خانواده برتر

من  معمولأ دین انتخاب می کنم 

سلام به نظر من دین. دیگه الان به همه ثابت شده که هرچی اسلام 1400 سال پیش گفته دانشمندان توی این سال ها آروم آروم بهش پی بردن و اثباتش کردن. باید به کلام خدا اعتماد کرد شک کردن به دین مثل این میمونه که شما در جلسه ی امتحان مثلا فرمول های مثلثات را اول یه بار اثبات کنی بعد استفاده بکنی دیگه این چه کاریه؟؟؟؟ فرمول رو که داری همونجا ازش استفاده کن. دین ما هم دقیقا همینه میگه می خوای آب بخوری بگو بسم الله حالا باید کلی دانشمند بیان و اثبات کنن که گفتن این کلمه چه تاثیراتی رو ملکول های آب میذاره. خوب ما که اینو از قبل میدونستیم!!!! به دین باید عمل کرد و باید افتخار کنیم که مسلمونیم مطمئن باشید ضرر         ن می ک نیم ...

سلام

همچین تضادی پیش نمیاد 

بین راه علم و عقل و راه دین ، راه علم وعقل را اتتخاب میکنم . اصلا شک نمیکنم

سلام....فلسفه جمله الله اعلم چیه؟ینی خداداناتره ینی قطعا علمش ازعلم بشریت بالاتره دین هم چیزی جزحرف خدانی (البت ن دین تقلیدی دینی ک خودت رفتی دنبالش) پس بهتره همیش دین الویت داشت باشه
امادرعمل فرق میکنه شایدخیلی ازماهاشعاربدیم وبگیم دین الویت داره ولی درعمل ب علم خودشون تکیه کنن تادین خدا...مثل این موردمثل کوهنوردیه ک ازبالای قله سقوط میکنه ومحکم طنابشومیگیره ودادمیزنه خدایاکمکم کن خدابش میگ طنابتوول کن تاکمکت کنم ولی اون محکم ترازقبل طنابشومیگیره وبعدشم سقوط میکنه وروزبعدک جنازشوپیدامیکنن میبینن سقوط کرده درحالیک فقط فقط ی متربازمین فاصله داش
پس این کوهنورد ب علم خدای خودش شک کردوعلم ومهارت خودشوالویت قرارداد.....ماهاهم توعمل مص این کوهنوردعمل میکنیم

سوال خیلی خوبیه، احسنت

خب بنده قبل از این که به حرف دین عمل کنم اول اونو می سنجم و وقتی با منطق و عقلم جور در اومد عمل می کنم و اگه با عقل و منطقم جور در نیاد به خواستش عمل نمی کنم.

علم میتونه رفاه مادی رو فراهم کنه اما دین برنامه ی سعادت انسانو حتی

مثال بزن

تعریف علم به طور عام:اگه علم رو بصورت کلی نگاه کنیم یعنی معادل‏(‏knowledge‏‏)‏ پس میشه گفت علم هرگونه آگاهی نسبت به اشیاء و پدیده های مختلف اعم از ‏"مادی و  طبیعی‏"‏ و ‏"عالم معنا و ماورالطبیعه‏"‏ هست بنابراین طبق این تعریف میشه ‏"دین‏"‏ رو هم تو این مجموعه قرار داد...... و اما تعریف علم به طور اخص:تو این تعریف قواعد تجربی روی علم حاکم هستن در واقع زمانی به یک پدیده علم گفته میشه که با روشهای تجربی و آزمون وخطا بدست بیاد که معادل ‏(‏science‏)‏ میشه بنابراین هر پدیده ای که قابلیت آزمایش در محدوده ی آزمایشگاه رو نداشته باشه علمی نخواهد بود و از درجه اعتبار ساقط میشه. طبق این تعریفات خود من بشخصه سر دوراهی ‏"علم و دین‏"‏ قطعا علم رو انتخاب میکنم چون آزموده شده و برای من قابل اعتماد یا حداقل باورپذیرتر از دین خواهد بود‏!‏ البته برخی از دوستان عقیده دارن که احکام و مفروضات دینی منافاتی با علم نداره حتی گاهی‏"‏دین رو عین و برابر علم میدونن‏"‏ در حالی که این فرض،اصول اساسی و پایه ی دین رو نقض میکنه از جمله(وجود خداوند،جهان آخرت،وحی و ...‏)‏ اصولی که قابل اثبات بصورت تجربی نیستن پس نمیتونن برابر علم باشن‏!‏ درود و سپاس فراوان جناب آقای میتی کمان.

سلام

من دین رو انتخاب میکنم، البته اینو در حرف میگم باید دید در عمل چه میکنم ولی فعلا ...

چرا؟ چون دین یه حرفایی زده که هر از چند گاهی دیده میشه که مبنای علمیش هم کشف میشه.

مثال؟ الان حضور ذهن ندارم، (فک کنم رفته مهمونی).

امضا : داداش کایکو D:

من به سوال شما جواب قاطع نمیدم چون سوالتون منوط به خیلی شرایط و اما و اگرهاست. فکر میکنم که در تضاد بین  دین و علم به طور قاطع نمیشه علم روکنار گذاشت، چرا که اگه ما به درستی دین اعتقاد داریم نباید در اون منافاتی با علم ببینیم. دین نشون دادن راه راست و حقیقته و علم هم زمانی علمه که بتونه راه حقیقت رو آزمایش و ثابت کنه. پس بهتره سعی کنیم تضاد و منافات این دو رو درک کنیم، شاید تضادی در کار نیست، بلکه ناشی از ناشناخته هایی در دین یا علمه. حتی در مسایلی که هنوز ثابت نشده بهتره موضع قاطع برای رد یا اثباتش از نظر دینی و علمی نگیریم، مثل قانون جاذبه، علم هنوز نتونسته این قانون رو ثابت کنه ولی این نتونستن نشان از نبود چنین قانونی نیست، شاید در آینده و با امکانات بهتر ثابت بشه. از طرفی در دین هم اشاره مستقیمی به این قانون نشده ولی شاید همون اشاره غیر مستقیم در تفاسیر و احادیث و... نشون از وجودش داشته باشه.

کفشهایت کو؟

اگه به درستی علمی یقین دارید اشکال نداره که کفش های علم رو پوشیده و راه علم رو برید، شاید بعدها ردپایی هم از اون در دین پیدا کردید که ناشناخته مونده، از طرفی ممکنه دین راهی رو در اختیار شما قرار بده که در علم ناشناخته مونده. گاهی باید به عقل رجوع کرد و گاهی به دل. اما جدای از علم گاهی فقط رفتن راه دینه که به آدمی آرامش میده

با صحبت آقای نجفی هم کاملا موافقم

بیدک الخیر 1 اگه منظورتون از علم علم تجربی باشه نمی شه به علم تجربی اتکا کرد چرا که پایه اش بر استقراس. دانشمندان امروز یه نکته ای رو کشف می کنند که دانشمندان فردا اونو رد می کنند. از این مثالا تو تاریخ علم زیاده 2 اگه عقاید انسان مستحکم باشه یعنی واقعا به این رسیده باشه که خدایی هست و معادی و اسلام بهترین برنامه زندگیه اون وقت تبعیت می کنه از حکم دین ولو این که در تعارض با علم مذکور باشه 3 رسول خدا فرمود دشمن ترین دشمن تو نفس توست. گاهی ما آدما برای توجیه اطاعت از نفسمون پشت یه چیزایی قایم میشیم. یعنی طرف می خواد حال بکنه می گه علم یا حتی داره دینداری می کنه اما از نفسش اطاعت می کنه 4 شماره 3 رو کلا عرض کردم و قصد اهانت نداشتم به خدا 5 مبحث تنها مسیر آقای پناهیان بسیار راهگشاست. حتی اگه با ایشون مشکل شخصی دارید این مبحثو گوش کنید :) دست حق به همرات

اگر علم در تضاد با دین نباشه و فایده داشته باشه و لازم هم باشه، استفاده کنید، در غیر اینصورت نه

فقط عقل

صد در صد به حرف دین گوش میدم. برای جواب به این سوال باید فلسفه خلقت انسان روشن بشه. فلسفه خلقت انسان عبادت و بندگی خدا و قرب به خداست نه عالم شدن و باسواد شدن و پولدار شدن و ..... که البته اگه هرکدوم از این چیزها در راستای اون عبادت و بندگی باشه کاملا مطلوب و مورد تاکید دین هست و باید برای رسیدن بهش تلاش کنیم اما هدف اصلی رو هیچوقت نباید گم کنیم. پس اگه یه جایی بین علم بشری که احتمال خطا توش هست و حرف و دستور دین تضادی پیش اومد به حرف دین گوش میدم که لازمه بندگیه و خدا در آخرت ازش بازخواست میکنه. البته هیچکدوم از احکام و دستورات دین ضد و مخالف علم حقیقی و عقل نیست اما قطعا هنوز علم بشر به خیلی از امور واقف نشده و چیزی که الان به عنوان یه تئوری یا نظر علمی گفته میشه ممکنه فردا نقض بشه.

سوال خوبی پرسیدی من فقط یه چیزی میگم خودت ببین کدومو باید قبول کنی.امروزه هرچند سال(زیر10 سال)حجم اطلاعات و فناوری و تکنولوژی 2 برابر میشه ولی دین 1400 ساله ثابته.واسم جالبه ملت کفشی که دوسال پیش خریدن رو نمیپوشن میگن قدیمی و کهنس ولی عقاید 1400 سال پیششونو کنار نمیذارن.واسه همینه بمون میگن جهان سوم

هر کدومو عقلم تایید کنه!

مثال بزن اینطور که نشد

سلام قطعا دین چون دین حرف خداست و خدا کامل هست و انشان و بشر عقلش ناقصه یا علی...

سلام
راه دین رو انتخاب میکنم.

چون علم ناقص هست. خیلی مواقع هم این علم در حال نقض شدنه. امروز یه مطلبی از لحاظ علمی ممکنه درست باشه چند سال دیگه ممکنه همون مسئله غلط باشه ، یا اینکه مثلا بزرگی خداوند ، بخشندگی خداوند و ... رو علم نمیتونه جواب بده.

حالا یه مثال میزنم : من همیشه قبلا سوالم این بود که فشار قبر چطوریه؟ مگه میشه همه تجربه کنن. چون همه یه جور نمیمیرن که یا همه انسان ها رو که خاک نمیکنن؟ مثلا هندی ها مرده ها رو میسوزونن یا ممکنه طرف تو دریا غرق بشه یا تو سانحه هواپیمایی بسوزه یا هر طور دیگه ای؟
حالا جواب علمی : پس فشار قبر فقط مربوط به انسان هایی هست که تو خاک دفن شده اند ، بقیه انسان ها هم فشار قبر ندارن چون قبری در کار نیست.
حالا جواب دینی : دین میگه همیشه عدالت حفظ میشه و نمیشه یکی فشار قبر داشته باشه و فرد دیگری فشار قبر نداشته باشه این فشار قبر منظورش فشار روحی هست و همه این فشار رو احساس میکنن و اون احساس جسمی که ما میگیم نیست شاید یه جور مثل زمانی که عذاب وجدان داریم حس خیلی بدیه ، در کل یه جور عذاب روحی.

منم جواب دین رو قبول دارم و بنظرم درسته.

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم.
موفق و پیروز باشید.

ببینید شما حرفی از دین بیارید که مبنای عقلی و علمی محکم نداشته باشه، تا من به حرف علم که هیچ گاه کامل نبوده گوش بدم

به حرف الله .
الله (بی نقصه پس حرفش هم نقص نداره ؛ مگه میشه خدا چیزی بگه و ما ضرر کنیم از تبعیت مِن الله)
البته به خود شما هم بستگی داره که میتوانید بپذیرید یا ... در توانت نباشد .

خوشبخت و موفق باشید .
و من الله توفیق .

عزیز جان. مطمان باش و یقین داشته باش که هیچ وقت بین علم و دین اسلام به خصوص بین علم و مذهب تشیع تضاد به وجود نمیاد. فقط در یک صورت میتونه تضاد به وجود بیاد آن هم در جایی که علم بشری چون ناقص هست علم هنوز ناقص و ناکافی باشه و هنوز قدر رسیدن به درک اسلام را نداشته باشه. یعنی علم هنوز به اندازه دین اسلام به سطح بالا نرسیده باشه. یعنی علم ناقص هنوز توانایی درک پیچیدگی های اسلام را نداشته باشه. وگرنه تضاد که هرگز وجود نداره. البته یک روزی بعد از ظهور مولانا صاحب الزمان عج علم کامل میشه و به نهایت خودش میرسه و اسلام را درک میکنه.

هر لحظه که میگذره شاخه ای جدید تو علم متولد میشه و نظریه ها روابط جدید جای روابط قدیمیو میگیرن. تو پزشکی هر روز روش های درمان جدید جای قدیمیا رو میگیره. تو علوم فنی و مهندسی هر روز روابط تقریبی به نتایج آزمایش ها نزدیک تر میشن و مقالات علمی روشهای جدید میرسن و ایین نامه ها بروز میشن و روش های  تازه ای پیشنهاد میدن و روابط قبلی رو باطل میکنن. تو علوم انسانی که اصلا هیچ قطعیتی ندارن و هر کس یه نظری برا خودش داره. پس آیا این علم که هر روز داره پیشرفت میکنه و در حال تغییره میتونه قابل اعتماد باشه ؟ میشه زندگی مونو بر اساسش برنامه ریزی کنیم؟  چه تضمینی وجود داره که فردا همین علم حرف خودشو نقض نکنه ؟ کما اینکه زیاد پیش اومده که دارویی یا روش درمانی سالیان سال تو پزشکی متداول بوده ولی اخیرا مشخص شده که اون دارو یا روش درمانی فوق العاده اشتباست. من به حرف دین عمل میکنم. و علم هم اونوقتی صحیحه که نتیجش با دین یکی بشه. چون دین از طرف کسی اومده که خودش این قوانین علمی رو به جهان مسلط کرده.  

