خانواده برتر

سلام

ریلکس🧘‍♂️

نفس عمییییق😯😮😲😑

یه لیوان آب پرتقال خنک🍹

سکوت و آرامش🤫😴

خب کاملاً حق با شماست

من خودم یه دختر سختگیرم😄

به نمایندگی از جامعه ی دختران سختگیر از شما رسماً عذرخواهی میکنم🙂

ولی خب نا امید نشید چون دخترانی که سخت نمیگیرن خداروشکر زیاد هستن

انشالله یکیشون به شما معرفی میشه😊

همه حسود و بخیل شدن مورد خوباشونو قایم میکنن 

فقط اون قسمت که گفتی " کوه و اینها هم که رفتم کسی تا حالا پیدا نشده،" خیلی بانمک گفتین. منم یبار امتحان کردم کسی رویت نشد .احتمالا اونموقع که من داشتم از کوه بالا میرفتم،  شما داشتی میومدی پایین خخخخخخ

اما در کل به نظرم امیدتو از بنده قطع کن و فقط از خدا بخواه، دوستم سه تا برادر داره ولی مجرد مونده!! وقتی برادری که میتونه از بین دوستای با معرفتش یکی رو برای خواهرش پیدا کنه یا خواهری که میتونه یه دختر خوب از بین دوستاش برای برادرش پیدا کنه ولی اینکارو انجام نمیده چه توقعی از غریبه هست. 

جامعه ما سندرم شترمرغی داره

ی کسی با من راجع به واسطه و معرفی و اینها صحبت کرد منظورم اینه که بخواد منو به کسی معرفی کنه.خودش هم ی آدم درست حسابیه از اونا که تو استان همه میشناسنش آدم قابل اعتمادی هم هست.ولی من نمیتونم ازش بخوام این کارو برام انجام بده بخاطر خانوادم!!!پدر مادر من به شدت روی همچین مسائلی سخت گیر هستند از نظر اونها فقط باید ازدواج سنتی باشه اونم طرف داماد خودشون دیده باشن پسندیده باشن...نه اینکه تازه بخوان بیان آشنا بشن آیا بخوان یا نه.

از اون طرف ارتباط چندانی هم نداریم با دیگران. زیاد خواستگار اومده ولی با دلایل منطقی رد شده.و دیکه تقریبا اطرافیان تموم شده!!!

سربسته به مادرم گفتم صحبت های واسطه رو و با واکنش تند مادرم مواجه شدم که اصلا دختر چرا باید با کسی در این مورد صحبت کرده باشه!!!و بی آبرویی میشه و میگن دختره خودش دنبال شوهره و....کلی حرف های بی اساس دیگه.اینا جواب مادرم بود شما دیکه جواب پدرمو خودتون فکر کنید ببینید چیه اگه بخوام بهش بگم.

از اون طرف هم واسطه بهم گفت اگر میخوای بهم پیام بده من کسی رو معرفی میکنم.

حالا منم این وسط موندم نمیدونم بهش پیام بدم کسی معرفی کنه اون وقت به خانوادم بگم این از کجا پیدا شده یا به مادرم چی بگم که قرار بودنگم  حالا اومدیم و شد خانواده پسر فردا نیاد به خانواده من بگه دخترت خواسته بوده یا هر چیز دیکه البته شخص خاصی رو قرار نیست معرفی کنه ها

گرفتاری شدیما 

برید مسجد.

من خودم مسجد میرم و خیلی دخترهای خوبی توی مسجد می بینم. 

با سلام خدمت شما و همگی

این جمله که گفتید جامعه یه دید بدی داره رو قبول دارم و متاسفانه کسی دیگه معرف نمیشه یا واسطه چون یا میترسم یا شما رو نمی شناسن یا اگه بشناسن اون دختر رو دقیق ممکنه نشناسن و... و کمی سخت شده چون ممکنه اون واسطه بعد از زندگی گیر بیفته .

اما خب ز یادم سخت نیست اتفاقا همیشه دوس داشتم که واسطه بشم بین  بقیه و تو امر خیر باشم که دوتا جوون رو به هم برسونم و این واقع حس خوبیه  . اگه به من میگوید یا هر کسی که شرایط شما رو داشت بهتون کمک میکردم چون کسایی زیادی اطرافم هستند که شرایطشان برای ازدواج مناسب هست.

شما همچنان بگردید دنبال واسطه ها از در و همسایه یا کسایی که اهل فایل و آشنا هستند و زیاد در رفت و امد خانوادگی و... و مشخصات بهش بدید بالاخره یکی هست که شرایط شما رو داشته باشه و قبل از همه چی برای اون واسطه روشن کنید که فقط شما معرفی کنید بقیه اش با من و خانواده  اینجوری نیس از واسطه شدن از بین میره و طرف خیالش از این بابت راحتتره

اما همون طور که گفتم جسارت و جرات و تجربه در واسطه بودن مهمه و شناخت از هر دو طرف 

به امید خوشبختی شما و همه ما جوونا

من با نظر شما مخالفم

چون شما میگید رستوران اما خونه‌ی دختر و خود دختر به ترتیب رستوران و غذا هستند که به شما چندتا رستوران(خونه) معرفی بشه؟؟

و شما برید اونجا منو رو باز کنید از بین موارد یه چیزی انتخاب کنید بعد یک تستی بفرمایید و بعد برید رستوران بعدی اونجا هم یه ناخنکی بزنید و مزه‌ای بچشید و بعد مثلاً انتخاب کنید که رستوران همیشگی‌تون کجا باشه!

حالا سوال پیش میاد از کجا معلوم انتخاب بشید!؟

مشکل این طرز نگاه شما به دختر و خونه‌ی دختر هست که تک بعدی می‌بینید و تک بعدی مثال می‌زنید

رستوران برای لمباندنه ولی دختر اینطور تک بعدی نیست که فقط برای یک هدف و یک خواسته بهش مراجعه بشه

از متن‌تون به نظر می‌رسید که با دوستی مخالفید

دلیل‌تون چیه؟؟

دوستی که در جهت ازدواج باشه چه مشکلی داره؟؟

نه این خجالت‌ پیدا کردن واسطه رو داره و نه اون وقاحت رستوران فرض گرفتن دختر

در مورد سختگیری دختران من به عنوان یه مرد بهشون حق میدم

با این وضع و اوضاع بایدم سخت گیر بود

موفق باشید

چی بگم والا، این مشکل اکثر جوونا، هم دختر و هم پسره، پسر اگه از کسی بخواد مورد معرفی کنند میگن خودش عرضه نداره و چرا خودش انتخاب نمیکنه. دختر هم بگه چرا خواستگار ندارم یا میگن برو کلاس فلان و تو اجتماع باشی یا میگن الان با این اوضاع کی ازدواج میکنه

کلا بد اوضاعی شده هر کی به فکر خودشه 

خواسم یه پیشنهادی در رابطه با واسطه بدم که شاید یه روزی عملی بشه

توی دانشگاه ما منشی بخشمون در یک حرکت خیلی جالب یکسری برگه هایی رو به بچه ها میده و ازونا میخات مشخصات خودشون و ویژگی های که از همسر ایندشون انتظار دارن بنویسن. و مورد استقبال شدید همه قرار گرفته بود. خب نکته مثبتی که این حرکت داشت این بود که اون خانوم شخصا از دختر درخواست میکرد که این فرمو پر کنه و یه جور غرور دختر حفظ میشد و تاثیر مثبت و خوبی داشت و نکته منفی اینجا بود که اون خانوم متاسفانه نمیتونست تشخیص بده که هرکسی رو به کی معرفی کنه. 

با توجه به اینکه هر کسی نمیتونه به کانال های و سایت های مجازی اعتماد کنه، و واقعا قابل اعتماد هم نیست

برای اینکه افراد از همه نوع قشر بتونن از فرد واسطه استفاده کنن دو اصل باید رعایت بشه : اعتماد و حفظ غرور

* برای ایجاد اعتماد باید فرد واسطه گر، اون دختر و پسرو از نزدیک دیده باشه 
* برای حفظ غرور باید فرد واسطه گر خودش پیشنهاد ازدواج رو مطرح کنه: مثلا اینجور عنوان کنه که  یه دختر خوب یا پسر خوب سراغ داشته باشم، شما قصد ازدواج داری؟  

اما خب با توجه به اینکه براورده شدن این دو اصل خیلی سخت ایجاد میشه که تنها نمونه ای که من دیدم همون منشی دانشگامون بود. پس باید یه روش دیگه ای رو اتخاذ کرد: 

سه اصل باعث تاخیر در ازدواج و یا شکست در ازدواج میشه:
*بحث طریقه آشنایی و عدم وجود واسطه برای معرفی افراد بهم ( که واسط باید مشاور و روانشاس حرفه  ای باشه که افراد را از نزدیک دیده باشه)
*مشکل کارو مسکن ( نیازمند واسطه هایی که با توجه به استعداد افراد، شغل متناسب این افراد را پیدا کنه 
*بحث آموزش در زمینه ازدواج موفق 

پس باید روشی وجود داشته باشه که این سه مورد رو باهم برطرف کنه. شاید به ظاهر براورده شدن این اصل ها سخت باشه اما باید اینو در نظر داشته باشیم که جامعه ما پتانسیل  پنهان زیادی داری که میشه ازشون استفاده کرد 

از نظر من باید موسسه ای رو  راه اندازی کرد که این سه اصل رو باهم براورده کنه. چرا که مثلن طرف بهترین ملاک ها رو داشته باشه یا از نظر کار تحصییلی موفق باشه  ولی نتونه با شخصی اشنا باشه که با ملاک هاش هم خوانی داشته باشه یا مجبور به تجرد همیشگیه یا ازدواج ناموفق
 

سلام

ببین برادر من، اول شما ببین معیارای اصلیت چی ان؟

این رو مشخص بکنید،بعد کم کم کیس هایی که مطلوب شما هستن،سر راهتون قرار میگیرن.

اینکه همه جا و از هر طریق دنبال پیدا کردن دختر مدنظرتون هستین باعث سردرگمی شما میشه.

شما به مادرتون ،خواهرتون یا هر خانومی که باهاش راحت ترین،بگین من یه دختر میخوام با این ویژگی ها،اونوقت معیارای اصلیتونو که اصلا قابل چشم پوشی نیستن رو بهشون بگید.

ان شاءالله که خیره 🌹

سلام

به دلایل مختلف نقش واسطه ها تو ازدواج ها کم شده.

یکی از دلایلش شاید این باشه گاهی ، به خاطر اینکه بعضیا، مراحل تحقیق و شناخت رو درست انجام نمیدن و ازدواج شکست می خوره، واسطه رو مقصر میدونن. 

دلیل دیگه اینه که، نسبت به قبل زندگی های جمعی کم شده، یادمه بچه بودم، یه عمه بزرگ داشتیم، هرچی دختر پسر مجرد تو فامیل بود، به هم پیشنهاد میداد،

جالبه اونا هم گوش میدادن، تو فامیلمون، بیشتر از ده تا ازدواج این جوری شکل گرفته. 

الان فامیل و همسایه سال به سال همدیگه رو نمی بینن، شناختی هم ندارن که بخوان معرف و واسطه بشن.

قبلا چون سن ازدواج پایین بود، معمولا نسبت به مجردها حساسیت وجود داشت، همه دست به کار میشدن، تا واسه ازدواج کمک کنن،

الان که هر خونواده ای یک یا دوتا، شایدم بیشتر، جوون مجرد بالای 25،30 داره، بیشتر به فکر بچه های خودشونن، اگه مورد مناسب هم پیدا کنن، واسه بچه های خودش اقدام می کنن.

موردی هم که دوستمون ماه آسمان گفتن متاسفانه درسته، بعضی ها، بدون اینکه، نفعی واسشون داشته باشه، نه تنها واسطه نمیشن، پشت سر مردم حرف هم میزنن، مانع آشنایی ها میشن. 

یه همکاری داریم یه دختر همه چی تمومه واقعا، باور کنین شاید یه دلیل مهم اینکه به 40 رسید و هنوز مجرده، بعضی آدمای بدجنس اطراف هستن، که پشت سر اون طفلک حرف میزن.

امید به واسطه نداشته باش انگار خوبارو معرفی نمیکنن.

به ما که تا الان هر کی معرفی شده با این همه تعریفی که واسطه ها میکردن ولی وقتی میرفتم میدیدمشون چیزه دیگه ای بودن.

اخه وقتی واسطه هست کار خیلی پیچ در پیچ میشه راستشو بخای هر کسی از طریق واسطه به من معرفی میشه به این فکر میکنم اگه پسر خوبیه دختر خوب اطرافش و اشناها نداشته یا زبرو زرنگ نیست که خودش کسیو پیدا کنه و یا ادم مستقلی نیست و از بقیه حرف شنوی داره اخرین موردی هم که پیش اومد دوتا واسطه بود یه واسطه ما یه واسطه اونا😁 از همون اول فهمیدم نشدنیه ما گفتیم حداقل یه بار بیرون همو ببینیم و اونا گفتن الا و بلا خونه و بعدم با دلخوری تموم شد به خاطر هیچ... برا همین حداقل من معرفیها رو جدی نمیگیرم ....

