خانواده برتر

ازدواج مث یه هندونه ی سر بستست. ریسک.

هیچ راهنمایی ندارم بهت کنم به جز اینکه بهت بگم شما خیلی بچگانه داری فکر میکنی . 

خب علت اینکه متنفرید اینه که بخاطر بچه مجبور به زندگی اجباری بشید؟ راهش اینه که اولن قبل ازدواج خوب تحقیق کنید و انتخاب مناسبی داشته باشید و بعدش میتونید قبل ازدواج با همسرتون شرط کنید که مثلن تا ان سال قصده بچه دار شدن ندارید بعد چند سال که زندگی کردید میفهمید که این بابا آدم مناسبی برا ادامه زندگی هست یا نه اگه آدم خوبی بود و مورد پسند شما بود با خیال راحت بچه دار میشید اگرم نبود که طلاق میگیرید و مجبور به زندگی اجباری نیستید این جوری به بهزیستی هم نیازی ندارید خودتون میتونید به بزییین! فقط من متوجه نشدم حس مادری پرورشگاه و یا رفتن به خارج چیکار بهم دارن....؟

سلام عزیزم 

منم از ازدواج خیلی بدم میاد

ازدواج حماقت محضه جدی میگم

چه جالب..منم تو حدودای سنی شمام و به نتیجه مشابه رسیدم.

شماهم حتما ازاون دسته خانمایی می شین که وقتی 25 یا 7 سالتون شد اخر کاسه چه چه کنم می گیرید دستتون وپشیمون می شید خواهشا بچگانه فکرنکنید زندگیرو بازی نگیرید

سلام

شما فعلا جوری که میخوای زندگی کن. اهداف شخصی تو دنبال کن. هر وقت مورد مناسبی پیش اومد اون وقت در مورد ازدواج کردن یا نکردنت فکر کن. 

پاک کردن صورت مساله!مشکلی رو حل نمیکنه!
حس مادری تون ارضا بشه!بقیه احساساتتون رو چیکار میکنید!؟!
که فکر نکنم حتی توجه به بچه ها تو بهزیستی و یا هر جای دیگه بتونه جای محبت فرزند خود ادم رو بگیره!!!
این رو موقعی میفهمید که مثلا اگه برادر و یا خواهر زاده نداشتین!
خداوند به خانوادتون یه کوچولو بده تا متوجه بشی!اون بچه که از خون برادر و خواهرت هست!
با بقیه بچه ها محبتش تو دلت متفاوت هست!
منی که تا قبلا زیاد از بچه خوشم نمیومد!عاشق کوچولوهای خانوادمون شدم!
قطعا محبت فرزند بیشتر!
بعدشم!شما احساس عاطفی و دوست داشتنتون توسط همسر و تکیه گاه رو چطور میخواید پر کنید!؟
نیاز جنسی رو چی!؟
و...!

بجای اینکه بترسیم از ازدواج!
بهتره اول برای ادم کردن خودمون قدم برداریم!
بعدشم تو انتخاب خودمون دقت کنیم و معیار ها و ملاک های خوب و درستی داشته باشیم!
که بتونیم یه همسر خوب نصیبمون بشه!
برای زندگی کردن شجاعت داشته باشین!
ان شالله که زندگی خوبی میسازید!اگه فهم درست از ازدواج پیدا کنین!
و بعدشم اگر شکستی هم خدای نکرده بود!
از خودتون راضی هستین که تا جای ممکن قدم های درست رو ورداشتین!

این بد بینی یا بعبارتی ترس شما از ازدواج. قابل توجیه است. وقتی این همه طلاق این همه خیانت را آدم میبینه یا میشنوه نل خود آگاه از ازدواج تنفر پیدا میکنه.

سلام دوست خوبم

امسال آمار تلفات رانندگی که منجر به فوت شد حدود11 تا 12 هزار نفر اعلام شد، آیا شما با شنیدن این خبر تصمیم میگیرید که دیگه هیچ وقت رانندگی نکنید یا ماشین سوار نشید؟ 

منم از ازدواج متنفر شدم کلا از همه مردا بدم میاد دلم میخواد تا ابد مجرد بمونم الان مادر بیچاره منم بچه دار شد چی شد تباه شد سوخت کل زندگیشو باخت آب شد تموم از پدرمم متنفرم ایشالا بمیره بدون فکر ازدواج نکن دوران نامزدی میتونی نامزدتو بشناسی والا من که از ازدواج میترسم میترسم ازدواج کنم و یه شوهر بد اخلاق گیرم بیاد همیشه خدا خدا میکنم زندگیم مثه مامانم نشه و خوشبخت شم خیلی میترسم از ازدواج

بسیار کار بجا وشایسته یی می کنی دوست خوبم

چه قدر بچگانه نوشتی . مطالب زیر رو بهت میگم : 

به شیلی

سلام

سلام خدمت سوال کننده عزیز

خواستم بهت بگم منم تقریبا همسن و سال تو هستم وتو تنها نیستی و منم تصمیم گرفتم که مجرد بمونم

واقعا این چه زندگی شده سرتو اینور میکنی خیانته اونور میکنی دعوا و بی محبتی و بی احترامی هست
و مهم تر از همش همون خیانته

واقعا که منم دلزده شدم و دیگه اصلا تو فکر ازدواج نیستم.

