خانواده برتر

خدای من خدایی است که قبل از اینکه به دنیا بیایم غذایم را در سینه مادرم آماده کرده و مهر مرا در دلش.

خدای من خدایی است که دو فرشته نگهبان در کودکی برایم قرار داده و همیشه مراقب من است.

خدای من خدایی است که هر وقت دلم تنگ شد به او رجوع کردم با عصبانیت و طلیکاری با او سخن گفتم با نرمی و نوازش آرامم کرد.

خدای من خدایی است که نه تنها مرا غمگین نمی خواهد بلکه شادی من برایش مهم است البته شادی و آزادی که مزاحمتی برای دیگران نداشته باشد.

خدای من خدایی است که در حساس ترین لحظات دست مرا گرفته و هیشه یا ر و یاور من است.

خدای من خدایی است که اگر غریزه ای در درونم قرار داده پاسخش را در بیرون گذاشته : آب ، غذا ، همسر

خدای من خدایی است که در تمام دنیا نظم ، حکمت ، و قدرتش نمایان است.

خدای من خدایی است که تعداد آیات بهشت و جهنمش مساوی است پس هم تو را از گناه میترساند هم به بهشت نوید می دهد.

خدای من خدایی است که اگر قانونی وضع کرده 1400 سال بعد دانشمندان به حکمت آن پی میبرند و شگفت زده می شوند

خدای من خدایی است که نا امیدی را بدترین گناه میداند.

حال اگر خدایی که شما میشناسید فرق میکند مربوط به برداشت اشتباه دیگران از دین است.

عزیزم حتما با انگشتات این مطلب رو تایپ کردی،همین انگشتا رو خدا بهت داده و  خدا خیلی مهربونه چون اگر از یک بنده ناسپاسی کنی حتما با مشت و لگد حقت رو کف دستت میزاره اما خدا ببین چقدر مهربونه که بهت اجازه داده بیای با انگشتایی که خودش بهت داده ازش بد بنویسی.خدا خوب خدایی میکنی ما بنده ها خوب بندگی نمی کنیم.شادی رو به چی می دونی.به رقص مختلط.تا به حال لای قرآن رو باز کردی همون خدایی که ما رو از عاقبت کارهامون بیم میده اینقدر آیه داره که به ما امید بده به ما جرات توبه بده.راهنما ازین بهتر.این همه مبلغ و کتابهای مذهبی و زندگی بزرگان دینی که الان خیلی هاش به صورت فیلم در اومده این ها همه راهنما هستن.چشماتو باز کن عزیزم.الان تلاش شیطان بیشتر از تلاش خود ماست.چی ازش میخاسی که بهت نداده؟؟چی رو ازت گرفته؟؟؟نسبت به اون چیز چقدر مالکیت  داشتی؟؟؟چقدر میدونی داشتن و بودن اون چیز به صلاحته؟؟؟دنیا که نباید به کام باشه.اصلا آسایش و راحتی بنده های خوب خدا تو این دنیا نیست تو اون دنیاست.اینجا ته تهش100سال زنده ایم.تازه اینقدر که شما ناراحتی فک نکنم به 100 برسه.اما زندگی تو اون دنیا ابدیه.هم عذابش هم شادی و آرامشش.خدا بد بنده اشو نمیخاد ما بنده ها با کارامون واسه خودمون بد رو درست می کنیم.تازه اگر اون چیزی که اتفاق میفته از نظر خدا بد باشه.گاهی اوقات دید ما نسبت به یک چیز بده اما اون چیز بد نیست.خدا گفته  و من یتوکل علی الله فهو حسبه

پارسال وقتی از اداره میومدم کیف قاپ کیف منو زد.کل زندگیم توش بود.از شناسنامه بگیر تا برگه آزمایش.همون روز آزمایش داده بودم و کلی هم واسه جواب آزمایشم ناراحت بودم،کیف قاپ که کیفمو  زد گفتم انگار امروز روز بد شناسی منه.بعد از کلی دوندگی از کیفم خبر نشد و مجبور شدم دوباره همه اون مدارک رو المثنی بگیرم.اتفاقا دوباره آزمایش دادم و دیدم جوابش چیز دیگه ست.خب اگه کیف قاپ کیفمو نمیزد من اون آزمایش اشتباه رو پیش دکتر میبردم و کلی افسردگی و داروهای اشتباه و....