سلام 

شما ازدید خودت حرف زدی من ازدید خودم میزنم ن خانوادم ن خودم ی همچین ازدواجی رو قبول نمیکنیم 

مادر من توآرایشگابودن دقیقا ی خانم از آرایشگر همین سوالوکرده ک آرایشگر جلو مادرم منو معرفی کردن ک مادرمم ن گزاشته ن برداشته گفته ازازدواج خوشش نمیاد....درواقع کاری ک شمامیگی ازنظرما وجه زشتی داره ما درمورد اون خانم واون خانواده فک میکنیم خب دیگ اینا راه میوفتن توخیابون و کو وبرزن ی خوشگل دیدن فقط بفهمن پاکه یاهرچی بریم همینو بگیریم مثل میدون تره بار....اینجوری تازه ضربه ولطمه ای ک میزنه ک اره یاخوشمون میاد یا نمیاد خیلی بیشتره من اجازه نمیدم کسی اینجوری بیاد چون دوس دارم پسر اول خودمو دیده باشه ن ک بیادو انگار اومده مغازه بگ ن بریم بعدی اون پسرمیگ ن شاید برای اون راحت باشه ولی اون دختربارهاپیش خودش فک میکنه چ مشکلی داشتم یااین ک الان خانوادم چی فک میکنن نکنه سرکوفت بزنن....مخصوصا خانواده من ک بادوستی ک زیر نظرخانواده باشه مشکلی دارن دراین حدکه خانواده هابدونن باهمن اینا....پدرمم که اصلا نگم مخالف سرسخت و به شخصه راجع ب همچین پسری فکرمیکنیم ک خب دوراشو زده الان ب مادرش گفته خب ی دخترپاک گیربیار ک برام بچه بیاره وخونه داری کنه....براشم مثلا چیزی به اسم احساسو اینامهم نیس ...ودرضمن شمازیادی سخت میگیری اونی ک باید بیاد میاد یهو دیدی دقیقا هم توخیابون اومد شمااصلا کسیودیدی خوشت اومد لازم نیس حتما بری جلو تعقیبش کن منزلشو پیداکردی ازهمسایه هاشمارشون رو برا امرخیربگیر

مشکل شما همینه که فکر میکنید مردم فرق این دوتا رو متوجه نمیشن! درصورتی که خوبم متوجه میشن

منتها به دلایلی که دوستان در نظرات اشاره کردند مثل تغییر سبک زندگی وتغییر در باورها واعتقادات  ومنفعیت نگری حسادت و.... دیگه  معرف و واسطه نمیشن!

اینکه برچسب میزنن هم به این خاطره که غیرمستقیم بگن نمیخوان واسطه بشن!(عاقلان را اشاره کافی است) 

 شما یل اینکه معرف وواسطه نمیشن رو بهش نپرداختین!(حالا ایشالا با خوندن کامنتا  متوجه میشین)

واسطه مطمئن هم کم گیر میاد تواین دوره زمونه! ادم نمیتونه اعتماد کنه.

به نظرمن نباشه هم بهتره .حتی مورد بوده که دوطرف اتفای باهم اشنا میشن دوست یکی از ظرفین میفهمه میاد بدگویی میکنه از حسادت وازدواجشون سرنمییگره

فرد اضافی نباشه بهتره. وادم بی طرفانه در شرایط خنثی تحقیق واشنایی رو انجام بده بهتره.

 برای ازدواج هرچه محافظه کارتر باشی به نظرم بهتره.

با این خال بازم اگر دنبال واسطه ویا معرف هستید:

در زنجیره دوستان وهمسالان و همکلاسی های متاهل تون وارد بشید و غیرمستقیم بهشون بگید قصد ازدواج دارید . رفت وامدتون رو هم باهاشون زیاد کنید. بالخره این  وسط خانم هاشون یاخودشون فامیل یا دوست مجرد قطعا دارند 

با کامنت حافظ رندانه هم موافقم! قیاس  دختر وازدواج با رستوران و خودردن  قیاس خوبی نبود و مع الفارق بود! 

با آقای حافظ رندانه کاملاً موافقم👌✌️

چه عجب یکی تو این وبلاگ به عنوان مرد به خانوما حق داد😐

واقعاً خیلی عالی میشد اگر همه عقل و فهم و درکشون رو به کار بگیرن و بدون تعصبِ افراطی و غرورِ بی جا نظرشون رو بگن😑

چیزی که تو جامعه کم رنگ شده😑

واقعا آقایون خودشونم قبول دارن که نَه فقط توی این مورد بلکه توی موارد دیگه هم حق با خانوما هستش🙃

ولی تعصبِ افراطی و غرور بی جا باعث میشه انکارش کنن !

حالا این انکار کردن ضررش واسه خودشونه چون به تمام معنا دافعه ایجاد میکنن !

و سال های تنهاییشون طولانی تر میشه☹️😑

کلاً در وهله اول به ضرر خودشونه😊

😑👊😂

اما همیشه این صداقتِ کلامه که نشانه شجاعته😊✌️

ازدواج الان خیلی سخت تر شده نه فقط به دلیل مشکلات مالی چون قدیمم مردم  هیچی نداشتن اما ازدواج بهتر بود و به نظرم سازش بین زن ومرد بیشتر بود الان ادما تو خودشونن دوست دارن به هر طریقی ارامش روحی و فکریشون بهم نخوره و اگه کوچکترین مسئله پیش بیاد اونو رها می کنند و سازش کنار میذارن الان معرفی جوون ها هم همین طور هست کسی حوصله معرفی و پیگیری این جور مسائل نداره من خودم می خوام معرفی کنم بهم می گن ول کن حوصله دردسر داری صبح با هم نسازن از چشم تو میبینن 

و واقعا راست می گن چون قدیم اگه ازدواج بود سازشم بود اما الان امار طلاق بیشتر شده و کمتر کسی با کسی سر زندگی می مونه

حالا اون واسطه بد بخت مدام از دو طرف نفرین و لعنت میشه به خاطر چسبوندن این وصلت

یعنی نمیتونی ی دختر پیدا کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یک سری خانمها واسطه گری ازدواج رو انجام میدند.لیستهایی از دختر و پسر مجرد دارند که باید اول ثبت نام کنید وبعد مطابق علاقمندی هاتون بهتون معرفی میشه.

بعضی از اونها در ازای پول بعضی هم برای کار خیر.

فکر میکنم تو همه شهرها هم باشند، با یه مقدار جستجو میتونید پیداشون کنید.

عزیزم کاملاً داری راست میگی حق با توئه ،،،

قدیم عمه ها و خاله ها و اینا خیلی فعال بودن ،،، الان آدمو فقط واسه دختر و نوه های خودشون میخوان ،،، (بحثِ حسادت و منفعت طلبی و مواردِ دیگه هم مطرح میشه)

آخرشم اگه یکیو بگیری ممکنه هزاران عیب و ایراد سرش بزارن ،،،

مورد بعدی که پارادوکسه و بعضی دخترا میگن اینه که چرا خودش انتخاب نمیکنه ،،، خب بله این شدنیه ،،، چرا که نه ؟!!!

میری شیرجه میزنی بینِ کلابِ دخترا ،،، دبیرستان کلاس کنکور میزاری ،،، رنگ و وارنگ ،،، یکی شون رو بر میداری واسه خودت ،،، پسرایی که چشم و گوش شون میجنبه با 10 نفر دختر شیطون میگردن ،،،

یا اینکه در روشِ دوم به اولین موردی که برخورد کردی چشم بسته پیشنهاد میدی ،،،

حالا خوددانی ،،، 😁😁

اما واسه مردی که اهل شیرجه زدن وسط ِ دخترای ترگل ورگل نیست و یا دخترِ پاکی هم که اینقدر تو چشمِ پسرا نیست تو شرایطی که سایرین هم نه از روشِ صحیح و علمیِ معرفیِ دخترپسر به همدیگه اطلاع و مهارتِ کافی دارن و نه اساساً تمایلی به این کار دارن خب چه راه حلِ جایگزینی وجود داره ؟!!!

یه موردی دوستان گفتن تقریباً جزء آخرین پرتوهای امیدبخش و کارا هست و اونم معرفیِ موارد ازدواج در بینِ دوستان متأهل هست ،،، این یه مورد چیزیه که احتمالاً بتونه گامِ مفیدی باشه ،،، شبیه فناوری بیت تورنت میشه ،،، باقی روش ها فعلاً کم بازده هست ،،،

جالبه که بدونی حتی خیلی از پدرمادرها درکِ درستی از تمایلات و سلایقِ فرزندان شون ندارند ،،، اینجاست که دوستانِ صمیمی برای همدیگه میتونن نقشِ مفیدِ خودشون رو ایفا کنند ،،،

با حافظ رندانه هم مخالفم ،،، حالا تو اومدی مثال رستوران رو زدی ولی در عمل انتخابِ بینِ زوجین چه پسر و چه دختر چیزی شبیه همونه ،،،

مثلاً میگن من یه خواستگاری دارم وضع مالی مناسبی داره ولی اخلاقش کمی تنده عصبیه و خواستگار دومی دارم که رفتار بسیار پسندیده ای داره ولی بهره ی کمتری از ثروت داره ،،، پس اون هم داره بینِ خواستگارانش انتخاب میکنه ،،، حالا دیگه بسته به اولویت های خودش ،،،

دیگه قرار نیست طرف همه چی تموم باشه که ،،، پول داشته باشه ،،، خوشتیپ باشه ،،، چمیدونم اخلاقش فلان باشه ،،، کارخونه دار باشه ،،، ماشین فلان ،،، تحصیلات فلان ،،، اصیل و خوشگل ،،،

به نظرم یه جاهایی طرفین باید در انتظارات شون کوتاه بیان وگرنه تنها میمونن ،،،

پس اونام انتخاب میکنن تو هم داری انتخاب میکنی ،،، رستورانم بری داری بینِ گزینه های مختلف انتخاب میکنی ،،، به کسی برنخوره ،،، اینا فقط یه مثاله ،،، رستوران مثاله ،،،

موفق و متأهل باشین 😊🌺🌺🌺

به نام خدا...

سلام. به نظرم همین که به مادر یا خواهرتون بسپارید و یا به چند خانوم از اقوام بگین، کافیه. 

یا مثلا از طریق نهاد دانشگاهتون. یا از طریق دوستان متاهلتون. اونا خیلی خوب میتونن کمکتون کنن. یا حتی اپ آدم و حوا.

دیگه... نمیدونم..! اگه بشه شهرتون رو بگین، شاید ما بتونیم کمکتون کنیم. نمیدونم میشه گفت یا نه. ولی من که خودم کلی دختر خوب سراغ دارم :))

عاقبت به خیر بشید ان شالله.

امشب شب عرفه ست. التماس دعا...

بسم الله رحمان الرحیم 

سلام دوست عزیز

انتخاب برای ازدواج لازمه اش دوستی رفاقت نیست 

چراباید برای خودمون مشکل تنوع طلبی 

که مسئله یه سری افراد درزندگیشان هست 

رو ایجاد کنیم 

اول از همه توکلتان به خداباشد 

بعد به مادرویاخواهرتان بسپارید 

ناامید نباشید که ناامیدی ازشیطان است 

بنده خودم واسطه چند نفربودم 

شاید بتونم به شماهم کمکی بکنم

مشخصاتی ازخودتون رو بفرستید 

اگر تمایل دارید 

واینکه توضیحات بیشتر تاتشخیص دهم ذهنیت افکارواهدافتان را 

انشاالله موفق  باشید 

اینجا تکاور صحبت میکنه...صدای منو دارین؟؟؟

سلام

ماشالا به این همه آتیش تنددد خخخ

ببخشید ولی آمپر چسبوندیا البت خب تقصیر نداری اوضاع زندگی خیلی رو مخه به قول اون رفیقمون سنتی و صنعتی قاطی شده به قول من سُنعتی میزنیم خخخ

اقا جدی تر بشیم

ببین دوست عزیز شما خیلی این مشکل رو بزرگ جلوه نده چون واقعا مشکلی نیس

تبلیغ سن بالای ازدواج نمیکنم اما واقعا ممکنه بعضیا دیرتر جفت شون رو پیدا کنن

شما بجای اینکه دست به دامن بنده های خدا بشی دست به دامن خدا باش

اون معیار هاتو که مد نظره البته نه اون معیار هایی که باید از کارخونه سفارش بدی!!!

