خانواده برتر

دقیقا باهات موافقم چون جدیدا مردم فداکاریو با وظیفه ی شخصی طرف مقابل اشتباه گرفتن فکر می کنن اگه کسی فداکاری کرد وظیفش بوده!

منم نظرم اینه فداکاری 

سلام 

من برعکس این دوستان فک می کنم اگه قرار باشه تو محیط خونواده فداکاری نکینم کلا نمی شه زندگی کرد اما حماقت هیچ ربطی به فداکاری نداره

سلام دوست عزیز
فداکاری باید براساس فکر و ایمان باشه نه براساس احساسات توخالی
من به شخصه به فداکاری تو این دوره اعتقادی ندارم باید براساس منطق زندگی کرد هیچ کسی اصلا ارزش فداکاری نداره
مثال دوم شما خانم دوم فداکاری نکردن خوشی دلش رو زده بود ومتاسفانه با زندگی خودش و فرزندش بازی کرد و در واقع به خودشون ظلم کرده و زندگی خانم اول و فرزندانش هم خراب شد حالا چرا باید ازشون تقدیر بشه و کسی طلبکار نباشه فداکاری که اینهمه عواقب داشته باشه مسخره هست به درد هیچ کسی نمیخوره اینها به نوعی به بیراهه رفتنه
ببینید دوست گرامی الان عده ای با عقل و منطق زندگی میکنن اینقدر مشکلات زندگیشون زیاده وای به حال اینکه بخوان به چیزی که وظیفه شون نیست عمل کنند که مثلا قهرمان بشن دیگه آخرش همین میشه دیگه واسه چی کسی تشکر بکنه
به هر دو زن بگید قهرمانان بی مدال حالا این همه مشکلات رو تحویل بگیرید مخصوصا به خانم دوم که واقعا نمیدونم چی فکر میکرد دختری که موقعیت ازدواج داشت وارد زندگی زنی شدکه هنوز قلبش میزد  

 اصولا میگن شخصی که از داشته هاش بگذره و از یکسری مسائل خوب که برای خودشه چشم پوشی بکنه و برای یکی دیگه اون خوبیها رو بخواد خب میگن فداکاری خواسته بکنه 
 
خانم دوم از یک ازدواج موفق و زندگی آرام و بدون مزاحم چشم پوشی کردبه همین خاطر برداشت فداکاری میشه هیچ دلیلی نداره که چنین زنی بیاد در زندگیش با مرد متاهل همراه با دو بچه رو قبول بکنه به هر حال مراقبت از دو بچه زن دیگه کار آسونی نیست و وظیفه این خانم هم نبوده
البته من خیلی موافق فداکاری ایشون نیستم  و شدیدا هم حیران کارش بودم ولی به هر حال نیتی جزء دو بچه وسط نبوده چون این ازدواج براش خودش چیزی نداشته و نوعی حقارت بود و خیلی از خوشی های دوران نامزدی و زندگی مشترک رو از دست دادپس در درجه اول خودش باخت سادگی کرد
درباره مثال اولم قطع رابطه دلیلش توقعات آنچنانی بود چون زن کوتاه اومده بود همه فکر میکردن که وظیفشه و باید هیچ حرف و اعتراضی از بابت شرایطش نزنه
حالا مثال دوم هیچی ولی واقعا بی انصافیه که بگیم مثال اولم فداکاری نبوده من افرادی رو میشناسم که با بهترین امکانات حتی یک روز هم تحمل زندگی با مادرشوهر رو ندارن

