خانواده برتر

سلام

همه چیزی میشه گفت. باید موردی بررسی بشه

اما در مورد مرز بین رفتار سرد و رفتار سنگین واقعیتش رو بخواید من همیشه تعجب میکنم که چرا آقایون ما انقدر بعضیشون کم هوش هستن (توهین تلقی نکنین منظورم سوال کننده شما نیستی) که این رو متوجه نمیشن

میدونین چرا گفتم کم هوش؟ راستش خودم هم قبل متاهل شدنم یه همچین مواردی رو توی زندگیم تجربه کردم. مواردی بودن که طرف همکار من بود رفته بود پیش فلان کس گفته بود این دختر فامیل چقدر سرد برخورد میکنه با من در صورتی که من فقط فاصله رو حفظ میکردم و توی جامعه ایران باید اینطور رفتار بشه. با اینکه مردهای ایرانی تازگیها تریپ روشنفکری برداشتن ولی در عمل اینطور نیست و کافیه فی الفور به طرف جواب بدی یا باهاش راحت بشی یا دو سه بار دستتو پیش بگیری زنگ بزنی خود شما برمیگردی میگی دختره رو نمیخوام عجب سیریشیه از اولش معلومه چقدر سیریشه. 
بعضی دخترای ما این چیزا رو میدونن که خودشونو محکم می گیرن. راستش من الانم که متاهلم توی محیط کار و بیرون سعی میکنم گرم برخورد نکنم خیلی یا در روابط پیشدستی نکنم زیاد. اینا رو به مرور زمان نتیجه گرفتم اوایل اینطور نبودم. حتی توی ایستاگرام فلانی و بهمانی پیام میدن اگر زود جواب بدی دفعه بعد خودشونو واست میگیرن. حتی اگه مورد کاری باشه

مردهای جامعه ما باید یه سوزن به خودشون بزنن یه جوالدوز به زنهای ایرانی. تمام شد و رفت

وقتی دخترخانمی در مواجهه با شما مخالفتی از جهت ادامه آشنایی در چارچوب نداره ولی یه حدودی رو برای خودش تعریف کرده و بیشتر از اون رو به خودش اجازه نمیده، این نشونه بدی نیست.

این که اهل کافی شاپ و یا مکان های عمومی دیگه هم حتی برای صحبت در این باره نباشه بازم به نظر من ایراد محسوب نمیشه.

مهم اینه که شما چه تفسیری دارید از این موضوع؟ معیارهای شما و ایشون به لحاظ فرهنگی چقدر میخونه؟

درسته که خیلی از ما پسرها تمایل داریم که طرف مقابل، مارو به عنوان یه خواستگار یه طور دیگه ببینه ولی خود من به عنوان یه پسر وقتی مرزهایی که یه دختر برای خودش و ارتباطاتش تعریف کرده رو ببینم ولی در مقابل، ادب و احترام به من به عنوان یه پسر بذاره و با اون حیای زنانه و با همه حجب و سنگینی که داره متوجه بشم که به خودی خود مخالف ادامه آشنایی نیست ولی نمیخواد یه سری خطوطی که برای خودش مشخص کرده رو رد کنه حقیقتش بیشتر از قبل از انتخابم مطمئن میشم. 

چون دو حالت داره :

۱- یا من به عنوان یه پسر معیارهای ایشون رو ندارم (حالا از هر نوع معیاری که باشه)، خب ایشون خیلی راحت حالا با هر نوع جواب منفی، من رو رد میکنه. مثلا ممکنه بگن که قصد ازدواج ندارم و یا هر شیوه رد طرف مقابل.

۲- حالت بعد اینه که دخترخانم از لحاظ معیارها با اون آقاپسر مشکلی نداره و تمایل داره که ارتباط ادامه پیدا کنه ولی نمیتونه مرزهایی رو که از قبل برای خودش و ارتباطاتش تعریف کرده رو رد کنه؛ خب در اینجا هنر اون آقاپسر هستش که طوری رابطه رو پیش ببره که هم اون دخترخانم خیالش راحت باشه و هم احترامش حفظ شه. ( مطمئنا اینجوری اون دخترخانم از حسن نیت شما بیشتر مطمئن میشه )

 یکی نیست بگه آقای نیروگاه هسته ای تا حالا چند بار رفتی خواستگاری که اینجور تحلیل میکنی.... تو که از کنار یه دختر هم با صلوات رد میشی 😊

