کل مباحث قیامت در سه مرحله تحقق پیدا می کند :

مرحله ی اول مرحله ی نفخ است.

مرحله ی دوم ورود به عالم محشر و گذراندن مواقف پنجاه گانه ی قیامت است.

مرحله ی سوم بحث بهشت و جهنم است .

ما یک چشم اندازی از کل قضایایی که در قیامت رخ خواهد داد را توضیح می دهیم . ما در ادبیات دینی با کلمات حشر و نشر ، نامه ی عمل ، حساب و کتاب ، میزان و شهود روز قیامت و بهشت و جهنم آشنا هستیم ولی حقیقت اینها برای ما مشخص و روشن نیست . ارتباط این حودث برای ما روشن نیست .

مثلا چه ارتباطی بین نامه ی عمل ، صراط و میزان است ؟ اینها کاملا بهم ربط دارد . بعلاوه ترتیب حوادث در قیامت هم مهم است . ما یک انسجامی در ذهن درست می کنیم و یک فهرست اجمالی از اتفاقاتی که در قیامت خواهیم داشت را در ذهن فهرست می کنیم .

بعد تک تک حوادث را توضیح خواهیم داد . البته اینها در حد فهم ما در دنیا است و تا ما به آن دنیا نرویم اینها برای ما قابل درک نیست .

مرحوم نائینی می گفت که در خواب استادم مرحوم فشارکی را دیدم و پرسیدم : چه خبر ؟ ایشان فرمود : بدانید که شما یک چیزی شنیده اید و تا دیدن آن فاصله زیاد است . سخت بودن ارتباط حوادث قیامت بخاطر این است که ما بطور شفاف در آیات و روایات نداریم که ترتیب مراحل و منازل را گفته باشند . البته با یک دقتی می توان ترتیبی بدست آورد .

وقتی نفخ دوم دمیده می شود و همه از قبرها برانگیخته و مبعوث می شوند اولین اتفاق حشر است حشر یعنی جمع . همه در محشر و عرصه ی قیامت جمع می شوند . تمام انسانها از بدو خلقت تا آخر جهان در صحنه ی عظیم قیامت جمع می شوند .

در عرصه ی محشر اولین اتفاقی که رخ می دهد این است که نامه ی اعمال هر کس را به او می دهند . در نامه ی عمل ، تمام اعمال ما در جلوی چشم ما است و گویی داریم آن عمل را انجام می دهیم .

روایت داریم که گویی شما اعمال چند ساله ات را داری همان موقع انجام می دهی . حتی شما پلک زدن ها و حرکت مردمک چشمهایت را در طول عمرت می بینی .

به تعبیر قرآن تمام این اعمال به گردن انسان انداخته می شود و هر کس عهده دار اعمال خودش می شود . جای انکار و عذر هم نیست .


وقتی این مرحله جهنم را حاضر می کنند . به تعبیر قرآن جهنم را می آورند . پیامبر در توصیفی دارند که صد هزار ملک زمام جهنم را بعهده دارند .


جهنم چنان زهیری دارد که با دیدن جهنم صدای وای نفسانی انسانها بلند می شود .

در قرآن حرف زدن جهنم را نقل کرده است .


می فرماید : هر چه در من بریزند باز من جای دارم . همه باید وارد جهنم بشوند و از آن عبور کنند تا به بهشت برسند .


قرآن می فرماید : همه باید به جهنم ورود پیدا بکنند . حالا چطور از جهنم عبور کنند ؟ از طریق صراط . صراط روی جهنم است . در بعضی از روایت می گویند که صراط در متن جهنم است نه بالای جهنم .

شما باید از صراط عبور بکنی که به بهشت برسی و گرمای جهنم هم به شما می خورد . مواقف پنجاه گانه روی صراط است . نماز ، روزه ، حج ، ولایت ، عمر ، جوانی ، مصرف کردن اموال ، صله ی رحم ، حقوق الناس  ... مواقف پنجاه گانه وظایفی است که بر عهده ی مسلمانان است و در آنجا آنها را بررسی می کنند .