من به شخصه دین رو انتخاب میکنم چون هر چیزی که دین گفته علم الان داره کشفش میکنه

سلام خوب قطعن باید به دستورات دین گوش بدیم ، به نظر من علم انشعاب کوچیکی از دینه ، یعنی اینکه دین توانایی پوشش علم رو داره ، ((تو همین دوره مقداری از رموز علمیه احکام اسلامی کشف شده و بسیاری هنوز کشف نشده باقی موندن)) دین از جانب خدای متعالست ِ،که عالم به هر علمیه ، دین هم برنامه ی صحیح زندگیه ، پس وقتی عالم مطلق قرار باشه برنامه ای رو ارائه کنه و این عالم عادل هم باشه ، قطعن بهترین الگو و برنامه رو که از علم لا یزالش سرچشمه میگیره رو ارائه میکنه ، ، ، همچنین خود علم از شناخت نا شناخته ها معنا میگیره ، البته به اندازه ی درک کاشفش ، ، ،دین هم در بیشتر مواردش هنوز ناشناخته مونده ، ولی نتیجش رو ما داریم ،و چون به صاحبش و رابطش ایمان و اطمینان داریم ، ازش برای زیست سالم چه مادی وچه معنوی بهره میگیریم((بلا تشبیه ، مثل یه پزشک و بیمار که یکی عالم به بیماری و دیگری جاهل به بیماریست ، اما چون جاهل به عالم اطمینان داره ، فقط از نتیجه ی علم پزشک بهره میگیره که همون داروست )) ، ، ، از خواص علم کشف نشده اینه که ماورای عقل و فهمه ، و این دقیقن در مورد دین هم مصداق پیدا میکنه ، ، ، دین برنامه ی زیست مادی و معنویه بشره که در بیشتر مواردش هنوز کشف علت نشده ، اصلن اگه دین چنین خاصیتی نداشته باشه که سودی نداره ، چه معنایی پیدا میکنه اگه قرار باشه خدا این همه پیامبر رو برای چیزی که خود انسان بهش اشراف داره وبلده ، بفرسته ،پس دین باید ماورای عقل بشر باشه تا بتونه چیزی رو که بشر برای‌سعادت واقعیش احتیاج داره و نمیدونه رو بهش ارائه کنه ، البته ما از علم نهفته شده در احکام در بیشتر موارد مطلع نیستیم و فقط از نتیجش در غالب احکام شرعی بهره میگیریم ، که همونطور که قبلن هم گفتم چون به صاحب دین که خداست و عالم به همه ی امور ماست و همچنین به مأموران انتقال این علم که پیامبران هستند ، اطمینان داریم ، از نتیجه ی علم دین که احکام هستند بهره میگیریم ، ، ، پس عملکرد و تعریف دین و علم تا حدودی شبیه هم است ،با این تفاوت که دین کامله و از جانب عالم مطلق اومده ولی علم بشر ناقصه چون هیچگاه نمیشه گفت که عالمین در راه کشف و تحقیق تونستن به آخر علم دسترسی پیدا کنن و اینکه علم بشری دائم در حال تکامله ، ولی احکام دینی در طول گذشت قرنها قابل تغییر و تکمیل نیستند چون از همون ابتدای ارائه ی دین ، نتیجه و آخر علم احکام ارائه شده ، پس علوم بشری زیر مجموعه ی علوم دینیست ، واین به خاطر اینه که انسان رو بتونه به حدی بالاتر از هدایت عقل خودش در زندگی و زیست دنیوی و اوخرویش برسونه .. فکر کنید که انسان داره تو یه جاده رو به جلو حرکت میکنه ، یه گودال ‌در فاصله ی بیست متری و یه گودال در فاصله ی دویست متری وجود داره ، حالا علم رو به عنوان یه دیده بان در ارتفاع ده متری از زمین در نظر بگیرید و دین رو در حد بالای جو در نظر بگیرید ، ، خوب در این حالت قطعن دینه که به علم اشراف داره و میتونه نقشه و برنامه ی کاملتری رو به انسان بده تا در هنگام عبور از این راه وجاده ، بهتر موانع رو درک کنه و به سلامت این مسیرو عبور کنه و به انتها برسه که هدف و انتهای این جاده همون سعادت دنیوی و اوخرویه ، ، ، این در حالیه که علم تا چند متر جلوتر رو نتونسته ببینه ولی دین تا آخر این جاده رو میبینه و بر طبق سختیها و موانع موجود در این جاده ، نقشه ارائه کرده ، ، ، امیدوارم تونسته باشم که منظورمو بیان کرده باشم یاعلی مدد خدا نگهدار

دوست عزیز خدای ماعالم ترین عالم هاست پس راه ورسمش که دین باشه علمی ترین راه ورسمه.....دین کامل کننده علمه

تا حالا که به حرف دین عمل کردم

راستش هرچی فکر میکنم میبینم تابحال توی همچین موقعیتی قرار نگرفتم! کاش چندتا مثال میزدید که دین با علم در تضاد باشه که یکم ذهن ما آماده تر باشه. من هیچی به ذهنم نمیرسه!  پیش اکنده بین خدا و دلم گیر کنم اما بین علم و دین نه. هرچی فکر میکنم پیش نیومده!

دروود
من بدون کوچکترین تردید و بدون معطلی علم رو انتخاب می کنم.دلیل هم ک ب هزار و یک دلیل!!اما خوب ب دو دلیل وارد این موضوع نمیشم.
یک:ازونجایی ک دست من شکسته و تایپ کردن با یک دست برای من مشکله
دو:جبهه گیری دوستان مسلمان در مقابل من و بی فایده بودن بحث با عزیزانی ک گریبان گیر جبر جغرافیا شده اند

علم و دین در بعضی از جاها با هم در یک راستا نیستند و در خیلی از جاهای دیگه باهم در یک سطح اند،یه مثال میزنم اینکه علم میگه نسل انسان تکامل یافته از میمون میباشد در حالی که دین بحث حضرت آدم رو پیش میکشه و چنین چیزی رو قبول نداره حالا تصمیم با خوده فرده که خداوند بهش عقل و قدرت اختیار رو داده و خودش میتونه انتخاب درست رو داشته باشه،توی هر چیزی افراط و تفریط بیش از حد صحیح نیست مثلا همین دورو بر خودمون یا توی همین وبلاگ  اونم بیشتر توسط افراد مذهبی(که متاسفانه بااین افکارشون اسلام رو خدشه دار کردن) به وفور مشاهده شده که به قانون " جبر " اعتقاد دارن که این خودش توسط اسلام رد شده هستش انسان باید یکم تعقل کنه

قطعا حرف علم برای من معتبرتره تا دین.

تاتعریف شماازدین ومذهب چی باشه؟؟؟؟
اگ منظورت همین دین اسلامه ک توکشورخودمونه بخوایم دین روازمامان باباهامون تقلیدکنیم وب اصطلاح امل مذهبی باشیم نع....
پیشنهادمیکنم اول کتاب مذهب علیه مذهب وپدرمادرمامتهمیم دکترعلی شریعتی روبخونین تایه تریف جامع ازدین ومذهب دستتون بیاد...
بعدشم کسایی ک میگن بدون شک دین روانتخاب میکنیم عایادرعمل هم همین گونه ان؟
خودمن بارهابارهاشده ب حرف خدای خودم شک کردم بارهاشده ب حرف بنده خدابیشتراعتمادکردم تاحرف خدا....عمل مهمه ن حرف

انتخاب دین در ایران که نتایج خوبی در بر نداشت . و تاریخ نشون داده که علم و عقلی که خدا به انسان عنایت فرموده بسیار راهگشاست . پس علم علم و علم

یکی از زیبایی های دین اسلام و قرآن تاکید بسیار زیاد بر اندیشیدن و تعقل کردنه.

به mehdi.ma.mm

بی تردید دین. دین مبین اسلام بسیار کامل بوده و هزاران سال از علم این روزهای بشر پیشه. من رشتم پزشکیه، عملا وقتی هر روز اساتید میان و حرفشونو عوض می کنن، وقتی کتابای امسال، گفته های خودشونو تو چاپای قبلی رو نقض می کنن، من چطور می تونم به این علم پر از تردید اعتماد داشته باشم و اون رو به دین ارجح بدونم؟؟؟!!!  علم امروز که ناشی از فرضیات و تفکرات بشر حاصل شده، چطور یارای مقابله با علم نامتناهی خداوند رو می تونه داشته باشه؟؟؟

دل من به رف دل گوش می کنم.

خب یه سوال

بنام خدا    با سلام

علم   چون از نظر من دستورات دین اسلام قدیمی شده برای مثال در زمان پیامبر که افرادی دختران رو زنده به گور می کردند در نظر گرفتن نصف حقوق یک مرد برای زن  گام  بسیار بزرگی در جهت عدالت  بوده  ولی در حال حاضر در نظر گرفتن  این حقوق برای  زنان چیزی جز تبعیض و بی عدالتی  نیست.

سلام پاپیون جان 

دیـــــــــــــــن

دین و علم از هم جدا نیست هردو یکیه. اگه جایی تناقض داشتند یه جایی از علم میلنگه اشتباه یا کامل نیست. پس در صورت تناقض دین رو انتخاب میکنم . چون میدونم بهترین راه و بهترین برنامه زندگیه. کاش یه مثال میزدی ببینم منظورت رو چیه؟‏!‏

و طبق گفته خود خدا دانشمندان ایمان حققیی دارن به خدا و در مقابل خدا به سجده میافتند دلیلش همون جدایی ناپذیر بودن علم و دینه دیگه خودت واسه خودت تجزیه و تحلیلش کن که چی میگم. یا حق

سلام 

من دیدم یک سری از دوستان دین رو چون در حوزه ماوراالطبیعه قرار میگیره و مفاهیمی مثل خدا و وحی و آخرت در آزمایشگاه قابل بررسی نیستند از حوزه علم خارج دونستند.

من ترجیح میدم از یک زاویه دیگه به قضیه نگاه کنم

تعریفی که من به اون رسیدم اینه: درسته، دین زیرمجموعه علم امروزی قرار نمیگیره بلکه موضوع برعکسه و در واقع علم بخشی از دینه که تا الان عقل بشری به اون دست پیدا کرده و تونسته اون رو توضیح بده. اما چیزی که واضحه اینه که علم امروزی حتی به واژه کامل نزدیک هم نشده، پدیده های زیادی وجود داره که علم امروز توضیحی براشون نداره، نظریات علمیی وجود دارن که خودشون با هم در تناقضن اما هر کدوم توضیح دهنده دسته ای از پدیده ها در دنیای واقعی هستند و نمیشه گفت کدوم نظریه درسته و کدوم غلط.

از نظر من حق با آقای نجفیه و اگر روزی دیدیم در موضوعی تناقضی بین حرف دین و علم یا به عبارتی عقل وجود داره باید حرف دین رو گوش کرد چون علم امروزی کامل نیست و ممکنه یکی از واقعیات رو در رسیدن به جواب جا انداخته باشه.

اما این وسط نکته ای وجود داره که باید به اون توجه بشه و اون تعریف ما از دینه و اینکه این تعریف رو از کجا میگیریم و اصولا هر قاعده دینی برای چه زمان یا مکان یا شرایطی گذاشته شده. چه بسا یک قاعده دینی وجود داشته باشه اما برای زمان ما یا شرایط ما مصداق پیدا نکنه و ما چون این نکته رو در نظر نگرفتیم به تضاد بین علم یا عقل با دین رسیدیم.

مثلا در زمان دین مسیحیت شراب حرام نبوده، در یهودیت هم همینطور اما اسلام اون رو حرام اعلام کرده. چرا؟ چون بشریت به درجه ای از رشد رسیده بوده که لازم بوده یک قانون دینی تغییر کنه.

در مورد اسلام هم این صادقه و چون اسلام دین نهایی هست، لازمه که نسبت به زمان و شرایط انعطاف پذیر باشه. شهید مطهری کتابی داره تحت عنوان اسلام و مقتضیات زمان در دو جلد. این اقتضائات باید در هر زمان با شجاعت توسط فقها استخراج بشه و در دین اعمال بشه وگرنه مردم میرسن به همین تضادهایی که جامعه امروزی درگیرش هست. فقهای ما متاسفانه در گذر زمان در این مورد کم کاری کردن.

نمونه اش همین بحث برده داری هست که امروز پتکی شده بر سر اسلام. فقهای ما باید اقتضائات پذیرش این حکم رو در زمان خودش استخراج کنند و مصداق هاش رو در زمان حال پیدا کنند و اون رو با توجه به شرایط روز دنیا تغییر بدن.

نمونه اش بحث چند همسری و صیغه هست که زنان زیادی رو در جامعه امروزی نسبت به دین بی نهایت بدبین کرده و دیگه در جامعه پذیرش عمومی نداره. در جامعه امروزی اگر مردی ازدواج مجدد داشته باشه بدون شک هیچ زنی که اهرم فشار بالای سرش نباشه حاضر به ادامه زندگی نیست و نتیجه یک ازدواج مجدد یک طلاقه. فقهای ما باید حکم قانونی و شرعی لازم برای این دوره زمانی رو پیدا کنند. شرایط خاصی که به مرد اجازه رسمی برای ازدواج مجدد داده میشه و حقوق زن در این شرایط یا در صورت تخلف مرد چیه.

اگر این کارها انجام بشه و ما برداشت درست و امروزی از دین داشته باشیم با عقل یا علم تضادی ایجاد نمیشه و در صورت ایجاد قطعا حق با دین خواهد بود.

به به زهرا میم 

دروود بر همگی
جناب رضای عزیز:
ضمن تشکر از شما باید عرض کنم خیر من تحصیلات دانشگاهی مربوط ب هنر ندارم و رشته من حقوق هست اما خوب در باب هنر ب تخصص های همچون فیلمنامه نویسی کارگردانی نویسندگی و ویرایش تسط دارم و البته مدارکی هم درین زمینه دارم
جناب سرباز گرامی:
از شما هم تشکر می کنم اما خوب باور بفرمایید تایپ کردن با یک دست بسیار مشکل است اگر بحث ب یک و دو کامنت ختم می شد مشکلی نبود تایپ کنم اما خوب مشکل اینجاست وقتی من کامنت بگذارم بقیه دوستان قصد دارند از عقاید خود دفاع کنند و من را احتمالا ب رگبار کامنت خواهند بست البته من با این موضوع مشکلی ندارم اما خوب تایپ و پاسخگویی ب کامنت ها ان هم بایک دست کار سختی ست لذا از شما تقاضا می کنم من رو درک بفرمایین و ضمن تشکر از دعوت شما اگر اجازه بدهید بعد از رهایی ازین مشکل در خدمت شما و دوستان هستم.
دوست گرامی از نظر من متاسفانه مسلمان ها از انجایی ک عملا عقب مانده هستند منتظر این هستند ک غرب ب ی چیزی برسد و انها با چهارتا چیز بی ربط اون یافته علمی رو ربطش بدن ب قران و بگن قران همچین چیزی رو گفته و ازون ب عنوان اعجاز علمی یاد می کنند.خیلی دوست دارم تایپ کنم و این ادعاهای پوچ رو رد کنم:از بررسی ادعای تحدی و اعجاز علمی و ...ولی خوب میدونی چیه فایده نداره!!حالا فرض کن من با دلایل اومدم تک تک دلایل شما رو مبنی بر علمی بودن قران رد کردم(ک حتما حتما بعد از این موضوع این کار را خواهم کرد)بعد ازیین اومدم نشون دادم ک قران دارای یک سری غلط های فاحش علمی ست(تاریخی بماند!)ایا شما می پذیرید؟؟؟؟طبیعتا خیر.اولا تا پای توانتان مقاومت می کنید ک منظور قران این نبوده و تفسیر دارد و ازین حرفا!بعد ک هیچ حرفی برای گفتن باقی نماند خیلی ریلکس می گویید علم بشر ناقص است و علم خدا کامل شک نکن این چیزی ک الان علم بهش رسیده واقعیت نداره و سال ها بعد دانشمند ها اونو رد می کنند!!خوب من باید چ پاسخی ب همچین ادمایی بدم؟غیر این است ک در ذهن خود بگویم چ غلطی کردم با این اقا یا خانم بحث رو باز کردم!؟!
حالا ب پاس احترام ب حضرت عالی ب عنوان یک اشانتیون مشکلی ندارم یک موضوع از مباحث مطرح شده ک توسط دوستان مطرح شد رو رد کنم(البته الان نه یکشنبه ک اومدم نت)
1)تحدی2)حرام بودن گوشت خوک در اسلام و دو سه نمونه دیگری ک مطرح شد
بقیه رو در موقعیت مناسب هستم در خدمت حضرت عالی...
جناب شباهنگ:
بنظرم میزان علم ودانش اگاهی هر ملت با میزان مذهبی بودن انها رابطه معکوس دارد.هر اندازه مردم ی ملت با سواد تر باشن باورهای دینی در اونا کمتره!فکر کنم این حرف من در کامنت شما موج میزنه!با اینگونه ادبیات شما کاملا اشنایی دارم شما بهتر است ب حال خودتون تاسف بخورین!1400سال است شما مسلمانان مخالفین خود را هوس باز و کافر و نجس و در حد بول تصور می کنید!بعد از گذشت این همه مدت این عقاید شما ن تنها ما را زمین نزده بلکه باعث شده امثال شما ب ذلت دچار بشین!

