خانواده برتر

یه بخشی از اون به نظرم بخاطر سنشون هست. آدماها توی سن پایین خب درک شون از زندگی مشترک کمی پایینه بعد که سن بالاتر میشه افکار آدمم پخته تر میشه و میفهمه دل خوشیهای زندگی مدل ماشین و خونه نیست.

تنها پستی که امشب جواب میدم پست شماست   اصولا اگه نظر خاصی نداشته باشم ترجیح میدم سکوت کنم   براشون  متن صفحه شخصی من بفرستین   درمورد مقایسه نکردن   خانم شما دلش میخواست  شما بوگاتی یا مازراتی،داشتین ولی دلتون باهاش نبود و دوسش نداشتی   کم کم  شما تلاشتو بکن خورد خورد بزارین کنار    حیف  خوش حالیتون با این فکرا خرابکنین   دل خوش  حال خوبتون باهم  بیقیمت   مگه یه خانم چه آرزویی بالاتر از اینکه  توچشم شوهرش عزیز  باش شوهرش عاشق و وفادار باش داره 

فکر نکنم دست برداره از این کار! خودم این پست رو جدی پیگیر میشم تا به بینم دوستان دیگه ای واقعا راه حل عملی دارن برای این موضوع!؟
چون اکثر خانوم ها با درجات متفاوت دارای همچین دیدگاهی هستن!
تا حدیش طبیعی هست و باعث رشد شاید بشه اما افراط تو این زمینه ها زندگی رو سخت میکنه.

ببخشید ک نظری ک میذارم بی ربط ب سواله اما چرا این سایت پراز ادمایی هست ک زیر ۲۲سال مزدوج شدن...پسر ودختر...اما من درواقعیت حتی ی پسر ندیدم ۲۱سالگی زن بگیره!! 

سلام

مقایسه در هر زمینه ای یکی از بدترین مسائل هست. چه کار باشه، چه ازدواج و ...
البته مقایسه ی خود با دیگران بده. ولی مقایسه ی خودِ بالفعل با خودِ بالقوه آدمی بنظر من سیار مفیدو راهگشا هست.

اما این که خانمت تو رو با بقیه مردا مقایسه میکنه متاسفانه چاره نداره. آدم ها عوض نمیشن. حتی اگر از این به بعد به زبون هم نیاره، تو دلش این کارو میکنه و به مرور زمان این امر تو رفتارهاش با تو خودشو نشون خواهد داد.
از دست تو هم هیچ کاری بر نمیاد. می خوای مقابله به مثل کنی؟ مطمئنا این کار به مشکلاتت اضافه میکنه.
هر چقدر هم که حرف بزنی باهاش فایده نداره. چون عوض نمیشه.
بنظرمن تو فقط میتونی یک کار انجام بدی. اون هم اینه که با همه توان پیشرفت کنی. نه برای این که جواب مقایسه های خانومت رو بدی ، نه! برای این که از خودِ بالقوه ات عقب نمونی. اینطوری شاید امیدی باشه که اونم رفتارش رو درست کنه. اگرچه بعید میدونم و احتمالا اون به این کارهاش ادامه خواهد داد.

21 سال سنته، یعنی 3 سال هست که از دبیرستان فارغ التحصیل شدی. بذار تجربه خودم رو از برخورد با آدم ها با کمک ریاضی بهت بگم.
اگر به ازای x در رابطه تابع عدد دلخواهی قرار بدی، تابع یه سری اعداد بهت میده که این اعداد از رابطه تابع پیروی میکنن. یعنی اگرچه ممکنه اعداد مختلفی باشن و کلی با هم فرق داشته باشن، اما یه چیز رو درش مشتکرن. اون هم اینه که همگی در برد اون تابع قرار دارند. و جدای از اون نیستند.
رفتار آدم ها، نگرش اونها به مسائل مختلف، عکس العمل اونها درشرایط مختلف و ... همه از یک سازمان در ذهن منشا میگیره. اگرچه عکس العمل ها ممکنه با هم کلی فرق داشته باشند، اما همگی چیزی خارج از اون سازمان ذهنی نیستند. سازمان ذهنی به منزله تابع هست!

هدف من از بیان مطلب بالا این بود که بهت بگم آدم ها، منجمله خانم تو، این تابع ذهنیشون درست نیست. از ویژگی هاشون اینه که بدون منطق در زندگیشون عمل میکنن، حداکثر بینش اونها تا نوک بینی شون هست و نه بیشتر. همیشه برای آدم دردسر درست میکنن.

