سلام
در مدیریت خوب شما اینجا شکی نیست اما گاهی پاسخگو مدیریت اشتباهتون نیستید، هیچ دلیل و مدرکی دال بر سلامت روحی و جسمی و تحصیلی افراد به ما ارائه نمیدید و راحت آبروی افراد رو در اختیارشون میذارید، پایان چند تا از مشاورین اینجا عجیب غریب بود شما در برابر هیچکدوم پاسخگو نبودید، پست مریم راهور خاطرتون هست؟
آبرو افرادی که مورد سوء استفاده قرار گرفته بودن مهم بود و به جد پیگیر بودید، اما نتیجه ی پیگیریتون چی شد؟ من قبول دارم دوستان نباید ساده گی میکردند و به ایشون اعتماد میکردند اما شما چی؟ چطور بود که اون زمان اعتبار و آبروی افراد بر اعتبار و آبروی وبلاگ ارجحیت داشت؟
من خیلی ساله شما رو میشناسم و تو این وبلاگ بودم همیشه سعی دارید آبروی افراد حفظ بشه بنده تلاش های شما رو در این زمینه نادیده نمیگیرم اما آقای نجفی عزیز من خودم اعتقادات دینی و مذهبی درستی ندارم و به هیچکس هم مشاوره مذهبی نمیدم اما به جد معتقدم خدایی که خدای من مسلمون هست خدای کافرم هست اگر بخواد آبروی فردی رو حفظ کنه حفظ میکنه نخواد حفظ کنه هم حفظ نمیکنه و من و شما و هر شخص دیگه ای صلاحیت این امر رو نداریم که به افراد بگیم چون حرفت پایه و اساس نداره برای حفظ آبروی شما و وبلاگ ناچارم پیامتون رو ستاره دار کنم، این جمله تحقیر فرد نظر دهنده س بار تخریب زیادی داره چون افراد کامنتی ستاره دار میخونن و ندونسته قضاوت میکنن اما شما خوندید و دانسته قضاوت کردید، اگر آبرو شخص و وبلاگ رو کنار هم نمیگفتید هضمش برای من نوعی خیلی راحت تر بود.
برای من خواننده این ذهنیت به وجود میاد که شما با تحقیر فردی برای خود نظر دهنده و وبلاگ آبرو خریدید، و این گناهش از خیرش خیلی بیشتره، آقای نجفی عزیز شما بزرگتر بنده هستید و به شخصه خیلی قبولتون دارم در خیلی از موارد، اما اجازه ندید که بنده در این موارد سکوت کنم چون دوست ندارم شناخت و ذهنیتم از شما تغییر کنه من با سختی های کار شما اینجا آشنام و تا حدودی بهتون حق میدم که نتونید همه رو متقاعد کنید اما رویه ای که اخیرا در تایید نظرات و پاسخگویی در پیش گرفته اید حق دفاع به افراد داده نمیشه.
پست نظر سنجی هم گذاشتید اما تغییری ایجاد نشد آقای نجفی من کم پیش میاد به شما تذکر بدم چون شاهدم که تمام تلاشتون رو میکنید که این وبلاگ مفید باشه و در قصد خیر شما هیچ شکی نیست اما من هیچوقت برخورد شما با یکی از کاربران اینجا در شب قدر رو فراموش نخواهم کرد، و با عرض معذرت با بستن پست به شعور افراد دخیل در پست توهین میکنید، شما پستی رو به احترام نظر دهندگان حذف نمیکنید اما گذاشتن پستی جنجالی و تایید نظرات جنجالی و بستن پست و غالب شدن نظرات ی عده از دوستان روش صحیحی در مدیریت نیست، وقتی پستی میگذارید باید همه ی جوانب رو در نظر بگیرید وقتی نظراتی رو تایید میکنید باید همه جوانب رو در نظر بگیرید این کار واقعا سخته و من به شما تا حدودی حق میدم اگر چه در یک مورد به ناحق، حق دفاع به بنده ندادید اما برای نظرتون احترام قائلم و شما اینطور صلاح دونستید و الان با این که به ناحق بود اما ازتون ممنونم.
