خانواده برتر

ایول به پسره و صد ایول به دختره
به نظر من مشکلترین کار رو دختر خانوم انجام دادن
خیییلی مررررده ناموسن.فقط همین

همچین دخترایی رو باید طلا گرفت .
زن زندگین این طور دخترا.
یعنی پیدا میشه.
بعد از سه سال یادش نرفته که هیچ عشقش بیشتر هم شده.درست برعکس اتفاقات معمولی که دور وبرمون هر روز میوفته.دقیقا برعکس
متنفرم از روابطی که به دقیقه هم نمی کشه. هر روز با یکی.

من اگه جا پسره باشم شده جونمم بدم میرم این دختره رو میگیرم.حیفه به جووووون خودم.

تنها راهش اینه که در عمل بفهمونه که عشقش براش مهمتر از مسائل مادی هست.
خونه 300 متری نشد،نشده ولی ی خونه نقلی هم راضی باشه.
باید ثابت کنه اینارو نه این که حرف باشه اگه با حرف باشه همه قبل از ازدواج همینو میگن
بعد که رفتن سر خونه زندگی غر زدن ها و گیر دادن ها شروع میشه.
به دوستتون بگید بشینه ببینه با خودش چند چنده فردا نیای بگی دوستم از وضع زندگیش نراحته
از این ناراحته که شوهرش به خواهر معلولش میرسه به مادرش کمک می کنه
خونمون کوچیکه و کارش بده و پول زیادی نداره.

من به شما قول میدم بعد از چند سال ایشون به درآمد خیلی مناسبی میرسن انشاالله
که زدگیشون شیرین میشه.
یا علی

سلام

این عشق یکطرفه هست. اون پسر هیچ علاقه ای به دوست شما نداره. ولی جرات ابرازش رو نداره. میدونه که اگه بهش بگه دختره نابود میشه. دوستت باید حقیقت رو از زبون خود پسره بشنوه تا بعدش با گذشت زمان طرفش رو فراموش کنه. شما هیچ کمکی نمیتونی بهش بکنی.

