خانواده برتر

آدمی زاد هیچ چیز نیست مگر سعی و کوشش خودش،سرنوشت و اینا حرف و باد حواست.لیس للانسان الا ما سعی:برای آدمی هیچ چیزی قرار نمیدهیم مگر آنچه با تلاش بدست آورد

سرنوشت و شانس را خود ما رقم میزنیم .

کسانی ک در زندگی کم میارن براى لاپوشانى کردن مشکلاتشان رو میارن ب خرافاتی چون سرنوشت و شانس و قسمت 

هر کسی میتونه وضعیت خودش را تغییر بده به شرط اراده و پشتکار - 

پ هر چیزى را به خدا نسبت ندیم ،آدمی ک از سلامت روح و جسم عقل برخورداره اگه در زندگی پیشرفت نداشته باشه قطعا و بدون شک خودش مقصر است .

پس همیشه یا ما مقصر هستیم یا بقیه که اشتباهات بقیه میتونن رو ما هم تاثیر بگذارن و ربطی ب سرنوشت ندارد 

من به هیچی از این مفاهیم اعتقاد ندارم . فقط دلم میخواد حداقل برای ۱ هفته ، اون آرامش ، ذوق و سادگی که توی بچگی داشتم رو دوباره تجربه کنم . اما همه اش رنج ، سختی ، خستگی

اصلا واسه چی آفریده شدم ؟ برای اینکه فقط رنج بکشم ؟ یا برای اینکه ملعبه دست خدا و شیطان باشم ؟ ...

قیاصتون اشتباهه 

این اتفاق کاملن سادست و تعجب میکنم از سوال شما !!!

چون خوب اگر طفلی در نقاطی جنگی مثل یمن به دنیا بیاد مقصر خداست ( ** ******* *** *** ***** **** **** ** ** ** *** ***** * *** )  یا خانواده ثروتمند و یا منطقه و کشوری عدالت محورتر متولد  میشد ( خوب خیییییییلی چیزها تغییر میکرد ) بقولی اگر شما در ارمنستان به دنیا میامدید ارمنی میشدید و یا در اتریش به دنیا میامدید اتریشی و کاتولیک میشدید و اگر در کویت هم همینطور و  ... ( این حتی ربطی به خدا هم نداره ، چون اگرم ربط داشته باشه ظالم بودنشو میرسونه نه امتحان گربودنشرو ) تو دوران آموزشی از فرمانده میپرسیدیم که بابا این چکار بیخودیه که هم خودت انجام میدی و میگی ما هم انجام بدیم ( میگفت اینحا خونه خاله نیست و کسی براتون دعوت نامه نفرستاده و خودتون اومدین !!!😕) حالا به نظر شما ما خودمون رفتیم خدمت یا مجبور بودیم !؟ ( به این میگن تحریف که در سوال شما هم وجود داره که به نظرم یا از نا آگاهی و یا  چیزی رو میخاین توجیح کنین) 

و بقولی در این کشتی همه دارن از دست ناخدا عذاب میکشن ( و این تلاطم و بی برنامگی هم  پدر و مادر و هم فرزند و هم کل اطرافیان  رو اذیت و آزار میده )  

پ ب

لیس الانسان الا ما سعی فقط در مواردی صدق میکنه که خودمون میتونیم با تلاش چیزی رو عوض کنیم کی گفته همه چی دست خودمونه ...یعنی هر مشکلی واسمون پیش میاد واسه اشتباه و عدم تلاش خودمون بوده؟دوستانی که به سرنوشت اصلا اعتقادی عزیزان انسان تا جایی میتونه موثر باشه تو این دنیا مثلا یکی نابینا یا معلول به دنیا میاد این به خاطر تلاش نکردن یا اشتباه خودش بوده؟اینکه کسی تو بچگی سرطان بگیره چی مقصرش کیه؟تو خیابون بهت ماشین بزنه؟یکی بی دلیل سکته کنه چی؟

خب مسلما شرایط من بچه کارمند با شرایط یه خانم که پدرش میلیاردره فرق داره ... اون جلوتره براش خرج کردن ، ذهنیت اون برتره پزشکی قبول میشه ...

اما ذهنیت خونه ما میدونی چی بود؟ شب گشنه نخوابیم 

سرنوشت و قضا و قدر و فلان و بهمان همش دروغه. هیچی تصادفی نیست و همه چی رو خود بشر برای خودش رقم میزنه. تمام شد و رفت.

۳۰ درصد

که در برابر ۷۰ درصد خودم چیزی نیست.هر کوتاهی بوده از خودمه😔 نه از خدا گله ای دارم خدایی نکرده، نه از اطرافیانم.

سلام

کسی جز خودم رو لایق دریافت تندیس مشکلات وسختی هاوغم ها وکاستی ها نمیبینم که بهش تقدیم کنم.

اون ۱% هم شب بوده که خواب بودم نتونستم بیش ازین خودم رو به این وضعیت دچار کنم.شانس هم قطعا وجود نداره.

من یکی پسر خاله دارم ۴۰ سالشه اول هیچی نداشت با تلاش پشتکار به همه چی رسید ولی جنبه پولدار شدنو نداشت ....

 با این اینکه زن داشت دنبال صیغه قمار و و ربا افتاد و تقریبا با اون همه ثروت به صفر رسید و حتی بدتر از قبل موفق شدنش رسید..

هر وقت بحثی میشه برای یک نفر اتفاقی میفته میگه این قسمتش بود یا پیشرفتی میکنه میگه اینا همش شانسه ...

یا یک دوستی دارم کلا بیکاره هیچ هنریم نداره یک بار باهاش رفتم مطب یک دکتر دندانپزشک که یکی از آشناهاش بود میگفت ماهی ۱۰۰ میلیون درآمدشه شانس داره خدا اینجور آدمها رو دوست داره منم بهش گفتم آره حتما همینطوره ولی توی دلم گفتم اون زمانی که تو تا ساعت ۱۰ میخوابیدی اون ۷ صبح از خواب بیدار بود یا تو همش دنبال تفریح بودی اون به خودش سختی میداد و از همه چیش میزد که درس بخونه ..

این حرفا رو آدمهای ضعیف میزنن که هیچ تلاشی نمیکنن  یا بدون برنامه ریزی دنبال کاری میرن و وقتی شکست میخورن تمام مشکلات میندازن تقصیر قسمت یا شانس..

یک مثالی هست که میگه :

...اگر برای چیزی که میخوای نجنگیدی.. برای چیزی که که از دست میدی گریه نکن...

خودم به شخصه اعتقاد دارم 99 درصد بدبختیام سرنوشته

اصن فلسفه خلقتو هم هنوز نفهمیدم

عبادته؟لذته؟بازیه؟

فرگشته؟خلقته؟

افریده شدیم چون خالق تمام ویژگی های خوب رو داره و یکی از ویژگی های خوب خلق کردنه؟نمیدونم والا این اوج جواب هائیه که برای خلقت گرفتم

خو خالق خلق میکنه مخلوق بدبخت چی؟

برم اون دنیا تو بهشت بالاترین رتبش یه روز بخورم دو روز بخوابم سه روز ... اخرش که چی؟؟؟

تا ابد همینطوری میخوریم و میخوابیم و رابطه جنسی واقعا چرا؟به چه دلیل؟

کسی میتونه جواب بده واقعا

قبلا فاز حامدو درک نمیکردم

الانا دقیقن مثل اون بی احساس شدم

حالا اون خوبه باز شکست عشقی خورده اینطوری شده ما هنوز شکست نخورده اینطوری شدیم...

میدونی 

گاهی فکر میکنم اگه تقدیر ما از قبل نوشته شده ، پس چرا ما باید زندگی کنیم ؟ 

یه فیلم قبلاً دیدم که نامزد پسره طی یه سانحه کشته میشه ، نامزدش سر میرسه و دیر میرسه ! و از خدا میخواد زمان به عقب برگرده تا تلاششو کنه تا دختره نمیره ، فیلم دوباره به عقب برمیگرده و این بار پسر باز هم دیر میرسه و هر بار همین طور فیلم تکرار میشه‌ ، تا اینکه پسره میگه فقط یه فرصت دیگه بهم بده ، و این بار از در اون انبار تکون نمیخوره و هر جوری شده دختره رو حفظ میکنه ، اما تیر سمتش شلیک میشه! 

اخر فیلم میگه زمان مرگ شما همون لحظه ایِ ک ما تعیین کردیم ! 

درسته یه فیلمه اما داریم در واقع هم میبینیم ، تا حالا هیچ رمال و پزشک و پرفسور و دکتری نتونسته زمان مرگ کسی رو تغییر بده !

این یعنی تقدیر هست 

شاید بگی شانس نیست ، ولی واقعا شانس هست 

 درسته نمیگم کم کاری کن رزق و روزی میاد دستت ، اما واقعا شانس هست 

تو میتونستی توی یه خانواده ی آفریقایی ب دنیا بیای ، پر از فقر و هیچ وقت اینجا نتونی پست بزاری ، حالا بازم میگی تقدیر نیست ؟

تو میتونستی بچه ی الیزابت انگلستان بشی 

میشد ، نگو نمیشد 

به نظرم همه چیز از پیش تعیین شده است 

اما نقش ما چیه ؟ 

عجیبه ! 

گاهی ، نه گاهی نه ، همیشه فکر میکنم هدف از زندگی چیه ؟ 

ما چرا اینجا اومدیم ؟ 

دوستم میگه درس بخونیم ازدواج کنیم و ..‌. !!

اخه همه ازدواج میکنن ، همه بچه دار میشن 

اینم شد هدف ؟؟ 

من نمیتونم هدفمو پیدا کنم 

فکر میکردم خودمو بهتر بشناسم میتونم ولی نمیتونم 

هدف از زندگی چیه ؟ 

واقعا چیه ؟ 

بعد یه چیز دیگه ، اگه یه روزی بمیریم 

یه عده میرن بهشت ، یه عده میرن جهنم 

یعنی خوبا تا همیشه بهشت میمونن ، بدا تا ابد تو جهنم میسوزن ؟؟ 

خب آخرش چی ؟ 

من خودم پر از سوالم ... 

ببین منطق دنیا یه چیز فوق پیچیدس 

استیو جابز خدابیامرز یه سخن رانی عالی داشت که میگف سرنوشت گاهی وقتا میخواد شمارو به سمت پیشرفت هول بده و واسه این کار ممکنه یه چیو از شما بگیره وشما فکر کنید که همه چیتونو از دست دادین

میگفت من شرکت اپل رو تاسیس کردم و شریکام با کمال پررویی منو بیرون انداختن واسه همین من من رفتم سراع انیمیشن سازی و شرکت پیکسار (( الان قوی ترین کمپانی انیمیشن سازی دنیاست)) رو تاسیس کردم بعد یه مدت با طرح جدیدی به شرکت اپل برگشتم و دوباره شرو به کار کردم و مدیر شدم و....

یعنی اگه اون دوران از اپل اخراج نمیشد پیکسار تاسیس نمیشد و یه جورایی اون اخراج که اون زمان فکرمیکرد بدترین اتفاق زندگیشه باعث شد یه کمپانی فوق قوی انیمیشن سازی تاسیس کنه 

میخوام بگم زود قضاوت نکنین که چرا اینجوری شد اون بالاسری عجیب غریب کارارو جفت جور میکنه 

ممکنه با سر زمینت بزنه و فرداش ببرتت  رو ابرا 

البته همیشه میگم خدایا اوس کریم مشتی با مرام  مارو امتحانمون نکن که حقیقتا اعصابشو نداریم 

آمین

من شکست عشقی نخوردم!

مرسی از نظراتون ولی  مثل اینکه من تنها نیستم و افراد زیادی پر از چراهای مختلف هستند

سوالت خیلی میتونه کلی باشه اگه بخوایم عالم ذر و این جور چیزا رو وسط بکشیم.