شما در حال حاضر کیفیت وبلاگ رو فدای خیلی موارد کردید که این امر واقعا حیفه چون جدا از یسری بحث های بی فایده و پشت پرده های این وبلاگ،این وبلاگ مطالب آموزشی و مفید زیاد داره و جایه برای درد دل کردن افراد، بنده به شخصه زمان زیادی رو اینجا صرف کردم تو بدترین شرایط روحی و روانی از اینجا استفاده کردم زمان هایی که آخرین سنگر سکوت بود.. برام خیلی غم انگیز و ناراحت کننده ست این حالت وبلاگ، امیدوارم تجدید نظر کنید.
" Hiis "
پاسخ :
سلام
وقتی یه متن سانسور میشه , چند دلیل بیشتر نداره
1 - به خاطر رعایت قانون جرائم رایانه ای
2 - به خاطر جلوگیری از ناراحتی مخاطب
3 - به خاطر متشنج نشدن جو نظرات پست مربوطه و جلوگیری از انحراف بحث
* بعضی شاید فکر می کنن همون طور که در گروه های دوستانه و خانوادگی آزاد هستند اون چیزی که صلاح می دونن رو بگن و در صورت اشتباه فوقش یه تشر از عمو جون ! دریافت می کنن , این جا هم همون شرایط رو داره !
انتظار دارن هر چی نوشتند بنده هم تائید کنم , در حالی که اگه کسی این جا یه شایعه در مورد فلان مسئول نوشت و بنده هم منتشر کردم , در صورت پیگیری اون مسئول هم بنده و هم شخص نویسنده باید به صورت قانونی پاسخگو باشیم و مدارک اون ادعا رو ارائه کنیم . بنابراین سانسور کردن این گونه نظرات جای تشکر داره نه اعتراض !
* به غیر از اشتباهی که به خاطر تاخیر در اطلاع رسانی ماجرای کسی که خودش رو خانم دکتر معرفی کرده بود , بعد از اون دیگه به غیر از مرحومه آیدا فرد مشخصی نداشتیم که به سوالات پزشکی پاسخ بده . دلیل تاخیر هم این بود که داشتم سابقه ی اون شخص رو بررسی می کردم . اگه زودتر به نتیجه می رسیدم سریع تر اقدام می کردم .
وظیفه ی بنده اطلاع دادن به پلیس فتا بود ، حالا بعدش چی شد در جریان نیستم . البته نباید انتظار داشته باشم که پلیس فتا نتیجه رو به بنده اعلام کنه !
یک مورد هم اخیرا داشتیم که جلوی اون گرفته شد . به دلیل این که نتونستند با شرایط این جا خودشون رو وفق بدن خداحافظی کردند .
* ما این جا به غیر از آقای شریعتمداری که در زمینه ی کنکور فعالیت دارن ، مشاور دیگه ای نداریم . بین مشورت دادن ( کاری که ما می کنیم ) و مشاوره دادن که کاری تخصصی هستش باید تفاوت قائل بشیم .
این که میگید پایان حضور چند تا از مشورت دهندگان عجیب غریب بود تنها یک دلیل داره ، اونم این که نتونستند یا نخواستند با شرایط اینجا خودشون رو وفق بدن .
این که بنده توضیحی ندادم و نخواهم داد به خاطر اینه که از لحاظ اخلاقی درست نیست بنده یک طرفه به قاضی برم و ماجرا رو از زاویه دید خودم شرح بدم . فوقش ممکنه کلی گویی کنم یا سر بسته یه چیزی بگم . مثل همین جمله ای که در بالا گفتم ( نتونستند یا نخواستند با شرایط اینجا خودشون رو وفق بدن ) .
