خانواده برتر

سلام تلفظ درست ذکر کدام است ؟

یا اَللّهُ یا هُوَ    و یا     یا اَللّهُ یا هُوْ     کدام ذکر مد نظر شماست؟

عدد اصلی ختم آن 12 هزار بار است در یک مجلس . هزار بار هم فایده خاصی دارد؟

من نمی دانم کدام تلفظ اصلی است . تاکنون تجربه این ذکر را نداشته ام چون می گویند دراویش ذکر یاهو را دارند و برخی معتقد هستند دراویش مشرکند .

اطفا کمی توضیح دهید . می دانم خیلی سوال می پرسم ولی علاقه مند هستند . 

لطفا هر روز کمی برایمان تدریس و از کشفیات و تجربیات و راه حل هایتان توضیح بنویسید . واقعا 22 سال دارید ؟ خیلی عالی است قدر این دوران را بدانید . راه حل ازدواج سریع تر دختران و پسران را می دانید ؟ در این شرایط اقتصادی ما چطور پس انداز کنیم تا بتوانیم زودتر تشکیل خانواده دهیم ؟

علمتان را برای ما هم خرج کنید . ثواب دارد . ما هم محتاج دانستن هستیم .

چند سال پیش شروع کردم به تعداد خاصی که یادم نیست برای چند ماه ذکر یونسیه رو برای حاجتی گفتن، بعد مدتی دچار مشکلات زیادی در زندگیم شدم (قبلش هم داشتم ولی خیلی پیچیده تر و بدتر شد) مشکلات روحیم هم بدتر از قبل شد. با یکی از روحانیون آگاه صحبت کردم و وقتی فهمیدند مدتی ذکر یونسیه رو میگفتم، گفتند خیلی از مشکلاتت از همینجاست. آدمهای عادی اجازه هر ذکری رو ندارند. و بعضی از ذکرها به تعداد خاص و زیاد دارای عوارضند.

گفتن ذکر در غیر از صلوات و استغفار نیازمند استاد وراهنما است.در بعضی موارد حتی نوع تغذیه ی سالک هم بسیار تاثیر گذاره چه برسه به تعداد ذکر.اینکه بزرگان دستور به این ذکر داده اند برای افراد مبتدی ، شاید مقدماتی دارد.شاید شخص به شخص متفاوت باشه.لذا حتما از یک استاد عالم و عارف که حضورا شما را ببیند استفاده کنید.آیة الله قاضی:اگر انسان نصف عمر خودرا به دنبال استاد عرفان بگردد هم ارزش دارد. 
البته حقیر به هیچ عنوان قصد جسارت نسبت به استاد وکارشناس بحث نداشتم فقط خواستم به اهمیت موضوع اشاره کنم چرا که همانطور که دوستان گفتند ذکر در غیر روش صحیح باعث ایجادمشکل روحی و جسمی می شود.

بعضی از اذکار اثر وضعی میگذارند و ممکنست حالتی رو برای آدم به وجود بیارند که شخص ظرفیت اون حالت رو نداشته باشه... 
 استاد باید بنا بر ظرفیت و حالات شخص ذکری رو بده و ذکر ها هم بنا بر اثری که میزارن مثل یا شدید العقاب ممکنه شخص رو از خدا نا امید کنه و استاد باید بیاد ذکری بده که این رو خنثی کنه 
ذکری رو که استاد میده جز شاگرد و استاد احدی نباید خبر دار بشه 
اگه ذکر سر خود گفته بشه بعضی از موجودات تو کار آدم پیچ و خم میندازن و ممکنه شخص رو بیمار کنن 
بعضی از اذکار بسیار سنگین هستند مثل لا هو الا هو و یا الله و ... که شخصی اگه انجام بده یا به نتیجه نیمرسه و یا مریض میشه و یا دچار امراض روحی میشه... 
بعضی اذکار با اعدادی خاص ممکنه باعث فشار هایی برای نفس میشه و ممکنه حیله گری کنه نفس 
بعضی اذکار مثل ذکر یا عظیم در دل شب با عددی خاص ممکنه چشم رو روی بعضی چیز ها باز کنه که شخص توانشو نداشته باشه و یا ممکنه شخص ادعای غلو کنه 

در مورد ذکر یونسیه . . . 
این ذکر ذکریه که کسایی که میخوان سالک و عارف بشن از ابتدا از این ذکر شروع میکنند تو سجده گفتن از 400 تا شروع میکنن تا الی اخر . . بعدش بگید فاستجبنا له تمام سنگینی رو میبره

برآورده شدن خواسته ها: حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسکری(علیه السلام) روایت می کند که فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسٰی تکلم کرد، حضرت موسٰی فرمود:خدای من. کسی که نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می کنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.

حضرت حجةالاسلام والمسلمین هاشمی نژاد فرمودند: پیرمردی مسن، ماه مبارک رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود، همیشه قبل از اذان داخل مسجد بود. به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز که به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید، او گفت: نه آقا، من هرچه دارم از نماز اول وقت دارم و بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم. مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودکی را پیدا کردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد، یک چیزی یادم بدهید؟ ایشان فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم: یکی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذت دیگری دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. گفتم: دومین حاجتم این است که دلم می خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. و حاجت سومم این است که خدا یک کسب آبرومندی به من عنایت فرماید. فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عملی را که ایشان فرمودند من شروع کردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد.2 2- برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی: پیامبر اکرم(ص) فرمودند:"بنده ای نیست که به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش.

مهم مهم هشدار جدی هشدار جدی (لطفا حتما حتما تا آخر بخونین)

به همه داداش ها و آبجی هام و به خصوص به آبجی نگار

اون نظر که سه آیه درباره غیب الهی بود رو بنده گذاشتم.

قسمتی از نظرهایی که نگار خانم گذاشتین، لطفا همه با دقت بخونین:

""""""یه چیزی از پایین پاهام میومد بالا و به وسط مغزم می رسید و به صورت دایره ای نبض می زد و دوباره میرفت پایین، تو هوا چیزای دیگه ای میدیدم نقطه های رنگارنگ ، دیگه هیچی مثل قبل نبود

شب وقتی چشامو بستم انگار نبسته بودم داشتم میدیدم ولی فرق داشت، انگار یه فضای دیگه ای بود، هاله بنفش یا قرمز رنگ

صحنه های خاصی میومد و محو میشد

نمی دوستم چی کار کنم خیلی عجیب بود

روزای بعد فکرای عجیبی میومد تو سرم،هر لحظه سوالی میومد تو ذهنم (حتی سوال علمی)میخواستم از کسی بپرسم یا تو اینترنت دنبال جوابش بگردم، همون لحظه جوابش میومد تو ذهنم، نمیدونم چطوری میشد، مثل وقتی بود که آدم چیزی یادش رفته بعدا یهو میومد تو ذهنش، اونطوری میشد ولی من از قبل جواب اون سوالارو نمی دونستم،انگار یهو تو ذهنم پدید میومد.خیلی کسل کننده بود انگار جواب همه چی رو می دونستم

یا از همه اتفاقات خبر داشتم، مثلا اگه خواهرم بیرون دختر خالم و می دید، انگار منم می بردن اونجا تو اون لحظه و تماشا میکردم.