ظاهراً بعضی چیزا از اختیارمون خارجه ، مثلا ظاهرمون،استعداد و هوشمون،والدین،کشوری که توش به دنیا میایم و ...( هرچند شاید بعضیا عقیده داشته باشن حتی توی انتخابِ همینا هم ما نقش داشتیم
چطور؟ بر اساس عالم ذر که چیزی ازش تو ذهنمون نیس )

طبیعتاً ازین جهاتی که گفتم آدما با هم فرق دارن
یکی تو خونواده ای به دنیا میاد که پدرش معتاده و بچشو به مواد میفروشه و اون یکی توی خونواده ای که از بچگی هواشو دارن آدم حسابی بشه

این تفاوتا با عدالتِ خدا هیچ تناقضی نداره و عینِ عدالته
خودِ خدا توی قرآنش میگه:

لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها
خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند.

پس انتظاری که از هرکس میره متناسبه با توانایی ها و استعداداش.

من تو یه خونواده ی ساده و معمولی و ضعیف به دنیا اومدم ، ازون طرف یکی میشه پیغمبر
واسه من نماز شب میشه یه مستحبِ خیلی توپ ولی واسه پیغمبر میشه واجب

شاید نمازِ ۱۰ دقیقه ای از یه کارگر وسطِ کارش،با ارزش تر بشه از نماز جماعتِ نیم ساعته ی اونی که صفِ اول نماز جماعته.

فرضاً من به یه نیازمند امروز هزار تومن کمک کردم، ازون طرف یه پولدار به یه نیازمند پنجاه هزار تومن کمک کنه

احتمال داره اون دنیا اجر و ثوابی که به هزار تومنِ من میدن،بیشتر از ثوابی باشه که واسه اون پنجاه تومن در نظر میگیرن.

اگه من با خونواده ی ضعیفم بشم رتبه برتر کنکور،احتمالا بیش تر ازم تقدیر میشه تا اون پسری که بابا مامانش پزشکن و چن صد ملیون واسه کنکورش خرج میکنن.

درباره جبر و اختیارم به نظرم بحث زیاده

لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین
نه جبرِ مطلق نه اختیارِ مطلق، یه چیزی بینِ این دو تا

اشاعره میگن هر رفتاری از انسان سر میزنه مستند به خداست( جبر مطلق )

معتزله میگن آدمیزاد علتِ تامه ی رفتاراشه و از خدا سلبِ اختیار میشه( اختیارِ مطلق)

طبقِ نظرِ ما شیعه ها ،در عینِ حال که افعالِ صادره از آدمیزاد مستند به خودشه،مستند به اراده ی خدا هم هست( تعادل بینِ جبر و اختیار)

اینجور نیس که هیچ کنترلی واسه ما وجود نداشته باشه
اگه این باشه من از فردا کار و نماز و درس و خونواده رو ول میکنم میگم من نبودم،از قبل واسم نوشته شده بود درحالیکه عقلا میفهمیم اینجوری نیس

انصافا بیایم گذشته ی خودمونو بیاریم جلو چشممون
بارها شده سرِ دو یا چندراهی بودیم و انتخابی کردیم و الان داریم نتیجشو میبینیم درحالیکه میتونستیم جوری دیگه انتخاب کنیم
پس اختیار وجود داره

همین الان من دارم با اختیارم تایپ میکنم و میتونم همینجا صفحه رو ببندم برم بخوابم یا کتاب بخونم یا یه فیلم ببینم یا قرآن بخونم یا برم دزدی یا ...

پس اختیار دارم ولی در محدوده.

به unknown:

سلام آبجی
امیدوارم حالتون خوب باشه

شما گفتین هیچ پزشک و پروفسوری نتونسته زمان مرگ کسی رو تغییر بده.

پس دلیلِ مراجعه به پزشک چیه؟

هروقت ما ادما مریض میشیم اصولاً یا دارو میخوریم سرِ خود یا میریم دکتر
درحالیکه اگه همه چی کاملا از پیش تعیین شده باشه مراجعه به دکتر بی معنی و عبثه

شما خودتونو در نظر بگیرین،خدایی نکرده اگه روزی سرما بخورید و با مواظبت و داروهای گیاهی خوب نشین ، ۱۰۰ درصد میرید پیشِ دکتر و ازش کمک میخواین

این یعنی شما هم به اختیار معتقدین ، اختیاری که در طولِ اراده ی الهی هس نه در عرضش.

اگه کسی نیاز به پیوند کلیه داشته باشه و از شما نظر بخواد شما یقینا بهش میگید بره بیمارستان و توی بانکِ کلیه ثبت نام کنه
اینا یعنی ما وظیفه ی خودمونو انجام میدیم و تلاش میکنیم، بقیش با خداست

منم معتقدم به تقدیر و قسمت ولی نه در حدی که انسان مسلوب الاراده تلقی بشه.

میخوام بگم جبرِ مطلق بی معناس همونجوری که خودتونم گفتین نباید کم کاری کنیم

این همه آدمای جور واجور که مسلمون میشن
نمونش ادواردو آنیلی که باباش صاحبِ چندین کارخونه ی تولید ماشین و ... بود :
کارخونه ی ماشین سازی فراری ، لامبورگینی،مازراتی،جیپ،کرایسلر،توفاش،لانچیا و ده ها کارخونه ی دیگه
و قرار بود بشه وارثِ پدرش و ثروتی نصیبش بشه که افسانه ایه.

سرمایه و شهرتشون جوری بود که هرچقد دربارش بگم نمیتونم لب مطلبو ادا کنم

( کتابِ " من ادواردو نیستم " رو پیشنهاد میکنم به همه بخونید)

دور و برش پر بود از زرق و برق
پول،ماشین، خونه،دختر، قدرت...

باباش شدیدا مخالفِ اسلام بود ولی ادواردو کم کم مسلمون شد و شیعه شد و خداحافظی کرد با پول و شهرتِ باباش و باباشم تهدیدش کرد که از ارث محرومش میکنه و ...

صفحه ی ۳۷ همون کتابو بخونید،بخشیشو میارم اینجا :

"کمتر کسی توی ایتالیا جایگاه او را داشت ، خیلی ها سعی میکردند بخاطرِ ثروت پدرش،خودشان را هرجور شده به او نزدیک کنند و ادواردو گوشه چشمی بهشان بکند،ادواردو اما عین خیالش نبود.

بودند بعضی افراد که می آمدند پیش ادواردو و زنشان را به اون نشان میدادند و به او تعارفش میکردند ، به او می گفتند:
اگر همسرمان را میپسندی،میتوانی تا صبح با او باشی.
و ادواردو هیچ توجهی نمی کرد جز به تاسف سر تکان دادن"

توی اون شرایط اون اومد یه تصمیمِ عجیب و مخالفِ جریانِ رودخونه گرفت( رودخونه که هیچی ، مخالفِ جریانِ سیل ! )

یا اینهمه آدم که توی خونواده ی فقیر به دنیا میان و خودشون شدیدا ثروتمند میشن.

مثلا خواهرانِ منصوریان که یه روزی نون شب نداشتن، الان ماشالله با حفظِ پوشش میرن و توی رقابتای بین المللی قهرمان میشن و مدال میگیرن.

هم به شما هم به بهلول دیوانه پیشنهاد میکنم درباره ی سوالاتون( هدف خلقت و ...) بیشتر تحقیق کنین
احتمالا دنبالش رفتین و جوابای کلیشه ای گرفتین که قانع نشدین.
خب بازم دنبالش باشین

ممکنه از سی نفر بپرسین( منظورم ۳۰ نفریه که اهلِ مطالعه و تفکرن و قدرتِ استدلال دارن) و اکثرشون حرفای تکراری بزنن که شما رو قانع نکنه ولی بالاخره پیدا میشن کسایی که جوابشون کلیدِ معمای شما باشه

کتاب و اینترنتم که همیشه به راهه.

این که گویی این کنم یا آن کنم
،
خود دلیل اختیار است ای صنم

تشکر از وقتی که گذاشتین.

سلام

اینکه میگن همه چی از قبل نوشته شده جمله ای هستش که خلقت بشر رو مسخره میکنه، مثل این میمونه بگید که مثلا سرنوشت من اینه که تو سن چهل سالگی بمیرم، پس فرقی نداره من ورزش کنم یا نکنم، غذاهای چرب بخورم یا نخورم، سیگار بکشم یا نکشم، من که قراره فلان موقع بمیرم، همه چیز به تلاش ادم بستگی داره، من به نیروهایی که از دست ما خارجه اعتقاد دارم، حالا یکی اینو شانس میگه یکی اینو جزو انرژی های دنیا میدونه یکی هم دست خدا میدونه ولی هیچکدومشون به این معنی نیست که همه ی زندگیمون از قبل نوشته شده، اینارو کسایی میگن که تو زندگیشون تلاشی نمیکنن و همه چی رو به بخت و قسمت ربط میدن

موفق باشید 

سلام بنظرمن بستگی به مخاطب داره بعضیا خودشون قصوردارن اماهمه چیزروبه گردن سرنوشت میزارن مثل بی پولی،بدبختی و...بخصوص پدرمادرای ماونسل قبل که سوادنداشتن هیچکس تواینکه کجابه دنیااومده.خانوادش کین.توچه محله ای به دنیااومده.دوستاش کیان.چندتادوست ورفیق داره؟چراتنهاس و...نقشی نداره همه این ها ازقبل توسرنوشتی که خدامعین کرده وجودداره ای کاش انسان هابتونن عینک نگاهشون روپاک کنن وفقط خودطرف روببینن.درموردخودم هم همینطور.هرچندکه من انتخاب نکردم پدرومادرم کارگروبیسواد باشن.انتخاب نکردم که تومحله ای ازبچگی زندگی کنم که اکثرا لات وخلافکاربنظرمیرسن.من انتخاب نکردم که تنهاباشم بدون خواهر.برادر.دوست خوب وهمسر.این مسایل وهرمسئله ومشکل متفاوت دیگه ای که ادما دارن جزو تقدیرذاتی والهی ادماس حتماحکمتی داره امااینکه طرف ازین به بعدش بخوادچیکارکنه.زندگی وانتخاب های موفقی داشته باشه یانه.دست خودطرفه.ونمیتونه انکارش کنه،گلگی هم فایده ای نداره،فقط باید سرنوشت روانتخاب کردوواسش جنگیدوبخش ذاتی روبایدپذیرفت وتحمل کرد

سلام 

شرایطی که ما توش دنیا می‌آییم و بخشی از اتفاقاتی که واسمون می افته سرنوشته. 

رفتارا و تصمیماتی که میگیریم دست خودمونه. 

ولی باز نتیجه دست خودمون نیست، ممکنه علی رغم تلاش به نتیجه برسیم یا نرسیم. 

به نظرم شرایط متفاوتی که خدا مارو توش قرار میده منافاتی با عدالتش نداره. 

اگه پدری امکاناتی که در اختیار دو تا فرزندش که از نظر سن و جنس و استعداد متفاوت ان، قرار میده، فرق داشته باشه، نشونه بی عدالتیش نیست، بلکه طبق ظرفیت و استعداد بچه ها امکانات در اختیارشون قرار میده. 

در ضمن فقط سختی ها امتحان الهی نیستن، نعمت‌ها هم امتحان هستن و اتفاقا سربلند بیرون اومدن از امتحانی که با نعمت‌ها میشیم سخت تره. 

چیزایی که تو دنیا داریم یا بدست میاریم، مثل ثروت و موقعیت خوب وخون اده خوب و... ملاک نیست اینا فقط یه جور زنگ تفریحه واسه رسیدن به هدف اصلیه، که انسان خوب بودنه. 

به نظرم اومدن ما به این دنیا واسه اینه که، تو هر شرایطی هستیم، رفتار خدایی داشته باشیم. 

این جمله رو نمی دونم کی گفته، ولی فک کنم هدف همین باشه:

آنجه هستی هدیه خداست به تو و آنچه خواهی شد، هدیه توست به خدا پس بهترین باش. 

هدف اینه که تو هر شرایط وموقعیت که هستیم، بهترین حالت اون موقعیت باشیم. 