معیار های معقول خودت رو از ذهن بگذرون و از خدا بخواه

بعد اون معیار هارو توی ذهنت نگه دار بعدش چشماتو وا کن و یکی رو انتخاب کن ممکن هم هست طبق صحبت هات واقعا کسی پیدا نشه

اینم جز قوانین نانوشته مرحوم نیوتونه دقت کردی میخوای یه چیزی بخری شهر رو زیر و رو میکنی ولی مغازه مربوطه پیدا نمیشه ولی در حالت عادی همیشه اینجور مغازه ها جلو چشمتن؟/

اینم همونه زیاد از حد بش فکر میکنی و در نتیجه بیشتر ازش دور میشی

میبینی؟؟؟

همه بستگی به آلفای مغزی خودت داره بگذر و بگذار که بگذرد میدانم تا بگذرد درد کمی نیس

ولی چه کاری از دستت برمیاد؟؟؟

نکوهش مکن چرخ نیلوفری را/// زسر کن به در باد خیره سری را

به گردش چرخِ فلک گیر نده ازش لذت ببر تا نوبتت بیاد تو نمیتونی با دست چرخ و فلک رو نگه داری

خیالت راحت اونی که اون بالاس حواسش به همه چی هست اگه تو چند ساله بنده شی اون یه عمره که خداست...........

یاعلی و یا ولی

تکاور از پاد وحشت

اونجا ک گفتی:

کوه و اینها هم که رفتم کسی تا حالا پیدا نشده

دیگه خودم به عمق  فاجعه پی بردم😄😆😅

حق با شماس👌این مورد تو شهرستانها کمتر احساس میشه ولی بازم هست...متاسفانه فرهنگ ما در ایران بنظر من ن راه پس داره ن پیش

و همیشه راحتی با جریان اب حرکت گردنه😐

به امیر رضا

اگه با من آشنا باشی می‌دونی که با خواستگاری و تو آب نمک گذاشته شدن پسر توسط دختر هم موافق نیستم چون پسر رو میوه نمی‌دونم که خوباشو جدا کنی وسواس به خرج بدی که نه این اینجاش کجه اون یکی همون جاش صافه ولی یکم لک داره...!

از طرفی حرف تو رو هم میشه فهمید چون ازدواج یک بخشیش مرتبط با احساس و علاقه و کشش فردی‌ست اما بخشیش یک قرارداد و تعامل اجتماعی‌_قانونی‌ست

اما درون مایه‌اش برمیگرده به مورد اول، مورد دوم یعنی بخش اجتماعی و قانونی یک جامه و پوسته‌ست 

همانطور که عرض کردم و شما هم فکر میکنم به اون واقف باشید مثال باید به مثلش یک وجه تشابهی داشته باشه که بشه از اون مثال در جهت استدلال درست استفاده کرد

رستوران یک محل تک بُعدیه تنها هدف و دلیل رفتن به رستوران غذا خوردنه

شما میری که بخوری و بنوشی، حالا چه دلیل کاری باشه، خانوادگی باشه و یا عوض کردن حال و هوا باشه اما ماهیت همون خوردن و نوشیدنه

بحث ازدواج و دختر/پسر مثل رستوران و مسواک یا حوله تک بعدی نیست که تنها دلیل بوجود اومدنش یک چیز باشه و فقط برای یک چیز ازش استفاده بشه

گرچه درش انتخاب هست اما این انتخاب چیز خاصی نیست مقوله‌ی انتخاب چیزیه که شما از صبح که بیدار میشی در حال انجامش هستی تا وقتی که شب شد انتخاب کنی که بخوابی یا نخوابی!!

این وجه تشابه قابل قبولی نیست

شما زن انتخاب نمیکنی که فقط برات غذا بپزه و یا فقط برای تخت خوابت باشه

یک خانم هم شوهر انتخاب نمیکنه که براش نقش حساب بانکی رو بازی کنه(!!!)، یا سگ نگهبان داشته باشه و...

به یک انسان میگن موجود چند بعدی که باید از چندین جهت بهش نگاه و بررسی کرد

اما همین که شما چندتا انسان رو به عنوان گزینه در نظر گرفتی که اینجاش اینطوره و اونجاش اونطور ولی اونکی اینطور نیست و اونطوره کار رو خراب کردی و نشون دادی چجوری به مقوله‌ای به اسم انسان نگاه میکنی

یعنی یک انسان هیچ فرقی با میز نداره تو یک همچین نوع نگاهی!

پاینده و بابا باشی(ایشالله)

سلام 

منم با شما موافقم 

انگار هیچ کس تو این جامعه دلش نمی خواد مجردا رو گردن بگیره !

⛔اما همین که شما چندتا انسان رو به عنوان گزینه در نظر گرفتی که اینجاش اینطوره و اونجاش اونطور ولی اونکی اینطور نیست و اونطوره کار رو خراب کردی و نشون دادی چجوری به مقوله‌ای به اسم انسان نگاه میکنی

یعنی یک انسان هیچ فرقی با میز نداره تو یک همچین نوع نگاهی!

➖➖➖➖➖➖

این تفکرات بالا ک فرمودید، یه واقعیته اقای حافظ رندانه👆

انتخاب و اختیار یعنی چیدن روی میز و بررسی ارزش هرچیز

این یه کار عقلانی و واقعیته که هرکس و هر موجود انجام میده

توجه*

اون انتخاب و اختیاری غیرانسانیه که یک طرفه باشه

رابطه ارباب و برده

ولی تو این روش هردو انتخاب میکنن👌

هرچند اشکال گرفتن به مثال رستوران یذره سختگیرانه بود

ولی اگر کاملا بخوایم دقت کنیم اشکال گرفتنتون درصورت ریز شدن روی موضوع درسته

ازدواج انتخاب دوطرفس

ولی رستوران یه مثال یکطرفس

یعنی تقریبا اینکه اون مثال رو قبول ندارید باعث میشه نتیجه گیریتون درباره اینکه امیر رضا طرز فکرش اشتباهه درست نباشه

چون یه قسمت از متن امیررضا این بود ک:در عمل انتخابِ بینِ زوجین چه پسر و چه دختر چیزی شبیه همونه

یعنی یه میز بودن دوطرفه یعنی اگر امیر رضا اونی ک میخواد انتخاب کنه رو میز میبینه میز هم امیرضا رو میز میبینه 😦😄

هیچکس کامل نیست ولی همون انسانهای ناقص با 👈سنجیدن👉 و پیدا کردن جفت خودشون میتونن از زندگی لذت ببرن😊👌

@حافظ رندانه

😂😂😂

مرسی ،،، 🌺🌺🌺

آقا جان ،،،

         عزیزِ دلم ،،،

چرا ماجرا به این سادگی رو اینقدر میپیچونید ؟!!! ،،،

بالاخره دخترپسر یه سری انتظاراتی از زندگی و همسرشون دارن خب طبیعیه در مورد گزینه های مختلف بررسی و انتخاب کنن دیگه ،،،

حالا این بنده خدام طفلی یه مثالی زد و زود گذشت ،،، همین ،،،

من تو متن هاتون #پارادوکس زیاد دیدم ،،،

از یه طرف میگین عشقی وجود نداره یه سری هورمونه با همدیگه واکنش میدن نتیجه ش میشه فلان ،،،

خیلی منطقیُ و خشکُ و به قولِ معروف ویژن متریالیستی ،،،

یه جورایی آدم یادِ جنبش های پراکنده ی روشنفکری دهه 60 میلادی میفته که گوشه کافه مینشستن و اسپرسو نوشِ جان میکردن ،،، آباژور تنگستن با دکوراسیون چوبی ،،، 😁😁

از یه طرف فرداش تلویحاً میگین بچه ها بیاین دیدگاهِ انسانی نسبت به خانوما داشته باشیم ،،، میز و مسواک و حوله نیستن که ،،، انسانن و حقوقِ برابر دارن و فلان ،،، خب ،،،

خب من که همه چی رو متقابل دیدم گفتم هر دو نفرشون باید همدیگه رو بپسندن ،،، هر دو نفر باید با همدیگه چِفت بشن ،،، اصن همیشه گفته م تو ازدواجی که دختر پسره رو نپسنده (مثلاً ازدواج های اجباری) که از ابتدا عقدشون باطله که ،،، قبلا هم نوشته م ،،،

میگی تک بعدی ،،،

والا تا جایی که من یادمه تو این چند سال عمری که از خداوندِ متعال گرفتم ، تو زندگیم یکی از پیچیده ترین ، چندبعدی ترین و جامع نگرترین افراد بین اطرافیانم بودم ،،، 🥰

کمترین فایده ی این جامع نگر بودن برای من این بوده که چون شناختِ تقریباً مناسبی از چند بعدِ گوناگون و متمایز داشتم ، میتونستم روابط و همبستگیِ بینِ بعضی چیزا رو نسبتاً کمی بهتر از دیگران درک کنم ،،،

حتی مثال هم که براتون زدم با وجودِ اینکه اون موقع تایپ برام سخت بود توش 2 تا پارامتر اخلاق و ثروت رو آوردم ،،، باز دوباره پاراگرافِ بعدیش کمی کامل تر کردم برای انتخاب پسر (از جانبِ دختر) 6 جنس پارامتر نمونه نوشتم ،،،

خوشگل / خوشتیپ / تحصیلات / اصالت / اخلاق / کارخونه ، پول ، ماشین /

اینا کجاش تک بعدیه واقعاً ؟!!!! 😅

اساساً چرا نبایستی بررسی بشن ؟!!!! 🧐

ببین عرفان جان ،،،

به نظرِ من آدم باید زیر و روش یکی باشه ،،،

صااااااافِ صاف ،،، 😊

             صااااااافِ صاف ،،، 😊

ما آدما باید به چیزایی که میگیم معتقد باشیم ،،،

نخستین گام در مسیرِ صداقت ، صدقِ با خویشتن است ! ،،، (آمیرزا😊)

یه زمانی میگفتن اشتغالِ زنان ، اشتغالِ زنان ، اشتغالِ زنان ،،،

آخرش یه مدت گذشت فهمیدیم میخوان نیروی کارِ ارزون قیمتِ حرف گوش کُنهِ بی دردسرِ چشم نوازِ راحت بگیرن اینا رو میگن ،،، میان و تو تلویزیون از حقوقِ بانوان در اشتغال صحبت میکنن ،،، 😁

خب بابا روراست بیا بگو میخوام با منشیم برنامه بچینم دیگه چرا اینقدر رویایی میگی ،،،

گر به میخانه روی ، جانانه رو ،،، 😅😆

@محمد :

😊😊😊

تو مگو ما را بدان شهر بار نیست ،،،

                      با کریمان کارها دشوار نیست ،،،

چون در این دل برقِ مهرِ دوست جست ،،،

                      اندر آن دل دوستی میدان که هست ،،،

هیچ عاشق خود نباشد وصل جو ،،،

                      که نه معشوقش بود جویای او ،،،

در دلِ تو مهر حق چون گشته نو ،،،

                      هست حق را بی گمان مهری به تو ،،،

میگن اگه میخواین میزانِ رضایتِ خداوند از خودتون رو بدونید ،،، بیاین بینین شما خودتون چه قدر از خداوند راضی هستین ! 🥰

چیزی که به نظر میرسه اینه که :

درک و فهم هر کس از خداوند به اندازه ی شخصِ خود اوست ! ،،،

در موردِ میزم شانسی گفتی ولی حرفت درسته 😁 ،،، اون منو یه میز میبینه ،،، فوقش  حالا ممکنه یکمی بزرگتر ، داناتر ، آزادتر و قوی تر ،،،

اصن شایدم یه جورایی اونم منو انتخاب کرده باشه ،،، یادِ مدرسه هاگوارتز و کلاه و چوب دستیِ هری پاتر افتادم ،،، 😃😃

🌹🌹🌹 آهنگ ای همه هستی ،،، محمد اصفهانی 🌹🌹🌹

مثالتون که اصلا جالب نبود حالا بگذریم....

ببینید اخه بقیه هم حق دارن ممکنه یکی از نظر اونا خوب باشه از نظر شما نه..ممکنه بعدا مشکلی پیش بیاد تقصیر بگین عه واسطه بود .

خودتون پیدا کنید اینهمه دختر...یا خیلی سخت پسندین یا دقت نمیکنید...محل کارتون دختر دم بخت ندار؟دختر همسایه؟ فامیل؟دوستان خانوادگی؟هم کلاسی های قدیمی؟بالاخره چهارتا عروسی یا مهمونی تشریف نبردید؟

حالا من نمیدونم شما طرز فکرتون چجوریه ولی خب میتونید خودتون پسند کنید و یه مدتی هم باهم صحبت کنید اگه به توافق رسیدین ازدواج کنید. 

به امیر رضا

دوست گرام فکر میکنم موضوع رو از نظر شخصی نگاه کردید یعنی اگه جایی رو بر فرض مثال خطابم به شما بود اما منظورم عام، شما صرفاً شخصی تلقی کردید!

یکی دو خط در تعریف بنده که مثالی از روشنفکران(مگه تاریک فکرم داریم؟؟) در کافه که نظریاتی رو به صورت باد کرده و با ژستی افسرده و با لبخند ژکوند برای جلب توجه مخاطب فرمایش میکنند و از درون باوری به گفته‌های خودشون ندارند زدید(باید عرض کنم یک بار بیشتر به کافه نرفتم)

ادله‌‌ی دیگرم برای فرضم(که شما شخصی برداشت کردید) نوشتن چند خطی در باب فضایل و کرامات‌تون بود که بحثی ندارم به خودتون مربوطه!