ما داریم در حق خدا ظلم میکنیم نه نعوذبالله خدا در حق ما.چقدر توکل صادقانه داشتی؟؟؟چقدر نماز صبح نخونده داری؟؟؟اصلا میدونی خود نماز صبح برای حافظه و هوش و چقدر مفیده.چون اون موقع صبح خواب عمیق میشه و روی ذهن اثر میزاره و بیداری نوعی هوشیاری دوباره ذهنه.رکوع و سجده که کلی واسه درد کمر و دست و پا مفیده.

یکم بیشتر مطالعه کن درباره خدا و پیامبرای خدا.ما الان کاملترین دین رو داریم.دینی که پیامبرای ما در برابر بت پرستها و گوسفند پرستها و حتی یک دوره مجسمه  (آلت زن و مرد) عبادت میشده.اینها رو خودم مطالعه کردم و از استاد ادیانم یاد گرفتم.دین ما ازین صافی ها رد شده.خالص خالصه.اما چون با بی قیدی مخالفه مام میگیم سخته و تلخه.میخایم دنباله رو شیطان بشیم.آخه شیطان میگه نگاه کن،خودارضایی کن،نماز نخون و صبح تخت بخاب،حجاب رو رعایت تکت و خوشگل مث عروسا برو بیرون(حالا یکی هم پیدا بشه ما رو بدزده و ببره دخلمون رو بیاره اونوقت میگیم خدا تو کجایی؟چرا جلوی دزدها رو نگرفتی؟؟ )

با خودت رو راست باش.ببین تو بندگی کردی که خدا خدایی نکرده؟؟؟با خودت چند چندی؟؟؟خدایی که به خاطر آب دادن به سگ از گناه و خطای بندش میگذره مهربون نیست؟؟چقدر تو خلوت و تو جمع گناه کردیم؟؟چقدر پرده دری کردیم؟؟پس دیگه بد کردیم بد نگیم...انصاف داشته باشیم...

خدا مگه تو وجود مقدس حضرت یوسف میل و غریزه جنسی نذاشت،حتی زلیخای بزک کرده رو در مقابلش قرار داد؟؟یوسف چه کرد که شد یوسف پیامبر؟؟

مریم مقدس دختر نبود،میل نداشت،با حکمت و امتحان خدا چه کرد که شد حضرت مریم؟؟

خب منم خیلی شبها گریم می گیره.مثلا همین دیشب.به خدا گفتم ببین چقدر چشمهای منو دوست داری چون خودت بهم دادی دوست داری گریون باشن.پس اگر مصلحت هست حاجتمو بده اگرم نیست منو به مصلحتت آگاه کن که غمگین نباشم.

اگر سوای هست در خدمتم

.من هنوز خدا رو نمیشناسم......کمکم کن بهتر از قبل بشناسمت ای خدا

خدایی که من دارم 

 خدای ایست رحیم و مهربان

خدایی است که در کتابش بار ها و بارها من را به بهشت فرا می خواند 

خدایی است که امیال قدرتمندی را در من می گذارد و راه استفاده درست از ان را به من می آموزد

خدایی است که من را در سخت ترین دوره ی تاریخ به دنیا اورده بهمراه راهنمایی  دین

خدایی است که دین منتخبش دینی است معتدل

دینی است که ظلم در ان جایی ندارد وهمیشه باید به یاد همنوعان بود

خدای من خدایی است که هر لحظه گناهم را می بیند  وآن را میپوشاند و راه توبه را برایم میگشاید

 خدای من خدایی است که هر وقت می بیند که با اشک سر بر بالین میگذارم تمام گناهانم را می بخشد چون او رحمن و رحیم است

اری هر کس از دید خود به دید خود خدایش را تفسیر میکند

اما این کجا و آن کجا !! 

قربونــــــــــت برم خـــــــــــــــــدا

                                      چقــــــــــــــــد غریـــــــــبی رو زمــــــین

عزیزم من دقیقا گرفتم چی میخای بگی

خوب مستقیم بگو این دینو مملکت رو دوس ندارم

خدای همه دینهای دنیا یکیه

لا اکراه فی الدین

در دین هیچ اجباری نیت

ولی یه چیزیو بگم ظلم بعضی از ادما دلیل بر بد بودن خدا نیست

شما میتونی الان خیلی راحت بری یه کشور دیگه و از خدای اونا لذت ببری

البته اینو در نظر بگیر که 99درصد افرادی که از مملکت خارج میشن جاشون توی جهنمه

به خاطر معصیت که میکنن

خدا همیشه یکیه خدای من و شما فرقی نداره

پس سیاست رو با کار خدا قاطی نکن خواهشا

تو خدایی داری ، خدایی که بهت سلامتی ، چشم داد تا ببینی زیبایی های زندگی را

خدایی که بهت پدر ومادر داد ، کسانی که تو رو بیشتر از هرکسی حتی خودت دوست داشت باشن!

