خانواده برتر

میگه ناهار چی داشتین؟ بگو بیف استرگانف با سس مخصوص:)

عصر کجا رفته بودین؟ سواحل هاوایی!! جای شما خالی

این النگو رو کی خریدی؟ سوالا میپرسینا یکی دو تا نیستن که آدم یادش بمونه که

چقدر خریدی؟ یه میلیاردی بود شوهر نیست که میلیاردر ماشالا

اینم جزئی

اگر تند حرف میزنه یهو وسط حرفاش بزن جاده خاکی مثلا داره تند تند میپرسه کی خریدی؟ چن خریدی؟ از کجا خریدی؟  فورا بگو آخ آخ گفتین خرید بعد بحث رو ببرید به اون سمتی که میدونید براش جذاب تره مثلا اون روز گفته بودین فلان چیزو لازم دارین داشتم رد میشدم دیدم قیمت کردم دیدم خیلی گرون میده نخریدم ولی بازم دقت میکنم جایی داشتن میخرم(فقط دقت کنید دروغ نگید اینارو ،که گناه نکنید صرفا چیزایی که به کسی مربوط نیست رو سعی کنید بپیچونید نه همه ی حرفارو) 

امیدوارم کمک کننده باشه براتون

راستی لبخند یادتون نره خییییییلی موثره حتی اگر جوابشو بدی(در اصل حقشو بذاری کف دستش) ولی لبخند بزنی به اون صورت تاثیر منفی نداره

ولی کلا این رفتار خیلی رفتار زشتیه !!! (مادرشوهر رو میگم)

اصلا خوشم نمیاد !!!

خودم هم اگه یه روزی پدر زن یا پدر شوهر شودم اصلا این کار رو نمیکنم !!!

(البته فک کنم حداقل 30 40 سال دیگه این اتفاق میوفته (: )

از طرف دیگه این مادرشوهر این اطلاعاتو میخواد تا یه زمانی علیه عروس ازشون استفاده کنه!این بهم ثابت شده!

برای بدگویی کردن از عروس!که مثلاً ولخرجه و همش لباس و طلا میخره!یا ناهار خوب نمیپزه!

یا هر روز هر روز این طرف و اون طرف به گردشه و توی خونه نمیمونه!

حتی جلوی خود آدم و توی جمع اینهارو مطرح میکنه و میخنده! 

امان از آدمایی که کار و گرفتاری ندارن جز اینکه تجسس کنن توی زندگی بقیه!

فقط نکته ش اینه که باید لحن شوخی رو حفظ کنید و بعدا هم شوخی شوخی همه چی رو ازش قایم کنید هر چی هم پرسید ازین به بعد جوابش یه چیزه: همونجور که قبلا گفتم دیگه دلم نمیخواد قضاوت بشم 

تو 90 درصد همچین موردی ، خود شوهر مقصره . اگه شوهر اجازه نده ، اگه شوهر بهشون تفهیم کنه که زندگی من مستقله و اگه شوهر باور کنه که زندگی شخصی خودش و مسائل مربوط به اون ، هیچ ارتباطی به خانواده باباش نداره ، دیگه کسی سرک نمیکشه. البته این مسئله با جنگ و دعوا نمیشه جا انداخت. باید آرووم آرووم و بدون هر گونه جنگ و جدل ، هم شوهر و هم مادر شوهر رو ، روشن کرد.

اگه خیلی بلدی، از خودت حرف بزن، خودت راهکار بده

خودت با منطق و تجربیات خودت یا طرافیانت راهنمایی کن

بس کنید، مرجع تقلیدو کتاب

آقای نجفی ،لطفا سانسور نکن

فحش ک ندادم، نظر دادم

کاملا درسته مرد باید روابط بین همسر و خانواده شوهرو مدیریت کنه مسایلی به خانواده خودش تفهیم کنه و به همسرش تا نه احترام ها زیر پا بره نه حریم ها بشکنه اصولا از بی تدبیری شوهران و وابستگی اونا به خانوادشون بخصوص مادرشون این مسایل و درگیریا ایجاد میشه

از همسرتون بخواین که به مادرش با احترام تذکر بده

سلام خانم یا آقای محترم ،اول از همه میخواستم بابت اینکه نظرم باعث رنجش خاطر و ناراحتیتون شد ،عذر خواهی کنم 

بله ،حق با شماست ،من نبایستی نظرم رو انقدر کوتاه بنویسم وباید در موردش توضیح میدادم 

معمولا هم تو نظرام سعی میکنم کامل توضیح بدم ولی این بار وقت نشد که کامل بنویسم وتصمیم داشتم بعدا بیام وکامل توضیح بدم ،میدونستم که سوال پیش میاد 

