خانواده برتر

اینچیزا که مهم نیست اونا شخصیت خودشونو میرسونن شما نباید ناراحت بشی واینکه بدون تحقیق اولیه راه ندین.

ما بدون تحقیق رفته بودیم یه جا پدر دختره همون یه ربع اول سند خونه و حقوق بالا و این چیزا میخواست، انگار بنگاه معاملاتی بود. هر وقت با خانواده یاد قضیه میوفتیم کلی میخندیم به این حد از بی شعوری. ملت فکر میکنن فقط خودشون زرنگن.

عرض ادب احترام.

خیلی خلاصه بگم،پست وتاپیک که سهله ! شمادرباب هرموضوعی بروشور هم بندازی توخونه ملت ، اونها مجددا ممکنه یه سری هاشون همون کارخودشون رو تکرار کنن. 

شما همیشه مبنا رو بزارید رو اینکه همیشه ممکنه بارون بیاد~کنایه ازانجام دادن کارخودشون~ این شماباشید که همیشه مانع برای خیس شدن پیدامیکنید.همیشه مانعی بسازیدبرای خودتون که خیس نشید!

حالاموضوع رو بازمیکنم؛

دروهله اول خواستگاری هاتون روبرای هیچ احدی از انس وجن تعریف نکنید،اگرمادرتون هم عادت داره باهاش صحبت واگه،قانع نشدهم قهرکنید.خواستگاریباید بنابه گفته رسول اکرم سکرت باشه.

دوم اینه ：مانع بزاریدکه خیس نشید. اون مانع چیه؟ دوری از خرافات وترس های بی خود ورودرواسی های بی جهت وقبول کردن خودتون به عنوان یک انسان ارزشمند، من قول میدم این بند رو رعایت کنید به خیلی ارامش ذهنی میرسید.به خودتون بهابدید،شما ارزشمندید،خوده خداگفته.

مگه مصاحبه کاری هست که یکی از طرفین دراول بگه：خوب شروع کن سوالاتو بپرس؟؟؟ اینجور مواقع مشخصه که یا نچسبه یازوری اومده یابی حوصلس.درهرصورت مهره برنده رو بایدشما حرکت بدید ونزاریدکاربکشه جایی ک اون بگه سوال ندارم.این شماباشید که درمقابل این رفتارمیگیدسوال ندارم.

ضمنا،پسر بی حوصله و اخمو وکسی ک جواب سربالا میده رو باهاش نرید تواتاق. این حالات رو که دیدیدیه خداحافظی کنیدوبرگردیدتواتاق.ادم اینطوری یه دردیش هست که اگه باهاش رفتی تواتاق سرعاقبت میشه همین که سوال کننده فرمود.

زرنگ باشید وبرای وقتتون ارزش قائل باشید.

کسانی که شیرینی نمیارن وبی احترامی میکنن وسنت رو زیر پا میزارن باندادن میوه بهشون جبران کنید. وقتی میوه نزاشتیدومادرش خندیدوگفت هه هه میخواستیم شیرینی هم بخریم راستی یادمون رفت میفهمیدکه خیییییلی هم اگاهن به اعمالشون اتفاقا.

پسرهایی که اول تااخر بق وسردرگریبان میشینن رو خدافظی کنیدبریداتاق.من خانما اخوندهم خواستگاریم اومده،ماخوذ ب حیابودن وریز ریز نگاه میکردن ولی اینجورنبودن.گفتم بگم که پای حیامیانزارید.

کسانی که پهن میشن ولم میدن، کسانی ک پاچه شلوارومیدن بالاپاشونومیخارونن!کسانی که بیش از یک بارمیرن حیاط باموبایلشون بحرفن،کسانی که جواب سرسری میدن،کسانی که جواب نمیدن،کسانی که روزه سکوت هستن ومادرشون نماینده هست بدین صورت که از اقاپسر سوال میکنن کدوم بخش مشغولی مامانه ج میده،میپرسید قراردادی یاپیمانی مامانه ج میده. اینارو  رسما یه خوشامد بگید خداحافظی کنیدبرید اتاق.