لطفا کسانی که لطف میکنند و نظرمی دن دقیقا بگن دخترها نشانه های سردی در ارتباط با فلان پسر چیه. مثال بزنن ---------------واقعا چجوری میشه فهمید این رفتار فلان خانم معنیش سردی است یا سنگین بودن ؟شباهت زیاد این دو رفتاربهم باعث گمراهی آقا میشه !!!---------حتما تفاوت هست . لطفا راهنمایی کنید-----------اگه خانمهای محترم اینجا شفاف با مثال بگن ما خانمها برای اینکه رابطه ای را بهر دلیلی میخواهیم کات کنیم این نشانه ها سردی رو نشون میدیم ------واگر طرف مقابلمان را می پسندیم ولی دوست داریم سنگین هم باشیم واعتقادات شخصی وخانوادگیمان اجازه صمیمت بیشتر نمی دهد این نشانه ها رو اینجور نشون می دیدیم----------------------------------------------------------------------------------------------------------این شفافیت باعث میشه هم دختر هم پسر در رابطه ای گنگ قرار نگیرند و خیلی واضح بدون سردرگمی و گیجی رابطه ای را کات کنن یا ادامه دهند----------------------پسرها هم میتوانند بیایند و بگویند وقتی به سرکارخانمی سرد هستن چجور نشانه هایی بروز میدن تا زودتر اون خانم هم تکلیف خودشو بدونه------------------ خیلی وقتها رفتارهای غیرمستقیم گویی رابطه ها رو پیچیده تر میکنه و احتمال آسیب به دو طرف رابطه رو میبره بالا .بنظرتون بهتر نیست اینجا بیایم این غیرمستقیم گویی ها رو  برای هم ترجمه کنیم؟

سلام

البته توقع نداشته باشید دختر برای دفعه های اول بیاد به شما تماس بگیره

و یا همون اوایل احساسات و عواطف وسط گفتگو بیاد البته این به معنی رفتار سرد نباید باشه

 باید ما به عنوان خواستگار درخواست آشنایی بدیم و با توجه به زمان مناسب خانم، جلسات صحبت رو تنظیم کنیم و تماس گیرنده ما باشیم

 روابط صمیمانه بنظرم ابتدا جالب نیست بعد از آشنایی اولیه و اینکه هر دو طرف تا حد زیادی موافق باشن و شک و شبهه ایی نباشه میتونه کم کم دو طرف صمیمانه تر رفتار کنن 

بنظرم دخترا نباید ترسی از بابت دادن شماره شون به خواستگار داشته باشن مگه اینکه واقعا طرف رو نخوان که تکلیف مشخصه 

منم پسرم و با چند خانم تا الان صحبت کردم و سعی کردم در رفتارم رسمی برخورد کنم و دیدم با خانم هایی که شخصیت شون رو دوست دارم خیلی رفتارم رو پسندیدن اما متاسفانه نتونستم هنوز ازدواج کنم 

نشانه سردیه بیشتر ونشانه سنتی بودن بیش ازحد درصورتی که پسره یکم فرق میکنه ومتفاوته،سرسنگین بودن وباحیابودن به این معنی نیست که کاملا مثل یخ باشی وحرفی نزنی و سد جلوی طرف بسازی وبگی ازظاهرش خوشم میاد بلکه اینه که بارعایت چارچوب وحد وحدود رفتار نرمال خودت رو داشته باشی وبخودت وطرف فرصت شناخت وعلاقه وصحبت وابراز وجود بدی.طرف میخواد ازدواج بکنه یعنی میخواد بشناسه طرفو این رفتارها نشون میده طرف هنوز بلوغ ازدواج رو نداره هم دختره هم پسره

ایشون اگه ناراضی باشند خب قطعا نظرشون رو اعلام میکنند و ادامه نمیدن مگه اینکه اجبار و معذوریتی مطرح باشه.چرا خودتون از ایشون نمیپرسید نظرشون رو؟بنظرم بهتره دلیلش رو بپرسید خودتون.

