خانواده برتر

کاری به دختر وپسر بودن نداره هر دو جنس به جنس مخالفشون گرایش دارن حالا یکی کم تر یکی بیشتر

سلام

تو هم که زنو بیخیال بشی لامصب زن تو رو بیخیال نمیشه خخخخ

تا کی میخای درس بخونی
اگه واقعا فکر میکنی لازمه برای آینده شغلیت بخون ولی اگه میخای نیازت رو فراموش کنی که این راهش نیست
همه(یا اکثر) پسرا اینجورین
حالا یکی نیازش بیشتره یکی کمتر
یکی زودتر شروع میشه یکی دیرتر
اینکه دیگه چرا چرا نداره

ما هم یکی مثل شما
اگه شرایطش رو داری برو سراغ یکی دیگه
با یه جواب رد که آدم نا امید نمیشه
تو رفیقام هست طرف N جا رفته خواستگاری تا به نتیجه رسید

اخی داداش گلم این چه حرفیه به خودت میزنی خریت کلمه قشنگی نیست این بخاطر انسانیت توعه بخاطر فطرت توعه که به  جنس مخالف کشش داشتی 

با سلام .

((سوال من اینه که چرا من از بچگی همش آرزوی داشتن یک جنس مخالف داشتم و هنوز که هنوزه وقتی ندارمش حس میکنم دنیا اصلا هیچ ارزشی نداره!

اینو به خاطر جواب رد که شنیدم نمیگم....به خاطر اینکه نداشتن جنس مخالف برای من به طور غیر عادی مهمه و زندگیمو متوقف میکنه میگم!! وگرنه منم بالاخره یه روزی یکی رو میگیرم.))

شما وقتی این فکر را داشته باشی ، یعنی هنوز ... از خدا غافلی که ارزش همه چیز را در یک هدف بسیار عامه و ساده خلاصه کردید برادر .

یک بار هدفت ، زندگی به عشق خدا و همراهی و حضور پروردگار در کنار و در تمام لحظات پیش رویت باشد ، آنوقت بی نیازی از هرچه غیر از خدا را به عینه تجربه می کنید ...
و به وقتش هم زن شما به لطف خدا نصیب و متعلق به شما خواهد شد و همچنین تا آن وقت ، به جز افزایش کمال و قرب به خدا و آرامش وجودیتان ، موفق به پیش بردن زندگی و اهداف و خواسته هایتان نیز خواهید شد .

به قول معروف :
((مهر دیگران را زدل خود یله کن ، یک دم تو ز اخلاص بیا در بَر ما ، گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن . ))

خوشبخت و موفق باشید .
و من الله توفیق .

ریشه خریت :))))))))))))))) یعنی تو این اوضاع نابسامان روحی من ، این خنده دار ترین چیزی بود که شنیدم و روحیم عوض شد.

میدونم الان ناراحتی ولی

احتمالا شما شرایط ازدواج نداری خواستی یه دختر شانزده ساله خنگ و بی دست و پا بگیری ولی گیر یه دختر خیلی زرنگ افتادی.
اگه شرایط ازدواج داری خوب برو دنبال یکی هم سن وسال خودت که اونم ارشد داشته باشه سر پیری میخوای زنگوله پاتابوت داشته باشی.

شما ۲۶سالته و این همه درس خوندی مثلا اونوقت هنوز نمیدونی که برای ازدواج باید چه جور آدمی رو انتخاب کنی؟ رفتی خواستگاری دختر ۱۶ساله؟؟؟؟؟!!!!!! خب معلومه که یه دختر ۱۶ساله هنوز اونقدر عاقل و بالغ و پخته نشده که بشه خانم خونه و شوهرداری کنه............
این که میگی دوس دارم یه جنس مخالف داشته باشم طبیعی هستش ولی اینکه بلد نیستی درست انتخاب کنی شاید ریشه خریتت همین باشه@@@

تو ارشد دانشگاه تهران داری و خلا رو مینویسی خلع! خواستگاری دختر بچه ها هم که میری توقع داری جواب مثبت بگیری! طرز فکرت تو حلقم!