@ضمنا به عنوان دختری که اوایل بی احترامی های زیادی بهم شده و همه حرف های بالا رو از روزگار یاد گرفتم بهتون نصیحت میکنم که تواتاق رفتن مصاحبه کاری نیست که خب شروع کن بپرس توش راه بیفته،یه گپ وگفت ساده است که باحرف هایع عادی باید شروع شه ویکی شمابگیدیکی اون.تاب مهدکودکم نیست که نوبتی باشه.ممکنه تودوتاپشت سرهم بپرسی اون هیچی نگه یااون یه رب بحرفه توهیچی نگی.ولی درمجموع دوتایی باید سوال بپرسید.

گاهی اوقات ازحالات طرف میفهمیم خوشش نیومده ولی بازمیریم تواتاق.این کارتوهین ب خودمون وارزش ووقتمونه.اگه خدافظی هم نکردید برگردیداتاق،اینجورموقع ها بگید：وای امادگی ندارم ودفعه بعد بحرفیم.درحالی ک واقفید دفعه بعدی هم درکارنیس.

من هیچوقت توی چنین شرایطی قرار نگرفتم که برای خواستگاری با پسری صحبت کنم اما اگه جای شما بودم این حرفها رو به خودش میگفتم....

وقتی میگه من سوالی ندارم یعنی تمایلی به صحبت کردن نداره.توی خواستگاری صحبت کردن باید دوطرفه باشه پس شما هم نباید اجازه بدی تحقیرت کنه.من اگه متوجه شم کسی با اصرار خانواده و بدون تمایل خودش اومده به جای اینکه سوال هامو بمرسم یا از معیارهام حرف بزنم مستقیما بهش میگم کسی که انقدر عرضه  نداره  که برای آدمِ زندگیش خودش تصمیم بگیره ، و حتی قدرت نه گفتن به خانوادش برای مهم ترین مساله زندگیش نداره ، یعنی هیچ قدرت تصمیم گیری و اختیار و انتخابی نداره و برای  مسائل زندگیش دیگران تصمیم میگیرن و نظر میدن ، و حتی برای شخصیت دخترخانمی که مقابلش نشسته انقدر ارزش قایل نیست که اون اینطوری بهش بی احترامی میکنه چنین ادمی به درد زندگی نمیخوره....یه وقتایی ما دخترا با سکوتمون باعث میشیم پسرا هوا برشون داره و فکر  کنن حالا چخبره......جواب بی احترامی میتونه صددرصد بی احترامی نباشه ولی خب  احترام  هم نیست......

 این مورد بیشتر جایی پیش میاد که پسر یا دختر یکی دیگه رو دوست داره یا قصد ازدواج نداره و خانواده اش مجبورش میکنند تو جلسه خواستگاری حاضر بشه.

ولی شما تا دیدید ایشون اخم هاش تو هم هست زیاد سوال نمی پرسیدی و سریع مکالمه رو قطع میکردی.

من هم یه خواستگار همینطوری داشتم که قشنگ معلوم بود مادرش زورش کرده، من هم اون موقع متوجه نشدم و حتی برای حرف زدن هم رفتیم، من هم از این رفتار ناراحت شدم که الکی وقت آدم رو میگیرند.

ولی خوب این موردها رو تو خواستگاری سنتی نمیشه کاریش کرد، البته اینم بگم که برا برادرم هم که خواستگاری میریم دقیقا یه خانم هم چنین رفتارهایی داشت.

کلا این مسئله دختر پسر نداره، برا هرکسی ممکنه پیش بیاد.

اون اقا مقصره که وقتی دختری رو ندیده هنوز پا میشه میره خواستگاری!

ببخشید من صریح میگم.شما هم به همون اندازه مقصری که ارزش خودت رو پایین میاری اجازه میدی پسری که حتی یکبار هم شمارو ندیده نمیشناسه و علاقه ای نداره رو خونتون راه میدین!!!!

 من هیچوقت این مدل خواستگاری هارو درک نکردم.هیچوقت هم اجازه چنین کاری به کسی ندادم!

سلام عزیزم

دراین ک اون آقا رفتارش ته بی شخصیتی بوده شکی نیس که حالاشایدکسی رو دوس داشته....