* الان هم آبروی کاربران بر آبروی وبلاگ ارجحیت داره , برای همین بعضی اوقات متن پست رو حذف میکنم ، یا بارها شده نظرات اشخاص رو به درخواست خودشون حذف کنم ، یا اخیرا یکی از افراد قدیمی وبلاگ در پستی به نظر می رسید با اعصاب خراب نظر نوشته بودند که بنده منتشر نکردم و بعد اون شخص از این عدم انتشار نظرشون تشکر هم کردند !
* موردی که شما به خاطرش گفتید ما صلاحیت تصمیم گیری در مورد حفظ آبروی ... ، مربوط به دادن اطلاعات غلط هستش . شما از بین مسخره شدن یک شخص به خاطر نوشتن نظر کاملا اشتباه ، حذف اون بخش ها رو انتخاب می کنید یا اجازه میدید اون نظرات اشتباه منتشر بشه و علاوه بر به خطر افتادن اعتبار اون شخص , اعتبار سایر کاربران و وبلاگ به خطر بیافته ؟
بنده ترجیح میدم اولی رو انتخاب کنم , چون از نظر شرعی هم هر کس باید جلوی بی اعتبار شدن و ریختن آبروی یک مسلمانان دیگه رو بگیره .
بنده خودم رو موظف میدونم که تلاشم رو بکنم تا اطلاعاتی که در غلط بودن شون تردید ندارم منتشر نکنم ، این کار می تونه به خاطر حفظ آبروی نظر دهنده باشه یا موضوعات دیگه .
* در مورد ستاره دار شدن یک نظر یا حذف اون همواره با دو دیدگاه مواجه هستم .
عده ای میگن اگه قرار به سانسوره , اصلا منتشر نکن . عده ای دیگه میگن خب همون قسمت های مشکل دار رو سانسور کن و اجازه بده بقیه ی نظر منتشر بشه !
خب شما در چنین مواقعی چکار می کنید ?!
شما میگید کسانی که بخش های ستاره دار رو می بینن ممکنه در مورد نظر دهنده قضاوت نادرست بکنن , از اون طرف نمیشه بعضی از نظرات رو بدون سانسور منتشر کرد . از طرف دیدگه سانسور نظرات بعضی از افراد به دلیل سابقه ی حضورشون به صلاح نیست و ... !
در این معادله پیچیده ! بنده روشم اینه که به سابقه نظر دهنده نگاه می کنم اگه از افراد باسابقه باشن و بخش زیادی از نظر نیاز به سانسور داشته باشه , کل نظر رو منتشر نمی کنم . اگه جز کاربران جدید باشن راه سانسور رو انتخاب می کنم .
هر جا هم فرصت شد میگم که بخش های ستاره دار فحش نیست , اگه فحش بود کل نظر منتشر می شد .
پیشنهاد شما در چنین مواقعی چیه که نه سیخ بویژه و نه کباب ؟
* در مورد حق دفاع ؛
بنده در بخش نظرات یک پست حرفی میزنم که به شما بر میخوره, شما هم ممکنه جوابی بدید که به بنده بر بخوره, خب بنده حق خودم می دونم که یه جوابی به شما بدم , شما هم ممکنه به خاطر این که اصطلاحا کم نیاورده باشید بازم جواب بنده رو میدید , جواب شما ممکنه بازم به بنده بر بخوره و ... !
گناه سوال کننده چیه که بنده و شما به خاطر اختلافات فی ما بین بخش نظراتش رو به قهقرا بردیم ؟
اون وقت تکلیف بار آموزشی وبلاگ چی میشه ؟ در این بین ممکنه عده ای از بنده دفاع کنن و عده هم از شما , اون وقت چه کسی باید پاسخ گوی به انحراف کشیده شدن موضوع پست باشه ؟!
