خانواده برتر

سلام به همگی

به هویت بربادرفته: مسلما اگر کسی حدود 100 میلیون سرمایه داشته باشه دیگه نیازی به راهنمایی عمومی نداره می تونه با مراجعه به پیشکسوتها و مشتریان خدمات یا طرح مورد نظرش اطلاعات جمع کنه و کاسبی راه بندازه. بیشتر افرادی مدنظر من بودن که سرمایه شروع آنچنانی ندارن و یا اینکه خانواده برای دراختیار گذاشتن این سرمایه بهشون اطمینان نمی کنه یعنی لازمه یک کاری با سرمایه کم شروع کنن تا خودشون رو ثابت کنن اونوقت از طریق خانواده، وامهای بانکی، تعاونی های مربوطه، شوراهای شهر  و روستا و نظایر اون شغل ایجاد شده رو توسعه بدن.

به دوستان جویای کار:

شغل پیشنهادی: فرآوری محصولات باغی (لطفا در صورت امکان نظرات تکمیلی تون رو ارائه بدین)

شامل تولیداتی نظیر سبزیجات تازه و یا خشک بسته بندی شده،

طبخ و بسته بندی صیفی جات

خشک و بسته بندی کردن میوه

تولید مربا جات و ترشیجات

کاشت گیاهان دارویی

در برخی از مناطق حاشیه کوهستان امکان اجاره زمین از منابع طبیعی و یا اداره اوقاف جهت انجام امور کشاورزی بدون آسیب رسانی به اکوسیستم طبیعی وجود داره مثلا کاشت و برداشت محصولاتی مثل ریواس، قارچ کوهی، آویشن، سنبل الطیب و غیره .

از طرفی شرکتهایی هم وجود دارن که محصولات شما رو خریداری میکنن  و با برند خودشون می فروشن مثلا شما بذر سنبل الطیب رو از شرکت تحویل میگیرین و بعد طبق قرارداد محصول آماده رو جهت ارائه به بازار تحویل شرکت می دین. به تدریج که به چم و خم کار وارد شدین می تونید صفر تا صد کار رو خودتون انجام بدین.

حتی میتونین بدون اجاره زمین از مناطق طبیعی گیاهان دارویی رو جمع آوری و خشک کنید و با برند خودتون بسته بندی کرده و بفروشید. در نظر داشته باشید بهترین خریداران اولیه اقوام و دوستان هستن چون با فاصله زمانی کمی با ذائقه مشتری آشنا میشید و با فنون بازاریابی آشنا میشید.

تولید محصولات کشاورزی زینتی

نظیر نوعی ذرت مینیاتوری که با دستکاری هنگام گرده افشانی میتونین هرکدوم از این دانه ها رو به رنگ دلخواه مثل سیاه، طلایی، قرمز، زرد، سبز و قهوه ای و با الگوی از پیش تعریف شده (مثلا درآوردن اسم یا شکل خاص با ضریب خطای 95 درصد) دونه ای تا 40 هزارتومن بفروشین (ذرت معمولی در بهترین حالت 2 هزارتومن است)

محل کشت برای شروع باغچه حیاط بعد از چندبار کشت (بسته به محل زندگی یک تا سه بار در سال) می توانید برای فعالیت در مزرعه اقدام کنید.

کشت قارچ صدفی در زیرزمین خانه

چرا نگفتم قارچ دکمه ای چون در اکثر نقاط ایران بازار از این نوع قارچ اشباع شده اما اگر شما این مشکل رو در بازارهای نزدیک خودتون ندارین که خوب می تونین این قارچ رو هم کشت بدین.

آماده سازی مواد اولیه رستورانها و فست فودها : مثل هویج رنده شده آماده یا کاهوی شسته شده و خرد شده آماده و بسته بندی شده و یا سبزی خوردن. شما می تونید با آبمیوه فروشیها قرارداد ببندین که مثلا هویچ مورد نیازشون رو شسته شده و پوست کنده در اختیارشون بزارین این میشه نقطه شروع فعالیت شما در بازار کار و به تدریج با کسب درآمد و تجربه شغل تون رو توسعه می دین.

