سلام به همه خوانندگان محترم این پست

من مدتیه که با این وبلاگ بسار خوب آشنا شدم و تا حالا از خوانندگان خاموش بودم. توی این مدت با افراد مختلفی آشنا شدم که شرایطی شبیه من داشتن کمابیش بهتر یا کمی بدتر.

من یه دختر 28 ساله مجردم که تحصیلاتم در مقطه ارشد یه رشته مهندسی به زودی به اتمام می رسه و با آینده ای مبهم و مجهول که سایه اش رو همیشه احساس می کردم به زودی مواجه میشم.

یکی از مهمترین نگرانی های من مثل خیلی از دوستانی که اینجا درد دل می کنند ازدواج نکردن تا این سن و البته نداشتن خواستگاره . توی ذات هر دختری دوست داشته شدن وجود داره . منم از یه سنی به بعد همیشه از خدا شاکی بودم که چرا من مثل فلان شخص زیبا نیستم یا چرا اصلا دیده نمیشم. چرا هیچ کس دوستم نداره و از این دست سوال ها.

البته من هیچ وقت با خدا قهر نکردم .چون همیشه اعتقاد داشتم همین که به من فرصت هست شدن رو داده ، همین که نفس می کشم ، همین که می تونم با یه کار کوچیک دل کسی رو شاد کنم یا اینکه زیبایی های این دنیا رو ببینم و به هزار علت دیگه حق ندارم که با خدا قهر کنم یا طلبکار باشم.

من اینجا قصد نصیحت کسی رو ندارم فقط می خوام حس و حال درونی خودم رو با شما به اشتراک بذارم شاید حتی یه نفر که اینجاست و شرایطی مشابه من داره حالش کمی عوض بشه و دیدگاهش رو کمی تغییر بده.

خلاصه این که کشمکشی در درونم بود از نارضایتی و حس مدیون بودن . دوست داشتن خدا به عنوان خالق و گله از اون به خاطر برآورده نشدن نیازی که خودش در وجودم گذاشته. بعد شروع کردم به عمیق شدن توی زندگی بنده های خوب خدا علی الخصوص معصومین.

مثلا امام حسین (ع) که توی نصف روز همه عزیزانش جلوش شهید شدن و می دونست که خانواده ش به اسارت گرفته میشن. یا زندگی کوتاه پر از مشقت حضرت زهرا و از دست دادن پدر و فرزند و غصب اموال و ... .

هر موردی رو که نگاه می کردم می دیدم مشکل من در برابر اون هیچه. من از آینده م می ترسم از تنهایی و بی کسی یا حتی از حسرت هایی که همیشه باید بخورم ، زخم زبان هایی که باید تحمل کنم آیا واقعا خیلی سخته ؟ شاید بگین اونا معصوم بودن ظرفیت بالایی داشتن که البته این حرف درسته و مطمئن باشین خدا به هر کس به اندازه ظرفیتش سختی و البته پاداش میده.

تمام حرف من اینه که شاید ما ادعا کنیم به آخرت ایمان داریم ولی آیا این اعتقاد قلبیه ؟ وقتی این زندگی نهایتا 70-80 ساله رو انقدر بزرگ می کنیم و نداشته هامون رو به رخ خدا می کشیم. اگه واقعا ایمان داشته باشیم و وعده های الهی رو باور کنیم این دو روزه دنیا این همه سخت نمی گذره.

خدا یکی رو با داشتن امتحان می کنه یکی رو با نداشتن و تازه باید خوشحال باشیم که با نداشتن امتحان بشیم ( آخه کی از ساده تر بودن امتحان شکایت می کنه؟😁 ) اونی که خدا بهش همه چی داده از زیبایی ثروت خانواده خوب و همسر خوب و. .. بدونه که اون طرف خیلی گرفتاری داره و خیلی باید مواظب رفتارهاش باشه شاید بخاطر کوچکترین لغزشش یا مغرور شدن از داشته هاش یا به رخ کشیدنشون و دل شکستن حسابی بازخواست بشه.

اما کسی که از خیلی نعمات محروم بوده کافیه ناشکری نکنه. بدونیم که خدا ما رو خوب میشناسه و برای هر نعمتی که به ما داده و هر نعمتی که گرفته یا نداده علتی هست که ما نمی دونیم. باور کنیم که عاشقانه دوستمون داره و بهش توکل کنیم. بگیم خدایا برای داده ها و نداده هات شکر. اگه رنجی می کشیم بدونیم که خدا می بینه و هوامون رو داره انقدر زود پا پس نکشیم و تحملمون رو ببریم بالا.

خدایی که روزی کرمی در ته دریا رو می رسونه از اشرف مخلوقاتش غافل نمیشه. من به شخصه به اثر جملات تاکیدی خیلی اعتقاد دارم و هر وقت فشار ها زیاد میشه شروع می کنم نعمت های خدا رو شمردن و شکر کردن به خاطر اون ها . میگم خدایا تو میبینی که دارم سختی می کشم خودت راهی برای من باز کن . تو با عشق خودت زندگیم رو پر کن و کمبودهام رو جبران کن.

باور کنین که اگه به جای شکایت شکر کنین چه بسا که اگه به صلاحتون باشه خدا خواسته شما رو خیلی زودتر از اون چه تصور کنین بهتون میده یا نیازتون رو کم می کنه. با خدا آشتی کنین هر جا که هستین حتی اگه آخر راهین. حتی اگه از همه چی نا امیدین حتی اگه می بینین آدم های بی خدا و بی اعتقاد موفقن و خوب زندگی می کنن .

به قارون هم همه حسرت می خوردن آخرش چی شد! این ها رو هر روز برای خودتون یاد آوری کنین. وقتی عشق به خدا بیاد توی وجودتون جای خالی هر نداشته ای رو پر می کنه . نمیگم سختی ها یک دفعه ناپدید میشن اما حتی تحمل شون هم راحت تر میشه و چه بسا شیرین!  و البته یک چیز دیگه . اگه دعا می کنین و جواب نمی گیرین نا امید نشین . دعاتون رو مستجاب فرض کنین و خودتون رو برای شرایط جدید که در اون به خواسته تون رسیدین آماده کنین. و باور داشته باشین که خورشید همیشه پس از تاریک ترین اوقات شب طلوع می کنه.

در پایان همه رو به خوندن کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین دعوت میکنم و به خاطر پر حرفی از همه عذر می خوام . امیدوارم که همه مون عاشق خدا بشیم و سختی های دنیا رو جدی نگیریم . زندگی جنگ نیست  بلکه یک بازیه که خیلی زودتر از اون چه تصور کنین به پایان می رسه و ما قهرمان این بازی هستیم قهرمانی که اگه توی سختی ها شکست نخوره شیرینی بردی ابدی رو خواهد چشید.


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)