اما من با فاطمه بانو به شدت موافقم زمانی برای شمااحترام قاعل میشن که خودت برای خودت احترام قاعل باشی شرمنده ولی اینجور خواستگاری تواین دوره اصلامعنی نداره این خواستگاری زمانی جواب میداد ک همه خانوماپوشیه زده وپوشیده بودن وهمه هم ازهم خجالت میکشیدن پسره اونقدی دخترندیده بود یکیوبهش میدادن میگف همین خوبه ....اما دوره الان اینطور نیس بعدم قبول اینجور خواستگاریا خودش ی جور بی احترامیه پسری که شمارو ندیده مادرش اومده ودیده و ببخشید معذرت میخوام مثل این میمونه که مادره اومده کلفت ببره ک بشوره وبپزه وبچه بیاره بعدم اوکی میده پسرشو میاره ک اره من دیدم زدگی نداشته بیاهمینوببر آدم قرارنیس به ضرب وزور هرچیزی ازدواج کنه ازدواج نکردی فداسرت ی جوری این ازدواج تابو شده توکشور ما که طرف اگ ازدواج نکرد باید بره بمیره 

سلام

اون خانواده کار درستی نکردن

شما هم حرفتون رو میزدین و به خانواده پسر میگفتین شما که تکلیفتون مشخص نیست چرا وقت دیگران رو میگیرین 

کسی که نمی تونه در عین احترام به والدین خواسته ی خودشو برای ازدواجش  مطرح کنه و مثل یه عروسک خیمه شب بازی از طرف بقیه کنترل میشه یعنی به شدت ضعیف و زبون هست 

شما خودتو ناراحت نکن 

البته من برام پیش نیومده 

روحیه مم طوری نبوده هیچ وقت حرفمو بزنم ... متاسفانه

ولی الان که فکر می کنم کاش می شد تو همون جلسه یه حرفی میزدید که خودش و خانواده ش شرمنده ی کار زشتشون بشن . دیگه تکرار نکنن 

به قول دوستان هرچی بگی فایده نداره و در اینده بازم این جماعت این رویه بی فرهنگ مابانه رو باشما یا دختران دیگر درپیش خواهند گرفت!

شما باید عاقل باشی واز این به بعد پسری که تا حالا ندیدی رو تو خواستگاری رسمی راه نده !

یک دیدار غیررسمی و یک زمینه ذهنی ازش داشته باش بذا یکچیزایی دستت بیاد، بعد بذا بیاد....

حالا باز خوبه  خواستگار شما همین اول با  اخماش  ورفتارش یک نشونه داده!  برو خداتم شکر کن عزیزم

برخیشون که اینقد وابسته هستن برخلاف میلشون تا پای عقد وعروسی میرن و خودشون ودختر بیچاره رو بدبخت میکنن.!

به دختر قمی

ممنونم از کامنت دلگرم کنندت . بله همین طوره ما آدم ها رو نمی تونیم تغییر بدیم... اتفاقا بعدا به فکرم رسید کاش همون موقع ازشون می پرسیدم که به میل خودتون اومدید یا مادرتون؟.. ولی مشکل من این بود که موقع سوال پرسیدن متوجه نشدم ایشون بی میل هستن گفتم شاید آدم جدیه بعدا فهمیدم... ممنونم دختر گل منم برات دعا می کنم :*

به پسر خوب

ممنونم از راهنماییتون. ولی فکر میکنم برای دختر و خانواده شون برای جلسه اول چندان عملی نباشه... البته ایشون معرف رو به ما معرفی نکردند و اصرار داشتند سریع قرار بذاریم 

به یاسمین*

ممنونم از توضیحات کاملت و از تجربیاتت استفاده کردم. بله درست می گی ولی این پست رو ب خاطر این گذاشتم شاید کمتر از یک درصد تاثیر داشته باشه ... چون فقط من نبودم، تو اطرافیانم همچین موردی داشتیم... من واقعا این کار ازم برنمیاد که از اتاق نیام بیرون چون این طوری پدر ومادرم جلوی اونها شرمنده میشن

12e 134

ممنونم از نظرت. بله درسته مهارت نه گفتن و قاطعیت خیلی مهمه مخصوصا تو مساله ازدواج

 به الاناز

ممنونم از راهنماییت. راست میگی باید همین کارو میکردم ...واقعا ما از صبح درگیر آماده کردن خونه و وسایل پذیرایی بودیم ولی فکر کنم در کل چند دقیقه بیشتر نشستند..منم مثل خودت همون موقع متوجه نشدم متاسفانه :(

به فاطمه بانو 

ممنونم از نظرت. بله درست میگی من هم بیشتر تمایل دارم حداقل جلسه اول  بیرون از منزل باشه این طوری برای هردو طرف راحتتر تموم میشه  ... ولی  به نظرم بیشتر آقایون مخالف اند و اینو توهین به پسر و خانوادش میدونند .واقعا تو مطرح کردنش تردید دارم.

