خانواده برتر

تو ایران جز معلم شدن یا فوقش استاد دانشگاه شدن هیچ شغلی برای رشته تاریخ وجود نداره

رشته تاریخ و اینگونه رشته ها جز معلم شدن و یا مشاور و یا راهنما مکان هایه تاریخی شدن و یا کاوشگر شدن در جاهایه باستانی و نوشتن کتاب بعد از پژوهش ها ( رشته شغل سازی نیست ) نه تنها در ایران بلکه در همه جای این جهان اینگونه است 

بهتره به سمت رشته هایه کار سازتر بری ( و در کنارش هم به خواندن کتاب هایه تاریخی بپردازی و بقولی لذت هم ببری ) 

و حداقل اینکه به عنوان یک ایرانی که دوست دار تاریخ هست شما انسان خوشبختی هستی که در ایران به دنیا آمدی (چون ایران شگفت انگیز ترین وغرور آمیز ترین تاریخ را در جهان دارد ) مردمانی که اولین سیستم دین سازی و شهر سازی و دامداری و ... را در تاریخ زیست  انسانها پایه گذاری کرد 

و ...

پ ب

#حماقت

من هم مثل شما عاشق تاریخم

همیشه قسمت تاریخی درس ها رو قبل اینکه بهش برسیم همون مهرماه میخوندم تموم میشد😂

تصمیم دارم کتابای تاریخی تاریخی بگیرم خودم بخونم

شماهم بهتره خودتون تاریخ بخونین و تو واقعیت برین دنبال پول

پول نباشه سوزناک ترین عشق و علاقه رو هم برباد میده

رشته خیلی قشنگیه  به نظرم  همون راهی برو که بهش علاقه داری. چون من تو زندگیم راهی رفتم که بهش علاقه داشتم و الان تقریبا به جایی رسیدم که میخواسم. سختی زیادی داره ولی همیشه ارامش روحی و قلبی باهاته که اخرش همون حس تورو به مقصد میرسونه. 

البته من درست از رشته های علوم انسانی شناختی ندارم و نمیدونم ایا این رشته با علوم سیاسی و روابط بین المل ارتباطی داره یا نه. چون به نظرم دید تاریخی جهانی داشته باشی خیلی بهتره و البته در کنارش حتما باید زبانت قوی باشه

به ماه اسمان

یه جوری راهنمایی کنین که قرار به برادرتون راهنمایی کنین

ایشون پس فردا قراره خرج زندگی بده

خرج زندگی حداقل 5تومن میخواد اخه کی با تاریخ خوندن میتونه به این درامد برسه!؟

والا من یه بار تو خط واحد یکی رو دیدم میگفت تاریخ خوندم داشت میرفت کارگری! :)

برو دنبال یه رشته پول سازتر

نتونستی رشته خوبی قبول شی حداقل دبیری !درس رو وِل کن برو فنی

4سال خودتو علاف نکن

به اسب سیاه :

سلام عزیزم

خدا نکنه😑

چرا؟؟

شما تاریخ میخونی مگه؟

انا：سلام عزیزم ،نه من تویه دانشگاه کوچیک روانشناسی میخونم، هیچی یاد گذشته ها وعلاقه زیادم ب تاریخ افتادم.دوست داشتم برم یه شهربزرگ وازاین زندان جغرافیایی ک الان توشم خلاص شم وتویه دانشگاه بزرگ درس بخونم. ولی اطرافیان مدام میگفتن باید بری یه رشته ک ازاول بورسیه باشی وایندت تامین باشه.اینقدرومغزخانوادم کارکردن ک بستنم ب انواع کلاس هاوکتاب ها.ولی من علاقه ای نداشتم.اخرم رشته های بورس رتبم نرسیدوتاریخم نزاشتن وعاقبتم افتاده تویه یه دانشگاه کوچیک.جایی ک هیچوقت دانشجوهاحتی درست نمیومدن ک کلاس هاحداقل درست برگزارشه.

همه شادابیم ازبین رفت وپژمرد.از زندان  جغرافیاییم هم خلاص نشدم.من دوست داشتم ازجوانیم لذت ببرم ودنیارو ببینم نه که بچپم توخونه ومحصورباشم.دلم میخواست دانشگاه بزرگ تحصیل کنم .دلم میخواست جامعه اماری افرادی ک پیرامونم هستن بالاباشه.نه گاهی اوقات برم وباکلاس خالی مواجه بشم...

