خانواده برتر

آقا داداش گل، منم مثل شما یک پسرم و مدرکم رو هم از یک دانشگاه عالی گرفتم. تو دوران تحصیل و حتی آخرای سربازیم فکر میکردم با این رشته و معدل خوبی که دارم تو بهترین جا استخدام میشم اما چشت روز بد نبینه. با اجازتون بیشتر از یک ساله که بیکارم. منظورم اینه که دیگه گذشت اون زمان که با یک مدرک از یک دانشگاه خوب میشد همزمان سر چندتا کار رفت. الان یه کار ساده و غیرمرتبط با رشته هم به هزار مصیبت جور میشه. البته اون خانواده کار خوبی نکردن که اجازه ندادن حتی به منزلشون بری ولی شاید پس ذهنشون همین موضوع بوده.

سخت نگیر. اونا هم که نمیتونن دخترشون را به کسی که هنوز هیچ چیزش معلوم نیست بدن. حتی همون سربازی هم که شما را به خاطرش رد کردن چیز کمی نیست. انشالله که صد سال سالم و زنده باشی اما تو سربازی هزارتا مشکل برای آدم پیش میاد که فقط خدا باید به آدم رحم کنه. خود من سربازیم را افتادم تو راهور.(لیسانس به بالا را معمولا اونجا میفرستن.) خدا را شاهد میگیرم چند بار شخص حضرت عزرائیل را زیارت کردم. یادمه یه روز با یکی از مامورای کادر راهور کنار خیابان ایستاده بودیم و داشتیم اعمال قانون میکردیم. یهو دیدیم یه نیسان با یه وضع فجیعی چراغ قرمز و رد کرد و نزدیک بود بزنه به یه پیرزن عابر پیاده. خلاصه زدیمش کنار و ارش مدارک خواستیم. والا من آخرشم نفهمیدم مواد زده بود، با خانومش دعواش شده بود یا هر چی اول یه چندتا داد خفن سرمون کشید و یکمم خودشو زد بعد رفت سمت ماشینش. آقا ما فکر کردیم رفت مدارک بیاره اما با چیزی که اورد دوتا پا داشتیم، 8 تا دیگه ام قرض کردیم و عین جت شروع کردیم به دویدن. میدونی چی آورد؟. یه شمشیر از پشت صندلی کشید بیرون که بخدا اگه فقط پرش بهمون میگرفت نصفمون میکرد. لامصب ولمونم نمیکرد. مث چی دنبالمون میومد بی شرف. آخرشم خودمونو آویزون یه اتوبوس واحد کردیم و دفرار. از این خاطره ها من خیلی دارم. فقط خدا هوامو داشت. بزار یکی دیگشم بگم. یادمه تو یه میدون پرتردد ایستاده بودم یهو یه 206 از این ور، یه پرایدم از اون ور  با مخ کوبیدن تو هم. صحنه تصادف تا آخر عمر از یادم نمیره. عین صحنه های تصادف هشدار برای کبری 11 بود. پرایده به فاصله شاید یک مترو نیم از بغل پای من چپ شد و شونصد بار چرخید و کوبیده شد تو تیر چراغ برق. این از پرایده. 206شه یه چند دور، دور خودش چرخید و رفت تو جدولای وسط میدون. یعنی من و میگی، اون وسط عین ماست وا رفته بودم. رنگمو هر کی میدید وحشت میکرد. خلاصه به خودم مسلط شدم و رفتم سمت 206شه دیدم رانندش یه خانومه. بدبخت شوکه شده بود. چشماش شده بود عین توپ بسکتبال و خشکش زده بود. بهش گفتم خانوم حالتون خوبه. جواب نمیداد. با صدای بلندتری گفتم خانننننننوم که یه تکونی خورد و بعد یه ساعت یه نگاه عاقل اندر سفیهی به ما انداخت. دوباره بهش گفتم میگم خوبی شما؟ بیا بیرون از ماشین یهو میره رو هوا. یهو دیدم صورتش قرمز شد و یه دادی کشید که فکر کنم نصف صورتمو کند با خودش برد. خلاصه به هزار مصیبت آمبولانس اومد و باقی ماجرا.

