خانواده برتر

دوست عزیز همه مشکل دارن. اتفاقاً در ادبیات دینی ما هر کسی مومن تر باشه خدا هم بلا و مشکلات براش میاره.
بهتره پستی رو که قبلاً نوشتم بخونید از اینجا پست شماره 7501 با عنوان «چرا هر چی مشکله برا ما باشه»
نکته ی بعد اینه که قرار نیست خدا نوکر بنده و شما باشه هر چی گفتیم بگه چشم و دنیا بر وفق مرادمون باشه.

سلام عزیزم خیلی متاسم بخاطر اوضاعی که پیش اومده
هموونطوری که خودت گفتی این حرفا رو زدی که یکم آروم شی
شما قلب پاک و دل ریوفی داشتی و داری یکم با خودت خلوت کن. با خدا حرف بزن
الا بذکرالله تطمین القلوب

دوست عزیزم. کاملا درکت میکنم. ما تو شرایط شما نبوده و نیستیم و در نتیجه درباره شما هیچ قضاوتی نمیکنم. شاید هم کاملا حق با شما باشه. میتونم یه مشاور خوب تو تلگرام بهتون معرفی کنم. ایشون بسیار با تجربه هستند و کاملا حرفاتون رو می شوند و سپس راهکار مناسب رو میدن. اصلا هم از این آدم هایی نیستن که حرف از بهشت و جهنم میزنن و آدم رو محکوم بکنن. کاملا منطقی و به شیوه خودتون، بهتون میگه چطوری با خدا حرف بزنید. 

خدای تو رو نمیدونم اما خدای من دوست منه،عشقه منه،بهم رنج میده اما مرهم هم میده،تنهام نمیزاره و وقتی عمیقا صداش میزنم جوابمو میده ،خیلی مهربون و دوس داشتنیه،نمیدونم اگه نداشتمش چطور باید زندگی رو تحمل میکردم ،بنده خوبی نبودم براش اما اون خدای خوبی بود برای من و هست.

حق داری گاهی آدم کم میاره،یادم میاد چند ماه باهاش قهر کردم خیلی حالم بد بود ،اما بعدش بازم پریدم بغل خدا و آروم گرفتم

سلام

دوست من, اصلا دلم نمیخواد نصیحت کنم یا دلداری بدم.  فقط میخوام بهت بگم که هنوز کلی از زندگیت باقی مونده و نمیشه قضاوت کرد.
کارای خدا اینجوریه دیگه.  تا یه وقتی فقط به در بسته میخوری و حس میکنی خدا فراموشت کرده اما این درا تا یه وقتی بسته اند.  اگه تصمیمات درست بگیری و با فکرای غلط به خودت آسیب نرسونی بعد از یه مدت شاید چند سال شرایط عوض میشه.  یه روز میبینی درها باز شده.
اینا رو توی زندگی خودم و بقیه زیاد دیدم. زیاد.  خیلی زیاد.

الان عصبانی باش.  حق داری.  اینقدر عصبانی باش و داد بزن که خالی بشی . اما اگه سکوت کنی و بریزی توی خودت و نقشه بکشی که با خودت و با دنیا لج کنی فقط به ضررت میشه. تا اینجای زندگیت یه سری چیزا بوده.  بدیش گناه تو نبوده.  مواظب باش ازینجا به بعد زندگیت رو خودت خراب نکنی.

یه چیز رو با تمام قلبم تجربه کردم.  گاهی خدا وایمیسه یه گوشه و کاری نمیکنه و فقط به تو نگاه میکنه.  میخواد ببینه واکنشت چیه؟  چه تصمیمی میگیری؟  میخواد بفهمه عیارت چنده؟  البته اون که دانای مطلقه.  شاید میخواد عیار ما رو به خودمون ثابت کنه.
آدما توی خوش خوشان که جنمشون معلوم نمیشه.  توی سختی معلوم میشه.

خدا همیشه با عشق به ما نگاه میکنه.  حتی وقتی داریم له میشیم. خودش گفته اگر مردم میفهمیدند عشق من به اونها چقدره؛ همون لحظه میمردند.  اما عشق همش توی راحتی معنی نمیشه.

به نظر من رابطه تو با خدا تغییر بده.  اونجوری بندش باش که دلت میخواد.  بشین باهاش یه جوری حرف بزن که انگار نشسته جلوت داره نگات میکنه.  خداتو خودت برای خودت بشناس نه اون خدایی که توی مدرسه یادمون دادند.  خدات عزیز ترین دوستت باشه که هروقت خواستی بشینی با زبون خودت با اصطلاحات خودت باش حرف بزنی.

من از وقتی این کار رو میکنم زندگیم عوض شده.  خدامو با قلب خودم حسش کردم نه با حرفایی که تاحالا یادم دادند.

باور کن که خدا الان پیشته.  باور کن داره نگات میکنه.  باور کن که نوازشت میکنه.  آرامشی که حس حضور خدا به آدم میده با هیچ چیز قابل مقایسه نیست.  اما حضورش رو باید به روش و شیوه ی خودت بفهمی نه به روش کتاب دینی ها.