یا مثلا اگه پسر عموم میرفت خواستگاری منم اونجا بودم، درحالی که جسمم تو خونه بود

دیوانه کننده بود، دست خودم نبود چی می بینم، هی اینجا هی اونجا

وقتی کسی می خواست باهام حرف بزنه، انرژی شو احساس میکردم، برام معلوم بود میخواد چی کار کنه یا چجور آدمیه، هر چی تو ذهن اون بود میومد تو ذهن من، مثلا اگه گناه کار بود به صورت حیوان نمی دیدمش، گناهاش تو ذهنم مجسم میشد

برام پول و ماشین و خونه و اینا اصلا اهمیتی نداشت، الانم اینطوریه

واقعیت دنیا رو دیدم، پوچ و بی ارزش.احساس میکردم پول و ماشین و ... منو به بند میکشن، نمیذاشتن آزاد باشم،یه روز نشستم هر چی اضافه داشتم ریختم دور، هر چی داشتم واریز کردم به حساب خواهرم، طلاهامو دادم به مادرم گفتم دیگه اینارو نمیخوام و احساس کردم از شرشون خلاص شدم.

نبودشون برام مهم نبود چون هر وقت لازم داشتم خودش فراهم میشد، اینم کسل کننده بود، هر چی می خواستم فراهم بود لازم نبود تلاش کنم

هر جایی که میخواستم اونجا بودم

خواب هام تغییر کرده بود،واضح تر از قبل بودن، انگار تو واقعیت داشتم می دیدم، و طولانی تر شده بود، انگار هر دفعه یه روز کامل خواب می دیدم

البته بیشتر اوقات صحنه های ناجور، انرژی های قوی بهم فشار میوردن و نصف شب چندبار از خواب می پریدم، وحشت تمام بدنمو می گرفت

موجوداتی می دیدم که اطرافم بودن همه جا بودن مثل برق و باد از کنار هم رد می شدن، جیق می زدن یا نزدیک آدما میشدن و کارای زشتی میکردن، چند دفعه دیدم داخل چشم چند نفر شدن بعد یهو ناپدید شدن

اونارو می دیدم ولی برام مهم نبود کششی از سمت اونا احساس نمیکردم، اونا هم توجهی به من نداشتن، فقط وقتی از کنارم رد میشدن حسشون میکردم، مثل باد محکمی که از کنار آدم رد میشه

تا اینجا یکم عادی بود، یه شب بردنم قیامت اون صحنه دیگه خیلی وحشتناک بود، به معنای تمام درمانده شدم، یه حالت هایی بهم دست داد خیلی زجر آور بود.

وقتی دیدت به دنیا تغییر کرد دیگه نمیتونی مثل بقیه فکر کنی، اهدافت تغییر می کنه و دست از دنیا می کشی.خود به خود از آدما فراری میشی چون نمیتونی تحملشون کنی

باید از جمع دور باشی

قید بیرون دانشگاه و مهمون رو بزنی

مفهوم ازدواج برات بی معنی میشه و البته کسی همتای خودت نمی تونی پیدا کنی که ازدواج کنی(اگه مجردی)...

در زمینه اقتصادی،با وجود اینکه میدونم چطوری میشه مس رو تبدیل به طلا کرد،نه میشه این کارو انجام بدم نه میشه به کسی یاد بدم، اون طوری نیست که شما فکر می کنید، تا خودش راضی نباشه نمیشه

توصیفش واقعا سخته، تحمل اون همه افکار و انرژی واقعا سخته، بعد از اون بیشتر وقت ها مغزم می ایسته، گنگ میشم، قدرت تصمیم گیری رو از دست میدم

یه چیزی هم اضافه کنم، قبل از اون اتفاق من فکر می کردم اشیاء اطرافم بی جان هستند، در حالی که اشتباه میکردم.هر چی که فکرشو بکنید جان دار هست، مثلا کتاب، دیوار،زمین.همه شون حرف می زدند.تحملش سخت بود

وقتی لباسم و پرت میکردم زمین گلایه میکرد، اونقدر حرف می زد تا مجبور میشدم برش دارم 

یا وقتی غذام نصفه می موند، بهم تذکر میداد

یا در و دیوار چیزای عجیبی می گفتند که اتفاق می افتاد

یا همش در مورد گناه و عذاب خدا حرف می زدند، همش ذکر می گفتن خدا خدا

من دیگه کلافه میشدم

در صورت کلی ترس نداشت ولی بعضی وقتا چیزایی می گفتند که خوشایند نبود، مثلا اینکه فردا فلانی می میره

بله تسبیح درختان و گلها رو هم می شنیدم

باید قید یک زندگی معمولی رو بزنی حتی اگه ظرفیت بالایی رو داشته باشی

عاشقی برام معنا نداره،اصلا عشقی وجود نداره همش هوسه.دانشگاه و مطالبش، پیک نیک، شوخی، رقابت همشون برام بیهودن،علاقه ای برای تشویق تیم های مختلف،کافه و کوه ندارم

همش نماز، قرآن، دعا و ذکر

انقدر سجده برام شیرینه که نمیتونم پیشونی مو از مهر جدا کنم

دوست دارم از صبح تا شب قرآن بخونم، اصلا نمیتونم توصیف کنم

وقتی آیه الکرسی میخونم زمان کند و متوقف میشه،زمان اطرافم در حد چند متر ساعت مچیم متوقف میشه، یا مثلا شمعی اگه روشن باشه خاموش میشه

گفتم که جن ها رو می دیدم، از کنارم رد می شدند و باهام کاری نداشتند

علم خودش باید راضی باشه تا من بتونم گسترشش بدم

اینم بگم یهودها با انواع سحر، جادو، طلسم وغیره هم آشنایی دارند، یعنی به طور کامل

برمیگرده به زمان حضرت سلیمان ع یا قبل تر زمان موسی ع و قبل تر...

