خانواده برتر

... مادرم چنان با چشمان نگران نگاهم کرد ... (اشکمونو در آورد)

بهتون تسلیت میگم.خدا بهتون صبر بده.

خیلی سخته ... خدا خودش گفته که یاد او آرام بخش دلهاست ...

مادرتون سختی زیاد کشیده حالا که پر کشیده مطمئن باشید که وقت راحتیشه ...

عدالت خدا میتونه این باشه ... و ما چه میدانیم.

آرزوی صبر و آرامش و خوشبختی و عاقبت بخیری برای شما و آمرزش مادر گرامی.

سوال کننده ی عزیز سلام

عزیز دل منم یه دخترم که چندسالیه بابامو از دست دادم. حالا هم این روزها دارم جلوی چشم خودم پرپر شدن مادرمو میبینم. اما احساس میکنم که سختیای روزگار آدمو میسازه. باید صبور بود که از حرفهات میدونم صبوری و خیلی دختر گلی هستی. منم حالا دارم خیلی درد میکشم این روزا زندگانی خیلی سختی رو دارم میگذرونم خیلی سخت اما همش توکلم به خداست. احساس میکنم مرگ پدرم و مریضی مادرم  خیلی دل گنده م کرده. وقتی بچه بودم خیلی ترسو بودم الان دیگه دلمو قوی کردم میدونم شما و دختر پرتقال هم مث من خودتونو صبور کردین. اصلا از حرفاتون اینو فهمیدم. بالاخره دنیاست و دنیا تهش همینه. بهت قول میدم مادرت با آرامش تو آرامش ابدی خواهد داشت. همینطور که هستی و حرفات نشون می ده ادامه بده پرانرژی. دست حق به همراهت. زندگی هنوز جریان داره. راستی برای مادر منم دعا کن. دعا کن که زودی خوب بشه. مادرم خیلی داره زجر میکشه. خدایا به امید تو

خداروشکر که مادرتون خوب شده

سوال کننده گرامی خداوند مادرشما رو هم رحمت کنه انشاءالله . می دونم که خودت به اندازه کافی دختر صبور و فهمیده ای هستی از حرفات معلومه.

خانم دختر پرتقال شما هم همینطور عزیز دل

سلام عزیز دلم سوال کننده ی مهربون

من بازم بهت سر زدم که بگم از این خوشحالم که تو انقدر دختر صبور و با درکی هستی از حرفهات معلومه که فلسفه ی دنیا رو درک کردی و همین مهمه. منم همش توکلم به خداست بهرحال همه ی ما راضی هستیم به رضای خدا.

از ابراز همدردیت سپاس داداش گلم

ایشاالله خیر دنیا و آخرت ببینی و عزیزانت و تو به خوشی و سلامتی همیشه در کنار هم زندگی کنین. یا حق

سلام خانما و آقایون عزیز

عزیزانم شماها نه اولین و نه آخرین کسانی هستید که عزیزانشون رو از دست دادن . انقدر ناراحت نشید الکی. بابا جان دنیاست دیگه . یکی می میره یکی متولد می شه. عیبی نداره. میگذره. پناه بر خدا. فقط خداست که می مونه. کل من علیها فان

سلام عزیزم

روح مادر محترمتون شاد

همیشه شاد باش و غصه هم نخور عزیزم. مامانت ببینه دخترش غصه میخوره ناراحت میشه. پس قول بده شاد و خوشحال باشی و به زندگیت با نهایت حوصله و آرامش ادامه بدی. مرگ همینه گلم. شتریه که در خونه همه میخوابه. نوبت به نوبت. ماها هم ممکنه دیر یا زود عزیزانمون رو از دست بدیم. هر کسی هم به علتی.

اصلا خودتو ناراحت نکنی. فلسفه ی این دنیا شاد بودن و با اقتدار ادامه دادنه. عزیزانی که از دست رفتن فقط از ما دور شدن و دیگه نمی بینیمشون اما همچنان زنده هستن و روحشون زنده ست. مرگ پایان زندگی نیست و کیمیا خانم عزیز اینو از همه ی ما هم بهتر میدونه.

امیدوارم شادیهای زیادی توی زندگیتون بیاد و روح مادر عزیزتون هم همیشه شاد باشه گلم.