شما با خدا قصد معامله داشتین

متاسفانه این یک حقیقته که خدا بعضی بنده هاشو دوست نداره و اونها رو زیر دست یک عده دیگه خوارو ذلیل  میکنه اما خب بالاخره اون خداست و ما هم فقط باید تسلیم شیم کاری ازمون ساخته نیس

منم عین تو هستم جواب کارای پدرمو ما میدیم برو خداتوشکر کن طلاق بابا ومامان چیزی نیس جای من بودی چی میگفتی.گاهی وقتا دیگه نمیکشم میزنم زیر گریه ولی اخرش حالم خوب میشه که یکی دارم حرفامو می شنوه اروم میگیرم اونوقته هیچی واسم مهم نمیشه رو میکنم به خدا میگم خدایا هرچی توصلاح میدونی توخدامی بهتراز هرکس صلاح منو میدونی واقعا اگه با خدا درددل نکنم با این همه مشکلات دق میکنم 

بنده های بهتر بیشتر مورد امتحان قرار میگیرن

ببین من معمولا زیاد کامنت نمی‌ذارم دوست خوب من
البته من در شرایط شما نیستم ولی بذار اینو خیلی خلاصه بگم لطفا خیلی بهش فکر کن:
این جا دقیقا جایی هست که تو باید بیشتر بری سمت خدا
اگه خدا بهت آسایش و راحتی بده و بعد بخوای بری سمتش که هنر نکردی
وقتی «هنر» کردی که خدا بهت سخت بگیره و تو باز هم بری سمتش.
منم توی زندگی‌م دچار یه مشکلی شدم و تصمیم داشتم اعتقاداتم و دین و نماز و ... بذارم کنار، ولی خیلی اتفاقی با یک نفر صحبت کردم بهم گفت وقتی هنر کردی که خدا بهت هیچ چیزی نده خیلی ببخشید پدرتو در بیاره و تو باز بری سمتش. اون دنیا بهش میگی خدایا ببین من باز هم اومدم سمت تو.. و این میشه که برای خدا خیلی عزیز میشی... این حرفش خیلی روی من تاثیر داشت، البته من خیلی خلاصه گفتم..
من به این نتیجه رسیدم که توی سخت‌ترین شرایط و جایی که حس می‌کنی خدا رهات کرده، دقیقا جایی هست که باید بیشتر بری سمتش

ببین داداش/خواهر من، پس امام حسین (ع) چی بگه که فرزند شش ماهه‌ش روی دست‌هاش تیر خورد و گفت خدایا راضی‌ام به رضای تو...

به خدا بگو خدایا هر کاری دوست داری باهام بکن ولی من تو رو رها نمی‌کنم، بعد ببین چقدر سمت خدا رفتن لذت‌بخش خواهد بود..
این که خدا بهت رفاه بده و مشکلاتت رو حل کنه و تو هم بری سمتش حداقل از نظر من خیلی ارزش نداره.

خوب کاری میکنی آدم باید به خودش تکیه کنه روی پای خودش وایسه منتظر نباشه خدا از آسمون واسش کمک بفرسته

الان خداچیکار کنه که پدر و مادر شما با هم اختلاف داشتن؟! 

سلام مشکل اصلی همون جایی بود که تو این کار هارو انجام میدادی فقط به خاطر اینکه خدا کمکت کنه یعنی از خدا طلبکار بودی و انتظاز داشتی خدا یکی رو بفرسته که مشکلتو حل کنه خودت هم میدونی که اگه نماز بخونی یا نخونی واسه خدا فرقی نمیکنه ولی قطعا واسه تو فرق میکنه درباره اینکه گفتی خدا منو زیر پاهاش له کرد هم میگم که مطمئن باش یه حکمتی داشته که این اتفاقات واست افتاده

منم 10ساله چیزیو از خدا میخوام چندین بار تا یک قدمیش رسیدم ولی بازم نشده

صلوات زیاد بفرست و بدون اگر میخوای رستگار بشی لا اله  الا الله را زیاد تکرار کن.

ببین این یک امتحان اللهی هست سعی کن إز اون سربلند بیرون بیای چون میگن خدا هرچه ادمارو بیشتر دوستداشته باشه بهشون سختی میده 

با سلام 

سلام دوست عزیزم...

اینجوری نمیشه که با هر سختی  دنیا آدم اعتقاداتش وا بده . این کارات فقط از سر لج بازیه . سختی های دنیا برای همه است منتاها کم و زیاد داره . من پیشنهادم به شما دین شناسی از روی قرانه . اگه دین رو از قران مطالعه(ترجمه قران) کردی و فهمیدی قدمت استوار میشه والا با هر سختی کوچک و بزرگ متلاشی میشی و به بی راهه میری . 