اما درون مایه‌ی کامنت‌تون

مطلبی که عرض کردم از نظر خودم به هیچ عنوان پیچیده و سخت نبود که غیر قابل فهم باشه

فرمودید دختر و پسر معیارهایی برای انتخاب زوج دارند که باید مخاطب‌شون رو بررسی کنند

درست اما این خیلی فرق داره که هم زمان چندین شخص رو تحت نظر بگیرن و بعد از بین اینها یک گزینه رو انتخاب کنند

آقا/خانم y یکسری معیارهایی برای همسر آینده‌شون دارند و از شخص x خوش‌شون اومده مدتی رو با هم می‌گذرونند و همدیگه رو مورد ارزیابی قرار میدن اگه ملاک‌ها و معیارهای متقابل رو دارا بودند با هم ازدواج میکنن یا رابطه‌ رو جدی ترش میکنن

چیزی که در کامنتم به سادگی و با وضوح کامل باهاش مخالف بودم این مورد که ""مرد میره خواستگاری خانم a و اونجا یه نگاهی به وجنات اون خانم می‌ا‌ندازه میگه حالا بریم مغازه‌ی بعدی(ببخشید عذر می‌خوام خونه‌ی بعدی) میرن خونه‌ی خانم b اونجا هم زیر و زبر خانم رو یه براندازی میکنند و میگن حالا فکرامونو میکنیم بعد در حین فکراشون رو کردن میرن خونه‌ی خانم c و اونجا هم به همین منوال!

خانم‌ها هم که ساعت تعیین میکنن مثلاً ساعت ۴ آقای الف بیاد ساعت ۷ آقای ب بیاد برای شما آقای جیم بیاد""

من حرف و مشکلم با این بود 

و الا اینکه هر کسی معیاری داره از بدیهیاته

پارادوکسی که از من پیدا کردید رو من حقیقتاً موندم چی بگم!!!

من بخاطر خیلی مسائل سعی میکنم واقع بینانه و بر حسب منطق صحبت کنم نه گمان و حدس و آیه و حدیث 

عشق یک احساس مثل خیلی از احساسات ما جنبه‌ی فیزیکی داره ، شناخته شده‌ست اما این به این معنی نیست که چیز مسخره‌ایه یا اصلاً حساب نیست

بهرحال خیلی ها هستند که بخاطر ترس و اضطراب زندگی‌شون مختل شده، بخاطر شادی و شیدایی غیرمعقول روال زندگی معمولی رو ندارند

خب عشق هم در اکثر مواقع اگر که نگاه درست، اطلاعات لازم و خودکنترلی نباشه موجب گرفتاری میشه اما چون باعث رسیدن دو انسان بهم میشه و همیشه هم با خودش یک حالت‌هایی از شیدایی و به اصطلاحه کوچه بازای کله خری رو داره بعضی‌ها در اشعار و کتب‌شون مقدسش می‌دونن و من نمی‌دونم چون می‌دونم چیه!

در ثانی اینکه عشق رو چیزی جز تغییرات بیوشیمی مغز نمیدونم چه ربطی به دفاع از حقوق انسان‌های دیگه با جنسیت متفاوت داره؟!

من به عنوان یک ایرانی در جامعه‌ی ایران یکسری مسائل رو می‌بینم و می‌شنوم و حس میکنم اینجا در حق و حقوق انسان‌هایی با جنسیت متفاوت اجحاف شده چه ربطی به مقدس ندونستن عشق داره حالا؟!؟!؟

آخرشم چندتا صداقت صداقت گفتی فکر کردم تیکه به من بود ولی حالا هر چی مهم نیست فقط لطفا وقتی می‌خواید انتقادی بکنید کامنت رو با تامل و تعمق بالایی بخونید

با تشکر

@حافظ :

سلام

اتفاقاً برعکسِ تصورِ شما اگه خوب دقت کنی ، من موضوع رو شخصی بررسی نکردم ،،، از جنبه های مختلف به آسیب شناسیِ این مدل جهانبینی های سطحی پرداختم ،،،

اون تک بعدی رو هم براتون یه مثال عینی (6 پارامتری) آوردم که برداشت تون رو تصحیح کنین واقعیت چیز دیگه ای هست ،،، نمیدونم دلیلش چیه ولی معلومه با دقتِ کافی مطالب رو نمیخونین ،،،

یه توضیح بدم ، جنبش های روشنفکری به نوعی شناخته شده است ، چمیدونم شبیه هیپی ها و موارد دیگه ،،، وگرنه کلمه ی روشنفکری به خودیِ خود که خیلی خوب و زیباست ،،، فمنیسم هم ظاهرش زیبا بود و هدفِ عدالت خواهانه و مطالبه ی حقوقِ زنان رو داشت ولی متأسفانه منحرف و آفت زده شد ،،،

فرمودین :

"من بخاطر خیلی مسائل سعی میکنم واقع بینانه و بر حسب منطق صحبت کنم نه گمان و حدس و آیه و حدیث"

من نمیگم حرفت اشتباهه ،،، من میگم فرمایشِ شما بسیار ناقصه ،،، این موارد تنها گوشه ی کوچک و کم اهمیتی از واقعیت هست ،،، من میگم بسیاری از زوایا و ابعاد هست که در ساختار فکری تون مغفول باقی مونده ،،،

اینکه روابطِ اجتماعی و انسانی رو صرفاً به اثرگذاریِ Oxytocin و سایر  Neurotransmitter تخفیف و تقلیل بدیم تنها خودفریبی هست ،،، بازم البته میلِ خودتون ،،، انسان در عقیده آزاده ،،، 😊

اون کافه و اسپرسو هم فضاسازی رومانتیک بود 😁 ،،، وگرنه بلانسبت شما ممکنه کسی کت شلواری 3 تیغ باشه ولی تفکر داعش رو پیاده کنه ،،، یا برعکس کسی ظاهرش معمولی باشه ولی بسیار فهمیده و با کمالات مطلب بنویسه ،،،

صحبتم اینه ،،، زیبا حرف زدن شدنیه ،،، ساده هم هست واقعاً کاری نداره ،،، بینِ عمومِ جامعه هم خواهان و شنوا زیاده داره ،،، ولی تاریخ انقضاء داره ،،، چون مردم به مرور آگاه میشن !!!

بازم مثال میزنم بهتر متوجه بشین ،،،

چرخِ سانتریفیوژ باید بچرخد زندگی مردمم باید بچرخد ،،، شما زبانِ گفتگو با دنیا رو بلد نیستید و از این دست حرفا ما زیاد شنیدیم ،،، 7 ساله ملت با این حرفا سرگردانن و ما سَرِ این سخنرانی های پوچ و بی محتوا ضرر و زیانِ زیادی دیدیم ،،،

این واقعیت های میدانی و عینی است که بالاخره نتیجه ی خودش رو نشون میده ،،،

بالا بریم پایین بیایم ،،، واقعیت اینه که بالاخره برای دختر و پسرِ مجرد گزینه های مختلفی مطرح هست ،،، و طبیعتاً باید از بین شون "انتخاب" کنه ،،، دیگه بیخودی پیچوندن نداره که ،،،

من نمیفهمم چرا انتخاب کردن ، نافیِ کرامتِ انسان هاست ؟!!! ،،، چرا انتخاب کردن رو جوری مذموم و اهریمنی نشون میدیم که مردم ازش پرهیز کنن ؟!!! ،،،

آقا مثلاً من میرم به دختری میگم خانوم میخواین با من ازدواج کنین ؟!!! 😊

اون کاملاً آزاده و حقِ انتخاب داره ،،، یا میگه نه ، یا میگه آره ،،، دیگه من نباید از تصمیم و نظرش ناراحت بشم که ،،، برم اسید بپاشم ،،، 😂

بگذریم ،،،

حالا اگرم منظورت اینه آموزشِ اخلاقی بدی همزمان با 10 تا دختر نباشیم خب اوکی این که بدیهی بود که ،،، تصور نمیکنم نویسنده تاپیک همچین هدفی رو مدِ نظر داشته باشه ،،،

بعید هم میدونم کسی بتونه همزمان و در آنِ واحد ، تو 6 تا """رستوران""" غذا بخوره !!! ،،،

😁😂😜😂😁

این طفلی داره میگه : گزینه واسم پیدا نمیشه ،،، واسطه ها کم شدن ،،، کار خیر کم شده ،،، میپرسه آقایون خانوما تو این فضا چه کار کنیم ،،،

نبوغ در سادگی ست 😊 ،،، کسی که مسائل رو بیجهت ، غافلانه و یا عامدانه پیچیده انگاری کنه ، تواناییِ حل مشکلات رو نداره ،،،

داریم بحث میکنیما ،،، تصور نکنی بحث شخصیه ،،، ببین اگه مشکلی هست من دیگه ادامه ندم ، بگم آقای نجفی کامنتام رو پاک کنه ،،،

@پرسش کننده :

عزیزم ،،،

درددلی که باهامون کردی کاملا درسته ❤️ ،،، بهت حق میدم ،،، جَوونامون دختر و پسر تو مبحثِ ازدواج خیلی مستأصل و گرفتار شدن بندگانِ خدا ،،،

راه حلش هم خیلییییی ساده و دم دستی هست ،،، حذفِ روش ها و تکنیک های قدیمی و ناکارآمدِ گذشته و جایگزینیش با نسلِ جدیدی از نوآوری ها ،،،

دیگه الان امروز عمه و خاله و دایی و صغرا و کبرا جواب نمیده ،،، تازه اگه کارم بکنه بازدهیِ بالایی نداره ،،،

شما ایندکسِ نرخِ طلاق تو سالِ نخستِ زندگی رو ببین ،،، یکی از مهمترین دلایلش همین عدمِ همخوانیِ زوجین با همدیگه هست که ناشی از انتخابِ اشتباهه !!!

تازه این دو تا جَوون ، اگه کنارِ همم باشن گاهی ممکنه اون لذتِ رویایی رو از همدیگه و زندگیِ مشترک شون نبرن ،،،

ما در این حوزه نیاز به یک انقلاب داریم ،،،

فضایی که هم فرصتِ انتخاب فراهم بشه و هم در عینِ حال ، بهترین و متناسب ترین مورد برای انتخاب معرفی بشه !!!

به سادگیِ هر چه تمام تر میشه یه اجتماعی رو طراحی کرد که توش :

1. انسان ها خودشون رو از جنبه های مختلف بهتر بشناسن ،،،

2. نیازهای گوناگون شون رو بهتر درک کنن ،،،

3. با فردی که باهاش متناسب هستند آشنا بشن ،،،

4. در بستری از احترامِ متقابل با همدیگه زندگی رو تشکیل بدن ،،،

6. بخشِ عمده ای از ملزوماتِ شروعِ زندگی رو در بستری ساده تر محیا کنن ،،،

7. مشکلات و موانعِ احتمالیِ حینِ زندگی رو در فضایی عالمانه تر برطرف کنن ،،،

8. تجربیاتِ تلخ و شیرینِ خودشون رو برای پیشرفتِ سایرین با دیگران به اشتراک بگذارن ،،،

9. ...

10. و در نهایت به رشد و شکوفاییِ مطلوبی که شایستگیش رو دارن دست پیدا کنند ،،، ان شاءالله ،،،

یه ورک شاپم بریم و تمام ،،،

ممکنه یه پسری تمایلی به فرزندآوری نداشته باشه ،،، خب ،،، پیدا کردنِ دختری که اونم تمایلی به داشتنِ فرزند نداشته نباشه کمی سخته ،،، با این روش ولی احتمالِ موفقیت و به نتیجه رسیدن بسیار افزایش پیدا میکنه ،،،

یا ممکنه کسی از لحاظِ جسمی دچار محدودیت هایی باشه ،،، طبیعتاً اگر جامعه ی آماریِ بالایی از افراد در دسترس بودند ایشون میتونه گزینه ی بهتر و مناسب تری رو برای خودش انتخاب کنه ،،،

به نظرِ من تو این بسترِ انتخاب ، هیچ بی احترامی یا توهینی به هیچ کدوم از طرفین نمیشه و کسی هم حوله و مسواک و میز و در و دیوار انگاشته نمیشه ،،،

ذهن باید شاداب و جَوان باشه ،،، با پیرمردها و افرادِ شکست خورده ای که در سیستم فعلی کارگزارند نمیشه به قله ی موفقیت رسید ،،،

امیدوارم بتونم خودم یه گام مثبتی بردارم و یه کارایی بکنم ،،،

موفق باشین 🌺🌺🌺

گویا یه جایی تو کوت کردنِ کامنتِ دوستمون اشتباهی رخ داده ،،، یه مطلب چندین بار کپی پیست شده ،،، متاسفانه نمیشه متن رو ویرایش کرد ،،،

عذرخواهی میکنم ،،، 🙏😊🌺

آقای نجفی پلاگینِ کپی رایت رو وبلاگ نصب کردین ؟!!! 🤔

به امیر رضا

گرامی شما علاوه بر اینکه خوب مطلب رو نمی‌خونید اصلاً در خصوص مطلبی هم که می‌خوایم بحث کنیم هیچ ثباتی ندارید

اون مثال زیبا سخن گفتن چه ربطی به اصل موضوع داره؟!

و یا 7 سال ریاست روحانی؟!