سلام
من کاملا نظرم با شما متفاوته. پول و کار ثابت خیلی مهمه بخصوص برای این دختری که وضع مالی خوبی داشته و به این راحتی ها هم نمیتونه با پول کم به زندگیش ادامه بده. تا زمانی که این دو نفر به همدیگه نرسیدن و الان عاشق و معشوق محسوب میشن هیچ عیب و ایرادی توی همدیگه نمیبینن و فکر میکنن همه مشکلات با همین عشق حل میشه. ولی بعضی وقتها این نرسیدنها خودش یه حکمتی توش داره ولی با اصرار زندگیشون رو خراب میکنن.
این پسر با تمام عشقی که داره خیلی داره منطقی به موضوع نگاه میکنه. اولا که بعد از ازدواج اینکه ایشون دارن به خانواده و مادر و خواهرشون رسیدگی میکنن میشه آیینه دق واسه دوست شما و هر روز که چرا داره درامدش رو خرج خانوادش میکنه. دوما اینکه بعد از ازدواج دوست شما انتظار داره که این پسر باز هم به همین شکل عاشق و دلباخته ایشون باشن که همیشه باطنا اینطور هست ولی در ظاهر اینقدر ایشون درگیر کار و شغلهای مختلف میشن که هیچوقت نمیتونن دیگه حتی وقت برای حرف زدن با همدیگه هم داشته باشن؛ بنابراین باعث میشه که کم کم مشکلات شروع بشه.
شغل ثابت ممکنه برای اول زندگی خیلی مهم نباشه ولی یه چیزی رو مد نظر داشته باشین که این پسر بعد از 10 سال آینده بچه دار شده با این همه هزینه های سرسام آور زندگی و کمر شکن، اون موقع هر سال بخان شغل عوض کنن و وضعیت مملکت ما هم اصلا ثبات نداره و باعث میشه که هر روز استرس و مشکلات و بداخلاقی ها شروع بشه و همچنین دیگه انرژی الان رو هم ندارن که بخان وقت بگذارن برای یه شغل جدید.
به هر حال به نظر من این پسر ممکنه با چشم انداز نه چندان مثبتی که از آینده کشور میبینیم شغلی بهتر پیدا کنن ولی خودشون ظاهرا عاقلانه دارن تصمیم میگیرن. شما تنها کاری که میتونین بکنین اینه که به دوستتون گوشزد کنین که عاقلانه تر تصمیم بگیره که تا جایی که تجربه دارم این حرفها توی گوششون نمیره.
البته همه اینهایی که گفتم بدترین حالتها بود ولی متاسفانه در اکثر روابط عاشقانه بخصوص اگه سطح زندگی خانواده ها متفاوت باشه دیده میشه. دوست شما خیلی باید خودشناسی بالایی داشته باشه و تموم سایل رو با خودش حل کرده باشه که بتونه از زندگی راحت و بی دغدغه خونه پدری دل بکنه و بره توی یه خونه زندگی کنه با تمام مشکلات و دردسرهاش و باز هم خم به ابرو نیاره. مردها توی این زمانها کلا از عشق و همه مسایل حاشیه ایش کنده میشن و فقط به زندگی و پول در آوردن فکر میکنن و برای یه دختر خیلی سنگینه این قضیه... اگر هم دوست شما بخان از خانوادشون کمک بگیرن برای شغل این پسر ممکنه باعث خورد شدن شخصیت و سر افکندگی پسر بشه؛
یه زمانی پیش میاد که دختر به این نتیجه میرسه که این مرد برای تکیه کردن مناسب نیست و بهتره جدا بشه.
البته من بهترین راه ممکن رو مشاوره پیشنهاد میکنم. مشاوره خیلی خوب و مجرب و نه هر مشاوری؛ مشاوره ها خیلی میتونن تمام جوانب رو ببینن و بهشون کمک های فکری خوبی میکنن.

موفق باشین

برای دوستت اون پسره رو مثال بزن که تو زندان با دختر مورد علاقش ازدواج کرد اسمش فکر کنم امیرمهرداد بود تو ماه رمضون نشونش داد. و کلی مثال دیگه که پسره با شرایط مشابه اون ازدواج کرده.

راستی اینکه دختره بهش بگه من پول برام مهم نیست که نشد حرف. باید بهش بگه کمکت میکنم. میرم سر کار یا ....

پول و ... مهم نیست . اما تفکر غربی که باعث شده فکر کنیم مهمه خیلی مهمه .
قطعا کسی که به فکر پول و ... هست نمیتونه با کسی که پول نداره زندگی کنه .
در صورتی که اصلا مهم نیست اما تفکر فرد طوری شده که فکر میکنه اگر ماشین فلان نداشته باشه یا اگر خونه فلان نداشته باشه زندگی نمیتونه کنه .
در صورتی که مجرد میمونه عمرش داره میره اما باز هم فکر میکنه زندگی بدون پول معنایی نداره .
به خودش میاد میبینه شده 30 سالش !یعنی تقریبا نصف عمر .
حالا نصف عمرش باقی مونده . واقعا ارزشش رو داره ؟
نمیدونم چی بگم . اما کاش کمی قدر لحظات زندگی رو میدونستیم .
متاسفانه تفکر دختران و پسران امروزی به شدت خرابه .
یا علی

آخخخی چه تلخ و غم انگیز :(

هیچ جوری نمیشه

به دوستت بگواحساساتی نشو تواین دوروزمونه بدون پول نمیشه زندگی کرد بهتره شعارندهند.

