سلام
من مطلقه هستم، 22 ساله ، علت طلاقم عدم تفاهم فکری و اعتقادی با شوهرم بود . خلاصه بگم الان خواستگاری دارم که قبلا ازدواج نکرده از نظر مالی خوبه ، خونه و ماشین داره و یه مغازه بالاشهر ولی ظاهرش اصلا مورد قبولم نیست .
من خودم به ظاهر اهمیت چندانی نمیدم ولی این بیش از حد زشت بود من باهاش صحبتی نداشتم و ردش کردم ولی خونوادم میگن یه بار باهاش صحبت کن شاید نظرت عوض شه ولی وقتی ظاهرش به دلم نمیشینه چیکار کنم ؟
حالا تو این گیر و دار دختر خالم گفته اگه شما اقا پسر و نپسندیدین ما دو مورد براش سراغ داریم .وقتی ظاهری به این قضیه نگاه میکنی میگه اره کار مثبتیه تو امر خیر شریک میشی .
ولی چرا به عواقبش توجه نمیکنن اونا با این کارشون باعث میشن من تو تصمیمم سست بشم یا بعدا اگه با اون دو تا دختر ازدواج کنن برن خوشبخت بشن هی تو سر من بزنن که نگاه تو قبول نکردی چقد طرف خوشبخت شده .
الانم به مامانم گفتم چرا برای خواستگارای بقیه از این حرفا نمیزنن نوبت من میشه از این اداها در میارن . اونم گفت من میگم اونا فکر نکنم بیان خواستگاری اونا که .
بعدم گفتم اگه برن خوشبخت بشن هی تو سر من بزنن بعد مامانم گف غصه نخور چیزی نمیگم اصلا ولی اگه نگه من عذاب وجدان میگیرم که جلو کار خیر و گرفتم .
الانم سه راه بیشتر ندارم ؛
یا جواب رد بدیم و اون دخترا رو هم معرفی نکنیم که خیلی راه خوب و اسونیه ولی عذاب وجدان میگیرم که نمیدونم این عذاب وجدان درسته یا نه . یا جواب رد بدیم و دخترا رو معرفی کنیم که بعدا خوشبخت شدن من حسرت میخورم.
راه سوم بهشون بگم یه بار باهاش صحبت کنم شاید نظرم عوض شه که اگه نشد بعدا پشیمون نشم از اینکه که صحبت نکرده ردش کردم که این راه خیلی برام سخته میخوام از تجربیاتتون استفاده کنم .
مرسی
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ← ازدواج زنان مطلقه یا بیوه (۷۷ مطلب مشابه)
- ۲۱۳۳ بازدید توسط ۱۵۷۸ نفر
- چهارشنبه ۲۹ دی ۹۵ - ۲۲:۰۰