منم عین خودتم و از این فکر و حالتی که دارم حالم بهم میخوره.دوستان اگه کسی بلده یه راه حلی بمن بده

16 سال ازدواج ینی چی؟اصلا نمیفهمم انتظار دارین بهتون ج +بده؟؟عجب!فامیله؟فرد خاصیه؟صبر کنین صبر

چرا فکر میکنی شما فقط این حسو دارید من همیجورم از دوازده سالگی شاید شد شب هایی که بخاطر ش گریه کردم فقط میخواستم یکی خوبشو داشته باشم وندادم وتنهام تو ذهنمم نتونستم بیرون کنم 

شما جو گیر هستی جانم. میری زن میگیری میبینی هیچ خبری نیست که هیچ تازه هزار تا بدبختی رو سرت آوار میشه، دوایه دردت هم اینه که یه دختر به پستت بخوره که سرتو بکوبه به دیوار. یعنی یه جوری خار و ذلیلت کنه که تا عمر داری اسمه دختر میشنوی دنباله سوراخ موش بگردی. این حرفا رو از روی تجربه میگم. برایه فشاره جنسیت راهه حل زیاده. خودت بگرد بهترینشو پیدا کن.

چون اون افراد دوس دختر دارن

چقدر سخت گیری ماشاء الله..

غصه نخور همگی دور همی خریم . 😜 تو تنها نیستی.

من نمی دونم تو این دانشگاه ها چی به شماها یاد می دن!

تومیخوای بچه تربیت کنی که خواستگاری دختری میری که ده سال ازخودت کوچیکتره؟

خواستگاری دختره ۱۶ساله رفتید؟!؟ 

آخه دیوونه شدی میخوای دختر 16ساله بگیری شما اصولا باید بایه دختر 20 به بالا یا تو اون محدوده ازدواج کنی که زبونتو بفهمه برات همسر باسه نه اینکه بچه بزرگ کنی بعد 10 سال پشیمونشه بگه تو مانع پیشرفت من شدیو از این قبیل بهانه های الکی که خیلی زیاده /

سلام و ممنون از همه دوستانی که نظر دادند

من این مطلب رو شبی که جواب مادر دختر رو شنیدم نوشتم! یعنی در واقع من خواستگاری رسمی نرفتم و از طرف واسطه ای میخواستم نظر خود دختر رو بپرسم که دختر هم رفته بوده قضیه رو به مادرش گفته و اونم شاکی شده و گفته من تا 27 سالگی دختر شوهر نمیدم!!!!!!!

دختر هم از اقوام دور بوده و من چند سال بود دورادور میدیدم و ازش خوشم میومد. و فکر میکنم اگر 10 دقیقه فرصت حرف زدن مستقیم با خودش رو داشتم قضیه رو حل میکردم، ولی خب این واسطه ما گند زد به همه چیز!

و البته الان به خودم هم خیلی برخورده و بنظرم اون دختر هنوز خیلی بچه است و به درد ازدواج نمیخوره (اینو از نحوه برخوردش با مسئله کشف کردم!!)

فقط یک چیزی شدیدا سوال شده واسم! اینطور آدمها که میگن درس داریم و درس میخونیم و ... واقعا هیچ حسی ندارن؟ اگر دارن چطور برش غلبه میکنن؟!

الان من خودم تصمیم گرفتم واسه دکترا بخونم ولی کتاب رو که باز میکنم همش افکار شبیه این میاد تو سرم و اعصابمو میریزه به هم!!!!!!!!

ضمنا من هم ماشین دارم(خودم خریدم) هم خونه(اینو بابام خریده!) و باور کنید رو هرکدوم از همکلاسیا دست بذارم شاید جواب نه نشنوم! ولی خریت شاخ و دم نداره که!!

برای همین اسم کارمو گذاشتم خریت!!!!!!!!!!!!!!!

و الان شدیدا از این میسوزم که در آینده این مسئله(همین که با واسطه خواستگاری کردم) باعث پیچیدن حرف و مسخره کردن بقیه بشه! آخه واقعا ما از هر لحاظ(خانوادگی رو میگم) بالاتر هستیم! و واقعا فامیل بفهمن من چنین خریتی کردم شاخ درمیارن!!

حتی 1% هم فکر نمیکردم جواب منفی بشنوم! ولی شنیدم! البته به بهانه سن و درس جواب منفی دادن ! ولی خب آخرش به نام من تموم میشه دیگه!!