پس روی صراط ، اعمال انسان که در دست اوست مورد بررسی قرار می گیرد و آنرا با میزان حق می سنجند .


در روایت داریم که این میزان وجود امیرالمومنین است که اعمالش خالص بوده است . در اینجا که قرار است اعمال ما را با میزان بسنجند شهود و گواهان هم بکار می آیند . یکی از شاهدان اعمال اعضا و جوارح خود ما هستند .

پس آنجا دادگاهی است که هیچ راه کتمان و عذر آوردن و انکار کردن در آن نیست . اعمال انسان را وقتی می آورند همه آنرا می بینند .


تعبیر قرآن این است که اعمالش را انسان می بیند در حالیکه باز است و مخفی نیست . آن زمان ، زمان رسوایی است .

اگر کسی اعمالش خوب بود وارد ایستگاه بعدی می شود ولی اگر عملش ناخالصی داشت او را نگه می دارند که بیشترین آن هزار سال است . پس فرد باید روی صراط که شعاعی از جهنم را در بر گرفته است بایستد تا پاک بشود و لایق رفتن به ایستگاه بعدی بشود .


اگر اعمالش به اندازه ی هزار سال ایستادن نیست به مقداری در آنجا می ماند که پاک بشود و به منزلگاه بعدی برود . این منزلگاهها برای این است که انسان در آنجا پاک بشود تا لایق بهشت بشود . این ایستگاهها مثل حمام می ماند که در این حمام فردی که آلوده است ، کیسه ای به تن او می کشند که این کیسه برای بعضی ها درد دارد اما فردی که پاک است رد می شود و به ایستگاه بعدی می رود.


داستان صراط ،ایستگاهها و مواقف ، شهود و... برای پاک شدن است و این برای کسانی است که لیاقت رفتن به بهشت را دارند. اگر کسی اصلا لیاقت بهشت را ندارد ، او را به این مسیر نمی برند بلکه او را بی حساب و کتاب به جهنم می برند .

کسانی که دشمن خدا و با اهل بیت هستند ، این مراحل را نمی گذرانند و مستقیم به جهنم می روند.

روایتی از پیامبر در جلد هفت بحارالانوار داریم که خدا از همه حسابرسی می کند مگر از مشرکین . آنها بی حساب به جهنم می روند .

امام سجاد (ع) می فرماید : برای اهل شرک میزانی نصب نمی شود . آنها را دسته دسته به جهنم می برند . برای مومنین که لیاقت بهشت را دارند مراحلی هست . آنهایی که احتیاج به حمام ندارند و اعمال آنها پاک است یکراست به بهشت می روند و حساب و کتاب ندارند.

پیامبر فرمود : گروهی هستند که بی حساب به بهشت می روند زیرا خودشان را آلوده نکرده اند . کسانی را حسابرسی می کنند که در دنیا گناه کرده است و توبه نکرده است . کسانی که توبه کرده اند ، گناهان در نامه ی اعمالشان نوشته نشده است که بخواهند به آن رسیدگی بکنند .

کسانی که مومن هستند و اعتقادات حقه را دارند ولی آلودگی هایی در دنیا داشته اند ، بعد از پاک شدن در منزلگاههای صراط ، لیاقت بهشت را پیدا می کنند .

اگر فردی توبه اش صادقانه باشد در نامه ی اعمالش بجای گناه ،خوبی می نویسند .


پیامبر فرمود : هر کس دعای بعد از نماز ( تعقیبات مشترکه نماز در ابتدای مفاتیح الجنان : اللهم ان مغفرتک ارجی من عملی و ان رحمتک اوسع من ذنبی اللهم ان کان ذنبی عندک عظیما ... ) را بخواند خداوند در روز قیامت نامه ی عملش را به خودش هم نشان نمی دهد که خجالت بکشد .

