سلام
دوستان واقعا به راهنمایی ها تون نیاز دارم . سامان متاهل جنوب هستم.
همه میدونیم زندگی کارمندی یه زندگی هست با دخل و خرج کاملا مشخص و نسبتا محدود. من سرمایه مالی 15 ساله عمرم ، شٌد ساخت یه خونه با متراژ حدود 160 متر که حدود 5 سال زمان برد تا ساختمش . به خونه های آماده اعتقادی نداشتم. خونه ای ساختم با همه اون چیزی که خانم و بچه هام دوست دارن. 5 سال سختگیری و قناعت ، فروش زمین ارثیه ای ، وام های با سود بالا  و اقساط بالا، خونه رو آماده کردم.
 تو این 5 سال و البته تا حداقل 5 ساله دیگه خیلی چیزها تعطیل شد . تفریح تعطیل ، مسافرت ، زیارت ، خرید منطقی لباس ، خرید وسایل خونه ، خیلی از نیازها و تفریح های بچه هام و خانمم ، تعطیل شد .
حسرت خیلی چیزهای دیگه به دلمون مونده. حتی از یکسال پیش ماشینم هم فروختم. خیلی ضرورت های دیگه زندگی مثل رفتن به موقع برای درمان ، خرید نیازهای اولویت دار برای بچه هام و خیلی چیزهای دیگه عملا تعطیل شد.
عقب افتادن از اقساط و تماس مکرر بانک ها برای به روز کردن اقساط عقب افتاده و سختگیری تو خرج علیرغم میل باطنی ام شد حاصل ساخت این خونه. درسته که برای خرید یا ساخت خونه همه ما باید ضجر بکشیم . به نظر شما؛
1-  می ارزه که من حدود 10 سال از بهترین زمان عمر خودم ، بچه هام و خانمم رو صرف پرداخت اقساط خونه کنم؟
2 - آیا این محدودیت ها برای خودم ، خانمم و بچه هام ، عوارض جبران ناپذیر پنهانی بعدا به دنبال نخواهد داشت؟
 3 - آیا می ارزه 10 سال وقتت رو صرف کنی ، تا بشی صاحبخونه. اون هم خونه ای بدون هیچ گونه وسایل نو و جدید؟ البته ما تنها تو تغذیه و خوراک عالی هستیم بقیه چیزها ، زیر حد نرمال.
 4 - آیا شما حاضرید این سختی ها رو تحمل کنید؟
5 - احیانا شما هم این سختی ها رو تو زندگی به خاطر والدین تون کشیدید؟
6 - این سختی ها برای فرزندان تلخ هست یا شیرین؟
7 – شما زندگی تو یه خونه کوچیک با دسترسی به همه نیازها بیشتر می پسندید یا یه خونه بزرگ و تعطیل شدن 80 درصد نیازها؟
9 - بهتر نیست من خونه ام رو بفروشم و یه خونه کوچیکتر بخرم و به جنبه های دیگه زندگی ام برسم؟ این هم اضافه کنم که متاسفانه اصلا خونه رو به قیمت واقعی نمی خرن. یعنی برات سخته که قیمت خونه شما رو با یه خونه بساز و بفروش و الکی ساز ، یکی حساب می کنن. 10 - دوستان چه راهکاری دارید واقعا ؟  ضمنا بچه هام و خانمم تو حالت عادی، مخالف فروش خونه اند و میگن ما سختیش رو تحمل می کنیم،  مگر اینکه من بشینم و توجیهشون کنم. کمک کنید از این برزخ نجات پیدا کنم.

برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)