خانواده برتر

خوب همین حرفو به مادرت بگو 

البته مطمئنم اگر مورد خوبی باشه مادرت رد نمیکنه اون موردایی که بودن احتمالا خیلی خوب به نظرشون نیومدن که رد کردن 

برای دخترا زیر 25سال زوده راست میگن من خواهرام بالای 25 اکثرا ازدواج کردن یکم صبر کنید عجله خوب نیست.

همین حرف رو بهش بزن ... :/

نوع گفتن مهمه مثلا نباید خشن بشید باید منطقی بگید و حتما تاکید کنید که دل پیش کسی گیر نیست اگر خانه دار قراره باشی کار های خانه داری رو بکن 

قهر و لجبازی نکن . هیچ وقت هم تهدید نکن  و کلا بشین حرفت رو بگو

بستگی داره

مثلا اگه می‌بینید بلوغ رو تو بدست گیری امور خونه میبینن، یه گوشه کارای خونه رو بگیرید و نشون بدید مسئولیت پذیری رو بلدید.

اینو دکتر حبشی گفتن و البته چیز دور از ذهنی هم نیست. 

و البته که:

پختگی و درک از ازدواج و.. مسائل مهم تریه، اگر واقعا خودتونو محک زدید و به این نتیجه رسیدید که آماده ی ازدواج هستید و به اکثر حوزه های بلوغ رسیدید، اون وقت دیگه همین هارو به مادرتون بگید، با بیان خودتون. همین توضیح درباره خودتون و بیان آمادگی از سمت خودتون هم گامی هست در جهت اینکار. 

کنارش هم باز هیچوقت خودتونو از مطالعه و کسب مهارتهایی در همین زمینه بی نیاز ندونید. 

اینهارو دارم همزمان به خودم هم میگم. :) 

+ بیایید این شبها برای هم دعا کنیم🌹🙏🏻

اتفاقا بهترین خواستگارای یه دختر در سن زیر ۲۵ سال پیدا میشن

دخترا بدون اینکه بابا ومامانشون چایی بخوان پاشن چایی خوش آب ورنگ بریزن وبیارن دیگه میفهمن که وقت خونه بخته

پسرا هم کار خاصی نمیخواد بکنن همینه کولر وخاموش کنن براشون آستین بالا میزنن

پدر و مادرت خوب  میشناسنت

بنظرم راست میگن

سلام 🌹🌹🌹

با کاشی کاشکی موافقم

کلًاً الان پدرمادری خیلی سخت شده ،،،

بار مسئولیت هم واقعاً سنگینه !

دختر داشته باشی یه جور ،

پسر داشته باشی یه جور !

استرس اینکه عروسمون از اونا نباشه ، چمیدونم دامادمون از اینا نباشه ،،،

هزااار و یک فکر و خیال ،،،

احتمالاً از نظرشون موردا مناسبت نبودن که ردشون کردن ،،، بعدشم یه بهانه ای چیزی آوردن گفتن دلِ دخترمون نشکنه طفلی گناه داره ،،،

وگرنه الان پدرمادرا از خداشونه دختره رو رد کنن بره ، تازه اونم با این قیمتِ برنج و گندم و گوشت و مرغ 😁😁😜

سلام.

به نظرم همین حرف ها رو به مامانت بزن،فکر کنم دیگه با مامانت راحت باشی اگر هم راحت نیستی اشتباه می کنی عزیزم با مادر خودت راحت نباشی که دیگه هیچی😂... بگو که هر کس یک تفکری داره و من ترجیح میدم دور ازدواج نکنم.

البته لطفاً حتماً قبلش مطمئن شو که به بلوغ کافی رسیدی برای ازدواج،چه از نظر عاطفی چه عقلی و مالی و...

با نظر بعضی از دوستان هم که گفتن شاید مورد مناسب نبوده زیاد موافق نیستم اول که ممکن هست چون فکر می کنن ایشون سنشون برای ازدواج مناسب نیست اصلا به مورد ها فکر نکنن و همه رو رد کنن دوم اینکه اگر هم فکر کنن و بعد جواب بدن دارن با معیار های خودشون بررسی می کنن و شاید دارن زیاد سخت گیری می کنن و نظر خود ایشون چیز دیگه ای باشه.

در پناه حق.

سلام..

وسط خونه برین و همین حرفاو باصدای بلند داد بزنید..

عزیزم وقتی میتونی انقدرخوشگل ومنطقی اینجابگی با اونا هم صحبت کن...

موفق باشی...🥀

برای منم دعا کن🤲

سلام عزیزم صهبا خانم گل

ازدواج موفق در ایران یه بلوغ نسبی متوسط به بالا می خواد اینکه شما می گید زود از کوره در می رید و عصبانی می شید خیلی نکته مهم ی هست در زندگی واقعی با یک مرد خیلی موضوعات برای خشم و ناراحتی پیش می اد از عادات و روحیات اون آقا تا کارهای خونه و نحوه ارتباط با خانواده همسر و مسایل مادی . شما باید به طور نسبی به این بلوغ رسیده باشی که این خشم و تعارضات کوچک رو چطور با منطق و خنده و در عین حال جدی حل کنی .

