خانواده برتر

میتونین از یک بزرگتر قابل اعتماد کمک بخواین شرایطتونو از طریق ایشون به دختر خانوم ااطلاع بدین نظرشو بخواین تا مطمئن تر قدم بر دارید

یاحق

آقا ی محترم من یک دخترم که شرایطی مشابه دخترخانم موردعلاقه ی شما رو دارم.

اما طرف من مغرور نیست اینم بگم با چیزایی که گفتید شرایط اون از شما خیلی سرتره و فروتنیش هزار برابر شما.

1-شما از همین حالا داری می گی یه حسی بهش دارم .حتی غرورت اجازه نمی ده بگی دوستش داری.

2-می گین دخترخانم های خیلی سرتر از ایشون اطراف شما هست اما شما ایشونو می خواهید. اولا بهتره اگه فکر می کنید دخترخانمهای دیگه از ایشون سرترند با ایشون ازدواج نکین چون همسر آدم باید براش بهترین باشه.ثانیا اگه شما یه حسی به اون دختر خانم داری حتما اون دخترخانم خوب بوده مثلا از نظر قیافه معقول و دست کم جذاب بوده و از نظر نجابت به دخترای دیگه سر بوده و از نظر اخلاق و شیک پوشی.

چنین دختری خواهان زیاد داره مطمئن باش واسه اونم پسر سرتر از شما زیاده.بهت قول می دم خواستگارای سر تر از شما داره.

چون ایراداتی که از که ازش گرفتی چرته.

1- چادر سرش نیست (اگه نجیب و پاک نبود یه  حسی بهش نداشتی)

2- وضعیت مالیشون اگه واسه خونوادتون مهمه باید بگم حتما خونوادتون خودشون متوسط یا ضعیف هستند که دنبال پول عروس و پدر زن واسه پسرشون هستند.

اینجور دخترا خواستگار پولدار زیاد دارن و پولدارا چون خودشون پول دارن غصه وضعیت متوسط پدرزن پسرشونو نمی خورن. و معمولا با کار زیاد همسرشون مخالف اند.

3-سنشون از شما 5 یا شش سالی کمتره که این ایراد نیست بلکه واسه اون خانم حسنه که از شما جوون تره.همه ی آقایون از خداشونه زنشون ازشون کوچیک تر باشه.

پس از بالا به این خانم نگاه نکنین .پول دختر خیلی هم مهم نیست چون دخترای خوب خواهان پولدار هم زیاد دارن.پول مرده که مهمه.

اگه فک می کنین ممکنه نه بشنوین یعنی از خودتون مطمئن نیستید پس چطور می گین اطرافتون دختر سرتر از ایشون وجود داره اگه این خانم ممکنه بگه نه اون سر تر ها چی میگن؟

اول از همه خودتونو قانع کنین که این خانم واسه شما بهترینه و یه عمر بهش به چشم درجه 3 ،4 نگاه نکنین بعد هم غرور بی جاتونو بذارین کنار.شتر سواری دلا دلا نمیشه.

دخترخانم ها عاشق جسارت هستند .مامان و خواهر کسی که منو دوست داره بارها خواستن از زیر زبونمون نه یا آره رو بکشن بیرون یعنی من اول ابراز تمایل کنم اما من دخترم و این کار رو نمی کنم و زیر بارش نرفتم.خواستگارای هم سطح و حتی بالاتر از ایشون دارم که کلی زنگ می زنن و التماس و اینا اون وقت اینا توقع دارن من و مامانم بگیم دوست داریم با شما وصلت کنیم.

که یه عمر بکوبن تو سرم که تو پسره ما رو خواستی اول.مرد باید غیرت داشته باشه باید جنم داشته باشه باید مرد و مردونه بره دختر رو خواستگاری رسمی بکنه.

اینو بدونین که خواستگاری باید از سوی شما باشه چون بعضیا تو مدل فامیلی سعی می کنن دختر و خانواده شو وادار به خواستگاری از پسرشون بکنن.

مثلا توقع دارن مامان من بگه کاش پسر شما داماد من باشه یا من بگم چقدر داداشتونو دوست دارم.یا اگه بیاد از من نه نمیشنوه.

دختر ها نازند و ناز کش می خواهند .وقتی این همه ناز کش هستند به خودم می گم گور بابای علاقه.پسره حاضر نیست سوال ازدواجو مستقیما بپرسه.

چند توصیه

1- نیازی نیست فامیل بفهمند .مامانتون با مامانشون صحبت کنن .از علاقه ی شما بگن و از مامان دختر خانم تمایل ایشونو واسه راه دادن شما بپرسن و جواب رو پیگیری کنن.