به خانم فاطمه بانو:         ایشون همکلاس خواهرم بودن من به خواهرم گفتم واسطه شدن بهشون گفتن برادرم ازتون خوشش میاد و ... میخاد مدتی باهاتون حرف بزنن اگر تفاهم اولیه بود خواستگاری انجام بشه ایشونم بعد چندبار گفتن قبول کرد---------- حقیقتش فقط 3 بار زنگ زدم به خونشون بیشتر از پنج دقیقه حرف نمی زنن همش خودم زنگ میزنم.بیشتر ساکتن. گفتم اگه میخای جایی حضوری حرف بزنیم قبول نمیکنن. یه بارم گفت آقا اینجا دیگه زنگ نزنید من قصد ازدواج ندارم. منم متعجب شدم چون خواهرم گفت اونم از تو خوشش اومده بوده ولی الان معنی این رفتارهاشو نمیفهمم . بعدش تلفن سومی که زنگ زدم بام حرف زد اما حرفا معمولی . من چندباری حقیقتش کلمات محبت آمیزم بهش گفتم چیزی نمیگه نهایتش میگه ممنونم اصلا نظرشو راجب بمن نمیگه نهایتش میگه من هنوز شما رو نمیشناسم .یه روزم بهم گفت لطفا ابراز علاقه نکنید من زیاد خوشم نمیاد. حتی یه بار یه نامه عاشقانه نوشتم دم پیش دانشگاهیشون تقدیمش کرد گرفتش. حالا میگم این اگه حسی بهم نداشت چرا نامه مو گرفت چرا زنگ میزنم جوابم و میده--------یه یک ماهی دیگه بهش زنگ نزدمه ببینم واکنشش چیه اصلا نه زنگی بهم زده نه حتی از خواهرم چیزی پرسیده راجب من.----------موندم من برای اون چه جایگاهی دارم. واقعا قصدم ازدواجه اما اینجور رفتار کرده بسیار مردد شدم. می ترسم عشقم یه طرفه باشه . 

لطفا خانمهای محترم سایت راهنمایی کنن--- این خانم چرا اینقد متناقض رفتار میکنن لطفا راهنمایی کنید.من تا حالا با هیچ دختری نبودم میخام بفهمم اگه علاقه ای بهم نداره مزاحمشون نشم چون من قصدم کاملا خیر است . واقعا نمیدونم باهام سرده یا رفتارهای سنگین داره.  با خودم میگم نکنه تو آب نمک گذاشته من و. میگم نکنه تو رودربایستی خواهرم که همکلاسیش بوده بامن حرف زده. یه بارم بد موقع زنگ زدم خونشون گوشی رو به روم قطع کرد .         خلاصه گیج گیج شدمه  .   علت رفتارهاشو نمیفهمم

باسلام.

احتمالش هست که ایشون جوابش منفی شده باشه ولی به نظر من احتمال خیلی خیلی ضعیفیه‌‌.چون که با شما که رودربایستی نداره و زندگی که شوخی نیست،خب اگر ناراضی باشه و جوابش منفی باشه،بهتون میگه.

پس به نظر من‌ دلایل دیگه داره:

۱ اینکه با حجب و حیاست(من اصلا مذهبی نیستم ولی اصلانم دختر راحت و بی پروایی نیستم.شاید ایشونم اینطور باشه)

۲خجالتیه(من خیلی خجالتیم و مطمئنن حداقل تا یکی دوماه از طرف مقابلم خجالت میکشم و باهاش راحت نیستم و حداقل بعد ۴،۵جلسه دیدار حضوری شاید خجالتم کم بشه)

۳که خیلی مهمه اینکه ایشون ترس و نگرانی داره از انتخابش،هنوز مُردده،نمیدونه تصمیمش درسته یا نه؟چیکار کنه بهتره؟جواب مثبت بده یا منفی؟با شما خوشبخت میشه یا نه؟چون بالاخره بحث یک عمر زندگیه

به نظرم بهتره خانواده هاتون درجریان قرار بگیرن اما اگر دوست ندارین فعلا خواستگاری رسمی صورت نگیره،فقط در جریان باشن،تا اینکه بتونین راحت تر رفت و آمد کنید و همدیگرو بشناسید.