ممنونم از همه ی دوستانی که نظر دادند

به الی خانم : بله باید همون موقع باید واکنش مناسب نشون میدادم که با کس دیگه تکرار نکنند ولی متاسفانه این کارو نکردم

به دختر نخلستان

 همین طوره بله خداروشکر که زود تموم شد و گرنه خیلی دردناکه که کار به عقد و عروسی برسه امیدوارم این دست موارد برای کسی پیش نیاد

 سوال کننده عزیز گویاکامنت من رو دقیق مطالعه نفرمودید. شخص بنده هیییچ کجای کامنتم نگفتم که ازاتاق بیرون نیا...!!!! 

بنده گفتم دست ب مهره خوبی داشته باش تا تحقیرنشی واعصابت خوردنشه خدای نکرده ، گفتم وقتی میبینی یکی اخموهه یکی قیافش طلبکاره،یکی انگارپریشونه وبی تابه وانگارب زور اومده،یکی حرکات ناشایست میکنه،(درمجموع حرکاتی ک برجنابعالی عیان بشه یه چیزی هست این وسط)، پاشو ویه خوشامدی بگو وبااجازه ای بگو وبرگرد تواتاق، عزیزم این کار نرمال ترین کاره،میدونی اگه باتشریفات مؤدبانه جلسه رو ترک نزنی چی میشه؟؟؟؟ مجبور میشی بری تواتاق وبا یه ادم زور شده یایه ادم ک کسی دیگ رو دوس میداره یا یه ادم تحت فشارمامانش اینا همصحبت بشی. خب حالا ماحصل چی میشه؟ اینکه پسره از تمام قوا وفنونش استفاده میکنه ک بی میلیش رو ب رخ بکشه وادم تحقیرمیشه عصبانی میشه خورد میشه. خب مگه ادم مجبوره بشینه توجلسه ای ک داماد نرمال نیس احوالش؟؟؟؟ مگه ادم بی ارزشه یا بیکاره ک وقت بزاره برای یه ادم اشتباه؟؟؟ بعد اوناک رفتن مامان بابات میگن چطورشد ک ترک کردی جلسه رو!؟ شمام توضیح بده.بگو مثلا ندیدیدعین طلبکارابودیاعصبانی بود یاهرچی...

 داماده جلسه خواستگاری باید نرمال باشه، (نتیجه میگیریم شما حرف بنده رو برعکس گرفتی. عزیزم کانکت شو ب جلسه ولی اگه دیدی مناسب نیست باتشریفات مؤدبانه ترک بزن.)

خداوکیلی هزاران پسر هستن ک میرن جلسه خواستگاری و دقیقه ۱۵خواستگاری ب مامانشون علامت رفتن میدن وبلندمیشن میرن.(به هردلیلی ترک میزنن).خب حق هم دارن نپسندیدن لابد. "خدایی در خواستگاری های سنتی هردختری دیگ میانگین کم کم یه دونه کیس اینجوری رو داشته"خب ما ک خونه ماله خودمونه،دیگ اگ ب هردلیلی نپسندیدیم خدافظی میکنیم برمیگردیم اتاقمون.

تازه اگه اگه اگه دلت خواست بلند نشی وتااخربشینی هم میتونی وقتی گفتن بحرفید بگی وای من اماده نیستم جلسه بعدحرف بزنیم. والا بهتره تاباهرکی رسید ادم بره تو اتاق حرف بزنه.اونم حرفی ک برای طرف مقابل هیچ ارزشی نداره.وانگارمصاحبه استخدامیه.

به دخترقمی：مخاطب حضرتعالی فاطمه خانم بود لکن منم میگم، دختری ک خانوادش این عقیده رودارن یاروشون نمیشه بگن بایدخودشونو برای خواستگاری های سنتی نافرجام،اعصاب خوردکن، ومسخره اماده کنن.خیلی وقتاشده پسریه دختروببینه اتفاقا میپسنده ولی دیگ چون توچشم مادره زشت جلوه کرده پسره هرگز نمیتونه دختره را ببینه. خیلی اسیب داره رسم غلط،یکیشم اینکه مغزتو درگیرمیکنه تاروزی ک شازده رو ببینی وتازه شاید اون ازت خوشش نیاد شایدتوازش خوشت نیاد. پس لازمه پسر از دفعه اول حضور داشته باشه.