2-نه شنیدن تو ازدواج ترس نداره .خصوصا برای مرد.شما باید انقدر نه بگی و بشنوی تا یکی بهت بگه بله .اگه قدرت شنیدن نه رو ندارین رو شخصیتتون بیشتر کار کنین چون در صورت ازدواج با هر شخصی به مشکل بر می خورین.

چی دوس دارین ؟توقع دارین دختر خانم بیاد بگه من شما رو دوست دارم بعد مطمئن شین نظرش مثبته

اگه نه شنیدن واسه شما سخته اینو بدونین خواستگاری کردن از یه پسر واسه دخترا مرگه

مثل یه مرد برو جلو و از تیکه انداختن فامیل نترس چون اگه بترسی یعنی هنوز آماده زندگی چرخوندن نیستی.بزن تو دهنشون اگه حرفی زدن تا تو زندگیت دیگه ففضولی نکنن.

اگه دختره هم دوست داشته باشه واسه همین شل بودن ازت می رنجه و علاقش راحت بهت کم میشه.مرد باید شجاع باشه یعنی چی از حرف خاله  زنکی و نه شنیدن می ترسی؟

اون لعنتی که منو دوست داره نمی گه منو می خوادمیگه بقیه نه این خوبه می میره بگه دوستش دارم.

خودت رو بذار جای یه دختر یه پسر دیگه می گه عاشقتم این برات جذاب تره یا بگه یه حسی بهش دارم.

این که فکر می کنی اخلاقت از بقیه بهتره یعنی دچار عجب و غرور شدی و خوب به آدما نگاه نکردی شاید اطرافت پسرایی باشن که کاری ترن،شجاع ترن ، کمتر دل می شکنن .قدرتشون واسه شوهر شدن بیشتر از توئه.غرور رو کنار بذار و از اطرافیانت بیاموز.استاد اخلاق خوبه ولی همه ی آدم های اطراف ما خوبی هایی هم دارن .اون خوبی ها رو ازشون یاد بگیر.اشتباه بزرگت همین حس بهتر بودنت هست.همین غرور زشت که برات ترس از نه شنیدن آورده.

نه شنیدن معنیش این نیست که تو بدی معنیش اینه که اون دختر تیپ دیگه ،قیافه ی دیگه،موقعیت اجتماعی و خانوادگی دیگه ای رو می پسنده.یکی چشم و ابرو مشکی دوست داره یکی رنگی .ایرادی به کارشون نیست چون هر کس یه گلی رو می پسنده.

اگه از پدر و مادرت هم خجالت می کشی که دیگه واویلا.مگه مامانت فکر ازدواجت نیست .اگه هست تو هم مثل خواستگار من هرکیو گفت بگو نه بعد یه شب که از مهمونی مشترک با اون دختر خانم میومدی به خونوادت بگو چقدر دختر خوبیه.چند ساشه ؟از این حرفا.

به نظر من برو اینو از زبون اون دختر خانم بهت میگم .اگه اون جنم واقعی رو توی تو دیده باشه  بهت بله می گه .دست دست کنی شاید دختره شوهر کرد.اگه خواستگار راه نمی دن معمولا وقت داری یکم پول بیشتر جمع کنی و شرایطت رو بهتر کنی ولی اگه خواستگار راه می دن بجنب.چون اون ممکنه تو دلش بهت بگه لعنتی زود تر بیا.

من که دارم بهترین ها رو پشت سر هم رد می کنم تا حضرت آقا شجاعت لازم رو پیدا کنه.منم دوست دارم چون نه برام زیاده نه کم فیکس خودمه.می دونم دوستم داره و به دیگران گفته اما تا خودش نیاد نمی پذیرم.بعضی از خواستگارامو می بینم می گم کاش اونم مثل این جنم داشت .

پس مثل یه مرد شجاعانه برو و اگه نه شنیدی بگو قسمت نبود.

خودت رو از این برزخ می دنش یا نه رها کن.

طرف منم مثل شما دنبال ماشین مدل بالاتر و خونه ی بزرگتر و مدرک بالاتره .اما من ازش اینا رو نمی خوام همینایی که داره خوبه .من اخلاقشو دوست دارم.شعار نمی دم پولدارتر و  دکتر تر از اونو رد کردم. زودتر برو خواستگاریش .تو می خوای در آینده پدر بشی .باید جنم اینکار رو داشته باشی.

از هرچی می ترسی برو تو دلش.خودش حل می شه.اگه از آب می ترسی خودتو بیانداز توش شنا یاد می گیری.

وقتی رسمی مطرح کنی می بینی اصلا جون کندن نداشت.