برای دل نگران عزیز هم دعای خیر کردم. ایشاالله که خداوند به مادر کمک میکنه. شماها هم روحیه خودتونو نباید ببازید و بهش روحیه بدید.

نمیتونم اسم تک تکتون رو بیارم بچه ها ولی روح مامانای از دست رفته ی همگی شما شاد باشه ایشاالله. غصه نخورین همینه زندگی. منتها تا زنده اید شاد باشید و با اقتدار ادامه بدید. کم نیارید.

من مامانمو یک ماه پیش تو تصادف از دست دادم یک ساعت قبل حادثه بهش زنگ زدم گفت تو راهم دارم میام توجاده پشت فرمون خوابش برد تنها بود .عزیز دلمو به همین راحتی از دست دادم تازه30سالم شده خیلی بهش وابسته بودم دارم دیوونه میشم جوون بود نمیدونم چه جوری تحمل کنم داغ مادر جوون خیلی سخته کاشکی میرفتم دنبالش.خدایاااااااااا

سلام من هم تقریبا یک ماه مادر عزیز تر از جانم را از دست دادن .مجبورم جلوی خواهرانم که کوچکتر از خودم هستم از گریه خودداری کنم .خیلی منتظرم که مامانم بخوابم بیاد .خیلی دلم برای تنگ شده .اشک امانم رابریده بخصوص شبها قبل از خواب .

برام دعا کنید خواب عزیزم را ببینم .

هرجا یک مادر می بینم دلم پر از غم میشه .

سلام من هم تقریبا یک ماه مادر عزیز تر از جانم را از دست دادن .مجبورم جلوی خواهرانم که کوچکتر از خودم هستم از گریه خودداری کنم .خیلی منتظرم که مامانم بخوابم بیاد .خیلی دلم برای تنگ شده .اشک امانم رابریده بخصوص شبها قبل از خواب .

برام دعا کنید خواب عزیزم را ببینم .

هرجا یک مادر می بینم دلم پر از غم میشه .

من سه روزه مادرمو از دست دادم.مادرم جوون بود.مادرم از مرگ‌نیترسید.جنازه ی مادرمو بغل کردم.الهی براش بمیرم.بوی مادرنو حس میکنم.موهاش کاملا سیاه بود.خیلی زجر کشیده بود.فقط به من میگفت میترسم بمیرم تو شیون کنی.از نا افتادم.اشتیاقی به زندگی ندارم.عزیزان کمکم کنین.

سلام خانم قربانی ، خدا مادرتون رو رحمت کنه ، خدا صبرتون بده ، خیلی سخته ، به خودتون زمان بدین ، طول می کشه ، به هر حال مادر و پدر کسانی هستن که هیچ جایگزینی ندارند ، بهترین کار طلب آمورزش و مغفرت برای مادرتونه. به خودتون زمان بدین. 

سلام خانم قربانی.تسلیت میگم عزیزم😔😔غم آخرت باشه.خدا صبرت بده.غم از دست دادن پدر و مادر خیلی سنگین😔😔منم تجربشو دارم.همین یادآوری رنجهایی که کشیدن آدمو نابود میکنه.نمیدونم چی بگم فقط امیدوارم زودتر باهاش کنار بیای و خودتو اذیت نکنی.عزیزم مادرت با دیدن آرامش تو به آرامش میرسه.اشکات فقط باعث رنج و ناراحتیش میشه .باهاش حرف بزن،دردل کن،براش طلب آمرزش کن دعا و قرآن و نماز والدین...اینجوری هم خودت هم مادرت آروم میشید😔

زندگی هم روزای خوش داره هم روزای سخت و غم انگیز باید سعی کنیم باهاش کنار بیایم و قبولش کنیم.

بازم تسلیت میگم.امیدوارم مادرت با صالحین محشور بشه و آرامش داشته باشه.