انشالله که خوشبخت بشین

اگ بخوام درمورد خودم بگم توجامعه باکسی ک میخوام باهاش آشناشم فرق میکنه مثلا تودانشگا هرپسری ک جزوه ای یاکمکی میخواد فقط درحدهمون کمک جوابشو میدم ک کارش راه بیفته وسعی میکنم زیاد بهش نگاه نکنم یاتوی پیوی ازقصد الفاظ جمع بکارمیبرم 

اما در رابطه باشما من اصلا نمیگم حتماهمین حرف منه شاید اون خانم اخلاقشون فرق کنه من تجربه خودمو میگم من دوتا تجربه اینجوری داشتم که یکیش عموی پدرم خیلی اصرارداشت ومن مجبور بودم بخاطر این ک بابام میگف ب گردنمون حق داره واینا ی چن باری ی شام وکافی شاپ وباهاش رفتم بیرون ولی مثل برج زهرماربودم

ی باردیگ هم برای این ک لج شخصی رو دربیارم واین ک ازش ناامیدشده بودم ب ی خواستگارم ج دادم اونم همینطور انگار لال شده بودم اخلاقم جوریه ک اگ کسی رو دوس داشته باشم تامیتونم میخندونمشو ازهمه کارای روزانم واینک چیکارکردم میگم....اما دوستیم دارم ک اینطور نیس یعنی وقتی ازکسی خوشش میادو تواون حال وهواس وقتی میره پیش طرف کم حرف میشه

به سوال کننده:

سلام،اگه احساس میکنید خجالتی هست چطوره که از خواهرتون بخواید نظر ایشون رو خیلی جدی درباره شما جویا بشه که از سردرگمی رهاشید؟ یا اینکه خودتون مستقیما بپرسید که نظرشون چیه اگه مثبته ادامه بدید اگه نه بگید که دوست ندارم بیشتر از این بلاتکلیف باشم.اگه خیلی موضوع براتون ارزشمنده و درگیری عاطفی شدیدی دارید میتونید با خانوادتون صحبت کنید و رسما پا پیش بذارید شاید زیر نظر خانواده ها ایشون احساس راحتی و اطمینان بیشتری داشته باشه.

و چیزایی که به ذهن من میاد سه تا نکته هست:

یا

1-ایشون به بلوغ فکری نرسیده و حتی تکلیفش با خودش هم مشخص نیست.

یا

2-ایشون از شما خوشش میاد چون داره ادامه میده ولی ترس از قضاوت داره یا محدودیت داره یعنی نگرانه که اگه با شما جایی بیاد یا راحت باشه شما دربارش قضاوت نادرست کنید.

یا

3-خجالتیه،کلا اخلاقش اینطوریه،یعنی آرومه و با همه همینطوره البته میتونید اینو از خواهرتون بپرسید که ایشون کلا شخصیت خجالتی و آرومی داره یا فقط با شما اینطوره.

ببینید نمیشه نتیجه گیری دقیقی کرد چون دخترا هم زیاد باهم تفاوت دارن یکی اینطوریه یکی هم مثل من اگه از کسی خوشم نیاد حتما همون ابتدا بهش میگم .

جواب به تمام خانمهای محترم سایت:  اگه مثلا بنظر شما راضیه وجوابش مثبته پس چرا اصلا سوالی راجب شناخت من ازم نمی پرسه .اسم خواستگاری رو میارم میگه من قصد ازذواج ندارم؟ یه بارم گفت آقا دیگه اینجا زنگ نزن؟ اینها بنظرتون نشانه رضایت ایشونه از ادامه ارتباطه؟    اتفاقا بسیار دختر شلوغی هستن و مغرور خواستگارم زیاد زیاد دارن.  اصلا هم آروم نیستن این و خواهرم میگه. با منم که اینجور متناقض رفتار میکنه.      خواهرم هم میگم ازش بپرس میگه من دخالتی نمیکنم زشته اون فقط یه زمانی همکلاسی من بود اونقدرم صمیمی نبودیم  تو هم بهتره تمومش کنی مزاحم مردم نشو .شاید پیشمون شده شاید خوشش دیگه ازت نمیاد یه لحظه بوده تمام.           ولی من سختمه تموم کنم تو تصمیم گیری مردد شدم.