روش بنده در چنین مواقعی اینه :
اول سعی می کنم با همون سانسورها و یا حذف نظر ، چنین موقعیتی پیش نیاد . ولی اگه در تشخیص چنین نظراتی اشتباه کردم , و دیدم مخاطب یک نظر پاسخ تندی به منتقد یا ... داده , هر دو نظر رو حذف می کنم و بحث رو خاتمه میدم .
البته قبلش به شکل های مختلف اطلاع رسانی کردم که اگه کسی به شما توهین کرد جوابش رو ندید و به بنده اطلاع بدید که اون نظر رو بازبینی کنم .
حالا این پست ممکنه از نظر شما جنجال برانگیز باشه و لحظه بستن بخش نظرات یا سانسورها زمانی باشه که شما احساس کنید بخش نظرات به نفع یه عده و علیه یه عده دیگه بسته شده .
بخش نظرات وقتی بسته میشه که احساس کنم توهین ها داره بالا میگیره و این ربطی به طرفداری از یک گروه خاص نداره .البته اینم بگم کسانی که ظاهرا بخش نظرات بر علیه اونا بسته شده ، همون کسانی هستند که نظرات سانسوری بیشتری نوشتند .
* ماجرای برخورد با اون فرد در شب قدر سال پیش هم هنوز معتقدم که درست بود . همون طور که عرض کردم به دلیل عدم حضور اون فرد وارد جزئیات نمیشم ولی بنده خیلی سعی کردم که اون فرد رو قانع کنم محدودیت های وبلاگ رو قبول کنن ولی ... !
بعد از اون هم موارد مشابه دیگه هم داشتیم ، و تلاش بنده برای قانع کردن اون ها بی فایده بوده . شاید برای عده ای این سوال پیش بیاد که اون ها چی می خواستند ؟
خلاصه ش میشه همون چیزی که عرض کردم ، انتظاراتی داشتند که به دلایل مختلفی نمی تونستم برآورده کنم .
از این به بعد به چنین افرادی پیشنهاد می کنم یه وبلاگ درست کنن و اون چیزی که صلاح می دونن رو منتشر کنن . چون این جا نمی تونیم در خدمت شون باشیم .
* در مورد پست های جنجالی
ما پست جنجالی نداریم ! ولی عده ای چون با محتوای بعضی از پست ها موافق نیستند ، با نتیجه ای که یک پست داره مخالف هستند ، اثری که یک پست داره با آرمان های اونا همخوانی نداره و ... عمدا یا سهوا بخش نظراتش رو متشنج میکنن . بنده هم مجبور به دیکتاتور بازی میشم ! و با سانسور یا بستن بخش نظرات اون پست ها به استقبال شون میرم !
بنده به هیچ وجه قصد ندارم از اهدافم در راه اندازی این وبلاگ چشم پوشی کنم و حتما اون ها رو دنبال می کنم ، حتی اگه شده با ارسال پست هایی که بخش نظراتش بسته است .
یه بار دیگه صاف و پوست کنده عرض می کنم که این جا تریبون آزاد نیست ، آزادی بیان مطلق وجود نداره ، نه تنها این جا ، بلکه در هیچ جای دنیا به شما آزادی بیان مطلق نمیدن . شما در هیچ جای دنیا نمی تونید هر حرفی بزنید . پس چطور بعضی ها انتظار دارن این جا چنین حقی داشته باشن ؟! چرا بعضی ها انتظار دارن هر چی نوشتند بنده تائید کنم ؟! با عرض معذرت در قانون جنگل هم یه سری محدودیت ها وجود داره .
در پایان از انتقاد کننده تشکر می کنم که باعث شدند کاربران با نحوه ی مدیریت خانواده برتر بهتر آشنا بشن . منتظر پیشنهادات جایگزین شما هستم . اگه روش بهتری برای مدیریت وبلاگ سراغ دارید لطفا بگید .
موفق باشید
← مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه)
- ۳۲۹۴ بازدید توسط ۲۲۱۶ نفر
- چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷ - ۲۳:۰۶