من مادرم یک سال است فوت کرده مادرم رو از همه بیشتر دوست داشتم وقتی فوت کرد تا مدتی گیج بودم باور نداشتم حتی مراسم ختم نگرفتم دیدم دارم دیوانه میشم با خودم فکر کردم ادامه این وضع منو از بین میبره و چیزی عوض نمیشه خودم رو سر گرم کردم که کمتر فکر وخیال کنم چنان مشغول کردم که موقع خواب بدون فکر سریع بخوابم یک سال گذشته ولی با خواندن فوت مادرتان الان اشک از چشمام جاری شده من لحظه آخر عمر مادرم فقط میبوسیدمش و بو میکردمش الان دیگه کاری از دستم بر نمیاد روح تمام مادرها شاد باشد تنها میوه بهشتی است که خدا یک بار به ما داده است 

سلام من ۳۱ روزه ک مامانم رفته اونم واس من خیلی دعا میکرد برای کوچکترین کارم میگفت خیر ببینی من نمیتونم هیچ راهنمایی کنم بهتوندچکندخودم از همه بدترم من فقط ۱۷ سالمه و بعد مادرم بقدی مریض شدم ک همش داغونه حالم اطرافیانمم درک منو ندارن از نظر من اگه بمیرم و برم پیشش خیلی خوب میشه چون الان هیچ امیدی ندارم و ب شدت افسردگی گرفتم 

سلام من هم باشما همدردم..من 6 ماهه مادرمو از دست دادم 6 ماه که هنوز مثل روز اول گریه میکنم مامانم بر اثر قصور پزشکی فوت کرد تمام اون لحظه هایی که مامانم تو بیمارستان بود لحظه ی قبل ورود به اتاق عمل وقتی داشت با چشمای پر حرف اشکیش نگام میکرد ولی هنوز لباش میخندید جلو چشمامه و دیوونم میکنه شاید اگر مادر من براثر مرگ طبیعی میرفت تحملش راحننر بود ولی مرگی که براثر سهل انگاری دکتر باشه خیلی سخته متاسفانه من برعکس شما نتونستم هنوز کنار بیام و بارها ناشکری کردم و به زمین و زمان بد گفتم و متاسفانه الان دچار افسردگی شدم و تحت درمانم داغ مادر سرد شدنی نیست

نداشتن مادر خیلی سخته انقدری که تو اوج جوونی پیر میشی کمرت می شکنه انقدر که وقتی مریض میشی درد مریضی یادت میره غم بی مادری تو دلت میشینه غم بی کسی غم یتیمی .یک ساله مادرم مریم عزیزم و از دست دادم مادرم ٤٩سالش بود بهش که فکر میکنم به اون روز اخری خیلی خورد میشم اشکام میاد ولی نگید خوب میشه هیچ چی خوب نمیشه ما افسرده نیستیم که بریم دکتر ما بی کسیم که کسی و نداریم که حرفامون و باهاش بزنیم خواهشن دلداری ندید فقط این و میدونم که وظیفمون چندین برابر شده باید براشون دعا کنیم قران بخونیم خیرات بدیم دست مادر من از این دنیا نباید کرتاه باشه چون مادرم متعلق به این دنیا نبود همه اونایی که مادر ندارید یادتون باشه 

فرشته ها جاشون پیش خداست .....

وقتی مادرم مرد خدا اغوشش و برام باز کرد ولی نمیدونست غم از دست دادن مادر خیلی سخته خیلی ولی همیشه یاد حضرت زینب میکنم که هیچ کس و نداشت یکم اروم میشم خدا عاقبت مارو بخیر کنه ی روزی وجود داره که تو اون روز مادرامون و میبینیم پس خوب باشیم خوب زندگی کنیم که شرمندشون نشیم اون روز خیلی نزدیکه........

نداشتن مادر خیلی سخته انقدری که تو اوج جوونی پیر میشی کمرت می شکنه انقدر که وقتی مریض میشی درد مریضی یادت میره غم بی مادری تو دلت میشینه غم بی کسی غم یتیمی .یک ساله مادرم مریم عزیزم و از دست دادم مادرم ٤٩سالش بود بهش که فکر میکنم به اون روز اخری خیلی خورد میشم اشکام میاد ولی نگید خوب میشه هیچ چی خوب نمیشه ما افسرده نیستیم که بریم دکتر ما بی کسیم که کسی و نداریم که حرفامون و باهاش بزنیم خواهشن دلداری ندید فقط این و میدونم که وظیفمون چندین برابر شده باید براشون دعا کنیم قران بخونیم خیرات بدیم دست مادر من از این دنیا نباید کرتاه باشه چون مادرم متعلق به این دنیا نبود همه اونایی که مادر ندارید یادتون باشه 

فرشته ها جاشون پیش خداست .....