اللهم عجل لولیک الفرج 

ببین دوست عزیز شما حتی اگه یه مرد خوب و خوش اخلاق هم پیدا کنی و بعد اصلا 10 سال بخوای بچه دار بشی هیچ تضمینی نیست که تو دوران بارداریت بهت خیانت نکنه یا حتی بعد بارداری که یکم اندامت خراب میشه. تازه تو کل دوران زندگی هم مردا این موضوع که امروز حالم خرابه یا مریضم حالیشون نیست هر وقت رابطه خواست باید انجام بدی وگرنه.....! اگر بعد خیانت هم بچه داشته باشی نمیتونی جداشی چون حضانت با پدره، در آخر اگه توانشو داری من بهت مهاجرت رو پیشنهاد میدم. تازه قوانین خیلی از کشورها حضانت با مادره میتونی بری یکی از این کشورها و اونجا ازدوج کنی دختر خالم همین کارو کرد معدود فردی هست که خوشبخته خوب البته شوهرش هم خارجیه! خودم الان 20 سالمه تا دو سه سال دیگه میخوام برم آلمان ولی باید خوانوادت هم همایتت کنن من بابام کاملا پشتمه خلاصه که به نظرم جمع کن  برو!..

ازدواج خوبی ها و بدی هایی داره که هر کدوم میتونه مفصل مورد بحث قرار بگیره اما به عنوان یک خانم متاهل که تا چند سال پیش مثل شما فکر میکرده و با اصرار خانواده راضی به ازدواج شده بهتون میگم اگه بدونید چی میخواید و خودتون رو بشناسید و با همسر آیندتون به طریق درستی به شناخت برسید و انتخاب مناسبی داشته باشید، در مجموع خوبی های ازدواج از بدیش بیشتره.

موفق باشید

اینکه ضعیفم امادگی مقابله کردن با مشکلات رو ندارم قبول دارم

 به سوال کننده....

والا پرورشگاه و خارج ربطی به بهم ندارن😅😅

کاملا درکت میکنم عزیزم

بله.حق با شماست.تعداد دخترانی که در سن بالا از ازدواج نکردن خودشون پشیمون نیشن زیادن.من هم بخاطر همین به شک افتادم

نخندیدم:))

من هیچ وقت فکر نمیکردم یه مرد بتونه جنس لطیف یک دختر را بتونه درک کنه

 یه مقدار به مشکلات و زندگی های مردم دقت کنید شاید بتونید به من هم حق بدید

بخش تجربیات زوجای موفق رو بخون ببین چقدر زندگی خوبی دارن به اشتباهت پی میبری... 

عزیزم بزار یه چندتا خواستگار که واست اومد،  رد کن. بعد بگو من از هیچ مردی خوشم نمیاد و میخوام مجرد بمونم. 

سلام عزیز دلم.خب برخی از دوستان با تصمیم شما موافق و برخی هم مخالفت کردند و هر گروه هم دلایلشون رو بیان کردند.با کسب اجازه از شما خواهر گلم، من هم جزو مخالفین تصمیم شما هستم.برخی از دلایلم در گفته های سایر دوستان هست.و اما:شما اگر با شناخت کامل از تمام زوایای زندگی مشترک و زناشویی نسبت به امر ازدواج اقدام کنی، اگر قبل از ازدواج برای خودت هدف از ازدواج و معیار و ملاکهای ارزشمند برای انتخاب همسر داشته باشی، اگر هدفت از ازدواج در کنار رفع نیاز جنسی، رسیدن به یک آرامش متفاوت "که البته این نوع از آرامش فقط از طریق ازدواج حاصل میشه و به طرق دیگه قابل دستیابی نیست و احساس بسیار خوشایندی هست" و همینطور رسیدن به تکامل در همه زمینه ها باشه، اگر با شناخت کامل از خصوصیات اعتقادی، اخلاقی و رفتاری طرف مقابل تصمیم گیری کنی و درگیر احساسات سطحی و زودگذر نشی، اگر قبل از ازدواج نسبت به تمام نیازهای فطری و اکتسابی طرف مقابل اشراف کامل داشته باشی و بتونی در طول زندگی مشترک این نیازهاروبه نحو احسنت برای همسرت برآورده کنی،اگرقبل ازشروع زندگی مشترک معنای واقعی عشق،صبر،گذشت، قناعت وآرامش روباهمه ی وجوددرک وتمرین کنی تابتونی درطول زندگی مشترک خالصانه وعاشقانه همه ی این ارزشهارو به فراخورشرایط به کاربگیری، ودرتمام مراحل ولحظه لحظه ی زندگی به خداوندرحمان ایمان، امیدوتوکل داشته باشی،مطمئن باش یک ازدواج موفق و عاشقانه همراه باعشق و آرامش روتجربه خواهی کرد.شایداگر همه ی ما،همه یابخشی ازاین نکات رودرزندگی رعایت کنیم و حواسمون باشه که چه قبل وچه بعد ازازدواج درست وپاک وزلال زندگی کنیم،انوقت همه ی ما لایق تجربه عشق به معنای واقعی خواهیم شدوبه قول استادفهیمم "عشق جزیی ازخاصیت خودمون میشه ومامنبع عشق میشیم وعاشقانه عشق ورزی میکنیم".عزیز دلم من نمیگم"حالا خود دانی"من میگیم همه سعی وتلاش خودت روبرای کسب مهارت وتجربه برای یک ازدواج موفق انجام بده،چون انسانهایک باربه دنیامیاند،یک بار عمیقاعاشق میشند ویک بار... طوری زندگی کن که فرداروز حسرت گذشته ها رونخوری.این احساسی هم که الان داری اقتضای سن اکثرجونهاست.حس مادربودن،حس پدربودن،تکیه گاه داشتن،تکیه گاه بودن،حس عاشق شدن،حس عاشق ماندن،وخیلی حسهای خوب دیگه،اتفاقاتی مقدس هستند که فقط از طریق ازدواج حاصل میشند و هیچ جایگزینی هم ندارند.یا حق.

