خانواده برتر

ببخشید چرا میخایین یه پسرو از مادر و پدرش جدا کنین

شوهرتونم الکی میندازین تو خرج ، بخاطر شما باید بره یه خونه هم اجاره کنه

زن های این دوره زمونه اصلن درک ندارن واقعا

پس به پسرهام حق بدین جای ازدواج برن صیغه کنن

به سوال کننده:
بشین خیلی منطقی باهاش حرف بزن، با نرمی و محبت اما جدی و منطقی و دلایلت رو بدون جبهه گیری توضیح بده. بگو من حاضرم بریم پیش مشاور ببینی اونا چی میگن و ... . اگرم نمیتونه خونه مستقل تهیه کنه خب همون واحد مجزا رو اجاره بدن و بعد برید با پولش جاد دیگه در همین حد اجاره کنید که خرجتونم بالا نره و استقلالتونم حفظ بشه. اون فیلم دکتر حبشی هم که دوستان گفتن واقعا عالیه. من خودم و همسرم تو اون سخنرانی بودیم و بقیشم اگه گیر بیارید و ببینید معرکه است واقعا...

به pari:
اگه تنها دلیل رد کردنتون اینه که خب اول باهاش صحبت کنید و روراست بگید من اون موقع گفتم میتونم و بعد فکر کردم دیدم نمیتونم اینطور زندگی کنم. اگه میتونید اونجا رو اجاره برید و یه جای مستقل اجاره کنید بیشتر ادامه بدیم اگر نه من ازتون عذر میخوام که یه مدت معطل شدید ولی الان تموم بشه بهتره که بعدا به تلخی بکشه. والسلام
اگرم میتونید اینطور زندگی کنید که خب دلیلی نداره از حرف بقیه نگران بشید. برید جلو باهاشون آشنا بشید اگه دیدید آدمای خوبین قبول کنید.

به محمد:
دوران فعلی با دوران مادرتون شرایط متفاوتی داره. اون عصر دیگه گذشته.

به سامی:
پدرتون که اینقدر بهتون لطف داشتن کاش اون میلیون ها تومن رو جای دیگه سرمایه گذاری میکردن که بعد بتونید مستقل باشید. الان هم ازشون بخواید اونجا رو اجاره بدن و شما با پولش جای دیگه رو بگیرید. مطمئن باشید زندگی شادتری دارید. همسر آینده شما داره میاد با شما زندگی کنه و نه کل خانوادتون. رابطه عروس و مادرشوهر اگه زیادی نزدیک بشه به همون دلایل دکتر حبشی که یکی از کاربرا تو نظرای اول اشاره کرد به چالش کشیده میشه و حرمتا رو از بین میبره. مادر و خواهر خیلی عزیزن ولی به خاطر شدت علاقه ای که به فرزندشون دارن ناخواسته به خاطر صلاحشونم که شده دوست دارن تو بعضی مسائل نظر بدن که اسمش میشه دخالت و نزدیکی زیاد این حالت رو تشدید میکنن چون بیشتر از همه چیز باخبرن و این آرامش و استقلال خانوم رو سلب میکنه...

به مصطفی:
کسی نمیخواد پسر و مادری رو از هم جدا کنه!!...
صرفا صحبت مستقل زندگی کردنه که اگه پسری هنوز آمادگیش رو نداره پس وقت ازدواجش نیست و بهتره فعلا پیش مامانش بمونه...
شما الان با وسط کشیدن بی ربط اسم صیغه :) تو چنین موضوعی کامل نشون دادی که فعلا وقت ازدواجت نیست.

آقایون و خانوم های عزیز بخدا اشتباه باهم زندگی کردن بحث جبهه گرفتن و گارد گرفتن نسبت ب خانواده شوهر نیست بحث فقط استقلاله شما تا زمانی که عادت کنی کنار دست خانوادت زندگی کنی چ دختر چ پسر هیچوقت نه مالی و نه معنوی رشد نمیکنی باور کنید الان قدیم نیست سن ازدواج بالا رفته و طرز توقعات و فکرها عوض شده نمیشه مثل قبل زندگی کرد هیچ گاه مقایسه نکنید ی زوج اول زندگیشون هزار و یک مشکل دارن خواهشا با باهم زندگی کردن مشکلات خودتون رو زیاد نکنید بخدا اشتباه ااشتباهه

دوستان من در زمان نامزدی خودم کلی جدل داشتم که پدر همسرم میگفت یا با من زندگی کن یا طلاق

من گفتم طلاق انتخابمه اما ی جا نمیام

نرفتم الانم کاملا در آسایش ام با همسرم تور بخدا نکنید اینکارو فقط مستقل زندگی کنید

سلام من قبل ازعقدم به شوهرم گفتم خونه مستقل مبخوام اونم قبول کرد قرارشدیک سال شیش ماه پیششون باشیم وبعدبریم بعداز یکسال شیش ماه انقدمادرشوهرم توگوش شوهرم خوندکه کل پولمونو خرج طبقه بالا کردیم درضم منم هرچی به شوهرم گفتم نکن پشیمون میشی گریه کردم خواهش کردم دعوا کردم فایده نداشت الان ۷ساله داریم زندگی میکنیم یه دختر۳ساله دارم مادرشوهرم بین بچه منو جاریم که پسرن فرق میزاره ازمن که پیششم انتظاربیشتری داره هروزم من باشوهرم دعوادارم بااون پول میتونستیم توشهر خونه بخریم اما شوهرم گوش نداد موقع ساخت خونه گفت بچه داربشیم ازاینجا میریم برامدرسش اخه روستامون مدرسه ندارهمنم گفتم باشه ولی الان میگه من مستجری نمیام برو گواهینامتوبگیرخودت ببرش مدرسه شهرمنم نمیرم انقد اینجابه من بدمگذره تاحرف رفتنم میزنم میگه تارفتن مدرسش حلا وقت هست یه میگه من زندگیم اینه نمیتونم به خاطرتوخودمو دربه درکنم نخواستی بروچه کارکنم

ببین آبجی امثال شما باید بدونن  نباید زن کسی که هیچی نداره بشن و یا برعکس پسر جان تو که مستقل نیستی بهتره نیای خواستگاری بابا هم خودتو  بدبخت می کنی هم اونو  اگه هم می کنید حالا فعلا بمون بعدم به شوهر و بعد مادر بگو  یه فکری برا معماری خونه بکنن اگه  میشه یه راه سهل العبور بسازن تا بعد باید خونه جدا