وایییییییی خدایا از این دخترا قسمت ما بکن ببین چقدر با وفاست دلم خواست الان سراغ هر کسی بری شغل ثابت میخواد با یه واحد اپارتمان جفتشون خیلی (در کلمه نمی گنجه نمی دونم چی بگم) خدایااااااااااااا (شکلک گریه همراه با دست های رو به اسمان) از این جور دخترا نصیب ما بفرمااااااااااااااا اگه این دوتا ازدواج کنن چه زندگی بشه 

اگه اوضاع مالی خانواده دختره خوبه و خانواده دختر هم به این وصلت راضی اند و پدر دختره هم دستش بازه که پسره رو ببره بذاره سر یه کار ابرومند که دستش یه جا بند کار شه و خونه هم واسشون بگیرن و به دخترشون هم کمک مالی کنن که نخواد بهونه بگیره چرا هر چی در میاری میریزی شکم مامانت و خواهرت اونوقت تازه باید پسره رو یکی راضی کنه که ایا تو راضی هستی زیر بار این کمک ها بری یانه. ولی اگه منظور دوستت اینه که من با نداریش میسازم و میرم یخ حوض میشکونم و هر سال اساس کشی میکنم و هر شب اشکنه میخورم بگو سخت در اشتباهی و شش ماه طول نمیکشه و کم میاری و طلاق میگیری.

به عارف اقا

 

برعکس! پول و کار ثابت بسیار هم مهمه!

---

چون معلوم نیس کار غیر ثابتی که ماهی ده تومن ازش درمیاد همیشگی باشه! ولی برای کار ثابت مطمئنی که حداقل یه فیشی داریو یه پولی سر ماه حتما به حسابت ریخته میشه!

ممکنه رابطشون جزو اون چند درصدی باشه که همش به عشقه فکر میکنن تا آاااخر. اما بقیشو درنظر بگیرین چند وقت دیگه دختره زندگیشو باید سطحشو بیاره پایین تا بتونه با اون شوهر زندگی کنه... بهتره که انقدرم به اون پسر رو نندازه،همونقدر کافیه،فردا پس فردا اگه برن سر زندگیشون،سر یه حرف،هی به دختره طعنه میزنه. اینا داستانای از قبل نوشته شده ی زندگیه تقریبا.

---

ان شاالله که خوشبخت بشن/0\

پسره بیاد نامزد کنه تا وقتی بتونه یه زندگی رو بچرخونه . اگه انقد همو دوس دارن. 

رمان خوبى بود، واقعا هنوز این عشقاى کشکى وجود داره، نه عزیزم هنوز باد تو کلته، ٦ماه اولش خوبى، ولى کم کم باید عشق بزنین توش نون و تیلیت بخورین، البته این مشکلات از جانب خانما پیش میاد، مثلا خونه بابام چش بود، مگه کم خواستگار داشتموووووووووغیررررررره

چرا در متن من 

عاشق بودن کافی نیست .  

منم میخام نظر بدم.

ای کاش پول اینقدر همه چیز رو در زندگی پیچیده و سخت نمی کرد، ولی خب فعلاً در دنیایی داریم زندگی می کنیم که دنیای خیلی خوب و ایده آلی نیست و فعلاً پول نقش اساسی در همه چیز داره.

نظرم عوض شد پول نباشه نمی شه فوقش یک سال شاید بتونن زندگی بکنن بعدش از هم زده میشن مخصوصا خانم چون پسره که در حال حاضر  داره تحمل میکنه عادت کرده ولی دختره نمی تونه

به هیلدا  

پسره چن سالشه؟ یه چیزایی توی سن بالاتر دیگه تکرار نمی شه. مث دوس داشتن ساده و خالصانه. البته اگه اصلا عشقی توی پسره باشه. به نظرم پسره باید متوجه بشه که اگه عشق احتمالیش رو رها کنه و خودشو وقف خانواده کنه تا به سنین آخر میانسالی برسه و شرایطی بهم بزنه, انتخاب همسر براش با وجود تجربه عاشقانه ای که سابقا داشته خیلی سخت تر از کسیه که بدون تجربه خواستن جدی, مجرد مونده تا سنین پایان جوونی.