کترینگ و پخت غذا

اگر خیال سرمایه گذاری ندارین می تونم یه خانم رو براتون مثلا بزنم که از طریق تلگرام و در یک گروه آشپزی تبلیغات می کنه. شما بهش پیغام میدین که مثلا من شب 10 نفر مهمان دارم و نمی خوام از بیرون غذا بیارم ایشون بنا به سفارش شما غذاهای خونگی رو در آشپزخانه منزل خودش انگار که خودش مهمون داره آماده می کنه و با پیک براتون ارسال میکنه همون پیک هم با شما تسویه حساب می کنه یعنی نه کسی به خونش رفت و آمد میکنه و نه اینکه درگیر مشکلات اغذیه فروشها مثل اماکن و بهداشت و غیره می شه.چون پول مغازه و غیره رو نمیده هزینه شم پایین تر می افته (غذاشم خیلی عالیه و تاحالا آبروی خیلی از تازه عروسها رو خریده -خخخخخ)

در مورد موارد بالا کمی بحث کنیم تا موارد دیگه رو خدمتتون عرض کنم.

به هویت برباد رفته

مدرک تحصیلی تون چیه (البته جسارتا)

اگر با هیأت علمی دانشگاه و یا چند نفر تحصیل کرده یک شرکت بزنید و درخواست دانش بنیان بودن رو کنید می تونید از وام و معافیت مالیاتی و غیره استفاده کنید در عین حال محصولتون هم بعد از تولید تو لیست شرکتهای دانش بنیان میره و حداقل برای فروش به بخش دولتی پیشنهاد میشه

مثلا اداره ما برای خرید قطعات الکترونیک مورد نیازش باید از این لیست استفاده کنه

زدن شرکت که هزینه آنچنانی نداره محصولتون هم فقط تا مرحله تولید آزمایشگاهی رسیده باشه قبوله

به حامد

لطفا جواب نیلوفر رو بده ما هم میخوایم بدونیم.

در ضمن سرمایه و امکانات اولیه رو هم بگو!

درصورت موفقیت چقدر سود داره؟

چه مجوزهایی لازم داره؟

به حامد

در مورد ارتباط رشته موردنظرت با سلیکون ولی ایرانی چیزی شنیدی؟

اگر از این پارکهای علم و فناوری در اطراف محل زندگیتون دارین یه تحقیق کنین شاید روی ایده هاتون سرمایه گذاری کنن.

به دختر 23

من از شرایط محل زندگیتون اطلاعی ندارم ولی با توجه به رشتتون یه پیشنهاد دارم.

الان مد شده تو مدارس غیرانتفاعی و بعضا دولتی بچه ها رو ترغیب میکنن تو مسابقات روبوکاپ شرکت کنن. دخترم پارسال جز 3 نفر اول استان شد تو ربات فوتبالی. برای همین به شرکتی که قطعات می اورد و آموزش میداد رفت و آمد داشتم. فکر میکنم اگر این کارو تو شهرتون راه بندازین یعنی برای این شرکتها نمایندگی بزنین خیلی جای کار داره . ماهم که کلا اهل چشم هم چشمی که بچمون فلانه و ربات میسازه و ..!!! تقریبا هر رباتی برای ما حدود 250 درومد البته آموزشی رو با 150 میتونست جمع کنه ولی چون قطعات تقویتی برای مسابقه می خواست هزینش بالاتر رفت.

یکی دیگه از زمینه های کار ساخت وسایل کمک آموزشی برای مدارسه . بخصوص مباحث علوم و ریاضی. معلمهایی رو میشناسم که از این وسایل استفاده میکنن یعنی اولیا رو توجیه میکنن که بخرن بفرستن مدرسه. جالبه نمونه های چینی که تو بازاره اغلب پلاستیک نامرغوبه درحالیکه  بهتره که با  چوب ساخته شه چون برای بچه ها انرژی خوبی داره. (چوب بر خلاف پلاستیک و فلز موجب تمرکز بیشتر میشه)

اصلن اگر جا داشته باشی می تونی خودت بر اساس کتابهای درسی یک آزمایشگاه واقعی بسازی و به مدارس اجاره بدی. مثل اینکه الان دیگه مدارس زنگ ورزش حتما بچه ها رو میبرن باشگاه، اگر تو مدرسه امکانات آزمایشگاهی نباشه بچه ها رو زنگ آزمایشگاه بیارن پیش شما.