وقتی مادرم مرد خدا اغوشش و برام باز کرد ولی نمیدونست غم از دست دادن مادر خیلی سخته خیلی ولی همیشه یاد حضرت زینب میکنم که هیچ کس و نداشت یکم اروم میشم خدا عاقبت مارو بخیر کنه ی روزی وجود داره که تو اون روز مادرامون و میبینیم پس خوب باشیم خوب زندگی کنیم که شرمندشون نشیم اون روز خیلی نزدیکه........

سلام

من یه دختر سیزده ساله ام که یکساله مادرمو در اثر بیماری سرطان از دست دادم...بهت تسلیت میگم...غم بزرگیه و هیچ متنی قابل وصف این افسوس 

سلام

من یه دختر سیزده ساله ام که یکساله مادرمو در اثر بیماری سرطان از دست دادم...بهت تسلیت میگم...غم بزرگیه و هیچ متنی قابل وصف این افسوس 

سلام منم مادرم رو ۹آذر ۹۸ از دست دادم، مادرم مهربان، دلسوز، جوان، ۵۵سالش بود.احساس کمبود محبت خیلی شدیدی دارم هیچکس نمیتونه جای مادر رو برام پر کنه خیلی سخته بخصوص برای من و خواهر و برادرام که مجردیم.از مرگ مادرم آتیش گرفتم چون ناگهانی بود براثر ایست قلبی!! اصلا فکرشم نمیکردم که یه روزی مادر عزیزم رو و تنها کسی که نگران آینده بچه هاش بود و غم خوار و دلسوزمون بود رو از دست بدم.تقریبا سه ماهه که یه چشمم خونِ یه چشم ام اشک.سه ماهه به شدت افسردگی گرفتم.احساس حسادت شدیدی پیدا کردم نسبت به کسایی که مادرشون زندست و کنارشونه.واقعا مرگ مادرم  داره پیرم میکنه، خیلی دلتنگ مادرمم.هرروز عکسش رو نگاه میکنم و تا صبح گریه میکنم.میگم آخه چرا خدا چرا من؟ چرا باید مادر منو ازم بگیری؟ منی که بشدت به مادرم احتیاج داشتم؟ منی که ۱۱سال پیش خواهرمم ازم گرفتی.دو نفر از عزیزترین افراد خانواده ام رو گرفتی!!! دیگه انصاف نبود مادرم رو که سنی نداشت ازم بگیری😭😭😭😭بخدا فقط کسی که مادر از دست داده میفهمه چی میگم....

سحر خانوم و بقیه ای که عزیز از دست دادین

خدا بهتون صبر بده

از خودش بخواین بهتون صبر و قدرتی بده که بتونین تحمل کنین

سلام وتسلیت خداوند متعال همه مادران آسمانی شده رابیامرز روحشان شاد باشد من مادرم جوان بود حمله قلبی از دست دادم الان ۳ماه است واقعا حالم خراب است مادرعزیزترین کسم بود افسوس افسردگی شدید دارم خدایا صبرعنایت کن  روهمه رفتگان شادمادرسخت است هرکیه دارقدرش بدوند

سلام مادرمو ۲۱ فروردین امسال و بابامو ۳۱ فروردین امسال بعد تحمل درد و رنج ناشی از بیماری کرونا از دست دادم.همش تصویر بابا و مامانم رو تخت بیمارستان میاد جلو چشمم.بابام که محکم ماسک گرفته بود و نمیتونست راحت نفس بکشه و یا مامانم با اون دل درد شدیدی که روز اخر داشت.همش چششون به دستگاه بود که نفسشون چجوره.اون غم رو چهره مامانم.حتی نتونستیم ازشون خوب خداحافظی کنیم.بخاطر این بیماری لعنتی حتی نتونستم صورت مادر عزیزمو ببوسم.غریب مردن و غریب خاکشون کردیم.الان چکار کنم با این حجم دلتنگی .مادرمو که میگفتم فقط یه روز خبر مرگشو نشنوم.الان نمیدونم چجوری زنده ام.و چه کنم که این درد عظیمو به فراموشی بسپارم.مشکلی با مرگ ندارم.ولی این خاطرات میاد جلو چشمم نمیخوام زندگی کنم

پاسخ به طاهره

سلام این مصیبت وارده بهتون تسلیت میگم و حال روحی شما رو کاملا درک میکنم ، من در کمال ناباوری مادرم رو هفتم اردیبهشت در اثر کرونا از دست دادم، شرایط روحی خیلی بدی دارم تجربه میکنم چه در دوران بیماری و چه بعد از رفتنش.