البته خاطرات خوبم دارم. یادمه یه بار یه معلول را از خیابان رد کردم، مردم اومدن سمتمو خیلی تشویقم کردن. راستش گریه ام گرفت و از اون به بعد کسبه و مردم اون ناحیه خیلی بهم لطف داشتن. تازه رفته بودن پیش فرماندمونو حسابی ازم تعریف کرده بودن و فرماندمونم یادش بخیر بهم تشویقی داد.انگار همین دیروز بود.

خلاصه اینا رو برات تعریف کردم که یکم روحیتو عوض کنم و بگم سربازی رو دست کم نگیری. انشالله خدا یه مورد 20، توپ و درجه یک هم واسه ازدواج نصیبت کنه به حق این ماه عزیز. ببخش پرگویی کردم.

من با حرفای هیلدا ،بهار کاملا موافقم

بنظر شما چون این خانواده مذهبی هستن هرکی اومد خواستگاری دخترشون باید جواب مثبت بدن؟؟؟درسته که شما پسر مومن و خوبی هستی ولی برای ازدواج فقط این موارد کافی نیست. پسر باید استقلال مالی هم داشته باشه،استقلا مالی که میگم منظورم این نیست که شغل با درآمد عالی،ماشینو و........داشته باشه،بلکه باید یه حداقلی برای زندگی وجود داشته باشه،در ضمن منظور از ازدواج آسان اینه که مثلا تو گرفتن مراسم،خریدای عروسی،مهریه،جهیزیه سخت گیری نباشه نه اینکه کلا آقا شغل نداشته باشه

بهتون پیشنهاد میکنم اول برید سربازی و بعد یه شغل حتی اگه در حد معمولی پیدا کنید بعد به فکر ازدواج باشید.

ایشالا خدا براتون بهترین هارو رغم بزنه

به پیام 95

آقا پیام این حرفا ( که دخترشونو بذارن تو کوزه و اینکه چقد دخترا و خانوادشون مغرور و خودخواهن ) یعنی چی ؟؟

اینا اصلا ربطی به غرور و خودخواهی نداره ، فکر نمیکنم خانواده ی دختر حرف غیر منطقی ای زده باشن ، چون نخواستن دختر به  آدم بیکار و سربازی نرفته بدن بی منطقن و بی شعورن ، خیلی بی انصافید :(

اتفاقا برعکس به نظرم شما آقایون یه کم خودخواه و بی منطق شدید و توقعاتتون زیادیه .

خوب بودن درست ما منکر خوب وپاک و مومن بودن این آقا نمیشیم ، پسرخوبیه درست ولی برای ازدواج جز خوبی شرایط دیگه هم لازمه ، متاسفانه پسرا برای ازدواج یه حداقل هایی باید داشته باشن و اگه نداشته باشن قطعا به خودشونم سخت میگذره ،  من اصلا به بحث سربازی کاری ندارم که درسته یا غلطه ، شایدم  غلط باشه و وقت هدر دادن باشه ، ولی خب بالاخره که باید بره چون اگه پس فردا بخواد یه جایی مشغول به کار بشه به کارت پایان خدمت نیاز داره ، ایشونم که کارشناسی ارشد تو یه دانشگاه خوب میخونن احتمالا دنبال شغل آزاد نیستن و میخوان از مدرکشون استفاده کنند ، پس اول تا آخر مجبورن سربازی رو برن . بعدم فکر کن این آقا به مدت تقریبا دو سال میرن سربازی و متاهلم شدن ، خب تو این مدت که نیستن هم به خودشون هم به خانومشون سخت میگذره ، یه روز دو روز که نیست که بگی دختر خانوم کنار بیاد، بعد ایشون شغلم نداره و احتمالا درآمدی هم نداره پس چطوری میخواد هزینه ی یه زندگی رو پرداخت کنه ، باور کنید سخته و نمیشه ، یه کم به دخترا هم حق بدید .