درموارد بالا باید پتانسیل بالقوه رو درنظر داشته باشی یعنی در هفته چند مراجعه کننده خواهی داشت و خواب تابستان رو هم در نظر بگیری

اولا مخارج ساخت آزمایشگاه رو محاسبه کن (من نمیدونم اونجا قیمت زمین و سوله و غیره چنده باید خودت پیدا کنی) بعد ببین در هفته به چند مدرسه اجاره بدی خرجهای اولیت در میاد(در ابتدای کار روی سود حساب نکن) اگر به تعداد مراکز آموزشی منطقه زندگیت می خورد بسم ا... . درضمن اگر طرح مبتکرانه ای داری حتما قبل از ارائه اونو به اسم خودت ثبت کن و شماره ثبت اختراعتو رو محصولت بزن. صنایع چوب جزء مشاغل خانگی به حساب میاد می تونی گوشه حیاط خونتون کارتو راه بندازی (در مرحله بعد روی بیمه و وام بانکی دولتی هم می تونی حساب کنی)

حالا برای اینکه بقیه رو راضی کنی که از آزمایشگاهت استفاده کنن.  بشین با مدیران مدارس حرف بزن . اگر تونستی یه مدرسه غیرانتفاعی رو راضی کنی بقیه مدارسم برای رقابت مجبور میشن اینکارو بکنن. از

گزارش گر تلویزیون و رادیوی محلی هم استفاده کن اونا هم برای پر کردن ساعت برنامه شون سوژه می خوان دیگه . و حتما قبلش اصول بازاریابی و روانشناسی کسب و کار رو تمرین کن. خاطرات کارآفرینهای مطرح رو هم بخون اکثرشون بدون چشم داشت و با صداقت راهی رو که رفتن برات توضیح میدن. من از مصاحبه باهاشون برای راه اندازی تولیدیمون خیلی استفاده کردم.

این یه شروعه بدون هزینه زیاد می تونی توانایی هایی خودت رو کشف کنی و به تدریج سیستم رو هم با خودت همراه کنی.

موفق باشی

به کاربرای گرامی

معمولا در جلساتی که برای بررسی پروژه ای تشکیل میشه یک نفر نقش وکیل مدافع شیطان رو بازی میکنه یعنی هرچه نکته منفی در مورد طرح به نظرش می رسه تو جلسه عنوان می کنه و افراد موافق مجبور میشن برای دفاع از طرح به زوایای عمیق تری توجه داشته باشن. این باعث میشه قبل از اینکه طرح در اجرا به مشکل بخوره در جلسات توجیهی با کمک وکیل مدافع شیطان اشکالاتش دربیاد و مجریان طرح از قبل خودشون رو برای هر رویدادی آماده کنن. اینطوری احتمال شکست طرح خیلی کم میشه.

بنابراین از دوستان میخوام نکاتی رو که بنظرشون میرسه رو در تایید یا رد نظرات ارائه شده مرقوم بفرمایند.

سپاس گزارم

به کاربرای محترم

به شمیم عزیز

گرایشت متالوژیه یا سرامیک؟ روحیات خودت چطوریه مثلا می تونی بری معدن کار کنی؟ اگر امکان داره استانتم مشخص کن شهر غربی یعنی از  آذ غربی تا ایلام! اقلیم، پوشش گیاهی، کشاورزی، صنعت، فرهنگ، نقش بانوان در صنعت و کسب و کار و غیره خیلی کلی گفتی عزیزم باید بازتر کنی علایقت خیلی مهمه چون ما خانوما که نون آور خونه نیستیم بدون علاقه نمی تونیم صرفا بخاطر سود مالی تو کاری موفق بشیم. ترجیح میدی کار گروهی داشته باشی یا انفرادی؟

منتظرتیم.