و یا اون 6 پارامتری که فرمودید اصلاً ربطی به این نداره که هم زمان چندتا دختر به ما معرفی بشه کما اینکه پارامترها و معیارها مسائلی نسبی و فردی هستند که اون وابسته به تفکرات و نظام فکری هر کس هست

من کاری با اون ندارم من معقول و منطقی بودنشون برام مهمه...!

من مشکلی با مباحثه ندارم اما یک نقطه ضعف دارم و اون اینه که تو بحث به حاشیه رفتن رو خوشم نمیاد، چون حاشیه موجب عدم عمیق شدن در موضوع بحث میشه

شما فکر میکنید تفکرات بنده سطحی، خام و ناقص هست قبول اما موضوع بحث ما سطح و عمق تفکرات من نیست اینی که فرمودید حاشیه‌ست اصل مطلب چی شد؟؟؟

شما فرمایش میدید که انتخاب رو مذموم و مغضوب میدونم میشه بفرمایید کجای کامنت‌هایی که ارسال کردم انتخاب رو منافی با کرامات و فضایل انسانیت دونستم؟!

من دیگه نظری ندارم که بخوام بگم چون مطلب جدیدی ارائه نفرمودید که من بخوام اون رو نقد یا در مقابل جواب بدم و ضمن اینکه بهتر این بحث خاتمه پیدا کنه

در مورد روشنفکری خب در طول تاریخ جنبش‌ها و نهضت ها فکری و فلسفی مطالبی رو عرضه کردند که با عقل و منطق و واقعیت در تضاد هست

مثل همین روشنفکری که به لحاظ معنا کمی عجیب و تا حدی غیر قابل قبوله

موفق باشید

سلام

اینکه میگم مفاهیم رو جنرال نگاه کنید برای همینه ،،،

خلاصه ش اینه که این بنده خدا نویسنده ی تاپیک تکُ و تنهاست ، بستری برای آشنایی با گزینه های مختلف نداره تا بین شون انتخاب کنه ،،،

حاشیه رفتیم که فلانی تو چرا یه گوشه ای از حرفات گفتی کدوم رستوران ، کدوم غذا ،،، تو داری همسرت رو کالا میبینی ،،، ای داد و بیداد که کرامتِ زن آسیب دید ،،، باشه ،،، قبول ،،،

از اون طرف دوستان معتقدند که عشق (یا بخشِ اعظمی از عشق) ، تنها همون واکنشِ بین چنتا هورمون و نوروترنسمیتره ،،، این رو اسمش رو میزارن واقعگرایی ،،، منطق ،،،

یه لحظه تصور کنین تو معاشقه به خانوم بگن : عزیزم من مطلقاً هیچ احساسی بهت نداشتمُ و ندارم ،،، عشقی وجود نداره ، صرفاً Oxytocin تو خونم ترشح شده *** **** **** *،، 🤦🏻‍♂️😅😂😂

حدس بزنین بنده خدا چه حس و حالی بهش دست میده وقتی اینو میشنوه ،،، اینجا کرامتِ زن حفظ شده ،،، #واقعگرایی

*** ******* **** *** **** ***** ***

😂😄😉😅

#oxytocin

امیر رضا با تیپ شخصیتیت آشنا هستم و برای همین از همون اولش می‌دونستم با بحث فشار وارد میشه بهت، ناراحت نشی ولی رگه ها و ریشه‌هایی از شخصیت نارسیستیک رو داری

راست کرده یعنی چی؟؟

مگه اینجا کوچه بازاره؟!

اولاً سوال کننده وکیل وصی نمی‌خواد مطمئنن انقدر بالغ هست که اگه حس میکنه اشتباهی از حرفهاش برداشت شده خودش بیاد رفع سوءتفاهم کنه

در ثانی یه سوال ازش پرسیدم هنوز نیومده جواب بده

ثانیاً مغلطه نکن اینجا هیچ کسی به غیر از خودت حرف از کرامت زن نزد، این تویی که قفلی زدی رو کرامت و الا من کرامتی برای کسی قائل نیستم

من گفتم مثالی که زدی با مثلش وجه تشابهی نداره

رستوران رفتن تک بعدیه و یک انسان چند بعدی پس لطف کن از هر جا که میرسه به ذهنت حرف در نیار به اسم من!

ثالثاً تو میای هشتگ واقعگرایی می‌زنی بعد در تضاد آشکار با واقعیت هستی، احساسات ما مجموعه‌ای از فعل و انفعلات و کارکردهای مغز و هورمون‌هاست، یک شخصی اضطراب داره از آدم ها می‌ترسه و وقتی بررسی میشه در اینجور افراد بخش آمیگدال مغز فعال تره، کما اینکه هورمون‌هایی مثل نوراپی نفرین و کورتیزول هم موجب استرس میشن این تعریف علمیشه( و این تعریف اسمی برای خودش داره)

ولی در تعریف عامه‌اش به عنوان استرس و گاهی اضطراب گفته میشه(به اشتباه)

من وقتی بخوام احساسم رو به کسی بگم نمیام تعریف کامل علمیش رو بگم من اسمی که داره رو برای بیان احساسم میگم و چون این احساسات چیزیه که عموم مردم تجربه‌اش کردن با شنیدن اون اسم می‌تونن تا حدودی به حال و احساس ما آگاه بشن!

مثالی که تو می‌زنی مثل اینه که من دارم قرمه سبزی می‌خورم بعد وقتی ازم می‌پرسن چی می‌خوری بجای قورمه سبزی بگم : برنج، گوشت، لوبیا و سبزی می‌خورم

بعد اسم اینم میذاری جامع نگری؟!؟!

آخه پسر خوب از طرفی میگی احساسی ندارم به زنم بعد میگی من صرفاً اوکسی توسین تو خونم ترشح شده

خب همون موجب بروز حالاتی در انسان میشه که بهش میگن احساس!

من دردم میگیره چون گیرنده‌های دردم تحریک شده، من احساس عصبانیت چون بخشی از مغزم فعال شده و...

من عاشق میشم چون بیوشیمی مغزم دچار تغییر شده(در تعریف علمی) این یعنی نگاه واقع بینانه به مسائل ولی تو بحث و جنگ و نزاعت با من اینه که میگم عشق چیزی جز هورمون‌ها نیست؟!؟

می‌بینی واقع بین نیستی فقط اداشو در میاری!!!

 تناقض شدید داری و فرافکنی میکنی و به بقیه نسبت میدی 

واسه همین به حاشیه میری و این به حاشیه رفتن رو به من نسبت میدی(من به حاشیه نرفتم تو بودی که گیر کردی تو حرفی که من زدم اگه بحثی بوده بحث من با سوال کننده بودن نه تو)

واااالا ،،، 😒😏

😅😁😁😄😂🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️

آقا به نظرِ من :

مهمترین حقِ یک زن از زندگیش و همسرش اینه که واقعاً از صمیمِ قلب همدیگه رو دوست داشته باشند ،،، تو لحظه لحظه های زندگی شون همواره به همدیگه #عشق بورزند 😊 ،،،

هورمونیُ و الکیُ و نمایشیُ و چمیدونم خلاصه این ادا اطوارای چیپ توش نباشه ،،،

همین ،،،

بقیه ش دیگه افسانه ست ،،،

مَهریهُ و جهیزیه ی آنچنانیُ و وکالتِ طلاق هیچکدوم شون ضامنِ خوشبختی نبودن و نیستند ،،،

شاید گاهی باید به خودمون برگردیم ،،، 🥰

بله درسته ،،، من هیچ موقع حرفِ بی اساس و رفتارِ متناقض تو ذهنم نمیره ،،، کاملاً درسته ،،، 😊

حالا چه از رئیس جمهورِ خوش صحبت و خوش ظاهرِ یه مملکت باشه ، یا از یه جوونِ عادی و یه لّا قَبا ،،، 😁

حرف و عمل باید همیشه همخوان باشه ،،،

دقیقاً صحبتِ منم همینه ،،، اون مثالِ قرمه سبزیت رو موافقم باهاش ،،، توضیحم رو بخون ،،،

دقت کن لطفاً ،،،

میگم ماجرای هورمون (لوبیا و نخود) ، (گر چه درسته و هیچوقت نگفتم داری اشتباه میگی) ،،، اما تنها یه گوشه ی کوچکی از مجموعه ی بسیار کلانِ کنش و واکنش و احساسات و برداشت های ما از دیگران هست ،،،

شما اینا رو تو یه منظومه ی بزرگ (قرمه سبزی) ببین ،،،

مرسی بابتِ مثالت ،،، 👍

منظورم اینه که دیدگاهت کمی درست ولی به شدت ناقصه ،،،

بزرگ فکر کن ،،، سعی کن ارتباطِ بینِ مسائل با همدیگه رو به خوبی درک کنی ،،،

بهشون اولویت و وزن بدی ،،،

اتفاقاً این منم که دارم میگم تخفیف و تقلیلِ احساساتِ یک انسان (برای مثال ، عشق) نسبت به همنوعِ خودش به یه سری واکنشِ هورمونی ، یه دیدِ متریالیستی ، بسیار چیپ ، ناقص ، سطحی ، کوته نظرانه و توهین آمیز هست ،،،

موردِ بعدی ،،،

شاید توی توانایی های شما نباشه ولی من از همون رستورانِ معمولی ، به سادگی ، ده ها پارامتر و بُعدِ گوناگون استخراج میکنم و به کار میگیرم ،،،

دکوراسیون و هتلینگ ،،، کیفیتِ پذیرایی ،،، کیفیتِ طبخِ غذا ،،، پاکیزگی و بهداشت ،،، هزینه ها و مخارج ،،، دسترسیِ آسان به وسایلِ نقلیه عمومی ،،، برخوردِ پرسنل با مراجعین ،،، پارکینگ ،،، ظرفیتِ مهمان پذیری ،،، و مواردِ متعددِ دیگه ،،،

اینا کجاش تک بعدیه واقعاً ؟!!!

سایرِ موجودات رو نمیدونم 😅 ،،، ولی برای انسان های متمدن ، خیلی مهمه که کجا و تو چه فضایی دارن غذا میل میکنن ،،، انسان ها صرفاً فقط به فکرِ سیر شدن نیستن ،،،(رستوران برای انسان ها یه چیزِ تک بعدی نیست)

بزرگ فکر کن ،،،

کسی دوراشو نمیزنه بعد بره رستوران همه مدل غذا رو بخوره ،،، نویسنده هم منظورِ خاصی نداشته ،،، کسی به زنان به دیدِ حوله و مسواک و جاسوییچی و یه پرس قیمه بادمجون نگاه نمیکنه ،،،

نیازیم نیست کسی وکیل وصیِ دیگران بشه و بیاد اینجا بگه وااااای فلانی تو به جامعه ی زنان بی احترامی کردی ،،، نیازی نیست کسی بگه تو چرا اونا رو حوله و مسواک و ماژیک و تخته پاک کن دیدی ،،،

ولی از اون طرف ، کمترین انتظار اینه که یه مرد تو زندگیِ مشترک اونقدری شعور داشته باشه وقتی در آغوشِ همسرش هست احساسش نسبت به اون رو صرفاً از جنبه ی Oxytocin# نبینه ،،، این بدترین توهین به یک زن میتونه باشه ،،، (همون عبارتی که گفتم خیلی مفهوم رو خوب رسوند ،،، 🤦🏻‍♂️😅)

واضحه اگه اون خانوم اینو بشنوه واقعاً بهش بر میخوره ،،،

کم نبودن و نیستن دخترایی که حسِ بسیار ناخوشایندی به شوهرشون دارن میان میگن اون منو فقط به خاطر سکس میخواد ،،، خشک و بی روحه و اصلاً احساسات نداره ،،، احساساتش هم فقط به خاطر هیجاناتِ گذراست ،،، 🤦🏻‍♂️😅

ناراحت نشی ولی :

ذاتِ حرف و دیدگاهت همونی بود که همون اول چند روز پیش گفتم ،،، فوقش من #مشهود یکمی زودتر و واضح تر اینو فهمیدم ،،،خودتم تأیید کردی که کرامتی برای کسی قائل نیستی ،،،

حالا اولاش اومدی بَزَک کردی یه جورایی یه رژه ی دفاع از حقوقِ زنانم پشتِ کلمه ی رستوران رفتی ،،،

ولی رفتارت کاملاً تئاتر و نمایشی و با عقایدِ واقعی و اصلیت #متناقض بود ،،، ولی بعدش اعتراف کردی ،،،

دوباره برو کامنتِ "صدقِ با خویشتن" رو بخون ،،، 😁

کمی از باورهات نسبت به انسان ها هم برامون بگو همگی یاد بگیریم ،،، 🥰

توجه ،،،،  توجه

کامنت طولانیه و مروری بر انتقادات خودم و خودته

میگن وقتی دو تا مرد از هم آدرس می‌پرسن حتماً اشتباهی رخ داده چون یا یکی درست نشنیده و یا یکی درست نگفته

به همین جهت گفتم شاید اونی که درست نشنیده من بودم و به علت خستگی بعد از بیمارستان این منم که نمی‌تونم متوجه مطلب و منظور بشم بهرحال عدم شناخت و دریافت اطلاعات کافی برای هر کس اتفاق می‌افته

و خوندن یک دور دیگه‌ی کامنت‌ها موجب شد تا متوجه بشم تو مشکلت با حرف من یه مشکل عقیدتیه نه صرفاً خود موضوع برای همین حاشیه‌هایی رفتی که برای من جای تعجب داشته که این حاشیه چه ربطی نظر من داره؟!🤔

 یعنی فرضی که داشتم و چندین بار گفتم به حاشیه نریم، من کوته نظر، ابداً دیدگاه خوبی به انسانیت ندارم و نقش و فیلم بازی میکنم درسته و قبوله و...