شکست عشقی دقیق منظورم نبود

به هر دلیلی بوده به اون دختری که یذره خوشش میومده نرسیده دیگه

حالا حتما شما باید فاز سنگین منو خراب کنید بخاطر اینکه جملم دقیق نبوده؟؟؟؟

بیام برات؟؟؟

چقدر دشمن پیدا کردی حامد فکر کنم بیشترشون هم کاربر غزاله باشن خخخخ

از وقتی نفرتت رو بروز دادی هرجا اسمی ازت میاد پنج ششتا ناشناس میان ازت انتقاد میکنن

خیلی خنده دار کینه ایه منم یبار حرصشو دراوردم ازون به بعد هرجا با یکی بحث میکنم میاد در طرفداری از جبهه مقابل من مینویسه:خخخخ فلانی چقدر از کامنتت خطاب به (من)خندیدم

تا جایی که یبار خود طرفی که باهاش جروبحث میکردم به غزاله گفت من اصن حرفام جدی بود نمیدونم تو هی به چی میخندی 

هههههه

برای هیچ و پوچ وارد این دنیا شدیم...

حالا بعضی ها پای دین و مذهب و وسط میکشن...از کجا معلوم دین و مذهب ساخته ی خوده بشر نباشه؟!چرا؟برای اینکه از پوچی دربیان...خودشون یه معنایی دادن به زندگی برا خودشون...

خب این دنیارو زندگی کردیم..بعدش چی؟توی اون دنیا تا همیشه چیکار کنیم؟اصلا که چی بشه؟!

یکی باید جواب بده...اونم خوده خداست....

دیگه هیچ.......................

به   Aفshین۹۷۲۲

سلام داداش، اصولاً نظراتتو میخونم

با اینکه توی بعضی مسائل اختلاف نظر داریم ولی به نظرم حرفات دلسوزانه و منطقیه.

امیدوارم شرایطِ ازدواجت هرچه زودتر فراهم شه و خدا یه دخترِ پاک و نجیب و هم کفوت سر راهت قرار بده.

به جناب شکست خورده 

اشخاص بابته موقعیتهاشون باید سنجیده بشن ( این ربطی نه به خدا داره نه ربطی به عمل اون شخص ) بلکه ربط به شرایط داره و شرایط رو هم مسئولین اون منطقه و کشور ایجاد میکونن نه تقدیر و خرافاتو ...

راحت بگم اگر کتابهایه مثلن مکتب شعیه رو کسی بازش نکونه ( نه اون مکتب با شما کاری داره نه ما با مکتب شعیه ) 

وقتی خدمت سربازی اجباری میشه ( ربطی به سرنوشت یا تقدیر یا امر الهی و اینکه خودت مقصری و  ... نیست ) چون همین فردا صبح میتونن بگن که خدمت سربازی دیگه نیست و اختیاریه ( و اگر اختیاری بشه و شما بری خدمت اونوقت شما تازه 50 درصد مسئولی که خودت بودی که رفتی خدمت اختیاری و 50 درصد دیگه هم باز شرایطی بوده که با تلقین یا تشویق و ... درون ذهن شما بارور شده که خدمت سربازیی که اختیاری شده رفتنش یا نرفتنش خوبه برات یا نه و ... )

الان مثلن یک دختر و پسر در سن 16 سالگی همدیگرو دوست دارن ( که این دوست داشتنها هم متفاوته حدودش ) 

1.حالا یکی میاد میگه که دهنتون بوی شیر میده 

2.یکی میاد میگی به این وقت برید و به این وقت بیاید و به همدیگه احترام بزارید و مراقب هم باشید

3. یکی میاد میگه این امر به خاطره هورمونه و هیچ ارزشی نداره ( این اشخاص به چند گانگی دچار شدن که در پایین توضیح میدم ) 

4. یکی دیگه میگه خوب سعی کنیم کلاس کسانی که همدیگرو دوست دارن رو کنار هم قرار بدیم و بهشون هم یاد بدیم که اگر روابط جنسی یا ... خواستن داشته باشن چگونه داشته باشن که  به هم دیگه آسیب نزنن و از دور مراقبشون باشیم تا خود مرگ ( و به خواستنشون احترام بزاریم ) 

5. یکی دیگه میگه اصلن مدارس رو جدا کنیم و بترسونیمشون از این روابط و بعد از یک سنی که معلوم نیست چه سنی مدنظرشونه ( اونوقت با زور  و پخش تبلیغ و تلقین و تحقیره شخصیتشون به ازدواج در بیاریمشون ) اینها کسانی هستن که برای انسانها و ذات آفرینش و ارزش گذاری و کرامتی که الله به انسان داده ارزش قائل نیستن و مثل پازل میخان خودشون بچینن ( و بدتر اینکه مسئولیت خودشون رو قبول نمیکنن و میان در این پست هم میگن  که خوب مقصر 100 درصدی خودتی ) به اینا میگن شیاطین و شیطان پرستان ( که ناخواسته و خواسته دارن اینکارو میکونن ) 

و ...

بازم مثال میزنم 

یک دختری میگه که من میخام برم مثلن سرباز بشم ( حالا چی دیده و چی شده بلاخره دوست داره بره سربازی ) 

1. یکی میگی خاک تو سرت به تو هم میگن دختر

2. یکی دیگه میگه سربازی یعنی جنگ و خونریزی و ... ( این شخص آدمه فهمیده ای که نگاه جنسی نداره و مفهوم سربازی رو میخاد برای اون انسان که پسر نیست و دختره ،  هم به اندازه یک پسر توضیح بده که اصلن چیزه خوبی نیست و نرو ) 

3. یکی دیگه مسخره میکونه و میگه تو عقده ای هستی و میخایی بری پیش پسرها و ..

4. یکی دیگه میگه سربازی خیلی خوبه و اینکه نقطه امید و امنیت مردم سرزمینت هستی که یک ارزشه و ما به تو افتخار میکونیم

5. یکی دیگه میگه به دور بازوت یا حجم عضلت نگاه کن و بعد ز. بزن ( که این شخص خواسته یا ناخواسته بدجوری تخم نا امیدی و بی ارزشی رو در اون دختر میکاره که این بسیار ظلم بزرگیه به اون دختر و حتی پسر ) و خیلی از مردان پاک نیت جهان انقدر تلاش کردن و ابزارها جدید اختراع کردن تا دخترانشون هم بتونن به خواستشون برسن و اجازه ندن یک عده انسان کوته فکر زندگیه با ارزشی که علاقه پشتش ه رو از دخترانشون بگیره و ... 

6. یک عده هم هستن که میگن اشکال نداره فقط تو اداره و جایی که ما تایین میکنیم  ( که اینها هم دو گانگی و چند گانگی رو برای اون دختر و حتی پسر رقم میزنن که باعث میشه طرف به تناقص برسه تا حدی که در درونش دروغ رو راست و راست رو دروغ تصور کنه و این افراد برای سو استفاده گران بسیار آماده هستن ( و در آخر ظلم میشه بهشون با این تفاوت که متوجه نمیشن ) 

و ...

اینها رو گفتم تا بدونی مقصر موفقیتها و بدبختیها انسانها مسئولین کلان و آموزشهاشون و مسئولیت پذیری و مسئولیت نپذیریشونه ( نه الله مهربان یا خود شخص ) 

بازم حرف هست

پ ب

سلام.

بنظر من

نباید انتظار داشته باشیم "مسیر زندگی" آدم ها مثل هم باشه... زندگی هر آدم ، یه مسیر خاص و یسری ویژگی های خاص داره که بعضیشون قابل تغییر نیست...مثل داشتن یه بیماری مادر زادی،محل متولد شدن،یه اتفاق غیرمنتظره که از دست ما خارج بوده و...

برای اینها میشه بگیم که سرنوشتن...

یعنی مثلا برای من اینطور مشخص شده و سرنوشت من این بوده که تو ایران به دنیا بیام، زبانم فارسی باشه،رنگ چشمم فلان باشه و...

اما تو همین سرنوشت و مسیر زندگی ، من قدرت مانور دارم..با نوعِ زندگی کردنم میتونم یه جاهایی رو خودم مشخص کنم که چطور باشه..اگه سرنوشت برای یه تصمیم گیری سه تا راه جلوم میذاره ، این منم که با انتخاب یکیشون ، ادامه ی راه رو مشخص میکنم و سختی کشیدن یا راحتی داشتن تو اون راه و نتیجه به عهده ی خودمه ‌‌...

چیزی که من بهش معتقدم اینه که باید به بهترین حالتی که میتونه زندگی کنه و همه ی تلاششو بکار ببره تا تو مسیر زندگی خودش به موفقیت برسه...ازطرفی نوع زندگی کردن ما ، میتونه تو زندگی و سرنوشت آدم های بعداز ما هم تاثیر بذاره و این مسئولیت زیاد من رو تو انتخاب راه های زندگیم نشون میده...

مثلا شاید من انتخاب نکرده باشم که تو یه خانواده ی فقیر یا پولدار به دنیا بیام ، اما اگر در آینده بچه ای داشته باشم ، انتخابهای من تو اینکه اون بچه و بچه های اون بچه ، تو چه نوع خانواده ای به دنیا بیان تاثیر (حتی به مقدار کم) داره...

اینکه بیام مقایسه کنم که مثلا چرا من فقیرم و اون یکی پول داره ، بخشیش بر میگرده به تفاوت نوع مسیرهای زندگیمون و بخش بیشتریش بر میگرده به نوع زندگی و انتخابهای من...

اما چیزی که هست اینه که خیلی از آدمها حاضر به انجام و قدم برداشتن برای تغییر دلخواهشون نیستن‌ اما حاضر به مقایسه کردن و گلایه و پیداکردن مقصر هستن!

انشاءالله بهترینها پیش بیاد

موفق باشید🌻

یه کاربر راه افتاده تو همه پست ها داره عقده پراکنی می کنه

خوب خانوم محترم ، حداقل اسمت رو بنویس 

من دیدم خیلی داری به خودت فشار میاری تذکر دادم ، وگرنه باور کن اندازه نخود ناراحت نمیشم 😂

وقتی که بر جامعه عدالت حاکم باشه تلاش فرد معنی میده و اگه ب جایی نرسید خودش مسئوله... ولی در وضعیت فعلی ک عدالتی نیس یه عده باید قربانی بشن هرچند که تلاش میکنن...حالا اگه کسی تو این شرایط تونست نتیجه تلاش ببینه  فکر نکن خیلی عاقل و زرنگ هستش این بدونه رقیباش قربانی هایی بودن که اجازه نداشتن بالاتر از این بیان 

به شکست خورده 

سلام‌ 

یه نکته رو مورد توجه قرار ندادی ، و اون اینه ک جلوی مرگ رو نمیشه گرفت ، زمان مرگ رو نمیشه تغییر داد ، اگه تو تقدیر کسی مقدر شده باشه روز ۲ فروردین ۱۴۰۰ بمیره ، شک نکن میمیره 

اونی ک شما میگی اجل معلق هست نه اجل حتمی ک مرگه ، آره دوست من دستمو کشید کنار و تریلی زیرم نکرد این میشه اجل معلق ، ک جلوشو میشه گرفت ، ولی اگه اجل حتمی باشه به هیچ وجه نمیشه ! 

من میتونستم بچه ی الیزابت انگستان بشم ، چرا نشدم ؟ 

من میتونستم از گرسنگان سومالی بشم ، چرا نشدم ؟ 

فرق آنجلینا جولی با یه زن آفریقایی چیه ، غیر از اینه ک اگه آنجلینا هم در ایران یا آفریقا بدنیا میومد هیچ وقت آنجلینا نمیشد ؟ 

فرق شما با بچه ای ک نمیتونه بخاطر شرایط خانواده تو جامعه باشه چیه ؟ 

بیاین از کلیشه در بیایم 

اگه خود شما خدایی نکرده بدون پدر ، بدون مادر رها میشدی عایا باز هم میگفتی اینا رو ؟

فرق ما با اون بچه چیه ؟

غیر از اینکه ما از هر سمتی تامین میشیم و اون ن ؟! 

شما میگی شرایط فرق نداره ، آدمی ک نفسش از جای گرم بلند میشه چنین حرفی میزنه 

شرایط کاملا فرق داره و موثره 

رفتار پدر مادر مستقیما رو بچه تاثیر داره 

مشخصه اونی ک پدرش پول داره تو پردیس پزشکی میخونه سالی دست کم ۵۰ _ ۶۰ میلیون ، ولی اونی ک یه ادم معمولیه باید سعی کنه عایا بشه عایا نشه ، اونی هم ک درگیر خانواده اشه ک هیچ ... 

