خانواده برتر

سلام، خب دوست عزیز باید یکخورده واضح تر میگفتید یا حداقل اشاره ای میکردید بینیم مادرتون مشکلش چیه  و به چی بدبین هست ؟ شاید حق داشته باشه ! 

شمامردها نباید ما زنهارامجبورکنیدباخونوادهاتون رفت وامد کنیم خانمتونو مجبورنکنید بافامیلاتون رفت وامد داشته باشند

با مادرتون صحبت کنید. بگید مگه خوشبختی منو نمی خواستین؟ من الان خوشبختم. دارم از زندگیم لذت میبرم. دلم نمیخواد شما هم ناراحت باشین. این اختلاف ها طبیعیه و پیش میاد. 

خوب چرا برادر من دلیل بگو اینطوری که نمیشه راهنمایی کرد! 

باسلام.اول باید بگم آفرین برشما که به این حقیقت واقفید که مادرتون بدبین هستن این بزرگترین امتیاز برای شما و زندگی مشترکتون هست چه بسیار زندگی هایی که شوهر این حقیقتو میدونسته که مقصر خانوادش هست ولی بخاطر ندانم کاری وبچه بازی و طرفداری بیخودی از مادر وخانوادش دل همسرشو رنجونده وباعث بزرگترین اختلافات در زندگی زناشویی شون شده وزندگیشون بخاطر دخالت بی جا خانواده پسر وعدم حمایت شوهر از زن به نابودی و طلاق کشیده شده.برادر بزرگواراولین کاری که میتونی بکنی حمایت از خانمت در نزد اطرافیانت اعم از خانواده وفامیلتونه هیچوقت تحت هیچ شرایطی از موضعت کوتاه نیا چون حق باتوست ومطمئن باش خدا هم طرفداره حق و عدالت.بعدش باید با مادرت بارعایت احترام و ادب تموم حرفاتو بزنی وحرف آخرتو بهش بگی هر چه که دلت وعقلت قبول داررو بگو،بگو که با زنم خوشبختم زن خوب و نجیب و با اخلاقیه و با تمام خوبیا وبدیاش قبولش دارم واختیار زندگیم دست خودم بگو که خودت معرف بودی حالا که ازدواج کردم به هیچ عنوان طلاقش نمیدم چون بر اساس معیارهای من زن خوبیه و ازش از اینجا تا آسمون راضیم حالا اگه براساس معیار شما خوب نیست اون مشکل شماست نه من اگه برادر مجرد داری بگو برو برای اون یکیو بگیر که سازندش خودت باشی وگرنه تمام بندگان خدا عیب و نقص دارن و هیچکس کامل نیست بی نقص و عیب خداست.بهش بگو که مگه ازدواج پیرهن خریدن یا کفش عوض کردنه هر وقت گفتین اینو بگیر بگیرم وهر وقت زد دلتون طلاقش بدم بگو که هر کی دیگم بگیرم شماها انقد تنوع طلبید که رو اونم عیب میزارید.موضع خودتو مشخص کن و اینکه یه مدت رفت و امدتو کم کن که متوجه بشن از دستش ناراحتی و دوست نداری در زندگیت دخالت کنه.مادرتون داره زشترین کار ممکنو میکنه اینکه بد زنتو پیش فامیلا میگه بگو که اگر این حرکت زشت ادامه داشته باشه منم دیگه در مجالس فامیلا شرکا نمیکنم تا به همه بفهمونم که زنمو دوست دارم وهیچکس حق نداره پشت سرش حرف بزنه.مادرتون چرا داره تیشه به ریشه خودش میزنه اون دیگه حالا عروسشه بد اون بد خونوادتونه .چرا خانواده ها باید انقدر بی قید باشن که به راحتی اسم طلاق میارن اگه مادرتون به گذسته خودش برگرده و همین حرفارو عمه هاتون بهش میگفتن تا به امروز نفرینشون میکرد یا مادرتون دوسن داره با دختر خودشم همین کارارو بکنن اسم یکی رو بزارن تو شناسنامه دخترش و دختریشو ازش بگیرن و بعد طلاقش بدن اگه دوست داره با دخترش بشه اون دیگه بحثش جداست.چرا باید انقد خود خواه بود خب این دختر هنوز کامل نشده که همه چیو بلد باشه چرا دنبال موجود بی عیب و نقصید مگه خودتون فرشته .برگردین به اون سن خودتون و اشتباهاتتونو به یاد بیارین.برادر من از خودتو زندگیت دفاع کن نزار خاله زنک بازی زندگیتو ویرون کنه و خدایی نخواسته اگه افسارتو بدی دست کسی غیر از خودت زندگی شبرینتو به جهنم تبدیل میکنن اینو بدون هر کسی تنها خودش دلسوز زندگیشه بقیه چ مادر چ خواهر چ برادر با غرض ورزی حرف میزنن و فقط میخوان حرف خودشون به کرسی بشینه.پای زن و زندگیت وایسا اونام بالاخره وقتی حرکات تورو ببینن کوتاه میان وخسته میشن بحث سر زندگی و ازدواجه نه کفش خریدن.امیدوارم موفق باشید.