سلام aa

والا قبل از اسلامو میگفتن زمان جاهلیت الان بنده اگه اشتباه نکنم تو عصر اطلاعات و ارتباطات دارم زندگی میکنم.والا یه قضیه داروین رو چند ده نفر از دانشمندا اثبات کردن و توی تموم دنیا رسمیت داره دین قبولش نداره.ببخشید سیستم عامل ویندوز و اندروید کجای قران بش اشاره شده؟یا مثلا فرمول e=mcبه توان 2؟میشه بفرمایید کدوم یکی از دانشمندا مسلمون شدن؟مایکل فارادی؟جمیز چادویک؟چارلز داروین؟

سرکار خانم هانی گرامی
اگر اجازه بدین نقدی کوتاهی بر صحبت های حضرت عالی داشته باشم.حقیقتا صحبت شما از نظر من سفسطه هستش.بنظرم اونایی ک این ادعاها رو مطرح می کنن حال از قبیل سردم داران ان ک ب عنوان روشنفکران دینی از انها یاد می شود:دکتر عبدالکریم سروش و جناب اقای شبستری و کدیور و بازرگان و ازین قبیل افراد معمولا اگر دقت کرده باشید تخصص دینی ندارند و اصلا وارد مسله درون دینی نمی شوند و سعی می کنند از بالا ب قضیه نگاه کنند ک این اشتباه ست.یکی از صحبت های این بزرگواران مطرح می کنند همین صحبت هایی ست ک شما اشاره کردین.من فرض رو میذارم بر اینکه شما مسلمان هستید و پاسختون رو میدم.این ادعاهایی ک مطرح می کنین برداشت امروزی از دین داشته باشیم و یک سری از احکام مقتضای ان دوران بوده است قبول دارم اما شنیده شدن این صحبت از زبان یک مسلمان ب این معناست ک قوانین و قواعد دین برای بشر امروزی کاربردی ندارد و بی معنی و حتی مضر می تواند باشد!اما بر عکس شما ادعای قران و اسلام چیز دیگرست.قران ادعا می کند قوانین ما همیشگی و جاودان و تغییر ناپذیر هستند.چند نمونه ایه هایی  از قران برای حضرت عالی میارم البته خیلی هستند اما از انجایی ک ذهن من یاری نمی کنه ب ذکر سه چهار نمونه پسنده می کنم:
سوره قمر ایه پنجاه :فرمان ما تنها یک فرمان است و ان هم چشم بر هم زدنی ست
وقت این را ک تک تک ایات را بیاورم ندارم لذا ب ذکر ادرس اکتفا می کنم:فاطر43/کهف اگر اشتباه نکنم ایه27 وهمچنین یک و دو/لقمان 27/انعام 115
و چند نمونه دیگر  حضور ذهن ندارم.در تمامی این ایات می توان برداشت کرد قران دقیقا حرف خلاف شما را میزند و بر خلاف شما ادعا دارد قران کتابی جاودانه ست
اما اشکال امثال شما میدانید کجاست؟بنظرم اشکال در اینجاست ک امثال شما ازونجای ک قران با معیارهای انسانی شما سازگاری نداره سعی می کنید قران رو کنار بذارین و دیدگاه های خودتون رو از توی قران بکشین بیرون!!یعنی شما فرض کنید قران یک اسکلت ی قوطی رنگ ب دلخواه خود برمیدارید و میپاشین ب این اسکلت و می گویید این اسلام است.این یعنی قران را ب رنگ افکار خودتون میبینین ن اون چیزی ک هستش و خدا و پیغمبرش میگن.این افراد برای خودشون همانظور ک گفتم ی سری معیار دارن بعد با اون معیار های خودشون سبک سنگین می کنند و هر چ را پسندیدند می گویند از اسلام ناب است و هر چ را نپذریفته اند می گویند از قران نیست یا اگر از قران است باید اون رو با توجه ب شرایط زمان و مکان تغییر داد. حرف اخر اسلام یکی ست و ان اسلام اسلامی است ک در حوزه های علمه ی ما اجرا می شود(خیلی سعی کردم خوشبین باشم!!)
موفق باشین

به شباهنگ و تسنیم:

به پاپیون

دین 

به سرباز

میشه لطفاً پاسخ بدید این نهایت عدالت که در مورد زنان به کار رفته چیه ؟
اگر یه پسری دختری رو بکشه و خانواده دختر بخوان اون پسر قصاص بشه باید تفاوت دیه رو به خانواده پسر بدن واقعاً چه عدالتی یه نفر زده بچه تو رو کشته اون وقت برای قصاص باید پول هم بدی . در ضمن منظور من فقط دیه نبود ارث و شهادت و ...
این قوانین انقدر ناعادلانه و غیر اخلاقی ان که آدم تو حکم خدا بودنشون شک می کنه

به منصوره سلام عزیزم اره راس میگی بحث کردن مث اینکه فایده نداره 

به پاپیون

بچه ها برای دفاع از نظرات شخصیتون ، به اعتقادات هم توهین نکنید. آقای پاپیون رو بعضن خیلی بد و تند مورد خطاب قرار دادید درحالیکه شاید ایشون دانسته هاشون از همه ی ما بیشتر باشه! حتی توی قرآن هم خدا همیشه به نرم خویی سفارش کرده. به غلو نکردن در دین سفارش کرده. یکم با همدیگه با احترام صحبت کنیم. باور کنید خدا هم راضی نیست که شماها اینجوری برای اثباتش رگ گردنتون بیرون بزنه و برای توهین به همدیگه دست به کیبورد بشید! لااقل از مسلمان بودن اعتدال و نرم خویی رو در رفتارمون بروز بدیم

حالا موندم تعجب شما در مورد سیستم عامل چیه!چون اونم از اختراعت بشر غیر مسلمونه.فعلا که کشور های جهان اولی از همه نظر از ما جلوترن و در رفاه تر

بنام خدا   با سلام

دوستان عزیز خب هرکسی یه عقیده داره خوبه که به نظر هم احترام بذاریم...به میتی کمان:لطفا خودتونم به سوال پاسخ بدین.ممنون

سلام به همه

راستش من سعی میکنم اگر در جایی دینم (منظورم دین خالصی که منبع اون قرآن و متون معتبر دینی هست نه اون چیزی که الان به اسم دین مورد سوء استفاده قرار گرفته) و علم (منظورم علم ناقصی که به مرور زمان در حال پیشرفته) با هم در تضاد بود دین رو انتخاب کنم.

 ولی فکر میکنم این رو در حد حرف میگم و اگر در موقعیت عملیش قرار بگیرم نمیدونم ایمانم در اون حد هست که به این حرفم عمل کنم یا نه. احتمالا بستگی به این داره که موضوع چقدر جدی باشه و چقدر منافع شخصیم دخیل باشه. خدا هممون رو به راه راست هدایت کنه!

 

 

به منصوره

به aa

سلام در واقع این سوال که برای شما پیش اومده میشه گفت از دین چیزی نفهمیدید !!
دین رو چه کسی تعریف کرده جز خدا ؟؟
علم رو چه کسی درست کرده ؟؟؟
لازم به ذکره که علم هنوز از 27 قطره 2 قطرش هم کامل نشده چرا که بعد از ظهور امام حی و حاضرمون علم به بالاترین حد خودش خواهد رسید .
پس اولا علم هنوز رشد نکرده که بخوای بینشون یکی رو انتخاب کنید .

علم جدید هرچیزی رو که تعریف کرده باشه دین از 1400 سال پیش تعریف کرده .
پس اصلا کاره سختی نیست که کدوم رو انتخاب کنید .
قطعا دین !

به سرباز

من که قانع نشدم ولی چون وقت ندارید بیشتر از این وقتتون رو نمی گیرم .

اونو همیجوری گفتم،واقعا که نکردم

سلام
اگه عقلم خطا کرد چی؟...

اگه دین یعنی اسلام واقعی و حرف قرآن، من راه دین رو انتخاب می کنم
البته شعار ندم
این روش رو قبول دارم
خداکنه بتونم همیشه هم بهش عمل کنم...

این همه گفتید دین یا علم رو انتخاب میکنیم اما یک مثال هم نیاوردید من والا تو این سی و چند سالی که دارم زندگی میکنم سر دو راهی زندگیم نه علم کمکی به من کرده  ه دین مثال میزنم من سال دوم دانشگاه بودم دانشجوی رشته رایانه از رشته ای که میخوندم اصلا خوشم نمی آمد دوست داشتم برم دنبال کار آزاد خب اینجا میشه بگید علم و دین چه کمکی به من میتونست بکنه
مطلب بعدی کلا ما ایرانیها وقتی جواب کسی رو نمیتونیم بدهیم بهش میگیم فلانی تو بی سوادی یا هیچی حالیت نیست اینم از عجایب ما ایرانیهاست در کل مثال بیارید بینیم شماها کجای زندگیتون دین یا علم بهتون کمک کرده بعد بهتر میشه بررسی کرد

قطعا علم را انتخاب میکنم.

با سلام

به رضا 1

سلام

با سلام 

سعی کنید مطلبی وقتی نمیدونید نرید تو اینترنت سرچ کنید مطالب اینترنت عمق نداره و بسیار مطالب اشتباه هم در اینترنت است مشکل ما اینکه فکر میکنیم هر چی بلد نیستیم و تو اینترنت سرچ می کنیم و می آییم اینجا کپی و پیست میکنیم فکر میکنیم درست است و خیلی زرنگ و باهوش هستیم بروید دو سه تا کتاب راجع به غرب و دین و قرآن بخونید و اینجا راجع به این مسائل بحث کنید مگرنه کپی و پیست کردن مطالب اینترنت کار آدمهای بی سواد است

خطاب به شباهنگ و پاپیون هم بگم که یه تفاوتی بین شما هست که از نظراتتون مشخص است شباهنگ جوابهاش کپی و پیست از اینترنت است اما جناب پاپیون جوابهاش ار رو مطالعه از رو کتاب است و اینکه جناب شباهنگ یه مقدار عصبانی و هیجان زده هستند شما توقع ندارید که طرف که نشسته کلی کتاب خونده بیاد با کپی و پیستهای شما عقایدشو عوض کنه
البته نظر من این نیست که حالا بگم نظر پاپیون درست است یا نظر شباهنگ  اما جناب شباهنگ بدونید برای اینکه در مسائل دینی بتونید با کسی بحث کنید باید کتب زیادی خونده باشید مگرنه کسی با سرچ کردن در اینترنت  با کسی بحث نمیکنه

به جناب آقای میتی کمان

 

من خیلی دوس دارم شما هم نظرتون رو بگین، آخه تو پستهایی که قبلا میگذاشتین نظرتون رو هم اعلام میکردین، مخصوصا اون پست مربوط به اخلاق دینی هست یا برون دینی.  که انصافا من خیلی از کامنت هایی که گذاشتین لذت بردم، مخصوصا اون قسمتهایی که بین شما و آقای شباهنگ یه بحث خیلی خوب و علمی و محترمانه شکل گرفت.

 

باز هم از این پستها بزارین لطفا

فقط اگر ممکنه خودتون هم جواب  این سوالی که پرسیدین رو بدین. فکر کنم شما هم موافق دین باشین.

 

 

به زینال: بنظرم پاپیون چیز خاصی مطرح نکرده. صرفا یک سری مطالبی رو گفتن و رفتن. پیداشون هم نیست. یه سری اطلاعات پراکنده،کلی گویی و... چیز خاصی نگفتن. نمیخوام یه وقت توهینی کرده باشم اما بنظر منم نگاه پاپیون کم و بیش سطحی هست. نمیدونم چرا بیخودی بزرگش میکنین.

 

یه چیز دیگه ، تو این پست علاوه بر اینکه میتی کمان نظری نگذاشته، ابراهیم نظری نگذاشته. عجیب نیست آیا

 

سلام

درود درود بر جط و ابادت اقای پاپیون.خوشحالم مردی مث شما تو ایرانه

درود درود بر جط و ابادت اقای پاپیون.خوشحالم مردی مث شما تو ایرانه

به زینال

به امیرعلی

با سلام

من صددرصد علم و انتخاب میکنم .

دروود بر همگی
وقت نکردم کامنت ها رو بخونم اما کامنت هایی ک مربوط ب خودم بود رو مطالعه کردم
جناب شباهنگ
بنده رو ب بی سوادی محکوم کردین و فرمودین ارزش بحث ندارم.در مورد سوادم حرفی ب شما نمی زنم و بنظرم نوع حرف زدن هر فرد نشان از سطح سواد اون فرده اما اینکه می فرمایین من ارزش بحث علمی رو ندارم لازم میدونم شما رو ارجاع بدم ب کامنت های خودتون:
اگه کتاب خوندن منجر به انکار قرآن بشه صد سال سیاه میخوام نباشه.
شما میتونی خودت رو از جبر جغرافیا نجات بدی و بری دنبال هوست. من و امثال من هم تو این جبر میمونیم تا...
شما خودت قضاوت کن من ارزش بحث علمی رو ندارم یا حضرت عالی؟!!؟ضمنا انقدر فتوا صادر کن تا فتوا دانت پاره بشود!!
خطاب ب دوستانی ک با اسامی نا شناس من رو مورد خطاب قرار دادند و قصد زیر سوال بردن من رو داشتند.من شش سال وبلاگ نویس بودم و درین شش سال بیش از ده بار وبلاگم فیلتر شده و و وبلاگ من پر بود از ادم های ناشناسی مثل شما!حقیقتش من برای فردی ک با نظر ناشناس نظر میذاره و هویت خودش رو اشکار نمی کنه ارزشی قایل نیستم.چون امثال شماها با هدف خاصی کامنت میذارین و کل کل کردن با شما وقت تلف کردن هستش.من مشکلی ندارم ازین ک شما من رو بی سواد و تهی خطاب می کنید بر عکس خیلی از دوستان ک ب اب و اتش می زنند ک بگویند خیلی سواد دارند و چند جین کتاب ردیف می کنند من تمایلی ب این کار ندارم و ترجیح میدم شما و دوستانتان من رو بی سواد خطاب کنین.ب شما هم پیشنهاد میدم  برای ی ادم بی سواد خیلی حرص و جوش نخورین!!
جناب بزرگواری ک با اسم نا شناس در قسمت دوم صحبتتان من رو مورد خطاب قرار دادین.
ضمن دروود خدمت حضرت عالی دو نکته رو بابت دو مسله ای ک فرمودین اشاره کنم
1)اشاره کردین ب کامنت اول من خدمت دوست بزرگواری دیگر هم ارزش کردم ب علت اینکه من دستم شکسته است توان تایپ کردن کامنت های طولانی را ندارم لذا قادر ب صحبت کردن نیستم والبته یک دلیل دیگر هم برای خود دارم ک ب ان اشاره کردم.اما در ادامه همون کامنت هم نوشتم ب پاس ادب یکی دوتا از دوستان مشکلی ندارم فقط یک موضوع از عناوین مطرح شده(تحدی /حرام بودن گوشت خوک در اسلام و ... ک در کامنت ها اشاره شده)رو مطرح بفرمایین و من نظرات خودم رو در مورد اون موضوع بگم.
در مورد دوم هم باید بگم حق با شماست ولی خوب من ب علت عجله ای ک در کارم داشتم در مورد اون قسمت منظورم رو بد رسوندم.من قشر روشنفکر دینی رو مورد خطاب قرار دادم وبرای اینکه مثال بیاورم ازین قشر چند نفر رو مثال زدم اما این ب این معنا نبود ک انها را افرادی بدانم ک سواد دینی ندارند.برای مثال همان کدیور اگر اشتباه نکنم حکم اجتهاد دارد و جناب اقای سروش از شاگردان اقای مصباح بودند و تا اول درس خارج هم در حوزه بوده اند
من سواد اقایون رو زیر سوال نبردم.اتفاقا خودم در زمانی ک مسلمان بودم از طرفداران پر وپا قرض سروش بودم اما خوب اکنون ب این نتیجه رسیده ام این بزگواران  خیلی ب ایات قران اهمیتی نمی دهند.مثلا مدت پیش من ی نوشته خوندم از امیرحسین ترکاشوند ک ایشون سنگسار رو بدعت در دین میدونستن.یک سخنان عجیب غریبی می زدند ک من تعجب کردم ک البته ماه پیش در حدود سی صفحه نقدی خطاب ب ایشان نوشتم و برایشان ایمیل کردم ک در پاسخ گفته اند الان وقت ندارند و بعدا مطالعه می کنند ک تا این لحظه ایمیلی از ایشان دریافت نکرده ام!اما در مورد بازرگان نظرم فرق می کنه و ایشون رو ی ادم سواستفاده گری میدونم ک با احساسات دینی مردم بازی کردن برای جذب کردن مردم ب دین!در مورد جمله اخر شما شدیدا موافقم...
جناب"خخخخخخ"!!
درود.سپاس از شما.
اون پست رو تا ی حدی کامنت هایش رو خونده ام و و نمیدونم چی بگم با این بزرگواران!!متاسفانه جامعه ما مریض هست و اینو هرکسی بخواد منکر بشه باید ب عقلش شک کرد.چندسال پیش امار موتور جستجوگر گوگل رو مطالعه می کردم ک طبق این امار کشور ایران در سرچ لغتsexدر رتبه چهارم جهان قرار داشت!جالب است از ده تا کشور اول همگی جز کشور های عقب افتاده بودند و جالب تر ان ک از ان ده تا هشت تاشون کشور مسلمان بودند!!یا مثلا در سرچ لغتfuckبا وجود اینکه برای ما ایرانی ها یک لغت بیگانه ب حساب می اید با اقتدار در رتبه اول جهان قرار داریم!!!ضمن تبریک ب ملت شریف ایران بابت خلق این حماسه خودجوش ب شما پیشنهاد می کنم خیلی ب این حرف ها اهمیت ندین و بی خیال ازش رد شین و زندگی خودتون رو بکنید.نکته ای ک منو ب فکر فرو برد در مورد این امار این بود ک کشورهای اسلامی حجاب اجباریست و اعتقاد دارند حجاب و این محدودیت ها باعث فروکش شدن میل جنسی افراد و کاهش فساد میشه!!!اما این امار نشون میده حجاب ن تنها باعث فروکش کردن میل جنسی افراد شده بلکه باعث فوران بیشتر میل جنسی افراد شده و لذا شما کامنت های عجیب غریبی رو میبینید ازین جماعت و شاید عصبانی بشین و یا کفرتون دربیاد!ی رمز موفقیت توی زندگی من است ک منو از سکته نجات داده هرموقع ی چیزی عصبانیت می کنه سه بار بگو:ب درک...ب درک...ب درک!!
موفق باشین

