خانواده برتر

انشالله به سلامتی

یه سوال

مبارکه به سلامتى اولأ اینکه توقسمت لیدونکى راهنماى شب زفاف براى آقاداماد هاروبخون خیلى کمکتون میکنه اول ازهمه باید درموردش باهم صحبت کنید،حرفهاى شما ونوع عملکردتون خیلى مهمه اول ازهمه تامیتونید صمیمیت ازلحآظ گفتارى رفتاى ایجاد کنید،قربون صدقه اش برید حرفهاى احساسى بهش بگید تو پیام یا تلفنى هرازگآهى جمله هاى س بکارببرید اول ذهنش آماده کنید،خلاصه همه جوره روحأ ارضاش کنید بعدش خب توى روزها وهفته هاى اول دستش بگیرید،نازش کنید،یه دفعه بغلش کنید،بوسش و... هروقت هم خواستید معاشقه داشته باشید،مکانى رو انتخاب کنید ک کسى نباشه و احساس امنیت کنه ازش تعریف کن الکى نه درحدى ک هست،از هیکلش و... باصحبت کردن میتونید تحریکش کنید خیلى ریزتر نمیتونم توضیح بدم

 مجردا لطفا نخونن، دوست ندارم باعث گناه بشم

درسته که مطرح کردن یهویی این موضوع ممکنه برای دخترا ناخوشایند باشه اما فکر نمیکنم دخترا از کم رویی شوهرشون هم خوششون بیاد. مثلا دو ماه دیگه خیلیه برای هیچی نگفتن!!
شما باید روت زیاد باشه، خیلی، اما مراقب احوالات خانمت هم باشی
قدم ب قدم برو جلو اما نه از روی کم رویی، از روی مراعات حیای دخترونه خانمتو کردن
این دو تا فرق داره
اولی رو مخه، دومی شیرین!

همونطور که "نفس" گفتن اول باید دل خانمتو بدست بیاری، اگه از نظر روحی آماده باشه، احساس کنه خیلی دوسش داری، هم خود وجودشو هم چهرشو هم همممه چیشو، خیلی آماده تره برای مراحل بعدی!

اول از بوسه صورت و دست شروع کنید. بعد وقتی تو خلوت کنارش میشینید دستتونو دورش بندازید و تا حد بازوشو مثلا نوازش کنید. کم کم ازش تعریف کنید، افراط نکنید ولی هر چی میگید از ته ته دلتون باشه

می تونید یه بار  تو خلوت بهونه خستگی بیارید و دراز بکشید و کم کم بهش بگید بیاد پیشتون. باهاش حرفای عاشقانه بزنید. صورتشو، دستاشو  و بقیه جاهای غیر خاص رو  نوازش کنید. و حواستون هم به حالش باشه. اگه زیادی داره حول میکنه در همون حدی که پیش رفتین کافیه، در همون حد رو انجام بدین.
فقط پررو باشید یعنی امادگی اینو داشته باشید که اون تا اخرین مرحله رو پذیرا باشه و شما هم ادامه بدین.من که اصلا خوشم نمیاد پسر کم رو تر از دختر باشه! حالا ممکنه یه ماه طول بکشه یا چند ماه. یا حتی کمتر از یه ماه. بستگی به خانمتون داره و شرایطتون که چقدر خلوت داشته باشید.
هر دفعه یکم پیشرفت
خیالش رو هم باید راحت کنید که قرار نیست زودتر از موعد کار نهایی رو بکنید.

یه چیز دیگه... زبون شیرین هم معجزه میکنه فکر میکنم. مثلا اینکه بگید "دوست دارم منو ارضا کنی" با اینکه "دلم برای بدنت تنگ شده" در عمل ممکنه یکی باشن اما اولی بی مزه و ترسناک کجا ،دومی رمانتیک کجا. شیرین تر هم میشه این جمله رو ب کار برد البته!
تو اولین بارهایی که تونستین تا این مراحل پیش برید از این حرفای عاشقانه هم بزنید.

اینکه باهاش جدی در مورد این مسائل حرف بزنید و ازش بخواید که روابطتونو خاص کنید ب نظرم اصلا روش خوبی نیست. زنها دوست دارن اغوا بشن. یه جورایی گولشون بزنین نه رک و مستقیم بهش بگید بیا اونم بگه باشه!

سلام سوالی دارم که ممنون میشم راهنماییم کنید
من و همسرم توی خونه رابطه بسیار صمیمی و خوبی با هم داریم اما جلوی خونواده خودش که می ریم اصلا دیگه به من توجه نمی کنه حتی بهم نگاه نمی کنه و حتی سر سفره بقیه گاهی بهش می گن پیش خانمت بشین..خیلی با خانوادش دو دربایستی داره عقد که بودیم جلوشون خجالت می کشید وقتی می رفتیم بیرون بیاد با من قدم بزنه بعدعروسی حتی وقتی باردار شدم می گفت خجالت می کشم به مامانم بگم روم نمی شه!!!!مامانش چند بار عقد که بودیم با حرفاش بهم فهموند که از روابط سرد ما متعجبه...دیگه پیش خونواده و فامیلش اصلا اعتماد به نفس ندارم  همه فکر می کنن ما همیشه باهم خشک وسرد برخورد می کنیم ما هر دو شکر خدا مدهبی هستیم توی خونه خیلی خوشبختم اما بیرون رفتن با بقیه و فکراشون برام کابوس شده..دوست ندارم بقیه زوجا که می دونم بعضیاشون صمیمیتشون تو خونه به اندازه ما نیست بهم پز صمیمیت و عشق بین خود وهمسرشون رو بدن هرچند من حسود نیستم.دیگه اعتماد به نفس ندارم اقایون خواهشا توی جمع خانماتونو تحویل بگیرید نگران نباشید بهتون نمی گن زن ذلیل...به شوهرم میگم یه کم رعایت می کنه اما دوباره باز جلو خونوادش فکر می کنه من نامحرمشم من نمی گم جلو جمع بچسبه به من چون خودم این کارا رو تو جمعی که مجرد هست قبول ندارماما منو ادم حساب کنه مثل یه دوست عادی 2کلمه ای باهام حرف بزنه..لطفا هم دوستان هم اقای نجفی راهنماییم کنند که چه جوری این مشکلو حل کنم؟؟؟؟
پیشاپیش ممنون از راهنمایی شما همفکران محترم