 اصلا فکر کن دختر و پسر همدیگه رو دوست داشته باشن و چه میدونم عاشق همدیگه هم باشن ،  شرایط که سخت بشه کم میارن ، تا کی میخوان دستشون جلوی خانواده ها دراز باشه ، تا چند سال خانواده ها حمایتشون کنن ، یه جایی میرسه که دیگه نمیتونن تحمل کنن واز زندگی سرد میشن ، اختلافات کم کم به وجود میاد ، فکر میکنی دلیل این همه طلاق چیه ، همین موارده ، وقتی بدون فکر بخوای جلو بری نتیجه ی خوبی نمیده .

این دخترا هم از نظر من بی منطق و بی شعور نیستن فقط به جای اینکه بخوان نوک دماغشون رو ببینن یه کم اونورترم میبینن ، حالا شما هر جور راحتید فکر کنید ، به نظرم  نباید فقط همون لحظه رو ببینیم بهتره یه کم آینده نگرم باشیم و چهار روز بعدمونم ببینیم .

..............................................................................................
دمت گرم .
یه لحظه فکر کردم شعر نو نوشتی

هی داشتم به جملاتش وزن می دادم  می گفتم خدایا چرا این شعر جور در نمیاد؟

آخه بعد هر جمله رفتی سر سطر.

والا به سبک نیمایی خوندم نشد به سبک شعر سپید هم جور در نیومد

به سبک محسن چاوشی  هم امتحان کردم بازم نشد...خخخخ

به پاییز

با سلام، ببخشید دیر پاسخ دادم چون فرصت نمیکردم و پیام شما رو هم دیر متوجه ش شدم.

خخخ... اون قسمت از حرفام راجب کوزه و اینا که بیشتر مزاح و شوخی بود پس شما به دل نگیرید.

در مورد بحث دیگه هم من میگم آدم یا ادعای چیزی نداشته باشه یا اگه گفت سر حرف خودش باشه. وقتی اون خانواده میان میگن ما طرفدار ازدواج آسانیم و از این حرفا پس اینطوری دل ی جوون رو نشکنن. دل شکستن هنر نیست!!! بله موافقم اولأ دختر خودشونه و صلاحشو خودشون میدونن و چون طرف شغل نداره و سربازی هم نرفته حق دارن نگران باشن. اما میتونستن خیلی محترمانه به این آقا بگن پسرم ما تحقیق کردیم و مطمئن هستیم شما جوان پاک و سالم و اخلاق مداری هستید ولی این مشکلات هم سر راهتون هست و براش بازش میکردن و بعد قرار نبود که این دو نفر موافقت که شد همین فردا برن عقد کنن... پدر دختر میتونست بگه چون شما ویژگی های اخلاقی خوبی دارین پیشنهاد میدیم 1 سال با هم نامزد باشین اصن ببینید به درد هم میخورین یا نه... تو این مدت هم همدیگه رو بهتر میشناسید و هم شما هم مدت سربازی رو میری و میای و بعد اگه فهمیدید به درد هم میخورید و همه چیتون با هم اوکی هستش بعد سربازی هم میری سراغ یه کار مناسب و بعدش تازه عقد میکنید.

