سلام
خسته نباشید
من یه پسر 19ساله هستم آدم شوخ طبعی هستم،
 پدر من یکی از روحانیون و مسئولین سر شناس شهرمون هستن! من بچگی هام خجالتی بودم ولی الان اصلا نیستم

مشکل من اینه که وقتی حدودا دانش آموز ابتدایی بودم اگه توی مدرسه یا بیرون دعوا میکردم گاهی اوقات هم حق با من بود مدیر،ناظم یا افراد دیگه کلی منو سرزنش میکردن که تو بابات روحانی هستش و باید الگو باشی چرا این کارو کردی؟ فکر آبروی بابات نیستی؟ اگه فلان اتفاق میفتاد چی؟

خلاصه من به این دلیل توی اون سن کم به خاطر این حرفا از دعوا دوری میکردم حتی اگه حقم رو هم پامال میکردن یا بهم زور میگفتن با اینکه از لحاظ زور بخوای حساب کنی حریف همشون بودم ولی بازم میترسیدم که آبروی خانواده ام بره و من باید الگو باشم.

تا الان هم که  19 ساله شدم خیلی کم توی کوچه و مدرسه برام دعوا پیش اومده چون همیشه ازش دوری میکردم، ولی همیشه این فکر توی سرم هست که من الان به خاطر این عادت عرضه ی دعوا و دفاع از خودم رو ندارم.

یعنی اگه کسی بخواد با من دعوا کنه یه داد که بزنه قلبم تند تند میزنه و دستام میلرزه، و پیش خودم میگم اگه یه روزی من زن گرفتم و توی خیابون یه کسی به خانومم متلک گفت من میتونم از اون دفاع کنم؟ خودم که میگم عمرا!!!

مثلا همین چند شب پیش وقتی با ماشین بیرون بودم یکی پیچید جلوم و منم زدم رو ترمز که به خاطر صدای ترمز من اون راننده ترسید با اینکه خانواده ش هم توی ماشین بودن اومد پیچید جلوی من و از ماشینش پیاده شد اومد لب پنجره و هر چی از دهنش در اومد به من گفت منم که قفل کرده بودم هیچی نمیتونستم بکنم،فقط عذر خواهی کردم و یارو هم رفت.

با اینکه از لحاظ قوانین اون مقصر بود ولی من هم فحش خوردم هم عذر خواهی کردم،از اون شب به بعد من یه لحظه هم از فکر اون بیرون نیومدم!!!
من بی عرضه ام،دوست دارم بمیرم
به نظرتون راه درست شدن من چیه؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)