بله سرنوشت خودم رو دیدم """""

خب آبجی واقعا این چیزهایی که گفتین غیب نیست؟؟؟ قسمت های بولد شده رو خوب بخونید.

خب یه بار دیگه با دقت آیات زیر رو بخونیم:

بگو: من قدرتِ (جلبِ) سودی و (دفعِ) زیانی را از خود ندارم جز آنچه خدا خواهد، و (غیب هم نمی دانم) اگر غیب می دانستم، یقیناً برای خود ازهر خیری فراوان و بسیار فراهم می کردم وهیچ گزند وآسیبی به من نمی رسید؛ من فقط برای گروهی که ایمان می آورند، بیم دهنده و مژده رسانم. (اعراف آیه 188)

بگو: «به شما نمى‌گویم گنجینه‌هاى خدا نزد من است؛ و غیب نیز نمى‌دانم؛ و به شما نمى‌گویم که من فرشته‌ام. جز آنچه را که به سوى من وحى مى‌شود پیروى نمى‌کنم.» بگو: «آیا نابینا و بینا یکسان است؟ آیا تفکّر نمى‌کنید.» (انعام آیه 50)

«و به شما نمی گویم که گنجینه های خدا پیش من است ، و غیب نمی دانم ، و نمی گویم که من فرشته ام ، و درباره کسانی که دیدگان شما به خواری در آنان می نگرد ، نمی گویم خدا هرگز خیرشان نمی دهد. خدا به آنچه در دل آنان است آگاهتر است. (اگر جز این بگویم) من در آن صورت از ستمکاران خواهم بود.» (هود آیه 31)

خب الان آیه هایی از سوره جن که شما اشاره کردین:

داناى نهان است، و کسى را بر غیب خود آگاه نمى‌کند، (جن – 26)

إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا (جن – 27)

جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که (در این صورت‌) براى او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت، (جن – 27)

تا معلوم بدارد که پیامهاى پروردگار خود را رسانیده‌اند؛ و (خدا) بدانچه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزى را به عدد شماره کرده است. (جن – 28)

به نظرم شما از معنی آیه 27 جن جوری دیگه ای برداشت کردین اینجا خدا میگه به جز پیامبری که از او راضی باشد و نه کسی همچون پیامبر که از اون خوشنود باشد (به عربی آیه که بولد کردم دقت کنید.) ، در ادامه آیه و آیه بعد هم واضح هستش که مفهوم از غیب همون وحی الهی هستش.

خب آیات زیر رو هم بخونید:

چنین نبود که خداوند، مؤمنان را به همان‌گونه که شما هستید واگذارد؛ مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد. و نیز چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب، آگاه کند (تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید؛ این بر خلاف سنت الهی است؛) ولی خداوند از میان رسولان خود، هر کس را بخواهد برمیگزیند؛ (و قسمتی از اسرار نهان را که برای مقام رهبری او لازم است، در اختیار او می‌گذارد.) پس (اکنون که این جهان، بوته آزمایش پاک و ناپاک است،) به خدا و رسولان او ایمان بیاورید! و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، پاداش بزرگی برای شماست. (آل عمران – 179)

این (حکایت نوح) از اخبار غیب است که به تو وحی می‌کنیم و پیش از آنکه ما به تو وحی کنیم تو و قومت هیچ از آن آگاه نبودید، پس تو در طاعت حق راه صبر پیش گیر که عاقبت نیکو اهل تقوا راست. (هود – 49)

این [حقایق] از خبرهای غیبی است که به تو وحی می کنیم. و تو هنگامی که آنان قلم های خود را [به عنوان قرعه زدن در آب] می انداختند که کدامیک از آنان سرپرستی مریم را عهده دار شود، و نیز زمانی که [برای کفالت او] با یکدیگر جدال و ستیز می کردند، نزد آنان نبودی. (آل عمران – 44)

و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‌گوید:) من نشانه‌ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‌ام؛ من از گِل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم؛ سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا، پرنده‌ای می‌گردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [= پیسی‌] را بهبودی می‌بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم؛ و از آنچه می‌خورید، و در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، به شما خبر می‌دهم؛ مسلماً در اینها، نشانه‌ای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید! (آل عمران – 49)

آبجی به طور جد می گم حواستون به شیطان باشه!!!!! بنده یه سری تجربه ها دارم که نمی خوام بگمشون! شاید الان به حرف های بنده بخندین! شاید بگین این دیگه چی میگه؟! اما واقعا واقعا می گم حواستون به شیطان باشه! به حدی خوب نقششو بازی می کنه این شیطان لعنتی و لشکرش که ممکنه باورتون نشه! خیال نکنید با صرف خوندن چند سوره و آیه دیگه این لعنتی از شما دور میشه! اینقدر اینقدر این لعنتی براتون صحنه سازی می کنه که خیال می کنی به به چه ارتباطی با خدا دارم!! به موقعش چنان زهرشو بهتون می ریزه که ممکنه باورتون نشه!

الان شما میگین:

"دست از دنیا می کشی.خود به خود از آدما فراری میشی چون نمیتونی تحملشون کنی

باید از جمع دور باشی

مفهوم ازدواج برات بی معنی میشه
باید قید یک زندگی معمولی رو بزنی حتی اگه ظرفیت بالایی رو داشته باشی"

الان آیه های زیر رو بخونید:

با آنچه که خدا به تو ارزانی داشته، سرای آخرت را بجوی و بهره‌ خود را از دنیا فراموش مکن (قصص ـ قسمتی از آیه 77)

و از پی آنان باز رسولان دیگر و سپس عیسی مریم را فرستادیم و به او کتاب آسمانی انجیل را عطا کردیم و در دل پیروان (حقیقی) او رأفت و مهربانی نهادیم و لیکن رهبانیّت و ترک دنیا را از پیش خود بدعت انگیختند، ما بر آنها جز آنکه رضا و خشنودی خدا را طلبند (در کتاب انجیل) ننوشتیم و باز آنها چنان که باید و شاید همه مراعات آن را نکردند، ما هم به آنان که ایمان آوردند پاداش و اجرشان را عطا کردیم و لیکن از آنها بسیاری به راه فسق و تبهکاری شتافتند. (حدید – 22)

مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می ‏کنند. (احزاب - 21)

ما پیش از تو، جز مردانى که به آنان وحى می ‏کردیم، نفرستادیم! (همه انسان‏ بودند، و از جنس بشر!) اگر نمی ‏دانید، از آگاهان بپرسید. (انبیاء - 7)
آنان را پیکرهایى که غذا نخورند قرار ندادیم! عمر جاویدان هم نداشتند! (انبیاء - 8)

