با سلام، من یه دختر مجرد سی و پنج ساله هستم؛

یه مشکلی که سال هاست دارم مربوط به کارمه، بیشتر از ده سال سابقه کار دارم، معمولا سعی کردم همه تلاشم رو بذارم و تا اونجا که بتونم مایه گذاشتم واسه کارم. معمولا تا شب سر کارم بدون اینکه حتی ساعت ناهار برم. سعی کردم همیشه با بقیه مهربون و دوست باشم، چه قدیمی ترا و چه همکارای تازه وارد.

ولی هیچ وقت اون چیزی که میخوام نیستم، همیشه باید خودم رو ثابت کنم. و به اصطلاح سرم همیشه بی کلاهه. فقط وقتی باهام کار دارن، سراغم میان. همیشه تنها و ناراضیم.

رفتار صحیح کارمند حرفه ای رو بلد نیستم، رئیسم همیشه پیش خانومیه که از قدیم دوستش داشته و اختیار کل بخش رو داده دست اون. یه خانوم بیش از حد باسیاست، با رفتار گاهی اوقات وقیحانه ( البته از دید خانوما، نه روسا )، که همه از زبونش میترسن.

جایی برای اعتراض وجود نداره، رئیس هم، مشابه همین حالت رو داره، بعد ده سال هنوز هیچ ثبات و آرامشی سر کار احساس نمیکنم و هنوز مثل یه تازه وارد بیشتر وقتا با بغض میام خونه.

یه بار که به رئیسم گفتم که دیگه انگیزه ای واسه کار ندارم، چند ماه از کار معلقم کرد، اینم بگم که من و رئیسم از اول همکار هم بودیم، بهم بگید چطوری شرایط رو عوض کنم و احساس خوب داشته باشم . اینم بگم عوض کردن بخشم فایده نداره .

ممنون


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)