نمیگم انگیزه و هدف و اینا رو بزارین کنار ، بگین خب پس دنیا مال پولدارا ، مال خوشگلا ، مال باهوشا ، ولی میگم شانس ک همون شرایط و غیره است وجود داره 

البته یه چیزیم میدونستی ؟

بیشتر افراد نمیتونن جواب این سوالا رو بدن ...

شاید یه عده ی خاص بتونن جواب بدن دیگه ... 

نمیدونم شایدم جایی منم تو افکارم درست نتیجه گیری نکردم ...

نمیدونم ...

واقعا نمیدونم ... 

فقط همه چیزایی ک گفتم برام سواله ...

میخواستم جبر و اختیار رو بگم که شکست خورده خوب توضیح داد

منم نظرم همونه

به ابوالفتح :

بله بخشی از شرایط به مسئولین مرتبطه ولی بخشیش خیر

مثلا استعداد و هوش که بخشی از شرایطه،به مسئولین ربطی نداره درحالیکه بیکاری خیلی به تصمیماتِ بالائیا مربوطه.

اینم اضافه کنم که مسئولین و نظامِ آموزشی و سیاستایی که بصورت کلان اتخاذ میشه،در محدوده ی اختیارمونه و این مائیم که با اختیار و اراده ی خودمون مسئول و طرز تفکری رو روی کار میاریم.

یا مثلاً پایه فکریِ آدمیزاد اصولا تا حد زیادی توی خونه شکل میگیره که گاهاً تغییرش میدیم و گاهی فقط ادامش میدیم .

و اینکه من و شما توی چه خونه و با چه طرز فکری رشد کنیم احتمالا تا حد زیادی خارج بوده از اختیارمون
هرچند اگه بحث عالم ذر بیاد وسط ممکنه حرفام بره رو هوا.

قطعا غیرقابل انکاره که سرانِ یه مملکت ، تاثیر شدیدا زیادی روی اون مردم و آیندشون دارن.

تشکر از وقتی که گذاشتی
امیدوارم حال و روزت همیشه خوب باشه داداش.

به علی :
نمیدونم چه مرضی دارم اینجوریم😄

نمیدونم وسواسه،کمال گرائیه یا ...

هر کوفتی هس باعث میشه یا کامنت نزنم یا کامل و دقیق بنویسم

تازه خیلی چیزا رو فاکتور میگیرم اینا در میاد.

دیگه شما حلال کن دیگه،

همیشه سالم و شاد باشی .

من 70% مواقع خودم رو مقصر میدونم ولی در بقیه موارد حس میکنم دیگه کاری از دستم برنمیومده.

سلام

به un known

عزیزم من تو پردیس پزشکی میخونم از اول دبستان تا پیش شاگرد اول مدرسه مون بودم معدل کتبیم ۱۹.۸۰و رتبه کنکورم هم ۹۰۰منطقه ۳شد 

لطفا فکر نکنید پردیس خیلی راحته و همش پوله در ضمن شهریه هر ترم هم ۸ملیونه نه سالی ۵۰ یا ۶۰ ملیون

در ضمن سالی ک من با ۹۰۰پردیس اوردم دوستم با سهمیه منطقه محروم با رتبه ۲۴۰۰قبول شد دولتی پس لطفا از چیزی ک به درستی اطلاع ندارید نظر ندید..

آقای نجفی لطفا نظرمو تایید کنید واقعا دلم گرفت.

به unknown:

سلام آبجی
حالتون خوبه؟

بله شما درست میگین

منم نگفتم شرایط یکسانه
بله حتما شرایط متفاوت و موثره

اتفاقا خودم توی یه خونواده ی ساده و ضعیف زندگی کردم و به وضوح تفاوتایی رو میبینم با بعضی همسنای خودم

بازم تاکید میکنم خدا از هرکس انتظاری داره متناسب با شرایط و استعدادش

صفحه ۴۹ قرآن:
لا یکلف الله نفساً الا وسعها

خدا از هرکی اندازه ی وسعش میخواد

یه معلم از اون دانش آموزی که شرایطش کاملا مهیاس،انتظارِ بیشتری داره تا اون بچه ای که هم کار میکنه هم درس میخونه

منم به متفاوت بودنِ شرایط معتقدم و بدیهیه

به قولِ دکتر شریعتی:
شانس، نامِ مستعارِ خداست

پس منم با شما کاملا موافقم که بعضی چیزا از اراده و اختیارمون خارج بوده
ولی همه ی اینا رو عینِ عدالت میدونم

اگه قرار بود خدا همه رو با یه چوب بزنه،قطعا حکمت و عدالتش زیر سوال میرفت ولی الان که از هرکی اندازه ی وسعش میخواد طبیعتا عدالت بصورت دقیق داره عملی میشه.

منم اطلاعاتِ کافی ندارم که دقیقتر جواب بدم

امیدوارم بالاخره به جوابِ سوالاتون برسین
تشکر که وقت گذاشتین

سلام 

وجود شر در عالم ، مسئله ای نیست که به سادگی قابل فهم باشد ؛ شما خواهی نخواهی از بدو تولد ، شرّ اعظم را بلعیده ای ( حال یا دیگران به تو خورانده اند و یا خود کم کَمَک ، مایل به آن می شوی . ) ؛ مشکل از جایی پدید می آید که نه توانِ دفعِ شر داری و نه قدرتِ هضم و جذب آن را ؛ اینجاست که فکر به سمت چرایی وجودِ این غده ی زائدِ بدخیم می رود . 

عده ای از بزدگان و فلاسفه دلایلی مطرح کرده اند که به نظر بنده بیش از هر چیز ، توجیه آن است تا قانع کردن .

برای مثال در نگاهِ فارابی ، ابن سینا ، ملاصدرا و ... ؛ شر ، لازمه ی جهانِ مادّی است . پس تا آن هنگام که مادّه است ، شر را نیز به همراه دارد . فارابی می گوید : عالم ماده نمی تواند خیر محض را بپذیرد ! 

ما می توانیم بر درستی این نظریه ، انگشت تصدیق بگذاریم ، ولی در این صورت باید از مواضع خود نسبت به پروردگار ، دست بشوییم . در نظر ما ، خداوند توانمندِ محض است ؛ پس او چگونه قادری است که توانِ جدا کردنِ شر از مادّه را ندارد ! حال یا او می خواهد شر را نابود کند و نمی تواند ، پس قدرتِ مطلقش در چه بود ؛ و یا او می تواند و می خواهد اما اطلاعی ندارد ، پس علم تام الهی چه شد ؛ و یا شاید که می تواند اما نمی خواهد ؛ به قول اپیکور : این خدا بخیل است .خیر خواهی را چگونه با بخل ، در ظرفی بریزم ! ( رجوع شود به سخن اپیکور و دیوید هیوم در رابطه با شر در عالم )

یُناس ( فیلسوف آلمانی ) می گوید : به نظر من خداوند در خلقت آسمان ها و زمین ، تمام نیروی خودش را مصرف کرد ، بنابراین دیگر زوری برایش باقی نمانده تا در دوران هولوکاست جلوی فاجعه را بگیرد ! ( نقل به معنی )

من نه می توانم خداوند را از مسندش به زیر کشم و نه قادر به درک شرور ام ؛ نه توان تصور پروردگاری بدون در نظر گرفتن عالمِ قادرِ خیرخواهِ محض بودن را دارم و نه می توانم بگویم : شرّی نیست ! کدام شرّ ؟ باد استغنای الهی است که وزیدن گرفته !

به شیرین 

سلام‌

 دوستام پردیس هستن و چیزی ک نوشتم راجع بهشون صادقه 

من نگفتم کسی ک میره پردیس مستعده یا نه !

 قیمتای پزشکی پردیس کمتر از بیست میلیون نیست ! 

الان پرستاری ۷ _ ۸ میلیونه !!!

این سئوال رو از هرکسی بپرسی یه جواب میده وهمشونم درسته چون همه از تجربه زندگی خودشون ودیدگاهشون جواب میدن.یعنی نمیشه یه جواب کلی وقطعی بهش داد.چیزی که مسلمه شانس وجود نداره.حالا اینکه از کجا این کلمه اومده ماجراش چیه نمیدونم.فقط میشه تعبیرش کرد به اتفاقاتی که بدون دخالت انسان وبه نفع انسان میوفته.مثل اون فوتبالیستی که از فاصله زیاد شوت میکنه سمت دروازه توپ از بالای سر چند نفر میگذره گل میشه.اون همون فوتبالیسته با دروازه بان تک به تک میشه توپ هم زیر پاشه اونوقت دروازه بان هم دریبل میزنه بعدش فقط کافیه یه ضربه کوچک بزنه تا گل بشه که ضربه رو میزنه اما گل نمیشه حالا معلوم نیس ایشون خوش شانس یا بد شانس.البته از قدیم گفتن دروازه خالی عرضه میخواد.این فقط یه مثال بود.یا مثلا اون راننده ای که دست فرمون تیزوحرفه ای نداره اونوقت با سرعت رانندگی میکنه یه جایی میبینی با فاصله خیلی کم در حد ۵سانتی متر یه ماشین دیگه رو رد میکنه خودش اون لحظه مطمئن بوده که تصادف میکنه اما در کمال ناباوری این اتفاق نمیوفته حالا ایشون خوش شانسه یا بد شانس.؟پس میبینی که شانس یه چیز من دراوردی هست.اینکه چقدر خودمون مقصر میدونیم توی اتفاقات سرنوشتون خوب ببین یه اتفاقاتی توی زندگی واقعا به انسان تحمیل میشه اصلا اجازه نمیده بهش که انتخاب کنه مثل اون بچه ای که توی خانواده معتاد به دنیا میاد متاسفانه آیندش تباه میشه.یعنی تا برسه به سنی که بتونه خودش تصمیم بگیره دیگه خیلی دیر شده کاملا آلوده شده اون وقت دیگه یه معجزه باید اتفاق بیوفته.حالا همجین آدمی جواب این سئوال رو چی باید بده؟قطعا میگه عوامل بیرونی منو به اینجا کشوندن راست هم میگه نباید سرزنشش کرد.نقطه مقابلش اون بچه ای که توی خانواده ای از همه لحاظ نرمال وخوب به دنیا اومده کمبودی به لحاظ محبت وپول نداشته وآیندش هم یه فرد موفق در حد خودش میشه خوب اینم دقیقا مثل همون مورد قبلیه که شرایط زندگیش به اونجا رسوندتش.اما خیلیا جزوه این دو دسته نیستن.اکثرا توی خانواده معمولی بودن که شرایط پیشرفت کمابیش واسشون مهیا بوده اما خیلی ازش بهره نبردن.اونجاست که باید گفت اینا خودشون مقصرن.فردی رو میشناسم که خانوادش تحصیل کرده به لحاظ مالی خوبن در حد مرفه نیستن اما خوب خوبن.آبرو دار هستن وخیلی محترم.پسر خانواده که تک پسر هم هست اهل هر فن وفرقه ای که فکرش کنی بوده.از نزدیک وقتی ببینیش باهاش صحبت کنی واقعا غیر ممکنه بتونی تشخیص بدی که ایشون چه جور فردیه.ظاهرش شیک ومرتب خیلی با ادب ومعرفت خوش تیپ اما حیف که.... نگم بهتره.ایشون اگر این سئوال رو ازش بپرسی وبخواد صادقانه جواب بده میگه که کاملا خودش مقصره توی مشکلات زندگیش حتی یک نفر هم نمیتونه بگه که کسی دیگه مقصره.فقط خوده خودش.پس میبینی که به هیچ وجه نمیشه گفت سرنوشت بی تقصیره یا برعکسش کاملا مقصره.انسان دارای اختیار هست.تنها مخلوق تمام هستی انسانه که دارای قدرت انتخاب هست.همین موضوع باعث شده خیلیا به موفقیت های بزرگ برسن خیلیا هم به قهقرا برن متاسفانه.چیزی که مهمه شما سئوال کننده محترم خودت چکاره ای ؟تو که پرسیدی این سئوال رو باید عملکرد خودت رو ببینی چجور بوده جواب بدی بهش تا به جواب سئوالت برسی.