درسته با مشکلات زیادی دسته و پنجه نرم میکنید ولی انسان که نمیتونه جای خدا تصمیم بگیره......خدا که نیازی به این عبادت ها نداره....این انسانه که باید خودشو به خالق خودش نزدیک کنه.......با خدا هم نمیشه به قصد معامله راز و نیاز کرد و نماز خوند.......چیزی که از حرفات درک کردم این بود که خیلی دلت پاکه......قدر خودتو بدون......همه ما فقط یبار زندگی میکنیم.......میدونم و درک میکنم ضربه عاطفی ناشی از طلاق خوردی ولی زندگی همیشه همینجور نمیمونه.......امیدوار به اینده باش و سعی کن خودتو سرگرم چیزی بکنی......مطمئن باش خدا دوستت داره........فقط یادت باشه عبادت فقطوفقط واسه رضای خدا،،؛نه واسه معامله با خدا........من خودم یه چیزی رو واقعا درک کردم:روز قیامت هیچ انسانی نمیتونه استغفرالله یخه خدا بگیره و از خدا طلبکار باشه.......اگه قرار باشه همه ماها خدا رو بذاریم تو منگنه که اگه حاجتمو ندی یا اگه واسم مشکل پیش بیاد من دیگه نمازمو نمیخونم،که دیگه دنیا چی معنی میده!!!!......خدا خیر و صلاح همه مارو بهتر میدونه........مطمئن باش بدتر از تو هم هستن که اگه اوضاع اونارو ببینی خدارو روزی هزاربار شکر میکنی که مثل اونا نیستی......یکم تو نت سرچ کن:انواع بیماری های لاعلاج مادرزادی روحی و جسمی.......خدای نکرده اگه ماها که به هیچکدام از این دردا دچارنیستیم مثلا ناقص بودیم میخواستیم کیو مقصر بدونیم؟؟!!اونوقت چی؟!.....ببینید خلاصه بگم شکر نعمت ها و ترس از خدا تو همه امور زندگی انسان رو به کمال میرسونه و عاقبت بخیر میشه،مطمئن باشین........موفق باشین

سلام

به بهمن 

مشخصه که دل پاکی داری و اهل نماز و روزه هستی و با یه دل پر این پست رو نوشتی.
من نمیخوام نصحیتت کنم که نه نمازت رو ترک نکن چون یه موقع  هایی هست که آدم با خدا قهر میکنه و چند روز بی خیال نماز و دعا و ... میشه اما بعد قهرش آنچنان دلش واسه خدا تنگ میشه و پشیمان به سوی خدا برمیگرده و تازه متوجه میشه که این خدا نیست که به نماز و روزه ما احتیاج داره بلکه این ماییم که نیاز داریم با یه قدرت برتر و مهربان که هر کاری ازش ساخته است، درد دل کنیم.

یه دوست اهل دلی دارم که زندگیش سراسر مشکلات است یعنی مشکلات واقعا سخت اما فرد با ایمانیه. خودش میگه گاهی با خدا دعوام میشه و باهاش قهر میکنم اما بعدش دست از پا درازتر بر میگردم به آغوشش. میگه خدا هم به این لوس بازی های من عادت داره.اونقدر با خدا صمیمی حرف میزنه که آدم حسودیش میشه.

 بعدشم عزیز من مشکل ما آدمها اینه که هر اتفاقی که در دنیای مادی میفته ما میندازیم گردن خدا!!! عزیز من به این مساله دقت کن کن که آخه در شان و عظمت خدا نیست که بیاد باعث جدایی پدر و مادر تو بشه و تو رو توی سختی بندازه. خدا به انسان اختیار عمل و تصمیم داده و این خود آدمها هستند که زندگی خودشونو و دیگران رو با اعمال نسنجیده خودشون به گند میکشن.

یکی میگفت خدا جهنم رو خلق نکرده که بعدش بنده هاشو ببره توش بسوزونه بلکه این خود بنده ها هستند که با اعمال زشتشون جهنم رو خلق میکنن.وگرنه خدا برای بنده هاش فقط خیر و خوبی رو میخواد

کاش میتونیستیم محبت خدا به خودمون رو درک کنیم .یه حدیث قدسی هست که خدا میگه اگر بنده های گنهکارام میدونستن که چقدر من به اونها مشتاق هستم، درجا جان میدادن

موفق باشی .التماس دعا

من اون روز اعصابم خورد بود نماز نخوندم ولی نمیدونم چی شد اعصابم داغون میشد شروع کردم خوندن بهتر شدم  راحت شدم
من علاوه بر اون مشکل خیلی خیلی مشکل دیگه داشتم که اونا قابل گفتن نیست چه کار کنم زندگیه باید تحمل کرد
خدا بزرگه

متنت فوق العاده بود به خصوص شخن خدا در قرآن.

دوست عزیز،یه زمانی وقتی از کنار آدما رد می شدم، تصور می کردم که این دیگه خوشبخت عالمه و هیچچچ مشکلی نداره. اما از وقتی با آدما هم کلام شدم، فهمیدم که هیچ آدم بی مشکلی وجود نداره. هر کسی یه خلایی تو زندگیش داره و به نوعی داره آزمایش میشه . یکی با فقر یکی با بچه معلول یکی با بیماری.اما نمیتونی سفره دلتو پیش همه باز کنی.ممکنه ازت سو استفاده کنه. 

اگر طبق منطق شما نماز اوضاع همه رو عالی میکرد الان7 ملیارد نفر همه گرفتار نماز خوندن بودن ...