فداکاری باید اثرات مثبت داشته باشه بارمنفی یک عمل که فداکاری نیست
مثال اول شما خانم ظاهرا مسله ای رو قبول کرده که از توانش خارج بوده و نمی تونست پای حرفش بایسته حتما یک مسائلی بوده که کار به قطع رابطه کشیده
مثال دوم شما که باید بگم که گاهی خوشبختی زیاد هم خوب نیست دلزدگی به وجود میاره و شخص بدنبال هیجان و ماجراجویی میره که اسمش فداکاری نیست اینکه من و شما بریم لبه پرتگاهی بایستیم و با جان خودمون بازی کنیم که مثلا میخواهیم جان دیگری رو نجات بدیم درحالیکه که راههای بهتری برای نجات دادن طرف مقابل هست و نیازی به خطر انداختن جان خودمون نیست این فداکاری نیست جفا کردن در حق خودمونه
کسی که فداکاری میکنه در درجه اول باید قوی باشه و آماده هرگونه مصیبت و تحمل هر اتفاقی داشته باشه اگر الان فداکاری جوابگو نیست به خاطر اینه که دیگه کسی حوصله و تحمل نداره همه عاقل شدن و میخوان از زندگی لذت ببرن منظور و قدرشناسی مردم هم به ابدیت پیوست
در جامعه ای که ارزشهای اخلاقی و مهر و محبت کمرنگ شده و هرکس به فکر خودشه و کسی هم به داد آدم نمیرسه چرا ما کاسه داغ تر از آش بشیم

واقعا همینه....
 بخدا من بخاطر خدا واز رو دلسوزی کارایی انجام دادم بعد مادر یا فامیل همون ادمه اومده گفته دختر فلانی کم داره..مگه میشه ادم همچین کارایی بکنه بجا اینکه بگه دستت درد نکنه

همیشه بخاطر مهربونی کردن چوب میزنن تو سرم...که دختر گرگ باش گررررگ...بابا بی انصافا من ادمم چرا باید گرگ باشم....

هزار بار دلم شکسته اگه دلسوزی میکنم بخاطر خداس بخاطر اخرتمه نه ترس از کسی
از هیشکی ترس ندارم یا ساده نیستم.
اگه سندگدل باشی بهت سنگ میزنن...اگه مهربون باشی ساده واحمق فرضت میکنن
باید چجور باشی پس
مگه  معصومین نگفتن باهوش ترین انسان کسیه که بفکر اخرتشه

عزیزم 

سلام

سلام دوست عزیز
من که حرفهای شما رو قبول دارم من هم در جایی زندگی میکنم که دو زنه بودن رو خیلی بد میدونن ولی مسله دو زنه بودن نبود زن اول فکر میکرد میمیره وگرنه کدوم زنی زیربار این موضوع میره البته الان خیلی پشیمونه و احتمالا یکی باید کنار برود
حالا ببینید دوست گرامی در موردی که یک دختر میاد و مادرشوهر رو قبول میکنه و حتی شرایط نه چندان جالب پسر رو هم می پذیره و فقط به سالم بودن اون خانواده اعتماد میکنه اینجا در واقع خودزنی هم نکرده به هر حال خواسته با یک فرد سالم زندگی بکنه ولی مادرشوهرش رو هم پذیرفته و دیده که شوهر خواهرهاش دارن از این کارش سوءاستفاده میکنن حالا هر اتفاقی هم که افتاده باشه دیگه طلبکار شدن معنایی نداره چون این خانم به مدت 10 سال اختیار زندگیشو و خلوت یک زن رو نداشته حق انتخاب داشته حالا اومده رضای خدا قبول کرده دیگه گناه که نکرده پس قدرندانستن وسط بود
من درباره مثال دوم کاملا و شدیدا با شما موافقم تحلیل تون خیلی خیلی درسته شما خیلی به درستی اشاره کردین به مادر و پدر خانم دوم ظلم شده درست حدس زدی اونها رضایت نداشتن و خیلی زیادبهشون سخت گذشت درباره بچه ها هم خب زندگیشون خراب شده هرچند مادرشون نمی میره ولی خودم گاهی حس میکنم در آینده همین دو بچه از خانم دوم متنفر میشن هرچند که این خانم میخواست براشون مادری کنه ولی چون راه درست تری رو انتخاب نکرد به قولی ثوابش کباب شد خانم دوم به معنا تمام خودزنی کرد و فرزندش هم یک قربانی شد خب اینها بدنبال حماقت نبودن میخواستن اسمی از خودشون به جا بذارن (انسانیت)ولی عقل یاری نکرد و حماقت شد
ببینید حالا کاری به این دومثال اطرافم ندارم کلا اگر به همه فداکاریها نگاه کنیم ته اش اینه که چرا کردی میخواستی نکنی !!حالا یک واقعیت هم وجود داره سطح ظرفیت و قدردانی وجود نداره در همین دو مثال خودم به وضوح قدر ندانی رو دیدم
ستاره بانو عزیزم اصلا و ابدا نباید از کسی بت ساخت یک دختر که ازدواج میکنه باید در حد اعتدال احترام و علاقه عاقلانه به زندگیش با شوهرش رو ادمه بده خودم الان خیلی تفکرات مردم این دوره رو قبول دارم دوران قدیم خیلی در فداکاری افراط گری میشد اصلا در مثال دوم هردو زن با خودشون و بچه هاشون دشمنی نداشتن فداکاری در حد افراط گونه کردن
همین الان در موارد دیگه اگر یک دختری که ازدواج کرده زیاد کوتاه بیاد به اصطلاح همش فداکاری بکنه اون هم احتمال داره برداشت نادرستی بشه که این فقط شوهر خواسته یا با قدرندانی خانواده شوهرش مواجه بشه با چشمم دیدم کلا فداکاری خیلی توصیه نمیشه همه چی باید در اعتدال و میانه رویی باشه
شما گفتید اگه خودتون اون خانم اولید راستش منظورتون رو نفهمیدم من یک خانم هستم ولی اول نیستم اون دو مثال بالا هم از اطرافیانم بود حتما کتاب موردنظر رو به اونها توصیه میکنم
ولی تحلیل هاتون خوبه خیلی از حرفهایی که زدید درسته و دیدم خیلی خوشحالم که منطقی و باهوش هستید شاید باورش سخت باشه ولی افرادی هم دور و ور هستن که همش میگن زن دوم بی گناهست شوهره هم بی گناهست درحالیکه واقعیت ها رو میدونن ولی نمیخوان قبول کنن

