خانواده برتر

سلام 

سلام
باور کن مهمتر از سوال پرسیدن، تحلیل جواب های طرف هست!

مهم اینه در موضوعات مختلف بحث راه بندازی و توی بحث ها قشنگ میتونی طرف مقابل رو بشناسی!

حتی اگر خیلی زرنگ باشی یک جاهایی رو دو پهلو حرف میزنی و طوری وانمود میکنی که نظرت، خلاف نظر حقیقیت هست تا طرف هم اگر آدم سستی هست، طرف حرف تورو بگیره، بعد تو میفهمی این آدم مناسب تو نیست!!

میتونی بحث هاتون رو با موبایل رکورد کنی! اگر بچه مذهبی هستی که راحت میگیری زیر چادرت، اگرم خوشتیپی، بذار توی جیب لباست، یا بذار تو صندوق اسرار خانوم ها :))

اره بپرس

مثلا چقد میخای به حرفت عمل کنم
مطابق خواستت لباس بپپوشم

رای بدم( انتخابات)

با دیگران ارتباط داشته باشم

دو تا سوال اول:

سلام. سوالاتت خوبه، دوستمون خوب گفتن که خودت باش. ولی این جمله ات :

کتاب سوالات جلسه خواستگاری استاد دهنوی بگیر بخون... 

- نظرت راجب تقسیم وظایف تو خونه چیه؟
این بهتره
بعدیارم بپرس جفتشو
اون آخریا که نوشتی یعنی چی؟ یعنی اگه مردی همسرشو حالا حداقل تو یه چیز محدود نکنه مقتدر نیست؟ مگه عهد شاه وزوزکه آخه؟ زن و مردی که عاقل و امروزی اند و با تفاهم شروع میکنند چرا باید در مسائل عادی جامعه همدیگه رو محدود کنن
چنین مردی عقده های نهفته روانی داره از نظر من
موفق باشید

بنظرم هیچ سوالی خالی از لطف نیست و اونم اگر آدم منطقی ای باشه هیچ سوالی رو بد تلقّی نمیکنه چون هر سوالی حداقل یه نکته داره که به شناخت خود طرف هم کمک میکنه

نظر مجید 94 و بخون خوبه

 چون فکر میکنه اگه محدودیتی در نظر نگیره دیگه مقتدر نیست و احساس اقتدار نمیکنه :/
این جملت خیلی یه جوریه :) نه بابا... از خودت حرف در نیار اینجوری نیس
بعدم به نظرم شما از الان یه قدم خودتو بردی عقب! یعنی تو الان پذیرفتی که باید یه سری محدودیت برات بزارن و این لازمه اقتدار مرد!! شاید تو خونوادت این جوری بودی .. محدودیت داشتی..نمیدونم.. ولی هر چی هس جالب نیس.. من تحمل محدودیت الکی ندارم.. الانم خیلی محدودیتی تو خونه پدرم ندارم..

بعد ازدواج با دوستات معاشرت کن و به جای این سوال  دوستای صمیمی تو بش معرفی کن یا ازشون حرف بزن و بگو میخوام باشون در ارتباط باشم نه که بگی....

ممنون از همه ب خصوص اونایی که شفاف تر جواب دادن

در مورده تقسیم وظایف تو خونه که تقسیم شده هست خب مرد کاره بیرون میکنه زن هم اگر لطف کنه کارای خونه بکنه تا حده توانش ممنون میشیم اگرم سختشه بگه باز مرد شرایطشو براش فراهم کنه که بتونه راحت باشه 

اینو یادم رفت بگم تو مراسم خواستگاری طرف رو سوال بارون نکن...!! بهتره سوالات اصلی و اساسی رو تو مراسم خواستگاری مطرح کنی و اگه تو اصلیات تفاهم داشتین و خواستین ادامه بدین بعدش دیگه وقت دارین که تو بقیه مسائل هم ورود پیدا کنین و از نظرات همدیگه مطلع بشین.

خانوم سوال کننده، قضیه محدودیت و اقتدار که گفتی کاملا صحیحه و کسایی که انکار میکنن روشن فکر بازی درمیارن و شاید حتی بیشتر اعمال کنن(چون تاحالا نتونستن عمیق متوجهش باشن و درکش کنن)

کاش مثالهایی که گفتی طولانیه رو میزدی تا واسه یک عده بیشتر روشن بشه

مثلا یه مرد(خود من) شاید به زنم بگم هرجا دوست داشتی برو، اجازه مجازه چیه بابا، این حرفا کدومه و .....