در این تعقیبات داریم : خدایا مغفرت تو امیدوار کننده تر از اعمال من است ، خدایا رحمت تو وسیع تر از گناه من است ، خدایا عفو تو بیشتر از گناه من است .


کسانی که از صراط می گذرند نه مومنین خالص هستند و نه کفار خالص زیرا این دو گروه بی حساب به بهشت و جهنم می روند . این گروه متوسطین هستند یعنی مومنینی که شرایط ایمانی را دارند و روی صراط هستند ولی گناهانی دارند که باید پاک بشوند .

کسانی هستند که سریع از این مواقف رد می شوند و پیامبر فرمود : بعضی از افراد به اندازه ی زمان خواندن یک نماز واجب از صراط رد می شوند . کسانی که از روی صراط رد می شوند جهنمی نیستند بلکه دارند از سطح جهنم رد می شوند و شعاعی از جهنم را درک می کنند تا پاک بشوند .


امام کاظم (ع) فرمود : اگر کسی در این دنیا از خودش حساب بکشد در قیامت از او حساب نمی کشند . حساب کشیدن برای تطهیر است و کسی که خودش را در این دنیا پاک کرده است دیگر نیازی به حساب کشیدن از او نیست .


انسان باید اعمالش را حسابرسی بکند ، اگر در اخلاقش اعمال رذیله ای دارد آنرا ترک کند و اگر احتیاج به توبه دارد توبه بکند . در اینجا حساب کشیدن راحت تر است تا روی پل صراط .

آیت الله بروجردی گاهی اوقات عصبانی می شد .ایشان با خودش نذر کرده بود که اگر بی جهت عصبانی بشود یک سال روزه بگیرد تا بتواند این صفت را بر طرف بکند . این افراد باور کرده بودند که حساب کشی در این دنیا راحت تر از قیامت است .


پیامبر به سلمان و ابوذر یک درهم داد و گفت که این را خرج کنید . فردای آنروز پیامبر قیامت عملی برایشان درست کرد . آتشی روشن کردند و دیگی روی آن گذاشتند و سنگی در کنار آتش گذاشتند و به آنها گفتند که یکی یکی روی این سنگ بیایید و بگویید که یک درهم را چکار کردید . سلمان روی سنگ رفت و گفت که من آنرا در راه خدا انفاق کردم و از روی سنگ پایین پرید !!!

ابوذر روی سنگ ایستاد و گفت که مقداری از آنرا نان و مقداری از آن را علوفه خریدم و بعد گفت که سوختم و پایین پرید !!!

پیامبر فرمود : آتش قیامت داغ تر از این آتش است . ما داریم که از ضروریات زندگی نمی پرسند ولی از تشریفات حلال زندگی سوال می کنند .

امیر المومنین در خطبه ی 82 دارد که حتی در مورد حلال هم حساب و کتاب دارد . در آنجا مصرف حلال را هم با میزان می سنجند . در آنجا توقف سخت است . انسان نباید دچار تجملات و تشریفات بشود زیرا برای انسان تعلقات می آورد . انسان باید اخلاق های رذیله را ترک کند و در همین دنیا خودش را تطهیر کند . هر کسی به اندازه ی معرفتش باید حسابرسی انجام بدهد و کار خوب بکند .

پیامبر فرمود : به حساب خودتان برسید قبل از اینکه به حساب شما برسند . اقدام به حسابرسی ارزشمند است . در توقف گاهها و مشکلات آن بحث شفاعت پیش می آید .

اللهم رزقنی شفاعت الحسین یوم ورود . 
خدایا عفو تو بزرگتر از گناهان ماست .


" مباحث یاد مرگ - حجت الاسلام عالی - برنامه سمت خدا - http://samtekhoda.tv3.ir "


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مباحث یاد مرگ (۷۹ مطلب مشابه)