میبینید که خدا نخواسته ما ترک دنیا کنیم و مثلا ازدواج نکنیم، اگه اینجوری بود که پیامبرها و ائمه دیگه نباید ازدواج می کردن! یا کجای اسلام واقعی می گه باید از جمع دور باشید؟! خدا میگه زندگی پیامبر واسه ما سرمشق خوبیه. مگه غیر اینه که پیامبر و ائمه توی جمع بودن و مردم رو می خواستن آگاه کنن؟ این عزیزان هم انسان بودن و مثلا نیروی جنسی داشتن، غذا می خوردن و ...، حالا مثلا ترک دنیا و ترک همه جمع ها و ... همون حربه شیطانه که می خواد به انسان های مومن ضربه بزنه! شیطان خیلی موزی هستش! هر کسی رو با توجه به روحیاتش مورد حمله قرار میده! به یکی که ایمان به خدا نداره با مال و ثروت و ... سرگرم می کنه! به یکی دیگه که دین براش مهم میشه ممکنه با وسواس دینی سراغش بره و حتی از دین زدش کنه! و ...

حالا قسمت های زیر رو هم دقت کنید:

پس به برکت رحمتی از جانب خداوند با آنها ( امت خود)  نرمخو شدی ، و اگر بد خلق و سختدل بودی حتما از دورت پراکنده می شدند. پس ، از آنها درگذر و برایشان آمرزش طلب و در کارها با آنان مشورت نما ، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن ، که بی تردید خداوند توکل کنندگان را دوست دارد. (آل عمران -159)

ملاحظه می کنید که خدا به پیامبر (ص) میگه در کارها با امت خود مشورت کنه، یه سوال اگه پیامبر (ص) تو اون کارها عاقبت کار رو میدونست دیگه چه احتیاجی به مشورت هستش؟! نگید که باید حفظ ظاهر کنه!!!!! چون اینجا خدا داره از پیامبرش می خواد که مشورت کنه.

خب شما گفتین:

""وقتی کسی می خواست باهام حرف بزنه، انرژی شو احساس میکردم، برام معلوم بود میخواد چی کار کنه یا چجور آدمیه، هر چی تو ذهن اون بود میومد تو ذهن من""

حالا آیات زیر رو بخونید:

اگر متاعى دست‌یافتنى بود یا سفرى بود نه چندان دراز، از پى تو مى‌آمدند، ولى اکنون که راه دراز شده است پیمودنش را دشوار مى‌انگارند. و به خدا قسم مى‌خورند که اگر مى‌توانستیم همراه شما بیرون مى‌آمدیم. اینان تن به هلاکت مى‌سپارند. خدا مى‌داند که دروغ مى‌گویند. (توبه - 42)

(ای رسول) خدا تو را ببخشاید چرا پیش از آنکه دروغگویان از راستگویان بر تو معلوم شوند به آنها اجازه دادی؟ (بهتر آن بود که رخصت در ترک جهاد ندهی تا آن را که به راستی ایمان آورده از آن که دروغ می‌گوید امتحان کنی.) (توبه – 43)

دقت کنید اگه پیامبر (ص) هم مثل چیزی که شما می گین براتون اتفاق افتاده بود پس پیامبر (ص) هم باید می دونست که اون افراد دارن دروغ می گن و به نظر شما اجازه می دادن؟ که بعد خدا این آیه 43 توبه رو نازل کنه؟! تازه شما گفتین سرنوشتتون رو هم دیدین! پس حتما لحظه مرگتون رو هم دیدین؟! حالا آیه زیر رو بخونید:

در حقیقت ‏خداست که علم [به] قیامت نزد اوست و باران را فرو مى‏ فرستد و آنچه را که در رحمهاست مى‏ داند و کسى نمى‏ داند فردا چه به دست مى ‏آورد و کسى نمى‏ داند در کدامین سرزمین مى‏ میرد در حقیقت ‏خداست [که] داناى آگاه است (لقمان – 34)

(با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامی که مرگ را بر او مقرّر داشتیم، کسی آنها را از مرگ وی آگاه نساخت مگر جنبنده زمین [= موریانه‌] که عصای او را می‌خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد)؛ هنگامی که بر زمین افتاد جنّیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقی نمی‌ماندند! (سباء – 14)

حالا قسمت های زیر رو ه دقت کنید:

حضرت یعقوب اگه علم غیب داشت می‌فهمید فرزند دلبندش حضرت یوسف در کجا زندگی می‌کند و از چه جایگاهی برخوردار است و سال‌های سال آن همه زجر و اذیت و آزار نمی‌کشید و چشمش به سفیدی نمی‌گرائید. (سوره یوسف آیات ٧٨ الی ٨٧)

حضرت موسی اگر علم غیب داشت می‌فهمید بنده‌ی صالح خدا مشهور به «خضر» چه اهدافی را در سوراخ کردن کشتی و ... دنبال می‌کند و آن همه زبان به اعتراض نمی‌گشود و صبر پیشه می‌کرد و بی‌تابی به خرج نمی‌داد. (سوره کهف آیات ۶٠ الی ٨٢)

اگر زکریا «علم غیب» داشت می‌فهمید که خداوند حضرت یحیی را به او می‌بخشد و آن همه دعا و تضرع در ایّام‌ پیری پیش خدا نمی‌کرد. (سوره آل عمران آیات ٣٨ الی ۴١)

حضرت سلیمان با آن همه شوکت و جلال و جبروتی که داشت، اگر «علم غیب» داشت می‌فهمید هُدهُد سربازش کجا رفته و آن همه تهدید نمی‌کرد و راستگوئی و صداقت هُدهُد برایش عیان می‌شد و اگر از «علم غیب» برخوردار بود، می‌فهمید که قوم بلقیس وجود خارجی دارند و خورشید پرستند و اگر علم غیب داشت نیازی نبود که از ملأ خودش در رابطه با آوردن تخت بلقیس سؤال بپرسه که چه کسی می‌تواند آن را نزدش بیاورد؟ (سوره نمل آیات ٢۴ الی ۴۴)

حضرت یونس اگر علم غیب داشت و می‌فهمید فرار از زیر بار مسئولیّت‌ او را به شکم ماهی می‌افکند، قطعاً آن‌چنان‌ عصبانی نمی‌شد و از مسئولیّت‌ فرار نمی‌کرد. (سوره انبیاء آیه ٨٧)

در رابطه با دوستان و اولیای خدا نیز در سوره کهف آیه ١٩ آمده است که اصحاب کهف وقتی از خواب بیدار می‌شوند می‌گویند روزی یا نصف روزی ما خوابیده‌ایم، در حالی که اگر علم غیب داشتند می‌فهمیدند که سیصد و اندی سال در خواب به‌سر برده‌اند!

