سلام دوستان

نمیدونم چرا اومدم اینجا ولی میخوام بگم نمیدونم چرا اینقدر سخت به دیگران اعتماد پیدا میکنم.دوستان زیادی دارم اما احساس میکنم دنبال منافع خودشون هستند.با هیچ کدوم کاملا صمیمی نمیشم و زندگی شخصیمو برای محرم ترین اونها فاش نمیکنم.اینقدر به من خیانت شده و اینقدر از پشت به من خنجرزدند که دیگربه کسی حس اعتماد ندارم.به جز پدر و مادرم.حس میکنم این مشکل ساز ممکنه باشه.

قبلا عادت داشتم با یک نفر خیلی صمیمی بشم  و همه چیزم برای اون باشه مثل دو دوست واقعی ولی انگار هیچ کسی ظرفیتشو نداره واینکه همهی دوستی ها برای یه بازه زمانی هست و تمام. از وقتیکه این مهربونی رو کنار گذاشتم نه تنها دوستان زیادی پیدا کردم بلکه خیلی مورد اعتماد اونها واقع شدم.و هیچ کدوم نتونستند برام مشکلی ایجاد کنند.به نظرتون خیلی بده که با هیچ کسی نمیتونم عمیقا دوست باشم؟فقط در حد گفتگوهای عادی و خوش و بش هست ارتباط هام.هیچ دوستی را به خونمون دعوت نمیکنم فقط بیرون قرار داریم و حس میکنم این بهم بیشتر کمک کرده که از بی وفایی

دوستام ناراحت نشم.شماچطوری هستید؟میخوام بیشتر خانمها جواب بدن.من یه دختر 21 ساله ام. و دوست های مونث را منظورم هست.در ضمن من اجتماعی ام ولی....

واقعا چرا هیچ کس لیاقت دوستی عمیق را نداره؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)