سلام

پسری 23 ساله ترم اخر کارشناسیم . یکسال پیش با یکی از همکلاسیام در مورد معیارای ازدواجمون حرف زدیم البته خانوادشون در جریان بودن. بعد از دو هفته من هم از بعضی معیاراشون و هم از همسن بودن مردد شده بودم که تو یه ملاقات حضوری خواستم تموم کنم که ایشون گریه کردن و گفتن شما بهترین مورد من هستین که هم تحصیلات دارین هم اینده خوبی.

من نمیدونم شاید دچار حس ترحم شدم و ما به صورت رسمی نامزد کردیم تا موقعی که درسمون تموم شد عقد کنیم. اما تو این یک سال من و ایشون بیشتر به بعضی اختلاف تفکریمون پی بردیم که ابته بعضا در هر زندگی پیدا میشه اما یه چیزی خیلی فکرمو مشغول میکنه اونم اینکه ایشون خیلی حساسه.

اینو حتی مشاورم گفت بهم. و یه مشکله دیگه هم اینه که ایشون در عرض یکسال 6-7 بار به من گفتن تموم کنیم اما فرداش میان میکن من عصبی شدم معذرت میخوام که این حرفام بیشتر در زمان عادت ماهانشون بوده .
بنظر شما به خصوص خانمها این رفتار چه معنی داره ؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)