سلام دوست عزیز

ممنونم از راهنماییت

حرفات بهم انرژی میده

دوتا کاری که بهم پیشنهاد دادی حقیقتا با توجه به محل سکونت و رشتم قابل اجرا نیست

تا یکسال آینده شدیدا درگیر پایان نامه ام

اما بعدش به امید خدا میزنم تو خط ایجاد شغل {میدونم کار خیلی سختیه}

و اما ایده هام برای آینده

1. بتونم با دوستان علم دوستم  شرکت دانش بنیان بزنیم

2. تدریس خصوصی ریاضی وفیزیک

3. احداث گلخانه در زمین کوچکی که داریم{ خانوادگی به گل و گیاه علاقه داریم}

4. برم فرش بافی یاد بگیرم تا بتونم فرش ابریشمی ببافم

5. یادگیری حرفه ای زبان انگلیسی و شاید ترجمه کتاب مرتبط با رشتم{رزومه میشه}

6. حفظ قرآن {کار نیست ولی خیلی بهم آرامش میده}

فعلا همینا

شاد باشی:)

سلام دوست عزیز

ممنونم از راهنماییت

حرفات بهم انرژی میده

دوتا کاری که بهم پیشنهاد دادی حقیقتا با توجه به محل سکونت و رشتم قابل اجرا نیست

تا یکسال آینده شدیدا درگیر پایان نامه ام

اما بعدش به امید خدا میزنم تو خط ایجاد شغل {میدونم کار خیلی سختیه}

و اما ایده هام برای آینده

1. بتونم با دوستان علم دوستم  شرکت دانش بنیان بزنیم

2. تدریس خصوصی ریاضی وفیزیک

3. احداث گلخانه در زمین کوچکی که داریم{ خانوادگی به گل و گیاه علاقه داریم}

4. برم فرش بافی یاد بگیرم تا بتونم فرش ابریشمی ببافم

5. یادگیری حرفه ای زبان انگلیسی و شاید ترجمه کتاب مرتبط با رشتم{رزومه میشه}

6. حفظ قرآن {کار نیست ولی خیلی بهم آرامش میده}

فعلا همینا

شاد باشی:)

به درا

ممنون عزیزم لطف داری. برای افزایش خلاقیت راهکارهای آموزشی زیادی هست که میتونی استفاده کنی  اما راستش من در خیلی از موارد برای پخته شدن ایده هام تنبلی می کنم شاید بعد از بازنشستگی یه دفتر بزنم برای خودم روی ایده هام کار کنم مثل پرفسور جهانگیری!!!!!!! چراکه نه:-)

حالا یه موضوعی بنظرم رسید

همسرم با یه میهمان خارجی به اصفهان سفر کرده بود چون بدون قصد و آمادگی قبلی اقدام به سفر کرده بودن و زمان زیادی برای اقامت تو ایران نداشت بعد از پروسه سخت پیدا کردن یه اتاق تو هتل یکی از مشکلات دیگشون پرداخت هزینه ها بود مثلا وقتی میخواست از مغازه ای خرید کنه دستگاه های کارت خوان و یا ای تی ام تو ایران بخاطر تحریم مسترکارتشو ساپورت نمی کردن . واقعا به مشکل خورده بود تقریبا تمام هزینه هاشو همسرم با کارت خودش تقبل کرد تا بعد به حسابش برگردونه.

به ذهنم رسید که این میتونه یه روش برای پول درآوردن باشه یعنی یه شرکت خدماتی جهانگردی بزن با هتلها و آژانسهای مسافرتی قرارداد ببند و به مشتریان اینچنینی کارت هدیه بانکی (نیاز به صدور از بانک به نام مشتری نداره) به اندازه مبلغی که نیاز دارن بده در عوض یه درصدی بگیر، پولشم دلار بصورت نقدی بگیر یا اینترنتی به حساب مستر کارت خودت بریزن (میتونی برای خودت یه حساب مستر کارت باز کنی ولی ظاهرا باید با فیلتر شکن برین که بانک مبدا اروپایی یا آمریکایی متوجه نشه از ایران کانکت  میشید)

یکی از کارایی که می تونین در کنارش انجام بدین راه اندازی خونه های سنتی برای توریستهاست.  همونطور که میدونید یکی از مشکلات شهر اصفهان برای جذب توریست کم بودن هتله بخصوص تو اردیبهشت. مثلا تو یه محله که بافت قدیمی مورد علاقه توریستها رو داره چنتا خونه اجاره کنید و در اونها اتاق با سبک سنتی و غذاها و نوشیدنی ها و گیاهان دارویی سنتی ایرانی ارائه کنید.