 این تفکرهم ک میفرمایید：فکرمیکنن کسی ک تقاضا کنه پسرم بیاد رو رودست خانواده مونده میدوونن همون بهتر ک اصلااااااااا نیان دیگ. چرا؟؟؟ چون کسانی ک چنین تفکری دارن بعد سراینکه جهیزت خاک انداز نداشته نابودت میکنن،این تفکر بعدا دخترعموت ک مثلا ازتوخوشکل تره وباباش رییسه روبعدا میکوبه توسرت، این تفکر بعدا ازت میخواد بچه اولت صرفا پسر باشه،این تفکر بعدا ک عقد کردی اگه دراتاق رو(قطعا)بی اجازه بازکردن دیدن داری پسرشونومیبوسی بهت تیکه میندازن بدین مضمون：فلانی حواست باشه واسه قبل عروسیت کارت بجای ارایشگاه ب زایشگاه نکشه..."کنایه ازبارداری" حالا چرا؟؟؟ چون این تفکر عروس عقدی وزن رسمی پسرشونو درحال بوسیدن دیده مثلا.

این تفکرعقب موندس،پس بزار هرچی میخوان بگن ونیان . نگرانش نباش.

گل من قرن داره تموم میشه ماهنوز گیر سنت های مزخرفیم .بعضی از سنت ها مزخرفن.واعصاب خوردکن وضرر رسون ب نفس ادمی. من طوری ازسنت های زیبا وبی ضرر خوشم میاد وانعطاف پذیرم ک میتونم با یه لر یاترک یاحتی کردویاعرب ویا حتی ازدیگرنژادها ازدواج کنم وهییییچ ابایی هم ندارم و بسیار ب سنت هم اهمیت میدم،یه وقت فکرنکنید باسنت هامخالفم.لکن سنت های بی ضرر

دوستم مگه کسی شمارو مجبور کرده بود با ایشون بری توی اتاق ؟ اینجور وقتا اگه گفتن برید توی اتاق صحبت کنید خیلی محترمانه بگو خب شما تشریف آوردید من و خانوادمو دیدید، اجازه بدید این سری هم خانواده من آقا پسر شمارو ببینن، اگه پسندیدن جلسه آینده خودمون میریم تو اتاق صحبت میکنیم. خودت باید به خودت ارزش بدی.

به سوال کننده.عزیزم منم مثل خودت یه دختر مجردم.

من تجربه خودمو میگم.ما هیچکس رو خونمون راه ندادیم هیچوقت.مگه اینکه طرف سر زده اومده باشه با این حال هم متوجه بشم پسرشون باهاشون نیومده و یا پسرشون از قبل منو ندیده از اتاق بیرون نمیرم و خانوادم هم میگن دخترمون خونه نیست..نمایشگاه نیست کسی سرشو بندازه پایین بیاد برانداز کنه.

اگر هم کسی تماس بگیره با خانوادم و خواستگاری کنه مامانم یا بابا حتماااااااااااا میپرسین اقا پسرتون کجا دختر مارو دیده و چقدر میشناسه ،اگر هم خانواده یا واسطه ای پیشنهادی داره باید قبل از اینکه چیزی مطرح کنن پسرشون منو دیده باشه جایی مثل محل کارم یا دانشگاه بدون اینکه من بدونم  پسندیده باشه نه اینکه تازه بخواد بیاد خواستگاری ببینه میپسنده منو یا نه. و اگه موردی باشه خوده پسر پسندیده باشه و حس کنم با شرایطش اوکی هستم خانواده ها باهم هماهنگ میکنن منو آقا پسر دوتایی تنها خارج از منزل مثل کافی شاپ یا یه فضای رسمی عمومی میریم صحبت میکنیم نیازی هم نیست لشکر پشتمون راه بندازیم بالاخره دوتا آدم بالغیم قراری هم نیست اتفاق ناگواری رخ بده و نیاز باشه یکی باهامون بیاد ازمون مراقبت کنه  یا اینکه یکی باهامون بیاد جای ما صحبت کنه.اگه هم نظرم اوکی باشه بعد از اون جلسه که با خانواده حضورا تشریف میارن خواستگاری و.......