ممنون میشم بیشتر منو راهنمایی کنید برای شروع چی بگم هی بگم دوست دارم چطوری شروع کنم برای بغل کردنش همین طوری که از خجالت آب میشم یه وقت تو ذوقم میزنه

پسر خوب شما بدون مقاربت هم می تونی ارضا بشی، کافیه خانومت مهارتشو داشته باشه.

من و همسرم مذهبی هستیم و به صورت سنتی آشنا شدیم قبل از عقد هم هیچ حرفی درباره مسایل جنسی نزدیم بعد از عقد که تنها شدیم شروع کرد به لب خوردن و از دو روز بعدش چیزهایی که دوست داشت تو رابطه جنسی رو کم کم گفت و رابطه رو با بغل کردن شروع کرد البته من خودم هم پایه بودم شما هم نگران نباشید اگه طرفتون پایه باشه شما یه چراغ سبز نشون بدی تا آخر بسم الله رو کم کم باهات میاد فقط باید عجله نکنی

به ز :

لطفا آدرس سایت نتظیم خانواده رو بذارین. ممنون.

اینارو نمیخواستی مجردا بخونن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! منکه هرچقد گشتم چیز خاصی نبود!!! واقعا که.گفتم حالا چیا گفتی!!!

مجرد داریم تا مجرد :))

یک مجرد هست که همه اینا رو فوت آبه یکی هم هنوز صفرکیلومتره البته بعید میدونم مجرد صفرکیلومترهم داشته باشیم

ماشالاه  هزار ماشاالاه

پررو  باش  ,  باید  تمکین  کنه  , وظیفه شه  

سلام.من پسرم
راهنمایی به پسرا:

به نظر من موفق ترین مرد تو این شب اونیه که بتونه با حرفاش و رفتاراش دختر رو از این فاز خجالتی بودن دربیاره...مثلا(بعد از نماز شکر و دعا و شستن پا های دختر تو تشت اب)اگه خیلی خجالتی بود اولش با شوخی و چند تا جک دختر رو بخندونه تا کم کم از اون حس یکم بیاد بیرون و یکم خاطره بگین...بعد تم فضا رو یکم رمانتیک کنه...بعد هم اگه دید دختر از اون فضا تقریبا اومد بیرون و حستون این بود که اذیت نمیشه میتونین با بوس و اینا(در حدودی که عباس اقا گفتن) اون شب رو تموم کنین...اگه هم دیدین بازم معذبه برا اینکه اجازه بده بوس کنی یکم تم عاطفی فضا رو به فان تغییر بده.مثلا با یه شعر یا جک یا... برسونین که خیلی دوس دارمتون و دوس دارم ببوسمتون .

پ.ن:به نظرم برا بوس و اینا نیاز نیس اجازه گرفت(چون به نظرم بار احساسیش کم میشه و اون بوسه دیگه کمتر حس رو منتقل میکنه) و سعی کنین خودتون حسش رو بخونین که ایا امادگیش رو به عنوان اولین بار داره یا نه(البته اگه دیدین ناراحت نمیشه و اینا بی هوا و یهویی ببوسین)

پ.ن:به نظرم تو دوران نامزدی به شرط اینکه صیغه محرمیت خونده شده باشه...یکم شیطونیاتون رو کنین که کمتر خجالت بکشین تو این شب...

بعدشم تو این فکر نباشین که چی بگین...اصلا نیاز نیس چند تا جمله کلیشه ای حفظ کنین برا گفتن...حرف خودش میاد(به جز شعر یا جک یا چیزی که فانتزیتونه بهش بگین)

پ.ن:البته قبل از این شب حتی با خودش هم راحت صحبت کنین و قول بدین که فراتر از بوس و لمس و نهایتش بازی با بالاتنه نرین...(قول بدین که مواظب باکرگیش هستین)

یه توصیه هم به دخترا:

اصلا به این شب فکر نکنید و خودتون رو نترسونید تا خودش بیاد...وقتی اومد با هر اندازه استرس و خجالتی که دارین سعی کنین از گفتن اینکه چقد دوسش دارین و اینا به همسرتون لذت ببرین یا خاطراتتون رو بگین...بعد میبینین که چقدخوش گذشت.

ضمنا دخترا هم الان استرس نگیردشون خطبه که خونده بشه یه مهری ازش میفته تو دلتون صمیمی تر میشین.من خودم زیاد از دامادمون خوشم نمیومد ولی سر سفره عقد از اون لحظه ای که خطبه رو خوندن به شدت اندازه داداش بزرگم دوسش دارم حس میکنم اونم داداشمه

 

تازه اطلاعاتتون رو هم ببرین بالا در مورد هر دو جنس...با کتاب... با سایت ها...حتی با خوندن پاسخ هایی که مردا و زنا به همین سوالا میدن...

راهنمایی های(سامان متاهل جنوب)و(نفس)و(خانووم)هم خیلی خوب بودم