به شکست خورده:

سلام مرسی ازلطفتون.بنده همیشه سعی کردم چه تواینجاوچه توجای دیگه که هستم اون چیزی که می بینم وباهاش روبرو هستم وجزو ذهنیت وعقایدوفرهنگمه روبنویسم حالااینکه اختلاف نظرهست طبیعیه.ادمای متفاوت ذهنیت متفاوتی دارند،ولی درکل اشتراک هممون اینه که ایرانی هستیم وازلحاظ اجتماعی هممون دغدغه های یکسانی داریم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم یابه هم ظلم نکنیم.چون ما هم فرداخانواده تشکیل میدیم واگه ظالم باشیم ومثل بعضیاتبعیض قایل بشیم فرزندمون هم شرایطش یجورایی شبیه سوال کنندهذمیشه هرچندکه سوال کننده هم مشکل خاصی نداره ومیتونه مشکلش روحل کنه.درموردشماهم اطلاعات خاصی ندارم امابنظرم هرکی که هستیدنام کاربریتون بارمنفی داره وبنظرم خودخوری کردن وبخودگرفتن حتی اگه شکستی هم توزندگی باشه کاردرستی نیست وفایده ای برای طرف نداره وگره ای روبازنمیکنه اگه طرف توذهنش مدام بگه من شکست خوردم این ذهنیت توزندگیش بمرور جریان پیدامیکنه ومدام شکست های بیشتری میخوره که به این میگن قانون جذب،طبیعتا هیچکس دوس نداره شکست بخوره و

....به هرحال مرسی ازتوجهتون سلامت وموفق باشید

به شیرین

آبجی میشه بگی 900 منطقه 3 شدی رتبه بدون سهمیه شما چنده؟ فک نمیکنم بهتر از 10 هزار باشی تازه دست بالا هم گرفتم. ما یکی از اشناهامون 200 با 500 منطقه 3 رشته فنیشد دقیق یادم نیست، رفت فردوسی درحالیکه با این رتبه اگه منطقه دو باشی حتما تهران میاری. این رو گفتم گول ظاهر زیبای رتبه منطقه 3 رو نخوری. ضمنا ترمی 8 تومن یا سالی 50 تومن خیلی مهم نیست من خودم فک نمیکنم کل هزینه های تحصیلم تا الان 8 تومن شده باشه چه نوشت افزار بگیر چه ایاب و ذهاب که با اتوبوس میرفتم چه کفش مدرسه ای چیزی پس 8 تومن هم پول کمی نیست. البته شما داری خدا بیشتر کنه من نگفتم نباید میرفتی مطمئنا اگر خود من هم اینقد داشته باشم و نتونم رشته دلخواهمو قبول بشم حتما پردیس و ازاد و ... رو در نظر میگیرم اما امیدوارم هوایی نشده باشی فک کنی بهترین بودی و بهتر از تو کسی نیست خودتم خوب میدونی خیلی ها حتی بهتر از تو نرفتن چون یا نخواستن این پولو بدن یا نداشتن.. هرچند در نهایت مدرک همه شما با یه عنوان هست اما حداقل خودت بدون چجوری اومدی و باد توی گلوت ننداز 

چیزی که هست اینه که ما ماده رو قاطی می کنیم با نفسانیات و انسانیات و نتیجه های عجیب و غریب و متناقض می گیریم. 

چیزی که در عالم طبیعت و مادی هیچ زشتی نداره در عالم انسانی، زشت دیده میشه. عالم متریال قوانین خودش رو داره. اتمها، الکترونها، پادماده، بوزونها، کوانتوم، آرایه های کوانتومی. وقتی به این نظم دقیق نگاه می کنیم، وقتی به تبادلات انرژی دقیق نگاه می کنیم وجدانا بمب اتم زیباست. هرمتریالی رو که تخریب می کنه هر اتمی رو که دچار فروپاشی میکنه در زنجیره فروپاشی خودش، تقارن و پادتقارنهای بسیار زیبا می بینیم. ولی وقتی نگاه می کنیم که اون بمب اتم، سبب deteriorate شدن آرایه ها و ماتریکسهای وجودی یک چیز خاص به نام موجود زنده و بالاخص "انسان" شده می بینیم که چه ترسناک و زشته.

ما در درجه اول در این عالم زندگی می کنیم. عالمی از تبدیل ماده و انرژی. اضمحلال و نابودی و پوسیدگی ذرات و تبدیلات حاصله، در امتداد زایش و پیدایش و این سیکل ابدی و جدایی ناپذیر از متریال. و هیچ موجودی و هیچ ماده ای از اون راه فرار نداره. اینها به هیچ عنوان زشت نیست، ولی به چشم ما پیری، مرگ، نابودی و رنج میاد. و البته غم انگیز.

نمیشه ذات زیبای این عالم رو انکار کرد. از طرفی تبدیل و تغییر در چشم ما ترسناک و چه بسا ناراحت کننده دیده بشه.

این عالم ترکیبی از همه چیز هست. 

سلام

به un known

والا من خودم پردیس ام شهریه همین ترم هم ۸تومن بود حالا خوددانی..

در ضمن توی شهریه پردیس دانشگاه شهیدبهشتی ک میزان شهریه اش بیشتراز جاهای دیگست ترمی ۱۲تومنه که دیگه دانشگاه تاپ هستش..

کارشناسی هم توی دانشگاه های تیپ ۲شهریه اش ۴تومنه..

حالا بازم خوددانی...

به 00

دوست عزیز شما من رو نمیشناسید پس دلیلی نداره که بخام براتون دروغ بگم و یا رتبه ای رو بیان کنم که بر فرض مثال خودم رو از لحاظ علمی خوب جلوه بدم چون در هر صورت شما منو نمیشناسید و طرز تفکر شما بابت من زودگذر و برای من بی اهمیت هست

در ضمن من هیچ گونه سهمیه ای نداشتم و منظورم از گفتن منطقه ۳این بود که رتبم در منطقه ۳ ۹۰۰شد نه رتبه کشوری و البته مطمینن میدونید که رتبه ها در منطقه های مختلف تفاوت داره و این که شما میگید گول ظاهر زیبای منطقه ۳ رو نخور؟؟؟

منطقه ۳شهر کوچیک و معمولا با امکانات کمه پس معمولا جای کلاس یا افتخار نداره ک من بخام بگم البته من خودم برای خودم محیط زندگیم خوب و مورد پسنده و چیزی ک گفتم از لحاظ عرف میباشد.

شما میگیید با ۹۰۰منطقه ۲تهران قبول میشدم؟؟؟

مطمینن میدونید ک پزشکی دانشگاه های تهران سختتر از این حرفاست. و ۹۰۰رتبه ای نیست که باهاش تهران اورد

در ضمن بابت پول شهریه من هم بچه پولدار نیستم و از خیلی جهات توی زندگیم قناعت میکنم و اینکه پول ترم رو گفتم برای طرز تفکر اون ناشناسی بود ک گفت سالی ۵۰یا ۶۰ملیونه..

و البته من نگفتم ۸ملیون پول کمی هستش بلکه گفتم شهریه اینقدر هست و اون مبلغی ک اون دوست عزیز گفتن نیست و بحث کم یا زیاد بودنش نیست و اینکه شما توی زندگیتون چقدر صرفه جویی میکنید یا اینکه چقدر زیاده روی میکنید ب من ربطی نداره و مورد بحث الان نبود.

باد تو گلوم نندازم؟؟

شما منو میشناسید ؟؟میدونید رفتارم چجوره ک این حرفو زدید ؟؟

بلخره شما قضاوت نابجا کردید و من شما رو نمیبخشم حتی اگر در فضای مجازی باشه 

یادتون باشه چجور رفتید دانشگاه؟؟

چطور رفتم درس خوندم رتبم از بعضی دوستام ک دولتی اوردن بهتر بود اما من میخاستم توی شهر خودمون درس بخونم اتفاقا اون حرفایی ک زدم برا همین بود که امثال شماتفکرتون نسبت ب دلنشجوهای پردیس صرفا بر اساس ای نباشه که فقط با پول اومدن اما متاسفم ک من این حرفا رو برای این زدم که واقیعت رو بگم اما شما حوری جواب دادید ک من رو متکبر و با بادگلو در نظر گرفتید!!!

من حرف دیگه ای ندارم اما ای کاش این همه قضاوت راحت نبود 

و البته اگ میشه جواب بدید شما غرور منو و متکبر بودن منو فقط از روی یک پیام ک درمورد پول شهریه بود تشخیص دادید؟؟

یا علم غیب دارید و بصیرت الهی نصیبتون شده؟؟

اصول دین توحید و معاد و نبوته... شیعه اومده عدالت و امامت رو هم بهش اضافه کرده حالا میریم سراغ بحث که عدالته 

بنظرم عدالت مغالطه ای هست که علما بهش اشاره میکنن وقتی گفته میشه خدا  اون دنیا مثلا یزید رو که فاسق و گناهکارترین افراد در دنیا بوده رو میتونه ببره بهشت میگن این با عدالت خدا سازگاری نداره و نمیشه و خدا در کتابش قسم خورده و از این حرفا... حالا مثلا قسم خوردن خدا شد حکم؟ چ مقامی بالاتر از خدا هست که بتونه در صورت خلف وعده خدارو بازخواست کنه؟؟ هیچکس نمیتونه!هیچکس نمیتونه 

خدا میتونه عادل نباشه چ این دنیا چ اون دنیا 

در کل دنبال عدالت نباش ما برده ای بیش  نیستم در مقابل قدرت بزرگ الله تازه خیلی از همین اخوندا میگن خدا باید خدایی کنه اصلا این سوالی که چرا ما خلق شدیم سوال احمقانه ای هست مگه یک شاعر دلیلی داره که نباید شعر بگه؟  شاعر به دلیل شاعر بودنش اقتضا میکنه که شعر بگه،  خدا هم به دلیل خالق بودنش اقتضا میکنه که خلق کنه.... و همچنین میگن این دنیا بهترین حالتی از عالم هست که خلق شده!!!!!!! 

وکلی منت که ما شدیم اشرف مخلوقات و کرامت بخشیدیم 

من جبر پذیر نیستم  اما عدالت رو هم  قبول ندارم

تافرصت هست از همین دنیا لذت ببر و لذت ببر که اون دنیا اگ خبری بود یا نبود متضرر نشی  

و این مسیر هم باخودته که باید طی  کنی کسی نیست که کمکت کنه 

به شکست خورده

داداش شما چندسالته ؟

دوس نداشتی نگو!

به سوال کننده 

یه جا یکی میگفت شانس یعنی قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب 

اگه این باشه آره قبول دارم مثلا طرف داره تو خیابون راه میره یه بازیگر از قبافه این! خوشش میاد میبرتش سر یه فیلم یا سریال

یا طرف در به در دنبال کاره دست بر قضا با یه آدمی آشنا میشه که سرمایه گذاری مدیری چیزیه !

ازینا هست دیگه

راجع به سرنوشت هم دکتر فرهنگ بود فک کنم میگفت سرنوشت یدونه  نیست چندتاست  تو انتخاب میکنی از کدوم راه بری 

خیلی از اتفاق هایی که تو زندگی میوفته دست خود ادمه ولی نه همش . 

شانس تقدیر وجود داره و من کسایی که میگن به این چیزا اعتقاد ندارم و درک نمیکنم .

همون طور که دوستان گفتن اگه شما تو یک کشور توسعه یافته به دنیا میامدین الان وضع زندگیتون بهتر بود . ‌ یه متن جالبی خوندم نوشته بود ، جهان تقریبا هشت میلیارد جمعیت داره ایران هشتاد میلیون یعنی یک درصد احتمال داشت ما تو ایران دنیا بیام که امدیم . اگه اسم این شانس  نیست پس چیه ‌.؟؟ 

بچه ای که مادرزادی نابینا متولد بشه نمیتونیم بگیم تقصیر خودشه اگه فلان کار و میکرد الان به این روز نمیافتاد . یا کسی که ظاهر خوبی نداره هم همینطور .

این چیزا از اختیار ادم خارجه و نمیتونیم کاری انجام بدیم . 

از یه طرف دنبال عدالت هم نباشین اگه عدالتی باشه واسه اون دنیا هستش .