بحر حال شما به بزرگی خودتون ببخشید. ممنون از اینکه به من یاد آوردی کردید وتذکر دادید که نظراتم رو کامل تر بنویسم ،از ابن به بعد سعی میکنم یا نظر نزارم یا اگه میزارم کامل باشه 

ولی در مورد راهکاری که گفتم باور کنید خیلی میتونه کمک کنه ،حالا توضیح میدم 

ببخشید از اینکه تو نظر اولم خوب وکامل توضیح ندادم 

اول معنی لغوی واصطلاحی توریه رو مینویسم وبعد با مثال توضیح  میدم 

توریه در لغت به معنای پنهان کردن،پوشانیدن وافشانکردن راز هست ودر اصطلاح متون دینی وفقها توریه به این معناست که متکلم از سخن خود معنایی را جز آنچه مخاطب میفهمد(یعنی معنایی خلاف ظاهر )ارائه کند 

اگه متوجه متن نشدی اشکالی نداره ،با مثال کاملا متوجه میشید

مثلا شخصی از شما درخواست کمک مالی میکنه وشما دوست نداری کمک کنید برای اینکه دروغ نگید میتونید بگید ،دستم خالیه و واقعا در آن لحظه در دست هاتون چیزی نبوده گرچه ممکنه در کیف یا حساب بانکیتون پول داشته باشید

یا مثلا شما یه کسی به اسم زهرا رو دیده باشید و زهرا هم بهتون گفته به کسی نگو که من رودیدی ،از طرفی یه کس دیگه بیاد بهتون بگه ،تو العان زهرا رو دیدی ؟شما میتونید یک قدم به جلو بردارید بعد بگید از زمانی که اینجا ایستادم زهرا رو ندیدم ،اینطوری دیگه دروغ نگفتید

یا مثلا وقتی همسایه ای وسیله ای رو از شما میخواد وشما نمیتونید بهش بدید میتونید اینطور بگید 

جاروبرقی ما کار نمیکنه(منظورتون اینه که العان خاموشه)ولی اون شخص فکر میکنه جارو برقیتون خرابه

چرخ گوشت ما دست کسی هست وقبل اینکه این حرف رو بزنید ،وسیله رو دست همسر یا فرزند خودتون بدید که دروغ نشه

موقعی که مادر شوهرتون ازتون میپرسه که ناهار چی داشتید وشما چون یه غذای ساده داشتید ،دوست ندارید بگید ،اگه چند روز پیش یا چند هفته پیش ناهار یه غذای خوب داشتید میتونید اون رو در نظر بگیرید وبگید ما نهار مثلا فسنجون داشتیم وکلمه امروز رو نیارید وتو دلتون منظورتون نهار چند روز پیش باشه البته اگه مادر شوهرتون نیاد سر قابلمه وسرک نکشه که در این مورد هم میتونید بگید ببخشید تموم شده وگرنه واستون میاوردم ،خوب واقعا هم تموم شده دیگه ،اینطوری دروغ هم نگفتید 

من موقعی که میرن جایی ودوست ندارم به کسی بگم کجا رفتم اینطور عمل میکنم ،برای مثال میخواستم برم دکتر وتو مسیر رفت از چند مکان ردشدم و شاید یه پاساژ ویه مغازه  وپارک هم رفتم ،بهشون میگم رفته بودم فلان جا مثلا پارک ولی در اصل دکتر رفته بودم وجای اصلی که رفته بودم رو نمیگم حتی گاهی وقتا برای اینکه دروغ نگم مثلا یه چند دقیقه تو یه پارک یا فلان مکان میمونم که حرفی واسه گفتن داشته باسم ودروغ هم نگم

من این ترم بخاطر یه سری مسائل نتونستم چند تا امتحان رو بدم وغیبت موجه کردم وگذاشتم واسه شهریور

از طرفی دوست نداشتم که کسی بدونه که غیبت کردم چون بایستی واسه همشون توضیح میدادم ،واسه همین هر موقع یکی ازم میپرسید ،امتحانات رو دادی،میگفتم امتحاناتمون تموم شده ونمیگفتم که ندادم و واقعا هم امتحاناتمون تموم شده بود

در مورد اینکه یه چیزی خریدین و دوست ندارید بگید که العان خریدم ،میتونید یه چیزی رو که مثلا مدت ها پیش خریدید رو تو ذهنتون بیارید وبگید من مثلا 2 سال پیش خریدم ولی منظورتون اون چیزی باشه که تو ذهنتون هست وبه زبون نمیارید و طرف فکر میکنه منظورتون همینی هست که در موردش ازتون سوال میپرسه 