من این دو سوال و از شما دارم--------------1.شما خانمید بهتر از من جنس خودتون میشناسید بنظرتون همینجوری با همین تعداد نشانه ای که گفتم بنظرتون جوابش بمن مثبته یا منفیه؟       2. شده دختری قبلا گفته باشه منم ازپسره خوشم میاد طرف رفته خواستگاری دختر جواب منفی داده باشه؟

خوب چرا همین ها رو به خودشون نمیگید

بهشون بگید که این رفتارها من رو آزرده میکنه و فکر میکنم شما اهمیتی برای من قائل نیستید، اگه اینطوره که رابطه مون به نتیجه ای نمیرسه و بهتره تمومش کنیم چون من قصدم خیر هست و نمیخوام وقت هردومون بیهوده تلف بشه

فکر کنم اگه یه بار تو مکالمه تون این صحبت رو با ایشون بکنید، تکلیفتون روشن بشه

یکی از دخترخانمهایی هم که برادرم به خواستگاری شون رفته بودند چنین رفتارهایی داشتند، از یه طرف مایل بودند ولی از طرف دیگه جواب تماسهای برادرم رو نمیدادند یا سریع قطع میکردند

برادرم با این که از همه لحاظ پسندیده بود ولی به خاطر همین رفتار رد کرد و هرچه ما گفتیم شاید فرهنگش اینطوریه قبول نمیکرد و میگفت داره بهم بی احترامی میکنه

البته موضوع شما تا حدودی متفاوته و شاید این خانم بعد خواستگاری رسمی به شما روی خوش نشون بده و صرفا رابطه غیر رسمی رو دوست نداره

من اینو نه سردی میدونم نه سنگینی و غرور.

سردی نیست چون به هر حال اجازه آشنایی داده.

به نظرم این خجالت هست.

یه آدم هزاریم که سنگین و مغرور باشه، بالاخره باید در مورد معیار های خودش در خصوص ازدواج حرف بزنه و نباید سکوت کنه.

این سکوت و صحبت نکردن و مکالمات کوتاه به نظرم بیشتر دلالت بر خجالتی بودن ایشون داره.

لطفا   این و بگید بوده دختری از کسی خوششم اومده بعد تو خواستگاری جواب نه بهش داده باشه؟

چیزی که من از حرفات برداشت کردم اینه که اون دختر خانم تمایلی بهت نداره و نظرش درموردت منفیه و اینو هم چند بار مستقیم بهت گفته ولی شما ظاهرا خیلی ازش خوشتون اومده و نمیخوای بیخیالش بشی ، ولی بنظرم بیخیال شید 

سوالات جدیدتون رو الان دیدم

با این خصوصیات شلوغ بودن و خواستگار زیاد که برشمردید، فکر میکنم حق با خواهرتون هست.

و سوال دومتون هم بله خیلی زیاد ممکنه، ممکنه آدم چه دختر چه پسر در نگاه یا برخورد اول از یه نفر خوشش بیاد و حتی این رو ابراز کنه ولی وقتی بهش نزدیک میشه، ببینه که اشتباه فکر میکرده و اینطور نبوده و طرف مقابل به دلش نمیشینه یا همونطور که دوستان گفتند طرف مقابل میتونه براش فقط یه گزینه باشه و اون کسی که تمام هوش و حواسش رو میبره، نباشه.

با این نشانه هایی که شما گفتین و بهتون گفته دیگه زنگ نزنین به نظر من تمایلی بهتون نداره بهتره بیخیالش بشید. امیدوارم یه دختر خوب نصیبتون بشه.

وقتی بهت مستقیم میگه دیگه بهم زنگ نزن 

یعنی نظرش درموردت مثبت نیست

دوستان نظراتتون تمام؟

همش چندتا نظر 

واقعا دوست داشتم

خیلی خیلی مفصل بگید

پسرها هم کم اومدن همکاری کنند.

ولی من همچنان منتظر دریافت نظرات بیشترم 

حداقل۱۰۰تا نظر بزارید

مهمه واقعا برام

راهنمایم کنید

منظور هرکسی میاد سولاتم و بخونه مفصل نظرشو بنویسه

دوست عزیز منم اطلاعات خوبی ندارم در این زمینه!

فقط می تونم بگم اگه خیلی براتون اهمیت داره( که به نظر همین جوریه و شما خوشبختانه یا متاسفانه عاشق شدین) پیش ی مشاور برید تا براتون رفتار شناسی کندش و یا راهکاری جهت پاک کردنش اگه لازم باشه بده

من خودمم مشابه همین رفتار رو دیدم و آخرش نفهمیدم چی بود جواب طرف!!

