بسم الله الرحمن الرحیم



سلام

قسمت قبل نوشته هایمان به اینجا رسید خب اصلا این فطرتی که گفتیم چه ربطی داشت به بحث ازدواج ؟

در این قسمت این ارتباط را بیان می کنیم . برمی گردیم به ادامه نوشته قبلیمان .

خب خیلی ربط دارد ... مخصوصا از آن جایی که ما باید ساخت و بافت و ترکیب اولیه خودمان را بپذیریم و بر اساس ساخت و بافتمان حرکت کنیم .

در واقع وقتی بفهمیم که ساخت و بافت یک زن با ساخت و بافت یک مرد متفاوت است سریع به این نتیجه می رسیم که پس زن و مرد یک سری تفاوت ها دارند دیگر :)

این تفاوت ها بدیهی اند از جمله این  تفاوت های می توان به تفاوت  جسمی زن و مرد ، ژنتیک ،  هورمون های جنسی و...اشاره کرد که غیر قابل انکارند

یک سری دیگر از این تفاوت ها ، تفاوت در بعد روانی و روحی و بحث های روانشناختی است . برای مثال بحث عاطفه در خانم ها بیشتر از اقایان است ترس و کم رویی در خانم ها بیشتر از آقایان است یا قدرت دید یک خانم بیشتر از آقاست و  مثال هایی از این قبیل

خب وقتی من در این مرحله از دانستن ، به این باور می رسم که از نظر جسمی و روحی در زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد خب به این باور هم می رسم که  زن و مرد یک سری وظایف متفاوتی دارند و وقتی صحبت از وظیفه به وسط می آید حق هم خود به خود وارد گود می شود در واقع یک سری حقوق متفاوت داشتن...

عصر حاضر را نگاه کن...

یک سری تفکرات را یک جوری بنا کرده اند که مردها کار زن ها و زن ها کار مردها را انجام می دهند .  در حالی که با شناخت فطرت مان وقتی هر کدام در جای خود قرار بگیریم بنیان خانواده این قدر بی ثبات و سست نمی شود (( آوردن مثال را بر عهده خواننده محترم می گذاریم ))

وقتی حرف از بی ثباتی خانواده به میان می آید وقتی به جست و جوی عوامل می پردازیم و ریشه ی آن را در فطرت گریزی می بینیم و فطرت گریزی را دنبال می کنیم به  دین می رسیم می فهمیم که:

حضور دین در زندگی کم شده است...وقتی هر رفتاری که از من سر می زند را با دینم تطبیق دهم و از خودم بپرسم که آیاد دین تاکید می کند یا نه خب بی ثباتی بنیان خانواده کمتر نمی شود؟؟؟

ما در مرحله سوم معنا و مفهوم فطرت را دانستیم... و فهمیدیم که باید حرکتی در جهت فطرت و ساخت و بافتمان داشته باشیم...باید دین را راهنمای راهمان قرار بدهیم و از خودمان بپرسیم ایا این عمل من را دین تایید می کند؟؟

این طور می توانیم درست زندگی کنیم و دلمان خوش شود ، و  آنوقت است که معنی کدام یک از نعمت های پروردگارتان را تکذییب می کنید را بهتر متوجه می شویم...آنوقت است که چم و خم زندگی دستمان می آید....و آنوقت است که...

سخن اخر

تا به این جا جلو آمدیم ولی هنوز پرونده این قسمت بسته نشده .  وقتی به تفاوت ها توجه می کنیم بهتر می فهمیم که زن در متن زندگی مشترکش باید از دید مرد به قضیه نگاه کند و برعکس این طور می شود که می توانیم همدیگر را بهتر درک کنیم و آنوقت است که دلخوری ها و توقع هایمان از همدیگر هم کمتر می شد و زندگی دلچسب تر....

اصلا هم بد نمی شود اگر از دوستان و آشنایان و فامیل های متاهل و اهل دلمان سوال هایی در زمینه همین نگاه کردن از دید دیگری بپرسیم و از تجربیات آن ها کمال استفاده را بکنیم

چرا که مطمئنا به دردمان می خورد

تا بعد بدرود

"اراد"


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) مطالب آ. راد (۲۶ مطلب مشابه)