مثل همیشه عالی نوشتین 

سلام. گفتم الهی، آخر این همه سختی؟! چرا؟! گفت: ان مع العسر یسرا، قطعا به دنبال هر سختی آسانیست.گفتم: واقعا؟! گفت: فان مع العسر یسرا، حتما به دنبال هر سختی آسانیست.گفتم: دیگر خسته شده ام! گفت: لاتفنطوا من رحمت الله، از رحمت من ناامید نشو.گفتم: انگار مرا از یاد برده ای! گفت: اذکرونی اذکرکم، مرا یاد کن تا تو را یاد کنم.گفتم: این همه صبوری، تا کی؟! گفت: و ما یدریک لعل الساعه تکون قریبا، تو چه میدانی، شاید موعدش نزدیک باشد.انی اعلم ما لا تعلمون، من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید. گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، تا آن زمان چه کنم؟! گفت: و اتبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله، آنچه را که گفتم گوش کن و صبرکن ببین چه حکم می کنم.ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک، خدایا، آخر من غیر از تو کسی را ندارم، گفت: الیس الله بکاف عبده، من نیز برای تو کافی هستم.اما درمور دردهایی که کشیدید: کلام مولا: خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه می کند و اقسام کوششها و مجاهدتها جلوی پای آنها می گذارد.تکالیفی گوناگون بر خلاف طبع آسایش طلب آنها مقرر می دارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود و نفوسشان عادت کند به عبودیت خدا و این وسیله ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت و عنایت پروردگار به روی آنها گشوده شود. و در آخر: گاهی گمان نمی کنی، ولی نمی شود، گاهی نمی شود که نمی شود، گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است، گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود.گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست، گاهی تمام شهر گدای تو می شود. متن "بانو پرستش" رو با آرامش و دقت بخونید، مطمئن باشید حال خوبی بهتون دست میده. "بانو پرستش: احسنت به شما خواهر عزیز و فهمیده ی خودم.متنتون بی نظیر بود". دوست عزیز: از خداوند رحمان چیزی رو براتون آرزو می کنم که جز خدا، در باور هیچکس نگنجد.صبور باشید و امیدوار، تا معجزه ی زیبایی رو که خداوند رحمان وعده داده، در زمان مناسب براتون اتفاق بیفته.فراوان دیدم کسانی رو که همدرد شما بودند و روزگار سختی رو سپری کردند، اما به یکباره و در زمان مقرر، به پاداش ایمان و امید و صبر و توکل، چنان آسایش و موهبتی از جانب پروردگار به اونها هدیه شد، که برای کسی قابل باور نیست. یا حق.

وقتی میگم عقلانیت حلقه مفقودی تربیتی در ایران هست ملت بهشون برمیخوره
شما عاقلانه به مسائل نگاه کن
غیر منطقی بچه بره مدرسه بیاد بگه معلم حق نداره از ما امتحان بگیره
این میشه حرف زور
بابا همه ما باید آزمایش بشیم تا اول خودمون بشناسیم دوم استعداهامون مشخص بشه
سوم رشد کنیم

حالا یکی با سختی ازمایش میشه
یکی با نعمت
اما هردو باید آزمایش بشوند

باید دید چطوری تو این مساله را مدیریت می کنی
خب شما پدر ومادرت طلاق گرفتن مگه تنها کسی که تو ایران طلاق گرفته پدر ومادر تو بودن خب برو ببین اونا چطوری مدیریت کردن تو هم مدیریت کن

بعد شاید یکی یک سختی داشته باشه هزار نعمت اما چون بنده های ناشکری هستیم فقط روی معایب و و مشکلات زوم می کنیم اما حاضر نیستیم دقیقه ای روی داشته هامون زوم کنید همیشه خدا داریم روی نداشته ها تاکید می کنیم و مینالیم
همه ما انتظار بهترین ها را داریم همه ما هم میگیم خدایا امتحان ممنوع
بعد ادعای ایمان هم می کنیم بابا خشک و خالی که به کسی مدرک نمیدن باید امتحان بده

خدا هم مثل مردم ایران پارتی بازی نداره همه را امتحان می کنید و مورد آزمایش قرار میده
ببینه ما چیکاره ایم

به خانم دکتر آشنای ما نعمت تحصیل در پزشکی میده شغل همسر پسر بهترین امکانات
اما این خانم دکتر داستان ما به جای استفاده از این نعمت ها و گرفتن دست و بال ملت میشه پول پرست و در برابر درخواست بنده خدایی که میره میگه خانم شما که پزشکید دست و بالتون باز شکر خدا به من مبلغ دویست هزار تومان بدید من آخر عمری از سفر کربلا باز نمونم اما یک الم شنگی این دکتر در میاره که طرف میگه ...خوردم
فکر کن اگر این فقیر میومد در خونه ما بهش دویست تومن میدادیم منتهی ما دیر فهمیدیم
خداوند هم گفت خب شما مثل اینکه لیاقت نعمت ندارید شوهر این خانم دکتر که اون پزشک بود در سن 48سالگی بر اثر تومور مغزی دار فانی را وداغ گفت

کلا این خانم از کسی که از پیدا و پنهانش خبر داشت خیری به کسی نرسوند
حالا اگه این خانم دکتر بگه دیگه نماز نمیخونم خدایا جرا اینحوری خدایا من چرا بدبختم که تواین سن بیوه شدم با سه تا پسر
و..
شما جای خدا باشی چیکار می کنی