یکی از پیامبران که در میدان مبارزه بود و مشغول جنگ با دشمن بود، اگر علم غیب داشت به خدا نمی‌گفت: «مَتَى نَصْرُ اللَّهِ؟» «خداوندا یاری شما کی می‌رسد؟» (سوره بقره آیه ٢١۴)

حضرت ابراهیم اگر علم غیب داشت می‌فهمید مهمانانش که برای آنان گوساله کشت از آدمیان نیستند بلکه فرشته خدایند و از آنان نمی‌ترسید و می‌دانست مأموریتشان چیست و نمی‌گفت: «فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ»(ذاریات آیه ٣١)؛ «(ابراهیم) گفت ای فرستادگان! دنبال چه کار مهمّی‌‌ هستید.» (ذاریات آیات ٢۵ ال ٣٧)

می بینین که چطوره! آیات زیر رو هم حتما خوندین که؟ یعنی ما باید توی آیات تدبر کنیم.

و آنان هستند که هر گاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند کر و کورانه در آن آیات ننگرند ( بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید.) (73-فرقان)

(آرى،) آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیباییشان به آنان پاداش داده مى‏شود؛ و در آن، با تحیت و سلام روبه ‏رو می ‏شوند. (75- فرقان)

خب و اما در مورد شیطان:

هر کدام از آنها را می ‏توانى با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیاده‏ ات را بر آنها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى! و آنان را با وعده‏ها سرگرم کن! -ولى شیطان، جز فریب و دروغ، وعده‏اى به آنها نمی ‏دهد- (64-اسراء)

تو را بر بندگان من هیچ تسلطى نباشد و پروردگار تو براى نگهبانیشان کافى است. (65-اسراء)

و گروهى از شیاطین (را نیز مسخر او قرار دادیم، که در دریا) برایش غواصى مى‏کردند؛ و کارهایى غیر از این (نیز) براى او انجام مى‏دادند؛ و ما آنها را (از سرکشى) حفظ مى‏کردیم. (انبیاء(82-

و ایوب را (به یاد آور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالى و مشکلات به من روى آورده؛ و تو مهربانترین مهربانانى!» (83-انبیاء)

و به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. (ص - 41)
(به او گفتیم:) پاى خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبى خنک براى شستشو و نوشیدن است! (ص - 42)
و خانواده‏اش را به او بخشیدیم، و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذکرى براى اندیشمندان. (ص - 43)

و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت« و «ماروت» ، نازل شد پیروی کردند. (آن دو ، راه سحر کردن را ، برای آشنایی با طرز ابطال آن ، به مردم یاد می دادند. و) به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند ، مگر اینکه از پیش به او می گفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات ، سوء استفاده نکن!) » ولی آنها از آن دو فرشته ، مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن ، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند ، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامی گرفتند که به آنان زیان می رسانید و نفعی نمی داد. و مسلما می دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد ، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند ، اگر می دانستند. (بقره - 102)

و به آن یکی از آن دو نفر، که می‌دانست رهایی می‌یابد، گفت: «مرا نزد صاحبت (=سلطان مصر) یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند. (یوسف - 42)

هنگامى که قرآن می خوانى، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه بر! (98-نحل)

چرا که او، بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می ‏کنند، تسلطى ندارد. (99-نحل)

تسلط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده‏اند، و آنها که نسبت به او ( خدا) شرک می ورزند (و فرمان شیطان را به جاى فرمان خدا، گردن می ‏نهند) (100-نحل)

گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین مى کنم! (16-اعراف)

سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهى یافت!» (17-اعراف)

فرمود: «از آن (مقام)، با ننگ و عار و خوارى، بیرون رو! و سوگند یاد مى‏کنم که هر کس از آنها از تو پیروى کند، جهنم را از شما همگى پر مى‏کنم! (18-اعراف)

گفت: «به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، (82-ص)

مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!» (83-ص)

فرمود: «به حق سوگند، و حق می ‏گویم، (84-ص)

که جهنم را از تو و هر کدام از آنان که از تو پیروى کند، پر خواهم کرد!» (85-ص)

خب شما هم باید بدونید که شیطان قدرت مادی هم داره! می دونید دیگه؟!

شما اینو گفتین:

"""خواب هام تغییر کرده بود،واضح تر از قبل بودن، انگار تو واقعیت داشتم می دیدم، و طولانی تر شده بود، انگار هر دفعه یه روز کامل خواب می دیدم"""

شما دیگه مطمئنا می دونید که شیطان توی خواب تاثیر داره و می تونه واستون تصویر سازی کنه!

و اینکه حتما شما می دونین که شیطان و لشکرش غیب نمی دونن ولی با شناختی که از تک تک افراد جهان پیدا کرده و البته یه سری چیزای دیگه می تونن خیلی از چیزها رو پیش بینی کنن! (دقت کنین می گم پیش بینی و نه اینکه لزوما اون حوادث اتفاق بیفته)

آیه 41 سوره ص رو دقت کنین. مطمئن باشین شیطان شما رو هم توی رنج و عذاب گذاشته!

به نظر شما شیطان با اون شناختی که از خدا داره و میدونه که جهنم خدا الکی نیست و اومده به عزت خدا اون قسم رو خورده، به همین راحتی دست از روی ما برمیداره؟!

آیه 102 بقره رو خیلی دقت کنید! "شیاطین به مردم سحر آموختن"

آبجی ممکنه حرف های منو الان اصلا باور نکنین چون شیطان خیلی فریب کاره! دعا می کنم که به حقیقت برسین. فقط لطفا حواستون باشه که با حرف های شما ممکنه یه عده دیگه از بندگان خدا به اشتباه بیوفتن و تو دام های شیطان گرفتار شن.

به نظرم از درگاه خدا با دلی پاک بخوایین تا کمکتون کنه و حقیقت رو بهتون بفهمونه که چقدر شیطان شما رو فریب داده! میگم یه تجربیاتی دارم که نمی خوام بگمشون. حیله شیطان رو به خودش برگردونین! یعنی حالا که خدا رو شکر شما به این ایمان رسیدین که فقط فقط ذات پاک خداست و همه وجود ها از خداست، و پول و اینا اگه واسه رضای خدا نباشه ارزشی نداره، خیلی خوبه ولی ولی حالا سعی کنین قشنگ به جامعه برگردین و سعی کنین همچنون پیامبرها و ائمه مردم رو با زبانی خوش از گمراهی آگاهشون کنین. زندگی پیامبر رو مطالعه کنین ببینید چقدر به کسب علم توصیه شده. ببینین حتی گفتن نماز هم نباید افراطی باشه. ما باید حواسمون به این دنیا هم باشه. مثلا ازدواج مثلا کسب روزی حلال مثلا علم آموزی و ...