بهرحال با وجود جنگ و ناامنی های اخیر تو خاورمیانه حتی ترکیه قشری که تصمیم به مسافرت میگیرن  علاقه زیادی به سفر به ایران پیدا کردن (رشد 40 درصدی داشته) عربها تا میان میگن یه سفر مارو مشهد ببرین اگه پول براشون موند میگن اصفهان و شیراز ؛ اروپاییها و شرق آسیا و امریکاییها هم که اول اصفهان...

از طرفی دشت اصفهان بدلیل کم آبی تا چند سال دیگه احتمالا بجز کشت گلخانه ای کشت دیگه ای نداشته باشه اونم که کشاورزای مطرح اصفهانی خودشون بیشتر تو سیستان و خراسان جنوبی فعال شدن. کار صنعتی هم بعید می دونم به روحیات و البته رشته تحصیلیت سازگار باشه بنظرم راه خوبیه ، شرکت شما میتونه در قالب یه شرکت خدماتی جهانگردی فعالیت کنه و مجوز رسمی هم بگیره با توجه به تحصیلاتت فکر نمی کنم مشکل خاصی داشته باشی بهش فکر کن.

آرزوی موفقیت دارم

به حامد گرامی

ممنون که وقت گذاشتی و متن خوندی

بله حق باشماست به هر قیمتی نباید پول درآورد ولی این نظر شخصی من و شماست.. این مواردی که در اون کامنت آوردم بعنوان مثال برای گفته های اون متنم بود _در مورد پیدا کردن راه پول درآوردن از بین تهدیدها و فرصتها_ یعنی به جای اینکه منتظر باشیم برامون شرایط شغلی ایجاد کنن و یا ببینیم بقیه چیکار کردن ماهم همون کارو کنیم بهتره تو این شرایط ما راه پول درآوردن خودمونو پیدا کنیم. یه استاد کارآفرینی داشتیم میگفت وقتی دیدید کسی از راهی پول درآورد دیگه به اون راه فکر نکنید اون 20 سال پیش بود که مردم تو راهای امتحان شده پول و وقت سرمایه گذاری میکردن الان باید راه منحصر بفرد خودتو پیداکنی...

بهتره راه هایی که ارائه میدی حلال باشه نه حروم :

بین مثالهای عینی و فعالیتهای پیشنهاد شده تفاوت وجود داره من راه حرومی رو پیشنهاد ندادم.

اگر منظورت سرمایه گذاری شبه ربا بود که خوب ماهم  قبول نکردیم. اما از قصد اینجا آوردمش که متوجه باشیم تو همه شرایط پیشنهاد پول حرام رو تشخیص بدیم.(چون میدونم خیلی از جونا حتی بزرگترا از اقتصاد اسلامی واقعی چیز زیادی نمیدونن)

«در ضمن این کار امنیت نداره از کجا معلوم که طرف پولو برگردونه ؟»

بنظر من اگر کسی به هر دلیلی به ربا و نزول تن داد همون بهتر که اصل پولشم بهش برنگرده! یعنی اگر خدا دوسش داشته باشه کل پولو یجوری نابود کنه وارد زندگی آدم نشه که از هر بلایی خانمانسوزتره!

«خانوم محترم

به حامد

فکر میکنم این مطلب رو من در پست دیگه ای بعنوان نظر گذاشته بودم

البته بهتر شد پست مردم و اشغال نکردیم(خخخ)

به حامد:

«واقعیتش برای من مهم نیست دیدن مازراتی و حسرتی نمیخورم »

 احسنت احتمالا بخاطر تربیت درست خانوادگی و اعتماد بنفس شماست. به والدینتون تبریک میگم.