دروود
کامنت ها رو خوندم و ظاهرا بحث رفته حول و محور برده داری.دوست داشتم دوستان بحث رو ببرن سمت همون بحث اصلی اما خوب ب پیروی از دوستان ما هم در این مورد صحبت می کنیم.
اول اینکه در هیچ جای قران برده داری رد نشده و هیچ سندی بر اینکه مسلمانان ان را کنار بگذارند هم وجود ندارد وبنظرم پیغمبر گرامی اسلام حداقل کاری ک در مورد برده داری کرده اینه ک اونو ب رسمیت شناخته ک در ادامه ب ان خواهم پرداخت
چند سال پیش من ی فایل صوتی از جناب اقای مصباح یزدی گوش کردم(حال اینکه چقدر دسته یا غلط اصلا اطلاعی ندارم صرفا شنیده ی خودم رو می نویسم)ایشون میگن ک اینجور نیس ک در دین اسلام بردگی محکوم شده باشه.اگر فرضا توی ی جنگی مسلمان ها بر کفار مسط بشوند اسیر کافر در دست مسلمانان حکم برده را دارد!
ببینین طبق فتوای شیعه یک شخص از چند طریق ممکنه تبدیل ب بردگی گرفته بشه ک خودش ی بحث مفصلی رو می طلبه و من هم توان تایپ کردنش رو ندارم.مسلمانان ادعا می کنند ک اسلام اغاز گر برده داری نبوده این درست اما همانطور ک اشاره کردم دین اسلام ب این حرکت غیر انسانی مشروعیت بخشیده است.
یکی از ادعاهای مسلمانان برای دفاع از اسلام بیان می کنند و البته دوستان هم اشاره کردند این است ک اسلام ب طور تدریجی و گذاشتن ی سری قوانین اومده کم کم برده داری رو منسوخ کرده!مثلا همین ازاد کردن برده ها ب بهانه های مختلف!برای پاسخ ب ادعا لازم بگم در قران به سه بهانه توصیه شده ک برده ای ب عنوان کفاره ازاد کنید
شکستن قسم و سوگند دروغ(89مایده)
قتل غیر عمد(سوره نسا هست ایه92)
کفاره ظهار(سوره مجادله ایه سه).
دوستان ب علت نبود نرم افزار قرانی عین ایه رو نمیتونم براتون بیارم ولی خوب ادرس ها تا اونجایی ک ذهنم یاری میده درسته.
اول درباره قتل غیر عمد (نسا92): اول اینکه اینجا برده مومن رو اشاره کرده ن هر برده ای را!دوم اینکه این ایه میگه ب ازای هر مسلمانی ک کشته شد شما ی برده ازاد کنین!ایا واقعا ایین مسله یعنی اینکه برده داری پر!!؟!؟مگه چقدر پیش میاد ک مسلمان ها ب  اشتباه یکدیگر را بکشند؟؟؟فکر نمی کنم در طول زندگی پیغمبر اسلام 20تا مورد اینجوری پیش اومده باشه اما خوب در مقابل هزاران نفر بودن ک ب بردگی گرفته شدند!!
دومی شکست سوگند(مایده89):در این ایه سه تا راه حل گذاشته شده ک یکیش اینکه ک ی برده رو ازاد کنین.راه حل های دیگه اینکه نمیدونم چندتا فقر رو غذا بدین و بعدی اینکه سه روز روزه بگیرین!خوب معمولا در اینجا مسلمان ها سه روز روزه میگیرن رو قضیه را تمام می کنند!چرا برده ای ک قراره ی عمر ازش حمالی بکشن رو ازاد کنن؟!؟!
سومی ظهار ک در سوره مجادله اومده:در اینجا هم از یک بنده صحبت شده و در ایه بعدی اشاره می کنه ک زن و مرد میتونن دو ماه روزه بگیرد اگر برده ای پیدا نکرده اند یا اینکه ی تعدادی مسکین رو طعام بدن!
ازین بگذریم بنظر من این ادعا ک قران ب تدریج اومده با برده داری مخالفت کرده رو قبول ندارم  اصلا.چطور پیامبر چیز های دیگر مثل همجنس گرایی و ازدواج با فرزند و ... ک در بین اعراب رایج بوده رو حرام اعلام کرده و سنگین ترین احکام رو وضع می کنه و هیچ اتفاقی هم نمی افته اما در مورد اینکه بخواد برده داری رو حرام اعلام کنه اسمون ب زمین میومده!!!بنظرتون این دلیل عقلانی هستش؟؟
همانطور ک میدونین افراد زیادی مثل کوروش و ابراهام لینکن ب طور کامل برده داره را جمع کردند و اصلا هم از مقاومت برده داران نترسیدن!!
اما برم سراغ این موضوع ک ایا پیامبر گرامی اسلام هم برده داری می کردند یا خیر!نمی دانیم چرا مسلمان ها انقدر ناشی هستند ک چنین توهماتی در سر می پرورانند ک پیغمبر هیچگاه برده نداشته است!!
در ایه پنجاه سوره احزاب ب صراحت اشاره می کنه پیغمبر گرامی اسلام برده داشته!!
احادیث ک درین باب بسیار است اما خوب از انجاای ک مواردی ک در ذهن من هستند همه از منابع اهل سنت هستند و منابع اهل سنت هم مورد وثوق(!!!)دوستان نیس از اوردن اونا خودداری می کنم.پیامبر اسلام دو کنیز داشتند یکی ماریه قبطی ک از طرف پادشان مصر بوده یکی دیگر هم کنیزی یهودی ک نامش یادم نیس!!
منتهای الامال شیخ عباس قمی ب صراحت اشاره می کند ک حضرت علی هم ازین قاعده تبعیت کرده.بحارالانوار علامه مجلسی اشاره می کند امام باقر کنیزی ب اسم سلمی داشته است و خیلی موارد دیگر ک اگر بخواهیم بگوویم باید چندین جلد کتاب بنویسیم!!
بگذریم همونطوری ک اشاره کردم برده داری یکی از زشت ترین رسومی بوده ک پیامبر اسلام  ان را نیاورده اما مهر محکمی بر ان زده است.
در اخر هم تشکر می کنم از برادر نازنینم ک زحمت تایپ این حرفای من رو کشیدن و گرنه اگر من میخواستم اینارو تایپ کنم یحتمل شب میشد!!!

دروود
کامنت ها رو خوندم و ظاهرا بحث رفته حول و محور برده داری.دوست داشتم دوستان بحث رو ببرن سمت همون بحث اصلی اما خوب ب پیروی از دوستان ما هم در این مورد صحبت می کنیم.
اول اینکه در هیچ جای قران برده داری رد نشده و هیچ سندی بر اینکه مسلمانان ان را کنار بگذارند هم وجود ندارد وبنظرم پیغمبر گرامی اسلام حداقل کاری ک در مورد برده داری کرده اینه ک اونو ب رسمیت شناخته ک در ادامه ب ان خواهم پرداخت
چند سال پیش من ی فایل صوتی از جناب اقای مصباح یزدی گوش کردم(حال اینکه چقدر دسته یا غلط اصلا اطلاعی ندارم صرفا شنیده ی خودم رو می نویسم)ایشون میگن ک اینجور نیس ک در دین اسلام بردگی محکوم شده باشه.اگر فرضا توی ی جنگی مسلمان ها بر کفار مسط بشوند اسیر کافر در دست مسلمانان حکم برده را دارد!
ببینین طبق فتوای شیعه یک شخص از چند طریق ممکنه تبدیل ب بردگی گرفته بشه ک خودش ی بحث مفصلی رو می طلبه و من هم توان تایپ کردنش رو ندارم.مسلمانان ادعا می کنند ک اسلام اغاز گر برده داری نبوده این درست اما همانطور ک اشاره کردم دین اسلام ب این حرکت غیر انسانی مشروعیت بخشیده است.
یکی از ادعاهای مسلمانان برای دفاع از اسلام بیان می کنند و البته دوستان هم اشاره کردند این است ک اسلام ب طور تدریجی و گذاشتن ی سری قوانین اومده کم کم برده داری رو منسوخ کرده!مثلا همین ازاد کردن برده ها ب بهانه های مختلف!برای پاسخ ب ادعا لازم بگم در قران به سه بهانه توصیه شده ک برده ای ب عنوان کفاره ازاد کنید
شکستن قسم و سوگند دروغ(89مایده)
قتل غیر عمد(سوره نسا هست ایه92)
کفاره ظهار(سوره مجادله ایه سه).
دوستان ب علت نبود نرم افزار قرانی عین ایه رو نمیتونم براتون بیارم ولی خوب ادرس ها تا اونجایی ک ذهنم یاری میده درسته.
اول درباره قتل غیر عمد (نسا92): اول اینکه اینجا برده مومن رو اشاره کرده ن هر برده ای را!دوم اینکه این ایه میگه ب ازای هر مسلمانی ک کشته شد شما ی برده ازاد کنین!ایا واقعا ایین مسله یعنی اینکه برده داری پر!!؟!؟مگه چقدر پیش میاد ک مسلمان ها ب  اشتباه یکدیگر را بکشند؟؟؟فکر نمی کنم در طول زندگی پیغمبر اسلام 20تا مورد اینجوری پیش اومده باشه اما خوب در مقابل هزاران نفر بودن ک ب بردگی گرفته شدند!!
دومی شکست سوگند(مایده89):در این ایه سه تا راه حل گذاشته شده ک یکیش اینکه ک ی برده رو ازاد کنین.راه حل های دیگه اینکه نمیدونم چندتا فقر رو غذا بدین و بعدی اینکه سه روز روزه بگیرین!خوب معمولا در اینجا مسلمان ها سه روز روزه میگیرن رو قضیه را تمام می کنند!چرا برده ای ک قراره ی عمر ازش حمالی بکشن رو ازاد کنن؟!؟!
سومی ظهار ک در سوره مجادله اومده:در اینجا هم از یک بنده صحبت شده و در ایه بعدی اشاره می کنه ک زن و مرد میتونن دو ماه روزه بگیرد اگر برده ای پیدا نکرده اند یا اینکه ی تعدادی مسکین رو طعام بدن!
ازین بگذریم بنظر من این ادعا ک قران ب تدریج اومده با برده داری مخالفت کرده رو قبول ندارم  اصلا.چطور پیامبر چیز های دیگر مثل همجنس گرایی و ازدواج با فرزند و ... ک در بین اعراب رایج بوده رو حرام اعلام کرده و سنگین ترین احکام رو وضع می کنه و هیچ اتفاقی هم نمی افته اما در مورد اینکه بخواد برده داری رو حرام اعلام کنه اسمون ب زمین میومده!!!بنظرتون این دلیل عقلانی هستش؟؟
همانطور ک میدونین افراد زیادی مثل کوروش و ابراهام لینکن ب طور کامل برده داره را جمع کردند و اصلا هم از مقاومت برده داران نترسیدن!!
اما برم سراغ این موضوع ک ایا پیامبر گرامی اسلام هم برده داری می کردند یا خیر!نمی دانیم چرا مسلمان ها انقدر ناشی هستند ک چنین توهماتی در سر می پرورانند ک پیغمبر هیچگاه برده نداشته است!!
در ایه پنجاه سوره احزاب ب صراحت اشاره می کنه پیغمبر گرامی اسلام برده داشته!!
احادیث ک درین باب بسیار است اما خوب از انجاای ک مواردی ک در ذهن من هستند همه از منابع اهل سنت هستند و منابع اهل سنت هم مورد وثوق(!!!)دوستان نیس از اوردن اونا خودداری می کنم.پیامبر اسلام دو کنیز داشتند یکی ماریه قبطی ک از طرف پادشان مصر بوده یکی دیگر هم کنیزی یهودی ک نامش یادم نیس!!
منتهای الامال شیخ عباس قمی ب صراحت اشاره می کند ک حضرت علی هم ازین قاعده تبعیت کرده.بحارالانوار علامه مجلسی اشاره می کند امام باقر کنیزی ب اسم سلمی داشته است و خیلی موارد دیگر ک اگر بخواهیم بگوویم باید چندین جلد کتاب بنویسیم!!
بگذریم همونطوری ک اشاره کردم برده داری یکی از زشت ترین رسومی بوده ک پیامبر اسلام  ان را نیاورده اما مهر محکمی بر ان زده است.
در اخر هم تشکر می کنم از برادر نازنینم ک زحمت تایپ این حرفای من رو کشیدن و گرنه اگر من میخواستم اینارو تایپ کنم یحتمل شب میشد!!!

