سلام

من یه دختر 20 ساله هستم و دانشجو ... یه پسر 23 ساله مدام برام دردسر درست میکنه و آزارم میده من فرزند اولم و نمیتونم با پدرم این موضوع رو در میون بذارم .... اینکه از کجا شروع شد و چطوری رو نمیگم چون وقت زیادی رو میگیره و از حوصله شما خارجه...

اصل مطلب این هست که حدود سه ماهه که من این آقا رو تهدید کردم که اگه دوباره سمت من برگرده ازش شکایت میکنم به جرم مزاحمت ... حالا چه اتفاقی افتاد که من این حرف رو بهش زدم میگم... دیشب این آقا به من زنگ زد و یک پیام سلام فرستاد که من جواب ندادم ... حالا میخوام باهاش برخورد جدی کنم و شکایت راهیه که به نظرم رسیده اما اینکه با کی این موضوع رو در میون بذارم و چطور شکایت کنم رو نمیدونم! ...

اتفاق بدی که برام پیش اومده و من تمام این سه ماه رو شبا کابوس دیدم و روزا افسرده بودم و از این روانپزشک به اون یکی گریزون بودم ... و تمام شبهای قدر رو برای بخشیده شدن زجه زدم ... این بود که این آقا منو از نظر جنسی مورد اذیت قرار دادن ... نمیشه اسمش رو تجاوز گذاشت ولی یه اتفاق وحشتناک برای من بود و تمام باورای من فرو ریخت و من خودم رو یه فرد تحقیر شده میدیدم و تمام این مدت رو برای بخشیده شدن زار میزدم و از ته دلم پشیمون بودم و خودم رو گناه کار ترین آدم میدونستم ...

شاید برای اینکه من فکر میکنم خودم در اون ماجرا مقصر بودم ....اما باز هم به یاد میارم که من فقط میخواستم از دست اون خلاص بشم و تقصیری نداشتم و با رضایت به خواستش تن ندادم ... اما از اون جایی که من همیشه خودم رو مقصر میدونم و انقد فداکاری و از خودگذشتگی در حق اطرافیان میکنم  که بسیار در این اتفاق آسیب دیدم ... .

میدونم که نمیاد از این اتفاق حرف بزنه چون بیشتر از من برای خودش گرون تموم میشه .... اما من دیگه میترسم از همه مردا از همه أدما ... اما کسی رو ندارم که کمکم کنه این آدم دست از سرم برداره ... .

خواهش میکنم یه راه بهم معرفی کنید که این آدم رو برای همیشه بیرون کنم از زندگیم ... این آدم یه بی شرف بی خونوادست وگرنه دختری مثل من رو که قلب صاف و ساده ای دارم مورد اذیت قرار نمیداد ... میخوام بدونم شکایت راه خوبیه؟ ... لطفا آبرو رو هم درنظر بگیرید ....

من به شدت روی آبروی خودم و خونوادم حساسم وگرنه بعد از همون اتفاق یه کاری میکردم... اصلا نمیخوام اون اتفاق رو وسط بکشم فقط به جرم مزاحمت میخوام شکایت کنم ... حدالامکان نگید به پدرت بگو چون پدرم بسیار آدم زود جوش و تعصبیه و سر به تن اون پسر نمیذاره ... در تمام این مدت که من افسرده بودم بهم میگفت حاضرم تمام زندگیم و بدم اما بچه هام شاد باشن ... انقد تو خودت نباش بدون اینکه دلیلش رو بدونه.

لطفا همه راهنمایی کنن متشکرم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)