خدایی که تو رو توی بهترین زمان ممکن متولد کرد، عصر علم و تکنولوژی تا با خیال راحت بشینی پشت سیستمت و این چرندیات رو درموردش بنویسی !! بدون اینکه تبدیل به سنگ بشی !! بدون اینکه نگران این باشی که الان اگه مثل انسانهای اولیه با چوب و سنگ شکار نکنی شب باید با شکم خالی بگیری بخوابی !!

تو خدایی داری ! خدایی که اونقدر بخشندست که کتابی در اختیار تو گذاشته که هرچند ۱۴۰۰سال پیش نوشته شده ولی با عملکردن به هر خطش یه چراغ توی زندگی برا خودت روشن میکنی ! ولی تو این کارو نمیکنی !

تو خدایی داری! خدایی که به تو این شانس رو داد که بین میلیونها سللول انتخاب بشی، رشد کنی ، متولد بشی ، بزرگ بشی، قدرت تفکرپیدا کنی ولی به خدای خودت فکر نکنی !!

و تو خدایی داری! خدایی که بهش ایمان نداری

در مورد این جملت که نوشته بودی. :

خدایی که من دارم

خدایی است عصبانی

خدایی است که در کتابش بار ها و بارها من را می ترساند و به من هشدار می دهد

....................................

امام علی(ع) :

عبادت کنندگان سه دسته هستند:
گروهی به خاطر رغبت به بهشت خدا را عبادت می کنند، که این عبادت تاجران است.
گروهی از بیم دوزخ خدا را عبادت می کنند که این عبادت بندگان است،
گروهی نیز به خاطر شکر و سپاس از خداوند، او را عبادت می کنند که این عبادت آزادگان است.

هر کس که مرا بشناسد مرا می خواهد...

هرکس که مرا بخواهد مرا می جوید...

هرکس که مرا بجوید مرا می یابد...

هرکس مرا بیابد عاشقم می شود...

هرکس که عاشقم شود عاشقش می شوم...

هرکس که عاشقش شوم اورا می کشم...

پس دیه ی او بر گردن من است...

و من خود دیه ی او هستم...

پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من...

غم گسار و هم نشین و مونس شب های من...

ای شنیده وقت و بی وقت از وجودم ناله ها...

ای فکنده آتشی در جمله ی اجزای من...

با بند بند وجودم درکت می کنم. چون همه ی سال های کودکی و نوجوانی من با همین حال گذشت. هیچکس منو متوجه عشق پروردگارم نکرد. همیشه ترس همیشه یه قلب یخ زده همیشه اضطراب همیشه انزوا و همیشه یه ذهن پر از سوال های بی جواب... و فقط گاهی شادی... فقط گاهی...

اما بالاخره اون خودش منو متوجه کرد که چقد گرم در آغوشم گرفته و چقد دوستم داره و چقد به من نزدیکه و به من فهموند که جواب همه ی سوال های آزاردهنده ی ذهنم که از من یه موجود مضطرب و عصبی و پریشان و غمگین ساخته بود فقط و فقط یک کلمه ست... عشق در یک کلام...

و من پر از آرامش و رضایت و حال خوش شدم ... و حتی بدترین شرایط و مشکلاتی هم که برام پیش اومد نتونست این حال خوبو ازم بگیره... از منی که قبلا حتی در آرامش ناآرام بودم..

و من شادی رو با تمام وجود احساس کردم...

و من فهمیدم که هیچکسو به اندازه ی اون دوست ندارم...

فهمیدم که اونو میشه همیشه با لبخند و مهربانی تصور کرد... نه با خشم ...

فهمیدم یک عمر فقط در جستجوی خودش بودم و خودم نمی دونستم... دربه در دنبال کسی می گشتم که همیشه در کنارم بود و من بدون اون آواره و داغون بودم...

حالا خدایی که من می شناسم خودش یه عاشقه... و دلیل همه ی کاراشم عشقشه...

حتی اونجاها که درد میده... رنج میده...غم میده...

اگه به همه ی این ها درست نگاه کنی تهش پرورگار مهربونتو میبینی...

اون بدجوری چشم به راه و منتظر من و تو و همه ی بنده هاشه به خودش قسم...

خودش گفته:اگر بنده ی من می دانست که چقدر مشتاق اویم با تمام وجود به سمتم می آمد.

حسبی الله نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

خودمون نمی دونیم که کیو داریم...