اگر هم ازتون پرسید چند خریدید هم میتونید این کار رو بکنید ،اون قیمتی که دوست دارید بگید رو در نظر بگیرید وتو ذهنتون هر جیزی رو که به همون قیمت قبلا خریدید در نظر بگیرید وبگید این قیمت خریدم و منظورتون اون چیزی باشه که تو ذهنتون دارید وقبلا خریدید وطرف مقابل فکر میکنه دارید قیمت همین وسیله رو میگید

امیدوارم توضیحاتم گیج کننده نبوده باشه ،توضیح این مسائل به صورت نوشتاری یه خورده سخته 

اما چند تا نکته مهم در مورد توریه 

اول اینکه مرجع تقلیدتون اون رو جایز دونسته باشه ،مرجع من رهبر هست که جایز دونستن 

دوم ،تمام حواستون باشه که دروغ نگید ویا این کارتون در نهایت منجر به دروغ گفتن نشه

سوم ،اگر احتمال میدید که ممکنه لو برید وطرف بفهمه که دارید جواب سوالش رو نمیدید وتفره میرید ویا ممکنه بعدا بفهمه ،بهتره این کار رو نکنید 

به " خانم " گرامی و محترم ، تشکر از شما و حسن نیست تون. نظرات شما هم عالیست. ممنون

به سارا خانم گل و همچنین خانم محترم سوال کننده . ببیند ، وقتی پسری ازدواج می کنه ، خانواده پدری اش ، یه حس مالکیتی نسبت به زندگی پسرشون دارن. بیشتر این حس، ذهنی و روانی هست. یعنی خانواده باباش درگیرند با خودشون که پسرشون بازندگی مشترک شون چه می کنه، خانمش چطوریه ، چه می خورن ، کجا میرن ، کی میان ، مشکلی دارن یا ندارن و از این دست مسایل که عمدتا غرض و مرضی هم توش نیست.
 
خب یه بخشی از این حس مالکیت کاملا طبیعی هست چون پسرشون تازه ازشون جدا شده و دغدغه بچه شون رو دارن. همین حس ممکنه تو خانواده عروس هم باشه. یعنی اونها هم نگران زندگی دخترشون باشن.

خب این وسط تنها کسی که می تونه اظهار نظرها و دخالت های خانواده پدری ، احیانا مادر شوهر یا خواهر شوهر رو ، کنترل کنه و زندگی مشترکش رو تحت الشعاع قرار نده ، خود شوهر هست. حالا این وسط بعضی از شوهرها ، که تا دیروز پسر خانواده بوده اند والان شده اند مرد یه زندگی، خودش نمی تونه این وابستگی رو متعادل کنه. عرض کردم متعادل ، نه قطع رابطه ، اگه خود شوهر هم براین باور باشه که نظارت خانواده باباش، تاثیر منفی که نداره هیچ، بلکه خیلی هم خوب و مفید هست ، باخانمش دچار مشکل میشه.

البته عرض کردم خانواده عروس هم ممکنه همین نظارت رو و احیانا دخالت هایی که منجر به نگرانی مرد خونه بشه داشته باشن اما باز این عروس و خانم خونه هست که حواسش باشه. کلا یه دوره بحرانی تو ابتدای هر زندگی وجود داره که معمولا تو نامزدی به اوج خودش میرسه ، سال اول و دوم به مراتب بیشتر هست و به مرور که بگذره این بحران کم میشه.

 اصولا اگه خیلی کش دار باشه تا 5 سال اول زندگی ، هی کمرنگ تر میشه. این بستگی به خانواده ها و بستگی به روحیات زن و مرد داره. اما آنچه مهمه اینه که هیچ نظارت و دخالتی ، نباید رابطه بین زن و مرد رو خراب کنه. اگه این اتفاق بیفته ، باید ارتباطات و نظارت های خانواده ها رو به صفر یا نزدیک صفر رسوند.

 وآخرین عرض بنده اینه که برای یه مرد ، باید 80 درصد زندگی اش، زنش باشه و سهم پدر و مادر ، خواهر و برادر ، وحتی بچه های خودش، 20 درصد باقیمانده باشه و البته برای یه زن هم همین معادله حکم فرماست.

نکته دیگه اینه که خانمها خیلی دوست دارن اول زندگی یا حتی توعقد یه سوال اصلی و اساسی از نامزد یاشوهرشون بپرسن و خیلی هم پاسخش براشون حیاتیه
سوال اینه : من برات مهمترم یا مامانت؟ بین من و مامانت کدوم یکی رو انتخاب می کنید؟
ازتون خواهش می کنم ، هیچ وقت همچین سوالی رو نپرسید. هرچند پاسخش کاملا واضح هست که شما مهمتر هستید. اما هرگز نپرسید. هرگز خودتون رو با مادرشوهرتون قیاس نکنید.