 سلام وقتتون بخیر 

من خودم دقیقا در  چنین موردی مشابه ای قرار گرفته بودم دقیق همین مورد بود 

منم یه دختر خانوم شاد و شنگول و مغرورم و در عین حال خواستگارها ی زیادی داشتم و دارم که هیچکدوم اون شرایطی که من میخواستم و نداشتن و من به همه جواب منفی دادم 

تا اینکه یک خواستگار با شرایط عاالی داشتم تقریبا همونی که از خدا میخواستم و البته واسطه ای ما رو آشنا کرد

اما من در اولین برخورد که داشتیم و صحبت هامون این آقا به دل من ننشست 

اما من بخاطر شرایط عالی که داشت ّ به رابطه آشنایی زیر نظر خانواده ها ادامه دادیم 

آقا شیفته رفتار من شده بودن و من بسیاااار سرد بودم 

در مکالمه های تلفنی زود تلفن و قطع میکردم 

تماس نمیگرفتم پیام نمیدادم 

و یه جورایی در حال فرار بودم انگار

چراا؟؟ 

چون اون آقا به دل من ننشسته بود اما چون شرایط عالی که داشت و من میخواستم خودمو تطبیق بدم 

چندبار هم به آقا گفتم من قصد ازدواج ندارم 

اما آقا قبول نکرد 

تا اینکه واقعا واقعا دیگه نتونستم ادامه بدن و تموم کردیم...

حتی آقا خسته شده بود از این رفتار ... بعد از اون من بخاطر شرایط خواستم ادامه بدم اما دیگه واقعا آقا فهمیده بود که نمیتونم و ادامه نداد و پایان یافت 

این رفتار های شما فقط سردی هست 

و هرچه سریع تر خودتون ماجرا رو تموم کنید 

چون خانم نمیتونه تصمیم بگیره و واقعا هر دو ضربه میخورید 

تمومش کنید 

منم چند وقت پیش از دختر خانومی خواستگاری کردم ولی یهو گفت من مشکل دارم نمیتونم ازدواج کنم 

کلی اخم می‌کرد ناراحت بود من خیلی بااحترام حرفمو زدم ولی باعقده شدید مواجه شدم چرا 

سلام وقت بخیر، وقتی داستانت رو خوندم حس کردم با خودم مواجه شدید، من خودم چنین شخصیتی دارم و دخترم، زیاد از پسری که حرف میزنه یا ابراز علاقه میکنه اصلا خوشم نمیاد، کلا در خانواده هم در این 17 سال یکبار هنوز نتونستم به برادرم یا بابام یا مامانم بگم عزیزم، دوست دارم و حس میکنم با گفتن این حرفا شان وغرورم میاد پایین (البته میدونم مشکل از منه) و حتی بعضی مواقع بقیه بهم میگن چجور میخوام ابراز علاقه به همسر کنم واقعا چندشم میشه و دست خودم نیست و زوج هایی که بهم نزدیکن و باهم غذا میخورن  رو میبینم خود به خود با حالت بدی نگاه میکنم، ولی از طرف هم اگر به کسی بگم عزیزم یا دوست دارم واقعا هم از ته دل میگم و حالت تعارفی اش رو هیچ وقت نمیگم و البته با برخورد با جنس مذکر در حد 2 یا سه کلمه بیشتر حوصله ندارم حرف بزنم چون ***** اینجور صدق میکنه که بگو و بخند با یک مرد (حتی پسرعمو) در صورتی که همکار و یا فامیل نباشن حالت خوبی نداره، و بنظرم این دختری که ** *** **** **** ***** **** **** *** **** ***** **** * واقعا چه توقعی دارید که دختر با شما بیاد بیرون؟! اگر مشکلی پیش بیاد و خدای نکرده شما بهم نرسید ضرر رو دختر میبینه و این به سنتی بودن طرف یا سردی اون ربطی نداره *** ***** ****** *** ***** * **** **** ** ***** ***** ***** ** *******! بنظرم شما خواستگاری رسمی برو و با خانواده دختر صحبت کن که قبل از نامزدی رسمی همراه با خواهرتون با دختر برید بیرون یا چیزی که به ذهنتون میرسه   من 80 درصد بهتون اطمینان میدم که اگر خانواده دختر مخالف نباشه، دختر راحتر با شما صحبت میکنه و الان یجورایی شما در مضیقه گذاشتینش و اگر هم که به خواهرتون نسبت به شما واکنش داده خوب جای تردیدی برای خواستگاری نرفتن نمیمونه....