دروود این بار خدمت جناب مجید گرامی!
عجیبه برام این دین مبارک شما درباره اینکه وقتی یکی رو مورد خطاب قرار میدین ی درودی سلامی اهنی اوهونی چیزی سفارشی نکرده؟؟و عجیب تر اونکه شما تمام بدبختی های مسلمانان را زیر سر کفار و ملحدین و امریکای و البته کومونیست بی ناموس می دانید!!من در ان پستی ک خودتان هم می دانید فرض رو بر این گرفتم ک شما ادم منطقی هستین و با استدلال ب قانون و شرع با شما سخن گفتم اما شما دوست نازنین با یک سری حرفای خاله زنکی ک کی ب کی چقدر میده و کی برا چی کار می کنه و فلان وبهمان سعی بر ماست مالی قضیه داشتین!lحس می کنم اگر شما بخواین نوع و رویه حرف زدنتون رو اصلاح نفرمایین بحث خوبی نمیتونیم داشته باشیم.متاسفانه شما شناختت نسبت ب فیلم های پورن مثل خیلی چیزای دیگه ختم میشه ب تریبون نماز جمعه شهرتون!!
در مورد علم روان شناسی گفتین ی خروار حرف دارم برای رد حرفات اما خوب فرض رو میگیریم حرف درست تو ایران پوشش ها ناجور!!بقیه کشور های اسلامی را چگونه میخواهید ماست مالی  می فرمایید؟!!عربستان؟؟عراق؟؟اندونزی؟؟؟؟انها چرا در بالای این امار قرار دارند؟؟این ها هم پوشش ناجور دارن!؟!من مشکلی ندارم یک پست در مورد فلسفه حجاب گذاشته بشه و در مورد اون صحبت کنیم اما خوب اینجا بنظرم جاش نیست!بله  صراحت مییگم بخاطر محدودیت هایی ک ما داریم ب این رتبه رسیده ایم!اگر حجاب ازاد بود.اگر روابط این قدر محدود نبود.ایا باز هم این مشکلات اتفاق می افتاد؟؟ایا انقدر عقده ای در ممکلت وجود داشتند؟؟ایا طرف بخاطر ی سکس مرتکب قتل میشد؟؟؟؟چرا باید ی فرد  بره توی نت سرچ کنه؟؟؟مگر غیر اینکه بخاطر یک سری محدودیت هایی ک توی جامعه دیده و ب هدفش نرسیده رو اورده ب نت؟؟؟چرا اکثر کسایی ک میخان برن خارج ی سری ب تایلند وفیلیپین و ... میزنن؟؟چرا با وجود انکه کاربران اینترنت در غرب بسیار بسیار بیشتر از ما هستند اما امارشان ب مراتب پایین تر از ماست؟؟؟کافی نتی رو میشناسم در یکی از شهرهای مذهبی ک صاحب کافی نت می گفت ما یک چهارم درامد کافی نتمون از دانلود فیلم های سکسی هستش!!!!متاسفانه اختلاف و من شما اساسی هست و کاری هم نمیشه کرد!
این که می فرمایین:
و این آمار هم بدین معنا نیست که تعداد زیادی از افراد ایرانی دارن این جستجو هارو انجام میدن...!!
حرف بسیار خنده داریست.لابد پشت بند این هم میخواهید بفرمایید امریکا و اسراییل سازمان سیا و موصاد و ... دست ب دست هم دادن جاسوس فرستادن توی ایران ک برن این لغات رو سرچ کنن تا ایران رو توی گوگل بدنام کنند!!!اخر مگر توی کشور ایران کسی جز ایرانی ها میاد سرچ می کنه؟؟نمی دانیم شاید هم ان طلاب و اخوندهای امریکایی ک از کشورهای دیگر برای تحصیل دروس حوزوی ب ایران امده اند سرچ کرده اند.ب قول اسلامیون الله اعلم!!
میفرمایید:

اخ اخ چ سوتی وحشتناکی دادم!!ادم وقتی چندتا کار رو باهم بکنه همینه.من از سرکار کامنت میذارم و امروز هم اینجا شلوغ بود و واقعا نمیدونم چی شد چنین سوتی های وحشتناکی رو دادم!اون لحظه چی تو ذهنم گذشت؟؟؟شمام زود قضاوت نکن ی نگاه ب کامنت های قبلی من بندازی متوجه جریان میشی!!اساسا وقتی چندتا کار رو باهم انجام میدم توی همش گند میزنم!!!تعریف از خود نباشه ازین قبیل سوتی ها قبلا زیاد دادم چند مدت پیش توی وبلاگی نوشتم امام حسین امام اول شیعیان!!!!!
ضمن عذرخواهی از شما تضحیح می کنم:
سروش درس حوزه نخونده اما خوب مطالعه جانبی داشته وبا علوم حوزوی تا ابتدای درس خارج اشناست.(ب جای اینکه بنویسم مطالعه داشته نوشتم حوزه خونده!!)
سروش شاگرد مصباح نبوده هم مباحثه ای مصباح بوده ک  بعد انقلاب ب مباحثه با گروه های چپ سیاسی ذز صدا سیما می پرداختند(با احسان طبری و فرخ نگه دار)
(ب جای هم مباحثه ای نوشتم شاگرد!!)
بازم از شما عذرمیخواهم دوست گرامی

جواب ما رو ندادید یک مثال نتونستید بیارید که علم و دین چه جوری در دو راهیهای زندگی به شماها کمک کرده والا ما نه از علم خیری دیدیم نه از دین

دوست خوبم نینا دراخرکامنتشون اشاره خوبی کردن ب اینکه یک چیزایی رونمیشه باعلم اثبات کرد(مثل وجودخدا)این جورموارد میره تودسته متافیزیک چه بسا داشتیم دانشمندانی ک خواستن ازطریق علم مسایل متافیزیکی رو ازمایش کنن ک شکست خوردن مث دکارت وداروین مسایل مثل وجودخدا.روح.وحی.امدادهای غیبی رونمیشه از طریق علم پیگیری کرد
واین دسته ازمواردمیرن زیرمجموعه دین....
و اینک میگین علم بادین تعارضی نداره:اگ منظورمون ازدین اسلام باشه بله من قبول دارم اما مواردعلمی ک تودینمون هس فقط یک اشاره کوچک بهش شده مثل همون قضییه سرانگشت انسان ک بعدن بطورمفصل دانشمندان کشف کردن ک اثرانگشت هیچ کس مص هم نی....پس یک چیز کلی درموردیکی ازمباحث علمی توقران یااحادیث گفته شده ک مانمیتونیم فقط بهمون اکتفاکنیم وبگیم خب تودین گفته شده دگ بیخیال علم بشیم علم واردجزییات میشه وشفاف سازی میکنه درحالی ک دین فقط یک اشاره کلی کرده
ولی هنوزم نمیتونم بگم دردوراهی علم ودین کدومو انتخاب میکنم

دروود هزار درود به شرفت  پاپیون.مملکت ما به آدمایی مث شما که از روی علم حرف میزنن نه مث صیغه پرستا که استدلالشون دوتا کلمه اس و بازی با کلمات.

دروود بر مجید گرامی
مزاح کردم جناب مجید منتها از اونجایی ک اینجا ایکون نداره نمیشه خیلی منظور شوخی و جدی رو رسوند.شما سلام بکنی یا نکنی ما شما رو قبول داریم...
دقیقا همین نگاه تک بعدی ک شما می فرمایید رو من نسبت ب شما دارم و فکر کنم ب هر ادم عاقل این امار رو نشون بدی میتونه ب راحتی تشخیص بده علت اصلیش محدودیت های جامعه و حجاب اسلامی هستش.و البته این امار فقط یک مثال بود خیلی مسایل دیگه هست من در اینجا فقط یک نمونه اون رو مثال زدم.اگه ی موقع در این وبلاگ بحثی درباره حجاب شد صحبت های خودمو میگم.مثال شما چ ربطی ب حرف من داشت؟درین مثال شما ی جابجایی صورت دادی!!مگر من گفتم این امار فقط دلیلش اینه؟؟؟من گفتم مهمترین دلیلش اینه.شاید شما هزارتا دلیل دیگه بیاری ولی قطعا اینو نمیتونی رد کنی ک محدودیت های جامعه باعث این موضوع شده.شما همیشه برای خودت جای ما تصمیم میگیری و اصرار داری نشون بدی من علاقه زیادی دارم ک واقعیت رو کتمان کنم و بر موضع خودم سفت و سخت بچسبم!!
من از حقیقت در رفتم!؟!!؟!من هیچی نمیگم فقط مخاطبین خانواده برتر رو ارجاع میدم ب کامنت های من وشما در اون پست!!شما در ون پست یک حرف منطقی نزدی.دایم رو اوردی ب حرفای خاله زنکی و فانتزی کردن قضیه.من از دین شرع و قانون برای شما گفتم شما ن تنها هیچ جوابی ندادی با ی مثال های خیلی پیش پا افتاده خواستی جواب منو بدی!من پیشنهاد میدم دوستان حتما اون پست رو مطالعه کننفکر کنم شما در همین پست هم عملا نشون دادین ک ادم منطقی نیستین بر عکس شما ک اصرار دارین حرفتون رو توی حلق طرفتون بکنین من تمایل ب این کار ندارم ی بارم حرفم رو میزنم فایده ای نداشت از کنارش میگذرم!در مورد اینکه می فرمایین اسمی از اسلام دارن ن خود اسلام ارجاع میدم شما رو ب قسمت دوم حرفم ب سرکار خانم هانی در همین پست.ظاهرا اینطور ک شما می فرمایین اسلام وجود خارجی نداره و همه فقط اسم اسلام رو یدک میشن!این دیگه خط اخر ماست مالی بود!!من پیشنهاد میدم بحث نکنیم با هم قبلا ب اندازه کافی بحث کردیم و شما منو بی منطق میدونی و من شمارو!!
متاسفانه خودتون هم نمی فهمین چی میگین!میگین گوگل کاری نداره ک این کلمه توسط ی نفر ثبت بشه یا هزار نفر و یا هر تعداد!!حرف شما در صورتی درسته ک طرف بیاد اسم سایت های متعدد رو وارد کنه ولی وقتی گوگل میگه کلمه فاک یعنی فقط سرچ کردن این کلمه.واخه مگه ادم چندبار میتونه این کلمه رو سرچ کنه؟؟؟مگه با سرچ دوباره این کلمه چیز جدیدی گوگل میاره براش؟؟خوب همون لینک های قبلی رو میاره(مگر اینکه سایتی جدیدا ب روز کرده باشه).بجالبه بازم هم سرچ بفرمایین متوجه خواهید شد بیشتر بزهکاری وها جرم هایی ک اتفاق میفتد در کشور های جهان سومی و عمدتا اسلامی هست ن غربی!
این حرفتون ازین جهت بچه گانه بود ک من گفتم اسلام شما گفتین غرب.یعنی خواستین برا خودتون یر ب یر بکنین قضیه رو!!و این خیلی بچه گانه ست.ب من چ غرب چ غلطی می کنه شما جواب سوال منو باید می دادی ک ندادی!من دیگه ازین لحظه پاسخ کامنت های شما رو نمیدم چون بحث کردن با شما بی فایده است.در مورد اعجاز علمی قران هم چند نمونه رو مورد بررسی قرار میدم تا شب

دروود مجدد بر همه دوستان
عرضم ب حضورتون اومدم ی خورده در باب اعجاز علمی ک دوستان مظرح کردن صحبت کنم
فعلا دو سه نمونه رو مورد بررسی قرار میدم
1)نظریه بیگ بنگ
2)اثر انگشت
و یکی دو مورد دیگر
قبل ازینکه در مورد این مسله صحبت کنم دو تا نکته رو کوتاه اشاره کنم:
یک:بنظرم اینکه ما بیایم توی قران دنبال مباحث علمی باشیم کار غلطی هست چرا ک اساسا خود قران هیچگاه ادعای علمی بودن نکرده و اگر دقت هم کرده باشین هیچکدوم از علما چنین چیزهایی رو مطرح نمی کنن!مثلا من ندیدم اقای بهجت یا فرضا فلان مرجع درباب اعجاز علمی صحبت کنه!!معمولا این حرفا از سوی طیف روشنفکر دینی زده میشه.در مورد اعتبار این مسایل خیلی صحبت است ک من قصد صحبت کردن در مورد اون رو ندارم اما برای مثال ک روشن کنم موضوع رو یک شعری هاتف اصفهانی براتون میارم(فکر کنم دوره افشاریه بودن ایشون) ک ی قسمتش اینه:
دل هر ذره را ک بشکافی/افتابیش در میان بینی
بنظرم پذیرفتن ان چیزی ک دوستان بیان کردن(قبول اعجاز علمی قران)همانقدر مسخره و است ک ما بیایم ازین شعر کشف انرژی اتمی بکنیم!!حال ایا بنظر شما مسخره نیست ما بیایم بگوییم منظور هاتف اصفهانی ک در دوره زندیه و افشاریه میزیسته انرژی اتمی بوده؟؟؟
بگذریم بحث درین مورد زیاد هست اما بنظرم مسلمانان تا انجایی برای علم ارزش قایل هستند ک بتوانند چهارتا چیز بی ربط از توش دربیارن و ب قران ربط بدن!!الان مثلا شما دارین از بیگ بنگ ک یک نظریه هستش میگین در قران اومده.اولین سوال من اینه اگر فردا روزی بیگ بنگ رد شد شما مسلمانان چ جوابی دارید؟ایا بازهم می گویید بیگ بنگ ب عنوان یک نظریه اشتباه در قران امده یا مجدد سعی در انکار اون دارین؟؟و هزاران پرسش دیگر ک بنظرم اساس این حرفا و ادعاها اشتباست!اما برویم سراغ رد اون دو موردی ک اشاره کردم
نظریه بیگ بنگ:
من فرض رو برین میذارم ک شما کاملا با نظریه بیگ بنگ اشنا هستین لذا بدون مقدمه میرم سر اصل موضوع و اون اینکه نظریه بیگ بنگ با نظریه خلقت در تضادی اشکار هست. در نظریه افرینش خدا ابتدا زمین رو ب وجود اورد بعد ب سراغ افرینش اسمان رفت انرا برروی زمین افرید سپس اسمان رو از روی زمین بلند کردن و ان را بالا برد!پیدایش زمین و انچه در ان است در مجموع چهار روز کشید و پیدایش ستارگان برای زینت دادن ب اون دوروز!در نظریه افرینش زمین ب یک باره توسط خدا پیدا می گردد در حالی ک در نظریه بیگ بنگ تمام هستی بخشی از یک مجموعه هستش و کسی اونا رو ب یک باره خلق نکرده!!گرچه بماند در خیلی جاهای دیگر سرتاسر تناقض عددی وجود داره!!
موضوع دیگری ک ب ان اشاره می کنند و ان را ب این قضیه ربط میدهند سوره فصلت ایه یازده هستش.بزرگواران ازین ایه استخراج می کنند ک این ایه ب زمان بیش از تشکیل کهکشان ها مربوط میشه!!(مرحله ای ک جهان ب صورت توده گازی مرکب از هلیوم و هیدروزن بود)در پاسخ ب این توهم باید بگم ک این دودی ک خدا ازون یاد کرده دود ناشی از پیدایش زمین بود ک اسمان را فرا گرفته بود!!!
یکی دیگر ازین ایات سوره انبیا ایه سی هستش ک میگه مگر کافران ندیدند ک اسمان و زمین ب هم پیوسته بودند و ماانها را از یکدیگر باز کردیم؟
سوال اینجاست اگر دقت کنید در قران نوشته مگر کافران ندیدند ک اسمان و زمین ب هم پیوسته بودند؟؟یعنی معذرت میخوام خداوند انقدر خنگ است ک فکر می کند کافران این اتفاق را هم اگر افتاده باشد باید دیده باشند وبدانند؟؟مدعیان میگن این ایه از سینگولاریتی سخن میگه ک در پاسخ باید بگم ک در ان زمان زمین و اسمان یکی نبودند اساسا زمینی وجود نداشته ک بخواهد با اسمان یکی باشد زمین چند ملیون سال بعد ازون ب وجود اومده!!بگذریم.خلاصه انقدر ادعاها در مورد بیگ بنگ مسخره است ک ب مسلمانان پیشنهاد میکنم بازش نکنین این موضوع رو!!
برویم سراغ دومی ک معجزه اثر انگشت باشد!!
اول اینکه بذارین خیالتون رو راحت کنم و اون اینکه اثر انگشت در نامه ها و قراردادها قدمتی خیلی زیاد دارد و ب خیلی سال قبل تر از اسلام برمیگردد و امری رایج بوده و ازون ب عنوان امضا استفاده می کردن.این نشون میده اونا کاملا میدونستن ک اثر انگشت هر فرد با فرد دیگر متفاوت هستش.قدیمی ترین اثر انگشت مربوط ب سیصد سال قبل از میلاد مسیح بوده است با این حساب ب فرض اینکه منظور این ایه  اثر انگشت هستش معجزه ای رخ نداده انسان های دیگر قبل از پیغمبر اسلام ازین واقعیت با خبر بودند.
اما بریم سراغ برسی سند مسلمانان ک در سوره قیامه ایه سه و یا چهار اومده ک میگه:بله ما توانا بر مرتب ساختن انگشتان هستیم!!
در اینجا از کلمه بنان ب معنی اثر انگشت استفاده شده ک اگر ب ترجمه ها مراجعه بفرمایین خواهید دید ک منظور سر انگشت بوده و ن اثر انگشت!!
این ایه اگر اشتباه نکنم در مورد روز قیامت هستش و اینکه انسان زنده میشه  چرا ک در ایه قبلش می نویسه:انسان گمان می کند ک استخوان هایش را گرد اوردی نمی کنیم؟؟
نکته بعد اثر انگشت در زبان عربی ب معنی بصمه هست ن کلمه بنان!!کلمه بنان جمع بنانه می باشد ک در زبان عربی ب معنی انگشت و انچه پیرامون ان است امده لذا از کلمه ی بنان ب هیچ عنوان نمی توان اثر انگشت را برداشت کرد!بزرگواران مفسر ن تنها اومدن ب دروغ معنی این واژه رو تغییر دادند بلکه اومدن مفهوم منحضر ب فرد بودن اثر انگشت رو در دل ان استخراج کردن!!!!
نکته بعدی اینکه  نوک انگشت ب دلیل اینکه ی عضو کوچک از بدنه همیشه ب عنوان معیار سنجش استفاده میشه.حتمن شنیدین ک مثلا در عوام میگن طرف اندازه ی سر انگشت شعور نداره!این ایه هم ازین باب هست میشه گفت خدا ب قسمتی کوچک از بدن انسان اشاره می کنه ک قادره در روز قیامت اون رو بازیافت کنه و مورد اخر هم اینکه اثر انگشت در نوک انگشت وجود نداره و اساسا نوک انگشت هر فرد اطلاعات خاصی نداره ک بشه ازون ب عنوان اثر انگشت استفاده!!