یکبار طوری تودانشگاه اصفهان گریه کردم ازحسرت ودیدن دانشگاه ک همراهانم فکرکردن خبربدی بهم رسیده.

خلاصه ک من میتونستم بهترین وشاداب ترین وموفق ترین دختر باشم اما نشد.

این حسرت تااخرعمر بامن خواهد بود.

اسب سیاه :

سلام عزیزمن😊

شبت بخیر

من گفتم شاید تاریخ میخونی البته ببخشید که سوال پرسیدم خدایی نکرده قصد نارحت کردن شما رو نداشتم اصلاً😔

روانشناسی هم خیییلی خوبه ولی امان از اینکه آدم کاری رو انجام بده که بهش علاقه نداره.

من میدونم عزیزم قبلاً اینطوری پیش اومده واسم.

شهر بزرگ و دانشگاه بهتر رو که در آینده میشه مثلا واسه ادامه تحصیل بری یه شهر بزرگتر

واسه ارشد یا دکترا ایشالله😊

خب این از این که درست میشه جای نارحتی نیست🙂

ولی خب میگی علاقه نداری به روانشناسی یکم اینش بَده😐

چی بگم😔

خب شاید واقعا امکان موفقیتت توی این رشته بیشتر باشه

میدونی عزیزم قبول داری همیشه و همه جا علاقه کافی نیست؟

پارامتر های دیگه هم هست که آدم باید توجه کنه.

تاریخ رشته جذابیه واقعا و حق داری.

اما خب اینم درنظر داشته باش میشه این روانشناسی رو بخونی اما کلی در مورد تاریخ مطالعه داشته باشی

چون علاقه داری خودت بشینی کلی مطالعه کنی.

الان من از سه تا رشته دانشگاهی خوشم میاد😅

همه به یه اندازه واسم جذابیت دارن.

ولی نمیتونم که همه رو بخونم

ینی اگه میشد این کارو میکردم ولی حیف نمیشه😂

به جاش آدم میشینه مطالعه میکنه و علاقه ش رو با مطالعه زیاد جبران میکنه.

تاااازشم

من میییدونم که سن شما کمه

پس کم بگو پژمرده شدم و جَوونیم و شادابیم رفت و از این حرفا.😑😑

 جوونی و شادابی به حس و دل  آدماست.

میبینی طرف 50سالشه از یه آدم 20 ساله شاداب تر و خوشحال تر و با اراده تره.

یکی رو میشناسم تو 34سالگی با 4تا بچه کنکور داده رشته مورد علاقش رو آورده 🙂

به این میگن شادابی و جَوونی و اراده.

واسه همه پیش میاد که یه مدت از شرایط راضی نیستن و اونجوری که میخوان نیست

مهم اینه آدم بدونه که همه چیز موقت و گذراست

پس نه نارحتی همیشگیه و نه خوشحالی

به نوبت شیفت عوض میکنن😅

دانشگاه های مطرح هم تلاش کن ایشالله واسه دکترا

با شناختی که ازت دارم تو لایق بهترین ها هستی

پس تلاش کن که به همش برسی🙂

والا اگه واست آرزو و علاقه قلبی باشه تو 30 سالگی هم میتونی بری و دنبالش کنی🙂

تو 40 سالگی هم میتونی دنبالش بری.

انا：سلام عزیزم شماواقعا مهربونیدومن همیشه ازهمصحبتی باهاتون لذت میبرم.

گلم به درس وکنکورعلاقه نداشتم درحدی ک رتبم دورقمی ایناشه،نه ب رشته روانشناسی.،اتفاقا درنوع خودش دررشته ام هم اراده دارم هم علاقه وهم تبحروهم برنامه براایندش. ولی تاقبل ازترم یک ازدرس متنفربودم وبعدش نمیدونم چم شد... اینجور  شدم ک ازجلسه میومدم بیرون میدونستم چن میگیرم وخودمو میکشتم براامتحان.هم نمونه سوال میخوندم هم کتاب کاروهم خوده کتاب....واقعا کولاک میکردم واز معدل بدست امده ام هم کاملا راضی ام.درساسخت بودن ومن معدلم۱۹و۲۰نشداما خوب شدوراضی ام.رشته ام روهم واقعا دوس دارم،اماقبول داری ک گاهی فکرکردن ب گذشتع ادم رو مغموم وناراحت میکنه!؟ بیشترم اگه دقت کرده باشی از دانشگاه کوچیکم حسرت دارم واینکه نتونستم از زندان جغرافیاییم بیرون برم ودنیا روببینم. اما خب حتما علت وحکمتی داشته واز سرنوشت هیچ راه فراری نیست.!!!اتفاقا مطالعه تاریخیم خیلی زیاده وهمیشه میخونم ولذت میبرم ولی یهو اصن یاد دوران دبیرستان وفشاها افتادم واعصابم قاطی شد ^  _  ^  

اتفاقه من بعده ۳۰سالگی میخوام تاریخه رو بخونم * _*

والبته اگه بدونی من,چه بهم گذشت تارفتم دانشگاه تعجب میکنی.