خیلی خوبه که شما اینقدر به قرآن علاقه پیدا کردین، پس سعی کنیم دستورات خدا توی قرآن رو هم انجام بدیم، آیه 55 زمر در زیر رو دقت کنین:

بگو: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏ اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. (زمر - 53)
و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوى هیچ کس یارى نشوید! (زمر - 54)
و از بهترین دستورهائى که از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پیروى کنید پیش از آنکه عذاب (الهى) ناگهان به سراغ شما آید در حالى که از آن خبر ندارید!» (زمر - 55)
(این دستورها براى آن است که) مبادا کسى روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهی هایى که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‏ کنندگان (آیات او) بودم!» (زمر - 56)
یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت می ‏کرد، از پرهیزگاران بودم!» (زمر - 57)
یا هنگامى که عذاب را می ‏بیند بگوید: «اى کاش بار دیگر (به دنیا) بازمی ‏گشتم و از نیکوکاران بودم!» (زمر - 58)
آرى، آیات من به سراغ تو آمد، اما آن را تکذیب کردى و تکبر نمودى و از کافران بودى! (زمر - 59)

بهترین دستورهایی که از سوی آفریدگار عزیز ما واسمون اومده چیا هستن؟ اول بزارین یه چیزایی بگم:

یه انتقاد از خیلی ها دارم

چرا اینقدر خودتونو از خدا دور می دونین؟ چرا خیال می کنید حتما باید یه آیه رو مثلا 10 هزار بار بخونی بعد خدا نگات کنه و جوابتو بده! چرا خیال می کنید حتما باید یه سوره رو مثلا 100 بار فقط روخوانی کنی و هیچ توجهی به معنیش نکنی بعد خدا نگات کنه و جوابتو بده! چرا شما توی ذهنتون استغفرالله از خدا ربات ساختین؟! منزه هستش خدای ما. چرا اینقدر هر حدیثی رو باور می کنین؟! مگه غیر اینه که حدیث ها رو باید با قرآن و عقل سنجید! خب به نظر شما یه بار معنی یه سوره رو بخونید و تدبر کنید خوبه یا 100 بار فقط روخوانی کنی و هیچ توجهی به معنیش نکنی؟! چرا اینقدر توی قرآن به تفکر و تعقل تاکید شده؟ چرا توی احادیث اومده که یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادته؟ آیات زیر رو بخونید:

ما انسان را آفریدیم و وسوسه‌های نفس او را می‌دانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! (ق - 16)

و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا می خواند، پاسخ می ‏گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند!) (بقره - 186)

اگر از بیشتر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه مى کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروى می ‏نمایند، و تخمین و حدس (واهى) می ‏زنند. (انعام -116)

بابا با زبانی که خدا شما رو آفریده (همون فارسی) با خدا عاشقانه حرف بزنین و خودتونو واسه خدا خالص کنین و همه زندگیتونو رو واسه رضا خدا بزارین. آیه زیر رو بخونین:

آیا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده‌اش کافی نیست؟! امّا آنها تو را از غیر او می‌ترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایت‌کننده‌ای ندارد! (زمر - 36)

چرا کتاب های قرآنی که بین مردمه ترجمه فارسی رو نسبت به متن عربی اینقدر کوچکتر میذارن که شاید خیلی ها به معنیش توجهی نکن؟! یک دقیقه بدون تعصب فکر کنین شیطانی که به عزت خدا قسم خورده و حاضر شده بره جهنم و تا ابد بسوزه بعد از پیامبر (ص) سعی نمیکنه که احادیث جعلی رو بیاره توی اسلام و شیعه تا مردم رو از اصل که همون خدا هستش و روش بندگی خدا و شیوه زندگی که از قرآن و روش زندگی پیامبرها و ائمه به دست میاد، دور کنه؟ الان توی جامعه دقت کنین خیلی رو آوردن به دعاهای افراطی، یا قرآن رو گذاشتن بیشتر واسه مرگ یه نفر اونم با عربی که خیلی از مردم اصلا نمیفهمن قرآن داره چه پندها و هشدارهایی بهشون میده چون زبونشون نیست. چرا اینقدر به متن عربی قرآن تعصب بیجا دارین و معنی فارسی و اصل قرآن رو به حاشیه کشوندین؟!

آیه های زیر رو بخونید و تدبر عمیق کنید:

و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم تا - حقایق را - براى آنان بیان کند. (ابراهیم - 4)

و بدین گونه «قرآن عربى» به سوى تو وحى کردیم تا - مردم - مکه و کسانى را که پیرامون آنند، هشدار دهى. (شوروی - 7)
هرگاه آن را قرآنی عجمی قرار می‌دادیم حتماً می‌گفتند: «چرا آیاتش روشن نیست؟! قرآن عجمی از پیغمبری عربی؟!» بگو: «این (کتاب) برای کسانی که ایمان آورده‌اند هدایت و درمان است؛ ولی کسانی که ایمان نمی‌آورند، در گوشهایشان سنگینی است و گویی نابینا هستند و آن را نمی‌بینند؛ آنها (همچون کسانی هستند که گوئی) از راه دور صدا زده می‌شوند!» (فصلت - 44)

و اگر ما این کتاب (عربی) را بر بعض مردم عجم نازل می‌گردانیدیم. (الشعرا - 198)
و آن رسول آن را (به زبان تازی) بر عجم‌ها قرائت می‌کرد آنان ایمان نمی‌آوردند (به این عذر که قرآن چون به زبان ما نیست ما فهم آن نکرده و اعجاز آن را درک نمی‌کنیم، اما شما قوم عرب با چه عذر ایمان نمی‌آورید؟) (الشعرا - 199)

و حالا آیات زیر رو بخونید:

و به وسیله آن (قرآن)، کسانى را که از روز حشر و رستاخیز می ‏ترسند، بیم ده! (روزى که در آن،) یاور و سرپرست و شفاعت‏ کننده‏اى جز او ( خدا) ندارند؛ شاید پرهیزگارى پیشه کنند! (انعام - 51)

ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست؛ (درمانی برای دلهای شما؛) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان! (یونس – 71)

ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟! (قمر -17)

اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم ، می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم می زنیم ، شاید در آن بیندیشید!(21 - حشر)