کسی باید از خداوند انتظار داشته باشه که براش خلیفه الله باشه
طرف فقیر بهش میگن صدقه بده تا خدا بهت بده میگه من ندارم میگیم آقا شما 10تا تک تومنی بنداز صدقه تا در عمل ایمانت اثبات بشه
بعد انتظار از خدا داشته باش

دختر تادیروز شوهر نمی کرد کلی عز والتماس حالا خدا بهش فرصتی داد ازدواج کرد دیگه خدا را بنده نیست

پسر تا دیروز شغل نداشت بیکار بود الان شاغل شده نه تنها دست کسی نگرفته بلکه هرکی هم می بینه بیکار مسخرش می کنه

پس ببنید برای خدا چه بنده ای بودید که ازش توقع دارید

چرا باید مثل رفیق من باشید که در خونه خدا را ول نکنه کلی حرم و دعا و روزه بعد که استخدام رسمی شد همه چی بذاره کنار
چرا باید مثل دوست خواهر من باشید که هنوز ازدواج نکرده بیادبه خواهرمن موقع مجردیش متلک بگه که بهتر فلانی با درس خودش سرگرم کنه

نماز خوندن تو هیچ سودی برای خدا نداره
نماز فقط یک خاصیت داره وادارت می کنه سجده کنی تا غروری نداشته باشی
اگر جلوی خدا به سحده افتادی
اون وقت غرورت شکسته میشه


شما را نمی گم ولی خدا شاهده خیلی از ما مصداق این هستیم که خدا خر دیده شاخش نداده
بابا طرف به کوچکترین جایی میرسه هار میشه
پس به خدا باید حق بدیم که بر اساس ظرفیت آدما بهشون نعمت بده

شما هم پدر ومادرت طلاق گرفته بهتر که ببینی از این فرصت چه استفاده ای میتونی بکنی
تو میگی از 8سالگی خرده شدیم من میگم این نعمتی بوده که تو پخته بشی
و دست بقیه را بگیری

مثلا چون خودم سرباز بودم اگر تو خیابون سربازی ببینم حتما تا مقصد بدون اینکه بخوام چشم داشتی داشته باشم میرسونمش چون خودم سرباز بودم درک می کنم اما زمانی که ما سرباز بودیم طرف مثل گوسفند سرش از تو ماشین میورد بیرون به سرباز میگفت آشخور البته ما چون برگ جریمه داشتیم کسی جرات نمی کرد خخخخ

مثلا امروز بنده سختی های مجردی را درک می کنم
اگر روزی متاهل شدم هرکاری از دستم بربیاد برای مجردها انجام میدم
نه اینکه تا ازدواج کردم به بقیه بگم ترشیده از این بی فرهنگی هایی که در جامعه ما دیده میشه

یا اگر طرف وضع مالی خوبی نداشته حالا که وضعش خوب شده نباید افسار گسیخته بشه باید دست فقرا بگیره چون روزکاری خودش فقیر بوده

شما بچه طلاقی سعی کن با تلاش و توکل این مساله را حل کنید فردا هم که به جایی رسیدی هر کاری از دستت برای جلوگیری از طلاق میاد انجام بده و اگر بچه طلاق دیدی اون رفتاری که با تو داشتن با بقیه نداشته باش

خلاصه دنیا دنیای آزمایش و امتحان هست مهم اینه که چطوری این مساله را مدیریت کنیم

  من    نگاهم با جامعه  با خیلی ها تفاوت داره  من  چیزی که  درک نکنم انجام نمیدم

عزیزم تو انگار نمیدونی قضیه چیه هااا

بانو پرستش عالی بود پیام تون

سلام .

سلام. صاحب پست منم ازت معذرت میخوام که کامنت نامربوط میذارم. ولی جای دیگه ای نیست که کامنتم دیگه بشه.

به سوال کننده

سلام به همگی 

درسته ولی سعی کن تو بدترین شرایطم خدارو فراموش نکنی من تو زندگی درد و رنجای خیلی زیادی کشیدم که اگه بخوام بگم یه رمان صد صفحه ای یا بیشتر میشه.

سلام دوست عزیز
داستان آرتور اش خوندید
یه وقتایی اگه 10 ساعتم حرف بزنیم فایده ای نداره ولی وقتی سرگذشت دیگران و انسانهایی که به خاطر قلب بزرگ و روح با عظمتشون افسانه های تاریخ لقب گرفتن میخونی زندگیت زیرو رو میشه خیلی چیزهارو میفهمی که قبلا از فهمش عاجز بودی
یکی از افسانه های تاریخ " آرتور اش "

او از بهترین تنیسورهای جهان بود که سه بار مسابقات بزرگ جهانی تنیس، مشهور به گرنداسلم، را برد. هنگامی که برای جراحی قلب خود به بیمارستان رفته بود با سهل انگاری پرستاران با تزریق خون آلوده به بیماری ایدز مبتلا شد .
یکی از دوستداران آرتور اش در نامه اش نوشته بود :
چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟
آرتور اش در پاسخ این نامه چنین نوشت :
...وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که " خدایا چرا من؟"
 امروز وقتی که از این بیماری لاعلاج درد می کشم باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم : "خدایا چرا من؟"

به متاهل و متعهد

🔊 اگه  با نماز و روزه دعاهامون قبول نشد، حداقل تو باتلاق گناه هم غرق نشدیم

سلام...