درود بر شما مخاطب گرامی"خخخخخ"
ممنون از محبتی ک ب من دارین.ب شما پیشنهاد می کنم  ک همیشه توی زندگیتون با عقل و منطق تصمیم بگیرین.درمورد دوست دخترم اولا اینکه خانواده های ما مشکلی ندارن و در جریان ارتباط ما هم هستن و اما ب عنوان احتمال فرض رو برین میگیرم ک شما درست می فرمایید و اینکه اگه ی روز جدا شدیم این اتفاقاتی ک می فرمایین می میفته!ایده ال شما چیه؟؟اینکه فرضا ما الان محرم باشیم و ازدواج کرده باشیم.درسته؟خوب در صورتی ک باهم ازدواج کرده باشیم نمیتونیم از هم جدا شیم؟؟اون موقع دیگه ب مشکل قرار نیس بربخوریم؟؟طبیعتا میخوریم!پس  عملا فرقی نداره در هر دو در صورت جدایی هر دو طرف اسیب روانی میبینند.پس من فرقی بین این دو موقعیت نمی بینم...
بگذریم برویم ب سراغ یک ادعای دیگری ک مسلمانان مطرح می کنند!البته اینی یکی اعجاز علمی نیس یک ادعا از مسلمانان هست ک مانند دو ادعای قبلی در کامنت های دوستان مشاهده کردم.موضوع معجزه شفا پیدا کردن فلج و کور و کچل و ...!!!بنظرم ب وجود امدن ای اتفاق اول از همه نشان از سادده بودن(خیلی سعی کردم مودبانه بگم!)مردم داره و برای همینم هست روز ب روز امام زاده ها در حال افزایش هستند و هیچوقت هم تمام نخواهند شد و من پیش بینی می کنم روزی رو ک دغدغه مسولیین کشور این خواهد بود ک هر خانواده ایرانی یک امام زاده داشته باشد!!عجیب است ملت توقع دارند از جنازه ای ک هییچ واکنشی نمی تواند از خود نشان بدهد توان شفا دادن داشته باشد!
طرف میاد توی ی مکان مقدس اونجا می مونه و از بیماری خلاض میشه ب جای اینکه بیاد بگه چی شد من خوب شدم؟چ اتفاقی افتاد و ریشه این خوب شدن من در کجا بوده رو میاره ب مسایل خرافی!!همانطور ک میدانید بیماری در بدن استرس و ترس هایی ب همراه دارد و امروزه روان شناسان یکی از راه های رهایی از بیماری رو میان با روان کاوی و استرس زدایی  از بین می برند!مثلا طرف میره حرم امام رضا ب خودش تلقین می کنه ک خوب خواهد شد و این تلقین هم بر روی بدن اون فرد تاثیر میذاره.قدرت تلقین در انسان بسیار بالاست و حتما دیده اید پزشکان هم برای بیمارها ب اطرافیان ان توصیه می کنند ک ب او روحیه بدهند و تلقین کنند ک خوب میشود!!
ی دسته دیگه از بیماری ها جنبه عضبی دارن و ب سیستم عصبی بدن مربوط میشه مثلا بیماری فلج در بسیاری از مواقع توسط یک محرک روانی زیاد ک ب فرد یدفه وارد میشه میتونه  اون فرد رو تا حد زیادی درمان کنه.فروید همانطور ک می دونین یک خداناباور بوده و پیغمبر هم نبوده و صدالبته مسلمان ها توقع معجزه ازش ندارن!!فروید با انجام ی سری عمل  مشابه اینی ک گفتم کودک فلجی رو درمان نمود میتونین سرچ بفرمایین.باور بفرمایید در اکثر مواردی ک میگن طرف شفا پیدا کرده یکی ازین دو موارد بالا هستش و هیچ ربطی ب امام رضا و امام حسین و... نداره!این اتفاق در هرررجایی ممکنه بیفته حتی در یک معبد بودایی یا یک متخصص!!حرف از معابد بودایی شد بد نیس اشاره کنم چنین جایی در هندوستان هم وجود دارد و مکانی است ک مردم ب انجا میرن تا شفا پیدا کنند و بد نیس بدانید امار شفایافتگان هم بسیار بیشتر از حرم امام رضا هستش!(با دودوتای مسلمان ها باید بگوییم کمالات بودایی بیشتر از امام رضاست چرا ک شفای بیشتری می دهد!!)در امریکا هم همینطور هست فردی با استناد ب ی سری معجزه مردم رو ب عیسی فرا میخونه!(بازهم میتونین سرچ بفرمایین)و جالب اینکه هم مسیحیت(مسیحیت امروزی)و هم بودا از دید اسلام مشرک ب حساب میان!!!در قران سوره انبیا میگه ک هرکس جز خدا کسی را بپرستد در جهنم خواهد سوخت!!چطور ممکن است اون فرد امریکایی توی اون دنیا بسوزه و ولی اینجا این همه امتیاز داشته باشه!!
تا اینجا همه چیز عادیست.اما ایا شما تا ب حال دیدین فردی ک جراحت داره مثلا دستش از تنش جدا شده شفا بگیره؟؟طبیعتا خیر!!خیلی از بیماری های ویروسی هستند ک هنوز راه درمان ندارند.ایا کسی دیدین با داشتن بیماری ها شفا پیدا کنه؟حرف خیلی زیاده متاسفانه نمیشه همه حرفا روی توی کامنت خلاصه کرد
من فقط در ی صورت ب معجزه شفا یافتن ایمان میارم!ان این ک بزگوارانی این ادعا را می کنند دستشان را از بدن جدا کنند بعد برن پابوس امام رضا و اونجا ی سال اتراق کنن ببینیم ایا دستشون میاد سرجاش یا نه!!طبیعتا این کار را نمی کنند چون می دانند این ادعا دروغ است!مگر علمای خودتون برای درمان بیماری نمیرن زیر دست کفار؟خوب چرا ب این ذلت تن میدن؟؟برن بارگاه مقدس امام رضا!
یک مسله دیگری ک امامان از شفا دادن اون عاجزن مسله بینایی است ایا تاحالا دیدین ک شخصی ادعا کنه معجزه ای شده و دیگر از عینک استفاده نمی کنه؟؟
بگذریم خسته شدم برای امروز کافیه
روز همگی خوش

در مورد خلقت اسما و زمین خیلی میگن منظور 6 مرحله هستش نه 6 روز.

مرسی از پاسخی که دادین جناب میتی کمان.چشممون خشکید به این پست از بس دیر کامنت گذاشتید :‏)‏ بنده فقط بعد بشری علمو درنظر گرفتم و دید شما عمیقتر بود‏!‏نمیخوام بحث منحرف شه ولی دوست دارم بدونم خود شما چطور میشه که وجود خداوند و جهان باقی رو میپذیرید؟چطور اثبات شده براتون؟  سالها قبل یه جمله از "رنه دکارت‏"‏ درمورد اینکه گاهی باید به عقاید و داشته هات شک کنی،البته میگه شک یه ایستگاهه که باید ازش رد شد و نباید بمونی‏ ،تمام زندگی بنده رو تغییر داد‏!‏(البته صرفا نظر شمارو دوست دارم بدونم چون جنس حرفاتون و دیدی عمیقی که به مسائل دارین واقعا متفاوت و جالبه‏‏)‏.ممنون از شما

درضمن چندتا سوال در رابطه با تعریفی که ازعلم ودین داشتین دارم که چون الان دیروقته،فردا میپرسم.

 

به آقای میتی کمان

سلام. مرسی که جواب دادین. تعریفی که از رابطه بین دین و معرفت دینی و همجنین بین علم مطلق و علم بشری کردین خیلی تعریف جالبی بود. من استفاده کردم

 

چندتا سوال  دارم. خواهش میکنم جواب بدین

مرز بین دین و معرفت دینی کجاست؟

اصلا میشه همچین مرزی رو مشخص کرد؟

شما یه دین ثابت و دین متغیر اعتقاد دارین؟

متکثر و متغیر بودن رو که اشاره کردین توضیح بدین لطفا

---

از دوستان دیگه هم خواهش میکنم قوائد بحث رو رعایت کنین

سلام

سلام

جناب مجید گرامی ضمن درود خدمت شما جسارتا من بیش ازین وقتم رو بابت بحث با حضرت عالی تلف نمی کنم نمی کنم چون هچ نقطه اشتراکی نداریم و کاملا از دو جهان بینی متفاوت هستیم.و شما رو ب حال خودتون می گذارم و از صمیم قلب ارزوی می کنم یکی از حوریانی ک فرمودید البته ب قول قران حوریانی با سینه های درشت(!!)نصیب حضرت عالی بشه و شاید اینگونه خداوند بتوانند پاداش اکبند و دست نخورده بودن عقل حضرت عالی را بدهند!!
دروود بر سرکار خانم"خخخخخخ"
والاع من ب شخصه تکلیف خودمو نمیدونم!ما حرفی نزنیم اینجا میگن هیچی بارش نبود اومد ی حرفی زد و رفت و دیگه هم پیدااش نشد!حرف بزنیم مارو متهم می کنن ب منحرف کردن بحث!اگر اجازه بدین ب احترام جناب سوال کننده گرامی در مورد این موضوعاتی ک مطرح فرمودین جرفی نزنیم اما خوب سعی می کنم در کامنتی ک در تعریف خودم از دین و علم خواهم اشاره هم ب حرف های شما داشته باشم و فکر کنم پاسختون توی حرف من باشه.با تشکر از شما
جناب میتی کمان درود بر شما!
من قصد منحرف کردن بحث رو نداشتم اتفاقا در کامنت اولم اگر دقت بفرمایین من در یک کلمه پاسخ شما رو دادم اما خوب بقیه دوستان من رو مورد خطاب خودشون قرار دادن و در اکثر کامنت هایی هم ک دادم دردفاع از خودم بوده و واقعا اگر دقت بفرمایین علت اصلی منحرف شدن بحث من نبودم.اما خوب ضمن عذرخواهی از حضرت عالی ازین لحظه ب هیچکدام از حرف های بی ربط پاسخ نمیدم.
بگذریم برویم  سراغ موضوعی ک جناب میتی کمان عزیز ب ان اشاره نمودند
بنظرم تعریف علم خودش ی مبحث بسیار بزرگی هستش  ک نمیشه در یکی دو کامنت صحبت کرد اما خب خیلی خلاصه سعی می کنم ب گوشه ای ازون بپردازم.علم درباره بدست اوردن دانش دقیق از دنیای پیرامون ماست.میشه گفت علم کشف کردن واقعیت هایی ست ک وجود و جریان کلی اون ب صورت  مستقل از وجود خود انسان و عوامل ادراکی انسان  هستش.اگر مسله یا موضوعی بر اساس مفهوم استوار باشه اون قضیه رو مفهوم علمی میگن.
ببینین ازمودن در علم با هدف از بین بردن تیوری و رد کردن و باطل کردن اون انجام میشه.برا همینه ک شما میبینین دانشمندان در تلاشند ک یافته ها و دانسته های دانشمندای قبل از خودشون رو رد کنن و یافته های تازه تری بدست بیارین ک بنظر من خود ای میتونه نشان از غنی بودن علم باشه(در ادامه بیشتر درین باب توضیح خواهم داد).علم دنیای قطعیات نیست مذهب و دین اومدن مطالبی رو ب صورت قطعی و یقین اوردن و همین نکته ضد علم بودن اون رو نشون میده!!
نکته بعد قضیه علمی ن قابل اثبات هست ن قابل رد و اگر چیزی رو بشه ب طور مطلق ردش کرد یا تایید کردن ان چیز اساس علم نیس!و شیرینی علم ب همینه ک دنبال قطعیات نیس دنبال ظنایت هست!اساس پدیده های علمی اگر تنها مبتنی بر مشاهده و ازمایش باشند از حد تیوری بالاتر نمیره.چیزایی ک شما مثلادر علم فیزیک و شیمی و...ب نام قانون ازونا یاد میشه:مثلا قانون پایستگی یا قوانین حرکتی نیوتون در واقع تیوری هایی هستند ک افراد انها را ارایه دادند.چیزی تیوری هستش ک هیچ مدرک محکمی شما علیه اون پیدا نکنی اگر ی تیوری با واقعیت و ازمایش جور درنیاد دیگه تیوری نیستش!!
با این مقدمه در کامنت بعدی وارد این موضوع اصلی خواهم شد...