دختر ها تو  سن دبیرستان دوست پسراشون رو به رخ هم میکشن و به هم حسودی میکنن. چون نوشتی از نظر مذهبی کفویت داریم پس احتمالا این مورد رو تجربه نکردی. ایشون درسته 21 سالشونه ولی تو دنیای عروسک بازیشون سیر میکنن و واقعیات رو درک نمیکنن. بسیار فانتری هستن.
دختری که با 21 سال سن بقول تو (و همونطور که من تو کامنت های اخیرم در پست دیگری اشاره کردم) هنوز در حال و هوای دوران دبیرستانشه تا چند سال دیگه هم از دبیرستان فارغ التحصیل نمیشه. تا اون موقع هم معلوم نیست که چی سر روحیه تو میاد. چی به سر زندگیت بیاد.

راجع به سوال اخرت که گفتی آیا ممکنه که بدون قصد و منظور چنین حرفایی بزنه باید جواب بدم که بله!
تا اینجا که کامنت منو خوندی باید متوجه شده باشی که اره، میشه بدون منظور همچین حرفی بزنه. به خاطر این که هنوز بچه هست و نمیتونه عاقبت تصمیماتی که میگیره و کارایی رو که میکنه پیش بینی کنه. بخاطر این که منظق نداره همچین حرفایی میزنه.
از خدا بابت زندگی با همچین زنی برات طلب صبر میکنم. چون آدم از نزدیک ترین فرد بهش انتظار داره که اگر نوشی بهش نداد، لااقل بهش نیش نزنه. یاد ترانه معین افتادم که میگفت:
این ترانه معین رو بزار برای خانومت.امیدوارم معجیزه ای بشه و سر ایشون به سنگ بخوره و تغییر رویه بدن. وگرنه زندگی خودشون رو خراب میکنن.

به این آدرس برو و پست رو بخون. احتمالاخانم شما هم حالات و خصوصیات مشابه با این خانوم رو دارند.
http://khbartar.blog.ir/post/9448/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%A8%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%81%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%87-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85#comments

آخرین توصیه ام به تو اینکه امضای منو بخونی و سرلوحه زندگیت قرار بدی. تو یه مردی! باید بتونی زندگیت رو مدیریت کنی. زندگی هم مثل دریای مواجه.




لطفا بعد از اینکه نظر من رو خوندی، به سوالاتی که ازت پرسیدم هم جواب بده.

1- چطوره که هر دو در سن 21 سالگی شاغلید؟ چطوری آخه؟
2- ازدواجت سنتی بوده؟ یعنی دیدی و پسندیدی و عقد؟ قبل از عقد رسمی چه مدت با هم در ارتباط بودید؟ ارتباطتون در چه حد بود؟
3- این خصوصیات رو که گفتی قبل عقد در خانمت ندیدی که الان به دنبال چاره ای؟ اگر از قبل دیدی، چرا باهاش ازدواج کردی؟

واقعیتش اینه که سنتون کمه. اینا تا حدودیش بچگیو خامیه. خودشون کم کم متوجه میشن که زندگیشون خیلی هم بد نیست.

این تازه اولشه، منم23سالم بود ازدواج کردم فکرکردم زنم این عادتشوترک میکنه سالهاگذشت وحتی بچه دارشدیم بازم این عادتو ترک نکردمنم تاچایی که توان داشتم سعی میکردم که از نظر مالی راضیش نگه دارم اما نشدکه نشدوترک نکرد بدتروبدترشد و دنبال طلاق بود الان36سالمه طلاقش دادم اونم ازخداخواسته دخترمونوبهم دادو سر هشت ماه بعدطلاق نشدکه با یه مردپولدار سن بالا47ساله ازدواج کرد و زن پول پرست و طماع بخاطرپول زن دومش شده، بیشتر زنها پول پرستند بعضیا درظاهرنشان نمیدهند اما پول پرستند

منظورم از بعضی زنا زنایی مثل زن من هستندکه قبل ازدواج ابدا هیچ نشونه ای در اونا نمیبینی که پول پرست باشند چه درکلام و چه درعمل

به به سوالکننده  باورم نمیشه   بخدا ناراحت شدم    طفلک دخترتون  

شما ا الف .س نیستی

راستش من نمیخواستم کامنت بزارم ولی مشکلیه که شاید تو زندگی همه پیش بیاد...من خودم یکی شاید بیشتر از هرخانمی دوس دارم وسایلمو عوض کنم وبه خونه و زندگی خیلی اهمیت میدم.خب آدم این همه سختی میکشه ،پول در میاره باید ازشم استفاده بکنه...بنظر من شاید حس حسادت تو خانم شما زیاده...حسادت خیلی بده ،همش چشت دنبال اینو اون باشه...خدا روزی همه رو میده شاید چیزایی که همسرتون بهشون حسادت میکنه شمام بهش برسی اما تو اینده...قرار نیس همه چیزو  ادم اول زندگیش کامل داشته باشه...زندگیتونو با هرکی مقایسه کرد بهش زندگینامه اون خانواده رو یاداور شید که اونام پله پله ترقی کردن..مثلا اول پیکان داشتن بعد پراید گرفتن بعد سمند خریدن...یا بگید اونا اول زندگی هیچی نداشتن ولی ما حتی از اول زندگی اونا جلو تریم...