به دختر بختیاری
نماز وسیله معامله نیست
نماز برای جلوگیری از غرور و خودپسندی هست

بعد ما نمیتونیم وقتی دعا می کنیم بگیم خدایا اون چیزی که دلم میخواد نصیبم کن
خدا میگه اون چیزی که به صلاحت هست بهت میدم
پس ما نمیتونیم هی ادا و اطوار دربیاریم هی فانتزی فکر کنیم بعد بگیم خدایا چرا اینجوری نمیشه
چرا من حاجت روا نمیشم

البته حرفم کلی بود خطاب به شما تنها نبود

---

به ریحان
خواهر من
هیچوقت به یک مرد نگو گریه کن تا سبک بشی
وقتی مردی نیاز به محبت و عاطفه دارد باید محبت و عواطف مردونه بهش بدی
پس بهتر اگر خواستی به پدرت محبت کنی محبت مردونه براش انجام بدی
محبت مردونه چطوری هست
وقتی مردی تو مشکلات هست نیاز به پشتوانه عاطفی داره اینجور مواقع زن باید مانند مربی بوکسور که میفته گوشه رینگ تهییجش می کنه بهش روحیه میده که پاشو برو میدون همین کار کنه

---

به بانو پرستش
اینقدر که ایرانی ها از مطالب امیدوار کننده مثل آیات قرآن وفال حافظ کیف می کنند به همون اندازه از واقعیت ها فرار میکنند
به همین دلیل وقتی حرفی از امید میزنی خیلی ذوق می کنند اما از این مطالب امیدوارکننده تو فضای فانتزی خودشون استفاده می کنند
مثلا طرف به جای اینکه بیادبراساس شرایط واقعی و امکانات موجود زندگی کنه برنامه ریزی کنه همش میخواد فانتزی زندگی کنه بنابراین همیشه یک حالت افسردگی و غم و غصه داره چون هرچقدر هم خودش سرگرم کنه واقعیت ها باز هست اماوقتی با واقعیت زندگی کنه از زندگی راضی تر هست و آرامش بیشتری دارد
مثلا دختر میگه من خواستگار اینجوری میخوام یا پسره میگه من زن اینجوری میخوام
هی آیه و حدیث توکل می خونه هم قانون جاذبه هی فال حافظ می گیره که بگه خدایا اون چیزی که دلم میخواد بهم بده در صورتی که خدا میگه اون چیزی که صلاحت هست بهت می دم خخخ

به کابوی تنها

به ریحان：
عزیزم ان شاءالله خدا شفاش بده.
براش حتما دعا میکنم

به بانو پرستش：
خواش میکنم کاری نکردم که.اینقد خوبی آدم دلش نمیاد واست دعای خیر نکنه.：)

مشکل شما اینه که در همه چیز خدا رو  مسبب اصلی میدانید

ادامه جوابم به کابوی تنها

ببین دوست من چرا فکر میکنی فقط تو مشکل داری همه ادما مشکل دارن مشکلاتی که یا خودمون ب وجود میاریمشون یا اطرافیان چرا فکر میکنید خدا مشکلات و میندازه تو زندگیتون اگه نماز میخونی خودت میخونی کسی مجبورت نکرده منت چی و سر خدا میذاری اینکه من نماز خوندن حالا تو هر کاری ک دیگران کردن و خودم کردم و باید برام درست کنی 

به آبی

بزرکترین اشتباه بشری:
اگه به جایگاهی رسیدیم فلان کسو که "مثل من" یا شبیه مشکل منو داره رو کمک خواهم کرد بزرکترین اشتباهمونه که بارها دچارش شدمو توبه کردم هر چقدرم بخوای بلند شی زمینت میزنه! منظورم این نیست به جایگاه رسیدیم پایینیا رو نبینیم
امکان توصیفش رو ندارم و قصد جسارتم ندارم ولی خواستم در حد تجربه دیده بگم شاید یاد آوری بشه
فقط میتونم بگم خدای تو خدای اونم هست

راستی سوال کننده محترم بریدن راه رسیدن است
نه از خدا بلکه از خواسته ها
همه آدمآ رو خودت بدون
امکان تجزیه تحلیل ندارم ولی توصیه میکنم
تمرین های شفق رو انجام بده چون طرز صحیح فکر کردن رو یاد میده