سلام
منم بعضی وقتا مثل شما فکر می کنم و گاهی هم بالعکس.
مثلا همین دیشب پریشب داشتم به این فکر می کردم چرا وقتی زن و شوهری با هم خوب و خوشن بروز نمیدن و هیچ کی نمی فهمه ولی امان از بدخلقیاشون.. عالم و آدمو خبر می کنن. و ما هم اغلب اوقات همین خبرای تلخ و ناراحت کننده ازشون می شنویم. و باعث میشه تصمیمی بگیریم ازدواج نکنیم.

حالا من نمی گم وقتی زوجین با هم خوب و خوشن بیان تعریف کنن و این حرفا نه، ولی وقتی هم ناراحتی و مشکلی دارن تا حد ممکن مثل دوران خوشیشون با هم حل و فصلش کنند نهایتش به بزرگ فامیل و والدین و مشاور بگن نه این که جار بزنن و بعدشم بگن نه دیگه ازدواج نکنین ببین من ازدواج کردم چی شد؟
حالا همین آدم وقتی با همسرش آشتی می کنه دیگه نمی تونی پیداش کنی...غیب میشه. به عبارتی بعضی آدما هستن فقط بلدن ناخوشی هاشونو جار بزنن و وقت خوشی غیبشون می زنه.

من البته دلایل دیگری هم برای تجرد چه اجباری چه انتخابی دارم
برای من که خواستگار سنتی و غیر سنتی به حد صفر رسیده که دلایلی داره مثلا : این که دیگه مثل گذشته نیست و همه پسرا قصد ازدواج ندارن. و اونایی هم که می خوان ازدواج کنن اغلب دوست دارند با از ما بهتران وصلت کنند.
و این که هم کفو کمتر پیدا میشه. خواستگاری سنتی هم که دیگه خدا بیامرزش اگر سالی ماهی کسی به غیر از قصد تفریح و مزاحمت بخواد جدی بره خواستگاری سر و کله خواستگار پیدا میشه.

بنظرم ما دخترا نباید خیلی روی ازدواج کردن خودمون هدف گذاری کنیم. 50 درصد احتمال ازدواج هست و 50 درصد هم نه.
اگر ازدواج بشه هدف نرسیدن و رسیدن به اون عاملی میشه که ما فردی موفق یا ناموفق در نظر خودمون به حساب بیاییم.

سعی کن زندگیتو کنی جسته گریخته اطلاعاتت را در مورد زندگی مشترک و نحوه تعامل و ارتباط بالا ببری.

خیلی حرف زدم نه؟ امیدوارم بخونی. چون 90 درصد اوقات خونده نمیشه نوشته های بلند.

به:{|

یادش بخیر ... 

اگه اینطوری اصلا نباید،زندگی کنی

به سوال کننده

مرسی عزیزم❤

عاااقا برین سخنرانی آقا  و همچنین کربلایی پناهیان رو ببینین.

سلام
اووووووقققق.. دارم بالا میارم..

آره تا میتونین بچه بیارین.حیف این دنیای قشنگ و این کشور گل و بلبل نیست که جمعیتش زیاد نشه

ناشناس 

به👈به گل پسر

خییییییلی هم خوبه خییییییلی

سلام من ۳۴ سالمه و مجرد هستم بله توسن شما بودم منم به ازدواج فکر نمیکردم، ولی الان پشیمونم از همسن و سالام عقب موندم که هیچ/ الان هم تنهایی عذابم میده و هم دردام زیاده... تو اشتباه نکن اگه خواستگاری داشتی که به رفتارهای تو حتی شباهت داشت ازدواج کن

لاغر خان

یعنی واقعا پسر متین و متعهد داریم ؟؟؟؟؟

که به دنبال یه زندگی اروم و بی حاشیه باشه اگه هست که ان شالله خدا حفظش کنه و تعدادشون رو بیشتر کنه

زیاد فکر نکنی میترکی