خلاصه تصمیم دارم دور ازدواجو خط بکشم (چون شاید از صحبت هامم فهمیده باشید که آدم مغروری هستم و اصلا تحمل نه شنیدن از کس دیگه رو ندارم) و دنبال یک راهکارم که یکجوری این فکر داشتن جنس مخالف رو از سرم بیرون کنم! اصلا دیگه یه لحظه هم به داشتنش فکر نکنم!

ولی بدبختی من دلم میخواد بچه داشته باشم، و بچه بدون زن حاصل نمیشه!!!!!!!!! وگرنه میتونستم کامل این فکر زن گرفتنو از سرم بیرون کنم!

از طرفی اگر برم فقط یکی رو پیدا کنم که بچه بیاره واسم، خب این فردا مادر این بچه میشه و کلی از تربیتش و اصلا 50% ژنتیکش مال اون میشه! پس نمیشه هرکسی رو به عنوان همسر انتخاب کرد!


کلا دارم دیوونه میشم! و من بیشتر از همه ی شما متاسفم واسه خودم :)

من یه دختر 26سالم از همونایی که میگی چجوری میتونن انقد به فکر درس باشن من انقد که به فکر درسم تا الان تمام خاستکارامو رد کردم وقتی می بینم همه ی همکلاسیام فقط دنبال دوس پسر و شوهرن از خودم متنفر میشم حتی بهم میگن تو چقد بچه ای بعضی وقتا با خودم میگم اخه یه پسر مگه چی به ادم اضافه میکنه که حتی حاضرن خودشونو برای انواعشون تو کثافت غرق کنن تو دانشگاه قبلی یه بار به یه پسرباز گفتم چرا این جوری زندگی  میکنی؟گفت تو نمیدونی هنوز از دهن یه پسر دوست دارمو نشنیدی.این دانشگاه به یکی از همین کثافتا گفتم دلیلت چیه واسه این کارا؟گفت من ازطرف پدرم طرد شدم ونیازامو چجوری برطرف کنم.تو دلم گفتم تو اگه کثافت کاری نمیکردی بابات طردت نمیکرد البته دهه هفتادی ها کلا پسر بازی رو یه افتخار وعرضه داشتن میدونن.حالا اون پدر مادر دارا که دیگه فکر شوهر دیووونشون کرده خاستگار نداشته باشن دپرسن داشته باشن پزشو میدن والا زندگی مشترک چی داره غیر از مسءولیت صبح پاشو اشپزی کن خونه رو سرو سامون بده نگران بدهی های شوهرت باش نگران مریضیو چه میدونم هزارتا چیزدیگه بچه که دیگه فک کنم بزرگ کردنش تو این دوره زمونه مصیبت عظما باید باشه اما حالا من با مجردی حال میکنم ناهار شام اماده مهمونی مسافرت گشتو گذار به وقت چیزی بخام زود برام مهیا میکنن حالا دو کلمه درسم میخونم پرفسوری میگیرم کلی خانواده وفامیل بهم افتخار میکنن بعدم یه مطب میزنم یه پولی درمیارمو ویه شانو جایگاهیم دارم بابا مارو چه به شوهر کردن وقتی هیچی تو زندگی با یه مرد نمیبینم جز دردسر چرا خودمو ازار بدم به قول معروف سری رو که درد نمیکنه دستمال نمی بندن.....

شما فقط اینجوری نیستی همه همینجوری هستن حتی اونایی که برا ازدواج ناز میکنن 

دختره 16 ساله خیلی بچه اس نهارش دیر بشه دنیارو برعکس میکنه شما میخوای بچه داری کنی با زن بگیری !

احتماله زیاد مجردی یا ازدواجه افتضاحی داشتی ولی احتمالش بیشتره که مجردیو خبر از هیچجا نداری چون متاهل بودی میدونستی هیچیو نمیشه با ازدواج عوض کرد اصلا ابهت میده به مرد 

ای بابا !!!!!

حالا چون خونه و ماشین داری فک کردی کی هستی که همه دخترا واست له له کنن؟!