درسته خیلی به مادرش اطلاعات نمیده اما توی این زمینه کمکی نمیکنه و براش مهم نیست و حتی گاهی طرف مادرشه! شب می یاد میگه شامی که پختی بردار ببریم خونه مامانم!

هم باهاش حرف زدم هم دعوا کردیم اما فایده نداره!تحت تاثیر مادرشه!حرفای من فقط دوروز اثر میکنه!

سلام ،اول اینکه متوجه قسمت اول حرفتون نشدم(العان،بحرحال)

اما قسمت دوم 

مثال های که من در توضیح توریه زدم ،برای این بود که ،کسی که متن رو میخونه ،راحت تر مفهوم توریه رو درک کنه ،واینطور نیست که همه اون ها رو خودم انجام میدم 

اما در مورد نکته ای که تو حرف هاتون بود

شما گفتید که (تا حالا شما راست هم گفته اید)

همونطوری که خودتون میدونیدکلمه راست در مقابل کلمه دروغ قرار میگیره و یکی از برداشت هایی که میشه از حرفتون کرد اینه که من بیشتر مواقع بجای اینکه حرف راست رو بزنم ،دروغ میگم 

در صورتی که اصلا اینطور نیست ،اولا اینکه من در زندگیم خیلی خیلی سعی میکنم که دروغ نگم ودر  خانواده هم ،همه میدونن که من نسبت به دروغ چقدر حساس هستم وهیج کس جرات نمیکنه از من بخواد که به خاطرش دروغ بگم 

اما در بعضی مواقع که نمیتونم حرفی رو به کسی بزنم ،مثلا کسی رازی رو به من گفته واز من خواسته به کسی نگم ودر مقابل هم یک شخص فوضولی(دور از جناب شما ) در مورد اون قضیه کنجکاوی میکنه،در چنین مواقعی برای اینکه دروغ نگم سعی میکنم از توریه استفاده کنم 

یا در مواردی که دوست ندارم مسائل شخصی و خصوصیم رو کسی بدونه ،بجای دروغ گفتن از این راه استفاده میکنم که مرتکب گناه هم نشده باشم وهم اینکه حریم شخصیم حفظ شده باشه 

این رو هم در نظر داشته باشید که شخصی که عمل توریه رو انجام میده به هیچ وجه دروغ نمیگه وکاری که انجام میده مشکل شرعی نداره البته با توجه به نظر مرجعش

نظری که شما نوشتید به من یاد آوری کرد و تذکر داد که هیچ وقت در مورد دیگران و از روی چند کلمه حرف قضاوت نکنم ویک طرفه به قاضی نرم

ممنون بابت این تذکر 

موفق باشید و در پناه خدا ،یاحق...

ممنون بابت تذکرتون ،راستش چون با گوشی میام و نظر مینویسم یه مقدار غلط املائیم زیاده 

این نکته که گفتید بیشتر فکر کنم مربوط به ادبیات میشه ومتاسفانه من هم  خیلی علاقه ای بهش نداشتم 

در مورد عربی هم اینو بگم که من تازه پایه اول هستم وخیلی مونده تا بتونم کامل عربی رو یاد بگیرم ومسلط بشم 

در کل باز هم ممنون بخاطر توضیحتون 

سلام ،ممنون بابت نظرتون ،اینکه ما باید در تمام اعمال ورفتارمون تعادل داشته باشیم ودر هیچ کاری افراط و تفریط نکنیم ،کاملا درسته ودین ما هم دین تعادل هست 

حتی بعضی کارهای حلال هم اگه در انجامشون زیاده روی کنیم ،ممکنه که باعث ایجاد آسیب برامون باشه ،یه مثال ساده مثل غداخوردن با اینکه این کار حلال هست ولی اگه در انجام همین کار حلال وغذا خوردن زیاده روی کنیم ،به جسم خودمون آسیب میزنیم،یقینا در باقی موارد هم همینطوره 

اما در مورد توریه ،راستش رو بخواید خود من هم حس خوبی نداشتم نسبت به این کار واحساس میکردم یه کار شبیه دروغ گفته ولی زنگ زدم دفتر رهبری واین مسئله رو گفتم ،در جواب بهم گفتن ما به احساس شما کاری نداریم وهمین مسئله فقهی رو توضیح دادن و گفتن که هیچ اشکالی نداره 

ولی در کل به نظر من هم بهتره هر جا ضرورت داست ازش استفاده کنیم وبه این کار عادت نکنیم 

موفق باشید ودر پناه خدا ،یاحق....