خب برگردیم به بحث بهترین دستورهایی که از سوی خدای مهربونمون واسمون اومده چیا هستن؟

و ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند. (ذاریات - 56)

او کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را آزمایش کند که کدامین نفر بهتر عمل می‌کند. (ملک - 2)

مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‌اند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کرده‌اند؛ آنها راستگویانند. (حجرات – 15)

شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که پدیدار گشته‌اید (برای اصلاح بشر، که مردم را) به نیکوکاری امر می‌کنید و از بدکاری باز می‌دارید و ایمان به خدا دارید. (قسمتی از آیه 110 آل عمران)

مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند؛ نماز را برپا می‌دارند؛ و زکات را می‌پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می‌کنند؛ بزودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمی‌دهد؛ خداوند توانا و حکیم است! (آیه 71 توبه)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید. (بقره - 216)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! (توبه -111)

آیا آب دادن به حاجیان و عمارت مسجدالحرام را با ایمان به خدا و روز قیامت و جهاد در راه خدا برابر می دانید؟ نه ، نزد خدا برابر نیستند و خدا ستمکاران را هدایت نمی کند. (توبه - 19)

آنان که ایمان آوردند و مهاجرت کردند و در راه خدا به مال و جان خویش جهاد کردند، در نزد خدا درجتی عظیم تر دارند و کامیافتگانند. (توبه - 20)

در حقیقت، پروردگارت مى‌داند که تو و گروهى از کسانى که با تواند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمى‌خیزید، و خداست که شب و روز را اندازه‌گیرى مى‌کند. [او] مى‌داند که [شما] هرگز حساب آن را ندارید، پس بر شما ببخشود، [اینک‌] هر چه از قرآن میسر مى‌شود بخوانید .[خدا] مى‌داند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود، و [عده‌ای] دیگر در زمین سفر مى‌کنند [و] در پى روزى خدا هستند، و [گروهى‌] دیگر در راه خدا پیکار مى‌نمایند. پس هر چه از [قرآن‌] میسر شد تلاوت کنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید؛ و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت. و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است. (مزمل – 22)

هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است! (فصلت – 34)

امّا جز کسانی که دارای صبر و استقامتند به این مقام نمی‌رسند، و جز کسانی که بهره عظیمی (از ایمان و تقوا) دارند به آن نایل نمی‌گردند! (فصلت – 35)

مؤمنان کسانی هستند که چون نام خدا برده شود خوف بر دلهاشان چیره گرددو، چون آیات خدا بر آنان خوانده شود ایمانشان افزون گردد و بر پروردگارشان توکل می کنند، (انفال – 2)

همان کسان که نماز می گزارند و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کنند. (انفال – 3)

همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند؛ و خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم درمی‌گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد. (آل عمران – 134)

آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می‌کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین می‌شوند. (بقره – 274)

و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و به سوی بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای پرهیزکاران است. (آل عمران – 133)

به نذر وفا می کنند و از روزی که شر آن همه جا را گرفته است می ترسند (انسان – 7)

و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر می خورانند. (انسان – 8)

نیکى آن نیست که روى خود به جانب مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکوکار کسى است که به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب خدا و پیامبران ایمان آورد. و مال خود را، با آنکه دوستش دارد، به خویشاوندان و یتیمان و درماندگان و مسافران و گدایان و دربندماندگان ببخشد. و نماز بگزارد و زکات بدهد. و نیز کسانى هستند که چون عهدى مى‌بندند بدان وفا مى‌کنند. و آنان که در بینوایى و بیمارى و به هنگام جنگ صبر مى‌کنند، اینان راستگویان و پرهیزگارانند. (بقره – 177)

هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و از هر چه انفاق کنید قطعاً خدا بدان داناست. (آل عمران – 92)

هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حدّ (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی! (اسراء – 29)

و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می‌نمایند و نه سخت‌گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند. (فرقان – 67)

به بندگانی خدایی که دوست دارن مثلا مس رو به طلا تبدیل کنن و بعدش به قیران کمک کنن. به فرض که تونستین این کار رو هم بکنین آیا نظم رو به هم نمیزین؟ آیه 92 سوره آل عمران رو که بالا بولد کردم رو خوب بخون. خدا گفته به نیکوکاری نمیرسیم تا زمانی که مالی که دوستش داریم رو انفاق کنیم، خب به نظر شما مالی که با عرق و زحمت به دست میاد دوست داشتنی تره یا مثلا مالی که به فرض از تبدیل مس به طلا بدست بیاد؟! چرا حضرت علی اینقدر کارهای سخت می کرد و انفاقشون می کرد؟! تفکر کنید لطفا!

اما حالا آیه های زیر رو بخونید:

مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید! (آیه 10 حجرات)

به بندگانم بگو: «سخنی بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد می‌کند؛ همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است! (آیه 53 اسراء)

و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند -و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمی‌ورزند، با اینکه می‌دانند. (آل عمران – 135)

توبه کنندگانند، پرستندگانند، ستایندگانند، روزه دارانند، رکوع، کنندگانند، سجده کنندگانند، امر کنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکرندو حافظان حدود خدایند و مؤمنان را بشارت ده (توبه – 112)

مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا، گناهانشان را به نیکیها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است (فرقان – 70)

و هر که توبه کند و کار شایسته کند، به شایستگی نزد خدا بازگردد (فرقان – 71)

و آنان که به دروغ شهادت نمی دهند و چون بر ناپسندی بگذرند به شتاب ازآن دوری می جویند (فرقان – 72)

و آنان که چون به آیات پروردگارشان اندرزشان دهند، در برابر آن چون کران و کوران نباشند، (فرقان – 73)

و آنان که می گویند: ای پروردگار ما، از همسران و فرزندانمان دلهای، مارا شاد دار، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان  (فرقان – 74)

اینان همان کسانند که به خاطر صبری که تحمل کرده اند غرفه های بهشت را پاداش یابند و در آنجا به درود و سلامشان بنوازند (فرقان –75)

جاودانه در آنجا باشند چه نیکو قرارگاه و مکانی است (فرقان – 76)

و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید ، و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسئولیتها ، و امید به رحمتش. و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است! (56 - اعراف)

ای اهل ایمان! از بسیاری از گمان ها [در حقّ مردم] بپرهیزید؛ زیرا برخی از گمان ها گناه است، و [در اموری که مردم پنهان ماندنش را خواهانند] تفحص و پی جویی نکنید، و از یکدیگر غیبت ننمایید، آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ بی تردید [از این کار] نفرت دارید، و از خدا پروا کنید که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است. (حجرات – 12)