دختر ۱۶ساله ممکنه حس و احساسات داشته باشه ولی عقل هم داره و میفهمه که تو این سن درس خوندن بیشتر براش نفع داره



راستی اگه احیانا دخترانی در اطرافت هستن که برات موس موس میکنن و باعث شدن که تو اینقدر مغرور بشی که طاقت یه نه شنیدن نداشته باشی ، بدون که همشون تو رو واسه پول و موقعیتت میخوان .......

از من به تو نصیحت با دختری ازدواج کن که وجود خودتو بیشتر از خونه و ماشین و پولات دوس داشته باشه ، کلا آدمی باش که وجود خودش با ارزش تر از دارایی هاش باشه ،،،

من سوال کننده ی پست 5444 هستم.
توی جوابای این پست جوابم رو گرفتم.

راستش چند روزه خودم این مسئله به ذهنم رسیده بود اما جواب یکی از کاربرا برام قطعیش کرد.

داشتن هدفی بالاتر (خدا)

ببخشید اما من فکر میکنم شما هم هنوز خیلی بچه هستید.ازدواج کردن مسیله یه عمر زندگی هستش و اینکه همون قدر که شما حق دارید تو خاستگار ی ار دختری خوشتون نیاد اون دختر هم میتونه از شما خوشش نیاد.در ازدواج کردن -همه چیز کاملا روی منطق و حساب کتاب کردن استوار نیست یه چیزای خست مثل اینکه طرف باید به دل آدم بشینه از فکرش .از مدل حرف زدن و خیلی چیزای دیگه اش خوشش بیاد تا با اون ازواج کنی فقط خونه و ماشین نیست که فک کنی کاملی برای ازدواج. در ضمن 16 سال سن برای ازدواج خیلی کمه. خیلی کم!!!!!

ناخود آگاه با خوندن این پست یه پسر ته تغاری لوس به ذهنم اومد...پسری که هر چی خواسته رو یا براش فراهم کردن و یا بعضیاش رو خودش بدست آورده.و مطمئن بوده این دخترم میتونه مثل باقی چیزا به دست بیاره و حالا که خواسته و نشده،شاکی هست...از حرفام بد برداشت نکن.با خوندن کامنت تون این تو ذهن من شکل گرفت که شاید(یا حتما) با واقعیت متفاوت باشه.

ینی یه ربعه دارم به سوالت میخندم. آخه پسرخوب مگه میخوای خاله بازی کنی. واقعن فقط قصدت بچه اس :)) چرا با ما روراست نیستی :) داشتن همسری که بهت عشق بورزه خیلی لذتش بیشتر از بچس. بنظرم مطالعاتت رو در زمینه مسائل روانشناسی ازدواج بیشتر کن. ضدآفتاب فراموش نکنی ( شکلک خنده ای که همه دندوناش معلومه)  

حتما برو خواستگاری دختر بیست سال تا بیست و شش سال که به مشکل برنخوری و جواب رد نشنوی.

آخی نازززی پس بگو بچه می خوای ، بعد بچه رو بزاری رو زانوت با خیال راحت راحت درس بخونی اهان اینم یه دلیل برای ایجاد انگیزه چرا خودم بهش فکر نکرده بودم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما هنوز ب بلوغ لازم برای زن گرفتن نرسیدین،همین!من ۱۶سالم بود هیچ وقت حس خاصی برای ازدواج نداشتم!به فکر پیشزفت خودم بودم!مغرور بودن جای افتخار نداره !انکس ک نداند و نداند ک نداند خیلی بده !فکر کردی دنیا رو  فتح کردین؟شما کمی فروتنی خودتونو لطفا افزایش بدین دلسوزانه اینو از من بپذیرید

یه کلمه از حرفاتو نفهمیدم. اصلا شخصیت تو چجوریه؟به نظرم تو با خودت درگیری. هدف خودتو معلوم کن.زن میخوای؟بچه میخوای؟ یکیو میخوای حست از بین بره؟درس میخوای بخونی؟ والا با این اشفتگی دیوونه نشدی خوبه خریت که چیزی نیس.