بحث ما اینا نیست موضوع بحث ما چیز دیگه‌ایه(بکش بیرون دیگه پسر جان)

اما تو باز هم با نوعی نگرش حق به جانب اما کورکورانه، مصرّانه در تلاشی که از این بحث به بحث دیگه و از یک حاشیه به حاشیه‌ی دیگه‌ای بری(از همون بعد نارسیستیکت نشات گرفته)

(بحث مربوط به عشق و صرفاً جنبه‌ی فیزیکی بودن اون مربوط به پست دیگه‌ای هست )

یه نمونه از عدم ثباتت در بحث رو ببینیم

فرمودی:

《مثلاً میگن من یه خواستگاری دارم وضع مالی مناسبی داره ولی اخلاقش کمی تنده عصبیه و خواستگار دومی دارم که رفتار بسیار پسندیده ای داره ولی بهره ی کمتری از ثروت داره ،،، پس اون هم داره بین خواستگارانش انتخاب میکنه ،، حالا دیگه بسته به اولویت های خودش ،،》

من تمام مشکلم با این پست و سوال همین خواستگاری، واسطه، معرف و... بود و هست

تمام انتقادم و مشکلم با این بود وقتی تو کامنت پنجشنبه ۹ مرداد ۹۹ ساعت ۱۳:۲۲، منطقی و با استدلال جوابت رو دادم

جوابت تو کامنت صدق با خویشتنت(😂😂)چی بود؟

《آقا جان چرا ماجرا به این سادگی رو اینقدر میپیچونید؟!

بالاخره دخترپسر یسری انتظاراتی از زندگی و همسرشون دارن خب طبیعیه در مورد گزینه های مختلف بررسی و انتخاب کنند دیگه》

چی شد؟

بحث مگه خواستگاری و رستوران رفتن نبود؟؟

بعد اومدی ماجرای یک پست دیگه‌ای رو پیش کشیدی که فکر میکنم پست عشق قبل یا بعد ازدواج بود

من اونجا گفتم عشق چیز خاصی نیست عموماً اکثر زوجین هیجانات عشق و عاشقی‌شون بعد از چند سال از بین میره عشق مربوط به اول رابطه‌‌ست که ابهاماتی وجود داره یکسری هورمون‌ها ترشح شده و به سبب اون بعضی مناطقی از مغز فعال شده که بعد یک مدت از فعالیتش کاسته میشه تمام منظورم این بود که عشق در انتخاب یکی از شرایط هست اما مبنای انتخاب نیست مبنای انتخاب همسر آینده‌ی ما عقل و منطق ماست

بعد تو اومدی عدم قائل بودن به تقدس عشق رو ربط میدی به نقش و بازی بودن دفاع از حقوق زنان و یا اینکه موقع ابراز علاقه به همسرم بگم ببین جوجویی من من به تو احساسی ندارم من فقط اوکسی توسین ترشح کردم زده بالا آماده کن خودتو...😈

مثل اینه که من بگم تعریف علمی غذا خوردن و گرسنگی چیه بعد تو بگی خب پس تو موقع خوردن غذا هیچ احساسی نداری دیگه موقع خوردن سیب زمینی سرخ کرده میگی ببین سیب زمینی اسید معده ترشح شده بدجور هیچ حسی بهت ندارما!!

دِ آخه مومن به ذات حق تعالی که رابطه‌ات باهاش مثل اینه که زیادی خوبه(به پنجول راست گربه همسایه مون)

من احساسات رو مبنا نمیگیرم و برای من مبنا قوه ی عاقله ست ، من با بخش کورتکس مغز و لوب پیشانی تصمیماتم رو میگیرم اما این به این معنی نیست که احساساتم رو هم نادیده میگیرم

خانمی رو می‌بینم با توجه به عقل و منطقم ،عاقلانه شرایط و میزان همراه بودن‌مون در تفکرات و رفتار و عقاید رو می‌سنجم اگه هم وزن و هم سو بودیم(بعد ازدواج از عشق خیلی بیشتر اهمیت داره) بعد از اون می‌بینم احساساتی (جدای از تعریف علمیش) به این خانم هم دارم پس تصمیم میگیرم و انتخاب میکنم که باهاش ازدواج کنم

اون انتخاب و اختیار و آزادی که تو به دنبالشی اینجاست و نه خواستگاری

الان مثل 100 سال پیش نیست که نه دختر پسر رو ببین و نه پسر دسترسی به دختری داشته باشه به همین جهت یک خانم(مادر پسر) به دیدار دختر می‌رفته و بعد پسر و انتخاب(!!)

الان یکم پیشرفته تر شده تو تابلو اعلانات (معرف ها) دختری معرفی میشه، پسر به همراه خانواده میره انتخاب میکنه(کمر انتخاب رو شکوندن با این انتخاب‌شون)

این مثل اینه که بگیم برای رفتن از ایران به کانادا چرا سوار هواپیما بشیم نیازی هم نیست با قاطر بریم با اسب که کلاس داره و خدا و خلقش هم خشنود هستند بریم!!!

بعد به این میگی جامع نگری اصلاً میدونی معنی جامع نگری چیه؟؟؟

و اما ادامه تو همون کامنت صدق به خویشتنت(😂😂) بهت برخورد گفتم رستوران مثالی تک بعدیه اومدی خودتو پیچیده ترین آدم معرفی کردی(مگه نگفتی پیچیدگی نشونه‌ی ضعفه؟؟)

بعد اومدی گفتی من 6 جنس پارامتر برای انتخاب تعیین کردم(خیلی کار سخت و پیچیده‌ای کردی)

و بعد هم گفتی باید صاااف باشه که الان جواب اینو نمیدم

جواب من به اون شش قلم پارامترت چی بود؟؟

《فرمودید دختر و پسر معیارهایی برای ...》

《درست اما این خیلی فرق داره که هم زمان چندین شخص رو تحت نظر بگیرن و بعد از بین اینها یک گزینه رو انتخاب کنند》

و بعد مثالی در نقد خواستگاری‌هایی زدم که طرف سه جا نوبت به نوبت یا میره خواستگار یا خواستگار دعوت میکنه 

در جواب گفتی:《حالا اگرم منظورتم اینه که آموزش اخلاقی بدی همزمان با 10 تا دختر نباشیم خب اوکی این که بدیهی بود که》

آخه آقای جامع نگر و پیچیده کی و کجا و چطور و چگونه من همچین پند اخلاقی دادم؟؟

با من بحث میکنی یا با آیت الله فلانی؟؟

در خصوص انتخاب لطف کن برو کتاب تئوری انتخاب رو بخون هر لحظه در حال انتخاب هستیم من انتخاب میکنم با کسی که توان بحث اصولی رو نداره بحث کنم یا نکنم انتخاب منه(انقدر مانور نده روش انتخاب از بدیهیاته)

تو کامنت شنبه ۱۱ مرداد ساعت ۲۲:۰۴ جوابت رو دادم

بعدش اومدی مطالب سطحی کاملاً اشتباه و غلط، از ذهنیتت در مورد من و حرفم رو نوشتی 

جوابتو دادم دوباره حرفای تو خالی و صد من یه غازتو تکرار کردی

بریم راند بعد که تکلیف رو با برچسب زدن هات مشخص کنیم

و اما کامنت آخرت

امیدوارم از شوخی هایی که کردم و میکنم ناراحت نشی دیدم شوخی دوست داری گفتم با شوخی منظورم رو بهت بگم شاید تونستیم همو بفهمیم

از حواشی که رفتی صرف نظر میکنم چون دیگه از حوصله‌ی حاشیه رفتن‌ دارم و نه خوشم میاد فقط همون رئیس جمهوری که ازش میگی من تو هر دو دوره‌ی انتخاباتی که ایشون شرکت کردن من مخالفش بودم یقه جر دادنا من اینجا برای رئیسی هست(مذهبی بودم متاسفانه) که اونم اشتباه بود

پس لطفاً از کسی که قبولش ندارم برای من مثال نزن 

در مورد قرمه سبزی فرمایش دادی و مثالم رو لطف کردی مورد تصدیق قرار دادی

در فلسفه چیزی هست به اسم تقلیل گرایی که اجزاء جزء به جزء مورد بررسی قرار میگیرن 

در بعضی جاها خوب نیست ولی در بعضی موارد شدیداً کاربردیه ما وقتی بحثی میکنیم و بر روی یک موضوع مانور میدیم باید اجزاء مرتبط با همون بحث مورد بررسی قرار بگیره

وقتی بحثی به اسم احساسات داریم دو سوال مطرح میشه

من چه احساسی دارم؟

چگونگی بوجود اومدن احساس؟

تو جواب این دو سوال رو قاطی کردی و به نوعی مخلوطی از چیزی در آوردی که ابداً ارتباطی به حرف من نداره

وقتی به کلی به اسم قورمه سبزی می‌رسیم همین سوال مطرح میشه

این "چه" غذایی‌ست؟؟ 

جوابش میشه قدرمه سبزی

سوال بعدی میشه چگونگی بدجود اومدن این غذا؟؟

ج:نیاز به موادی مثل برنج، لوبیا، گوشت و سبزی هست که در طی فرایندی که من بلد نیستم قورمه سبزی بوجود میاد

در هر صورت تو وقتی کل رو در نظر بگیری نمی‌تونی جزئی مثل لوبیا و برنج و سبزی رو صرف نظر کنی

این اجزاء هستند که موجب بوجود اومدن این کل شدن

قورمه سبزی که توش لوبیا و گوشت، برنج، سبزی نباشه چجور قورمه سبزیه؟!

بحث احساسات هم همینه

وقتی در خصوص عشق صحبت میشه این عشق به عنوان یک منظومه(به اصطلاح تو!!) یک عقبه و پیشینه‌ای داره 

وقتی همسرم بپرسه چه احساسی نسبت به من داره درباره ی چیستی احساسم پرسیده نه چگونگی بوجود اومدنش

جواب من به اون این نیست که ببین من اوکسی توسین ترشح کردم بیوشیمی مغزم دچار تغییر شده و آره دیگه می خوام تولید مثل و جوجه کشی عرفان اوقلو راه بندازم

جواب اینه که حس میکنم عشقه

در ثانی نگفتی تعریف تو از عشق چیه؟؟

کلیت رو بخوای تعریف و تفسیر کنی که نیازی به زحمتت نیست ناخونت میشکنه صدها سال صدها شاعر و نویسنده در مورد حرف زدن که نصف بیشترش خزعبلاته

تو هم می‌خوای بری قاطی اونا؟!

تازه بعضی هاشونم هستند که رو خدا هم عشق دارن!!

یعنی با توجه به تعریف و مثالت اینا رو خدا هم حالت نعوظ بهشون دست داده(با توجه به تعریفت)

و اما رستوران ببین مغلطه کردی

از صدتا آدم معمولی آدم بیکاره که میره رستوران برای دکوراسیون، من خودم دوره‌ی دانشجویی بچه‌های کلاس منو فلافلی هایی می‌بردن که تو پایین ترین جای ممکن بود اونجا ما نمی‌رفتیم ببینیم این آقای فلافلی دکوراسیونش چطوره

ما می‌رفتیم که در کنار هم بخوریم!