پدر و برادر جوون هم سالهای اخیر از دست دادم،. 

تنها کاری که برمیاد برای شادی روحشان دعا کنیم و از خیرات بی نصیب نگذاریم.

زندگی شرایط سختی پیش میاره جز صبر و توسل و توکل به خدای متعال نیس و خیلی هم آرامشبخش هس چون قدرت مطلق هس و مظهر لطف و عنایت هس.مطمینا حواسش به بندگانش هس تنهایت نمیزاره.

من را هم در غمت شریک بدون ، اشخاص مثل شما گرفتار این بلا شدن زیاد هستند ان شاالله خدا بهت صبر و ارامش عنایت کنه

سلام خدا صبر بده منم مادرم فوت کرده پدرمم فوت کرده خیلیم احساساتیم اما این جمله منو اروم میکنه که قراره مگه ماها من وشما تو این دنیا باشیم؟هممون باید بریم ، نوبت نوبت

سلام عزیزم. خیلی ناراحت شدم برات دعا میکنم و با تمام وجودم درد و رنجت رو حس کردم. امیدوارم خدای جبار غم و رنجت رو جبران کنه و بهت آرامش بده. منم تو شرایط فوق العاده بدی هستم و درک میکنم چقدر فشار میکشی.

12 تیر مادرم بعد از تحمل 2 سال دردهای وحشتناک و بیماری و زمینگیری از دنیا رفت و من که دخترش بودم همیشه قهر و دور بودم و بی توجه... حالا قلبم آشوب جهنمه و عذاب وجدان لحظه ای آرومم نمیزاره و البته که جزای شیطانی چون من خیلی بدتر و بیشتر از اینهاست... برادرم با من حرف نمیزنه و ازم متنفره خواهرم هم همینطور... متولد 53 هستم ازدواج نکردم دیپلمه و بیکار و بی هنرم بی کس و بی پناه خب جزای فرزند ناخلف جنایتکار چی میتونه بیش از این باشه حتی آنقدر روسیاه و شرمنده ام که از خدا هم نمیتونم طلب مغفرت کنم تو خونه خودم طرد شدم هیچ دوستی ندارم هیچکس فکر می کنم تنها لطفی که خدا میتونه بمن بکنه فقط مرگه که با شرمندگی تمام ازش میخام کی به عاق والده منفور ملعون مثل من رحم  میکنه بهمه کسانیکه انسانن و حق شناس مادر غبطه میخورم ظلم در حق مادر بیمار هرگز بخشیده نمیشه میدونم که عاقبت شومی دارم و هر که بخونه تف و لعنتم میکنه ولی هر کی ذره ای ترحم کرد برای مرگم دعا کنه 

