سلام دوستان و عزیزان

من یه پسر جوون هستم و فعلاً مجرد...

در طول این سال ها شاهد طلاق های مختلفی در اطرافیانم بودم، که یکی از مشکلات عمده در این طلاق ها مسائل مالی و عدم توانایی شوهر برای تأمین مالی بود ( که اینطور افرادی هم که من دیدم اکثراً با فقر و بیکاری ازدواج کردن و همونطور هم جدا شدن). این موضوع باعث شد خیلی اوقات مهریه ی دختر و تازه اونم به طور توافقی، و نه به اون رقمی که روز اول توافق کرده بودن رو پدر داماد پرداخت کنه! و همین موضوع، یکی از دلایلی بود که باعث شد من سالها از ازدواج و طلاق حالم به هم بخوره (به خصوص وقتی میزان فشار و مشکلات در زندگی بیشتر از عشق و دوست داشتن باشه)

من خودم معتقدم که زن و مرد وقتی با هم ازدواج می کنن، ارثی که از پدر و مادرشون بهشون میرسه مال خودشونه، حالا میخوان برا کارشون، یا امور خیریه، یا در آینده برا فرزندشون (و یا هر سه) خرج کنن اما خودِ زن و شوهر که با هم پیمان زندگی مشترک و ساختن یه زندگی جدید رو می بندن، قرار نیست اموال قبلی همدیگهر و تصاحب و مصادره کنن! هیچ دلیلی واقعاً قابل توجیه نیست...

من خودم دوست دارم از درآمد و کار خودم مهریه بدم و یا مثلاً بعدها که پس انداز کنم و قدرت مالیم بیشتر بشه، یه خونه بخرم و به نام همسرم بزنم (و اون هم برای قدردانی و یا برای تأمین مالی زن اگه نیاز داشت، چون از نظر معنوی و اخلاقی، ازدواج اگه بخواد پاک و درست باشه، نباید به چشم یک معامله ی پولی و تجاری به اون نگاه کرد!!) اما دوست ندارم از ارثیه ی پدر و مادرم که برای من زحمت کشیدن و میخوان من در کارم و به طور آزادانه ازش استفاده کنم رو به جای مهریه بدم، چون در اون صورت من به همسرم چیزی ندادم بلکه این از طرف پدر و مادرم خواهد بود (البته همین که هنوز زنده هستن برام از همه چیز ارزشمندتره و امیدوارم سالهای سال سایه شون بالای سرمون مستدام باشه)

البته در نهایت هیچ کس در این دنیا مالک نیست و همه ی ما هر چی داریم و نداریم، به هر حال امانتدارهای موقت هستیم. اما به هر حال، مسئله ی استقلال مالی به خصوص در این شرایط، خیلی مهمه و آدم وقتی مستقل باشه احساس بهتری بهش دست میده و بهتر می تونه زندگی کنه...

اما از طرفی مسئله ی تأمین رفاه در زندگی مشترک رو هم نباید نادیده گرفت و بایستی براش هر کاری کرد. مثلاً من تا زمانی که پولم اونقدر نباشه که بتونم خونه بخرم و به نام همسرم بزنم، خب حداقلش می تونم با کمک پدر و مادرم یه خونه ی خوب که از همه نظر مناسب و برازنده ی یه همسر خوب باشه تهیه کنم و بتونیم اونجا زندگی رو به خوبی شروع کنیم و با هم ادامه بدیم و بسازیم. حالا بسته به داینکه زن ساغل باشه یا نباشه، و خودش هم اصلاً بخواد کار کنه یا نکنه، خب سرعت و روند پیشرفت مالی می تونه متفاوت باشه اما به هر حال بازم مسئله ی رفاه و زندگی خوب در الویت هست...

خلاصه اینکه، در عین حال که به حقوق زنان برای تأمین شدن از نظر مالی و احساس امنیت برای آیندشون از هر نظر (در صورت جدایی، فوت همسر و یا هر طوفان دیگه ای که در زندگی ممکنه پیش بیاد) باید اهمیت داد و منم کاملاً قبول دارم، در عین حال میخوام موضوع مهریه باعث استرس و فشار برای من نشه. هم چنین در خواستگاری هم انتظار دارم مهریه در حد معقول باشه (که بین 100 تا 200 سکه منطقی و در توان قشر متوسط جامعه هست) چون به هر حال رسم و شرایط جامعه ی ما فعلاً اینه، اما همون مهریه ی معقول و قابل قبول رو هم معقولانه به همسرم بدم، حتی بیشتر از اون هم هر چی بخواد، چون من واقعاً به فکر ساختن یه زندگی خوب هستم نه طلاق و یا بدتر از اون، یه زندگی فرسایشی احمقانه!

بنابر این خانم ها و آقایان لطفاً  هر نظری دارن، صادقانه و با ذکر دلیل بنویسن. و کسانی هم که مستقیم یا غیر مستقیم شاهد تجربه ی طلاق بودن ( در خودشون یا اطرافیان ) بنویسن که چه جوریا بوده و چه چیزایی میشه یاد گرفت...

با آرزوی زندگی مشترک خوب برای همه ی کسانی که برای زندگی ارزش قائلن!


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مهریه (۱۱۶ مطلب مشابه)