منظور از بعد و ابعاد یک موضوع هدف و فلسفه ی پشت اونه

تو رستوران نمیری که بخاطر دکوراسیونش پول بدی(البته بعضی رستوران ها و کافه ها بخاطر اونم پول میگیرن) اما از هزاران شخص چندتا آدم خل و چل و دیوونه حاضرن بخاطر دکوراسیون و کیفیت پذیرایی پول بدن

پول میدن که غذا بهشون داده بشه الزاماً هم برای رفع گرسنگی نیست 

گاهی برای یک قراره عاشقانه یا کاری و یا تفریحه 

ولی هدف رستوران فقط یک چیزه و اون غذاست و از این جهت هست که تک بعدی حساب میشه

اما انسان فقط برای یک چیز نیست

چرا تن فروشی مورد مذمت قرار میگیره یا ساختار کپیتالیسم چون به انسان فقط از یک جنبه نگاه میکنه

حالا تو بیا بهونه بیار که نه تن فروشی فقط از یک بعد نیست بهرحال بحثی مثل درکوراسیون فاحشه خانه هست، (عذر می‌خوام) کیفیت و سن دختران حاضر در فاحشه خانه و یا آرایش و... باعث میشه فاحشه خانم چند بعدی بشه و من توان اینو دارم که از ابعاد بسیاری به فاحشه خانه نگاه کنم😃😃🤣😂( یه وقت خسته نشی؟؟)

در مورد سوال کننده من راه حلم براش دوستی در جهت ازدواج تک و تنها هم نیست تو کشوری زندگی میکنه که ۸۵ میلیون جمعیت داره( کم و بیش) و تو محله‌ای هست که مطمئنن صدها نفر در اون محله هستند خودش گفت که دختر پسرا رو سوق میدن به سمت دوستی

ازش پرسیدم عیبش چیه جوابی نداد

بقیه حرفاتم که اصلاً حرفی نبود که درون مایه‌ای داشته باشه

برچسب بود

تو توان اینو نداری من توان اینو دارم و تو جهان بینی چیپ و مال من خیلی باکلاسه(آره عاشق موجودی هستی که معلوم نیست هست یا نه خیلی باکلاس و واقع بینانه‌ست)

بذار یکبار برای آخرین بار بهت بگم

من به شدت آدم فاسدی هستم، یعنی از فحشایی که دارم نگم براتا کف میکنی به گناه کشیده میشی

من فکرم که دیگه هیچی فقط هیل هیلتر، صدام بانو الکسیس و شرکاست

بازیگری و تئاتر که نگم برات تو مهمونی یهویی از نقش آل پاچینو در پدرخانواده به نقش ددپول تغییر رول میدم

من اینم و از همین جا میگم هر چی که هستم به تو مربوط نیست

تفکر من مسمومه باشه

کوته نظرم اوکی

سطح جهان بینیم فاسد و به شدت مسموم و آسیب زننده دقیقا هم همینطوره

اما توی بحثی که موضوع مشخصه اینا به تو ربطی نداره دخالت تو چیزی که بهت ربط نداره نکن

برای من تو بحث علم و منطق ملاکه و من همونو جواب میدم

اساس علم استقراء

مدرک، شواهد، ادله و استدلاله

می‌خوای بحث رو ادامه بدی برچسب زدن هاتو مثل یه بچه ۵ ساله تموم کن و مدارک، ادله و استدلال برای من بیار

اگه خواستی انتقاد بکنی بحث یه پست دیگه رو خلط نکن

با این همه توان، توان بحث و مانور رو یک موضوع مشخص رو نداری؟؟

لطف کن حتماً در مورد استدلال استنتاجی، قیاسی و استقرائی مطالعه کن

حتماً بخون و متوجه شو تفاوت از استدلال از جزء به کل و از کل به جزء چیه و بعد بیا بحث کنیم

چون من با این همه فشار کاری (و البته علاقه‌ی زیادم به بحث) اصلاً حوصله ندارم بجای اینکه در یک بحث چیزی یاد بگیرم کلاس درس برای تو بذارم تا متوجه بشی مباحثه یک اصولی داره و چطور باید بحث کرد

برچسب برای بچه‌هاییه که هنوز روند آکادمیک یک بحث رو متوجه نیستند(متاسفانه با برچسب های بی ربط و پی در پیت موجب شدی من هم مثل خودت از این شیوه استفاده کنم)

در مباحثه و استدلال بخشی از استدلال صحیح تمثیل و مثال درسته که از اون در جهت اثبات استدلال و نتیجه استفاده میشه

دقتی مثال اشتباه باشه و قرابتی با استدلال که  در جهت معتبر کردن استدلال هست نداشته باشه نتیجه‌ای که از استدلال میگیرم فاقد اعتباره

اگه مایل به ادامه بحث هستی خوشحال میشم ولی لطف کن حتماً از زوائد بیخودی و نامربوط به بحث چشم پوشی کن

درست استدلال کن و اگه جایی استدلال اشتباهی از من دیدی عیناً مطلب رو نقد کن و درستش رو بیان و از برچسب اینکه حرف نشون دهنده ی جهان بینی فلانه یا بهمانه صرف نظر کن

به عنوان یک طرف بحث حق این تمنا رو دارم

درمورد نظرم در مورد انسان نه انسان رو موجودی با کرامت اشرف می‌دونم و نه پست و حقیر و ناچیزی

نه بد نه خوب خاکستری

توانایی ها و ناتوانایی هاش رو با هم می‌بینم

جناب نجفی من فراموش کردم چطور می‌تونم نظرم رو تایید کنم لطفاً راهنمایی کنید

یک تصحیح 

فاحشه خانم= منظورم فاحشه خانه بود!

حالا شما چرااا امروز اینقدر عصبانی هستی ؟!!! 🙄😅😁😁

آقا جان چیز خاصی نگفتم که ،،،

من گفتم باورم اینه :

تخفیف و تنزّلِ مفهومِ "عشق" ، به واکنشِ چارتا هورمون ، علیرغمِ ظاهرِ زیبا و فریبنده ش ، یه کارِ خیلی چیپ و توهین آمیزیه ،،،

هر چقدرم بزک بشه ، علمی معرفی بشه ، بازم ذاتش همونه که گفتم ،،، یه جورایی توهین به جایگاهِ انسانیِ طرفِ مقابل هست ،،، بعید میدونم هیچ دختریم حسِ خوبی از شنیدنِ این موضوع بهش دست بده ،،،

اینو داشته باش ،،،

از طرفی دیگه به موازاتِ این نظرم ، به نظرم اون رستوران ، همچین چیزِ خاصی توهینِ خاصی هم نبود ،،، ضرورت و نیازی به واکنش هم نداشت و عنوان کردنش حاشیه بود ،،،

خب اگه به نظرت اینطور نیست 😁 ،،، خب نیست ،،، باشه نیست ،،، دیگه اینکه برآشفتگی نداره که عزیزم ،،، 😊

من کامنتم رو در کمااالِ آرامش و با طمأنینه و شِمرده شِمرده نوشتم ،،، 😊 مایلم تو هم اون رو با آرامش بخونیش ،،، 😊 ،،، دنیا دو روزه ،،، اینقدر حرص نخور ،،، 😊 ،،،

😊😊😊

به امیر رضا جان

اولاً بابت تندی در متن کامنتم عذر می‌خوام

عصبانیتم سه دلیل داشت

اول از همه مشغله‌های فکری و کاری بود

دوم اینکه مهم ترین عامل برچسب‌های پی در پی و به حاشیه رفتن های شما در بحثی که جهت و هدف مشخصی داشت بود

سومین علت عصبانیتم این بود که متوجه شدم شما بحث پست دیگه‌ای رو توی این پست وارد کردید(قبلش اصلاً متوجه‌ش نبودم)

ترکیب این سه خصوصاً برچسب های شما که در یک بحث منطقی پایین ترین و بدترین کار در یک گفتگو هست موجب عصبانیت من شد بابت عدم کنترل خودم دوباره از شما معذرت می‌خوام

الان کمی استراحت کردم و کمی هم ریلکسیشن در جهت رفع استرس

ثانیاً باید قبول کنید این حرف تقلیل و تخفیف عشق بهونه‌ای بیش نیست حالا دلایل این بهونه رو من نمیدونم خودتون باید پیداش کنید...!

شما در کامنت‌ قبلی بنده رو متهم کردید به نقش بازی کردن و دست مایه قرار دادن دفاع از حقوق زنان و اینکه با خویشتن خویش صادق باشم( شما خودت به این مثال صدق با خویشتن خنده‌ات نمیگیره؟! 😂😂، شما از کجا می‌دونی کسی با خودش صادق نیست؟ خود شما با این به "ظاهر" بهونه‌ها با خودتون صادق هستید؟؟)

بعد اومدید مطلبی از پست دیگه‌ای رو بعد از دو کامنت توضیح دوباره تکرار میکنید و اونو توهین به انسانیت و بانوان می‌دونید؟!

ثالثاً فرمودید بنده مفهوم عشق رو تقلیل و تخفیف میدم 

چهار سوال از شما دارم

یک اینکه شما بفرمایید مفهوم عشق چیه؟

دو چطور توضیح در خصوص چگونگی به وجود اومدن یک احساس و بعد نتیجه گرفتن از اون در جهت اینکه هیچ مسئله‌ی معنوی، روحانی و غیر مادی در اون دخیل نیست و صرفاً یک مسئله‌ی فیزیکی و صد البته عادی‌ست که عدم در نظر گرفتن این مهم و "واقعیت" موجب بها دادن زیادی به عشق و افتادن در تله‌ای با تبعات جبران ناپذیری میشه توهین به انسانه

و سومین سوالم اینه که با این همه جلز ولز زدن ها در تقلیل عشق که وا عشقا سر میدید

به نظر می‌رسه که قداست خاصی رو برای عشق قائل هستی

خب برای من توضیح بده چطور پسرانی که عاشق یک دختر شده‌اند و اون دختر اینها رو به بازی گرفته عشق مقدسی دارن؟!

در امر مقدس اولاً حرمت و قداستی وجود داره که از هر شراکت و زشتی مبرا میشه 

این چطور عشقیه؟؟

اگه میگی عشق‌شون واقعی نیست متر، میزان و ترازوی شما برای سنجش این عشق چیه؟!

اگرم میگی عشق الهی منظورته(من نمیدونم عشق الهی یعنی چی؟🤔) چطور عشق یک مسلمان به الله با عشق یک مسیحی به پدر، پسر و روح القدس و در بعضی ها مریم با عشق یک یهودی به یهوه و همچنین عشق یک هندو به ایزدان مذهبش با هم جمع میشه؟!؟!

و در آخر شما هی میگی توهین به زنان، توهین به زنان انگار عشق فقط یه مسئله‌ی تک جنسیتیه که به زن ظلم میشه

چطور یه بارم نگفتی به زنان "و مردان"؟!(صدق با خویشتن😂😊)

رابعاً از نظر من تخفیفی صورت نگرفته تقلیل به اجزا و روند بوجود اومدن بوده اما تخفیف نه

چون شما به قورمه سبزی که نگاه میکنید با مجموعه‌ای از اجزاء "سازنده‌ی اون" رو به رو هستید 

حالا فکر کن یک قورمه سبزی گرا بیاد بگه تو میگی تو قورمه سبزی لوبیا هست ای اوف (با اوووف اشتبا نشه) بر تو باد، تو داری به قورمه سبزی دوستان توهین میکنی، وا مصیبتا چه حرکت چیپی

بعد بیاد اینکه میگیم تو قورمه سبزی، سبزی و لوبیا و برنج هست رو تبدیل به شورت شاخه نبات(زید حافظ) بکنه

عقل سلیم میگه کار اون قورمه سبزی پرست چیه؟!

جواب با خودت

در مورد مثال رستوران به نظرم توضیحاتی که دادم از حد معمول تجاوز کرده و زیاده گوی در این باب کاری‌ست عبث

اما من دلایلی برای اشتباه و غلط و نادرست بودن تشبیه زن به رستوران داشتم و زدم مخالفتم به واسطه، خواستگاری هم واضح گفتم و راه حلم برای دوست سوال کننده دوستی در جهت ازدواج بود

این حق من بود که از دلایلم دفاع کنم و هر چند بار هم که شما مخالفت بکنی من دفاعم رو میکنم(این حق هر کسیه)

اگه بحث مثال رستوران کش دار شده به این علت بوده که من دفاعم رو از دلایلم میکردم و شما مجدداً می‌اومدی و با به نظر من بهانه‌های مختلف می‌گفتی اشتباهه و به همین علت تو فلانی و بهمانی

دلایل قاطعی هم که ارائه نمی‌کردی که قبول کنیم هیچ، از این حاشیه به اون حاشیه هم می‌پریدی 

گفتم تک بعدیه گفتی رستوران ابعاد خیلی داره

مثال از فاحشه خونه و نگاه تک بعدی اون به انسان( صرفاً نگاه کالایی و ارائه سرویس جنسی) زدم و شباهتش به رستوران از نظر هدف و فلسفه‌ی بوجود اومدنش

جواب تو چی بود

تکرار مکرر حرفت

در آخر نظر من به سوال کنند انتقاد بود نه حاشیه

کاری که تو بعدش کردی و من بهت جواب دادم(نقد و انتقاد متقابل و سازنده)

روند حاشیه روی مباحثه‌مون و پایین اومدن سطح بحث‌مون از همون شاهکار شما به اسم صدقِ با خویشتن شروع شد که بجای انتقاد حرف بنده شروع به انتقاد خودم، شخصیت و نیتم کردی که در مباحثه جایی نداره

برای همین گفتم همه اینایی که گفتی هستم جوابم به این حرفهات اینه که به تو مربوط نیست(با عرض پوزش)

در هر حال فکر نمیکنم مطلب جدیدی بشه از توی این بحث بیرون کشید

مگر اینکه باز تصمیم بگیری دوباره حرفای یکی از کامنتام مثلاً ۴ سال پیش رو بیاری و یه بحث جدید درست کنی(دستم به دامنت اینکار رو نکن😁😂)

پ.ن:

الان خوب شد؟

لحن کامنتم که تند نیست؟!