با مادرتون محکم حرف بزنید. بگین شما همیشه برای من عزیز و محترم هستید ولی من وظیفه دارم حامی همسرم باشم و دوستش دارم تحت هر شرایطی زندگیمو هم حفظ میکنم. حاضرم هر کاری انجام بدم تا شما از این ناراحتی دربیاید. شاید مشاور کمکشون کنه. فقط بر موضع خودتون محکم وایسید. همسرتون اگر بدونن شما متوجه بی احترامی های مادرتون هستید و از این بابت ناراحتید خیلی از دست مادرتون ناراحت نمیشن. مهمترین چیز درک همسر هست اینجوری تحمل حرف مخالف راحتتر میشه.

با تشکر از همه دوستان که نظر گذاشتن

سلام مجدد.به سوال کننده.دیگه این مشکل بدبینی رو شما نمیتونی به تنهایی درستش کنی چون بدبینی تا این حدی که شما میگی یک نوع بیماری محسوب میشه.باید به کمک یک مشاور این کارو انجام بدین و البته باهمکاری وکمک خونوادتون.اگه شما به تنهایی این پیشنهاد بدی مطمئن باش که مادرت جبهه میگیره حتما از پدروخواهر برادراتونم نظر بخواین باکمک همدیگه مادرتون رو ببرین پیش یک مشاور کاربلد که ترجیحا خانم باشه و از نظر سنی هم تا حدودی باهاشون سنخیت داشته باشه .حتما نتیجه میگیرین.امیدوارم موفق باشید.

با سلام.اول از همه به شما تبریک میگویم که حداقل تا این حد مدیریت در زندگی داشته اید که مشکل را بدبینی مادرتان تشخیص دهید و بخواهید با حفظ احترام ایشان به رفع مشکل بپردازید. اما بدانید همانطور که حفظ احترام مادر واجب است حمایت و مراقبت از همسر نیز وظیفه مرد میباشد و هرکدام درجای خود باید انجام شود اینکه صرفأ واجب بودن احترام به مادر باعث شود شوهر از وظایف خود نسبت به همسر غافل شود و یا بالعکس ،منطقی نمی باشد. مرد نسبت به دختری که با هزار امید و آرزو وارد زندگیش شده مسؤل است.وقتی به خاطر بدبینی مادرتان همسرتان را خدای نکرده طلاق دهید نه تنها عقوبت این دنیا و آن دنیا را خواهی داشت شک نکنید در ازدواج دیگر شما باز هم مداخله خواهید دید پس تما سعی خود را در حفظ این زندگی خود کنید .وقتی همسر شما زن زندگی است پس سعی کنید حامی او باشید و به خاطر مداخله های مادرتان از او دلجویی کنید و بگویید که درکش میکنید و تلاش خود را برای بهتر شدن اوضاع خواهید کردشک نکنید که وقتی اینگونه رفتار کنید همسرتان تحمل بهتری خواهند کرد و آرامش بیشتری در زندگی شما برقرار خواهد شد.از همسرتان خواهش کنید تا زمانی که شما بتوانید نگاه مادرتان را تغییر دهید به رفتار مادرتان واکنش نشان ندهند وقتی شما اینگونه صحبت کنید حتمأ قبول خواهند کرد.ا ما  از مادرتان با احترام اما جدی خواهش کنید که به همسرتان احترام گذاشته و بگویید که چقدر دوستش دارید و از این ازدواج راضی هستید و اینکه بی احترامی به همسرتان یعنی بی احترامی به شما.به هیچ عنوان اجازه بی احترامی و بدگویی نسبت به همسرتان را به کسی ندهید و از او دفاع کنید.سکوت شما در برابر بدگوییها یعنی تأیید شما.بازهم میگویم باجدیت همراه با احترام برخورد کنید.سعی کنید از محبت همسرتان نسبت به مادرتان صحبت کنید و نگاه مادرتان را تغییر دهید .از پدر و برادر و خواهرتان کمک بگیرید.در مورد مهریه هم داشتن یک مهریه معقول حق هر دختری است.اگر به جای زمین مهریه ای  که با عرف جامعه تناقص نداشته جایگزین شده موردی ندارد و قبول این مورد از طرف شما دلیل بر این نیست که شما فقط به حرف همسر و خانواده او گوش کرده اید.امیدوارم موفق باشین.

عزیز برادر اولا که برای شاد نمودن دل خودتان و بدست آوردن دل پدر و مادرتان هیچگاه راضی نشوید که دل یک نفر دیگه و پدر و مادرش را بشکنید که یقیناً دنیا دارمکافات است دوماً طلاق تنها پاک کردن صورت مسئله خواهد بود چه تضمینی که مادر جنابعالی درآینده برای زندگی شما تعیین تکلیف نفرمایند البته می شود با حفظ احترام ایشان حامی محکمی برای همسرتان باشید و انشاءالله با صبر و حوصله این نگاه مادر محترم جنابعالی نیز مرتفع خواهد شد.