و همچنین آیات زیر:

مؤمنان رستگار شدند. (مومنون - ۱)

آنها که در نمازشان خشوع دارند. (مومنون - ۲)

و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند. (مومنون - ۳)

و آنها که زکات را انجام می‏دهند. (مومنون - ۴)

و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ می‏کنند. (مومنون - ۵)

تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزانشان دارند که در بهره گیری از آنها ملامت نمی‏شوند. (مومنون - ۶)

و هر کس غیر این طریق را طلب کند تجاوزگر است. (مومنون - ۷)

و آنها که امانتها و عهد خود را مراعات می‏ کنند. (مومنون - ۸)

و آنها که از نمازها مواظبت می‏نمایند. (مومنون - ۹)

(آری) آنها وارثانند. (مومنون - ۱۰)

که بهشت برین را ارث می‏برند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (مومنون - ۱1)

به عصر سوگند، (عصر - 1)
که انسانها همه در زیانند؛ (عصر - 2)
مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏ اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نموده‏ اند! (عصر - 3)

آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم‏»، به حال خود رها می ‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟! (2 - عنکبوت)

ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می ‏کنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانى که راست می گویند و کسانى که دروغ می ‏گویند تحقق یابد! (3 - عنکبوت)

قطعا همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها و جانها و میوه‏ها، آزمایش می ‏کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‏ کنندگان! (155-بقره)

آنها که هر گاه مصیبتى به ایشان می ‏رسد، می ‏گویند: «ما از آن خدائیم؛ و به سوى او بازمی ‏گردیم!» (156-بقره)

اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت‏یافتگان! (157-بقره)

کسانى که ایمان دارند، در راه خدا پیکار مى‏کنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت ( بت و افراد طغیانگر). پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است. (76-نساء)

هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان‌]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده می‌شود، و به شما ستم نخواهد شد! (انفال – 60)

بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو می ‏برد، سپس خشک می ‏شود بگونه‏اى که آن را زردرنگ مى‏بینى؛ سپس تبدیل به کاه می شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى؛ و (به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست! (21-حدید)

به پیش تازید براى رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است و براى کسانى که به خدا و رسولانش ایمان آورده‏اند؛ آماده شده است، این فضل خداوند است که به هر کس بخواهد می دهد؛ و خداوند صاحب فضل ‏عظیم است! (21-حدید)

هیچ مصیبتى (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روى نمى‏دهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر براى خدا آسان است! (22-حدید)

این بخاطر آن است که براى آنچه از دست داده‏اید تاسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد! (23-حدید)

همانها که بخل می ‏ورزند و مردم را به بخل دعوت می ‏کنند؛ و هر کس (از این فرمان) روى‏گردان شود، (به خود زیان می ‏رساند نه به خدا)، چرا که خداوند بی ‏نیاز و شایسته ستایش است! (24-حدید)

(بیاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت ای قوم! نعمت خدا را بر خود متذکر شوید هنگامی که در میان شما پیامبرانی قرار داد (و زنجیر استعمار فرعونی را شکست) و شما را صاحب اختیار خود قرار داد و به شما چیزهائی بخشید که به هیچیک از جهانیان نداده بود. (مائده - 20)

ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته وارد شوید و به پشت سر خود باز نگردید (و عقب نشینی نکنید) که زیانکار خواهید شد. (مائده - 21)

گفتند ای موسی در آن (سرزمین) جمعیتی ستمگرند و ما هرگز وارد آن نمی‏شویم تا آنها خارج شوند، اگر آنها از آن خارج شوند ما وارد خواهیم شد! (مائده - 22)

دو نفر از مردانی که از خدا می‏ترسیدند و خداوند به آنها نعمت (عقل و ایمان و شهامت) داده بود گفتند شما وارد دروازه شهر آنان شوید هنگامی که وارد شدید پیروز خواهید شد و بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید. (مائده - 23)

(بنی اسرائیل) گفتند ای موسی تا آنها در آنجا هستند ما هرگز وارد آن نخواهیم شد، تو و پروردگارت بروید و (با آنان) جنگ کنید، ما همینجا نشسته‏ ایم. (مائده - 24)

(موسی) گفت: پروردگارا! من جز بر خود و برادرم تسلطی ندارم، پس میان ما و این گروه نافرمان و بدکار جدایی انداز. (مائده - 25)

خداوند (به موسی) فرمود: این سرزمین تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین سرگردان خواهند بود و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار غمگین مباش. (مائده - 26)

ای مردم! از خدا بپرهیزید، و از روزی بترسید که نه پدر جزای اعمال فرزند خود را تحمل می‏کند و نه فرزند چیزی از جزای پدر را، مسلما وعده الهی حق است مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را مغرور سازد. (لقمان – 33)

آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی (ره) فرمود:

می خواهید یه چیزی به شما یاد بدهم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد.

بعد از هر نماز (واجب)  پنج کار را انجام بدید، رزق و روزی شما زیاد میشه و به درجات معنوی خوبی دست پیدا می کنید.

تسبیحات حضرت زهرا ( سلام الله علیها)

آیت الکرسی تا و هو العلی العظیم.

سه تا قل هو الله (سوره توحید).

سه تا صلوات.

آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 .

و مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا.   3 مرتبه

شیخ حسنعلی نخودکی فرمود: من هرچه دارم از عمل کردن به این پنج مورد بعد از هر نماز (اول وقت) دارم.

⁩⁩⁩⁩خطرات خوابیدن هنگام طلوع آفتاب کدامند؟

خواب بین الطلوعین کراهت شدید دارد. اکثر افراد سردرد بعد از خواب در این زمان را تجربه کرده اند.

برخی عوارض خواب بین الطلوعین:

 کند ذهنی

 فراموشی

 افسردگی

 سکته مغزی

 حملات تشنجی

کم خونی

کم شدن رزق و روزی 

و....

سعی کنید شام زود بخورید و حداکثر ساعت ۱۰ بخوابید و قبل از اذان صبح بیدار شوید و مشغول عبادت، مطالعه و...شوید.

آیت الله سید عبدالکریم کشمیری

آیه " بسم الله الرحمٰن الرحیم " برای قضاء حوائج در یک هفته بعد از نماز عشاء به عدد ابجد (786) به اضافه 132 صلوات در مجلس واحد بسیار نافع است.

هر که سوره تکاثر را روز دوشنبه یا چهارشنبه چهل بار بخواند مال عظیم یابد و به خیری رسد که در ذهن و تصورات او نگنجد.