به حافظ رندانه
من نمی خوام در صدد دفاع از امیر رضا بر بیام. خودش باید از حرف خودش دفاع کنه.اما احساس می کنم بین شما سوء برداشت اتفاق افتاده .دیدم اهل منطق و فلسفه هستی لازم دونستم یک نکته ای رو خدمتتان عارض بشم.
در فلسفه به طور خاص در بحث معرفت شناسی وقتی یک فیلسوف میاد چگونگی شناخت نسبت به یک پدیده رو تبیین می کنه یک کلیت رو بیان می کنه و همه چیز در آون زیر مجموعه تعریف می کنه .حالا کلیت این شناخت می خواهد سوبژکتیو باشه یا ابژکتیو باشه از علم حصولی به دست آید یا علم حضوری و یا ....فرقی نداره.
به طور مثال کانت معتقد شناخت از دنیای بیرون شکل می گیره اما ذهن مکان و زمان رو مثل یک لباس بر تن آون پدیده ای که می خواهیم بشناسیم می کنه. حالا ما به درستی یا غلطی این گزاره کاری نداریم. اما این گزاره مربوط به شناخت ما نسبت به همه چیزِ.حالا چه می خواهی یک دختر رو تو جلسه خواستگاری بشناسی .چه می خواهی در یک گاوداری به شناخت یک گاو دست پیدا کنی .اساس و کلیت معرفت یک چیز است .فرقی نداره.و توهینی شکل نگرفته .مثل اینکه شما بگی من آون دختر رو با چشم چپ دیدم ولی باید گاو رو با چشم راستم ببینم چون دختر کرامت داره نباید با همون چشمی که گاو رو دیدم دختر رو هم ببینم .ما به صورت کلی همه چیز رو با دو چشم خودمون می بینیم و فرقی نداره.حالا چون دختر انسان ِنباید جلسه خواستگاری با رستوران رفتن تمثیل بشه ولی ابزار شناخت فرقی نداره.
اما احساس می کنم منظور امیر رضا این بوده که شناخت به صورت یک دیالکتیک انجام میشه .یعنی شناخت در یک حالت مقایسه ای انجام میشه.
من فکر می کنم منظورش این بوده که اگر یک دختری در یک زمان چند تا خواستگار رو راه بده مقایسه ای که بینشون انجام میده به شناخت حقیقی تری می انجامِ ولی اگر تک تک راه بده درسته شناخت به حالت مقایسه ای اتفاق میفته اما دختر ،خواستگار خودش رو با یک پسر انتزاعی که با ایده آل های ذهنی خودش شکل داده مقایسه می کنه و این سبک معرفت در حالت تک تک  نمی تونه به حقیقت نزدیک باشه .اما روانشناس ها که مجرب تر هستند در این مسئله می گویند حالت تک به تک بهتر .حالا به چرایی آن کار نداریم و خود امیر رضا باید بیاد توضیح بده منظورش دقیقا چی بوده .اما مثال رستوران رو می توان اینگونه هم استفاده کرد و استدلال کرد برای فهم کیفیت غذاهای یک رستوران می توان چند بار به آنجا رفت و هربار غذایی رو امتحان کرد یا یکبار به آنجا رفت و تمام گزینه های منوی غذاها را سفارش داد در کدام حالت شناخت بهتر انجام می شود ؟
اما بسیار لذت بردم که درک بالایی نسبت به تفاوت یک گزاره فلسفی با یک گزاره علمی دارید .
چیستی و چگونگی احساس ما نسبت به معشوقه با هم تفاوت دارد .
چیستی پاسخی است که فیلسوف از طریق متافیزیک می دهد و چگونگی پاسخی است که دانشمند از طریق آزمایش و تجربه می دهد .
متاسفانه روحانیون که علم کلام و منطق خوانده اند همیشه بین متافیزیک و ماورالطبیعه خلط مبحث می کنند و واقعا انتظاری است عبث که از یک موحد انتظار داشت متافیزیک رو به ماورالطبیعه بدون دلیل و استدلال ربط ندهد. از سوالاتی که اینجا طرح کردید راه به جایی نخواهید برد.
ما از طریق واکنش های عصبی و هورمونی می تونیم بفهمیم عشق چگونه است ولی درباره ذات عشق و اینکه چرا هست؟ ،چرا نیست؟ چرا نمی تواند نباشد؟ ، هیچی نمی دانیم و دلیل نداره آن را به ماورلطبیعه ربط بدیم.

به اسکیزویید

باهاتون موافقم سوء برداشتی اتفاق افتاده

بجای اینکه از اول کامنت شما تا به آخر رو جواب بدم، توضیحی که آخر کامنت فرمودید به نظرم ارجحیت بیشتری داره

در یک بحث میشه از سه دریچه برای فهم و مباحثه بر سر یک موضوع استفاده کرد

یک علم، دو فلسفه و سوم دین و عقاید هست

همیشه بحثی که بر مبنای علم باشه درش اختلاف و درگیری کمتره، نتیجه گیری راحتتره

مباحث فلسفی درش استدلال و تعقل و تمثیل از اهمیت بیشتری برخورداره اختلاف نظر هست و عموم بحث بر سر درستی ادله و استدلال و یا مثاله( برعکس علم که شواهد، ادله و مدارک مهم تر هستند)

ولی وقتی بخوایم در یک بحث از دریچه‌ی عقیده، دین و مذهب خودمون نگاه کنیم و جواب بدیم به هیچ عنوان انتظار توافق و به نتیجه رسیدن رو نمیشه داشت(عیبی هم نیست هر کس عقیده و نظر خودشو داره)

یک دریپچه‌ی دیگه‌ای هم وجود داره که بیشتر با فلسفه همراهه به اسم اخلاق(تو دین بیشتر از اینکه اخلاق باشه احکام و اوامر شرع مقدس هست، در علم که ابداً اخلاقی وجود نداره)

تو بحث در این پست گاهی عقاید ورود پیدا میکرد که باعث سوء تفاهم و سوء برداشت میشد

با توضیحات‌تون در خصوص شناخت موافقم

ابزارهای ما برای شناخت یک گاو، یک انسان و یک غذا شناخته شده‌ست

ما مشاهده میکنیم، با مشاهده ارزیابی و در آخر نتایجی رو اتخاذ میکنیم

یک شخصی قصد خرید گاو داره این گاو رو از جنبه‌های مختلف بررسی میکنه، گاوداری‌های مختلفی میره و گاوهای مختلفی رو می‌بینم و با توجه به داده‌هایی که به دست اورده تصمیم میگیره چه گاوی رو انتخاب کنه

یک شخص دیگه‌ای برای انتخاب غذا به رستورانی میره غذاهای مختلفی رو تست میکنه کیفیت غذا رو می‌سنجه و بعد روزهای دیگه به رستوران دیگه‌ای میره همون غذا ها و بعد رستوران دیگه و همون غذا

با توجه به کیفیت غذا و قیمتش و همینطور رعایت بهداشت تصمیم میگیره که مشتری ثابت کدوم رستوران بشه

این قاعده با کمی اغماض در مورد انسان هم درسته به عنوان مثال در جذب نیروی کار، ورود به یک دانشگاه معتبر و... که قرار نیست هر کسی انتخاب بشه اما ازدواج و انتخاب همسر از این قاعده مستثنی‌ست 

یک مثال برای درک بهتره حرفم می‌زنم

شما یک فرزندی دارید که در اکثر موارد متوسط و در بعضی مسائل حتی ضعیف تر از متوسط جامعه‌ست

حالا شما رفتید مدرسه در کنار بچه‌ی شما پنج تا بچه‌ی دیگه هستند که یکی در هنر در حد نابغه‌ست یکی دیگه در ریاضیات، یکی خوشگل تر، یکی با ادب تر و یکی دیگه با مزه تر

اینجا شما نمی‌تونید بگید خب طبق آزادی در انتخاب من تصمیم میگیرم که با مقایسه، فرزند بهتری برای خودم انتخاب کنم و یا من از مادرم خسته شدم میرم یه مادر دیگه‌ای انتخاب میکنم

در بعضی مسائل و موارد همچین آزادی در "مقایسه" و "انتخاب" نیست

شاید از هر هزار نفر یک نفر حاضر به اینکار باشه دلیلش هم اینه که رابطه‌ی پدر و فرزند از جنس دیگه‌ای نسبت به رابطه‌ی گاو و گاودار، یا صاحب کار و کارگره

همین مورد در خصوص انتخاب همسر هم هست اما نه به اون شدت انتخاب و مقایسه فرزند یا والدین

در اینجا ما قرار نیست با پول همسرمون ازدواج کنیم یا با زیباییش یا با علمش که مقایسه کنیم هر کی بیشتر دارا بود و کیفیت این موارد بالاتر بود بریم همون با کیفیته رو انتخاب کنیم، چون رابطه‌ای که اینجا بوجود میاد از جنس و نوع دیگه‌ای هست، در اینجا احساسات به شدت زیادی درگیر میشه

یادمه یکی از کاربرهای اینجا چند سال پیش حرف جالبی به خود من زد

گفت ما قرار نیست با همه ازدواج کنیم که به همه هم به چشم کیسی برای ازدواج نگاه کنیم و بعد مقایسه‌ی کیس‌ها با هم

سیستم خواستگاری و خواستگاری رفتن رو هم که همه می‌دونیم، دختری هستم فلان قدر خواستگار دارم نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم

آقایی هستم چند کیس ازدواج مدنظرم هست نمی‌تونم انتخاب کنم لطفاً راهنماییم کنید

اینجاست که گفته میشه زن یا مرد کالا نیست که ما ردیف کنیم ارزیابی کنیم و بعد بشینیم فکر کنیم که کدوم رو انتخاب کنیم

به هر حال این نظریه که من دارم علمی نیست اما میشه به لحاظ منطقی و اخلاقی بررسیش کرد

سختگیرانه‌ست بله

بعضی چیزها رو باید سفت و سخت گرفت خصوصاً در روابط انسانی

اسکیزویید جان با بقیه‌‌ی حرف‌هاتون هم موافقم 

با عرض معذرت تو این پست در جواب کسی دیگه کامنتی ارسال نمیکنم 

موفق باشید

باعث افتخار بود مصاحبت با کادر زحمتکش مبارزه با کرونا عدم پاسخگویی شما قابل درک می باشد .
درسته انتخاب درست ما متاثر از معرفت درست ماست .اما معرفت با انتخاب متفاوت از یکدیگر هستند .چون اگر پارادوکس به وجود نیاید انتخاب هم شکل نمی گیرد و همه انسان ها مثل الاغ بوریدان هلاک خواهند شد .

کوتاه اشاره کنم که به نظرِ من ، یکسان دونستنِ ماوراءالطبیعه ، مابَعدالطبیعه و متافیزیک با همدیگه درست نیست ،،،

من خودم معمولاً همیشه برای مقایسه کردن ، همه چی رو "استاندارد" میکنم بعد مرحله ی بعد به قیاس میپردازم ،،،

موردِ دیگه :

خب واضحه که اصلِ حرفِ من همین تفاوتِ بینِ "هویت و ماهیت" هست دیگه ،،،

هم تفاوت در تعریف ،،، و هم تفاوت در ارزش و جایگاه ! ،،،

ضمنِ اینکه ،،، انسان ها هم سطح دارن و زاویه دیدشون متفاوته ،،،

این که میگم #دیدگاه چیپ بود یا #پارادوکس ارزیابی کردم به لایه های زیرینِ شخصیتی برمیگشت ،،، وگرنه ظاهراً که همه چی گل و بلبل هست ،،،

نظرتون قابل احترام ،،، خودتون هم قابلِ احترام ،،،

اما ما دقیقاً داریم برعکسِ همدیگه رفتار میکنیم ،،،

در بحثِ گزینش و قبل از ازدواج (دختر و پسر) من سختگیرانه ، منطقی و همه جانبه نگرانه عمل میکنم و برچسبِ کالاانگاری و این داستانا رو اصلاً نمیپذیریم ،،، از طرفی پس از ازدواج ، روابطِ انسانی و عشق و زناشویی رو در جایگاهی والاتر میدونم و به سطحِ #چگونگی و #مکانیزم تخفیف و تنزّل نمیدم ،،،

تو برعکسی ،،،

میگی بررسی و انتخابِ یک مورد از چندین گزینه نوعی کارِ غیرانسانی هست ،،، توهین هست ،،، ولی وقتی که ازدواج کردم بخشِ عمده ای از روابطِ عاشقانه با همسرم رو لوبیا و واکنشِ هورمونی در نظر میگیرم ،،،

دو جهانبینی ،،،

دو مدلِ رفتاری ،،،

دو مسیرِ متفاوت ،،،

و در نهایت ، دو نتیجه متفاوت ،،،

تصورِ من اینه که کیفیت و میزانِ تداوم و رضایت و لذتِ از زندگی با این متدی که من میگم بیشتر از سایرِ روش هاست و احتمالِ شکست و طلاق هم به شدت کاهش پیدا خواهد کرد ،،،

من مسیر و ساختارِ فکریِ خودم رو قبول دارم و معتقدم که در #واقعیت ،،، کارآمدتر ، آینده دارتر ، موفق تر و به ویژه ***انسانی تر*** خواهد بود ،،،

🥰🥰🥰