شما وقتی ازدواج می کنی و می پذیری همسر باشی ازت انتظار دارند خیلی چیزها رو از قبل بدونی از جمله آشپزی خوب یا حداقل ناآشنا نباشی مدیریت زمان نظافت و رسیدگی به خونه و حفظ شادابی روح و جسم ت و وظایف زناشویی و از همه مهمتر استقلال فکری از خانواده خودت .

در سن ی که شما هستی تمام موارد بالا به خصوص استقلال فکری از خانواده برقراره ؟

شما می دونی که وقتی ازدواج می کنی تا حد زیادی از حیطه نظارت و همفکری خانواده ات خارج می شی اگه خانواده ت بخواهند چون شما رو دوست دارند از پاره تن شون محافظت کنند شما رو نصیحت کنند و وارد جزییات زندگی ت بشن می شه دخالت اگر هم همه چی رو رها کنند اون هم یه سری مشکلات دیگه داره

آیا شما در این سن می تونی یا به این نتیجه رسیدی که در آینده می تونی این توازن رو برقرار کنی ؟

من خودم تا 30 سالگی این توان رو در خودم نمی دیدم که هم شاغل باشم هم همسری کدبانو باشم و هم مدیریت رابطه با همسر و خانواده اش رو داشته باشم هم استقلال فکری داشته باشم و تحت تاثیر نه خانواده ایشون و نه خانواده خودم که البته خیرخواه و دلسوز من هم هستند قرار نگیرم

توجه کن تازه ، من با یکی از مردان کمیاب و نیک روزگار ازدواج کردم دارم اینها رو می گم اگر خدای نکرده آدم مشکل داری باشه که دیگه هیچی .

به احمدی فر

همین جوری داره سن ازدواج میره رو 40 دیگ خواهشا نگین زیر 25 زوده

اوج فشار بالا 25 هست تعداد خواستگار ها هم کم و کم تر میشه وقتی سنت همین طور سال به سال بره بالا بعدا میدونی که چ اشتباهی کردیه 

تحقیق نکرده مورد هارو رد  نکنین... 

ممنون خانم فرشته آبی .نصحیت هاتون و تجربه هاتون خیلی پخته تر از سایرین هست .حتما به تمام این موارد توجه میکنم

هنوزم از این مادرای بی فکر پیدا میشن!

به نظرم بحث سن ازدواج رو جلو مامانت پیش بکش و خودتو نگران اینکه سنت بره بالا و خواستگار نداشته باشی نشون بده و چند تا مورد تعریف کن دیگه کم کم خودش متوجه میشه تمایل داری که زودتر ازدواج کنی، البته ازدواج عاقلانه داشته باش نه اینکه صرفا بخوای ازدواج کنی!!!

به parmida 

ممنون به خاطر راهنمایی های همیشگی تون .انشاالله شما هم موفق و خوشبخت باشید

به صهبا خانم

خواهش می کنم عزیزم

به نویسنده

عزیزم سبک زندگی که شما برای خودت انتخاب کردی چیه؟ یعنی بعد لیسانس دقیقا میخوای با زندگیت چکار کنی؟ 

به دکتر مون :

به هر حال چون خانواده ام سطح تحصیلات بالایی دارن باید به فکر فوق لیسانس و دکتریٰ باشم .و کنارش یک شغل خوب هم پیدا کنم‌.و الآنم چون دانشگاه خوبی درس میخونم کم و بیش تدریس زبان انگلیسی کنکور هم میکنم ‌.

اگر هدفتون اینه حتما شاغل باشید(بعد ازدواج منظورمه) اول تو اون فیلد مربوطه مشغول به کار بشید بعد ازدواج کنید

چون شاغل شدن بعد ازدواج خیلی سخته

در مورد تحصیلات همزمان با تاهل میخواید تا دکترا بخونین؟ یا در صورت مجرد بودن؟ چون آزمون دکتری و پایان نامه اش هم دوباره برای خودش هفت خان رستمیه

کلا اگر هدفتون پیشرفت شغلی و تحصیلیه و شخصیتتون طوریه که اگه به اینها نرسید بعدا احساس بدی پیدا میکنین بهتره قبل از ازدواج حداقل تا حدی این مسیرو جلو برده باشین

به به صهبا 

قطعا باید تا دکترا برم چون به قول شما احساس بدی پیدا میکنم .ولی فکر نمی کنم تاهل مانعی برای پیشرفت باشه .مثلا مادر من قدیم که دکتری شو می‌گرفت با دو تا بچه هم زمان هم کار میکرد و شاید احتیاجی هم به اون پول نداشت اما می‌گفت زن باید تو اجتماع باشه .اینا دیگه بستگی به سبک زندگی هر فرد داره و خواستگارا چقدر بتونن با این شرایط کنار بیان

ماشا.. چه مادر با اراده ای دارین. خدا حفظشون کنه

بله غیر ممکن نیست ولی سختتره و طرف مقابل هم باید همراهی کنه

خود من رفتم ب بابام گفتم بابا برام خاستگار داره میاد و من میخواموشوفل کنم😉

بابامم کلی خندید گف خجالت نمیکشی؟

ببین  بگو رک و مستقیم بعد فرار کن  عین من

بستگی دارخ چقد صمیمی باشی با  بابات

صمیمی شو با پدر یا مادرت