سلام منم مردی 55 ساله ام  من در سه ماهگی پدرم را اذ دست دادم  ولی چاشمو  باز کردم مادرم را فهمیدم  مادرم همه چیزم بود برام هم پدر هم مادر بود خیلی دوسش داشتم وقتی ازدواج کردم من یه خونه خریدم 27 سال جدا از مادرم زندگی می کردم بهش سر میزدم وقتی مریض میشد بهش میرسیدم ولی وقتی خاهرانم تا سال 1373 ازدواج کردند مادر 24 سال تنها زندگی میکرد درست بهش مرسیدم و دلم میخواست پیش خودم بیارم ولی خانم من مخلف با زندگی مادر پیش ما بود ولی مادرم درک میکرد میگفت پسرم تو خانواده داری برو زندگینو بکن نگران من نباش خلاصه مادر تنها زندگی میکرد درست بهش سر میزدم ولی همیشه نگرونش بودم تو 27 سال من اصلان دلخوشی را ندیدم خانم مخلف مادرم بود همیشه ناراحتی میکشیدم تو وسط مونده بودم مادرم تنها و خانواده ام  هم بود خلاصه کار من با خانم به طلاق کشید به خاطر تنهایی مادرم اخر باواسطه مادرم من با خانم به شرط به مادرم هر روز و شب سر بزنم اشتی کردیم ولی بعد خانم زیر قولش زد با رفتن من برای سر زدن به مادرم هر روز دوعوا میکرد خلاصه مادرم مریض شد کار به بیمارستان کشید بعد از 12 روز مادرم فوت کرد الان 4 ماهه ولی من هنوز هر روز کمی 5 بار یا زیاد خیلی خیلی زجر و عذاب میکشم و کریه میکنم حتی بعضی وقت از خدا مرگم و میخوام  چون نمیتونم فوت مادرم را تحمل کنم تا گریه نکنم اروم نمیشم همیشه میرم سر قبرش قران حمد سوره میخونم ولی اصلان قانع نمیشم میگم من به مادر کم کاری کردم عذاب وجدان میکشم نمی دونم لطف ان راه نماییم کنید خیلی از نبود مادرم عذاب میکشم کمکم کنید

عزیزم فقط میتونم بگم خدا بهت صبر بده🖤

در مورد رفتن مادر اصلا تو بحرش نرو هر چی تو بهرش بری بدتر میشه

به ابوالقاسم

با خوندن کامنتتون خیلی متاثر شدم خدا مادرتون رو رحمت کنه و به شما صبر بده.

شما از همون اول از مادرتون درباره نبودش و احساس گناهتون نسبت به ایشون گفتید. کاملا مشخصه که مسئله ای حل نشده در ارتباط با مادرتون ذهن شما رو درگیر کرده که نمی تونید گذشته رو فراموش کنید و به مسیرتون ادامه بدید.

به هر حال این احساسات شما طبیعیه و شما باید دوران سوگواری رو طی کنید و الان هم در مرحله احساس گناه و عذاب وجدان هستید، البته این دوران نباید زیاد طول بکشه و باید اجازه بدید کسی که باهاش ارتباط نزدیکی دارید در این غم و اندوه همراهیتون کنه.

شما همین که سر مزارش میرین براش فاتحه و قرآن میخونید خیلی خوبه و روح مادرتون از شما راضیه، میدونم درکش برای من غیرممکنه ولی به این فکر کنید که اگه زنده بود الان داشت با درد و مریضی دست و پنجه نرم میکرد و عذاب میکشید.

من هم چند سال پیش دایی جوونم رو از دست دادم و هنوز دلتنگشم، به هر حال چه بخوایم چه نخوایم، مرگ از راه میرسه و ما یا عزیزانمون رو با خودش می بره، ما فقط میتونیم دلتنگ بشیم، اشک بریزم، فاتحه بخونیم و به زندگی ادامه بدیم ، اینجور نگاه کنیم که فقط اونها چند ایستگاه زودتر از ما پیاده شدن و ما هم  روزی به اونها ملحق میشیم.

به این فکر کنید که الان هرجا هست خیلی بهتر از اینجاست، دیگه دغدغه فکری نداره، مدام در آرامشه،  و البته زمانی روحش شاد میشه که خانوادشو شاد ببینه، اگه دائما بخواید افسرده و غمزده باشید روحشون عذاب می بینه.

زمان حلال مشکل شماست و درد و رنج این مصیبت با گذشت زمان فراموش نمیشه  ولی کمرنگ تر میشه.

به هر حال مرگ و نیستی جزیی از زندگیه، توصیه من به شما اینه که مطالبی درباره تجربه نزدیک به مرگ (یعنی افرادی که به دلیل تصادف یا ایست قلبی برای چند دقیقه مردن و روحشون از بدنشون جدا شده و حتی دکترها مرگشون رو اعلام کردن ولی دوباره به زندگی برگشتن و زنده شدن) رو مطالعه کنید. و یکی از تاثیرگذارترین تجربه های خارجی مربوط میشه به خانم بتی جین ایدی نویسنده کتاب معروف " در آغوش نور "، توصیه می کنم کتاب صوتیش رو حتما گوش کنید.