واقعا دختره 16سالشه ؟!؟!؟!انتظار داشتید جوتب مثبت بده ؟!؟!؟بابا دختره هنو دبیرستانشم تموم نشده ....میخواید یه دختر 16ساله رو واسه چی بگیری؟؟؟؟دوسش داری ؟؟؟؟خب معلومه میخداد درسسسسسسسسسس بخونه ینی نخونه ؟!؟!شما چرا قبل از 26سالگی اقدام نکردید واسه ازدواج وقتی اینهمه مشتاق بودید ؟؟؟؟

لازم شد من یه سری حرفارو اینجا بگم

ادم نمی دونه چی بگه   اقای محترم   از نظر این بدنده ی حقیر انسان هرچه میکشه از نبود ایمان واقعی  شما اولا بایدبه وظیفت عمل کنی تشکیل خانواده بدی دوما سعی کنید خوب طرفتون بشناسین بعدا احساسات دو طرف درگیر کنین موفق باشین

سعی کن به زندگی عادی ات ادامه بدی!

سلام شما که ارشد هستید .چون دبیرستانی ها هنوز بچه اند وبه بلوغ فکری هم نرسیدن وپشت کنکوری ها کلا تو فاز دیگه ای هستند (درس و دانشگاه) .بنظرمن تو رنج اختلاف سن حداکثر 7 سال زن بگیرید بهتره :)).بی خیال ازدواج هم نشید.موفق باشید.

چه فکرایی میکنی پسره خوب بذار برات بگم اقوام پشته سرت چی میگن 

اونجاست

برای من جالبیش اینه دختر 16 سالشه و شما چند سال هم زیر نظر داشتید یعنی حدود 12 سالگی به اونور احتمالا؟ نمیدونم شاید خودمم عاشق شدم چشممو رو همه چی ببندم

به اوه مای کامپیوتر....
با سلام
من تمامی پست های شما رو در یکسال گذشته در این سایت مطالعه کردم واقعا مشاوره های قشنگی میدین...خیلی دقیق و موشکافانه مسایل رو تحلیل میکنین و خیلی خوب هم اقا پسرا رو میشناسین من هم برام مشکلی پیش اومده که واقعا روی تمام جوانب زندگی ام تاثیر گذاشته و میدونم شما میتونین راهنمایی ام کنین ولی متاسفانه نمی تونم اینجا مطرح کنم خواهش میکنم اگر براتون امکان داره مشکلم رو به طریقی به صورت خصوصی ارسال کنم و برادرانه راهنمایی ام بفرمایین...
 خیلی متشکرم از لطفتون

بازم ممنون از نظرات تمامی دوستان
از همه نظرات استفاده بردم
فقط یک چیزی که شاید بهتر بود توی سوالم میگفتم این بود که منم اصلا قصدم این نبود که حالا تا امروز خواستگاری کردم فردا عقد کنیم و بریم زیر یک سقف! اتفاقا من خودم وقتی هنوز فکر دکترا هستم یعنی به تحصیل علاقه مندم و اتفاقا تحصیل همسرم هم بسیار برام با اهمیته! و یکی از ملاک های انتخاب این خانوم این بود که ایشونم شاگرد اوله!

من میخواستم یا تا پایان درسشون عقد باشیم، و یا اگر حتی بریم زیر یک سقف من خودم همه جوره حمایت کنم که بار خونه داری و مسئولیت روی گردن تنها ایشون نباشه، و خصوصا اینکه من خودم مدرس دروس دانشگاهی رشته مهندسی هستم، دیگه در حد دبیرستان و کنکور که .....

ولی خب این واسطه بنظرم بد عمل کرده و طوری گفته که شاید اینها فکر کردن من میخوام ازدواج کنم و بعدشم بگم درس چیه بشین خونه داریت رو بکن!

و البته مادر دخترم از این ناراحت شده که چرا پسر خودش اقدام کرده و از طرف خانواده اقدام نکرده! (که دلیلش اینه که مادر من اصلا زیر بار دختر گرفتن از فامیل نمیره و قبلا هم گفتم و جوابش منفی بوده! من میخواستم جواب + دخترو داشته باشم، تا اینطوری راحتتر بتونم کارو جلو ببرم که نشد!!)

من ی دختر زیر20سال هستم اگر تو هم مثل من عاشق میشدی اونوقت می فهمیدی که قبول مسیولیت ها نه تنها سخت نیس بلکه خیلی شیرینه...خداجون میشه هر چه زودتر ما رو بهم برسونی ، دوری خییییییییییییلی سخته

حالا یه بارم شخصا تماس بگیرید