 به"کابوی"                                    یعنی تا حالا از امتحان شدن خسته نشدی، تا حالا اعتراض نکردی؟ از کلمه "صبر" متنفر نیستی؟؟زیر دوش گریه نمیکنی؟      درمقابل اون خانم دکتر من یه عالمه مثال مشابه دارم،                          همین چند ماه پیش یکی از زنای فامیل نا خواسته باردار شد، یه دختر و یه پسرم داشت، خلاصصصصصه گریه وزاری واسه چیییییییی؟ که اگه بچم دختر بود چطوری با دوتا دختر از خونه بیرون برم، خودشو نصف روز حبس میکرد و نماز میخوند و به درگاه خدا التماس که بازم بچش پسر بشه، خلاصصصصصه بچه پسر شد و خانم هم با افتخار میگفت که بعد سونوگرافی نمازمو گذاشتم کنار.. مثل قبل شد،                               قاطعانه میگم "تا حالا دل هیچ کس ونشکستم، حواسم به لقمه حلال بوده، و خیلی چیزای دیگه" اممممممما دلیل تنهایی همیشگیم و نفهمیدم، خوبه منم اسمم و بزارم     "بختیاری تنها"، خوب اسمی واسه خودت گذاشتی اما انشاالله زود عوض بشه " کابوی با عیااااااااال "   چند روز دیگه میخوام برم قم و جمکران اول شما رو دعا میکنم، بچه های اینجا خیلی واسم مهمن، انشاالله لطفش شامل حال هممون بشه و زود نتیجه بگیریم....

آبی

به بانو پرستش
فکر نمی کردم ناراحت بشیدا ولی شدید اما چون مهربونید با طمانینه و دلخوری جواب دادی
ولی خب اکشال نداله بازی اشکنک داره خخخخخ
تو بحث کردن این مسائل طبیعی اما در جواب سوالت
ما موظف هستیم تو زندگی تلاش و دعامون انجام بدیم
تا دیگه حرفی نمونه
اگر من تلاشم کردم دعام کردم اما نشد دیگه مهم نیست حداقل راضی هستم که بهانه ای نیست
اگر خدا را بشناسیم خداوند مثل معلم موظف ما را به سمت کمال ببره و از اونجایی که میخواد با امتحان استعدادهای ما را شکوفا کنه و خودمون به خودمون بشناسونه
حالا این ماهستیم که باید ببینیم تو امتحان چیکاره ایم

خدا بده بندش نمیخواد و از بنده اش به اندازه وسعی که داره سوال می کنه
منتهی بنده های خدا خیلی لوس و ننر هستند و هممون شدیم ادعا

بعد خدا به ما میگه شما خلیفه الله هستید یعنی ما باید خدا باشیم ولی متاسفانه نیستیم

الان مثال زدی من اگر مجرد بمونم و مصلحت خدا این باشه که مجرد بمونم
اول اینکه من باید تلاش و کوششم کنم
دعامم کنم
و مهمترین مساله که من گلوی خودم تو این وبلاگ پاره کردم این هست که من باید دست بنده های دیگر خداوند را بگیرم

امام علی هم میگه بزرگترین ثروت عقل

خب وقتی از این همه نعمت خداوند بی بهره هستیم و نیمخواهیم روابط قبول کنیم میشه این
الان ما سه میلیون زوج نابارور داریم
از اون طرف هم کلی بچه بی سرپرست داریم
خب تو این سیستم الهی طوری تعبیه شده که این بچه های بی سرپرست توسط اون زوج های نابارور دارای سرپرست بشن
پس مصلحت همگان مهم

برای امر ازدواج باید تلاشمون کنیم
دعامون کنیم
عاقلانه و منطقی نگاه کنیم
اگر واقعا دیگه تحت هیچ شرایطی ازدواج برامون میسر نشد اون موقع دیگه دینی گردنمون نیست خدا هم که شاهد
اما در همین حین تلاشمون برای متاهل کردن بقیه می کنیم اینجور نباشه که بگیم حالا که من نتونستم متاهل بشم گور پدر بقیه

این برای کسانی که به خدا اعتقاد داشته باشند

بسیاری از خلاقیت ها و استعدادها تو دل مشکلات و سختی ها بروز میده پس به نظر من سختی ها یک نعمتی داره که ما باید اون نعمت کشف کنیم

پس بهتر که با واقعیت ها زندگی کنیم

الان تو این سوالات وبلاگ بیشتر مشکلات تقصیر خود افرادهست
طرف اومده میگه 31سالم زمانی که درس میخوندم خواستگار راه نمیدادم
خب به نظرت تقصیر خداست؟

پسر قیافش انگار دالتون ها زن خوشکل میخواد قبل از خواستگاری رفتن خودت تو آینه ببینی واقعیت ها دستت میاد

پس مسبب خیلی از مشکلات خودمون هستیم

وقتی دختری یا پسری سن ازدواجش بالا رفته وقتی باهاشون صحبت می کنی افکار عجیب دارند غرور دارند خودخواه هستند و...
پس مقصر خودشون هستند
کمتر کسی هست که واقعا چاره ای نداشته باشه

البته این بع معنی این نیست که نگرانی نداشته باشیم خب طبیعی وقتی ادم مشکل داره نگران باشه اما این نگرانی زود گذر باشه و به دنبال تلاش باشیم

به دختر بختیاری
ببین خواهر من
بستگی داره چه تعریفی از روابط خودت با خدا داشته باشی

خب ارزش این خانم به اندازه این هست که نماز بخونه واسه پسر دار شدن
ارزش این خانم به همین اندازه هست خدا هم به همون اندازه براش داره

اما یکی مثل دختر بختیاری نماز میخونه برای شوهر کردن مثلا
یکی مثل فلانی نماز میخونه برای تشکر و از بین بردن غرور