مراقب سلامتیتون باشید تا درد و رنج این مصیبت، همه ی انرژی شما رو نگیره و به سلامتیتون آسیب نرسونه و بتونید به زندگی عادیتون برگردید.

امیدوارم زمانه از این به بعد روی خوبش رو به شما نشون بده.

تسلیت میگم

انشاءاله روحشون در آرامش باشه

سلام 

کسی که  دست یا پا یا بیناییش رو از دست  میده، گذر زمان باعث نمیشه، نداشتنشون رو فراموش کنه، فقط برای اینکه آدم به زندگیش ادامه بده، مجبوره با نداشتنشون کنار بیاد،

وقتی پدر یا مادر رو از دست میدیم هم انگار یه عضوی از بدنمون رو از دست دادیم، هر چقدر هم زمان بگذره، نمیشه فراموش کرد، فقط برای ادامه زندگی مجبوریم، کناربیایم.

بعد رفتنشون تازه متوجه میشم، خانواده با وجود اونا معنا پیدا می‌کرد و اونا بودن که همه رو به هم نزدیک می‌کردن ، 

زمان تاثیرش برعکسه، هرچی بیشتر میگذره، آدم جزئیات و خاطرات بیشتری یادش میاد و بیشتر جای خالیشون رو احساس میکنه، موقعیت ها و مناسبت هایی دوست داشتیم می‌بودن و حالا دیگه نیستن و...

فقط خوبیش اینه که خودمون هم برای همیشه زنده نیستیم... 

به ابوالقاسم

شما مقصر نیستین مگه فقط شما تنها فرزندشون هستی؟! متاسفانه  همیشه این احساس تقصیر گردن کسی می افته ک بیشترین خدمت و به والدین شون میدن  

منم 5 سال هس با مادر سالمند م زندگی میکنم و بقیه فرزندان همه شون  ازدواج کردن  و فقط بخاطر اینکه ب مجردی قطعی رسیدم  رفتارهای کودکانه مادرم و باید تحمل میکنن

همه خواهرا و برادرام منو به تحمل و صبوری  دعوت میکنن ولی خودشون در عمل حتی یک دو ساعت نمیتونن  رفتارها شو تحمل نمیکنن و  باهاش دعوا میکنن  و با دعواشون  حتی منو  ناراحت میکنن ک  احساس میکنم ک کاش اصلا ب مادرم سر نزنند 

منم مثل اونها حق زندگی دارم حتی به طور مستقل و بدون شوهر   ولی  خودشون فکر میکنن وظیفه تنها من است  و اونا  فقط هفته یی  سرزدن  یا چن بار در هفته تلفن زدن شون کافیه !!!

من ۲۲ سالمه ۱۰ ساله پدرم و از دست دادم هنوز اون‌ سوگ‌درونم وجود دارع و تا وقتی هم پیش بابام نرم نمتونم از ته دل بخندم

به ابوالقاسم

آیه ای در قرآن هست که  خداوند می فرمایند بهشتیان را به خانواده هایشان ملحق می گرداند. تنها راه جبران به جای غصه و فکرهای بیهموده نیکو کاری و انفاق و طلب مغفرت و به جا آوردن نمازها و یا روزه های قضای والدینتان است. به نیابت آنها به زیارت بروید و تا می توانید کارهای شایسته انجام دهید تا انشاالله والدینتان بهشتی باشند و درجاتشان در بهشت بالاتر و بالاتر رود. انشاالله شما هم به خاطر این کارهای شایسته  بهشتی شوید و بعد از مرگ خداوند شما را به والدین عزیزتان ملحق گرداند و در بهشت همراه با والدین خود غرق در سرور و شادی باشید.

من هم عین شما هستم چهار ده روزه مادرم.....و پدرم هم از بچگی 

دعاهای مادرم در حقم قبول نشد 

سلام ، من هم دوهفته است مادرم رو از دست دادم من و مادرم باهم زندگی می کردیم الان من تنهای تنها شدم .

از دست دادن مادر برای من از دست دادن همه چیز است من معلم هستم اصلا تمرکز ندارم کار کردن هم برام  سخت شد 

مادرم تا اخرین لحظه نگران من بود اخرین لحظه در بیمارستان فقط من در کنارش بودم .

زندگی برا غیر قابل تحمل شده .