ببینین مسلمانان ادعا می کنند دانش بشر محدود ب زمان و مکان خودش هست و نه بیشتر.و دقیقا علم بشر ب همین دلیل ناقص است  چرا ک ب پاسخ خیلی از پرسش ها نرسیده و ازونجایی ک دین وحی است و اشکالی ب ان وارد نیست لذا در تناقض این دو باید دین را انتخاب کرد!!این مسله یکی از دلایلی است ک مسلمانان استفاده می کند تا بگن مفاهیم دینی ک در قران اومده کامل تر از علم است!
بنظر من ب عنوان یک سکولار ک همواره سعی کردم بر عقل خودم تکیه کنم علم بهترین منبع برای یافتن حقیقت در حوزه ای ک علم دران فعالیت می کند است ودر حوزه ای ک علم در ان راه ندارد فلسفه مبتنی بر فرض های حقیقی و استدلال های منطقی میتونه راهگشا برای کشف حقیقت باشه.
بنظرم اساسا مذهبیون دشمنی قدیمی با علم دارند.همزمان با پیدایش علوم در ایران اخوندها ک در دوره ی خودشون عمدتا علامه  های زمان خود بوده اند دیدن کم کم بازارشون رو ب کسادی میره و کم کم کسی برای دعا نویسی و ازین قبیل خرافات ارزشی قایل نمیشه و اینگونه بود جایگاه خودشون رو در خطر می دیدن!و بنظر من این مفهوم غلط ک علم بشر ناقص است و ریشه در همین سیاست دارد.بگذریم
حالا میخوام بررسی کنم ک اینکه دست اورد های بشری همواره در حال تغییر و تکامل هستش ب معنی بی ارزش بودن اون هست؟؟مسلمونا ب خیال خودشون فرض کردن ب فرض اینکه تونستن اثبات کنند علم انسان ناقصه این یعنی اینکه یافته های علمی بی ارزش و بی اعتبارن!!اما همانطور ک قبلا هم گفتم این تغییر یافتن و پویایی دست اورد های بشر ن تنها اشکال ب حساب نمی اید بلکه یک نکته مثبت ب حساب می اید.در علم روی یافته های خود تعصبی ندارند و همچنین امیال بشری در روش های رسیدن ب حقایق علمی نیز جایگاهی ندارد خود علم خودش رو نقد می کنه و این باعث پیشرفت و پویایی اون میشه ودر کامنت قبلی اشاره کردم ک ی دانشمند با هدف اینکه تیوری دانشمند قبلی اشتباه بوده وارد قضیه میشه و با نگاه موشکافانه خودش تلاش می کنه ک ایرادهای افکار قبلی رو پیدا کنه و با کامل کردن او بشر رو ب جلو ببره.
با این توضیحاتی ک من دادم حتی دستاوردهای دانشمندان قبلی ک نظرشون منسوخ شده بی ارزش نیستن برعکس ارزش دارن چرا ک اگر شما بشر رو ی قطار فرض بفرمایید ک ب سوی پیشرفت قدم بر میداره این بزرگوران با کارشون باعث شدن سرعت قطار بیشتر بشه و این بسیار ارزشمنده.همانطور ک گفتم در علم هیچ چیزی ب یقین نگاه نمیشه البته این ب این معنی نیست ک اون تیوری ها قابل اعتماد نباشند.این یک دیدگاه و نسبی نگری هستش ک بنظرم خودش نشان از پختگی هستش ن ضعف.از دید من انچه دانشمندان نسباتا درست می دانند بسیار منطقی تر از گذاره هایی است ک در دین ب صورت مطلقا درست امده است.

این تا اینجای بحث همانطور ک در اول اشاره کردم مسلمانان در مقابل اینکه می گوند علم بشر ناقص است و ان را نشان از ضعف می دانند از طرفی هم ادعا دارند م اون چیزی ک ازون تحت عنوان دین یاد میشه ثابت هستش.مثلا بزرگواری در چند پست پایین تر اشاره کردن ک در کشورهای غربی مدت کوتاهیه ک ب انها ی سری اجازه ها داده شده و این یک تغییر بزرگ بوده در حالی ک اسلام از اول ک اومده ی چیز رو گفته و تغییر هم نداده لذا قوانین بشر ب علت اینکه ثبات نداند نمیشه ب اونا تکیه کرد و برای اینکه راه سعادتو پیدا کنیم باید ب دنبال اون چیزی بریم ک همیشه ثابت بوده!
بنظرم اون چیزی رو اسلام گرایان الهی میدون خود ی تفکر بشری هستش(درین مورد بحث خیلی زیاده ک ای کاش در اینده ن چندان دور ی پست درین مورد گذاشته بشه ومنم بتونم صحبت های خودمو بگم)تفاوت دینداران و بی دین ها  دریت اسن ک بی دین ها تفکرات ب روز رو مدرک میدونن اما اسلام گریان تفکر1400سال پیش روو.در مقابل این ادعا ک میگن دین تغیر ناپذیر هستش من چنین اعتقادی ندارم.بنظرم یک نگاه ب احدایث بیندازیم میتوان ب تفاوت دین ان زمان با امروزه رسید.مثلا در باب موسیقی هیچکدام از امامان ساز و دهولی نمی نواختند یا مثلا در کتب قدیمی اسلامی مجسمه سازی ب شدت نهی شده اما این افکار خنده دار امروزه اندکی ب سمت تعادل رفته.هرچند بماند ک خود مسلمونا هنوز درمورد این مسایل تکلیفشون با خودشون مشخص نیست!یک مثال دیگر مسله شطرنجوحدیثی معتبر از امام صادق داریم ک کسی ک شطرنج بازی می کند مانند کسیه ک ب عورت مادرش نگاه کرده!!!!شطرنج قرن ها توسط مسلمان ها حرام اعلام شده بود و دلیل اون هم ی تفسیر مسخره بود ک اصلا ارزش وقت گذاشتن ندارد.مثلا مسلمان ها میگن روق بازی حرام!!چرا ک ورق برای قمار استفاده میشه یعنی ب عبارت دیگر الت و وسیله غمار هستش.یعنی هنوز ک هنوزه پاسور و ورق حرامه چون الت قمار هستش یعنی اینکه طرف بدون قمار پاسور بازی کنه بازهم پاسور حرامه!خوب من سوال دارم ازین بزرگواران ک لیوان هم الت و وسیله مشروب هستش خوب چرا اون رو حرام اعلام نمی کنن؟؟؟همانطور کی مبینین دین هم تغییر می کند.همانطوری ک ویدیو زمانی حرام بود و الان بدون مشکل است!شما شک نکنین روزی هم خواهد رسید ک همین علما پاسور و ماهواره را هم حلال اعلام می کنند!ب مرور زمان قوانین اسلامی ک منسوخ شده اند ب دست فراموشی سپرده می شوند.خیلی جالب است بدانید همین الان مراجعی در ایران هستند ک در خیلی از مسایل اختلاف دارن.همونجور ک در علم اختلاف هست در دین هم است.برای مثال ایت الله نکونام اگر اشتباه نکنم موسیقی را بلد هستند.ایت الله معصومی تهرانی و خیلی افراد دیگر حجاب را مستحب می دانند.بعضی علما دست مصافحه(دست دادن زن و مرد)را بلا مانع میدونن خیلی از مراجع حرمتی برای زدن ریش با تیغ قایل نیستند!همانطور ک میبینین دین هم در حال تغییر است!!همونجور ک صدسال پیش شطرنج حرام بود ولی الان نیس و ب عنوان ی ورزش ازون  یاد میشه شما شک نکنین یک سری از احکام هم تفاوت خواهد کرد.

بنظر من ناکار امدی و غیر عقلانی بودن قوانین دینی اونا رو بدرد نخور و حتی مضر کرده و همین هم باعث میشه ک روز ب روز کم اهمیت تربشن.من منکر این نمیشم ک دین مسایل خوبی هم داره وجود دارد گرچه بنظرم دین کاری نکرده فقط اومده گفته خوب خوب است و بد بداست!اما خوب نگاه من ب دین مثل سم توی غذاست.شما فرض کنین ظرف غذایی رو جلو شما بذارن وب شما بگن این فقط  ی قسمت کوچیکش توش سمه کشنده و بقیش سالمه و هیچ موردی هم نداره.ایا شما لب ب غذا میزنید؟حتی اگر فقط ذره ای از ان مشکل داشته باشد.طبیعتا ریسک این کار را نمی کنید چون ب ریسکش نمی ارزد.همانطوری ک اشاره کردم قوانین بدینی روز ب روز در حال تغییر هستند اما این تغییرات از روی عقلانیت نیس بلکه از روی اجبار هستش.لذا اسلام گرایانی ک فکر می کنند دین ثابته توهم زده اند!حتی تفاسیر شما هم ثابت نیستند و خیلی جاها عوض میشن.
بگذریم.همونطور ک صدبار اشاره کردیم(!)اسلام گرایان علم بشر را بی اعتبار می دانند.علت دیگر این موضوع می تواند این باشد ک میبینند تفکرات قران و اسلام در علم جایگاهی ندارد لذا میان علم رو تخریب می کنن البته قبلا گفتم ک ب وقتش برای اثبات خود حداکثر استفاده را از علم می کنند و حرف از اعجاز علمی می زنند ک دیروز دو نمونه اون رو رد کردم.
ی دانشمندی می گفت:وقتی ک مبلغان دینی ب سرزمین ما اومدن ما زمین داشتیم وانها کتاب های اسمانی و هنگامی ک انها رفتند ما ما کتاب های اسمانی در دست داشتیم و انها زمین!این افراد خودشون نمی دونن ک دینی ک ب انها قالب شده فرابشری نیست.دین یک محصول کاملا اجتماعی هستش(ب نقل از سروش ب عنوان یک مسلمان)این خدا نیست ک ادیان را ب زمین فرستاده این ادیان هستند ک خدا را ب اسمان می فرستند!ب قول فیلسوفی می گفت در عجبم انسانی ک قدرت بوجود اوردن یک کرم رو نداره ولی صدها خدا رو ب وجود اورده!در اسلام مسله جدیدی مطرح نشده یک سری از احکام با توجه ب شرایط محیطیو فرهنگی اعراب اومده(چندهمسری و حج)یک سری ریشه در تفکر قدیمی  اعراب داشته(مثل جن روح و...)یک سری داستان های قران کپی برداری شده از افسانه های روم باستان هست.و یکسری هم کپی برداری از ادیان سابق (ب ویژه یهود)و ایین مزدک کپی برداری شده جالب است بدانید حتی از اشعار شش هزار سال پیش هم در قران امده است!!من همواره برین اعتقادم اگر ما بتونیم با دلایلی ک در بالا اشاره کردم بشری بودن زمین رو نشون بدیم میتونیم زیراب خدارو هم بزنیم ی جورایی!تا بحال براتون سوال نشده چرا در قران حرفی از برف نیومده؟(عربستان گرمه و برف نمیاد!)چرا از حوریانی سفید و با چشم درشت حرف زده شده؟(اگر ب فرهنگ اعراب نگاه بیاندازید انها از زنان سفید و چشم درشت خوششان می اید)تا حالا سوال نشده چرا چهارتا شاهد برای زنا باشه؟(ایا می دانید شرح نزول این ایه مربوط ب اتهامی هست ک ب عایشه وارد شد و سه نفر شاهد بودند ک این عمل رخ داده.چرا ب یک باره ایه نازل شد چهارتا شاهد؟بنظر تاکتیک مصلحتی نمیاد؟)ایا تا بحال ب این فکر کردین چرا گوشت خوک حرام است و چرا شتر این همه اهمیت دارد در اسلام؟همه اینا بر خلاف چیزی ک بهش جو میدین جنبه کاملا بشری داره.بنظر من میشه زیراب خدا رو زد.چرا ک چ کسی از خدا سخن گفته؟جز پیغمبران؟؟؟خوب ما اگر ثابت کنیم داستان های مذهبی ب صورت ناشیانه کپی برداری شده.نشان دهیم از بعضی پیامبران اساسا هیچ اثری در تاریخ وجود نداره و تنها منابع موجود همین کتب مذهبی هستند و ن تاریخی ایا نمی توان شک کرد ب وجود خدا؟من از اقای نجفی تقاضا می کنم اگر اجازه بدهند بعد ازینکه دست من از گچ درومد درین مورد بحث کنیم.من اینجا فقط تیتر وار اشاره کردم و مصداق از عمد نیووردم ک جداگانه بحث مفصلی درین باب صورت بدیم.
بگذریم و برویم ب دنبال ادامه مبحثی ک ب ان می پرداختم.

واقعا کار بسیار سختیه تایپ کردن با یک دست!!بسیار بسیار سخت!از دوستان خواهش می کنم بخاطر اینکه دوباره کاری نشه و من دوباره مجبور ب تایپ نشم اگر صحبتی داشتن متن رو کامل بخونن ک حرف تکراری نزنند.با تشکر
چند جمله بگم و تمومش کنم.بنظرم مهم ترین تفاوت میان علم بشر و علم دینی درین هستش ک علم مبتنی بر مشاهده و ازمایش هست و دین مبتنی بر اعتبار!تحقیقات علمی از ان جهت اعتبار دارن ک مبتنی بر بررسی های دقیق علمی هستن.اما دین از انجا اعتبار دارد ک ی شخص اومده اونا رو گفته!!
و جمله اخر  و نهایی من اینکه عقل بشر ناقص نیست چرا ک منبع کاملتری ازون وجود ندارد و سوال جناب میتی کمان رو این بار با جسارت بیشتری پاسخ میدم و میگم ک بدون یک لحظه تردید علم رو انتخاب می کنم!

دروود
جناب عباس من قبل ازینکه ب این وبلاگ بیام و نظر بذارم شدیدا با نظرات سه نفر مشکل داشتم یکی شما بودین یکی جناب ابراهیم و دیگری جناب مجید.البته با شما و ابراهیم تا ب حال هم کلام نشدم ولی خوب شناخت نسباتا کاملی از شما سه نفر دارم.ب عنوان مثال حداقل دویست تا کامنت از حضرت عالی تا حالا مطالعه کردم درین وبلاگ ک عمده فعالیت حضرت عالی هم بعد از تلاش و دفاع از ارمان های امام دفاع تا حد مرگ از صیغه و رابطه مقعدی بوده!!جا داره همینجا از حضرت عالی بخاطر تلاشتون تشکر کنم.و بگم من تمایلی ب بحث با افرادی مثل شما رو ندارم و کامنت گذاشتن من درین پست اشتباه بود  و قصد هم کرده بودم دیکه حرفی نزدم اما حس کردم جناب سوال کننده ادم با منطقی هستن(امیدوارم درست حدس زده باشم)و صرفا بخاطر ایشون نظرات خودم رو درباره دین و علم بیان کردم
یک سری کامنت گذاشتم ک هنوز تایید نشده پیشنهاد می کنم اونا رو بخونین تا نظرات من رو درمورد دین و علم متوجه بشین من هنوز این بحث رو بازش نکردم.نوع حرف زدنتون خیلی شبیه مجید هستش ترجیح میدم حرفای تکراری رو نزنم.ضمنا ی لطفی بفرمایین اعتقاد دویست ملیون شیعه رو ک یک هشتم مسلمانان هستند ب کل مسلمانان ربط ندهین!
اما پاسخ ب سوالات اولتون!
سوال اول:من اعتقادی ب هیچ دینی ندارم و معیار من توی زندگی عقل و انسان گرایی است
سوال دوم:ادعایی ندارم ک میفهمم.ب اندازه خودم با توجه ب کتاب هایی اسلامی ک مطالعه کردم و با توجه به سه حال حضور در حوزه و مباحثات زیاد با یک سری از علما و صاحب نظران اطلاعاتم بد نیس و در خیلی مباحث دینی  میتونم حرفی برای گفتن داشته باشم.
سوال سوم:این تنها مسله ای هست ک من نمیتونم با قطعیت در موردش حرف بزنم و همچنان در حال کنکاش هستم و هنوز ب نتیجه قطعی نرسیدم و نمیتوانم نظر قطعی بدهم.
سوال چهارم:سوال چهارم شما جوری پرسیده شد ک حس می کنم نسبت ب بهاییت اطلاعات پایینی دارید(فقط حس می کنم)من مخالف دین ب این معنا ک دین باید نابود بشه نیستم و ازادی مطلق برای تمام گروه های مذهبی قایل هستم تا جایی ک باعث سلب حقوق دیگران نشوند.
موفق و پیروز باشین

سلام

سلام

جناب میتی کمان؛ ۱.مقدمه ای که عرض کردین صرفا تفاوت بین علم و دین و معرفت وشناخت اونها اشاره داشت،ولی تعریف واضحی ازشون دستگیرم نشد ۲.دین مطلق و علم مطلق چیه و چطور بدست میاد؟ ۳.چطور میشه که ذات دین و علم تناقضی باهم ندارن ؟... باتشکر

کمک ب تحقیق من اینجا کسی نبود،انصافا ول کنید این بحث ها رو هر کی بیاد ی گوشه ی کارو بگیره تحقیمون جمع شه!!!😭😭😭😭😭

میخواستم بشینم برای جناب پاپیون در رابطه با یکی از مسائلی که بیان کردن جواب بنویسم که متوجه یه سوال و جواب در وب سایت پرسشکده شدم. این پرسش و پاسخ رو با اینکه طولانیه ولی اینجا میذارم. بعدش مشخص میشه همچنان جناب پاپیون دنبال حقیقت هستند(که البته اثبات کردن که نیستن) یا میخوان فقط عرض اندامی کرده باشن...!!