 نظر ستاره بانو درسته حرفاش از روی عقله...
فداکاری که تا حدودی باید در زندگی و کانون خانواده داشته باشیم اگر گذشت نباشه یک مردو زن نمی تونن زندگی بکنند و اختلاف به وجود میاد
ولی خارج از خانواده و به شکل قهرمانانه با سوال کننده هم نظر و موافقم جوابگو نیست
یک جاهایی ما فکر می کنیم مثلا با این کارمون از خود گذشتیم و به فلانی خیر رسونیدیم و فداکاری کردیم درحالیکه شر رسونیدیم چون چنین افرادی نه اینکه نیت بدی داشته باشن مفهوم فداکاری رو نمیدونن که نباید به هرکسی و به هرقیمتی عملی رو انجام داد
مثال اول سوال کننده گفتن که از خوبی عروس سوءاستفاده شده خب خواهر من زمانیکه قبول کرد باید به همه جنبه ها مثبت و منفی هم فکر میکرد به هر حال کسی که مادر شوهر رو قبول میکنه نباید توقع یک زندگی بی دغدغه و ریلکس داشته باشه
مثال دوم شما که واقعیتش فقط میشه گفت همش شر بود حتی اگر زن اول به فرض واقعا فوت میکرد باز هم فداکاری نبود اصلا دلایل خانم دوم و شوهرش قابل قبول نیست چرا یک خانم محترم باید عقل و زندگی خودش و فرزندش رو فدای حرفها و خواسته های احساساتی زن اول بکنه مگه تو این مملکت به این بزرگی پدر این بچه ها بعد فوت زنش نمی تونست زن بابا خوبی برای بچه هاش پیدا بکنه به هرحال یک مرد سراغ زنی میره که بچه هاشو هم قبول کنه دلیلی نداشت که این خانم دوم با وجود موقعیت خوب ازدواج تن به فداکاری بده اینکه دیگه نمی تونست مادر واقعی بچه ها بشه اصلا چنین فداکارانی در جامعه نباشن خیلی بهتره
البته در زمینه های دیگه هم دیدم که فداکاری نتیجه منفی داشته و در مواردی هم نتیجه مثبت ولی خودم در مردم چیزی نمی بینم که کسی مثلا بعدهابیاد اظهار تشکر کنه

