خانواده برتر

مادر پدر بهانه میارن چون نمیخان هنوز ازدواج کنی حالا چ عجله و اصراری داری؟

بشین درستو بخون ؟

تو ماه رمضون از صبح تا افطار ادم میمیره از گرسنگی و تشنگی اما تا افطار میشه دیگه از گرسنگی وتشنگی خبری نیست.ازدواج هم همین جوریه تازمانی که ادم پراز نیاز به ازدواجه  پدر مادرها به بهانه های مختلف ردش میکنن بعد که نیازت کم شد مث لحظه های افطار میگن بیا ازدواج کن.ادم دیگه اون شور و هیجان چندسال قبلشو نداره.که این شورو هیجان تو هر کس تویه  سنیه.یکی مث تو ،تو بیست سالگی یکی کمتر یکی هم بیشتر.اینو به پدر مادرت بگو.وقت برا تحصیل بعدازدواج زیاده اما اون شور و اشتیاق و نیاز فقط یه سن خاصی داره.

یادم از سخن اقای قرائتی میاد وقتی میخان بگن زن میخام به پدرشون میگن

یا به من تقوای یوسف رو بده / یا مجوز گناه کردن / یا برام زن بگیر

و پدر راهی جز راه سوم را مناسب نمی بیند

دوست عزیز منطقی با پدر و مادرتون حرف بزنید شاید اول خیلی مقاومت کنن ولی کمکم را میان  پیشنهاد مسجد رفتن و سخنرانی مذهبی گوش کردن عالیه بعدشم میشه شرط ادامه تحصیاتون شرط ضمن عقد بشه

عزیزم نگفتی چند سالته ؟؟ ببیین مادرتون توی چن سالگی ازدواج کرده؟؟

بشین منطقی با هاشون حرف بزن بگو  یا یکی از بزرگانو واسطه بندازید و به اون واسطه بگید

در باره نیاز هاتون صحبت کنه جوری که خانواده تون نفهمه  امید وارم به هدفتو ن برسید!!

ببخشید من سنتو ندیدم پس ببین مادرت تو چن سالگی ازدواج کرده !!!

20 سال هنوز سنی نیست برای ازدواج شاید در اینده موقعیت خوبی داشته باشی که خانوادت میدونن یا بیش از حد بهتون وابسته هستن.

سلام 

اینو با اطمینان صد در صد میگم اینو به قیمت از دست دادن تمام جوانی و عمرم و تمام ارزوهام نتیجه گرفتم .پدر و مادری که بدون نطر دختر و بدون دلیل منطقی خواستگاراش رو رد کنن نمیخوان بزارن ازدواج کنه و تا اخر عمر مجرد نگه میدا ن برا اینکه همدمشون باشه .حتی اگه پدر و مادر برا شما جونشون رو فدا کنن گول نخورید این دلیلی نمیشه که فکر کنید به فکر اینده شما هستن .اونا شمارو برا تنهایی خودشون در نطر گرفتن .

من خودم قربانی مادرم شدم خیییلی باهام مهربون بود و همیشه میگف آخ که تو لباس عروسی تصورت میکنم .اما هزااااار بار افسوس که بعد از دوازده سال فهمیدم هر کی میومده خواستگاری یا جواب رد میداده یا میگفته قصد ازدواج نداره .منم بیخبر

الان تمام عمر جوانیم و امید و ارزوهام شادابی و نشاطم رفت و فقط گریه و غصه نصیبم شد .موضوع فقط شوهر یا زن گرفتن تیست موضوع بی هدفی و سردرگمی تو زندگی مجردیه که ادم رو به راضی بودن به مرگ میرسونه

سلام من سنی ندارم ۱۸ سالمه کار مادرم شده تو سری زدن که هم سن هات ازدواج کردن در حالی که من خاستگار داشتم خیلی بهتر از بقیه ولی خودشون رد کردن حتی یه کلمه هم نمیپرسن دوس داری ازدواج کنی یا نه      اصلا نمیگن فلانی اومده خاستگاری          اینو گفتم که بگم خاستگار داشتم وکیل بود خونه ماشین همه چی داشت چند تا دفتر داشت             بعد قبل این که حرفمو کامل کم یه نفر مادر و پدر میخوان که درسش تموم شده باشه کار و خونه و ماشینم داشته باشه سنشم کمتر از ۲۰ باشه           به همین دلیل غیر قابل باور ردش کردن چون هیچ کس توی این شرایط نیس نمیزارن ازدواج کنم    من کنکور دادم دانشگاه تهران قبول شدم صنعت شریف نزاشتن برم گفتن باید ازدواج کنی        الان موندم چی کار کنم همیشه سر کوفت خوردم و همه جا هم میگه دخترم خاستگار نداره خدا شاهده از ۱۵ سالگی خاستگار داشتم و دارم        حقیقتش من الان دوس دارم ازدواج کنم برم بگردم نه ۵ سال دیگه سنم میره بالا 

سلام اتفاقا منم هم سن شمام و مشکل منم دقیققققاااا همینه . مامانم میگه باید بعد از ۲۶ سالگی ازدواج کنی . هر چی خواستگار میاد رد میکنه . یه خواستگار خیلی خیلی خیلی خوب رو بدون هیچچچچ دلیلی رد کرد ! حتی مثل مامان شما بهانه ام نیاورد، بی دلیل رد کرد ! اعصابم خرد شده به خدا !