مشتاقشن واقعا در عمل جواب میده؟ خانم احساس سرخوردگی نمیکنه که در کنار مسئولیت‌های داخل خونه اش یه مسئولیت بزرگ مالی هم براش تعریف شده؟ البته منظورم کمک یا تا حدی مشارکت کردن نیست. اون که همیشه تو زندگی هایی که دو نفر شاغلند اتفاق می افته. منظورم مشارکت پنجاه درصدی واقعیه. راستش من خواسته قلبیم  اینه که همسر آینده ام هیچ توقع مالی از من نداشته باشه. من خودم کمک کنم ولی به خواست خودم باشه نه طبق درخواست اون

اما ظاهرا واقعیت جور دیگه ایه و اکثر آقایون از قبل ازدواج رو درآمد خانم حساب باز کردن

البته بحث اون کسی که درآمدش پایینه و لزوم مشارکت کاملا حس میشه جداست. با فرض کافی بودن درآمد خود آقا اینو مطرح کردم. 

به فرشته آبی 

دقیقا عزیزم خیلی خوب فرمودید باید هر دو طرف بخوان 

اگه فقط یک طرفه باشه نتیجه اش میشه یکی مثل من می‌بره کم میاره و فرسوده میشه 

به ناشناس 

کوتاه بگم من زندگیمو با عشق با مردی شروع کردم که بیش از ده سال طول کشید بی نهایت گذشت و فداکاری کردم  اونقدر که یادم رفت منی هم هست ازم تشکر که نکرد هیچ طلبکار هم شد . خودتون از یاد نبرید بخاطر یه نفر . یه عشق ما زمانی میمونه که هر دو طرف بخوان ‌‌‌‌. برای من این چند سال آخر فقط سرویس دادن بودن نه عشق هیچ چیزی دریافت نکرد م فقط دهنده بودم احساس پوچی دارم و خستگی   

اصلا مگه دیونه ام بچه مثل خودم بخوام 

سلام 

به دکتر مون عزیز

اینجا پست به انحراف می ره در جای دیگه ای جواب می دم

ممنون

بله حق با شماست. ممنونم

به دکترمون 

خوب خدا رو شکر بهتون ثابت شده که اقایون قبل از ازدواج روی درامد شما حساب باز کردن خیلی دیر به نتیجه رسیدن اما خدارو شکر اعتراف کردید 

ومن الله توفیق 

سلام و تشکر از همه دوستان

الان که تابستونه،دوماهه که دارم کارگری میکنم.زمستون ولی باید برم دانشگاه(اگه حضوری باشه).یک ماه اول خوب بود و از شدت خستگی ،هیچ کاری جز خوابیدن نمی تونستم انجام بدم.اما الان بازم...

می دونید  من واقعا دلگیرم از خودم.دلگیرم از ارادم. 

الان هم فقط به فکر درست کردن خودمم.یعنی هرکاری میکنم که یکم پر اراده تر بشم.نمی دونم مسیرم درسته یا نه،نمی دونم هر لحظه جای درست وایسادم یا نه،تو تمام تصمیماتم شک و دودلی دارم.دلم می خواد  مثل بچگیا که حالم بد میشد،سرمو بزارم روی پا های مامان بزرگم و زار زار گریه کنم و اونم بدون اینکه دردمو بپرسه،حالمو خوب کنه.من یه پسر ضعیفم.

به خسته 

خیلی متاسفم واقعا 😔🙏

نگران نباشین به خدا توکل کنید 

شاید الان هر کی بخونه پیام تون  رو بگن چه بچه ننه ای ولی میخوام بگم شما ضعیف نیستین اینطوری نگین بابا آدم ناراحت میشه

گاهی گریه کردم آدم اروم میکنه شاید بگین گریه کردن کار دختر هاست مردا گریه نمیکنن ولی گاهی مردا ام گریه میکنن 

ناراحت نباشین من خودم براتون دعا میکنم 

که  حالتون خوب بشه 

به!!!

از تعدادی از نظرات همین وبلاگ دارم به این نتیجه میرسم

دورو بر من اینطوری نیست ولی چیزی که اینجا میخونم متفاوته

کم کم دارم به این نتیجه میرسم من خیلی خوش شانس بودم که تو زندگی واقعی تو محیط فوق العاده خوبی قرار گرفتم و با آدم‌های با اخلاق(طبق معیارهای خودم البته) معاشرت داشتم

به دکترمون 

همین که اعتراف کردین و به این موضوع اشاره کردین کفایت میکنه  حالا  خدارو شکر که اطراف شما هر طوری هست که باب میل شماست انشالله هر اون چیزی که میخواهید قسمتتون بشه ما هم دعاگوتون هستیم و از موفقیت شما هم خوشحال میشیم ولی مهم این باور بود که بهش رسیدید 

انشالله که سلامت باشید 

اعتراف کردم؟! 

بله منم امیدوارم :) 

به دکترمون 

با احترام 

بله بزرگوار اعتراف چون همیشه چشم داشتن پسر قبل از ازدواج به درامد دختر رو منکر میشدید و بهانه تراشی میکردید و قیاسهای اشتباه که رو این قضیه سرپوش بگذارید اما در این پست عنوان کردید:

. منظورم مشارکت پنجاه درصدی واقعیه. راستش من خواسته قلبیم  اینه که همسر آینده ام هیچ توقع مالی از من نداشته باشه. من خودم کمک کنم ولی به خواست خودم باشه نه طبق درخواست اون

اما ظاهرا واقعیت جور دیگه ایه و اکثر آقایون از قبل ازدواج رو درآمد خانم حساب باز کردن

 سلامت باشید 

خب حق با شماست

باید اصلاح کنم که سوتفاهم پیش نیاد:بیشتر کامنتهای آقایون در این وبلاگ نه در کل جامعه

به دکترمون 

با احترام ولی کل جامعه اینجوریه 

البته خدارو شکر که اطراف شما اینطوری نیست