اون همه علاقه ب تاریخ یک طرف،یه رتبه ک ب رشته های بورس هم نمیخورد یک طرف.... من گفتم باید برم حوزه!، اونم فقط حوزه قم.، خلاصه بکوب وعالی خوندم ولی قبول نشدم.بخدا ک من عالی هم خونده بودم اماقبول نشدم.وحساب کن رفتم قم وامتحان دادم.بعدتصمیم گرفتم حالا ک قم نشده شهرخودم برم,وماخیلی هم ب قم نزدیکیم ودیگ گفتم عیب نداره.

همون شهرخودم مصاحبه دادم وقبول شدم ولی دم اخر پشیمون شدم و کنکور ودوباره روزازنو روزی ازنو،ورفتم رشته خودم!!! یعنی یکسال خودمو کشتم وخواستم سرنوشتم جای دیگباشه اخرسرهن خدا منو کشوند جایی ک میخواست،،،! 

واقعا فارغ ازهمه چی رشتمم دوس دارم وموفقم توش ولی خب من دانشگاه بزرگ میخواستم ک نشد.

البته درحکمت خداوندشکی نیستوشاید سال ها بعدبفهممش.

واینکه اره راست میگید،برای اینده بایدتلاش کرد.

امیدوارم اینده خوبی درانتظارهمه ،ازجمله من وتو باشه.

به اسب سیاه 🌹 :

سلام عزیزم😊

شبت بخیر🌠🌜

اول اینکه شما خییییلی لطف داری و مهربونی از خودِ خودته🥰

بعدم بگم که منم از هم صحبتی با خانوم عزیز و مهربون و دوست داشتنی ای مثه شما به تمام معنا لذت میبرم فقط حیف که این هم صحبتی مجازی هستش😒

و چای و ناپلئونی کم داره که من بیارم واست😁

من مقداری شکمو تشریف دارم😅

البته بهم نمیاد ولی هستم😁

کنکور که واقعا مصداقِ همون " آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته " 😅😐

اون دیگه به پای همه نوشته شده 😕😅😒😑

خب پس خداروشکر که الان به این رشته علاقه داری و توش بسیار پیشرفت کردی و کلی موفقیت های عالی کسب کردی و خداروشکر که من تو کامنت قبلم اشتباه متوجه شدم

الان دیگه باور کن خیلی خوشحال شدم🥰😍

چون واقعا روانشناسی هم جذابه👌

کلا همه رشته ها جذابیت خاص خودشونو دارن.

حیف که تو ایران اینطوره که فقط یه سری رشته خاص بولد شدن و بقیه یکمی به ظاهر رفتن تو حاشیه.

اونم اگه دانش آموزا و خانواده های عزیز و با درکشون کوتاه بیان و پزشکی و دندون رو رها کنن و برن دنبال رشته های دیگه و علاقه هاشون

این مشکلات هم حل میشه و ارزش بقیه رشته ها هم به چشم میاد😐

بله من حرفت رو کاملا قبول دارم

فکر کردن به گذشته اکثرا با نارحتی و حسرت همراهه

و عده کمی هستن که این رو درک نمیکنن

همه آدما حداقل یه موضوع تو گذشته شون دارن که وقتی بهش فکر میکنن بعدش میگن : کاش

این کلمه " کاش" با گذشته ماها گره خورده.

واسه همین خوبه آدم ذهنش رو تعلیم بده که به گذشته فکر نکنه

چون فکر زیادی یه جورایی عادت میشه

میشه وسواس فکری

و دیگه ذهن اون شخص همیشه درگیر گذشته ها و اتفاقات پیرامونش میشه

من میگم آدم باید فقط در حد افزوده شدن به تجربیاتش به گذشته بها بده.

