سلام

دوستان خانواده برتری عزیز سال نو همگی تون مبارک، حالا که دید و بازدیدِ عید تعطیله بیایید از خاطرات سال های گذشته دید و بازدیدهامون برای همدیگه تعریف کنیم و شاد باشیم. من یکیش رو بگم.

ما پارسال رفتیم خونه عموی همسرجان، منتهی ساعت ۱۲ شب بود و عمو جون خواب بودن، بعد همسر من به اصرار که من باید برم و عموم و ببوسم. عمو هم که روی تخت دراز کشیده بود با بوسه همسر ما از خواب بیدار شد و بنده خدا چشماش قرمز شد حسابی و کلی من خجالت کشیدم البته ته دلم داشت غش میکردم از خنده ...، من از خجالت اب شدم مثلا ...!

راستی من نویسنده ی پست " چطور سعی میکنید هر روز همسرتون رو خوشحال کنید" هستم.

شاد و پیروز باشید دوستان.

مرتبط:

صفحه شخصی غضنفر (1)

صفحه شخصی غضنفر (2)

صفحه شخصی غضنفر (3)

خاطرات جالب و خنده دارتون رو بگید

خاطرات خنده دار دانشگاه و خوابگاه دانشجویی

هر کدوم خاطره ای از مدرسه بگیم

سوتی های خانواده برتری ها در سال 1397

خاطره بازی با گذشته

آخرین اتفاق خنده دار که برات افتاده رو بگو؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
سرگرمی حلال (۹۸ مطلب مشابه)