سلام

وقت همگی بخیر

من 40 روزه مادر رو از دست دادم

محل کارم شهرستانه

شب یلدا بود که خواستم برگردم پیش مادرم و شب یلدا رو کنار پدر و مادر و همسرم باشم

بین راه بهم خبر دادن که مادرم فوت شده

الان اصلا دوست ندارم زندگی کنم

هیچ نقطه روشن و امیدی به زندگی ندارم

برام دعا کنید زودتر بمیرم و برم پیش مادرم

توروخدا دعا کنید مرگم زودتر برسه

سلام منم مامانم ۷ ماهه فوت کرده مادرم یعنی همه چیزم همه ی هستیم پدرمم هم در سن ۳۲ سالگی فوت کرد وقتی ۲ ساله بودم مادرم همه ی دارایم بود همیشه فکر میکردم اگه مادرم کاریش بشه دیوانه میشم بیابان گرد میشم ولی الان در عین ناباوری زنده ام و دیوانه نشدم فقط از خدا می خوام زودتر منو به وصال پدر مادرم برسونه .مادرم تو دنیا خیلی سختی کشید خیلی بهش ظلم شد ۴ تا بچه قد ونیم قد رو بدون شوهر بزرگ کرد حالا که وقت استراحتش بود خدا بردش انگار خدا برای ما آرامش نمی خواست همش از خودم میپرسم عدالت خدا کجاست چرا بعضی ها تو دنیا انقدر خوشن و خوشبختی پشت خوشبختی و زندگی ما اینه بازم خدا رو شکر شاید درست باشه که میگن هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند

در مورد مرگ عزیزان و خصوصا خوشبوترین گل زندگی مادر باید بگم که

آتش بگیر تا که بدانی چه میکشم 

احساس سوختن به تماشا نمی شود

من که الان یک ماه هست که مادرم رو از دست داده ام درک میکنم که دوستان چه می گویند . چون صدای شکسته شدن قلبم را شنیدم و تا آخر عمر باید این غم فراق را تحمل کنم

سلام تسلیت میگم فقدان مادرتون رو من هم یه هفته ست که هم مادرم وهم برادرم رو از دست دادم الان مثل دیونه ها شدم حال هیچ کاری رو ندارم حتی حوصله بچه هام رو هم ندارم از خونه وزندگی زده شدم ولی چه میشه کرد اونقدر قلبم درد می کنه که انگار می خوام بمیرم نمی دونم با این همه خاطرات چکار کنم مادرم روزی فوت کرد که تولد پسرم بود الان از اون روز دیگه خاطره خوبی ندارم هیچ دردی مثل درد بی مادری نیست تازه اون کسایی که بی مادرن رو درک میکنم انشاالله خدا به همه ی ما صبر بده وهمهی رفتگانمون رو بیامرزه وبا امام حسین محشور بشن 

سلام منم مامانم رو ده ماهه از دست دادم همش 45سالش بود خواهرم خیلی تنها شد ..... لعنت به سرطان 

الان که دارم مینویسم مادرم یک ماهه از دست رفته دیگه جنون گرفتم از غم وغصه تمام خاطرات کودکی تا به حالا هجوم میارن ذهنم وتسخیر میکنن هر چی خودمو میخام اروم کنم خیلی کوتاه میتونم نقش بازی کنم حالم خوبه تو عین اینکه دارم خودمو آروم میکنم میگم خوب برای همه اتفاق می افته برای منم افتاده یهو میزنم زیر گریه.دوست ندارم تو هیچ جمعی باشم تنها جایی که منو آروم میکنهخ قبر مادرمه خیلی بدون مادرم درمونده ام کاش یه معجزه ای رخ می‌داد میتونستم این داغ فراموش نشدنی روتحمل کنم خیلی بریده ام خیلی😭😭

خداوند بهتون صبر بده ان شاءالله هرچی خاک ایشونه باقی عمر شما باشه.

واقعا با غم مصیبت باید چیکار کرد 😔 خدایا چون تو میبینی و راضی هستی چی میشه گفت. تسلیما لقضائک

مگه میشه یه قلب شرحه شرحه دوباره به حالت عادی برگرده ؟ 

از ما که گذشت . خدایا به مادربزرگمون صبر بده. داغ اولاد سخته .اونم دوتا