سلام

درود درود درود😊😊😊
دوستان نظرتون چیه بحث بره ب سمت تحقیق دانشگاه من؟! 😂 😂 😂 😂 موافقید؟؟؟؟؟

به عباس:

نمیدونم چرا دور آخرین کامنت اقا عباس ب پاپیون ی هاله ی نور دیدم😀😀😊😊😊

تحقیق ما ب کوجا رسید کسی همکاری نمیکنه؟!😙😳😔

ای دعوا دعوا دعوا سر یه شیشه مربا

دروود بر همه ی دوستان
جناب میتی کمان حالا برات روشن شد ک چ کسی ب دنبال منحرف کردن بحث است؟؟
متاسفانه اینجا ظرفیت اینکه با یک سکولار بحث کنن رو ندارن و تا دوتا انتقاد ب دینشون وارد میشه رگ غیرتشون باد می کنه!حیف وقتی ک با ی دست شکسته گذاشتم و از وقتم و تفریح با دوستانم زدم و اون کامنت ها رو برای ی مشت ادم متعصب گذاشتم.این اخرین کامنتی هستش ک در این پست میذارم و اینکه مطمین باشین دیگه نظرات من در باب دین رو نخواهید دید.
جناب مجید گرامی
من تعجب می کنم ک چطور با اعتماد بنفس کامل در باب اون پست ک قبلا در موردش بحث کردیم میگی من پاسخ قاطعی ب شما ندادم.شما وقتی میای مبانی دین و قانون خودت رو میبری زیر سوال من ب شما چ بگوییم؟؟؟!!؟جالبه تعریف جدیدی هم از منطق شنیدیم فهمیدیم منطق یعنی بیان کردن تجربیات شخصی ک ن قانون اونو تایید می کنه و ن  شرع!!در مورد اون فتوایی ک فرمودین اولا من مثل شما بیکار نیستم بیام توی اینترنت سرچ کنم و ی جوابی دربیارم بیام اینجا بذارم!من حرفی از قانون مدنی زدم منتها ادرسش یادم رفته بود توی نت اون موضوع رو سرچ کردم ک ب این پست برخوردم و فکر کنم منبع اون پست هم منبع معتبری بوده باشه ک هم از دید شرع بررسی کرد و هم از دید قانون.من ب شما کاری ندارم شما ازادی هر کاری دوست داری بکنی!!بیشتر ازین وقتمو برای شما جناب عباس تلف نمی کنم.ب مرگ عزیزترین کسم ک مادرم باشه.ب مرگ مادرم اگر یک درصد احتمال میدادم شما حرف حساب توی کلت میره همین متن کپی پیسی ک اینجا گذاشتی رو نقدش می کردم و اراجیف های این بزرگوار ک ب خیال خودش فکر کرده نقد کرده رو پاسخ می دادم.همینجوری ک تا الان با ی دست شکسته برات وقت گذاشتم و هیچ فایده ای نداشت و هیچی توی کله حضرت عالی و امثال شما فرو نمیره.ازین گذشته عادت ندارم با ی فرد بی دانش و بی خرد ک هیچ حرفی از خودش نداره و کپی پیس می کنه صحبت کنم.
جناب عباس گرامی
من ب شما پیشنهاد میدم ازونجایی  سطح سواد حضرت عالی درین زمینه بسیار پایین هستش.وقت خود را در ب کاری دیگر صرف کنید.ازونجاای ک شما یدطولانی در رابطه با مسایل سکسولوژِی اسلامی دارید پیشنهاد میدم وقت خودتون رو صرف ایات مربوط ب احکام حیض و استبرا و استمنا و سایز دخول و مسایلی ازین قبیل کنید و کشفیات خودتان را در اختیار دوستان جناب مجید قرار دهید تا انها نیز از ایات مربوط ب حیض و استبرا فرمول e=mc2را تفسیر کنند و یک اعجاز دیگر ب اعجاز های بی نهایت اسلام اضافه بفرمایند.من برای کسی تعیین کلیف نکردم برای خودم تعیین تکلیف کردم و گفتم ک تمایلی ب بحث با اخوند مسلک هایی مثل حضرت عالی رو ندارم.همین ک حضرت عالی ب جای پاسخ دادن ب من رو اوردی ب اراجیف گویی نشان از ضعف حضرت عالی ست قبلا هم گفتم گوشم ازین دست حرف ها پر است شما وقتت رو تلف نکن!
در مورد انگشت نگاری مدرک میخوای؟حالا فرض کن من برات سند اوردم مثل امثال شما  مگه باور می کنند؟!؟!؟بیا اینم سندش برو ببین: http://onin.com/fp/fphistory.html
من هیچ توهینی ب هیچ عقیده ای نکردم فقط چند نقد منصفانه ب دین کردم.مطمینا اگر من توهینی کرده بودم جناب نجفی نظرات من را سانسور می کردند همانطوری ک معلوم نیس شما چ حرفی زدی و نظرت سانسور شده!شما هرجا بخوای از دین مایه میذاری هرجا بخوای ب قول خودت از بهداشت!!محترم شمردن عقاید تا وقتی هستش ک اون عقاید وارد حریم شخصیه بقیه نشن!اما متاسفانه دین شما هیچ حد و مرزی برای این موضوع قایل نیست.
من نمیدونم منظور ازین ارمان هایی ک میگی چیه اما خانم"خخخ"در کامنتشون نوشتن:خود همین عباس تو پستی نوشته بودزن باید تو پریودیش مردو ارضا کنه حالا از هر راهی مقعدی یا....
من قضاوت نمی کنم شما این حرف رو زدی یا خیر اما اگر زده باشی ارمان هایی ک ازش دم میزنی با با ارمان های زیر نافی خودت معامله کردی!!
سرکار خانم"خخخخ"
ااین دوستان عادت دارند ب اراجیف گویی!شاید من با شما اشتراکات بیشتری نسبت ب مثلا جناب عباس یا مجید داشته باشم اما خوب همانطور ک از کامنت ها مشخص است اختلافات خیلی اساسی باهم داریم.تعجب می کنم چرا اینها فکر می کنند ما باهم اشتراک داریم ان هم تا حدی ک از خدا میخواهند شما با یکی مثل من ازدواج بفرمایید تا در کنارش احساس خوشبختی کنید!!!
این اخرین کامنت من در این پست
موفق و پیروز باشین

سلام میتی کمان گرامی.خیلی خیلی ممنون از پاسخی که دادین...در رابطه با‏ "شک و یقین‏"‏ حرفتون کاملا متین وبجاست ولی طی کردن مسیرشک و رسیدن به حقیقت واقعا سخته .من تو این مسیر چندسال درگیربودم بطور وحشتناک چون متأسفانه همون "شک اولیه‏"‏ تا ته و بن اعتقاداتمو نابود کرد چیزی که نمیخواستم و برای من ویران کننده بود... کار بجایی رسید که واسه اعتقاد به وجود خداوند هم دلیل و برهان علمی و اثبات شده میخواستم ولی شدنی نبود ، هیچ حرفی هیچ دلیلی منو راضی نمیکرد که با یقین و از ته دل بپذیرم خداوند وجود داره...واقعا لجبازی در کار نبود خودم بیشتر عذاب میکشیدم که منبع آرامش زندگیم از قلبم بیرون رفته بود ولی افسوس دیگه به وجودش باور نداشتم و پریشون بودم انگار تو این دنیا غریب بودمو تنها و افسرده به یکتایی خودش قسم بدترین اتفاقات زندگیم تواون دوران افتاد و بدترین روزای زندگیمو سپری کردم.حتی یادآواریش حالمو بد میکنه :‏(‏ تا اینکه "دقیقا مثل اتفاقی که واسه دوست شما افتاد‏"‏ یک سری اتفاقات که خیلی هم عجیب نبود منبع آرامشمو به زندگیم برگردوند ، تازه فهمیدم باید با قلبت وجودشو حس کنی،فهمیدم که تنها چیزی که هرچقدم بهش شک کنی نهایتا وجودشو یه جایی حس میکنی...جوابی که دادین خیلی خیلی خیلی برام جالب بود و بهترین جوابی که میشد شنید و اصلا انتظارشو نداشتم‏!منتظر یه سری دلیل و برهان بودم که بارها از بقیه شنیدم ولی انصافا غافلگیرشدم :‏)‏ درود برشما،امیدوارم همیشه موفق باشین.

به جناب پاپیون:

سلام

سلامی دوباره من هم چنان این پست رو دنبال میکنم
بچهاعنوانی ک اقای میتی گمان مطرح کردن عنوانی نیس ک بشه تویه پست بهش پرداخت
بحث هاتونم بیشترداره سمت توهین میره بنظرم بحث تاهمینجاتموم بشه بهتره...
ب ابراهیم:اقای ابراهیم راسش منم توخیلی از پست ها باشمامخالفم ولی نظراتمونمیگم تا کار ب دعواوبی احترامی نکشه...
ب پاپیون:تا اینجانظرات شمابیشترمنوقانع کردتانظرات برخی ازدوستان
بازم میگم بحث کردن هرچندبااستدلال بیهوده ست

ببخشید توکامن قبلی4آذر18:44
اشتباهی گفتم ب ابراهیم من خطابم ب عباس بود معذرت...

کاربر پاپیون !نهایت استفاده رو ازظلم و بد،فهمی نسبت به زنان بردین شما

آقای پاپیون بیخیال برادر، این تحقیقو چیکار کنم؟؟؟خانم خخخخ شما راهی نداری؟؟؟😭😭😭😭
بقیه دوستان ک ید طولایی در بحث دارن باور کنید کمک ب همنوع برا ارائه تحقیق خیلی کار خداپسندانه است،همانطور ک حدیث است یک ساعت مطالعه ثوابش بیشتر از کلی عبادت است،حالا نمیدونم چقد عبادت😊😊😭😭😭😭😭😭😭

به siih

سلام من جدیدا با نام شما اشنا شدم.قبلا با نام دیگری نظرمی گذاشتید؟

سلام 

سلام

جناب میتی کمان عزیز ممنون از وقتی که گذاشتید و جواب دادین.چون صلاح دونستید بخش نظرات بسته بشه جایز میدونم دیگه سوالی نپرسم. درمورد بحث شک ظاهرا منم به سرنوشت غزالی دچار شدم‏ :‏)‏‏)‏ به هر روی بازم ممنون از توضیحات جالبتون.موفق باشید.

ب آقای میتی کمان
خخخخ خندمو تو پست میگم چرا😂😂😂
بردار پست برا شما بود؟؟؟ نبندید بحث رو ببرید سمت شهرداری😭😭😭😭😭😭

سلام دوباره؛بنده همیشه پست هاو نظرات رو دنبال میکنم...اما بعضی وختا کامن میزارم
من باپاپیون موافق بودم چون بااستدلال قوی نظراتشون رو بیان کردن....من مریدچشم وگوش بسته نیستم...سعی میکنم تونظرات تک تک بچها تعقل وتفکر کنم....
هرچند دگ حوصله بحث وجدل ندارم....بخدا توکلاسای فقه مون اینقدربحث درمورد تشیع وسنی ودین وصیغه واینجورچیزابحث کردبم ک دگ هرجای دگ بحثش بشه دوس ندارم چیزی بیان کنم یاابشنوم
موفق وپیروز

به آقای میتی کمان

مرسی که جواب دادین، کاملا متوجه منظورتون شدم. کلا خیلی خوب و روان توضیح میدین. مثالهایی هم که میزنین خیلی واسه من جالبه

به آقای  عباس

کاملا با شما موافقم که گفتین پاپیون بدون اینکه  از ایده علم گرایی خودش چیزی ارائه بده فقط یه مشت فرافکنی کرد. از جواب دادن هم طفره میرفت

 

 

 

 

یه سوال هم از آقای نجفی دارم. آقای نجفی شما کلا موافق طرح مسائل اعتقادی تو وبلگ هستین؟؟؟؟منم یکی دوتا موضوع دارم میخواستم بدونم اکه موافق این موضاعات باشین اونا رو بفرستم

سلام داداش من

سلام

سلام

😭😭😭😭😭😭پروپوزال نبود کسی؟؟؟😭😭😭😭😭

ب آقا عباس
بنده دنبال روشن شدن حقایق مسئولیت شهرداری در جبران خسارات ناشی از معابر در فقه و حقوق هستم،بدجورم تشنه ی یافتن حقایقم شما از این رمز و رموز اطلاعی نداری؟!😭😭😭😭😭

با سلام

نظرات پاپیون عزیز را کاملا قبول دارم و نشان از رهایی از تعصب و تحجر دارد و نشان دهنده بررسی مسایا دینی فلسفی اخلاقی و .... بوده و نشاندهنده شخصی است که به کرامت انسانی قایل بوده و من هم در اولین کامنت یک حس درونی داشتم که از ایشون حمایت کردم و امیدوارم روزهای پر از شادی همگی مخصوصا جناب پاپیون داشته باشند

 چیه شکست خوردی برا همین این کلماتو کنار هم میذاری که احساس تحقیر ازت دور بشه.میتونی نظر سنجی بذاری میفهمی خیلیا حرفای شما رو خشک میدونن همیشه همینجوره میخوابی با زور حرفتو بگی تو اگه منطقب بودی یه بار حرفتو زدی میرفتی نه بیایی هی اشتباه قبلیو تکرار کنی چون به حرفای خودتم اعتقاد نداری .وای خدای من گوگلم شد منبع منم میتونم وبلاگی درست کنم از منابع اونجا استفاده کنی هر 12 ساله ای رفته وبلاگی درست کرده.از سایت هتی معتبر بیار نه ازگوگل ههههههه.

ببین داداش من من نه حرفای پاپیونو کامل خوندم نه کامل حرفای مجیدو.نه از حرف پاپیون دفاع میکنم نه ردش میکنم فقط میگم جای فکر داره. جای مقایسه داره که ما ضعیف باشیم نتونیم جواب کسیو بدیم.ما که ادعای مسلمونی داریم چند دور قرانو خوندیم? چنزدکتاب تفسیر خوندیم? 

من نمیتونم بی پرده جواب بدم.

سلام

سلام

سلام

اتفاقا خود شمام یکی از همونایی که منو از دین زده کردی دارم به همه چی شک میکن.تو پستی نوشته بودی به زنم گفتم اگه رابطه نداشته باشی صیغه میکنم الله اکبر واقعا میترسم از مذهبیا.این حرف شما به خانمتون یعنی تورو فقط لخاطر نیاز جنسی میخوام.زن حق ناز کردن نداره زن ظلم پذیره

به آقای میتی کمان
سلام . راستش من کلی از شما سوال دارم. چرا میخواین پست رو ببندین؟؟؟؟ هنوز به سوالای من جواب ندادین. من چهارتا سوال پرسیدم. کاری هم به نظر بقیه ندارم. فقط میخوام نظر شما رو بدونم. لطفا جواب بدین. دوباره نرین بعد از یک هفته بیاین. منتظرم ممنون

ب متحیرم
ایشون دو روزه رفته موضوع تحقیق از دوستاشون بپرسن تا شب بگن الان دوشب گذشته شما پشت گوشتونو دیدید تا شب میگم موضوع ایشونم میبیند،فقط خاسم بگم دیدیشون سلام ماروهم برسونید بگید تحقیقشو حذف کرد،برگرد، عب نداره، پیش میاد😂😂