ولی اینجور خانواده ها نشان میدن که اغلب دخترا و خانواده هاشون به حدی پر توقع ان که از اول همه چی رو حاضر و اماده میخوان...پسر سربازی رفته باشه... شغل داشته باشه...خونه و ماشین و حساب پس انداز داشته باشه... قیافه و اخلاق و همه چیش خوب باشه. خوب این که نشد خواهر من... همین میشه که همه دختر پسرا از ازدواج باز میمونن. حالا جالبه دخترا تازگی ها میری سراغشون یا خودشون یا خانوادشون همینایی که گفتم و ازت میخوان بعد تازه میگن باید شغل دولتی با درآمد کافی داشته باشی تازه به شغل دولتی هم اکتفا نمیکنن میگن باید حتمأ رسمی هم باشی قراردادی هم قبول نیست. من خیلی از دوستام که یا شغل آزاد داشتن یا حتی دولتی بوده ولی چون قراردادی و پیمانی بودن بهشون جواب منفی دادن و گفتن کسی که شغل دولتی اونم از نوع رسمیش نداشته باشه و حداقل های ی زندگی مثل پول رهن خونه و ماشین و پس انداز بانکی نداشته باشه حق ازدواج نداره... بخدا اینایی که میگم خودم تو بین دوستام به وفور دیدم و واقعأ جای تأسف و ناراحتی داره برای ی عده ای از مردممون با این سطح از توقعات... حالا جالبه همونا خودشون هم همچین مالی نیستن... اصن یکی نیست بهشون بگه خودتون کی هستین حالا...

ولی اینا هم هست دیگه...

ممنونم و موفق باشین.

سلام ، خواهش میکنم ، شما ببخشید من کامنتتون رو ندیدم که پاسخ بدم .

نه چرا به دل بگیرم ، بله این حرفتون رو قبول دارم که حداقل این خانواده ی به اصطلاح مذهبی که حرف از ازدواج آسان میزنن و ادعای دین و ایمانشون میشه نباید این رفتارو میکردن ، حرفشون با عملشون یکی نیست  و ایمانشون زبونیه . 

آخه همچین خانواده ای فکر میکنی اجازه ی یک سال نامزد بودن رو میدن ؟ ضمنا یه سال نامزد بودنم کار درستی نیست و اگه به سرانجام نرسه هر دو طرف خصوصا دختر از لحاظ روحی آسیب میبینن .

اما در مورد پر توقعی  که اشاره کردید باید بگم این توقع زیادی نیست از یه پسر که شغل داشته باشه یا سربازی رفته باشه ، ولی خونه و ماشین و حساب بانکی رو بهتون حق میدم و فکر نمیکنم کسی از یه جوون زیر 30 سال چنین انتظاراتی داشته باشه که واقعا انتظار بیجاییه ، پدر مادرای خودمون مگه اول زندگی چی داشتن ، در کل مادیات به نظرم خیلی مهم نیست و با گذشت زمان و تلاش بدست میاد.

البته آقا پیام سن و سال هم عامل مهمیه ،  توقعی که از یه پسر 30 ساله میره به مراتب  بیشتر از یه پسر 25 ساله است ، از یه پسر 30 سال انتظار شغل و تحصیلات هست و اگه نداشته باشه یه علامت سوال تو ذهنت ایجاد میشه که این آقا تو این مدت چیکار میکرده درس که نخونده ، کارم که نداره پس نشون میده یه آدم بی مسئولیت و بی برنامه وبی هدف بوده و قابل اعتماد نیست .

شغل برای پسر مهمه نمیگم شغل رسمی چون الان خیلی کم شده و اصولا همه قراردادین، ولی خب یه شغل آبرومندانه لازمه و یه سری حداقل ها هم برای شروع زندگی لازمه مثل همون پول رهن یا اجاره خونه ، بدون هیچی نمیشه زندگی کرد هر چقدم بخوای راه بیای نمیشه  ،  یه پسر باید واسه آیندش یه برنامه ای داشته باشه همین طور الکی و بی برنامه نمیشه جلو رفت و خواستگاری کرد  ، انشااله که مشکلات و موانع ازدواج جوونا از بین بره و بهترین تقدیر برای همه رقم بخوره.

خواهش میکنم ، تشکر.