بابا به خدا اون عاشقمونه و ماهم عاشقشیم و خودمون خبر نداریم و فقط درجات عشق آدم هاست که باهم متفاوته

دنبال کسی می گردی که دوست داشته باشه؟

دنبال کسی می گردی که تو رو درک کنه و بهت مهر بورزه؟

دنبال کسی می گردی که از خوبی ها و زیبایی ها حرف بزنه و بهت آرامش و دلگرمی بده؟

دنبال کسی می گردی که هر لحظه بیدار باشه و هروقت بخوایش با همه ی محبتش با همه ی داناییش و با همه ی تواناییش کنارت باشه و بهت بگه که من هستم تو خیالت راحت باشه و همه چیز رو به من بسپار؟

جز اون دنبال کی می گردی پس؟به خدا خودشه... خود خودشه...

فراموش کن خدایی رو که یک عمر فقط با بهشت و جهنمش بهمون معرفیش کردن و فقط مارو ازش ترسوندن...

فکر می کنی اگه رنجت نمیداد از آسایشت لذت می بردی؟

اگه غمت نمیداد از شادی هات لذت می بردی ؟ اصلا می فهمیدی شادی به چی میگن؟

اگه دردت نمیداد از بی دردی لذت می بردی؟

اصلا اونطوری از زندگی چی می فهمیدی؟ پس تکلیف عشقی که بالاترین نعمت پرورزگارته و اکسیریه که خاک رو زر می کنه چی میشد؟

نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست...

عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد...

آخرین حرفم اینه که خدای مهربونتو با لبخند تصور کن...

یا رفیق من لا رفیق له... 

رابطه تو باهاش محبت آمیز و پر از احساس خوب کن و اون رابطه ی سرد و معامله گرانه و ترسناک رو برای همیشه فراموش کن...

اون کسیه که اگه باتمام وجودت عاشقش بشی و خودتو با خیال راحت تو آغوشش بندازی جز خیر نصیبت نمیشه...

فک می کنی چرا خودش تو قرآنش میگه که مومنان حقیقی نه اندوهگین می شوند و نه از چیزی می ترسن؟

چون مومن می دونه که کی پشتشه.ترس و غم کدومه پس

اون غمی که شما ازش می نالی اسباب کاسبی یه عده ست که من و تورو به این حال و روز میندازن...

خودتو بهش بسپار...اونوقت رها میشی از بند همه ی این خیالات و ناکامی ها...

و یک توصیه : کتاب تفکر زائد تالیف محمد جعفر مصفا رو به هیچ وجه از دست نده و دیوان شمس مولانا رو هم زیاد بخون...

در پناه حق...

من الان متوجه شدم حدیثی که نوشتم کامل نیست، در ادامه این حدیث درمورد عبادت ازادگان اومده: که این عبادت برترین عبادت هاست.

شما تا وقتی که برای فرار از جهنم عبادت کنی نمیتونی تاثیرش رو خیلی توی زندگیت ببینی، نمیگم بی فایدست ولی بهترش اینه که خدا رو بشناسی و بخاطر خدا بودنش بپرستیش نه به خاطر اینکه زورش زیاده و هربلایی که خواست سرت میاره !!

خدا رو مثل یه ازاده ستایش کن نه مثل یک بنده(برده)

**** **** *** *** ***** **** *** *** ** *** ***  

*********************************

  ***** *** ** **** ** *** **** ***** *****

*** ** *** ******** *****

*** *** *** ** **** ***** *****

*** *** *** **** *** ** ** ****

** **** *** * **** *** ** ** ** **** ***** ****** ***** *** ** **** ** *** ****** ** **** ***** ** **** ****

*** ** **** ***** *** *** ** **** *** *** *** ***** **** ****** ****

******* *** *** ** ** ******* *** **** ******** *** **** ***** ***** ****** ** *** *** *** ***** **** **** ******* ** *** **** ** ** **** ** **** * *** ** ** **** *** **** ***** ****

*** **** ****

قبلا هم گفتم ابن ملجم لعین 40 سال نماز شب خوند و حر بن ریاحی اولین کسی بود که تو صحرای کربلا آب رو به روی امام حسین (ع) بست و چشمهای شیعه رو گریون کرد.ببینیم حر چه کرد که شد حر؟؟ابن ملجم چه کرد که 40 سال نماز شبش هیچ شد؟؟؟

برادر من از سپاه شیطان بیا بیرون.همون توکل رو قوی کن.سعی کن از ته دلت به خدا توجه کنی و توبه واقعی کنی.استغفار زیاد کن.

مشکلتون اینه که خدای شما خدای زمانها،آرزوها،دنیای شماست،خدا را به خاطر خداییش ................