ولی واقعا دلم نمیخواد هرموقع هر جا دلش خواست بره!!!

جاهای بد رو نمیگما! حتی اصلا شاید یه روزی دلم نخواد خونه مادرش هم بره(یه روز خاص منظورمه) و حتی بهشم چیزی نگم، یا اگر پرسیدبگم برو عزیزم، ولی تو دلم خیلی ناراحت بشم از این قضیه!

البته این یه پیش زمینه های دیگه داره! مثلا من انتظار دارم همسرم اینقدر منو میشناخت که بفهمه من از فلان چیز یا کار خوشم نمیاد، و اون روزی که رفت، امکان داشت در معرضش قرار بگیره ولی رفت! و این یعنی یا من رو نمیشناخت! یا نظر من واسش مهم نبود!!

و حتی پیچیده تر از این!

مثلا یه خانومی خیلی خوب، اجتماعی، خوش برخورد، میره با شوهرش خرید. بعد اون مرد فروشنده هم چرب زبون و بگو بخند! خلاصه اینها شروع میکنن به چک و چونه زدن!

بعضی مردهارو بنزین بریزی آتیش بزنی براشون قابل تحملتر از دیدن این صحنه هاست!!

و اون زن هم واقعا هیچ اشتباهی از نظر خودش مرتکب نشده! ختی شاید از نظر شرع هم هیچ خطایی نکرده! ولی این مرد داره آتیش میگیره!

ممکنه یهو بذاره و از مغازه بره بیرون!
ممکنه همونجا یه اخم و تخم کنه به زنش و حرفشو قطع کنه!
ممکنه برگرده یه چیزی به فروشنده بگه و دعوا کنه!

بعد حالا خانوم شاکی میشه! که مگه من چیکار کردم که شوهرم چنین کاری کردش!! و تازه خانوم هم متوقع و طلبکار میشه! مرد هم که کارد بزنی خونش درنماید!

و این حداقل یه ماه دعدا و قهر داره! به همین سادگی و خوشمزگی!!

پس اگر عمیق به مسئله نگاه کنیم همه ی اینها یعنی محدودیت!

خانومی که دوره تجرد با بچه های آزمایشگاه اصلا این حرفارو نداشتید و همکار بودید ولی وقتی شوهر کردی باید امل بشی!! اصلا دیگه جواب سلامشونم ندی! چون مردها خیلی حساسند!

هرچقدر شما خانومها از رفتار شوهرتون با بقیه زنها ناراحت میشید، مردها 10 برابر شما از رفتارتون با بقیه مردها ناراحت و بلکه عصبانی میشن!

اینها همه یعنی کلی محدودیت های ریز که شاید هیچکس اصلا متوجهش نباشه و اسمشو محدودیت نذاره ولی تو طول زندگی خودشو نشون میده!

بعد طرفین برمیگردن میگن طرف مقابل عوض شد! تغییر کرد! یا روز خواستگاری دروغ میگفت و ......

درصورتیکه واقعا اینطوری نیست، فقط دید عمیقتری به موضوع باید میداشتید!

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو از محدودیت های پنهان با ریشه های مختلف درونی رو برسونم!

فرناز جان هرچند راهکارت خوب بود اما من که نمیخوام بپرسم ( آیا اجازه میدی با دوستام ارتباط داشته باشم؟ ) من میخوام بدونم خودش چه چیزایی در نظر گرفته و اونایی که در نظر گرفته معقوله یا نه

اقا مجید94 ممنون از راهنمایتون. اینجا که گفتید هیچ وقت لحن سوالات امری و دستوری نباشه...!! منظورتون مثل گفته های خانوم زهرا میم هست یا چیز دیگه؟

سلام.

تو خواستگاری باید هر چیزی که دوست دارید رو بپرسید ! اما از گذشته طرف نپرسید
هم برای خودتون بده ! هم برای طرف
هر کسی در گذشته خطاهایی داشته ! پس باید روی گذشته خط بکشید .

بنظر من اینطوری بپرس:
اگر من بهت اطلاع ندم و بدون اجازه تو با دوستام برم سفر تو چیکار میکنی؟ چ
با این سوال یا سوالات مشابه این هم میتونی بفهمی چقدر محدودیت برات قائله هم اینکه اگه اشتباه کنی چه رفتاری خواهد داشت.