به درا

سلام درا جان امیدوارم امتحانات و با موفقیت گذرونده باشی

در مورد بانک مشاغل پروفسور جهانگیری چیزی نمی دونم ولی بهرحال اونا رئال تر از این وبلاگ هستن یعنی هم از نزدیک با روحیاتت آشنا میشن و هم اینکه می تونی پیشنهادات منو بعنوان ایده بهشون بدی تا تخصصی تر روش کار کنن. از طرفی برای شروع می تونی به بازارهای عمده اصفهان سر بزنی و از نزدیک شیوه خرید و دغدغه های توریستها رو ببینی و هم اینکه از کاسبا و مغازه دارا در این مورد سوال بپرسی . با اطلاعاتی که بدست میاری شاید اصلن ایده بهتری هم به ذهنت رسید.

برای داشتن ذهن باز و خلاقیت باید جملات منفی که من نمی تونم، من ذهن بازی ندارم، من ایده ای ندارم، من خلاقیت ندارم  تبدیل به جملات مثبت کنی چون ذهن ما بدون آنالیز مطالب بهشون تن میده و همونطوری که با خودت فکر می کنی شکل میگیره ده خصوصیت آدمهای خلاق که تو کارآفرینی هم بحث شده همه جا جزوه هاش هست ولی تا زمانی که اعتمادبنفس نداشته باشی فکر میکنی در مورد دیگران نوشته شده . وقتی اعتماد بنفس پیدا کردی_ که اونهم تکنیکهای خودشو داره_ اونوقت با خودت میگی انگار این ده تا خصوصیت رو از رو من نوشتن!!!

بهرحال مطالعه و داشتن اطلاعات عمومی برای اینکار خیلی کارسازه! البته الزاما هر آدم خلاقی یه کارآفرین نیست. برای کارافرینی شرایط دیگه ای هم لازمه اما قطعا یه کارافرین آدم خلاقیه.

من وقتی ایده شروع کار دوم خارج از کار اداری رو مطرح کردم بجز همسرم هیچکس حتی حوصله نکرد ده دقیقه به حرفام گوش بده. جمله معروف تو ایران تولیدی زدن کار بی فایده ایه . تو که شغل و حقوق مکفی داری برای چی سرمایتو میخوای بباد بدی و بدتر از همه اینکه چون یه خانم بودم همه ی دیدها ده برابر منفی ترهم میشد.

اما من هم اعتماد بنفس داشتم و هم اینکه فکر میکردم همه ما بخاطر دینی که به وطن داریم باید کاری برای این خاک کنیم حالا یکی با علمش یکی با ایجاد موقعیت شغلی یکی با مدال آوری .... همسرم و من به این نتیجه رسیدیم که شروع میکنیم اگر موفق شدیم فبه المراد اما اگر نه حداقل پیش وجدانمون سربلندیم.

البته حدود دوسال قبل از تاسیس شرکت  آرمشو طراحی کردم و گزاشته بودم والپیپر گوشیم. یعنی روزی صدبار بهش نگاه میکردم و یا دقیقا وقتی می خواستم بخوابم ساعت بیداریمو تنظیم میکردم آخرین چیزی که تو ذهنم حک میشد اسم شرکتمون بود اولین چیزی که بعد از بیداری میدیدم بازهم آرم شرکت بود. من و همسرم بعضی اوقات چنان درمورد دکوراسیون اتاق مدیرعامل صحبت میکردیم و یا میرفتیم براش جنس قیمت میکردیم که انگار الان هست. یه ایمیل هم به اسم شرکت بازکرده بودم. الان هم کارای شرکتو که باهاش انجام میدم یاد اونروز میفتم که داشتم ایمیل و ایجاد میکردم. من برای شرکتی که هیچی در جهان مادی نداشت و فقط ساخته تصوراتم بود یه ایمیل باز کردم و مطمئن بودم که یروزی با این ایمیل برای شرکت کار میکنم.

برات آرزوی بهترینها رو دارم.