همین نزدیک خودمون هم نگاه کنیم متوجه این قضیه میشیم . ادمایی هستن که یه عمر خوردن و خوابیدن هیچ مهارتی ندارن ولی به لطف پدراشون الان تو سن کم کار خوب با درامد بالا دارن یکی هم هست از صبح تا شب کار میکنه اخرش خرج خودشم نمیتونه بده چه برسه به این که تشکیل خونواده بده .  یا کسایی که با سهمینه جانبازی و هیات علمی پدر مادرشون خیلی راحت تر از افراد معمولی وارد دانشگاه میشن .  ولی با تمام این اتفاقا نباید دست از تلاشتون برای هدفتون بردارید هرچند در حقتون بی عدالتی بشه . با نشستن تو خونه هیچ کاری نکردن وضعتون بدتر میشه . 

به امیر صدرا :

۲۲

شما هم سنتو بگی خوشحال میشم ( البته اگه دوس داشتی 😎)

خواهر من ناراحت شدم گفتی نمیبخشمت. من منظوری نداشتم گفتم امیدوارم اینجوری نباشین نگفتم اینجوری هستین که.. دید کلی من و بقیه افراد جامعه نسبت به افرادی که اینجوری تحصیل میکنن این هست این دلیل نمیشه شما هم مثل اونها باشین اما خب بپذیرید وقتی ادم 10 تا میبینه همه یجور در مورد 11 امین نفر ناخوداگاه پیش داوری میکنه هرچند بازم میگم در مورد شما فقط گفتم امیدوارم از اون طیف نباشید همین. 

درباره عالم ذر

وکاربردش درمورد همین موضوع جبرواختیار 

کسی هست توضیح بده؟

دوست دارم بدونم

چون من شنیدم قبلا ما دراونجاهمه چیزودیدیم

وازاون جالب تر پذیرفتیم!

حتی تموم سختی هاورنج ها کل پیشامدها

ولی فراموش کردیم چون انسان ازفراموشی میادریشه کلمش

ولی واقعامن خودمونمیبخشم

به خاطر اینکه  یه بخشایی روپذیرفتم که الان پشیمونم وکشش ندارم!

من غلط کرده باشم پذیرفته باشم بیام تو این دنیا منو چیز خور کردن تو اون لحظه

افرین نظرت خوب بود

به الگری گرل:

گاهاً تصوراتِ ناخودآگاهی نسبت به دیگران تو ذهنمون میاد که از یه سری چیزا نتیجه گیری میشه.

مثلاً ممکنه کسی اسممو ببینه ناخودآگاه یه پسرِ ۳۰ ساله بیاد تو ذهنش

یکی ممکنه یه مردِ ۵۰ ساله بیاد تو ذهنش

یا از نظرایی که میذارم ممکنه این برداشتو کرده باشین.

خیلی چیزا توی ضمیر ناخودآگاهمون باعث میشه نسبت به بقیه تصویرسازی کنیم

مثلا همینجا یه خانومی هس، هم اسمِ آبجیمه، وقتی به کامنتش میرسم ناخودآگاه حسِ خوبی بهم دست میده

حالا شما هم برید توی عمقِ ناخودآگاهتون کشف کنید چجوری منو ۳۰ ساله میدونستین 🤣

آخرش این ننه بزرگِ پیر و فرتوتِ ما از کت و کول میفته شما ولش میکنین 😂

امیدوارم حالتون همیشه خوب باشه.

به آلگری گرل :

درباره اسمم بگم ،
با اینکه نظرتون خیلی زیاد واسم محترمه ولی با اجازتون میخوام اسممو ثابت نگه دارم

بهم انگیزه و عبرتی میده که نمیخوام هیچوقت از ذهنم پاک شه

متنام آره پختس،زیرش روشنه داره هیِ میپزه ، هِی میپزه 🤣

ذهنیتی که درباره ی آلگری گرل دارم بخشیش ناشی از اسمشه و اکثرش ناشی از نظراتش.

دلتون شاد

دوستان یکی یکی بگید من بتونم بخونم😂

آقای نجفی سلام شمانظری ندارین درمورداون سوالم؟

به پرینازم 
دقیقا😂👌

به خانم پرینازم 

سلام

عالم ذر، به اون معنا که عالمی باشه که زندگی توش جریان داشته باشه نیست. 

بعضی تفسیرها عالم ذر رو فطرت و استعداد لازم واسه شناخت خدا میدونن، که همه انسانها این فطرت رو دارن. 

تو عالم ذر یا همون روز الست، ما هنوز وجود نداشتیم که جبر واختیار و انتخاب معنی داشته باشه. 

به قول سعدی:

"همه عمر بر ندارم سر از این خمارِ مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی" 

به پرینازم :

سلام آبجی

فک کنم از بس جوابا زیاد بود، آقای نجفی تصمیم گرفت یه صفحه ی جدید باز کنه واسه جوابِ سوالِ شما 😂

من درباره ی عالم ذر اطلاعاتِ دقیقی ندارم واسه همین واردش نمیشم ولی توی اینترنت بگردین مطالب زیاده ، جدای از اینترنت ، این ازون بحثایی هس که اگه بتونین با آدمای متفکر داشته باشین خیلی خوب میشه

امیدوارم حالتون خوب باشه

سلام آقای نجفی امیدوارم حالتون خوب باشه🌷
تشکرمیکنم ازپاسخ کامل وقابل تاملتون🙏🌷

حقیقتا ،چندین بارخوندمش ،وخیلی بهش فکرکردم وخوشم اومد.
چون این موضوع واقعافکرمومشغول کرده بود...

 الان با صحبتای شما2تااتفاق مثبت درذهنم افتاد👇

1)یه حالتی داشت که انگاریه بخشی از دغدغمو درذهنم حل میکرد،

(باتوضیحات قابل تاملتون درمورد  حل فرضیه هایی که قبلا شنیده بودم درمورداین موضوع)

2)هم اینکه یه سری موضوعات جدید درذهنم تازه شروع میشدکه اصلا نشنیده بودم درمورد این موضوع الان شما اشاره کردین تازه توجهم جلب شدنسبت بهش

مثلادرموردحالت اول ،

منم خودم خیلی اینو قبول دارم وقبلا بهش فکر کرده بودم ،

که بالاخره مابه یه موضوعی پشتمون گرم بوده که همون تاییده
 (قالوبلی )اتفاق افتاده که این (بارامانت )رو پذیرفتیم،
(آسمان بارامانت نتوانست کشید،قرعه کاربه نام من دیوانه زدند)
حالاشما خیلی قشنگ، ارتباطشو به حکمت وعدالت الهی 
(مخصوصاعدالت الهی که بیشتراشاره کردید)
وارتباطش بامعاد توضیح دادید.

واقعاهم، عدالت خداوند طوریه که، انقدرکامله، که این دنیابرای بازتاب درستش محدود جلوه میکنه،
مثلامثل همون مثال معروف که یه نفر که ده نفروکشته فوقش یه باراعدام شه .یعنی همیشه یکی ازبزرگترین مشکل متریالیست ها وکسایی که کلا به اون عالم معنا وزندگی پس ازمرگ اعتقادی ندارند اینه که درمورد عدالت خداوند وعدالت این دنیا دچارشک وتردیدند...

منم فکرمیکنم ،ما دلمون به فانی بودن اینجا خوش بوده، و بالاخره دلمون به پایداربودن زندگی پس از مرگ قرص بوده...

یه مورد دیگه هم که درمورد حالت اول خیلی خوشم اومدو لذت بردم درصحبتاتون👇

اینه که هرکسی یه جوری این بارامانت رودوششه ممکنه
 یکی باهمون ثروت،یکی باهمون فقر،یکی بابچه یابدون بچه امتحان شه
درکل شرایط کاملا یکسان وعادلانه میشه درنهایت وقتی بعدها به حقیقت وباطن اون موضوع احاطه پیداکنیم، بعدازاینکه پرده هاکناررفت وحقیقت وباطن هرموضوعی نمایان شد همه چیز عادلانه سنجیده میشه نهایتا

من قبلا اینم شنیده بودم که این آگاهی وتایید به صورت( کلی )بوده

منظوراز کلمه (کلی )دوتامورده

1) اینکه ازجمیع انسان ،به صورت کلی،  اون تاییدگرفته شده ،به قول حلماخانوم ماکه اصلااون موقع جسمیت به این معنای الان نداشتیم ،ذره بودیم ،اگه بخوایم اونطوری تصور کنیم وجسمیت قائل بشیم برای اون زمان خودمون،  اصلا معنی پیدا نمیکنه  ،مثلا من اولا فکرمیکردم منظوراینه تک تک همه قبول کردن، ولی بعدهاباچیزایی که خوندم درموردش متوجه شدم این تایید جمعی وکلی بوده...

2) اینکه درمورد ریز جزئیات وشرایطی که قراره دراون قراربگیریم آگاه نبودیم ،یعنی یه تایید کلی برای پذیرش هرسختی،یعنی من همیشه فکرمیکردم به صورت فیلم ازجلوچشمامون لحظه به لحظه رد شده وماقبول کردیم...

بعدبااون ذهنیت، اون موقع، باتوجه به اینکه دلمون قرص بوده به اخرش،
بااون ذهنیت ، هرچی سخت تر برامون بهتر ،یعنی شاید اون موقع به فقر،رنج ،وهر موضوع سخت دیگه ای راضی شدیم واسه جاودانگی که اتفاقامثبته به همین امیدپذیرفتیم

  (ولی درمورداین موضوع یه سوالی دارم که انتهای متن اشاره میکنم یکم این حالت روزیرسوال میبره)⭕️

ولی الان که درشرایط قرارگرفتیم ودچار اون نسیان وفراموشی شدیم نسبت به اون موضوعی که دلمون بهش قرص بوده یاشاید به اون اندازه احاطه وایمان واعتماد نداریم(من خودمومیگم) ضعیف ترشده نسبت به اون حالتی که ،حقیقته همه چیز برامون نمایان بود.

به خاطرهمین برعکس شده هرچی شرایط سخت تر مابیشترعذاب میکشیم..

   فقط من یه موضوعی واقعا برام سواله، که مربوط به همین حالت دومه(آگاهی به جزئیان و نتیجه نهایی)
ماها تاحدی میدونستیم 

که هممون نمیتونیم دراین دنیا مثل معصوم زندگی کنیم ،
میدونستیم که ممکنه یه سری جاها کم بیاریم
یامثلامیدونستیم که ممکنه اخره اون جاودانگی مثبت نباشه

یعنی اون گناهکاری که فرضا قراره به هلاکت ابدی دچاربشه
اونم تایید داده
اونم میدونسته
درسته؟

دیگه اون چرا؟اگه فرضامنه نوعی
 میدونستم که قراره جاودانه بشم درجهنم

دیگه چراقبول کردم؟

چون سختیای دنیا به امیداینکه اون جاودانگیه مثبت ورویایی باشه 
قابل تحمله

ولی اگه قرارباشه فراض من بدونم یا یه فردی دراون عالم معنا ببینه نهایتا که قراره جاودانه بشه دراتش

(آیه مستقیم قران)
اون چراپذیرفته؟

این باعث میشه فکر کنم که درمورد اخرش،
 واینکه نهایتا قراره چه اتفاقی بیفته  دقیق 
حداقل اون زمان ،مطلقا، تصویردرستی نداشتیم...
کاملا پایانش باز وآزادو نامشخص بوده
شاید دلیلش اینه

⭕️

ولی زیادبه این سوال که فکرمیکنم احساس میکنم درتناقضه بااون اطمینانی که خودمم  بالاتر گفتم موافقم باشما و فکر میکنم بالاخره این اطمینلن ناشی از قرص بودنه دلمون به یه نتیجه ای(احتمالا مثبت) بوده
بعدحالامیبینیم که ،نتیجه که گنگه ،مبهمه ...
طوریه که باید واردیه مسیر بی نهایت بشیم بدون اینکه بدونیم موفق میشیم واقعا که ازپسش بربیاییم؟
شاید همه تلاشمونم بکنیم بازم زورمون نمیرسه

وقتی به این موضوع فکر میکنم پیش خودم میگم
پس مابه دلمون 

به چی خوش بوده؟(بااین شرایط گنگ ومبهم) چی انقدر مطمئنمون کرده به قول شما الله علم

(فکرمیکنم رحمانیت خدا)

بازم ممنونم ازتوضیحاتتتون🙏
 خیلی فکرکردم درموردش وکپی کردم درآرشیوم
بااجازتون من این متنتونوکپی میکنم توبخش نظرات پستی که دروبلاگم درارتباط بااین موضوع دارم 
ببخشید وقتتونو گرفتم
ممنونم که وقت گذاشتید هم پاسخ دادین هم صحبتاموخوندین🙏