ویکی مثل امام علی نماز میخونه برای قربت به خدا

پس ارزش همه اینا یک اندازه نیست

خب وقتی از آدم امتحان گرفته میشه بهش فشار میاد اما اگر دیدگاه این باشه که در هر سختی خداوند نعمتی قرار داده شما باید دنبال اون نعمت باشید

برای مواقع ما ظرفیت یک نعمت خوب نداریم
یک کم زمان میبره تا اون نعمت بدست بیاریم

یکی از نتابح صبر درک کردن بقیه هست و...
پس از زندگیت بهره ببر

ممنون که برای ما دعا می کنی
اما دعا بدون تلاش بی فایدست

 به"کابوی"                                   کی گفته من نماز میخونم واسه شوهر کردن، شما اینجوری برداشت کردی،  در واقع جواب سوال کننده رو دادم که"نماز خوندن یا نخوندن من چه فرقی به حالم داره"           گفتم حداقل از گناه دورمون کرده،   معمولا خوب حرف میزنی اممممممما خدای نیش زدنی. وای به حال....   مثلا در مورد تلاش نظرت چیه " دخترا خودشون کیس پیدا کنن، خودشون برن خواستگاری، صبح تا شب تو خیابونا دنبال پسر بگردن، عزت نفس شونو ایزوگام کنن،         چطوره، میپسندی،                        نمیدونم چغددددددر به چیزایی که میگی عمل میکنی،  از حرف زدنت میشه فهمید از اون دسته آدمایی      "  که تو دلت یه چیزه و رو زبونت قوانین و منطق خودت جاریه "        ما این جوریم برادر، دل و زبون یکی،   قبلا گفته بودی " پس چرا خدا گفته ؛ قبل از دعا کردن مطمعن باش براورده شده اگه اینجوریه پس چرا براورده نمیکنه "                       خوبه که خودتو ضعیف نشون نمیدی، اظهار عجز نمیکنی، اممممممما موضع تو مشخص کن ببینیم کدوم وری "با اونایی یا با ما اوباما"

به دختر بختیاری
بابا مثال بود
غلط کردم
نیش کجا بوده

پسر باید تلاش کنه تا بتونه زندگی آغاز کنه
دختر هم باید تلاش کنه تا معیارهاش معقولانه باشه
همین
منتهی نه پسر تلاش می کنه
نه دختر کوتاه میاد

این میشه که ملت مجرد باقی میمونن

در مورد من خب ببین منی که تو زندگی فراز و نشیب هایی را گذروندم اینقدر پخته شدم که در برابر این مسائل عجز وناله نکنم خخخخ
به هرحال منظوری نداشتم ببخشید اگر برداشتتون اشتباه بودخخخخ

مشاور خوب مشاوری هست تعارف نداشته باشه و همه واقعیت ها رابگه
نحوره برخوردت با اون دختری که بیخودی خواستگارا را رد می کنه با دختری که واقعا تا این سن خواستگار نداشته نباید یکی باشه

برخی مواقع باید به اون 31ساله تلنگر زد  که آهای خودت مقصر بودی پس اشتباهت بپذیر و جبران کن
چون برخی ها نمیخواهند زیر بار مشکلات برند از طرفی وقتی یک نفر بفهمه چقدر مقصر هست احتمال اینکه سعی کنه دیگه اشتباه نکنه بیشتر

در ضمن مثل معامله گرا نباش که توقع داشته باشی حالا که خوبی حتما باید بهترین ها نصیبت بشه
شما باید عبادت خالص کنی
البته اگر به مقام رضا برسی که دیگه عالیه
مقایسه هم در نوع خودش جالب
ولی من هرچه مقایسه کردم دیدم خداوند همه را امتحان می کنه هرکس بوسیله ای

در مورد عذاب هم بیشتر عذاب ما به خاطر بی عقلی خود ما انسان هاست وگرنه خداوند ارحم و راحمین هست

 به "کابوی"                                   نمیخواستم جواب بدم اما این کلمه"غلط کردم" رو نمیگفتی منم تو معذورات نمیذاشتی، (عذاب وجدان گرفتم)                                       سرد و گرم چشیده، مرد پخته، تیییییییکه ننداز، خلقت عجیبی هستی هم زهری هم پادزهر

به دختر بختیاری
من مصداق مبشرا ونذیرا هستم خخخخ

ادامه جوابم به کابوی تنها

انکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
دوست عزیز خدا میگه مردم فک میکنن همین که ایمان اوردن ولشون میکنیم؟نه اقا جان من خدا مو لا درز کاراش نمیره و مطمعن باش میخواد ببینه ایمانت به حضورش و عدل و رحمانیتش چقدره حتی اگه بدبخت ترین ادم دنیا هم که بودی خدارو فراموش نکن و اینو بدون خدا اگرم به ادما خستی بده حتمکا حتما ححتما یه جا جبران میکنه
مگه نشنیددی میگن دنیا برای مومن مثل قفس میمونه
عزیز من نمازتو با حضور قبل و توجه بیش تر بخون
خدا خودش کمک میکنه نگارن چیزی نباش اونی که اون بالاست بهر از هر کسی وظیفشو میدونه

سلام بر شما......