شما الانت رو زندان نبین

همین لفظی که واسش به کار میبری هم ناخودآگاه روی ذهنت تاثیر منفی میذاره و بیشتر نارحتت میکنه

بخدا اینا تاثیر داره

احتمالاً 4 اثر فلورانس رو خوندی چون مشخصه خیلی اهل مطالعه هستی

اگرم مطالعه نکردی حتماً به نظرم مطالعه کن

تو الان رو یه وضعیت موقت ببین که چه ازش راضی باشی چه راضی نباشی به هرحال باید این دوران رو بگذرونی

پس بذار با حس خوب و ذهنیت مثبت بگذرونی چون همین باعث میشه زمان زودتر بگذره برات

دقت کردی وقتی جایی هستی که حس خوبی داری و بهت خوش میگذره زمان هم زودتر برات میگذره؟

با این مدت و این دانشگاه کوچیک اینجوری برخورد کن و دنبال دلیل واسه نارحتی و انرژی منفی نباش

چون کافیه بشینی فکر کنی و بگردی دنبال مسائلی که باب میل تو نیستن

باور کن از در و دیوار پیدا میکنی و تعدادشون اونقد میشه که حتی احتمال داره همون لحظه بری تو خیابون ببینی یه سگ بیچاره لاغر مردنیِ پوست استخونی ، لنگان لنگان داره راه میره بعد اونم به دلیل نارحتیات اضافه بشه😅😅

چنتا نیازمند ببینی

سرچهارراه چنتا بچه دوره گرد ببینی

کلا بخوای بشینی فکر کنی مطمئن باش ذهنت فقط مسائل نارحت کننده جذب میکنه و فقط خودت رو اذیت میکنه

هرموقع ذهنت خواست منحرف بشه سمت منفی بافی یا پیدا کردن مسائلی که باب میلت نیست

زودی نذار و به یه چیز خوب فکر کن

به آینده های خوب فکر کن

و خیلی چیزای خوب دیگه

یا کلا فکر نکن و در بی فکری به سر ببر😄که بسیااااار بسیار لذت بخشه که آدم به هیچی فکر نکنه

کلا ذهنش رو آف کنه و چشماش رو ببنده 😑

یا نه باز چشم باز😳

کلا بی فکری در هر حالت خوبه😄👍

بعدش دیگه فقط به چیزای مثبت فکر کنی

و اینجوری ذهنت عادت میکنه که بگرده دنبال مثبت ها😉

اینکه گفتی میخوای تو 30 سالگی تاریخ رو بخونی خیییییلی به نظرم عالیه👍👌

همین یه انگیزه خوبه واسه فکرای مثبت.

در مورد کنکور گفتی منم کنکور و دانشگاه رفتنم بامزه و خنده داره 😄

منم دقیقا مثه شما اصرار به خوندن یه رشته متفاوت با رشته خودم اما مورد علاقم رو داشتم اما هرکاری کردم نشد که نشد

انگار خدا تاکید کرده باشه که من نباید برم اونو بخونم😒

والا آدم از بعضی مسائل و اتفاقات این دنیا سر در نمیاره

اصلا بهش فکر نکنی بهتره چون آدم میشینه فکر میکنه به هیچ نتیجه مشخصی نمیرسه یا نه یهو به چنتا نتیجه میرسه که نمیدونه کدومش درسته بعد یهو قاطی میکنه😄😅

به قول خودم بیخیالش😉😄😆😝

عزیزدلم خییییلی ممنونم واسه این که منم توی دعای خوبت شریک کردی🥰

ان شالله به همه ی آرزوهات برسی حتی به خیلی بیشتر و بهتر از چیزایی که توی ذهنته برسی🥰👍

اینم یادم رفت بگم که مطمئنم بالاخره به اون دانشگاه مدنظر و رشته موردعلاقت میرسی

و واقعا منم با تمام وجود قبول دارم که در حکمت و خواست خدا هیچی شکی نیست فقط آدم باید قلباً بهش توکل کنه و بذاره همه چیز رو روال خودش بگذره😊

اسم کاربریت هم خیلی قشنگه🥰

جزو کاربرایی هستی که من کامنتات رو دوست دارم و میخونم👌👌

هممممه اتفاقای عالی و قشنگ و شادی و خوشبختی های دنیا واسه تو و هَمه ی بچه های این وبلاگ و در آخر اگه چیزی ازش موند واسه خودم😆😄

شبت خوش عزیزجونم🌠🌜

لطف داریدب بنده اناجان.قطعااین حس متقابله.    من همش میگفتم چرا باشما راحتماااااا ..... نگو تفاهم داریم... منم شکموهستم!!!!