خانم حلما سلام عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه🌷
دقیقامنم همینطورفکرمیکنم که به ریز جزئیات جریان آگاه نبودیم
اخه من بچه ترکه بودم خواهرم درمورداین نوضوع باهام صحبت میکرد 
فکرمیکردم که مثل فیلم ازجلوچشمامون رد شده
ممنونم ابجی ازنظرتون ،کامنت شماهم مثل کامنت اقای نجفی انقدر کامل وقابل تامل بودکه کپی میکنم تواون پستم باآوردن اسمتون
بااجازتون

آقای شکست خورده
سلام داداش امیدوارم حال شماهم خوب باشه🌷
حالا پاسخ منوببینید چی میگید شماالان؟😅
اون سری یادتونه چی میگفتین؟هنوز یادش میفتم خندم میگیره انقدر بامزه گفتین

کاشکی شماهم نظرتونومیگفتین دوست داشتم بدونم

ممنونم ازتون

 (((((در آخرت دعا کنندگان میگن ای کاش هیچ کدوم از دعاهای ما مستجاب نمیشد!!!، قرار بود اون سختی ها باعث بشن که آخرت بهتری داشته باشیم!)))))       این جمله ای که اقای نجفی به پرینازم  گفتند خیلی جمله ی سنگینی بود  واقعا این پست بهترین پستی بوده که من دیدم چون خیلی سرنوشت سازه                    

به پرینازم :

آره یادش بخیر 😁، ۱۳ مهر بود ، ۲۷ روز پیش

اون کامنتتون در نوعِ خودش یه رکوردی بود توی خانواده برتر 😆

درباره ی عالم ذر من اطلاعاتِ دقیقی ندارم

ازش چیزایی تو ذهنمه ولی کاملاً زاییده ی تفکراتِ خودمه

این بحثم چیزی نیس که بشه دربارش نظر داد
چون نظرسنجی نیس،بحثِ چیزیه که رخ داده ، پس ترجیح میدم سکوت کنم و فقط گوش بدم

تازه اگه چیزی بگم چنتا شبهه هم از توش در میاد که چون دنبالش نمیریم ، توی ذهنمون میمونه و باد میکنه

در نتیجه بازم ترجیح میدم دقیقتر دربارش بدونم

اتفاقا جزوِ چیزاییه که میخوام دربارش کتاب بخونم

هروقت اطلاعاتم دقیق و مستند شد خدمتتون عرض میکنم

جالبه بدونید یکی از مسائلیه که خیلی روش بحثه و با قطعیت نمیشه دربارش نظر داد و خیلی از علما و فقها توش موندن ...

نظرِ آقای نجفی هم بخونید میبینید پره از " شاید " و " احتمالاً"

خوبه که ایشونم با احتمال نظرشونو مطرح کردن

البته بگم بخشی از عالمِ ذر موردِ موافقتِ کلی واقع میشه ولی در هر صورت بحث زیاد داره

تشکر از وقتی که گذاشتین
دلتون شاد

به شکست خورده

چه جالب ! 22 رو وقتی دیدم شاخ در آوردم😆

حداقل تصور ذهنی من 26-27 اینا بود😆

20😆

به خانم پرینازم 

ممنونم عزیزم، سلامت باشین.

خواهش میکنم پریناز جان، خیلی هم خوشحال میشم، کامنتم تو وبلاگ شما باشه. 

راجع به اطمینان که گفتین شاید به این دلیل باشه که هممون استعداد لازم واسه رسیدن به سعادت یا به قول شما جاودانگی مثبت رو به صورت بالقوه داریم. 

بعضیا میتونن بالفعلش کنن، بعضیام به دلایل مختلف نمیتونن، یا بهتره بگم نمی خوان. 

(من ادعایی ندارم که حرفام کاملا درست و بی نقص باشه، اگه هر کدوم از دوستان نظری داشته باشن که باعث بشه حرفام تصحیح بشه خیلی هم ممنون و خوشحال میشم.) 

موفق باشین🌺

​​​​​​

به امیر صدرا:

عهه
تصورِ منم بیشتر ازینا بود از شما

الان فقط مونده آقای نجفی بیاد بگه ۲۵سالشه  😁

دلت شاد داداش

خانم حلما عزیز، واقای شکست خورده عزیز
ممنونم ازهردوبزرگوار🌷

در مورد سوال

به اندازه‌ی چس مثقال!

چون هر موقع بدون سنجیدن شرایط و احتمالات عمل کردم ضرر دیدم و هر موقع تمام جوانب رو در نظر گرفتم سود بردم

در مورد متن‌تون هم میشه به صورت ماتریال و مطابق با احتمالات نظراتی بیان کرد

قبل از اون باید معنا و محل به کاربردن کلمات مشخص بشه

بحث سرنوشت و شانس و تقدیر مسئله‌ای نیست که ما انسانها تعیین کننده‌ی اون باشیم

اما اگر این مسائل که در مورد اونها در واقعیت حرفی برای گفتن نیست رو کنار بذاریم و احتمالات و علل و عوامل رو بررسی کنیم مسئله تا حدودی ساده خواهد بود

چیزی که در امر اختیار، اختیار من و شما رو ساقط میکنه

یک عوامل محیطی دوم اختیار دیگر انسان هاست

مورد اول اینه که در شهر شخصی سیل و یا زلزله میاد خب جبری که محیط مثلاً سونامی در اونجا به علت موقعیت جغرافیایی زیاده و یا زلزله خیزه موجب شده تا کسی که به لحاظ جسمانی ده سال دیگه عمر داشته امروز بمیره

یه نکته در این مورد هست

عموماً موافقان سرنوشت و قضا و قدر میگن این مسائل به امر خداست چون از محدوده‌ی اختیارات انسان خارجه

اما با رعایت یکسری از ریز نکات ایمنی و علمی میشه خطرات احتمالی از این وقایع رو به حداقل رسوند

پس یعنی یک دلیل نقض سرنوشت و امر حتمی خدا بر این مسئله هست

در خصوص مسئله‌ی سرپل ذهاب شما می‌تونه نابخردانه بحث قضا و قدر رو پیش بکشی اما عامل اصلی مدیران و مسئولانی هستند که اولاً زمینی که درش مشغول به ساخت و ساز شدن زمین و موقعیت امنی نبوده

دو بنا توان تحمل زلزله تا به لرزش‌های بالا رو نداشته

و...

یعنی اگه موارد ایمنی رعایت میشده خسارات به حداقل می‌رسید

در خصوص مورد دوم ساده ترین مثال اینه که یک زن و یک مرد کم هوش، بسیار بسیار فقیر و ناآگاه از روی اراده و اختیار تصمیم میگیرند فرزندی تشکیل بدند

اراده‌ی اونها موجب میشه بچه‌ای با هوش نسبتاً کم، در وضعی نابسامان و در شرایطی که خودش به تنهایی توان تغییرش رو نداره به دنیا بیاد

اینطور میشه که اراده‌ی دو شخص بر زندگی و محدوده‌ی اختیار یک شخص دیگه تاثیر می‌ذاره

یا یک مثال دیگه شخصی سالم و جوون که ۷۰ سال عمر رو می‌تونه داشته باشه موقع عبور از خیابون با رعایت تمام قوانین به دلیل عدم رعایت قوانین توسط یک راننده کشته میشه

یعنی اراده‌ی یک شخص ساقط کننده‌ی زندگی یک شخص دیگه میشه!

در اینجا اگر همه علل و عوامل و همچنین شرایط رو بسنجن و در هر محلی تابع قوانین اون محل و موقعیت باشند چقدر میشه احتمال ساقط شدن اراده و اختیار یک شخص رو محتمل شد؟!

ناچیزه!

بحث سرنوشت و قضا و قدر برای زمانی بوده که اون زمان‌ها انسان توان تغییر و تحمل و یا مقابله با دو موردی که عرض کردم رو نداشته

نمی‌تونسته سیل رو پیش بینی و یا کنترل کنه، دلیل زلزله و نحوی برخورد سازش با اون رو نمی‌دونسته فکر میکرده عذاب الهیه

چون جوامع آنقدر قانون مند نبودند که هر شخصی حق و حقوقی داشته باشه و بتونه از حق و حقوقش دفاع کنه بحث عدل و داد و یا معاد به میان می آمده

و الا اگه خوب نگاه کنی با توجه به تعاریف مذهبی از عدل و عدالت و همچنین استنتاج منطق از این موضوع و با نگاه به واقعیت متوجه میشید اگه خدایی هم باشه خدای عادل و مهربونی نیست حداقل در صورتی که موثر بر این دنیا در نظر بگیریمش

مثلاً بچه‌ای در شرایط نامناسب متولد میشه دست بر قضا این بچه به دلیل یک نقص ژنتیکی یک معلولیت و نقصی داره که مانع از پیشرفت و تکامل اون بچه میشه

عدل خداوند در کجاست؟!

ضمناً گفته میشه این دنیا محض امتحانه

از اون حرفای چرنده

در آزمون و امتحان شرایط آزمون داوطلبان باید یکی و مساوی باشه که به معنای عدالت نزدیک تره

نه اینکه یکی در حداقل ترین شرایط موجود و یکی در حداکثرترین امکانات به دنیا میاد

یک بچه‌ای که در خانواده‌ی ناخوب و در محله‌ای نا مناسب به دنیا میاد به دلیل وضع نابسامان خانواده "مجبور" میشه درس رو رها کنه و یا خدایی ناکرده به خلاف روی بیاره با اونی که مادر و پدرش تحصیل کرده، دانا و شرایط و امکانات مهیا هست در آزمون و امتحان الهی یکیه؟!

بعید می‌دونم!

عاقلانه ترین نوع نگرش به این موضوعات حذف مجهولی به اسم خدا و معنویت و معناست چون این از اون مجهولات تعریف نشده و غیر قابل معلومه

دورش یه خط قرمز بکشید و طبق احتمالات مختلف شرایط رو بسنجید

اینطوری به جواب معقول تری می‌رسید

موفق و سلامت باشید

به آقای نجفی

سلام اگر کامنت فوق بنا به دلایل در مغایر با شئونات و قوانین این وب هست مشکلی با ستاره دار کردنش ندارم اما لطفاً تایید بکنید

فکر کنم این یک حداقل حق برای نظر دهندگان وجود داشته باشه( شاید هم زیر مجموعه بحث‌های آزاد باشه و دلیلی بر ستاره دار کردن و یا تایید نکردن نباشه و فرض من اشتباه اما ذکر تذکر فکر نکنم مشکلی داشته بشه)

به آقای حافظ رندانه

سلام

به نظرتون تو زندگی ما شرایط پیش بینی نشده و خارج از کنترل اتفاق نمی افته؟

مثلا اینکه ما تو ایران، تو یه شهر و خونواده خاص دنیا اومدیم، خودمون چه نقشی توش داشتیم؟ 

تو شغل شما همه CPR هایی که اتفاق می افته موفقه؟

اونایی که ناموفق ان، به خاطر سهل انگاری شما یا پزشکه؟! 

یا مثلا یه دانش آموز کنکوری با آمادگی کامل،  موقع رفتن سر جلسه امتحان تصادف میکنه، نمیتونه بره امتحان بده، چجوری باید این احتمال رو پیش بینی می‌کرد و مانعش میشد؟ 

من کنکورم به خاطر یه اشتباه کوچیک خراب شد، یه درس ضریب دو که روش حساب می کردم، منفی شد. 

ترم آخر دانشگاه که بودم آزمون استخدامی اومد، وبرخلاف همیشه دانشجوهای ترم آخر مجاز بودن امتحان بدن، 

فاصله بین فارغ‌التحصیلی و سرکار رفتنم، دو ماه بود، اونم مربوط به کارای گزینش و مقدمات دیگه، 

 این دوتا اتفاق که یکی به ضررم تموم شد، یکی به نفعم، یه بخش زیادش خارج از اختیار و کنترل من بود. 

من نظرم راجع به کامنت اول آقای حافظ بود، موقع ارسالش ، کامنت دوم  ایشون هنوز تایید نشده بود. 