خب بعضی ها هستن پدرشون شرایط رو فراهم می کنه الان یک پسر 19 ساله می شناسم پدرش براش خونه ساخت و ماشین گرفت و تو مغازه خودش کار بهش داد با یک دختر 17 ساله ازدواج کرده و روزا مدرسه میبرتش البته باز به شهر و فرهنگ برمیگرده مثلا تو تهران یا شهر های بزرگ که خرج خیلی بالاست سن ازدواج بالا رفته ولی شهرستان ها و شهر های کوچیک ازدواج راحت تره و اگه ادم پدر توانمند هم داشته باشه زود ازدواج می کنه

ازنوجوانی یادمه خانواده هامون با هم رفت و آمدداشتیم ازدواجمان سنتی بود یکسال نامزدبودیم رفت و آمدخانوادگی داشتیم خانواده هامون هم کفوبودند و اوایل ازدواجم پدرم حمایت مالی میکرد .زن پول پرست قبل از ازدواج نقششو خوب بازی کرد هم درکلام هم درعمل خودش را یک زن قانع و مثل بعضی زناکه میگنداخلاق و انسانیت و ...برایمان مهمه اونم اینطورری نشان میدادبعد از چندماه بعدازدواج اون روی خودشو نشان دادم

به آنتونیا

سلام.
نه
کاپیتان جک اسپارو هیچ شعبه دیگری ندارد. یدونس، واسه نمونس!
 اما راجع به کوچک بودن دنیا باید بگم که بعله! واقعا خیلی کوچیکه. برای من هم چیزای عجیبی پیش اومده که باعث شده دیگه از اتفاقات دور و برم متعجب نشم.

رفتار خانوم اشتباهه و قطعا باید متوجه اشتباهش بکنیدش چون اینجوری هم خودش آسیب میبینه و احساس شادی نخواهد کرد و هم شما رو اذیت میکنه. اینکه منظوری ندارم درست نیست و معنی نداره که آدم اگه منظوری نداره حرفی بزنه که شریک زندگیش رو اذیت کنه...

شما حتما باهاش در این مورد جدی صحبت کنید و بگید این رفتارت درست نیست و داره منو آزار میده. شرایط زندگی من همینه که میبینی و میدونی و البته تمام سعیم رو میکنم که روزبروز بهترش کنم، اونم نه فقط به خاطر تو بلکه به خاطر خودم اما اجازه نمیدم با این مقایسه ها دائم آزارم بدی.
بگید من که از اول چیزی رو ازت پنهان نکردم و با چشم باز وارد زندگیم شدی پس انتظار دارم همراه و کمک من باشی تا با هم پیشرفت کنیم. این حرفات جز ناامید کردن من هیچ سودی نداره.
به علاوه اگه شرایط بهتری داشتی منو قبول نمیکردی پس دست از این حرفا بردار چون اگه بنا به مقایسه های ناخوشایند باشه منم بلدم به هزار دلیل از زنا و دخترای دیگه تعریف کنم و آزارت بدم اما نمیخوام این کارو کنم چون اشتباهه. باهاش اتمام حجت کن و تمام

اگه تموم شد که هیچ ولی اگه بعدها دیدی باز داره همون حرفا رو میزنه شما دیگه سکوت کن و رفتارت رو باهاش سرد کن تا بفهمه محبت قیمت داره و نمیتونه دائم یه نفرو برنجونه و بعد ازش انتظار محبت داشته باشه. این رفتارو ادامه بده تا وقتی اعتراض کنه و بعد بهش بگو من هرچی برات تلاش میکنم میبینم بازم برات کافی نیست و نه تنها قدردان نیستی که با مقایسه هات بهم توهین میکنی. من میبینم تلاشای من برای شادی و دوست داشتنت برات کافی نیست پس دست از تلاش بی فایده برداشتم. اینجوری کم کم به خودش میاد که قدر داشته هاش رو بدونه و دست از بچه بازی برداره.
 

سلام