هیچوقت هم اینجوری نه پیش خانوادم سر افکنده شدم و نه ارزش خودمو پایین آوردم .

به دختر قمی

عزیزم چقدر بده که خانواده همراه نباشن و آبرو و حرف مردم بیشتر از آینده و آرامش دخترشون براشون اهمیت داشته باشه.

من هیچی ندارم بگم جز اینکه بگم امیدوارم روزی برسه که خانواده ها بیشتر بچه هاشونو درک کنن و دست از سنت های غلط بردارن.

سلام تمام این مشکلات بخاطر سبک غلط ازدواجتونه،شما حتی اصول ازدواج سنتی روهم بلد نیستید عجیبه که تواین دوره زمونه ازین جور اشنایی ها وحاشیه ها هست!!اول بفهمید،بدونید،حرف بزنید،یاد بگیرید بعد اشنابشید!!✔

دختر قمی：عزیزم یه روز نشستی پیش  مامانت همینوری شروع کن درد دل کن واونچه در دل داری رو بگو.بگو ک خسته شدی از جلسله بی داماد. بگو فکرنکنه ک حالا اوناچه فکرایی میکنن و پشت تلفن بگه اقازاده هم تشریف میارن؟ ببخشید حاح اقامون رو داماداینده حساسه ومیگه باااید ازاول بیادوبدون پسرحاج اقا نمیزاره میگه باید ببینیم.

کمااینکه من ازمادرشما خبرندارم شاید مامانت واقعا ازته ته دلش سختش باشه اینکارو کنه یااین کارو ب مثابه پروندن خواستگار تلقی کنه،ودیگ توهرچی بگی فایده نداشته باشه متاسفانه. اگه اینجور باشه عزیزم از خدا بطور فوری کمک بگیر.هر روز سوره یاسین بخون.عااالیه.

دیگ واقعا خودتم بی خیال شو وهمیشه پیشفرض بگو ممکنه مامانه نپسنده و جلسات بدون پسرو اصلا توذهنت مرور نکن 

امیدوارم هرچه زودتر نیمه گمشدت پیداشه وازاین شرایط نجات پیداکنی گلم

به فاطمه بانو

ممنونم ازت از تجربیاتت استفاده می کنم

به کاربران عزیز

می خواستم بگم ایشون قبل از این که من رو ببینند هم ترشرو بودند. سو برداشت نشه که ایشون از لحاظ ظاهر من رو نپسندیدند که این برخورد رو انجام دادند

سلام.دوستان توضیحات خوبی دادن،که شاید به درد خودمم بخوره و از تجربشون استفاده کنم.

فقط من یه نکته رو اضافه کنم.شما میتونین وقتی مادر آقا پسری شمارو دید و پسندید و خواستگاری کرد و قرار شد دختر و پسر همدیگرو ببینن،قرار ملاقات اولیه رو بیرون بذارین،مثلا کافی شاپی جایی در حد ۱ ربع باهم صحبت بکنین و اگر انشالله به توافق رسیدین و همدیگرو پسندیدین قرار های بعد رو خونه بذارین.

البته شاید بگین اینطور خانواده قبول نمیکنه و...حقم دارین، منم ۵سال پیش،اتفاقی تو یه زمان کوتاه حدودا ۱ هفته دو تا خواستگار سنتی داشتم که خواستن قرار اول رو بیرون بذاریم،ولی پدرم قبول نکردن و گفتن اگر میخوان باید بیان خونه،ولی الان دیگه متقاعدشون میکنم که اینجوری بهتره،که قرار اول بیرون باشه.

به یاسمین*

بله درست می گی آدم باید برای خودش ارزش قائل باشه و اینو با رفتارش نشون بده .. ولی مساله من این بود که وقتی متوجه این موضوع شدم که دیر شده بود

به مهرسا سپیداری

تو اون جلسه مادر ایشون به پدر ومادر من گفتند اجازه هست برن جوون ها صحبت کنند و اونها هم قبول کردند و این که گفتم من همون موقع متوجه رفتار ایشون نشدم

Asman.abi Asman.abi

ممنونم پیشنهاد خوبیه