به خانم حلما

سلام

کامنت بعدی که ارسال کردم به نوعی جواب به کامنت شما هم می‌تونه باشه

در مورد کامنت‌تون

خانم شما یک فرد تحصیل کرده هستید مطمئنن نتیجه گیری که می‌کنید باید دقیق تر از این باشه

تمام اینها چه ربطی به قضا و قدر داره؟!

چطور میشه با تمام این مسائل که هر کدوم دلیلی مبرهن و واضح دارند رو به سرنوشت ربط داد؟!

در موارد اورژانسی علاوه بر دخالت کادر درمان میزان وخامت خود فرد هم در نتیجه نهایی موثره

در مورد اون دانش آموز و تصادف هم بالاتر عرض کردم

تقابل اختیار دو صاحب اختیار می‌تونه منجر به حذف اون شخص و یا کمتر شدن محدوده‌ی اختیارات و تصمیماتش بشه

مورد بعدی جواب رو خودتون فرمودید

به خاطر یک اشتباه کوچیک

یعنی سهل انگاری شما نتیجه‌ای به بار آورد که مورد پسند نبود

لطفاً یکم منطقی تر نتیجه گیری کنید

دنیا دنیای احتمالاته، صدها عامل می‌تونند وجود داشته باشند که در به وقوع پیوستن یک اتفاق موثر باشند و یا در شرایط مشابه اما با تغییر اندکی در شرایط نتیجه چیز دیگه‌ای بشه

شما برای اینکه کار خودتون رو راحت کنید ربطش میدید به امر الهی و قضا و قدر؟!

به آقای حافظ رندانه 

دلایلی که واسه اعتقاداتم دارم واسه خودم قانع کننده س، نه واسه بحث علمی با دیگران. 

ترجیح میدم تا وقتی مطالعه کافی ندارم، با فرد اهل مطالعه ای مثل شما وارد بحث اعتقادی نشم. 

دوست ندارم وقتی تو بحث کم میارم، از کوره در برم، و رفتارم به پای اعتقاداتم گذاشته بشه. 

من کاملا آگاهانه اسمی از قضا و قدر نیاوردم، منظورم یه سوال کلی بود، 

آیا عواملی که تو زندگی ما نقش دارن  کنترل همشون دست خودمونه؟ 

جوابم رو از کامنت دومتون گرفتم، اگه هر دوتا کامنت شما همزمان تایید میشد، ریپلای نمی کردم. 

همون طور که شما تو مثال تصادف فرمودین، ممکنه یه نفر تمام احتیاطات لازم واسه حفظ سلامتی و عقب انداختن مرگ انجام بده، ولی با تصادف بمیره.

شما میگین اختیار دو نفر داری اختیار، اونی که کشته میشه، اختیارش اونجا چه نقشی داره؟ خودش که نمی‌خواست بمیره، پس واسه یه لحظه اختیار ازش سلب میشه،پس یه انسان اختیارش مطلق نیست. 

من منظورم  این بود که ما گاهی همه تلاشمون رو انجام میدیم، نتیجه ای که باید رو نمیگیریم، گاهی هم برعکس، چون عوامل دیگه ای هم غیر از تلاش و مهارت ما تو موفقیت ما نقش دارن. 

ممکنه شما بهش بگین تصادف و احتمالات، یه نفر دیگه بگه قضا وقدر، اسمش خیلی مهم نیست، 

مهم اینه که ما قبول داریم، بعضی اتفاقا تو زندگی از کنترل خودمون خارجه. 

راجع به منطق و دقت کمم فرمودین، واسم غیر منتظره بود، اولین باره یکی بهم اینو میگه، معمولا میگن، زیادی مته به خشخاش میذاری، ممنون حتما بهش فکر می کنم. 

ممنون از وقتی که گذاشتین، موفق باشین. 

به خانم حلما

از لطف شماست که من رو اهل مطالعه می‌دونید

متوجه شدم جواب‌تون به کامنت اول من بود

در مورد اینکه انسان اختیار تام نداره که بحثی نیست تو کامنت دوم هم توضیح دادم

اینکه اختیارش چی میشه بستگی به میزان تاثیرگذاری شخص صاحب اختیار دیگه بر وقایع هست

به عنوان مثال یک شخص مشکل داری تصمیم میگیره شخص دیگه رو با ماشین بکشه از سر اختیاری که داره این تصمیم رو به دلایلی میگیره اونی که قراره کشته بشه میگه من تصمیم میگیرم که تو منو نکشی اختیارش رو داره اما تا چه میزان می‌تونه در روند اتفاقاتی که به وقوع می‌پیونده تاثیر بذاره؟!

در مورد اینکه اسمش مهم هست یا نه اتفاقاً مهمه!

ما به عنوان مثال در مورد یک دارو مسکن حرف می‌زنیم بعد بگیم مهم نیست اسمش چیه مهم اینه که مسکنه!

اما مهمه چون دارو با دارو تاثیرات و عوارض جانبی متفاوتی می‌تونه داشته باشه

و یا یکی از یک فرمولی مشخص و اسمی مشخص که شناخته شده هست برخورداره و میشه در موردش مطالعه کرد و موارد مصرف رو ازش فهمید

و یکی هم یه چیزیه که تو یه چیزی ریخته میشه در کنارش یه وردی هم خونده میشه 

تاثیرش: ناشناخته، عملکردش: ناشناخته، عوارضش: ناشناخته و...

به هر دو در تعریف عام گفته میشه مسکن اما تفاوت زیاده و صدالبته مهم هست

اتفاقاً شما یکی از اون معدود بانوان خیلی دقیق و منطقی هستید که راحت می‌تونه صدتا مرد عالم و عاقل رو به چالش بکشه

انتقاد من فقط به اون کامنت شما و از این جهت که "در اون کامنت نتیجه گیری" که می‌کنید منطقی نیست

در واقع حرفی که می‌زنید درست و منطقی‌ست اما نتیجه نهایی منطقی نیست

سلامت باشید

و هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مُرد، که اجل هر کس (در لوح قضای الهی) به وقت معین ثبت است. (آل عمران – 145)

هر جا باشید، مرگ شما را درمی‌یابد؛ هر چند در برجهای محکم باشید. (نساء - 78)

(شما ای انکار کنندگان) اگر جزا داده نمی‌شوید، (واقعه - 86)

پس آن (روح) را بازگردانید (و از مرگ جلوگیری کنید) اگر راست می‌گویید! (واقعه - 87)

(خدا) انسان را از نطفه‌اى آفریده است، آنگاه (انسان) ستیزه‌جویى آشکار است. (نحل - 4)

بگو: «هیچ مصیبتی برای ما رخ نمی‌دهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرّر داشته است؛ او مولا (و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند.» (توبه – 51)

هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفسهاى شما [= به شما] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابى است. این [کار] بر خدا آسان است. (حدید – 22)

این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده‌اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد! (حدید – 23)

همانها که بخل می‌ورزند و مردم را به بخل دعوت می‌کنند؛ و هر کس (از این فرمان) روی‌گردان شود، (به خود زیان می‌رساند نه به خدا)، چرا که خداوند بی‌نیاز و شایسته ستایش است! (حدید – 24)

هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید، و بسیاری را نیز عفو می‌کند. (شوری – 30)

قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! (بقره – 155)

بگو: «پروردگار من است که روزى را براى هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ مى گرداند؛ لیکن بیشتر مردم نمى‌دانند.» (سباء - 36)

هرگاه خداوند روزی را برای بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم می‌کنند؛ از این‌رو بمقداری که می‌خواهد (و مصلحت می‌داند) نازل می‌کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست. (شوری - 27)

هر رحمتى را که خدا براى مردم گشاید، بازدارنده‌اى براى آن نیست، و آنچه را که باز دارد، پس از [باز گرفتن‌] گشاینده‌اى ندارد، و اوست همان شکست‌ناپذیر سنجیده‌کار. (فاطر - 2)

بگو: «بار خدایا، مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری؛ و هر که را خواهى، عزت بخشى؛ و هر که را خواهى، خوار گردانى؛ همه خوبیها به دست توست، و تو بر هر چیز توانایى.» (آل عمران - 26

براى هر یک از شما [امتها] شریعت و راه روشنى قرار داده‌ایم. و اگر خدا مى‌خواست شما را یک امت قرار مى‌داد، ولى [خواست‌] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. پس در کارهاى نیک بر یکدیگر سبقت گیرید. (مائده - 48)

و اگر اعراض کردنِ آنان [از قرآن‌] بر تو گران است، اگر مى‌توانى نَقْبى در زمین یا نردبانى در آسمان بجویى تا نشانه‌ای برایشان بیاورى [پس چنین کن‌]، و اگر خدا مى‌خواست قطعاً آنان را بر هدایت گِرد مى‌آورد، پس زنهار از جاهلان مباش. (انعام - 35)

و اگر پروردگار تو می‌خواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به (اجبار) ایمان می‌آوردند؛ آیا تو می‌خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!) (یونس - 99)

در حقیقت، تو هر که را دوست دارى نمى‌توانى هدایت کنی، لیکن خداست که هر که را بخواهد هدایت مى‌کند، و او به هدایت‌یافتگان داناتر است. (قصص - 56)

پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده‌اى. (غاشه – 21)

آیا ندیده‌اند که ما مى‌آییم و از اطراف این زمین مى‌کاهیم؟ و خداست که حکم مى‌کند. براى حکم او باز دارنده‌اى نیست، و او سریع الحساب است. (رعد - 41)

و پروردگار تو بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش اصلاحگرند، به ستم هلاک کند. (هود - 117)

هیچ امتى نبوده مگر اینکه در آن هشداردهنده‌اى گذشته است. (فاطر - 24)
 

و اینکه براى انسان جز حاصل سعی و تلاش او نیست. (نجم - 39)

و هر کس خواهان آخرت است و برای آن سعی و کوشش کند و (در حالی که) مؤمن باشد، آنانند که تلاش آنها مورد حق‌شناسى واقع خواهد شد. (اسراء - 19)

به آقای حافظ رندانه 

راجع به نوع مسکن وقتی به اندازه کافی مطالعه داشتم،ان شاء الله بحث میکنیم، شاید دو، سه سال دیگه!! 

نتیجه گیری هم متاثر از نوع نگاه و جهان بینی افراده،  دو نفرکه جهان بینی متفاوت و گاهی متضاد دارن، اگه نتیجه گیریهاشون مشابه باشه، عجیبه.

از تعریفتونم خیلی ممنونم، نظر لطف شماست، ولی چیزایی راجع به من فرمودین، برام خیلی خیلی زیاده. 

یه زمانی //قضیه دو سال پیشه...//یه مسیری بوده خدا گذاشته سر راه من...بعدش گفته انتخاب کن...بری سمتش میشه این..نری هم میشه این...خواستم برم سمتش نشده...اصلا انگار خدا اون راهو هیچ وقت نمیزاشته من انتخاب کنم.حالا هرچقدر هم من زاری کنم درست نمیشه...ولی اگه تو سرنوشت من بوده خدا منو دید که داشتم تلاش میکردم و چیز بهتری رو بهم داد...این سرنوشت بود که من نرم سمت اون چیزی که خدا میدونست اشتباه بوده ولی خدا منو دید و فهمید که دارم تلاش میکنم...اینکه اون سختیایی رو که من کشیدم و دید و بازم بهم خواستمو جواب نداد سرنوشت بود...قرار نبود من بهش برسم خدا خودش میدونسته منم اینو میدونستم یه سرنوشت و تقدیری وجود داره ولی بدین معنا نبود که نشه تغییرش داد...خیلیامون اشتباهاتمون رو به پای سرنوشت میزاریم...اینکه من فقیرم و بی پول چیزی بوده که خدا به من داده...من تو یه خانواده اینشکلی به دنیا اومدم و این به دست خدا صورت گرفته ولی معنیش این نیست که من بگم خدا مقصر بوده و من باید باهاش کنار بیام...من میتونم تلاش کنم و این سرنوشتو تغییر بدم...اصلا اگه یه نوشته ای برای سرنوشت و تقدیر ما بوده این همه تلاش معنیش چی بود...ادم بد و خوب دیگه معنی نداشت پس...چون خدا خودش تعیین کرده بوده که کی بده و کی خوب...