اینکه بهتون گفتم خانم اول منظورم مثال اولتون بود فک کردم شما خودتون اون خانمید ببخشید 

ایثار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امروزه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حرفایی میزنید
ناسپاسی نباشه اماتو زندگی معمول افراد  ایثار دیده نمیشه
اما از انصاف نگذریم مصداق بارز ایثار فعلا توسط مدافعان حرم داره انجام میشه و الا مردم عادی رو آبی ازشون گرم نمیشه

دوست عزیز حتما در محیط خانواده باید فداکاریهای این شکلی هم باشه ولی بدونید همه که مثل شما و مادرتون قدرشناس و باشعور نیستن
زن داداش شما احترام گذاشت در واقع به نوعی خواست به شما و مادر گرامی تون بگه که دوستدار و علاقه مند شماست نماز شب خوندن برای کنکور و یک ماه نگهداری از مادر مریض تون فداکاری اون شکلی نبوده که بخواد از چیزهای مهمتری بگذره مهربانی بود این نوع مهربانی ها به نظرم بیشتر جوابگوست واقعا داشتم میخوندم لذت می بردم به این بده بستان بین شما و زن داداش تون در حد اعتدال و میانه رویی بوده همین چیزی که من بهش رسیدم و دیدم که نباید برای به دست آوردن دل دیگران و کمک کردن بهشون خودسوزی کرد
مثال اول که اون خانم از دوستان خانوادگی ام هستن مثل زن داداش شما نبوده خواسته همیشه جان فشانی بکنه از استقلال و خلوت خودش گذشت تا مثلا مادرشوهر ازش تعریف بکنه اگر بین شما و زن داداش تون هم تا این حد افراط بود حتما موجب اختلاف میشد شما گفتی طبقه بالا بود ولی ترجیح میداد بالا باشه یعنی ایشون مرز و حدود رو میدونه و نخواسته خودشو تحمیل بکنه که شما تو رودبایستی ازش مراقبت کنید
خیلی خوبه که زن داداش خوبی داری ان شاءالله خودش و دوقلوهاش همیشه زیر سایه خدا سالم باشن خیلی قشنگه که نمازشب براتون خوند من هم جای شما بودم هرگز فراموش نمیکردم قدرش رو خیلی زیاد بدون
من این پست رو به خاطر این گذاشتم که دیدم فداکاری خیلی اثرات مثبتی بر روی خود شخص نداره به هر حال در اصل فداکاری باید خودزنی هم کرد تا یکی دیگه راحت باشه ولی الان خودزنی و خودسوزی برای یکی دیگه واقعا جواب منفی داره
ستاره بانو عزیز در مثال دوم من واقعا میگم شاید برای من و شما فداکاری نباشه ولی واقعا زن دوم خانم مهربان و موفقی هستن که اصلا هیچ دلیلی جز مادری برای اون دو فرزند نداشته و گمان کرده بود که باید به خواهش های یک مادر مریض و رفتنی جوابی بده حالا معادلات بهم ریخته و اون مادر فوت نمیکنه اشتباه داشته ولی نیتش خیر بود و دچار خودزنی خودش شد این شکل فداکاریها قابل هضم نیست ایشون چون میانه رویی و اعتدال رو مراعات نکرده به این روز افتاد

عزیزم فداکاری هیچوقت جایگاهی نداشته

شاید تعریف من و شما از فداکاری فرق کنه 

سلام عزیزانم.

به نظرم کمترین گناه زنی که با مادرشوهرش زندگی میکنه، اینه که " زمانه " رو نشناخته. شناخت زمانه وظیفه ی هر انسانیه و به نظرم الآن زمانه طوری نیست که کسی با زندگی با مادرشوهر خوشبخت بشه، حتی اون زن به زندگی شوهرش هم نه تنها خوبی نکرده، بدی هم کرده. چون وقتی این زن مورد شماتت خواهرشوهر و ... قرار گرفته طبیعتا آرامش زندگی شون که شامل زندگی بچه ها و زندگی شوهر هم هس به هم می خوره .....